مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
ایلخانان
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
263 - 289
حوزههای تخصصی:
تعاملات فرهنگی و هنری هزاران ساله ایران و چین پس از سلجوقیان گسترش یافت و در عصر مغول ایلخانی به صورت فزاینده ای برقرار شد. جاده ها در فرمانروایی واحدی درآمدند و صحرانوردان تحت تأثیر فرهنگ ها و تمدن ها و فرهنگ های چین، آسیای مرکزی، ایران و قفقاز قرار گرفتند. از میان هنرهای گوناگون، نگارگری و کتاب آرایی در قلمرو سرزمین های اسلامی، از آن میان در گستره فرهنگی ایران زمین از این روند تأثیر به سزایی یافت. از سده هفتم قمری (14 م) و به ویژه در اواخر عصر ایلخانان، بین نگارگری و کتاب آرایی با حوزه های گوناگون علمی به ویژه تاریخ نگاری و ادبیات پیوند برقرار شد و در عصر تیموریان و صفویان به اوج رسید. برچیده شدن خلافت عباسی و موانع فرهنگی و سیاسی ناشی از آن، در آفرینش های هنری و پیوند هنر با تاریخ نگاری و ادبیات در مکتب نگارگری تبریز و دیگر مکاتب هنری ایرانی در این دوره تأثیر به سزایی داشته است. مولفه هایی مانند حکمرانی ایرانی، اندیشه ایرانشهری، فره ایزدی، اساطیر ایرانی، تاریخ و میراث روایی ایرانیان، و تاریخ نگاری جهانی زمینه ساز مینیاتورها در متون گوناگون تاریخ نگاری، ادبی و علوم طبیعی شد. در این پژوهش بر پایه تبیین تاریخی و روش میان رشته ای بین تاریخ فرهنگی، تاریخ هنر و تاریخ نگاری، علت های موثر در کاربرد نگارگری در تاریخ نگاری و ادبیات عصر ایلخانی بررسی می شود.
دیوان انشاء و بازآفرینی ادبیات اداری در دوره ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
461 - 488
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و تحلیل ساختار و کارکرد دیوان انشاء و کتابت در دوره ایلخانان و تغییراتی است که به واسطه حمله مغول به ایران و تشکیل حکومت ایلخانی در این دیوان ایجاد گردید. مغولان از همان آغاز و سپس ایلخانان به اهمیت و ضرورت وجود بخش مکاتبات در تشکیلات اداری خود واقف بودند؛ ولی به دلیل بی اعتمادی به دبیران قلمرو مفتوحه تلاش داشتند در روال پیشینی تشکیلات موجود تغییر ایجاد کنند. بخشی از این تغییرات ناشی از این روال و بخشی نیز ناشی از پیامدهای استقرار اقوام مغولی و گروههای وابسته به آنان در ایران بود. با این حال همچون دوره های گذشته، تشکیلات اداری ایرانی توانست در کنار احیای دیگر بخش ها، تشکیلات دیوان انشاء را احیا کند. مساله این بررسی شناسایی این تغییرات در تعارض یا ناهمسانی ها با روال پیش از حمله مغول و چرایی و چگونگی فرایند احیای تشکیلات دیوان انشاء، است. نتایج این پژوهش که با رویکرد توصیفی- تحلیلی و روش تحلیل کیفی گزارش های موجود صورت گرفته، نشان می دهد که این تغییرات در چهار حوزه شامل تغییرات در جایگاه دیوان انشاء و کارکنان آن، زبان و ادبیات نگارش، متن اسناد و ترکیبات و اضافات آن و در نهایت تغییرات مرتبط با روندها و رویه ها در دیوان انشاء قابل شناسایی است. در این میان مهمترین رویداد همچون دیگر رویدادهای شکل گرفته در تشکیلات اداری دوره ایلخانان، شکل گرفتن یک نظام دوگانه مغولی- ایرانی در تشکیلات دیوان انشاء است نظامی که به تدریج عناصر ایرانی آن پررنگ شد.
امرای نظامی مغول و بحران جانشینی در دوره ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال پنجم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
125 - 146
حوزههای تخصصی:
مسئله ی جانشینی در عصر ایلخانان، تحت تأثیر اقتدار و نفوذ حداکثری امرا و اشرافیت نظامی مغولی، به بحرانی سیاسی- اجتماعی مبدل شد. تأمل در سیر تأثیرگذاری امرای مغولی در مسئله ی جانشینی و روند تبدیل آن به یک بحران سیاسی- اجتماعی، نشان می دهد که نقش آفرینی فزاینده ی امرای نظامی مغولی در مسئله ی جانشینی، برآیندی از واقعیت های سیاسی-اجتماعی و اقتصادی-نظامی این دوره است. بر این اساس، هر چه فاصله ی ما از دوره تأسیس ایلخانان به دوره ی مسلمانی آنان بیشتر می شود، نقش امیران و اشراف مغولی در مسئله ی جانشینی کمرنگ تر و در عوض به نقش دیوانسالاری ایرانی در بحران جانشینی افزوده می شود.از همین رو پژوهش حاضر تلاش دارد تا به این پرسش پاسخ دهد که امرای نظامی مغول چه نقشی در بحران جانشینی دوره ایلخانان داشته اند و الگو و مؤلفه های مختلف دخیل در شکل گیری و تداوم این مسئله کدام است؟ فرضیه ی این پژوهش آن است امرای نظامی از تأسیس حکومت ایلخانی تا روی کار آمدن غازان نقش مهم و بی بدیلی در مسئله ی جانشینی داشتند؛ اما با روی کار آمدن غازان، مسلمان شدن ایلخانان و قدرت گرفتن دیوان سالاران ایرانی از نقش امرای نظامی در مسئله ی جانشینی کاسته شد. نتایج این بررسی همچنین نشان می دهد که تأثیر امیران مغولی در تبدیل کردن مسئله ی جانشینی به یک بحران، به بسترها و عوامل پیچیده و چندگانه وابسته بود و با تحول در نوع سیاست و حکومت مغولان در ایران، الگوی دخالت امیران نظامی در مسئله ی جانشینی هم متحول شد.
رفع محرومیت عنصر اساسی در نظام حقوقی و قضایی مغولان: چنگیزخان، روح قانون (قرن هفتم و هشتم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
103 - 122
حوزههای تخصصی:
حکومتی که چنگیزخان در آغاز قرن هفتم هجری، برابر با قرن سیزدهم میلادی، در مغولستان تأسیس کرد، از حیث قضایی و حقوقی با دوره پیش از آن، یعنی دوره ستیز و تفرقه قبایل مغول، قابل قیاس نبود. وی در حکومت خود تنها به جنبه های نظامی اتکا نداشت، بلکه مبانی حقوقی و قضایی جامعه مغولی را نیز مد نظر قرار داد. این نوشتار قصد دارد با رویکرد توصیفی تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای به این پرسش پاسخ دهد که پس از استقرار مغولان در ایران تلقی آنان از منشأ حق و عدالت چه بود و برداشت آنان از این مبحث مهم بر چه پایه ای استوار بود؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که اساسی ترین منشأ حقوق در نظام قضایی و حقوقی مغولان «رفع محرومیت» بود. به عبارت روشن تر، حق از نظر آنان به معنای رفع محرومیت بود نه برقراری عدالت. این تلقی مغولان با دیدگاه ملل مغلوبه به ویژه ایرانیان مسلمان در تعارض بود. مغولان، حتی پس از مسلمان شدن، به یاسا و یوسون چنگیزی به عنوان منبع اصلی حق و عدالت می نگریستند. از دیدگاه مغولان یاسا و یوسون چنگیزی «روح قانون» بودند. و سنن و دستورات چنگیزخان علت تامه حق و عدالت فرض می شدند. در همان حال خاندان چنگیزی نیز اطاعت قبایل را به معنای تحقق عدالت می دانستند.
گونگ و سرای، بررسی مجموعه های سلطنتی امپراطوران مغول و ایلخانان در قرون هفتم و هشتم ه.ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۹۵)
469-450
حوزههای تخصصی:
سرای، یک اسم عام در واژه نامه معماری ایران بوده که در متون تاریخی عهد ایلخانی برای اشاره به مجموعه های اقامتی ایلخانان در ایران و خانان مغول در چین و مغولستان استفاده شده است. گونگ نیز همچون سرای، یک اسم عام در واژه نامه معماری چینی است. از این واژه نیز در متون تاریخی عهد یوآن، برای اشاره به مجموعه های اقامتی خانان مغول در چین و مغولستان استفاده شده است. استفاده هم زمان از این دو واژه در منابع ایرانی و چینی، برای دو دودمانی که دارای ریشه فرهنگی مشترک بوده اند، فرضیاتی را مبنی بر وجود مشابهت ها و تأثیرات احتمالی میان آن ها به ذهن متبادر می سازد. این پژوهش سعی دارد تا با اتکاء به آخرین مستندات باستان شناسی و منابع تاریخی، به این سؤالات پاسخ دهد که مجموعه های سلطنتی خانان مغول در مغولستان و ایلخانان در ایران دارای چه ویژگی هایی بوده و این دو دسته، چه شباهت ها و تفاوت هایی با یکدیگر داشته اند؟ اطلاعات این مقاله با روش های اسنادی، مشاهده بصری و مقایسه یافته های حاصل شده، گردآوری و سپس با انجام مطالعات تطبیقی با در نظر گرفتن شباهت ها و تفاوت ها میان گونگ های خانان مغول در چین و مغولستان و سرای های ایلخانان در ایران، دسته بندی و با یکدیگر تطبیق داده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که گونگ های مغولی و سرای های ایلخانی از لحاظ ساختارهای کلی و نحوه قرارگیری در شهرها و یا خارج از محیط شهرها، دارای مشابهت با یکدیگر بوده اند و تنها تفاوت میان آن ها، در نحوه چیدمان بناهای مجموعه بوده که در سرای های ایرانی از ساختار چهارایوانی و در گونگ های مغولی از فرم مرکزگرای کوران تبعیت شده است.
موقعیت و حقوق زنان در دوره ایلخانان (مطالعه موردی تأثیر اصلاحات غازان خان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۸
120-101
حوزههای تخصصی:
دوران مغول از جهات گوناگون یکی از مهم ترین ادوار تاریخی ایران به حساب می آید. دوران تقابل دو فرهنگ مغولی ترکی (ایلیاتی) و فرهنگ ایرانی (شهرنشینی) که اقشار مختلف ایران با فرهنگ جدیدی آشنا می شوند که کاملاً با فرهنگ ایرانی و شهرنشینی تفاوت های بنیادین دارد. در فرهنگ قوم مهاجم برخلافِ قوم مغلوب، زنان در همه حوزه ها از جایگاه والایی برخوردار بودند. اما با گذشت زمان و مستحیل شدن مغولان در فرهنگ ایرانی، ما رفته رفته شاهد افول ویژگی های مذکور می شویم. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که چه عواملی در تحول مقوله مذکور مؤثر بوده است؟ فرض پژوهش حاضر بر این است که به رغمِ تأثیرات عوامل گوناگون، عامل اصلی را باید در دیدگاه ها و اندیشه های نهفته در اصلاحات غازان خان در خصوص زنان جستجو کرد. دستاورد پژوهش حاضر نیز چنین مقوله ای را به اثبات می رساند. روش پژوهش حاضر روشی توصیفی تحلیلی و با اتّکا به منابع و متون اصلی و کتابخانه ای بوده است.
آداب و آیین جشن جلوس در بین مغول ها و ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مغولان در مناسبت های مختلف اقدام به برپایی مجالس جشن و سرور می نمودند که همواره از آداب و تشریفات خاصی برخوردار بود. جشنی را که به هنگام بر تخت نشینی فرمان روایان مغولی ترتیب می یافت، می توان از مهم ترین جشن های مغولان به حساب آورد. جشن های جلوس فرمان روایان در ابتدا بسیار ساده برگزار می شدند و با تثبیت امپراطوری مغولان و افزایش قدرت فرمان روایان آداب و آیین های بیشتری بر این جشن ها افزوده گشت اما باز جشن ها به سادگی گرایید. پس از استقرار حکومت ایلخانی در ایران و با وجود تأثیرگذاری فرهنگ و آداب ایرانی بر آن ها، ایلخانان به همان سنت ها و آداب اجدادی خود به هنگام جلوس فرمان روا عمل می کردند. در پژوهش حاضر سعی شده است ضمن توصیف چیستی و چگونگی آیین و آداب جلوس در دوران فرمان روایی مغولان و ایلخانان، به تغییرات و تحولات این مقوله مهم نیز پرداخته شود. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است و داده ها و منابع اطلاعاتی آن کتابخانه ای و اسنادی است.
توسعه ی موقوفات و آبادگری زنان در دوره نامسلمانی ایلخانان «منبعی برای مطالعه و آموزش تاریخ»
حوزههای تخصصی:
امروزه افزایش حس مسئولیت پذیری دانش آموزان یکی از دغدغه های سیستم های آموزشی در سراسر دنیا است. بدیهی است بدون داشتن شهروندانی خیر، یک جامعه نمی تواند به توسعه ی مدنی مطلوب دست پیدا کند. یکی از راهکار های علاقه مند سازی دانش آموزان و دانشجویان به فعالیت های داوطلبانه نظیر وقف، استفاده از رویدادهای تاریخی و تبیین نقش خیرین تاریخی در آبادگری سرزمین خود است. موقعیت مناسب زنان در ساختار حکومت مغولان واهتمام ایشان به فعالیتهای نیکوکارانه بعنوان نمود معنویت و البته نمایش قدرت، شرایطی پدید آورد که مورد استفاده مطلوب زنان خاندان حاکمه محلی قرار گرفت. در این جهت خواتین مسلمان دربارهای سلغری و قراختایی با بهره گیری از ملاحظات مورد نظر ایلخانان و همنوا با راهبرد کلی فرهیختگان ایرانی برای مواجهه با مغولان نامسلمان و مهار رفتارهای غیر مدنی آنان، به سنت مألوف وقف و معموری ولایات پرداختند و تجربه کارآمدی برجای نهادند. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی بر این مدعاست که: نظر به نامسلمانی حاکمان مغولی، مبادرت زنان مسلمان دربارهای اسلامی فارس و کرمان به وقف و فعالیت های آبادگرانه، موجبات برتری حیات مدنی در مقابل حیات ایلی، احیا و تداوم سنن ایرانی- اسلامی، هماوردی با سلطه مغولان نامسلمان و غیرمستقیم اسلام پذیری آن ها را فراهم آورد. از این رو، با اهتمام به زمینه های نظری و تاریخی موضوع، چگونگی، چرایی و پیامدهای رویکرد مذکور را مورد بررسی قرار می دهد. لذا، تبیین جایگاه واقفین زن و پیامدهای وقف در دوره ی ایلخانان در آموزش تاریخ، می تواند انگیزه ی فراگیران برای شرکت در فعالیت های داوطلبانه مدنی را افزایش دهد. همچنین پرداختن به این قبیل مسائل بر جذابیت و کاربردی بودن آموزش تاریخ می افزاید.
سیر تطوّر جاذبه های بصری «ی معکوس» در کتیبه های ثلث از عصر مغول تا صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
79 - 92
حوزههای تخصصی:
قلم ثلث دارای ارزش های بصری والایی در خوشنویسی اسلامی و منطبق با اهداف و کارکرد تزئیناتِ معماری است. بررسی روند تطوّر و تحوّل«ی» معکوس در کتیبه های ثلث نشان می دهد که این حرف از دوره ایلخانی تا اوایل عصر صفوی اغلب به صورت کوتاه و مورّب نگاشته می شد اما از نیمه عصر صفوی از «ی معکوس شالی یا قطاری » برای تقسیم کرسی بالا و پائین و ایجاد توازن و تعادلِ حروف در کتیبه نگاری ثلث استفاده بیشتری شد. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و با عطف به کار میدانی در خصوص کتیبه های ثلث انجام گرفته است. نتایج این مقاله مویّد آن است که تطوّر «ی» معکوس از نوع کوتاه به بلند (قطاری) مبتنی بر دو عامل ملاحظات خوشنویسی از منظر ترکیب و حُسن همجواری و ضرورت انطباق خط ثلث با جلوه های بصریِ معماری اسلامی بوده است. همراه با عوامل گفته شده، از به کار گیری نوع مواد و مصالح، نحوه دورگیری، تراش و ساخت کتیبهها از عصر ایلخانی تا دوره صفوی نیز نباید غافل ماند. مجموع این عوامل، ضمن آنکه کتیبه های ثلث را از منظر ترکیببندی و انسجام کلی حروف و کلمات تقویت می کرد، بر زیبایی و هماهنگی این نوع اجرا با ملاحظات بصریِ معماری نیز تأثیر بسزایی نهاد.
بازشناسی و معرفی محراب فراموش شده حرم مطهر امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
55 - 67
حوزههای تخصصی:
پهنه گسترده جغرافیای سرزمین ایران در ادوار گذشته، زمینه ساز حضور هنرمندان ایرانی در سرزمینهایی گردید که امروز دیگر تنها در پهنه جغرافیای فرهنگی ایران قرار دارند. کشور عراق از جمله این سرزمین ها است. وجود مزار امامان شیعه در عراق زمینه ساز حضور گسترده ایرانیان در عراق و ساخت بناهای عتبات عالیات گشته است، بطوریکه این آثار امروزه معرف چندین قرن هنر معماری و هنرهای تزیینی ایران می باشند. یکی از نفیس ترین این آثار، محراب زرین فام حرم نجف است که متاسفانه تاکنون ناشناخته مانده. پژوهش پیش روی با هدف شناسائی ابعاد اولیه محراب، شناسائی تاریخ و نام سازنده آن طراحی و استفاده از روش مطالعه میدانی، اسناد و سفرنامه ها، توضیف و تطبیق نمونه های، انجام آزمایشات علمی- آزمایشگاهی بر روی نمونه محراب نجف و تحلیل یافته ها انجام پذیرفت. نتایج حاصل از پژوهش ضمن شناسائی و ارایه شکل و ابعاد محراب نجف که با اتکاء به بررسی قطعات کاشی موجود محراب و تطبیق آنها با سایر محراب های ساخته شده توسط خاندان ابی طاهر انجام پذیرفت، همچنین نشان داد، محراب نجف در عصر حکمرانی مغولان در ایران و بطور اخص حکمرانی اباقاخان و در محدوده سالهای 663 قمری توسط علی ابن محمد ابن ابی طاهر ساخته و به نجف حمل شده است.
نقش وقف و خیرات بر تسهیل مسافرت در ایران عصر ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
پس از تمرکز سیاسی ایران در دوره ایلخانی، تجارت در قلمرو ایران رونق گرفت. برای رونق و تسهیل بیشتر تجارت لازم بود تا زیر ساخت های سفر، امکانات رفاهی و تأسیسات بین راهی ایجاد شود. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی در صدد پاسخ به این پرسش است که چه عواملی بر رشد تأسیسات بین راهی و افزایش رفاه مسافران در دوره ایلخانی مؤثر بود؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که ایلخانان با اعمال حاکمیت بر سرتاسر قلمروی خویش موجب برقراری امنیت در راه ها شدند. همچنین آنها با مشارکت بزرگان و وابستگان درباری و با ترویج امر خیر و وقف، به زیر ساخت راه ها توجه کردند. ازاین رو امور خیریه نقش بسزایی در رونق این زیر ساخت ها داشت. از سوی دیگر عبور راه ها از قلمرو سیاسی حکومت های محلی و فعالیت طریقت های عرفانی در مسیر راه ها، زمینه ساز رشدِ تأسیسات بین راهی و افزایش سطح رفاه مسافران در تأسیسات بین راهی در عصر ایلخانی شد.
نگاهی به تحولات کارکردی خیابان های حومه ای از دوره ایلخانی تا دوره تیموری با بررسی نمونه موردی خیابان- مزار سلطانی در هرات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۹۷)
۳۱۱-۲۹۴
حضور خیابان های حومه ای در شهرسازی ایران از دوره ایلخانی تا انتهای دوره تیموری، به دلیل نقش مواصلاتی مهمی که ایفا می کرده اند بسیار پررنگ و تأثیرگذار بوده است. با این حال به دلیل فقر در منابع تاریخی و باستان شناسی نمی توان به الگوی ساختاری این خیابان های حومه ای در شهرهای ایران تا پیش از دوره صفوی دست یافت. در این میان، تنها موارد قابل اتکا برای مطالعه، نوعی از خیابان های حومه ای است که به دلیل داشتن بدنه سازی با مصالح بنایی، در مطالعات باستان شناسی قابل شناسایی بوده است. این گونه از خیابان سازی را که به طور عمده در عهد تیموریان شکل گرفته و شکوفا شده به دلیل استقرار بنای مقابر و سایر ابنیه مذهبی می توان با عنوان خیابان-مزار معرفی کرد. هدف این پژوهش علاوه بر مطالعه سیر تحول خیابان های حومه ای در شهرهای ایران تا پیش از دوره صفوی، مطالعه یکی از نمونه های خیابان-مزارسازی در اواخر عهد تیموری است که با نام خیابان-مزار سلطانی شناخته شده است. سوالی که این پژوهش در پی پاسخ به آن بوده این است که خیابان های حومه ای چه ارتباط ساختاری با شهرها داشته اند و این گونه از خیابان سازی چگونه به ایجاد خیابان-مزارهای عهد تیموری منجر شده است؟ این پژوهش با روش تحلیلی-تاریخی انجام شده و نتایج آن گویای آن است که تحولات در ساخت خیابان های حومه ای که از دوره ایلخانی به دلیل استقرار اقامتگاه های سلطنتی و شهرک های حومه ای آغاز شده، در دوره تیموری به اوج رسیده و به دلیل عبور این معابر از گورستان های حاشیه شهرها، به تولد گونه ای جدید در خیابان سازی این دوره موسوم به خیابان-مزار منجر شده است.
روابط قدرت میان ایلخانان با سلاجقه روم براساس نظریه توماس هابز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال اول زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
97 - 130
سلاجقه روم یا سلاجقه آناتولی به مجموعه سلاطین معروف سلجوقی گفته می شود که زمان سلیمان بن قتلمش از سوی ملکشاه بر سرزمین های آنسوی روم و آناتولی دست یافتند و پس از سقوط سلجوقیان ایران تا مدت ها در شمال غرب قلمرو ایران حکمرانی کردند. تلاقی این سلسله با مغولان در سال ۶۲۹ و تحت تابعیت ایلخانان قرار گرفتن از جمله مباحث اصلی مقاله پیش روست. دستاورد این پژوهش نشان می دهد از منظر نظریه سیاسی توماس هابز ایلخانان با تکیه بر حکومت استبدادی توانستند بر سلجوقیان روم غلبه کنند. علاوه بر آن تقابل و تعامل میان ایلخانان و سلجوقیان با رویکرد نقدگرایانه هابز قابل ارزیابی است. پژوهش حاضر در صدد است تا با روش تحلیلی و تبیینی به واکاوی نظریه دولت و قدرت هابز به بررسی کنش و تعامل دو سویه ایلخانان و سلجوقیان آناتولی بپردازد.دستاورد این پژوهش نشان می دهد از منظر نظریه سیاسی توماس هابز ایلخانان با تکیه بر حکومت استبدادی توانستند بر سلجوقیان روم غلبه کنند. علاوه بر آن تقابل و تعامل میان ایلخانان و سلجوقیان با رویکرد نقدگرایانه هابز قابل ارزیابی است. پژوهش حاضر در صدد است تا با روش تحلیلی و تبیینی به واکاوی نظریه دولت و قدرت هابز به بررسی کنش و تعامل دو سویه ایلخانان و سلجوقیان آناتولی بپردازد.
جامعه شناسی تاریخی «قدسیت سلطان» و مفهوم «ظل الله» بر اساس منابع تاریخ نگاری دوره ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم «ظل الله» در تاریخ ایران دوره اسلامی با مفهوم «سلطنت» پیوند یافته و به نوعی بیانگر مبانی مشروعیت و قدرت حاکمان شده است. برخی از مورخان و محققان معاصر با رویکرد کلی نگر و تک ساحتی تفکر ظل اللهی را در بستر تاریخ ایران، مفهومی متداوم دانسته اند و به تفاوت ها و گسست های مفهومی این تفکر توجهی نشان نداده اند، به همین دلیل گاه این مفهوم در قالب معرفتی اندیشه ایرانشهری و هم عرض با فره ایزدی صورت بندی و ناظر بر تداوم تاریخی ایران تفسیر شده است. در حالی که پرسش پژوهش حاضر این است که با توجه به گسست های روی داده در عصر میانه ایران گفتمان ظل اللهی چگونه توانست مشروعیت حاکمان ایلخانی را تولید کند و فرایند قدسی سازی دوره مذکور از خلال منابع تاریخ نگارانه چه تفاوت هایی با دوره های پیشین یافته است. این پژوهش بنا به ماهیت آن با شیوه تبیین تاریخی و رویکرد جامعه شناسی تاریخی و تاریخ مفهوم سامان یافته و می کوشد داده های منابع تاریخ نگاری را نقد و تحلیل کرده و با در نظر گرفتن «تغییر» در کلان روندهای تاریخی، این مفهوم را از منظر «جامعه شناسی تاریخی قدسیت سلطان» بازشناسی و با بررسی اجزاء و سازه های اندیشه ای آن تغییر این مفهوم را از صورت «غیرقدسی- مسئولیت مندِ» سلطان اوایل دوره میانه به ساحت سلطان «قدسی- غیرمسئولانه» اواخر دوره میانه تبیین کند. نقطه کانونی این تحول بزرگ در عصر «ایلخانی» قابل پیگیری است؛ بنابراین مفهوم سلطنت در این دوره با تغییر و تحول مهمی در زمینه «قدسی» سازی مقام سلطان روبه رو شده و گفتمان جدیدی را در نظام سیاسی تاریخ ایران به وجود آورده که می توان از آن به سرآغاز و تکوین «گفتمان ظل اللهی» تعبیر کرد.
بازخوانی گرایش های دینی و سیاسی ایرانیان در سده هشتم هجری در نگاه حمداللّه مستوفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰۸
9 - 37
حوزههای تخصصی:
از ویژگی های حیات دینی ایرانیان در دورهٔ مغول، رشد گفتمانی از مذهب اهل سنّت و جماعت است که خلافت خلفای راشدین و مقام امامت و ولایت ائمّهٔ اثنی عشر را در کنار هم نشانده و توأمان به هر دو باور داشت. این موضوع هم زمان با تشخّص عینی بسط مفهوم ممالک محروسهٔ ایران زمین در متون این دوره به روشنی آشکار است. در این میان، حمداللّه مستوفی جایگاه مهم و شایان توجهی دارد. هر سه تصنیف عمدهٔ وی، واجد جزئیات فراوانی در تبیین اندیشهٔ مذهبی حمداللّه مستوفی و باورهای مذهبی رایج در ایران روزگار او است. تحقیق حاضر بر آن است تا به شیوهٔ توصیفی و تحلیلی نشان دهد که نگاه مستوفی نسبت به این اندیشهٔ مذهبی چگونه بوده است؟ بررسی مزبور بیانگر آن است که حمداللّه مستوفی هر چند در تصنیف آثارش در پی تدوین متون دینی نبوده، لکن در خلال آن ها اطلاعات ارزشمندی از اوضاع دینی زمانهٔ خود به دست داده است. وی ضمن بیان نحوهٔ پراکندگی مذاهب مختلف در ایران، رویکردهای رایج و عمدهٔ مذهبی این دوره را به روشنی نشان داده است.
ردپای اندیشه های بودایی در انگاره ها و آثار فرهنگی عصر ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین بودا در قرن هفتم هجری همراه سپاهیان مغول و در دوره دوم هجوم آنها به فرماندهی هلاکو وارد ایران شد. دین بودا دارای سه فرقه اصلی تیره واده (هینه یانه)، مهایانه و وجریانه است. از زمان هلاکو به بعد، ایران یکی از مراکز مهم رشد و گسترش افکار بودایی بوده است و ازآنجاکه بسیاری از ایلخانان مغول پیرو وجریانه بودند، سعی و تلاش فراوانی برای بسط دین بودایی به کار بردند و در اندک زمانی سیل بخشیان، لاماهای تبتی و راهبانان بودایی تبت، مغولستان، سرزمین اویغور و حتی هند به ایران سرازیر شد. آباقاخان و ارغون در رواج دین بودایی تلاش فراوانی مبذول داشتند و در دوره آنان دین بودایی در ایران گسترش زیادی یافت. درباره حضور و نفوذ این آیین در ایران دست کم در دوره حضور ایلخانان تحقیقاتی انجام شده؛ اما هدف اصلی پژوهش حاضر واکاوی مؤلفه های اثرپذیر در فرهنگ ایرانی از آیین بودا در دوره تاریخی مورد بحث است. مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی مبتنی بر یک مطالعه تاریخی، به بازشناسایی ردپای مفاهیم آیین بودایی در آثار فرهنگی عهد ایلخانی می پردازد. دستاورد مهم پژوهش این بوده است که در تاریخ ایران عصر ایلخانی می توان در مواضع متعددی ردپای بودیسم را در آثار فرهنگی، نظیر نوشته های نخبگان و اندیشمندان علمی و ادبی، تصوف، معماری معابد و هنر نقاشی مشاهده کرد که این موضوعات تاکنون کمتر مورد توجه محققان واقع شده است. بدین لحاظ، رهیافت پژوهشی مقاله ارائه مصادیقی از این اثرپذیری انگاره های فرهنگی با مستندات تاریخی مبرهن است، که زوایا و افق های جدیدی را در پژوهش های تاریخ ادیان به روی محققان به تصویر خواهد کشید.
تاریخ نگاری بناکتی؛ ویژگی ها، روش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۷
۱۶۹-۱۴۷
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر به واکاوی تاریخ نگاری بناکتی، مورخ واپسین دهه های عصر ایلخانی پرداخته شده است. بر این اساس، نگارنده مقاله حاضر در پی پاسخ دادن به این پرسش اصلی است که روش شناسی تاریخ نگاری بناکتی بر چه اصول و قواعدی استوار است و نسبت آن با بینش تبیینی-انتقادی بر پایه انصاف تاریخی چیست؟ یافته های تحقیق مبتنی بر روش تاریخی نشان می دهد که: بناکتی در روش تاریخ نگارانه خود در بخش پیشاایلخانی، نزدیکی بیشتری به بینش تبیینی- انتقادی دارد؛ مسئله ای که در بخش پساایلخانی از آن فاصله گرفته و به بینش توصیفی نزدیک شده است. بدین روی، آنچه مهم ترین ویژگی پایدار روش شناسی بناکتی در تاریخ نگاری او در هر دو دوره است، از یک سو، تلاش وی در اجتناب از تعصب و جانب داری و نزدیکی به انصاف تاریخی و از سوی دیگر، جهان نگری و طرح مباحث ملل مختلف در قالب تاریخ جهانی، نیامیختگی آن با غیرواقعیت ها، اعم از افسانه و خرافه، نزدیک ساختن تاریخ به حکمت و بینش هویت گرایانه به تاریخ و تلاش برای تداوم و تقویت هویت ایرانی است.
تحولات ساختار شهر هرات از ابتدای ایلغار مغول تا انتهای عصر تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
373 - 414
هرات در ناحیه شرقی ایران بزرگ و شمال غرب افغانستان امروزی، یکی از شهرهای عمده ایالت خراسان به حساب می آمده است. با آغاز ایلغار مغول، شهر هرات همچون بسیاری از شهرهای آباد خراسان، تخریب و نابود شده است. با این حال، عمر این دوره رکود بسیار کوتاه بوده و تنها بعد از پانزده سال، روند بازسازی و توسعه شهر آغاز شده است. مطالعه روند توسعه هرات که تقریباً از اوایل قرن هفتم تا اوایل قرن دهم ه .ق در جریان بوده، می تواند به تبیین روندهای توسعه شهری در ایران دوره ایلخانی و تیموری کمک کند. همچنین، نتایج حاصل از این بررسی می تواند در شناخت هرچه بهتر الگوهای ساخت و توسعه شهرها در دوره های پس از تیموری مؤثر باشد. هدف اصلی این مقاله، بررسی دقیق روند گسترش و توسعه هرات در طول تسلّط خاندان آل کرت و دوره تیموری است. سؤال اصلی که این پژوهش در پی پاسخ به آن بوده، این است که تحولات و روند توسعه شهر هرات در طول حکومت خاندان آل کرت و تیموریان چگونه بوده و خاستگاه دولت های فوق چه تأثیری بر این تحولات داشته است؟ این پژوهش به روش تحلیل تاریخی انجام شده و نتایج آن نشان می دهد که توسعه حومه شهر هرات که از زمان آل کرت، در ناحیه شمالی شهر آغاز شده، در دوره تیموریان نیز با همان جدّیت دنبال شده است. این روند سبب شده تا شهر هرات فارغ از تعیین حدود و حریمی شناخته شده، بر اساس توسعه منابع تأمین آب و به وسیله احداث باغات وسیع، به سمت حومه شمالی شهر گسترش یابد.
باز اندیشی مفهوم قدرت از دیدگاه فوکو در نگاره های جامع التواریخِ رشیدالدین فضل الله همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاکمان ایلخانی به دلیل حضور همراه با جبر در ایران، نیازمند مشروعیت بخشی به خود با هر ابزار ممکن بوده اند. اثبات قدرت و توانایی بالقوه این قوم و حاکمان منتخب آن ها در کشورداری و جنگاوری یکی از وجوه این مشروعیت بوده است؛ بنابراین در این دوره مشروعیت براساس منشأ قدرت شکل می گیرد و «قدرت» در مرکز توجه کتب تاریخی و شاهنامه ها نمایان می شود. بر این اساس نگارش و مصورسازی کتاب های تاریخی به ابزاری برای مشروعیت طلبی مغولان تبدیل می گردد. یکی از این کتب، کتاب جامع التواریخ اثر شیخ فضل الله همدانی است که به عنوان موردمطالعه با رویکرد گفتمانی و با شیوه ی تحلیل گفتمان میشل فوکو بررسی شده است. فوکو علاوه بر قدرت، از طریق اعمال قدرت که از آن به استفاده از زور تعبیر می کند، به اعمال قدرت از طریق کسب مقبولیت نیز اعتقاد دارد. این پژوهش در نظر دارد با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از شیوه ی مطالعه ی کتابخانه ای به این سؤال اصلی پاسخ دهد؛ قدرت و گفتمان حاکمان ایلخانی در نگاره های جامع-التواریخ چگونه نمود پیدا کرده است؟ در این نوشتار قصد داریم با تحلیل نگاره های جامع التواریخ، بازتاب گفتمان قدرت و مقبولیت ایلخانان را در این نگاره ها بررسی کنیم. از طریق انجام این پژوهش می توان چگونگی بهره گیری از هنر برای مشروعیت طلبی توسط حاکمان ایلخانی را بر اساس نظریه ی قدرت و گفتمان فوکو به دست آورد و پی برد که در این دوره تاریخ و هنر به عنوان ابزاری برای نمایش قدرت و مشروعیت طلبی در گفتمان سیاسی به کاررفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نمایش قدرت حاکمان مغول که با استفاده از اِلمان های قدرت در نگاره های جامع التواریخ به کاررفته است در راستای مسائل سیاسی و برای مشروعیت طلبی بوده است. حاکمان ایلخانی با بهره گیری از تسامح مذهبی و پذیرش دین، فرهنگ و هنر قوم مغلوب، سعی در موجه نشان دادن حاکمیت خود داشته اند.
مسئله و مبنای مشروعیت یابی ایلخانان براساس شواهد سکه شناسی با تأکید بر آیۀ ۲۶ سورۀ آل عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
79 - 102
حوزههای تخصصی:
مشروعیت همواره از مهم ترین اهداف حکومت هاست و پژوهش پیشِ رو تلاش دارد مسئله مشروعیت در عصر ایلخانان مغول را طی دو دوره از حیات سیاسی آن ها روشن سازد. در این پژوهش از شواهد سکه شناسی برای مطالعه تطبیقی مبنا و مسئله مشروعیت در دو مقطع «مسلمانی» و «نامسلمانی» ایلخانان استفاده شده است. داده های سکه ها ابزار مناسبی برای سنجه اطلاعات تاریخی محسوب می شوند. مقاله در پاسخ به این پرسش که چگونه می توان مشروعیت یابی حکمرانان «نامسلمان» و «مسلمان» عصر ایلخانی را براساس شواهد سکه شناسی تبیین کرد؟ از شیوه تبیین تاریخی و استناد به سکه ها بهره گرفته است. مقاله این ادعا را طرح می کند که استفاده از آیات و روایات در عصر نامسلمانی ایلخانان بر روی سکه ها رواج داشته و این امر نشان از توجه حکمرانان مغول به دین مردم تحت انقیاد و مشروعیت یابی از آن طریق است. یافته های پژوهش نشان می دهد شاخص ترین و مهم ترین الگوی اسلامی رایج در سکه های عصر «نامسلمانی» ایلخانان به ویژه زمان هلاکوخان آیه ۲۶ سوره آل عمران بوده که آیه «معارضین حکومت ها» هم می توان از آن یاد کرد. پس از «مسلمان» شدن ایلخانان تقریباً استفاده از این آیه خاص بنا به دلایلی با احتیاط بیشتر و تنها در عراق به کار رفته است. این امر نشانگر ضرورت مشروعیت ایلخانان مسلمان در این منطقه مهم خلافت نشین براساس این آیه بوده است. درمجموع استفاده از این آیه در دوره «مسلمانی» نسبت به دوره «نامسلمانی» بسیار محدود شده است.