ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۸۱ تا ۳٬۳۰۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۳۲۸۱.

بررسی اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان بر تفکرانتقادی دانش آموزان پایه ششم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه برای کودکان تفکر انتقادی خلاقیت تعهد بالندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۹ تعداد دانلود : ۲۹۳
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش فلسفه به کودکان بر تفکرانتقادی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرری است. این پژوهش از نوع کاربردی و تجربی و به روش نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل صورت گرفت. از میان جامعه آماری دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهرری، 60 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. آن ها در دو گروه 30 نفری کنترل و آزمایش به صورت تصادفی گمارده شدند. آموزش برای گروه آزمایش طی 10 جلسه یک ساعته انجام شد اما گروه کنترل بدون دریافت آموزش به فعالیت معمول خود ادامه دادند. آموزش با استفاده از برنامه آموزش فلسفه برای کودکان لیپمن صورت گرفت. ابزار پژوهش پرسشنامه تفکرانتقادی ریکتس بود که پایایی آن پس از اجرای اولیه بر 30 دانش آموز با استفاده از آلفای کرونباخ 82/0 به دست آمد. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل گردید. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که آموزش فلسفه برای کودکان بر تفکرانتقادی و مؤلفه های آن (خلاقیت، تعهد، بالندگی) تأثیر معناداری داشته است و موجب افزایش آن در دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرری شده است.
۳۲۸۲.

علیّتِ شبه اُکازیونالیستی در فلسفه ی دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رنه دکارت علیت اُکازیونالیسم رویکرد اُکازیونالیستی قرون وسطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۴ تعداد دانلود : ۳۷۰
یکی از مباحث کلیدی در فلسفه ی دکارت که امروزه نیز در میان پژوهشگران فلسفه ی مدرن و قرون وسطیٰ ، از اهمیت بالایی برخوردار است ، رویکرد دکارت در خصوص ارتباط علت و معلولی پدیده ها و رویدادهای مختلف است. دکارت برای ارتباط علّی میان نفس و بدن ، رویکردی اُکازیونالیستی یا همان رویکرد مبتنی بر اصالت علل موقعی، اتخاذ کرده است که بر مبنای این رویکرد، علتِ نهایی ، خداوند است ، اما پرسش اصلی جستار حاضر این است که آیا دکارت ، همه ی ارتباطات علت و معلولی میان پدیده ها - چه مادی و چه فرامادی - را اکازیونالیستی تبیین می کند و آیا اساساً می توان دکارت را بنیان گذار اصلیِ اکازیونالیسم در فلسفه دانست یا این که ریشه های علیّت اکازیونالیستی را باید در آثار و افکار متفکران قرون وسطیٰ جست وجو کرد؟ از این رو ، در این جستار تلاش خواهیم کرد تا با توجه به آثار مختلف دکارت و نیز با توجه به دیدگاه های برخی متفکران قرون وسطیٰ در خصوص علیّت ، نشان دهیم که دکارت را در بهترین حالت ، می توان طرفدار نظریه یا رویکردی شبهِ اکازیونالیستی در خصوص علیّت دانست که بر اساس آن ، چنین نیست که علل فیزیکی و طبیعی در رویدادهای مختلف ، تأثیرگذار نباشند، بلکه - به زعمِ دکارت - در کنار علیّت خداوند ، می توان از تأثیرگذاری علل طبیعی نیز سخن گفت.
۳۲۸۳.

نگاهی به کوشش آلوین پلانتینگا برای پاسخ به ایراد فروید درباره منشأ باور به خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روانشناسی دین معرفت شناسی اصلاح شده نظریه تضمین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۰ تعداد دانلود : ۶۸۹
فروید بر اساس مبانی روانکاوانه خود تحلیلی از منشأ دین و کارکرد آن به دست داد که بر روی طیفی وسیع از متفکران سده بیستم تأثیرگذار بود. این تأثیرات اغلب نقش سلبی داشتند. از این رو اغلبِ دینداران یا تحلیل فروید را رد کرده اند یا با دیده تردید به آن نگریسته اند. پلانتینگا از جمله متفکرانی است که دیدگاه به نسبت ویژه ای درباره تحلیل فروید داشت. در این مقاله ابتدا تحلیل فروید از منشأ و کارکرد دین را به اختصار توضیح داده ایم. سپس رأی پلانتینگا را در آن زمینه نقل کرده و در نهایت امر نشان داده ایم که توجه پلانتینگا به فروید، چه نقشی در شکل گیری معرفت شناسی دینی پلانتینگا ایفا می کند، به این صورت که یکی از انگیزه های اصلی پلانتینگا در طرح نظریه پایه بودن باور به خدا و حس الوهی و همچنین نظریه تضمین، مواجه نشدن با ایرادهایی است که فروید مطرح کرد. اما بررسی معرفت شناسی دینی پلانتینگا نشان می دهد که راه حل او بسنده نیست و ایراد فروید با روشی که پلانتینگا در پیش گرفت، رفع شدنی نخواهد بود.
۳۲۸۴.

تحویل و واقع گرایی ساختاری وجودی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تحویل علمی واقع گرایی ساختاری رویکرد معناشنا ختی قضیه شفنر مفهوم و رویکرد به تحویل اشکال هستی شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۸ تعداد دانلود : ۳۱۴
تحویل علمی یکی از مسائل مهم فلسفه علم است که به دیگر مسائل آن، از جمله به واقع گرایی علمی مربوط می شود. در این مقاله با اتخاذ موضعی مشخص درباره «مفهوم تحویل» و «رویکرد به تحویل» که آن را رویکرد «ساختاری-پیشینی در زمان مشخص» نامیده ایم، به بررسی برقراری روابط حدی و روابط ساختاری میان دو نظریه می پردازیم. همچنین با فرض واقع گرایی ساختاریِ وجودی، بیان صریح جنبه معناشنا ختی مسئله تحویل و فرض برقراری جنبه معرفت شنا ختی آن، به دو اشکال که به رویکرد  ساختارگرایانه وارد شده است، پاسخ می دهیم؛ این دو اشکال، یکی اشکال ناشی از قضیه شفنر است و دیگری، اشکال هستی شناختی نامیده شده است. همچنین نشان می دهیم هیچ یک از اشکالات به رویکرد ساختاری-پیشینی در زمان مشخص وارد نیست. همین طور استدلال می کنیم که ادعای قضیه شفنر به رویکرد ساختارگرایانه، به معنای عام هم وارد نیست، و اشکال هستی شناختی هم تنها به بهای هزینه گزاف فرض های متا فیزیکی نه چندان مقبول وارد می شود؛ یعنی تنها بر اساس فرض های متا فیزیکی ای چون جوهر، این بودن، ویژگی ذاتی، خودبودگی یا چیزهایی شبیه به این ها، که بر اساس آن ها بتوان بین امور تمایز برقرار کرد، می توان اشکال را وارد دانست؛ فرض هایی که هزینه قبول آن ها بیش از قبول رویکرد ساختارگرایانه است.
۳۲۸۵.

قاعده الواحد از منظر توماس آکوئیناس و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قاعده الواحد توماس آکوئیناس ملاصدرا صدور واحد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۶ تعداد دانلود : ۴۰۲
قاعده الواحد، به عنوان یکی از مهم ترین قواعد فلسفی، در جهت تبیین پیدایش کثرات عالم از واحد همواره مورد توجه فلاسفه بوده است. اغلب فلاسفه مفاد آن را پذیرفته و برخی از متکلمان نیز منکر آن بودند. پذیرش قاعده الواحد و اعتقاد به مبدأ واحد برای همه موجودات کثیر، فیسلوف را به مسئله چگونگی صدور کثرت از خداوندی که از جمیع جهات واحد است، رهنمون می سازد. در این میان، توماس آکوئیناس و ملاصدرا نیز بر مبنای مبانی فلسفی و وجودشناختی خود، دیدگاه های خویش را درباره آن بیان کرده اند. اینکه چگونه موجودات کثیر از واحد بسیط نشئت گرفته اند، ذهن هر دو را به خود مشغول کرده است و باید همچون دیگر فلاسفه راهی برای آن می یافتند. این مقاله در نظر دارد با مطالعه آثار توماس و ملاصدرا و شارحان و محققان به شیوه تحلیلی و پژوهشی، نظر دو فیلسوف را درباره قاعده الواحد بررسی کند تا مشخص شود آیا آن دو به اصل قاعده اعتقادی دارند؟ دلایل ردّ یا پذیرش قاعده از نظر آنها چیست؟ هرکدام چگونه پیدایش کثرات از واحد را توجیه می کنند؟ توماس بر مبنای وجودشناختی خود به انکار قاعده پرداخته است و قائلان به آن را مورد انتقاد قرار می دهد؛ اما ملاصدرا با پذیرش اصل قاعده، به ترمیم آن پرداخته و بر اساس مبانی فلسفی خود، طرح نوینی از آن ارائه داده است.
۳۲۸۶.

تمایز میان نظریه تکامل به عنوان نظریه ای علمی و طبیعت گرایی تکاملی به عنوان رویکردی فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه تکامل طبیعت گرایی طبیعت گرایی تکاملی داروینیسم انتخاب طبیعی داوکینز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۴۲۳
از منظر طبیعت گرایی تکاملی، شواهد تکامل، جهان بدون طراحی را نمایان می کنند و نظریه تکامل باور به وجود هویات و علل فراطبیعی را طرد می کند. اما به نظر می رسد باید میان نظریه تکامل به عنوان نظریه ای علمی و «طبیعت گرایی تکاملی» به عنوان دیدگاهی فلسفی تمایز بگذاریم. طبیعت گرایانی همچون داوکینز ادعا می کنند که «شواهد تکامل، یک جهان بدون طراحی را نمایان می کند»؛ اما تنها با پیش فرض گرفتن طبیعت گرایی هستی شناختی است که می توان چنین نتیجه ای از نظریه تکامل گرفت. البته با پذیرش طبیعت گرایی هستی شناختی نیازی به نظریه تکامل نیست تا جهان بدون طراحی به ما ثابت شود. طبیعت گرایی هستی شناختی با هر چیز دیگری هم جمع شود، این نتیجه را خواهد داشت. در این مقاله نشان خواهیم داد استدلال طبیعت گرایان نمی تواند نشان دهد که هویات و علل فراطبیعی وجود ندارند و ازاین رو طبیعت گرایان نمی توانند امکان ورود چنین هویات و عللی را به تبیین های در خصوص ویژگی های جهان طبیعی، رد کنند؛ مگر اینکه به نحو پیشینی و براساس یک رویکرد فلسفی اجازه ورود چنین هویاتی را ندهند.
۳۲۸۷.

The Historical study and gradual change of Art with the emphasis on theory of End of Art in Hegel's Thought(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: absolute beauty dialectic philosophy Art Hegel

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۸ تعداد دانلود : ۲۹۵
In Hegel's view art is not just an artistic creation. Art is an introduction to liberation. Today, Hegel's philosophy is a substitute for many challenging issues, and also an obsolete for past points, Hegel interprets works of art with key elements of his philosophy such as "absolute", "freedom" and "consciousness." Hegel divides the history of the transformation of art into three periods of symbolic, classical, and romanticism. But Hegel also mentions classical architecture and romantic architecture, which in fact transforms architecture into an artistic service which come from other types and are not considered independent. This paper examines art and architecture in Hegelian thought and explains the types of art and architecture and their meanings in the eyes of this philosopher. Absolutely undergoes three steps in the process of self-consciousness-art, religion, and philosophy. Art, as the first step of this Trinity, brings absolute liberty directly into the sensible thing. This is a logical necessity and opens the way for ultimate self-awareness of the soul. Hence, epistemic beauty is worthwhile. This view towards beauty or a beautiful issue is an epistemological phenomenon and unmatched in the history of philosophy. The beauty of value is equal to consciousness. Or at least as a prerequisite for knowledge.
۳۲۸۸.

تبیین و نقد نگاه فیلیپس به گرامر دعا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فیلیپس دعا گرامر سحر ناشناخت گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۷ تعداد دانلود : ۴۴۲
فیلیپس با نگاهی ناشناخت گرایانه به زبان دین معتقد است در گرامر دعا نباید به دنبال اثبات موجودی متعالی به عنوان متعلق نیایش بود، بلکه باید اولویت را به تبیین معناداری دعا در نحوه زندگی دینی داد. فیلیپس با مقایسه سحر و دعا نشان می دهد که این دو شیوه هایی فراطبیعی برای تحصیل مطلوب تلقی می شوند، با این تفاوت که اهمیت دعا برای متدینان در تغییری است که در زندگانی ایشان ایجاد می کند. از سوی دیگر، ساحر معتقد است اوراد وی دارای تأثیر عینی بر پدیده ها است، اما متدینان چنین نگاهی به ادعیه ندارند. فیلیپس نتیجه می گیرد که دعا امری درونی است و معنای آن صحبت کردن با خدا درباره رنج ها و آرزوها است. دعا برای متدینان تلاش جهت یافتن معنا و امیدی است که ایشان را از عوامل مخرب زندگی نجات می دهد. از همین روست که دعاکننده می تواند الوهیت خدا را در دعا درک کند. دیدگاه فیلیپس دچار دور است، نگاه هنجاری (دستوری) او در خصوص معنای دعا با نظریه بازی های زبانی ویتگنشتاین در تضاد قرار دارد، و ایده او درباره وجه تمایز دعا از جادو با مبانی پوزیتیویستی وی در تعارض است.
۳۲۸۹.

تحلیل معنای اتوس در آرای هراکلیتوس (مطالعه موردی: قطعه 119ب هراکلیتوس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اتوس هراکلیتوس دایمون حکمت لوگوس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۰ تعداد دانلود : ۴۸۸
واژه اتوس (ethos) که نخست درآثار هنرمندان قرن های هشتم تا پنجم پ.م در معنای جایگاه عادت، سرشت، شخصیت و شخصیتی فریبکار به کار رفته است، در آرای فلاسفه آن زمان و بیش از همه در آثار هراکلیتوس نیز دیده می شود اما معنای اتوس نزد هراکلیتوس، همواره محل اختلاف محققان بوده است و این اختلاف، بیش از همه در قطعه 119ب دیده می شود. با تحلیل دو اصطلاح کلیدی این قطعه، «دایمون» و «اتوس» می یابیم، «دایمون» در معنای «والاترین مرتبه هستی انسانی» و اتوس در معنای «سرشت الهی» است؛ سرشتی که کانون ربط و پیوند میان دایمون، حکمت و لوگوس است. از منظر هراکلیتوس، علی رغم تفاوت فاحش مرتبه اتوس و دایمون در تبعیت از حکمت که خود جزئی از نظام لوگوس است و فضیلت شمرده می شود، این امکان وجود دارد که انسان به مرحله دایمون در حد دنیوی عروج نماید؛ اما نیل به سرشت کامل الهی در دنیا منتفی است.
۳۲۹۰.

چیستی دین شناسی علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دین شناسی علمی مبانی و پیش فرض ها پارادایم ها ماهیت الهیات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۱ تعداد دانلود : ۴۹۱
دین شناسی علمی، به مطالعاتی میان رشته ایی گفته می شود، که دین را مورد بررسی قرار می دهد، و از منظر تجربی به مطالعه رفتار و تفکر دینداران می پردازد، بدون اینکه بخواهد از عقیده خاصی طرفداری کند. از این رو با الهیات و کلام از این جهت تفاوت پیدا می کند. زیرا در الهیات و کلام به تبیین و دفاع از عقاید خاصی می پردازند؛ اما در دین شناسی علمی از نگاه برون دینی به توصیف و توضیح رفتار و عقاید دینداران پرداخته می شود. مسائلی را که در دین شناسی علمی مطرح می شود، می توان در پیرامون دو موضوع دسته بندی کرد؛ یکی بحث درباره منشاء دین و دیگری بحث درباره کارکرد دین. از نظر روشی نیز دو رویکرد اساسی در دین شناسی علمی وجود دارد؛ یکی روش تبیینی و دیگری روش تفسیری. هریک از این روش ها مبتنی بر مبانی و پیش فرض هایی هستند که به نظر می رسد بحث درباره آنها ضروری و لازم است. آنچه در این مقاله مورد نظر می باشد، تبیین چیستی دین شناسی علمی، اهداف و ضرورت ها، مسائل، مبانی و پیش فرض های رویکردهای دین شناسی علمی است.
۳۲۹۱.

Mulla Sadra's Evaluation of Suhrawardi's Eschatology(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Eschatology Self-Survival Reincarnation Suhrawardi and Mulla Sadra

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۸ تعداد دانلود : ۳۵۳
The present article explains and analyzes the impact of Suhrawardi's eschatology on Mulla Sadra's philosophy and Sadra's critical evaluation of it. In this research, we have tried to explain and analyze Mulla Sadra's critiques of Suhrawardi's thought about identity, celibacy, self-occurrence, self-survival, and post-mortem souls, and in general, relatively clear pictorial resurrection from Suhrawardi's position in the philosophical system. Let's present Sadra. In this research, we first try to explain and analyze Suhrawardi's eschatology theory in the form of concepts such as the abstraction of occurrence, survival of soul, and finally the state of soul after departure from the body, and then the effect of Suhrawardi's resurrection on Mulla Sadra's thought. We explain and at the end of Mulla Sadra's critiques of Suhrawardi we evaluate and show that most of Mulla Sadra's critiques on the most important issues of Suhrawardi's eschatology do not seem logical. Here, too, we have tried to provide the reader with a fairly accurate analysis of this subject by remaining faithful to the texts of both philosophers and using the opinions of the commentators and experts of these two thinkers.
۳۲۹۲.

Theory of Knowledge in Islamic Intellectual Tradition(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Islamic Intellectual Sciences Knowledge Certainty conjecture belief truth

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۱ تعداد دانلود : ۳۱۱
Early Muslim philosophers, theologians, logicians and experts in jurisprudence understand knowledge as “firm true belief supported by evidence”. They consider conjectures as a kind of ignorance, the domain of certain knowledge confined in necessary truths; and the domain of uncertain knowledge limited to contingent facts. From their definitions and postulates, we can conclude that they took “having appropriate source” as the criterion of knowledge. For this reason, they included the qualifications “firm” and “immutable” in their definition of knowledge in lieu of distinction between the definition and the criterion of knowledge and separation of cognitive characteristic features of beliefs from the non- cognitive ones. Their approach in epistemology is externalistic but it accommodates foundationalism and fallibilism while evading epistemological relativism. In this approach, knowledge is defined as true belief with proper source. Having proper source is a criterion for knowledge which is not explicitly stated but is implied by different qualifications introduced by them. A source of belief is proper iff it bears a causal relation of some sort to the state of affairs the belief depicts.
۳۲۹۳.

نسبت علم و اراده ی الهی در مکتب کلامی حله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اراده الهی علم الهی مکتب حله علامه حلی خواجه طوسی فاضل مقداد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۳ تعداد دانلود : ۴۰۲
رابطه ی «علم» و «اراده» در انسان و خداوند یکی از مسائلی است که در مکاتب مختلف فلسفی و کلامی مورد مداقه قرار گرفته است. نوشتار حاضر بر آن است تا رابطه ی «علم» و «اراده ی» خداوند را در مکتب کلامی حله بررسی نماید، مکتبی که که میراث دار مکتب کلامی بغداد بوده و اساطین آن با فلسفه های سینوی و اشراق، و مکاتب مختلف کلامی به ویژه معتزله و اشاعره آشنایی عمیقی دارند. در نوشتار حاضر، پس از اشاره به عنایت متکلمان این مکتب به آثار معتزله ی متأخر، نشان داده شده است که محقق طوسی و فاضل سیوری دیدگاه ابوالحسین بصری را در باب اراده ی الهی قبول کرده اند. محقق حلی در موضعی متعادل تر، آن را تأیید نسبی نمونده است. اما علامه حلی موضع یکسانی در این باب ندارد، به طوری که در آثار ابتدایی خویش سخن بصری را تصدیق کرده، ولی در آثار بعدی آن را خالی از اشکال نمی داند. از همین رو، می توان ادعا کرد که برخی تحلیل های پیشین، مانند آنچه زابینه اشمیتکه (1991 و 1994) ارائه داده است، نقصان هایی دارد. در انتها، دیدگاه این مکتب در دو مقام «ثبوت» و «اثبات» ارزیابی شده است. در مقام اثبات، نشان داده شده که کلام این بزرگان، خالی از «ابهام» و «اضطراب» نیست. سپس انتقادهای آنان به فلاسفه و بهشمیه بررسی شده است. در مقام ثبوت نیز به تمایز میان صفات علم و اراده پرداخته شده و نشان داده شده است که استدلالات بزرگان مکتب حله و برخی فیلسوفان متأخر از آنها مانند ملاصدرا برای اثبات یگانگی علم و اراده ی (ذاتی) خداوند ناتمام است..
۳۲۹۴.

ذهن مبسوط، انتقادها و محدودیت های آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ذهن مبسوط محتوای اشتقاقی قوانین روان شناختی استدلال معرفتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۴ تعداد دانلود : ۳۵۴
ایده اصلی مندرج در فرضیه ذهن مبسوط این است که قلمروِ ذهنْ به بدن یا سیستم عصبی محدود نیست. ادعا این است که برخلاف دیدگاه سنّتی (فیزیکالیستی) که ذهن را به مغز محدود می کند و مطابق آن مرزهای ذهن بر مرزهای مغز و سیستم عصبی منطبق می شود ، حالات ذهنی و شناختی می توانند به خارج از مرزهای سیستم عصبی بسط پیدا کنند. در این پژوهش، تلاش بر این است که علاوه بر شرح و بیان استدلال هایی در تأیید این فرضیه، به برخی اشکال ها و محدودیت های ناشی از آن پرداخته شود. انتقادی در این پژوهش ملهم از استدلالی موسوم به «استدلال معرفتی» است. مطابق این انتقاد، حالات پدیداری را نمی توان به سیستم های ترکیبی متشکل از سیستم عصبی و عنصر محیطی نسبت داد. به علاوه، نشان داده می شود که فرضیه ذهن مبسوط، در بهترین حالت، تنها به حالات غیرآگاهانه محدود می شود و البته به نظر نمی رسد با پذیرش این قید بزرگ، مدافعان این فرضیه در بیان این ادعا موجه باشند که با محدودکردن دامنه بسطِ مفهوم «ذهن»، مدلولشان از این لفظ همچنان به اندازه کافی با مدلول مدافعان دیدگاه سنّتی هم پوشانی معنایی دارد. انتقاد دیگر به این فرضیه، به این اشاره دارد که مفهوم سنّتی ذهن به لحاظِ تبیین و پیش بینی باروَر بوده است؛ حال آنکه بعید است مفهوم مبسوط ذهن به چنین انتظام های متعدد قانون واری منجر شود.
۳۲۹۵.

ویتگنشتاین: نظریه تصویری گزاره(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ویتگنشتاین امر واقع حالات امور گزاره تصویر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۷ تعداد دانلود : ۴۷۴
در این مقاله مطابق ترتیب بندهای تراکتاتوس، ابتدا به شرح مختصری از هستی شناسی ویتگنشتاین خواهیم پرداخت. ویتگنشتاین در حوزه هستی شناسی، بحث خود را با امر واقع آغاز می کند و سپس برای وضوح بخشیدن به این مفهوم، از مفاهیم حالات امور و اشیاء مدد می گیرد. در حوزه معناشناختی نیز - در پی ارائه یک نظریه معنا- با یک شرح کلی درباره تصویرگری آغاز می کند و به دنبال آن به بررسی گزاره می پردازد و در نهایت تحلیل خود را با بکارگیری مفاهیم گزاره های پایه و اسامی، کامل می کند. در نگاه ویتگنشتاین، همواره میان دو ساحت زبان (اندیشه) و ساحت جهان تناظر برقرار است و تنها در این صورت است که می توان از معناداری گزاره ها سخن به میان آورد. در این مقاله، تلاش می شود با تکیه بر آموزه های ویتگنشتاین در دو حوزه هستی شناسی و معناشناسی، به بررسی آراء وی پرداخته و نسبت میان این هر دو را مورد کنکاش قرار دهیم.
۳۲۹۶.

منطقِ هگل به مثابه روشی معرفت شناختی-وجودشناختی برایِ یگانه گردانیِ اندیشه و وجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منطق صوری ارسطو صورت گرایی منطق استعلایی کانت هگل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۳ تعداد دانلود : ۴۲۹
به باورِ هگل، منطق نمی تواند ازپیش برایِ تعیّناتِ اندیشه صورتی برسازد، بل که هر تعیّنی صورتِ ویژه یِ خود را دارد. جوهره یِ دگرگون شده یِ روح در منطقِ سنّتی احساس نمی شود و به همین سببْ منطقِ سنّتی به تعیّناتِ پیشینِ روحْ دل خوش است ولذا نه می تواند تعیّناتِ جدیدِ روح را مفهومی کند، و نه متافیزیکِ ویژه ای برایِ هر قومبرسازد. چُنین منطقی به سببِ ناتوانیِ در مفهوم سازی سرانجام به شکاکیّت منجر خواهد شد. در این نوشتار تبیین نموده ایم که چگونه منطقِ معرفت شناختی-وجودشناختیِ هگل سرشتِ اندیشه را دگرگون می سازد.از نظر او،رسالت منطقنه اندیشه ورزیِ صوریِ صِرفْ، بلکه یگانه گرداندن و این همان نمودنِاندیشه با«وجود» است. از این رو منطقِ ویافزون بر اینکهدارای محتوا است،محتوایِ آن تعیّناتِ اندیشه ورزی را نیز آشکار می سازد. منطقِ هگل یک نظامِ فلسفیِ کامل را دربَر دارد، و به سببِ کارآمدی در مفهوم سازی برایِ تمامیِ تعیّناتِ روح؛ اندیشه را به جست وجویِ یک متافیزیکِ نظام مند وامی دارد، بنابراین در منطقِ معرفت شناختی-وجودشناختیْ متافیزیک شدنی است بی آن که به دامِ دگماتیسمی که کانتْ ما را از آن پرهیز داده-امّا خود در آن گرفتار شده-بود، گرفتار شویم.
۳۲۹۷.

اثر بخشی آموزش فلسفه به کودکان به روش اجتماع پژوهشی بر اضطراب تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش فلسفه برای کودکان اجتماع پژوهشی اضطراب تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۳۳۲
هدف پژوهش، اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان به روش اجتماع پژوهشی براضطراب تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. شرکت کنندگان شامل 40 نفر از دانش آموزان پایه ی ششم ابتدایی شهر مراغه در سال تحصیلی 1399-1398 به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در هر یک از گروه های آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس اضطراب تحصیلی ((Philips, 1978 دارای چهار مولفه ترس از ابراز وجود، فقدان اعتماد به نفس، واکنش های فیزیولوژیک و اضطراب امتحان می شود. در گروه آزمایشی از آموزش فلسفه به کودکان به روش اجتماع پژوهشی و گروه کنترل از روش تدریس سنتی استفاده گردید. برای تحلیل داده ها از کواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد آموزش فلسفه به کودکان به روش اجتماع پژوهشی بر کاهش اضطراب تحصیلی (001/0 P= ,126/31F=) تاثیر معنی داری دارد. همچنین اثربخشی آموزش فلسفه به کودکان به روش اجتماع پژوهی در کاهش اضطراب امتحان (884/47F=)، واکنش های فیزیولوژیک (876/38F=) ، ترس از ابراز وجود (480/37F=) و فقدان اعتماد به نفس (575/37F=) با 001/0 P= معنی دار بود. بنابراین، بکارگیری روش آموزش به فلسفه به کودکان به روش اجتماع پژوهشی بر کاهش اضطراب تحصیلی دانش آموزان تأثیر بسزایی دارد.
۳۲۹۸.

سازگاری خودآیینی با آتوریته دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودآیینی آتوریته دینی زاگزبسکی دین و عقلانیت عموم گرایی معرفتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۷ تعداد دانلود : ۵۸۸
خودآیینی از کانت به بعد فضیلتی عقلانی به شمار می آید که فرد را مستقل از دیگری دارای توانایی انتخاب و تصمیم گیری در حوزه هایی مانند اخلاق، سیاست و معرفت فرض می کند. شخص خودآیین با این تعریف در مقابل هر آتوریته شامل آتوریته دینی مقاومت نشان می دهد. به همین دلیل همواره خودآیینی مانع از پذیرش آموزه های دینی بدون شاهد مستقل قلمداد می شود. در این تصویر، دوراهی بین باور دینی و عقلانیت انتخاب سختی را پیش روی انسان مدرن دیندار قرار داده است. انسان مدرن ناگزیر است عقلانیت را به کنار نهاده و متعبدانه به دین باور داشته باشد یا باورهای دینی خود را محدود به گزارهای اندکی کند که برای آن شاهدی داشته باشد. فیلسوفانی مانند زاگزبسکی، کُدی و رابرت و وود در تلاشند با تحلیل دوباره مفهوم خودآیینی تفسیری از آن ارائه کنند که با پذیرش آتوریته معرفتی از جمله آتوریته دینی ناسازگاری نداشته باشد. در این مقاله پس از مرور تعریف خودآیینی و تاریخچه آن بر چرایی تنافی این مفهوم با آتوریته تمرکز می شود. سپس به رابطه این مفهوم با مفاهیمی مانند استقلال و آتوریته پرداخته می شود. در ادامه با ارائه تفسیری سازگار از این مفهوم با آتوریته رابطه این مفهوم جدید با آتوریته دینی تحلیل می گردد و صورت هایی از سازگاری خودآیینی و آتوریته دینی ارائه می گردد.
۳۲۹۹.

وجوه نیاز انسان به دین و آموزه های وحیانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان خدا دین معنای زندگی نیازهای فردی و اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۱ تعداد دانلود : ۷۷۸
محدودیت های ذاتی معرفتی و غیرمعرفتی انسان، نیازهای اساسی او را به نقش دین و آموزه-های وحیانی گریزناپذیر می سازد. در این زمینه می توان نیازهای اساسی آدمی را به نیازهای فردی و اجتماعی تقسیم کرد. نقش دین در نیازهای فردی مانند پاسخ دهی به پرسش های بنیادی، تامین معنای زندگی، ضمانت افعال اخلاقی و تبیین جزئیات حیات اخروی است. نقش آن درباب نیازهای اجتماعی، به طور خاص به تعیین معیارهای زندگی عادلانه و موازین حکومت مطلوب مربوط است. در این زمینه، نقص عقول بشری در تمهید قواعد کلی عادلانه جهانشمول، نقش آموزه های وحیانی را برجسته می سازد که برخی حکما این مساله را بعنوان فلسفه بعثت انبیاء درنظر گرفته اند. نهایتا اینکه نقش کارآمد دین زمانی موثر است که آموزه های اصیل آن، خطاناپذیر و دارای منشا راستین وحیانی باشند که این ویژگی بطور خاص عمدتا در قرآن کریم قابل جستجو است. در این مقاله، پس از تبیین انواع نیازهای انسان، با تمرکز بر نیازهای فردی و اجتماعی ضروری، به نقش دین و آموزه های وحیانی در پاسخ دهی به چنین نیازها و قابلیت قرآن کریم پرداخته می شود. نتیجه حاصل از تحقیق آن است که محدودیت های ذاتی انسان مانع از ایفای نقش خدا توسط آدمی نیست. بنابراین بهترین راه کار پاسخ دهی به نیازهای اساسی و تحقق میل جاودانگی و تامین سعادت حقیقی او در گرو پیوند با خدا و عمل به دستورات او در قالب آموزه های وحیانی است.
۳۳۰۰.

نقد و بررسی نسبت هنر با حقیقت در فلسفه هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هگل حقیقت هنر مطلق ایده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۵ تعداد دانلود : ۳۸۶
نسبت بین هنر و حقیقت در تاریخ تفکر غرب لااقل از هنگام طرح مباحث نظری راجع به هنر از زمان افلاطون و ارسطو مطرح بوده است. در دوران جدید نیز فیلسوفان به این نسبت اندیشیده اند. می دانیم که در دوره جدید و با تأسیس زیبایی شناسی  توسط بومگارتن بین حقیقت و هنر به کلی جدایی و مفارقت حاصل شد و این مفارقت با کانت قطعیت پیدا کرد. اما پس از او متفکرانی از جمله هگل کوشیدند بار دیگر بر نسبت هنر و حقیقت بیاندیشند. البته  هگل به صراحت به طرح نسبت هنر و حقیقت نپرداخته است، اما هنر را جلوه ای از تجلی های مطلق و مرتبه ای از تحقق آن می داند. هنر اولین جلوه روح مطلق است. پرسش اصلی این مقاله این است که هگل به چه نسبتی بین هنر و حقیقت قائل است؟ درک و دریافت او از حقیقت چیست؟ و چگونه تلاش می کند با طرح نسبت بین هنر و حقیقت (البته با سبک و سیاق خود) بر جدایی کامل آن دو که با زیبایی شناسی مدرن وقوع یافته است غلبه کند؟ شیوه این تحقیق تفسیری و تحلیل محتوا  با تکیه بر آثار هگل و شارحان او و آثار سایر فیلسوفان (مرتبط با موضوع) است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان