اکرم دهقانی

اکرم دهقانی

سمت: دستیار آموزش پیام نور گلپایگان
مدرک تحصیلی: استادیار گروه روان شناسی بالینی، واحد نجف آباد، دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، اصفهان،ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۶ مورد.
۱.

نقش میانجی حساسیت بین فردی در رابطه ذهنیت های طرحواره ای با حل ناسازگارانه تعارض زنان تک والد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حساسیت بین فردی ذهنیت های طرحواره ای حل ناسازگارانه تعارض زنان تک والد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۷۵
زمینه: ذهنیت های طرحواره ای به عنوان الگوهای پایداری از افکار، احساسات و رفتارها که در دوران کودکی شکل می گیرند، می توانند در شیوه های مقابله با تعارضات نقش اساسی ایفا کنند. حل ناسازگارانه تعارض، به ویژه در زنان تک والد، می تواند با این ذهنیت ها در تعامل باشد و تحت تأثیر حساسیت بین فردی قرار گیرد. حساسیت بین فردی، به عنوان توانایی درک و پاسخ دهی به احساسات دیگران، ممکن است نقش میانجی در این رابطه ایفا کند. با این حال، تحقیقات موجود کمتر به بررسی نقش حساسیت بین فردی در این زمینه پرداخته اند، و شکاف پژوهشی در تبیین این روابط وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی حساسیت بین فردی در رابطه ذهنیت های طرحواره ای و حل ناسازگارانه تعارض در زنان تک والد بود. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان 20 تا 30 ساله شهر تهران در نیمه ی دوم (شش ماه دوم) سال 1402 بودند. تعداد 359 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه حساسیت بین فردی (پارکر و بایس، 1989)، ذهنیت های طرحواره ای (یانگ و همکاران، 2003) و حل ناسازگارانه تعارض (توماس و کیلمن، 1974) بود. به منظور تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS-24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد مدل براساس داده های تجربی برازش مطلوب دارد و همچنین ذهنیت های طرحواره ای اثرمستقیم بر سیک حل ناسازگارانه تعارض و نیز ذهنیت های طرحواره ای اثرغیرمستقیم به واسطه حساسیت بین فردی بر سبک حل ناسازگارانه تعارض در زنان تک والد دارد (05/0 >P). همچنین حساسیت بین فردی اثرمستقیم بر سبک حل ناسازگانه تعارض زنان دارد (05/0 >P). نتیجه گیری: یافته های این پژوهش می تواند کاربردهای مهمی در حوزه مشاوره و مداخله های روانشناختی برای زنان تک والد داشته باشد. تقویت حساسیت بین فردی از طریق آموزش های مهارتی یا درمان های روانشناختی می تواند به بهبود شیوه های حل تعارض کمک کند و از تأثیرات منفی ذهنیت های طرحواره ای ناسازگار جلوگیری کند. این نتایج می توانند به طراحی برنامه های حمایتی برای این گروه آسیب پذیر کمک کنند و کیفیت زندگی آن ها را بهبود بخشند.
۲.

نقش تعدیل کننده سبک فرزندپروری مقتدرانه در پیش بینی رفتارهای پر خطر بر اساس سه گانه تاریک شخصیت با میانجیگری تحمل پریشانی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتارهای پرخطر سه گانه تاریک شخصیت تحمل پریشانی سبک فرزندپروری مقتدرانه نوجوانان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۵
زمینه: در دوران نوجوانی، تمایل برای کسب تجارب جدید و آزمودن رفتارهای پرخطری که پیامدهای سوء برای نوجوان، خانواده و جامعه در بر دارد، زیاد است. به نظر می رسد رفتارهای نوجوانان روابط معناداری با ویژگی های شخصیتی و سبک های فرزندپروری دارد و این منجر به کاهش تحمل پریشانی و رفتارهای پرخطر در نوجوانان می شود. در مورد بررسی پیشایندهای تأثیرگذار بر رفتارهای پرخطر نوجوانان با میانجی گری متغیر تحمل پریشانی، خلا پژوهشی وجود دارد. هدف: هدف از انجام این پژوهش، آزمون مدل علی گرایش به رفتارهای پرخطر نوجوانی بر اساس ابعاد تاریک شخصیت با توجه به نقش میانجی تحمل پریشانی و نقش تعدیل کنندگی سبک فرزندپروری مقتدرانه بود. روش: روش این پژوهش، توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی نوجوانان 16 تا 20 ساله شهر اصفهان در سال تحصیلی 1403-1402 بود که بر حسب تعداد متغیرها و نظر کلاین (2023)، تعداد 476 نفر به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری داده ها، پرسش نامه خطرپذیری نوجوانان ایرانی ( زاده محمدی و همکاران، 1387)، پرسش نامه سه گانه تاریک شخصیت (جانسون و وبستر،2010)، پرسش نامه اقتدار والدینی (بوری، 1991) و پرسش نامه تحمل پریشانی (سیمون و قاهر، 2005) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون معادلات ساختاری برای سنجش برازش مدل و بررسی روابط مستقیم استفاده شد. هم چنین برای میانجی گری از روش بوت استرپ در برنامه مایکرو و هیز (2008) جهت سنجش روابط تعدیل گر با کمک نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS26 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد مدل با داده ها از برازش خوبی برخوردار است (077/0 = RMSE، 923/0 =IFI و مقدار مجذور کای نسبی= 704/3) و تمام روابط مستقیم با رفتارهای پرخطر تأیید شد. یافته ها نقش میانجی گری تحمل پریشانی را در رابطه بین ابعاد تاریک شخصیت و رفتارهای پرخطر تأیید کردند (05/0 p<، 293/0- r=). هم چنین، نتایج حاکی از نقش تعدیل کنندگی سبک فرزندپروری مقتدرانه در رابطه بین ابعاد تاریک شخصیت با رفتارهای پرخطر نوجوانان بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های مطالعه حاضر، می توان از متغیر های سه گانه تاریک، تحمل پریشانی و سبک فرزندپروری مقتدرانه، برای پیش بینی رفتارهای پرخطر نوجوانان استفاده کرد. هم چنین نتایج این پژوهش، جهت پیشگیری و آموزش مهارت های تحمل پریشانی و سبک های فرزندپروری در کلینیک های مشاوره و روان درمانی کاربرد دارد.
۳.

Examining the Effectiveness of Reflective Parenting Training on Emotion Regulation and Parent-Child Relationship in Mothers with Children Under 6 Years(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Reflective Parenting Emotion regulation Parent-Child Relationship

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۳
Objective: This study aims to examine the effectiveness of reflective parenting training on emotion regulation and the parent-child relationship in mothers with children under 6 years of age. Method: This is a quantitative study with a pre-test, post-test, and follow-up design involving an experimental group and a control group. The statistical population includes all mothers with children under 6 years old in Isfahan. For sampling, a purposive sampling method was used by visiting kindergartens in Isfahan, and 30 participants were selected based on the cut-off point of the questionnaires and inclusion and exclusion criteria. They were randomly assigned to two groups: an experimental group (15 people) and a control group (15 people). Subsequently, reflective parenting training sessions based on the Bateman and Fonagy (2001) protocol were conducted for the experimental group, while the control group received no intervention. The research instruments included the Parent-Child Relationship Scale (Pianta, 1992) and the Emotion Regulation Inventory (Shield & Cicchetti, 1995). The collected data were analyzed using appropriate statistical tests (repeated measures ANOVA and Bonferroni post hoc test) and SPSS software. Findings: Given that the calculated F-value for between-group effects (group membership effect), within-group effects (time effect), and the interactive effect of group and time was significant at the 99% confidence level (P < 0.01), these results indicate a significant difference between the two groups. Furthermore, it suggests that this significant difference exists at least at one time point during the intervention among the research groups. The Bonferroni post hoc test results showed differences in adaptive emotion regulation, instability/negativity, and the parent-child relationship scores during the research stages between the experimental groups (P < 0.01). In other words, the reflective parenting intervention had a significant impact on improving the research variables. Conclusions: Therefore, it can be concluded that this intervention was effective on the research variables and confirms that this approach can be used as an effective strategy in improving parental abilities and reducing psychological challenges in mothers during the parenting period.
۴.

اثر بسته بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی بر فعالیت بدنی کودکان چاق

کلیدواژه‌ها: بازی چاق فعالیت بدنی کارکردهای اجرایی کودکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۴
مقدمه: فعالیت بدنی یکی از مولفه های مهم در درمان کودکان چاق محسوب می شود و بنابراین ارتقاء آن اهمیت بسیاری دارد. هدف: این پژوهش به منظور بررسی اثر بسته بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی بر فعالیت بدنی کودکان چاق انجام شد. روش: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با پیش-آزمون، پس-آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش کلیه مراجعه کنندگان به مراکز سلامت ایرانیان-شهر اصفهان در فاصله نیمه دوّم سال 1400 تا نیمه نخست سال 1401 بودند. 45 زوج والد-کودک چاق به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی ساده به 2 گروه آزمایش (22 زوج) و گواه (23 زوج)، گمارده شدند. کلیه والدین مونث و میانگین سن آنها 64/34 سال بود. متوسط سن کودکان از هر 2 جنسیّت 41/9 سال بود. همزمان با سنجش های هفتگی قد و وزن 2 گروه، گروه آزمایش 11 جلسه 45 دقیقه ای آموزش بسته بازی درمانی را دریافت نمودند ولی گروه گواه هیچگونه مداخله ای دریافت ننمودند. ابزار سنجش مقیاس لذت از فعالیت بدنی (مور و همکاران، 2009)، بود. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS 29 و روش های آماری مجذور کای و تحلیل واریانس چندمتغیره با اندازه گیری مکرر در سطح معناداری 0۵/0 انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان دادند میان 2 گروه تفاوت معناداری از لحاظ داده های جمعیت شناختی وجود ندارد. همچنین مشخص شد بسته بازی درمانی بر ارتقاء فعالیت بدنی کودکان چاق تاثیر معناداری (05/0>P)، دارد. نتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش، آموزش بسته بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی تاثیر معناداری بر ارتقاء فعالیت بدنی کودکان چاق دارد و بنابراین می توان از آن در ارتقاء فعالیت بدنی کودکان چاق استفاده نمود.
۵.

الگویابی ساختاری دلزدگی زناشویی و کلیشه های جنسیتی با واسطه گری بخشش زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بخشش زناشویی دلزدگی زوجین کلیشه های جنسیتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۷۱
هدف: یکی از تهدیدات رشد و بالندگی در زندگی زناشویی زوجین، ناسازگاری و دلزدگی در زندگی زناشویی است، پژوهش حاضر با هدف الگویابی ساختاری دلزدگی زناشویی و کلیشه های جنسیتی با واسطه گری بخشش زناشویی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- از نوع همبستگی و مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد متأهل (زن و مرد) دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده شهر تهران در سال (1399) بود. از بین آن ها 300 زوج (150 زن و 150 مرد) به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های دلزدگی زناشوییPines ، کلیشه های جنسیتی Bem و بخشش زناشویی Pollard et al.، استفاده شد. از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل معادله یابی ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین کلیشه های جنسیتی و دلزدگی زناشویی رابطه مثبت و معنی دار، بین بخشش زناشویی و دلزدگی زناشویی و کلیشه های جنسیتی و بخشش زناشویی، رابطه منفی و معنی داری وجود داشت (p< 0.01). هم چنین، کلیشه های جنسیتی از طریق بخشش زناشویی، تأثیر غیرمستقیم بر دلزدگی زناشویی داشت. نتیجه گیری: درمجموع، مدل فرض شده پژوهش برازش مناسبی داشت؛ بنابراین، لازم است تا در ساخت بسته های آموزشی و مشاوره ای در راستای کاهش دلزدگی زناشویی زوجین، به نقش متغیرهای کلیشه های جنسیتی و بخشش زناشویی توجه شود.
۶.

اثربخشی بسته بازی درمانی مبتنی بر نظریه خود-تنظیمی زمانی هال و فونگ بر رفتارهای خوردن کودکان دارای چاقی مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: بازی درمانی چاقی مزمن رفتارهای خوردن نظریه خود-تنظیمی زمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۴۱
زمینه و هدف: کودکان دارای چاقی مزمن از رفتارهای خوردن نامتعادل تری رنج می برند. به همین دلیل هدف این پژوهش بررسی اثربخشی بسته بازی درمانی مبتنی بر نظریه خود-تنظیمی زمانی هال و فونگ، بر رفتارهای خوردن ایشان بود. مواد و روش ها: این پژوهش کمّی و از نوع نیمه- آزمایشی بود و در قالب یک طرح پیش-آزمون، پس-آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری 2 ماهه اجرا شد. همچنین جامعه آماری آن کلیه زوج والد-کودکان مراجعه کننده به مراکز سلامت ایرانیان-شهر اصفهان بودند که از بین آن ها 45 زوج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (22 زوجی)، و کنترل (23 زوجی)، گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رفتار خوردن کودکان استفاده شد و به موازات ارائه 11 جلسه 45 دقیقه ای آموزش بسته بازی درمانی به گروه آزمایش، گروه گواه هیچگونه مداخله ای دریافت نکرد. در پایان، تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS-29 و به شیوه های آماری مجذور کای و تحلیل کوواریانس در سطح معناداری انجام شد. یافته ها: با توجه به نتایج آزمون مجذور-کای، تفاوت معناداری بین 2 گروه از لحاظ سن و تحصیلات والدین؛ و سن، جنسیّت، رتبه تولد، تعداد هم نیاها و تحصیلات کودکان، مشاهده نشد. همچنین، نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که تغییرات معناداری در رفتارهای خوردن کودکان گروه آزمایش نسبت به کودکان گروه گواه به وجود آمده است. نتیجه گیری: یافته ها حکایت از تأثیر مثبت بسته بازی درمانی بکار رفته در پژوهش بر تعدیل رفتارهای خوردن کودکان دارای چاقی مزمن داشت. بنابراین می شد از آن در کمک به درمان کودکان دارای چاقی مزمن استفاده نمود.
۷.

اثر بسته بازی درمانی مبتنی بر نظریه خودتنظیمی زمانی بر شاخص توده بدنی کودکان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازی درمانی شاخص توده بدنی کودکان چاق نظریه خودتنظیمی زمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۹۰
مقدمه: کاهش وزن و نگهداشت آن با توجه به نارسایی های درمان های کنونی یکی از مهم ترین اهداف درمانگران حوزه درمان بیماری مزمن چاقی کودکان بود. بنابراین پژوهشگران این پژوهش تصمیم گرفتند تا اثر بسته بازی درمانی شان بر پایه نظریه خودتنظیمی زمانی هال و فونگ را در این مورد به آزمون گذارند.روش: با اجرای یک طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش-آزمون، پس-آزمون و پیگیری در فواصل 2 ماهه بر نمونه ای در دسترس از جامعه مراجعه کنندگان به مراکز سلامت ایرانیان-شهر اصفهان، شامل 45 زوج والد-کودک چاق گمارش شده به گونه تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه، همزمان با انجام مداخله رفتاری خانواده-محور بر هر دو گروه، اعضای گروه آزمایشی از آموزش بسته بازی درمانی نیز برخوردار شدند.یافته ها: با تحلیل داده های شاخص توده بدنی کودکان (سنجیده شده توسط تقسیم وزن اندازه گیری شده به کیلوگرم با ترازو به مربع قد اندازه گیری شده به متر با قامت سنج) به روش کوواریانس یک-طرفه، تفاوت معناداری میان دو گروه در هر دو مقطع پس-آزمون )98/0=ŋ2 و 001/0>P و 34/2188=(1و42)F) و پیگیری )96/0=ŋ2 و 001/0>P و 61/1036=(1و42)F) مشاهده شد که با توجه به اندازه اثر می شد گفت میزان اثربخشی درمان قابل توجه بود.نتیجه گیری: تفسیر نتایج حاکی از موثر بودن افزودن آموزش بسته بازی درمانی به شیوه رفتاری خانواده-محور در کاهش وزن و نگهداشت آن بود که با توجه به محدودیت های پژوهش بازآزمایی و کاربست آن به دیگر پژوهشگران علاقمند پیشنهاد شد.
۸.

رابطه بین اسنادهای و دلزدگی زناشویی با نقش واسطه ای بخشش زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسنادهای زناشویی بخشش دلزدگی زوجین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۰ تعداد دانلود : ۱۵۰
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش واسطه ای بخشش زناشویی در رابطه بین اسنادهای و دلزدگی زناشویی انجام شد. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد متأهل (زن و مرد) دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده شهر تهران در سال 1399 بود که از بین آنها 300 نفر (150 زن و 150 مرد) به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های دلزدگی زناشویی پاینز (1996) (CBM-Q)، اسناد زناشویی فینچام و برادبوری (1992) (RAQ) و بخشش زناشویی پولارد و همکاران (1998) (FFS)، استفاده شد. از آزمون معادله یابی ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که بی ن کلیشه های جنسیتی و دلزدگی زناشویی رابطه مثبت و معنی دار، بین دلزدگی زناشویی، اسنادهای زناشویی و بخشش زناشویی، رابطه منفی و معناداری وجود داشت (01/0=p). همچنین، اسنادهای زناشویی از طریق بخشش زناشویی، نقش غیرمستقیم بر دلزدگی زناشویی داشت (01/0=p). در مجموع، مدل مفروض پژوهش برازش مناسبی داشت. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش می توان گفت که بخشش زناشویی در رابطه بین دلزدگی زناشویی و اسنادهای زناشویی، نقش واسطه ای ایفا می کند.
۹.

بررسی ذهنی سازی بر اساس سبک های دلبستگی، توانمندی ایگو، روابط موضوعی و الگوی تجلی اضطراب در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: الگوی تجلی اضطراب توانمندی ایگو دانشجویان ذهنی سازی روابط موضوعی سبک های دلبستگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۰ تعداد دانلود : ۲۷۰
زمینه و هدف: ظرفیت ذهنی سازی برای توانمندسازی دانشجویان در تعاملات بین فردی و به تبع اخذ موفقیت های آینده لازم است و به همین دلیل شناخت همبسته های آن ضروری است. هدف از پژوهش حاضر ارائه بررسی ذهنی سازی بر اساس سبک های دلبستگی، توانمندی ایگو، روابط موضوعی و الگوی تجلی اضطراب در دانشجویان بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه پژوهش را دانشجویان دانشگاه سراسری اصفهان و دانشگاه آزاد شهر اصفهان (خوراسگان) در نیمه اول سال ۱۴۰۱ تشکیل دادند که بر اساس آخرین گزارش ها، تعداد آنها ۳۵۱۶۱ نفر اعلام شده است. بر اساس فرمول کوکران، ۳۸۰ دانشجو به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سبک های دلبستگی (ASQ)، پرسشنامه توانمندی ایگو (PIES)، مقیاس روابط موضوعی بل (BORI)، پرسشنامه الگوهای تجلی اضطراب و پرسشنامه ظرفیت ذهنی سازی (RFQ) بود که به صورت انفرادی توسط دانشجویان تکمیل شدند. بررسی داده ها به روش تحلیل رگرسیون چندگانه و با استفاده از نسخه بیست و ششم نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک های دلبستگی ایمن و دوسوگرا و همچنین توانمندی ایگو قادر به پیش بینی معنادار ظرفیت ذهنی سازی دانشجویان هستند (۰۵/۰>P). نتیجه گیری: لازم است جهت بهبود ذهنی سازی دانشجویان، اقداماتی جهت تقویت سبک های دلبستگی ایمن و کاهش سبک دلبستگی دوسوگرا و همچنین افزایش توانمندی ایگو اعمال شود. تازه های تحقیق اکرم دهقانی: Google Scholar, Pubmed
۱۰.

بررسی و مقایسه نیمرخ بالینی و نیمرخ مسیرشغلی افراد جویای کارِ به کارگمارده و درحال انتظارِ مراکز کاریابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: افراد جویای کار افراد به کارگمارده افراد در حال انتظار نیمرخ بالینی نیمرخ مسیر شغلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۴۸
چالش های زندگی نوین و فطرت انسانی لزوم درآمد زایی و حرکت به سمت مادی گرایی را تشویق می کند، در این مسیر شغل مهمترین وسیله برای دستیابی به این منظور است. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه نیمرخ بالینی(پرخاشگری. اضطراب. وسواس. حساسیت فردی. شکایات جسمانی، روانپریشی، تصورات پارانوئیدی، افسردگی، ترس مرضی) و مقایسه نیمرخ مسیر شغلی (رفتار، خودکارآمدی، باورکاریابی و انطباق پذیری) افراد بکارگمارده و افراد جویای کارِ در حال انتظار بود. روش پژوهش حاضر علی- مقایسه ای بود. بدین منظور کلیه افراد جویای کار ثبت نام شده در مراکز کاریابی های شهرستان نجف آباد در سال1397 به عنوان جامعه در نظر گرفته شدند. از این بین 110 نفر که 52 نفر افراد جویای کار بکار گمارده و 58 نفر افراد جویای کاردرحال انتظار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه بکارگمارده و جویای کار تقسیم شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه انطباق پذیری مسیر شغلی( ساویکاس و پورفیلی، 2012)، آزمون 20 سوالی رفتار کاریابی(صالحی، 1384)؛ آزمون 10 سؤالی رفتار کاریابی(صالحی، 1384)؛ آزمون باورهای کاریابی (صالحی، 1384)، آزمون SCL-90 (دارگوئیس و همکاران، 1973) بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره و نرم افزار SPSS-22 انجام شد. یافته ها نشان داد که در بین ابعاد مسیر شغلی در خصیصه رفتاریابی و در بعد باور ، اختلاف معناداری در بین دو گروه وجود داشت (P<0/05) و در مورد ابعاد خودکارآمدی و انطباق پذیری تفاوت معناداری بین دو گروه وجود نداشت(05/0 <P ). همچنین در نیمرخ بالینی تنها در ابعاد حساسیت فردی ، افسردگی، پرخاشگری، پارانویا و روانپریشی اختلاف معناداری بین دو گروه وجود داشت(P<0/05). لذا با توجه به اینکه افراد جویای کار در حال انتظار به دلیل ناتوانی در کاریابی در معرض برخوداری از آسیب ها و اختلال های روانی هستند پیشنهاد می شود دوره های آموزش مهارت های کاریابی و راهبردهای جستجوی شغلی در مراکز کاریابی برگزارگردد.
۱۱.

اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر تعامل مادر- کودک و مشکلات خواب کودکان مبتلا به اختلال کم توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال کم توجهی و بیش فعالی آموزش کارکردهای اجرایی تعامل مادر - کودک مشکلات خواب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۸ تعداد دانلود : ۲۹۹
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر تعامل مادر- کودک و مشکلات خواب کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی انجام گرفت. پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان پسر مبتلا به اختلال نقص توجه و بیش فعالی شهر اصفهان در سال تحصیلی 99-1398 بود. در این پژوهش تعداد 30 کودک کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 کودک). گروه آزمایش مداخله کارکردهای اجرایی (فیشر و همکاران، 2005) را طی یک ماه در 8 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. . در این بین در گروه آزمایش 3 نفر و در گروه گواه گواه نیز 2 نفر ریزش داشتند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه اختلال کم توجهی و بیش فعالی (ADHDQ) و پرسشنامه تعمال مادر- کودک (PCRS) و پرسشنامه عادات خواب کودک (CSHQ) بود. داده ها به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش کارکردهای اجرایی بر تعامل مادر- کودک و مشکلات خواب کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی تأثیر معنادار دارد (001/0p<). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش کارکردهای اجرایی با بهره گیری از آموزش سازماندهی، افزایش تمرکز و دقت، تقویت حافظه کاری و بازداری پاسخ می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت افزایش تعامل مادر- کودک و کاهش مشکلات خواب کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی و بیش فعالی مورد استفاده گیرد.
۱۳.

اثربخشی طرح واره درمانی بر تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای طرح واره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انعطاف پذیری روان شناختی تحمل پریشانی طرح واره های ناسازگار اولیه مهارت های مبتنی بر طرح واره درمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۱ تعداد دانلود : ۲۸۰
طرح واره های ناسازگار اولیه می تواند سلامت روانی، شناختی و هیجانی افراد را با آسیب مواجه سازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مبتنی بر طرح واره درمانی بر تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روان شناختی دانش آموزان دختر دارای طرح واره های ناسازگار اولیه انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه دارای طرح واره های ناسازگار اولیه شهر اصفهان در سال تحصیلی 99-1398 بود. در این پژوهش تعداد 30 دانش آموز دختر دارای طرح واره های ناسازگار اولیه با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 نوجوان). گروه آزمایش آموزش مهارت های مبتنی بر طرح واره درمانی (صیادی و همکاران، 1396) را طی یک ماه در 8 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند.. دراین بین در گروه آزمایش 2 نفر و در گروه گواه نیز 3 نفر ریزش داشتند. پرسشنامه های مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه (یانگ، 1998) و پرسشنامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی (دنیس و وندروال، 2010) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار آماری SPSS<sub> </sub>نسخه 23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های مبتنی بر طرح واره درمانی بر تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روان شناختی نوجوانان دختر دارای طرح واره های ناسازگار اولیه تأثیر معنادار دارد (001/0p<). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش مهارت های مبتنی بر طرح واره درمانی با بهره گیری از تکنیک آموزش شناختی، مبارزه با طرح واره ها در سطح هیجانی و آموزش شیوه های بهنجار سبک های مقابله ای می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت بهبود تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روان شناختی نوجوانان دختر دارای طرح واره های ناسازگار اولیه مورد استفاده گیرد..
۱۴.

اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر اجتناب تجربه ای و تعارض کار-خانواده کارمندان دارای فرسودگی شغلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: درمان فراتشخیصی یکپارچه اجتناب تجربه ای تعارض کار-خانواده فرسودگی شغلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۲۸۱
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر اجتناب تجربه ای و تعارض کار-خانواده کارمندان دارای فرسودگی شغلی در شرکت آب و فاضلاب انجام گرفت. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کارمندان دارای فرسودگی شغلی در شرکت آب و فاضلاب استان اصفهان در سال 1398 است که در مجموع 500 نفر می باشند. در این پژوهش تعداد 30 کارمندان دارای فرسودگی شغلی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (15 کارمند در گروه آزمایش و 15 کارمند در گروه گواه). گروه آزمایش مداخله درمان فراتشخیصی یکپارچه (بارلو و همکاران، 2011) را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه فرسودگی شغلی (مسلش و جکسون، 1981)، پرسشنامه پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011) و پرسشنامه تعارض کار-خانواده (کارلسون و همکاران، 2000) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه بر اجتناب تجربه ای و تعارض کار-خانواده کارمندان دارای فرسودگی شغلی تأثیر معنادار دارد (p<0/001). نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن بودند که درمان فراتشخیصی یکپارچه با بهره گیری از فنونی همانند شناسایی هیجان ها، آموزش آگاهی هیجانی، ارزیابی مجدد شناختی، شناسایی الگوهای اجتناب از هیجان و بررسی رفتارهای ناشی از هیجان می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت کاهش اجتناب تجربه ای و تعارض کار-خانواده کارمندان دارای فرسودگی شغلی مورد استفاده قرار گیرد.
۱۵.

مقایسه اثربخشی برنامه آموزشی رفتار با کودکان طلاق ویژه مادر و برنامه مداخله ویژه کودکان طلاق بر تاب آوری کودکان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه آموزشی رفتار با کودکان طلاق ویژه مادر برنامه مداخله ویژه کودکان طلاق تاب آوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴ تعداد دانلود : ۲۶۰
بهبود ظرفیت های کودکان برای مقابله کارآمد با پیامدهای طلاق مورد نظر است. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی برنامه آموزشی رفتار با کودکان طلاق ویژه مادر و برنامه مداخله ویژه کودکان طلاق بر تاب آوری کودکان طلاق انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. از مادران مطلقه مراجعه کننده به کلنیکی در شهر تهران جهت آموزش فرزندپروری در سال 1399 تعداد 45 نفر از آنها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. 15 کودک در گروه مداخله برنامه ویژه کودکان طلاق، 15 مادر در برنامه آموزشی رفتار با کودکان طلاق ویژه مادر و 15 مادر در گروه کنترل حضور داشتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس تاب آوری انگار و لینبرگ بود. مداخله ویژه مادران به مدت 12 جلسه 45 دقیقه ای و برنامه مداخله ویژه کودکان در 15 جلسه 45 دقیقه ای اجرا شد. گروه کنترل در مدت اجرای پژوهش هیج مداخله ای دریافت نکرد. از تحلیل واریانس آمیخته برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو مداخله بر دو مولفه تاب آوری (فرد و رابطه با مراقبان) اثربخشی معنادار و پایداری دارند، ولی بر مولفه زمینه تاب آوری اثربخشی معناداری ندارند. همچنین نتایج حاکی از عدم تفاوت معنادار در اثربخشی دو مداخله بود. نتیجه پژوهش بیانگر این بود که با مشارکت مادر یا کودکان در مداخله طلاق می توان در جهت بهبود تاب آوری کودکان طلاق اقدام کرد.
۱۶.

خوردن هیجانی و خودشفقت ورزی در افراد فربه: نقش واسطه ای پردازش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خوردن هیجانی خودشفقت ورزی پردازش هیجانی چاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۷ تعداد دانلود : ۳۹۵
این پژوهش با هدف تدوین مدل ساختاری خوردن هیجانی و خودشفقت ورزی در افراد فربه با نقش واسطه ای پردازش هیجانی انجام شد. روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی بود. تعداد 378 نفر (136 مرد، 242 زن) از افراد مبتلا به فربهی با روش نمونه برداری مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه خوردن هیجانی (داچ، 1986)، پرسشنامه خودشفقت ورزی (ریس و نف، 2011) و پرسشنامه پردازش هیجانی (باکر، توماس، گورور، سانتوناستازو و ویتلزی، 2010) را تکمیل کردند. به منظور پاسخ به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد بین خودشفقت ورزی با خوردن هیجانی اثر مستقیم منفی معنادار، بین خودشفقت ورزی با پردازش هیجانی اثر غیرمستقیم مثبت معنادار و بین پردازش هیجانی با خوردن هیجانی اثر غیرمستقیم منفی معنادار وجود دارد. از نتایج می توان چنین استنباط کرد که خودشفقت ورزی بر خوردن هیجانی با نقش واسطه ای پردازش هیجانی در افراد مبتلا به فربهی تأثیر دارد. بنابراین، این پژوهش اهمیت خودشفقت ورزی و پردازش هیجانی در خوردن هیجانی را در افراد مبتلا به فربهی برجسته می سازد.
۱۷.

پیش بینی سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت بر اساس حس انسجام، انعطاف پذیری روانشناختی و تکانشگری در بیماران قلبی عروقی مبتلا به چاقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت حس انسجام انعطاف پذیری روانشناختی تکانشگری بیماران قلبی عروقی مبتلا به چاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۵ تعداد دانلود : ۵۰۸
هدف: پژوهش حاضر با هدف، پیش بینی سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت بر اساس حس انسجام، انعطاف پذیری روانشناختی و تکانشگری در بیماران قلبی عروقی مبتلا به چاقی انجام گرفت. روش: روش تحقیق همبستگی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه بیماران قلبی عروقی مبتلا به چاقی شهر تهران در سال 98-1397 تشکیل دادند، که از میان آنها، تعداد 220 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت والکر و همکاران (1987)، حس انسجام کیمیایی و همکاران (1392)، انعطاف پذیری روانشناختی بوند و همکاران (2011) و تکانشگری بارت (1995) که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار Spss-V24 در سطح معنادری 0.05 و با استفاده از آزمون رگرسیون گام به گام انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که حس انسجام، انعطاف پذیری روانشناختی و تکانشگری پیش بینی کننده معنی دار سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت در بیماران قلبی عروقی مبتلا به چاقی بودند (P<0.05) نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش می توان با شناسایی عوامل تاثیرگذار بر کیفیت زندگی و سلامت روانی افراد به تدوین برنامه آموزشی مناسب و موثر دست زد.
۱۸.

اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر شفقت بر رشد پس از سانحه در مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گروه درمانی مبتنی بر شفقت رشد پس از سانحه نارسایی توجه/ فزون کنشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۵ تعداد دانلود : ۵۲۰
زمینه و هدف: کودک با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنش ی دارای نارسایی های کنشی و تحولی است که می تواند آسیب های جدی به بنیان خانواده و از جمله روابط مادر-کودک وارد کند. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر شفقت بر رشد پس از سانحه در مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه مورد مطالعه شامل 20 نفر از مادران دارای کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی شهر اصفهان در سال 1396 بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس رشد پس از سانحه تدسچی و کالهون (1996) استفاده شد. شرکت کنندگان گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای، گروه درمانی مبتنی بر شفقت را دریافت کردند ولی گروه گواه مداخله ای را دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روش گروه درمانی مبتنی بر شفقت موجب بهبود احساس قدرت درونی و تغییر در اهداف و اولویت های زندگی شده است، این در حالی است که بر احساس نزدیکی و صمیمیت با دیگران و تلاش برای حفظ روابط با دیگران، مؤثر نبوده است (05/0 p> ). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که از درمان متمرکز بر شفقت می توان برای مدیریت، سازمان بندی، و اولویت دادن فعالیت ها در مادران دارای کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی استفاده کرد.
۱۹.

تأثیر آموزش تنظیم هیجان بر مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال طیف اوتیسم آموزش تنظیم هیجان مهارت های اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۰ تعداد دانلود : ۸۹۹
زمینه و هدف: با توجه به این که کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم در معرض خطر مشکلات هیجانی و اجتماعی هستند، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر افزایش مهارت های اجتماعی کودکان با اختلال طیف اوتیسم بود. روش : روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. برای این منظور تعداد 25 نفر از کودکان با اختلال طیف اوتیسم انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش، آموزش تنظیم هیجان را به صورت گروهی در هشت جلسه دریافت کرد ولی گروه گواه، این آموزش را دریافت نکردند. هر دو گروه در مراحل پیش آزمون و پس آزمون به وسیله پرسشنامه مهارت های اجتماعی استون (2003) ارزیابی شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که گروه آزمایش به طور معناداری پس از اجرای مداخله در حیطه درک عاطفی، آغاز و حفظ تعامل، عملکرد بهتری از گروه گواه داشته است ( 0/01 > P ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، آموزش تنظیم هیجان با بالابردن مهارت های تنظیم هیجانی در روابط اجتماعی و دیدگاه گیری عاطفی و شناختی باعث بهترشدن درک عاطفی، آغاز، و حفظ تعامل اجتماعی در کودکان طیف اوتیسم می شود.
۲۰.

تأثیر گروه درمانی مبتنی بر شفقت بر کیفیت زندگی و تغییر در اهداف و اولویت های مادران کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گروه درمانی مبتنی بر شفقت کیفیت زندگی تغییر در اهداف و اولویت ها نارسایی توجه/ فزون کنشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۷ تعداد دانلود : ۴۲۹
زمینه و هدف: مشکلات مراقبت از فرزند مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی، والدین به ویژه مادر را در معرض خطر ابتلا به آسیب روانی قرار می دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر گروه درمانی مبتنی بر شفقت بر کیفیت زندگی و تغییر در اهداف و اولویت های مادران کودکان مبتلابه اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه شامل مادران کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی با غلبه فزون کنشی بودند که در بهار 1396 به بیمارستان خورشید اصفهان مراجعه کرده بودند. 20 مادر از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای دهی شدند (هر گروه 10 نفر). برای هر دو گروه پیش آزمون اجرا شد. سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش شفقت درمانی قرار گرفتند و یک هفته پس از اتمام مداخله برای هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه کیفیت زندگی (ویر و شربون، 1992) و مقیاس تغییر در اهداف و اولویت ها (تدسچی و کالهون، 1996) استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد در کیفیت زندگی و ابعاد آن (کارکرد جسمانی، انرژی/ خستگی، بهزیستی هیجانی، کارکرد اجتماعی، درد و سلامت عمومی) و اهداف و اولویت های مادران گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد ولی در ابعاد اختلال نقش بخاطر سلامت جسمی و اختلال نقش بخاطر سلامت هیجانی، تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: از گروه درمانی مبتنی بر شفقت می توان برای بهبود کیفیت زندگی و تغییر در اهداف و اولویت های مادران کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی استفاده کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان