مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
ایلخانان
حوزههای تخصصی:
با ورود ایلخانیان به ایران این کشور به یکی از مراکز گسترش افکار وجریانه بودایی تبدیل گشت. این مذهب با تصوف نیز برخورد کرده و تأثیر و تاثراتی بر جای نهاد. در این مقاله سعی شده است ضمن واکاوی نقش بودیسم در دوره ایلخانی به ویژه در دوران ارغون شاه، به تعاملات بین بودیسم و تصوف با تأکید بر شخصیت علاءالدوله سمنانی پرداخته شود. سمنانی که بحران های روحی، وی را از خدمت در دستگاه مغول به عزلت و عبادت و خانقاه تصوف کشانید، در مدت همکاری با ارغون، با بخشیان و کاهنان بودایی حشر و نشر داشت و گر چه منتقد افکار ایشان بود، خواسته یا ناخواسته زیر تاثیر آراء آنان قرار داشت. سوال اصلی این است که تصوف علاءالدوله سمنانی چه تاثیراتی احتمالی از بودیسم تنتره ای، پذیرفته است؟ حاصل پژوهش نشان می دهد تاثیرات سمنانی از بودیسم در آثار وی بازتاب منفی داشته است مانند مخالفت وی با اصل تناسخ و نقد وی بر وحدت وجود ابن عربی که می تواند پیامد مواجه با افکار بودائیان باشد، اما در بحث لطایف سبعه نیز گر چه اصل آن را از منابع کبرویه اخذ کرده، اما ممکن است در برخی جزئیات زیر تاثیر آموزه چاکره های هفتگانه در یوگای کوندالینی باشد.
سیر تحول بازنمایی تصویر تخت در دستنویس های مصور ایلخانی تا ۷۳۶ هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
49 - 65
حوزههای تخصصی:
در عصر ایلخانی که سرآغاز شکوفایی کتاب آرایی ایرانی است، نقاشان با به کار بستن آمیزه ای از عناصر غربی و شرقی زبان بصری جدیدی در بازنمایی مضامین سنتی هنر ایرانی ابداع کردند. تخت به عنوان هسته ی مرکزی مجالس بر تخت نشستنْ یکی از عناصری است که می توان این دگردیسی را در نحوه ی بازنمایی آن دنبال کرد. هدف این مقاله شناسایی و بررسی عوامل مختلفی است که در شیوه ی بازنمایی تخت در مراحل مختلف شکل گیری، گسترش و شکوفایی نقاشی دوره ی ایلخانی مؤثر بوده اند. در این راستا این پرسش ها به بحث گذاشته می شوند؛ انواع تخت در دوره ی ایلخانی کدام اند؟ عوامل مؤثر بر بازنمایی تخت و تزئینات آن چه هستند؟ کتاب مصور، به عنوان بستری که مضمون بر تخت نشستن در آن خلق می شود، در بازنمایی تخت چه تأثیری داشته است؟ در این پژوهش که بر اساس داده های گردآوری شده از مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است ۸۵ نمونه تخت از تصاویر ۷ دستنویس ایلخانی در سه سطح، انواع تخت، تزئینات آن ها و نحوه ی بازنمایی آن در ترکیب بندی کلی هر تصویر، مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که عصر ایلخانی را می توان به مثابه نقطه ی عطفی در بازنمایی تخت در نظر گرفت که طی آن عوامل متعددی در بازنمای تخت ها دخیل بوده اند، نخست سنت های پیشامغولی در بین النهرین که در تصاویر نقش شده در کتاب ها و اشیاء سفالی و فلزی به کار می رفته است، دوم تصاویر تخت های چینی، سوم جزئیات تزئینی برگرفته از هنر شرق دور به ویژه چین که از طریق تجارت اشیاء به دربار ایلخانان راه یافتند و چهارم تمرکز بر تصویر به عنوان روایتی بصری از متن که نمود آن در بازنمایی تخت را می توان تحت عنوان شکلی از واقع نمایی شناسایی کرد که به وسیله ی کاربرد پرسپکتیو، نمایش افراطی تزئینات و فاصله گرفتن از الگوی ایستای سنتی در نمایش شاه و تخت بیان شده است.
بررسی وضعیت اقتصادی و تجاری خلیج فارس در دوره ایلخانان
بدلیل اهمیت نقش ارتباطی ایران در مسائل تجاری، ایران همواره توجه اقوام و ملل مختلف را به خود جلب کرده است و به نوعی محل نزاع اقوام گوناگون بوده است. در ادوار گذشته، بین چین و هندوستان و ایران روابط تجاری و بازرگانی برقرار بوده و علاوه بر تجارت از طریق راه های زمینی، تبادل کالای مورد نیاز، از طریق مسیر دریایی خلیج فارس و جزایر و بنادر آن همچون کیش و هرموز و سیراف انجام میگرفته است. بنادر خلیج فارس از دیرباز تاکنون نقش عظیم و گسترده یی در رونق اقتصادی ایران زمین داشته اند و در منابع گوناگون شواهد بسیاری حاکی از این مدعاست. نوشتار حاضر در پی آن است که با محوریت بررسی وضعیت اقتصادی و تجاری خیلج فارس در عصر ایلخانان به این مهم بپردازد.
امور مالی و مودیان مالیاتی در دوره ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فتوحات مغولان و آغاز حکومت ایلخانی در ایران دوره ای از دگرگونی در بیشتر عرصه ها را برای ایرانیان رقم زد؛ به این-گونه که ساختار حاکم بر حکومت ایلخانی تحت تاثیر قوانین چینی- مغولی قرار گرفت. یکی از قسمت های مهم دیوانسالاری ایران که دستخوش تغییرات گسترده شد، امور مالی و مالیاتی بود. عدم اعتماد مغول ها به ایرانیان و اهمیت مسائل مالی، مغولان را مجاب می کرد که مسؤلیت های مهم و نظارتی را به مأموران خودی بدهند. بنابراین جایگاه مستوفیان ایرانی نزول کرد و خیلی از آنان به عنوان جمع کنندگان مالیات ایالات، توسط مأموران مغول تحت نظارت کامل بودند. با وسعت یافتن دایره وظایف و امور مربوط به امور مالی و مالیات گیری، کارگزاران ایرانی نقش و حضور بیشتری در تشکیلات استیفا پیدا کردند. به این ترتیب شیوه مغولان در نظام مالیاتی صورتی پیدا کرد که در آن عناصر ایرانی در کنار و تحت نفوذ عناصر ترکی- مغولی قرار گرفتند. بنابراین مساله اصلی این تحقیق، شناسایی تشکیلات مالی و جایگاه مودیان مالیاتی، اختیارات، شرح وظایف و کارکرد آن در دوره مغول در ایران است. چنین به نظر می رسد که با سلطه مغول ها بر ایران و اجرای قوانین مغولی، تغییراتی در نظام مالیاتی ایران به وجود آمد و ورود عناصر و اصطلاحات مغولی در کنار نظام مالی ایرانی- اسلامی در دستور کار قرار گرفت. دستاورد تحقیق نشان می دهد که مغول ها با اجرای اصول و قوانین مغولی در کنار دیوانسالاری ایران که تحت نفوذ خود بود، نظام دوگانه را در سازمان اداری ایران به کار بستند.
بررسی مبانی تشکیلات قضایی آل مظفر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورود مغول ها به ایران، نه تنها یک رویداد نظامی بود، بلکه به تدریج حضور این اقوام و مهاجرت آنان به فلات ایران، تأثیرات خود را بر نظام اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و نیز تشکیلات اداری بر جای نهاد. تشکیلات اداری یکی از اولین بخش هایی بود که در همان سال های آغازین تحت تأثیر حضور این اقوام قرار گرفت. این تأثیر به تدریج و نه یکباره کم رنگ تر شد؛ با این حال برخی عناصر پایدار آن برای سال ها و برای سلاله های پسین باقی ماند. هدف پیش روی این تحقیق، شناخت این تأثیرات در بخشی از تشکیلات اداری یعنی در حوزه نظام قضایی در حکومت آل مظفر (795-713ق) – و شناخت مبانی شکل گیری نظام قضایی این حکومت و با مسئله ارزیابی چگونگی فرآیند استمرار یا تضعیف نمادهای مغولی در نظام قضایی آل مظفر است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و در حوزه مطالعات کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تشکیلات قضایی آل مظفر بر سه رکن استوار بوده است: اقتباس از تشکیلات قضایی مخدومان اولیه آل مظفر یعنی حکومت ایلخانان؛ تشکیلات اداری در حکومت های مسلمان ایران پیش از ایلخانان؛ و سنت های محلی قلمرو آل مظفر در یزد و فارس. همچنین این بررسی نشان داد که عناصر و نماد های مغولی، علی رغم حضور در تشکیلات قضایی آل مظفر، به تدریج در محاق قرار گرفته است و سنت های ایرانی اسلامی حضور و بروز پررنگ تری یافته اند
سیاست ها و راهکارهای آل کرت برای ایجاد ثبات سیاسی و تأمین امنیت خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکومت آل کرت، هم زمان با هجوم مغولان به ایران، در شرق خراسان بزرگ تأسیس شد و از آغاز برتری مهاجمان مغول را پذیرفت. در عصر حاکمیت آل کرت بر خراسان، عوامل متعددی سبب ناآرامی این ایالت بود و حاکمان کرت توانستند با سیاست های ویژه خود، ثبات سیاسی این منطقه را تأمین کنند. مسئله پژوهش حاضر، شناسایی سیاست آل کرت برای ایجاد ثبات سیاسی در خراسان و یافتن راهکارهای این حکومت برای تأمین امنیت در این منطقه است. این پژوهش از نوع تاریخی و با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای به نگارش درآمده است. نتیجه بررسی سیاست و راهکارهای آل کرت نشان می دهد که آنان در برابر هر تهدید برهم زننده ثبات سیاسی خراسان، واکنش متناسب با آن را از خود نشان می دادند. آل کرت با پذیرش مشروعیت حکومت ایلخانی، گرچه بخشی از استقلال خود را در امور داخلی و خارجی از دست داد اما توانستن خراسان را از نبردهای فرساینده با حکومت مرکزی برکنار نگه دارند. آل کرت در برابر توسعه طلبی های جغتاییان راه حل مقاومت نظامی را برگزیدند و در برابر فزون طلبی های سرداران مغول مستقر در خراسان نیز ایستادگی کردند. آنان به خوبی از عهده مرزداری شرق خراسان در برابر حکومت های سلطان نشین رود سند برآمدند و شورشیان نکودری و حاکمان محلی سیستان را تحت نظارت دقیق قرار دادند. عملکرد آل کرت پس از سقوط ایلخانان همچنان ثبات سیاسی خراسان را حفظ کرد و آنان با پذیرش مشروعیت ایلخان خواندگان طغاتیموری و ایجاد روابط خوب با جانی قربانی ها از تنش های احتمالی کاستند. آل کرت در برابر پیشروی های سربداران گزینه نظامی را برگزیدند و با استفاده از توان مذهبی اهل سنت و صوفیان خراسان موفق به مهار این حکومت شدند
نقش طُغاچارنویان در تحولات سیاسی- نظامی عهد ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۳
134 - 119
حوزههای تخصصی:
ایلخانان قلمرو خود را به کمک دو نهاد اداری (دیوان) و امارت اداره می کردند. در رأس نهاد امارت، فرماندهان ارشدی با عنوان نویان قرار داشتند که از آغاز تا اضمحلال سلسله ایلخانی در وقایع سیاسی چون تحولات جانشینی نقش پررنگی ایفا کردند. پیرامون برخی از نویان های دوره ایلخانان چون نوروز و چوپان بحث های زیادی شده است؛ اما امیرانی کمتر شناخته شده چون طُغاچار نیز حضور داشتند که شناخت نقش و عملکرد آن ها می تواند ابعاد و اهمیت نهاد امارت و نقش آن را در تحولات حکومت ایلخانان روشن تر سازد. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی، به دنبال بررسی و مطالعه زمینه های قدرت گیری و عوامل مؤثر بر رفتار سیاسی طُغاچارنویان است. یافته ها نشان می دهد که جایگاه اشرافیت نظامی مهم ترین عامل رشد نویان ها در ساختار سیاسی حکومت ایلخانان بود. طُغاچار به عنوان امیری تاج بخش دست کم در قدرت گرفتن یا از تخت فروافتادن پنج ایلخان (احمد تگودار، ارغون، گیخاتو، بایدو و غازان) نقشی مشهود داشت. الگوی رفتار سیاسی امیرانی مشابه طُغاچار موجب ایجاد رقابت های سنگین و پرهزینه میان نویان ها و یورت های مختلف شد و نبردهای چهارساله (690 694ق) داخلی بر سر جانشینی از مصادیق بارز این رقابت ها بود.
بررسی پدیده روبه رشد انتظار و منجی گرایی (مهدویت) در عصر ایلخانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۵
123 - 147
حوزههای تخصصی:
اعتقاد به ظهور امام زمان،یکی از ارکان اساسی مذهب تشیع امامی است که در طول تاریخ اسلام و تشیع جریان داشته است. در دوره تسلط مغولان و تأسیس حکومت ایلخانی در ایران مسئله منجی گرایی (مهدویت) رشد بسزایی یافت . حضور عناصر بیگانه با مذهب غیر اسلامی و مسلط شدن بر جامعه و مملکت اسلامی باعث بروز، فتنه و فساد، هرج ومرج، بروز جنگ ها، افزایش مالیات ها و آشفتگی اوضاع شد. در چنین شرایطی، مردم بیش از هر زمان دیگری، احساس نیاز به مصلحی را داشتند که با آمدنش به تمامی ظلم و جورها پایان بخشد. در این دوره، انتظار و منجی گرایی ، بیش از عصرهای دیگر در عقاید و افکار مردم (شیعیان) و حتی غیر شیعیان رسوخ کرد . به طوری که در برخی از شهرها هر روز مردم به انتظار منجی به دروازه شهرها می رفتند و به انتظار امام غایب می نشستند . در این پژوهش علل پیدایش و رشد اندیشه منجی گرایی و مهدویت و پیامدهای آن ازجمله بهره برداری قیام کنندگان از اندیشه منجی گرایی به روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است.
گفتمان مشروعیت حکومت در تاریخ نگاری عصر ایلخانی براساس سه نسخه شهنامه چنگیزی، شهنشاه نامه و جامع التواریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ نگاری در دوره ایلخانی با حمایت ایلخانان رشد فزاینده ای یافت؛ ازاین رو مقاصد سیاسی حامیان به گونه ای هدفمند در متون تاریخ سفارشی این عصر رسوخ یافت و به شکل گیری گفتمانی برای مشروعیّت ایلخانان انجامید. در این پژوهش با هدف بازشناسی گفتمان مشروعیّت حکومت ایلخانان، سه نسخه سفارشی شهنامهچنگیزی، شهنشاه نامه و جامع التواریخ بررسی می شود. این پژوهش به شیوه تحلیل گفتمان انتقادی (ون لیوون، ۲۰۰۸ م) و با استناد بر مطالعات کتابخانه ای درپی پاسخ به این پرسش هاست: چگونه می توان مشروعیّت سازی برای ایلخانان را در محتوا و موجودیّت نسخ تحلیل کرد؟ مؤلفان این نسخه ها چه راهبردهایی برای تولید گفتمانِ مشروعیّت ایلخانان به کار گرفته اند؟ برپایه یافته های این پژوهش، در کنار جاودان سازی ایلخانان، مشروعیّت سازی برای آنان نیز از مهم ترین دلایل تولید این متون تاریخی بوده است؛ چنانکه مؤلفان با تکیه بر چینش روایت ها، مضمون سازی، استفاده از آیات قرآن و تقلید از شاهنامه فردوسی، به عنوان عنصر تأثیرگذار در هویّت ایرانیان، به دنبال مشروعیّت سازی بوده اند. همچنین مؤلفان این آثارْ نمودهایی از گفتمان های مغولی، ایرانی و اسلامی را به طور هم زمان در بازتعریف ِمشروع هویتِ ایلخانان و مشروعیّت بخشیدن به کنش های آنان در موقعیت های سیاسی و اجتماعی به کار برده اند. در این باره، کاهش کاربرد مضامین گفتمان مغولی در شهنشاه نامه با کاهش نقش عنصر مغولی در اواخر حکومت ایلخانی هم خوانی دارد.
رویکرد نظام آموزشی در مجموعه علمی و فرهنگی ربع رشیدی(699- 718 ه .ق)
حوزههای تخصصی:
مرکز علمی و فرهنگی «ربع رشیدی» بزرگترین مجموعه موقوفی، علمی، فرهنگی و آموزشی عصر ایلخانی بوده(653-736 ه ) که توسط خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی وزیر، دانشمند و مورخ بزرگ ایلخانان(648-718 ه .ق) تاسیس شده است. دستاوردهای این مرکز در عرصه های مختلف و جایگاه قابل ملاحظه آن در تاریخ علم ایران و اسلام، مطالعه و بررسی شیوه اداری و چگونگی فعالیت های علمی و آموزشی این مجموعه را ضرورت می بخشد. در این پژوهش با رویکرد توصیفی–تحلیلی، در ابتدا از شیوه مدیریت ربع رشیدی بحث می شود و در ادامه نظام آموزشی این مجموعه، بررسی و پیامدهای حاصل از آن تشریح خواهد شد.نتایج این پژوهش نشان می دهد که مرکز علمی و فرهنگی ربع رشیدی با مدیریت شخصیتی علمی و بهره مندی از پشتوانه مالی مشخص و مستقل از دربار بسیاری از کارکردهای مراکز علمی و آموزشی نوین را متناسب با امکانات عصر دارا بوده است. از این میان می توان به مواردی همچون گزینش اساتید بر اساس توانایی های علمی و صلاحیت های اخلاقی، بهره گیری از اساتید توانمند سایر ملل، فرصت مطالعاتی، پرداخت کمک هزینه تحصیلی و جز آن اشاره نمود.
تبیین و بررسی لشکرکشی های تنبیهی ایلخانان بر ضد حکام محلی لُر بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
263 - 284
حوزههای تخصصی:
تشکیل حکومت ایلخانی در ایران به صلحی پایدار و قطع لشکرکشی های ویرانگر مغول منتهی نشد. برخی حکام محلی ایرانی به دلیل مقابله با حاکمیّت مغول، مورد حمله تنبیهی سپاه ایلخان قرار گرفتند. اثرات تخریبی لشکرکشی های تنبیهی ایلخانان مغول، در مواردی ملایم تر از تهاجم اولیّه مغول نبود. هدف اصلی پژوهش حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه منابع مکتوب تنظیم شده، پاسخ به این پرسش است که: چه عوامل و زمینه هایی موجب شد تا برخی اتابکان لُر بزرگ علیه حاکمیّت ایلخانان طغیان نموده و با لشکرکشی های تنبیهی آنها مواجه شوند؛ این لشکرکشی ها چه پیامدهایی به همراه داشت؟ یافته ها نشان می دهد که: شرایط سیاسی و اوضاع نابسامان دربار و خلاء قدرت ناشی از مرگ ارغون و بعضی عوامل دیگر، سبب کاهش اقتدار حکومت ایلخانی و طغیان اتابک افراسیاب شد. ظلم بی حد او و دست اندازی به سرزمین های دیگر در جهت مقابله با حاکمیّت مغول و کشتار مغول ها، خشم دربار ایلخانی را بر انگیخت. لشکریان اعزامی به لُر بزرگ، فراتر از یک مأمورّیت داخلی، ضمن کشتار افراد و به اسارت بردن نیروی کار فعّال، اموال مردم را به تاراج بردند. حملات گسترده آنها سبب نابسامانی های اجتماعی و ضعف بنیان های اقتصادی و انحطاط کشاورزی و فعالیت های مرتبط با آن در سرزمین لُر بزرگ شد.
حماسه به مثابه تاریخ: کارآمدی شعر حماسی در بینش تاریخ شناسانه حمدالله مستوفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت تاریخ در قالب شعر حماسی و علاقه به شاهنامه سرایی و شاهنامه نویسی، ازجمله ویژگی های تاریخ و ادب در ایران دوران پس از حاکمیت ایلخانان بود که در آن شرایط خاصی برای تقویت هویت ایرانی و تحکیم بنیان های ایرانشهری در مناسبات جامعه و حکومت پدید آمد. اگر در سیر تحول فکر و اندیشه در ایران، شعر را زبان حِکمی فرهیختگان ایرانی بدانیم، شعر حماسی و تدوین تاریخ در سبک و قالب شاهنامه، یکی از نمودهای جدی تحول فکری و فرهنگی در عصر ایلخانان است و مصداق برجسته آن را در ظفرنامه مستوفی می توان یافت. مستوفی از طریق نظم و حماسه سرایی، جایگاه و کارکرد «شاه عدالت محور» را به سان مفهومی ماندگار به نحوی عرضه کرد که احیای شکوه گذشته و نیاز زمانه را توأمان داشته باشد. مستوفی در ظفرنامه، با زبان حِکمی شعر و بهره گیری از گذشته مطلوب، قصد داشت الگویی کارآمد از مفهوم شهنشاه ایرانی در حکومت ایلخانان به دست دهد. او روند مورخان پیشین را در طرح مصادیق حماسه، مانند شاهنامه فردوسی، تکمیل کرد و مجموعه ای منظوم بر جای نهاد که در آن به نحو مقتضی، تاریخ در قالب حماسه و به صورت منظومه به جلوه درآمده است.
نقش جوینی ها در بازیابی علمی وآموزشی در عصر ایلخانان (736-654ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۷
54 - 73
حوزههای تخصصی:
خاندان جوینی از جمله خاندان های ایرانی هستند که نقش موثری در توسعه و رونق تمدن اسلامی در قرن ششم و هفتم هجری داشته اند. این خاندان در عصر ایلخانی(654-736ق) با وجود چالش ها و معضلاتی که در پی حمله مغولان جهان اسلام را ملتهب نموده بود، مجموعه ای از اقدامات و تدابیر موفقی را با هدف توسعه و تعالی علم و دانش آموزی اتخاذ نمودند. این تحقیق با تکیه بر منابع تاریخی و با روش توصیفی-تحلیلی در پی پاسخ به این مسئله است که خاندان جوینی چه نقشی را در بازیابی تمدن اسلامی در حوزه های علم و آموزش برعهده گرفته-اند. چه اینکه با وجود آثار و پیامدهای ناگوار هجمه مغول به سرزمین های اسلامی، خاندان جوینی با حمایت از دانشمندان و تالیفات علمی، پرهیز از تعصبات مذهبی در مناسبات علمی، جانمایی اولویت ها و ضرورت های اجتماعی در متون و میراث علمی، صیانت از ذخائر علمی و بازسازی مدارس و اصلاح نظام آموزشی علاوه بر تعدیل خسارت های هجمه تمدن سوزانه مغولان، تحولات بنیادینی را در حوزه علم و آموزش موجب شدند.
پدیداری نام کردستان در عهد ایلخانان و پیوستگی آن با جغرافیای تاریخی ایران زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۸ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
41 - 52
کردستان به عنوان بخشی از جغرافیای تاریخی ایران و محل زندگی کُردهای ایران، عرصه ای است که مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. مطابق دیدگاه رایج لفظ «کردستان» برای نخستین بار روزگار حکمرانی سلسله سلجوقیان رسمیت یافته است. براساس این دیدگاه سلطان سنجر، با ایجاد منطقه ای به نام «کردستان» و گماشتن برادرزاده خود «سلیمان شاه» به عنوان حاکم این مناطق، این نام را در دفاتر رسمی و اَسناد اداری آن روزگار رایج کرده است.
مهم ترین مشکل دیدگاه اخیر این است که با فرض پذیرفتن آن، دلایل روی دادن این تحول در عهد سلجوقیان معلوم نمی شود و از این رو مهم ترین پرسش درخصوص پیشینه هویتی «کردستان» این است که چه تحولاتی موجب شده تا نام کردستان به عنوان نام این سرزمین در متون رسمی رواج یابد؟ متون و منابع اصلی چه زمانی را برای این تحول مطرح می کنند؟ چنین به نظر می رسد که نام کردستان پیوندی نزدیک با احیاء نام ایران در عهد ایلخانان دارد و زمان رواج و رسمیت یافتن کردستان با تحولات حکومت ایلخانان پیوند دارد؛ بنابراین این پژوهش درصدد است تا با مطالعه انتقادی متون تاریخی و تحقیقات صورت گرفته و نیز با شیوه و روش توصیفی تحلیلی معمول در پژوهش های تاریخی، به پرسش های اخیر پاسخ گفته و فرضیه های طرح شده را مورد ارزیابی قرار دهد.
بازسازی و تطور علوم حکمی(منطق و فلسفه) در ایران عصر ایلخانان (654-736 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰
10 - 29
حوزههای تخصصی:
از نگاه بسیاری از مورخین گذشته و پژوهشگران معاصر، حمله مغول و حاکمیت ایلخانان بر ایران (654-736 ق) موجب ویرانی مراکز آموزشی و رکود علم و دانش در این سرزمین شده است. حال آنکه بررسی اسناد و منابع تاریخی و مطالعه آثار علمی دانشمندان این دوره بیانگر آن است که علی رغم ذهنیت های موجود، عصر ایلخانی از نظر تحول و فراوانی مراکز آموزشی و احیای دوباره فعالیت های علمی به ویژه در حوزه علوم عقلی و حکمی، یکی از ادوار مهم تاریخ ایران بوده است. این پژوهش بر آن است که با استفاده از رویکرد توصیفی- تحلیلی، آثار منطقی و فلسفی دانشمندان عصر ایلخانان را مورد بررسی و مطالعه قرار دهد تا بدین پرسش پاسخ دهد که آیا استیلای مغول و حاکمیت ایلخانان سبب افول علوم حکمی (منطق و فلسفه) در ایران شده است؟ و یا آنکه، در این دوره شرایط بازسازی و تطور این علوم در ایران به عنوان بخشی از قلمرو تمدن اسلامی فراهم شده است؟ نتیجه این بررسی نشان می دهد که با حاکمیت ایلخانان به رغم تمام ویرانی های ناشی از یورش مغول، در پی قرار گرفتن نهاد آموزش در دست دانشمندان ایرانی نزدیک به قدرت های سیاسی، علوم عقلی به ویژه منطق و فلسفه یک بار دیگر در کانون توجه مجامع علمی قرار گرفته و پیامد این تحول حفظ مواریث علمی گذشتگان و دستاوردهای نوین در شاخه های مختلف این علوم بوده است.
جایگاه وزرای عصر مسلمانی ایلخانان در آبادانی حیات شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از یک دوره تلاش برای مهار رفتار مغولان و بومی کردن قوم غالب از سوی دولتمردان ایرانی، وزیران عهد ایلخانان با تشویق ایلخانان مسلمان به ایجاد اصلاحات گسترده، زمینه های شکوفایی نسبی اقتصاد و حیات شهری را هموار نمودند . نوشتار حاضر با طرح این سوال که بازخوانی اندیشه های ایرانشهری در رویکرد آبادگرایانه وزیران عهد مسلمانی ایلخانان چه جایگاهی داشته است؟ بر این باور است که آگاهی به اهمیت امنیت و عدالت، همنوایی مناسبات جامعه و حکومت، ضرورت اعتنای حکام به معیشت رعایا و اهتمام به عمران شهری و سازندگی، آنان را به ترغیب دستگاه ایلخانان به انجام اصلاحات گسترده در عهد مسلمانی واداشته است. بنابراین، وزرای ایرانی در این عصربا ایجاد تحول در حوزه ی اقتصاد و اجتماع، دریچه ای به سوی کارآفرینی گشودند تاساختار جامعه عصر ایلخانی را ماهیت نظام مندی ببخشند.
نقد و بررسی کتاب زندگی، زمانه و تاریخ نگاری وصاف شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۱ اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۰۰)
153-178
عصر حاکمیت ایلخانان، حسب مقتضیات تاریخی، با رشد تاریخ نگاری فارسی همراه بود. آثار تاریخ نگارانه فراوانی که در قلمرو ایلخانی و از سوی دیگر در قلمرو ممالیک پدید آمدند، کارنامه تاریخ نگاری اسلامی- ایرانی را تقویت و زمینه های فهم تاریخ این عصر را هموار کرده است. در این میان، وصاف، ادیب– مورخی که از حیث سبک ادبی و ساختار تاریخی، شیوه متفاوتی را در ارائه برداشتهای تاریخی بکار گرفته، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. کتاب «زندگی، زمانه وتاریخ نگاری وصاف» از این جهت که به مورخی این چنین پرداخته حائز اهمیت است و به همین سبب مورد بررسی قرار گرفته است. نقد کتاب مذکور با تفاوت قائل شدن میان دو مفهوم تبیین و تفسیر و دو گونه کنشگر مورخ و تاریخ شناس و همین طور اهتمام به رویکرد های سلبی و ایجابی توأمان انجام شده و این هدف را تعقیب می کند تا نشان دهد میان فهم تاریخ با تاریخ نگاری تفاوت است و بایسته نیست که فهم تفسیری امروزی خود از تبیین مورخانه به معنی تاریخ نگاری قلمداد شود.
نقدی بر کتاب: «Women in Mongol Iran: The Khatuns, 1206-1335» (زنان در ایران روزگار مغول: خاتون ها، 1206 تا 1335م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۱ اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۰۰)
303-328
پژوهش درباره وضعیت زنان در روزگار مغول، به دلیل دیدگاه متفاوتی که مغول ها درباره جایگاه زنان در سیاست و جامعه داشتند، از زمینه های پژوهشی مهم در تاریخ ایران است که توجه برخی از پژوهشگران را به خود اختصاص داده است. اما باوجود اهمیت این عرصه، در مقایسه با حوزه های دیگر، شمار اندکی از پژوهش های منسجم و مسئله محور در این زمینه انجام شده و انتشاریافته است.از این رو انتشار کتاب «زنان در ایران روزگار مغول» که در اصل رساله دکترای نویسنده آن بوده، سزاوار معرفی، بررسی و ارزیابی است. مدعای نویسنده آن است که در پی کمبود پژوهش های «ژرف» در این زمینه پراهمیت، بدان روی آورده و ازاین رو این مقاله در پی ارزیابی تحقق این هدف در این کتاب است. نوشتار حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و با رویکردی انتقادی، به این پرسش می پردازد: دستاوردهای نویسنده تا چه اندازه ای توانسته به درک بنیادی و ژرف درباره زنان در ایران دوره مغول دست یابد؟ چنین می نماید که نویسنده در دستیابی به هدف های مشخص خود، موفق بوده و گذشته از برخی موارد محتوایی و شکلی، دستاورد و بنیادی استوار برای پژوهش های بیشتر در این زمینه فراهم کرده است.
روایت منظومه های تاریخی عصر ایلخانی از فتح بغداد: ایرانگرایانه یا دین محور؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۲
۱۴۸-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
سقوط بغداد و نابودی خلافت عباسی به دست هولاکوخان، زمینه مناسب استقلال ایران و ظهور دوباره اندیشه سیاسی ایرانشهری را فراهم کرد. شهنامه چنگیزی، ظفرنامه مستوفی و شهنشاه نامه تبریزی مهمترین حماسه های تاریخی است که در دربار ایلخانان سروده شده است. مسئله اصلی این پژوهش، بررسی رویکرد شاعران این منظومه های تاریخی نسبت به حادثه فتح بغداد و چگونگی روایت این واقعه و توصیف شخصیت های تاریخی در این آثار است تا مشخص شود که شاعران تا چه میزان در تفسیر این رویداد، نگاهی ایرانگرایانه یا دینی داشته اند. بررسی منظومه های موردنظر نشان می دهد که با وجود شباهت روایت، دو رویکرد تا حدودی متفاوت در این آثار دیده می شود: کاشانی و تبریزی بیشتر رویکردی پیروزنگارانه و ایرانگرایانه به این واقعه دارند. آنها به جای اینکه نابودی عباسیان را فاجعه و مصیبتی تاریخی قلمداد کنند، آن را مقدر و طبیعی در جهت تحقق آرزوی دیرینه ایرانیان در دستیابی به استقلال می دانند. مستوفی به فتح بغداد نگرشی دینی دارد و بارها به شکل پنهان یا آشکار، اندوه و ناراحتی خود را از برافتادن عباسیان بیان کرده است. البته هر سه شاعر در روایت حادثه فتح بغداد به اندیشه سیاسی ایرانشهری توجه کرده و کوشیده اند با نسبت دادن صفات برجسته پادشاه آرمانی ایرانی، یعنی فرّ، خرد، داد و دهش به هولاکوخان، وی را سزاوار مقام پادشاهی در اندیشه ایرانشهری معرفی کنند و در نقطه مقابل با برجسته ساختن صفاتی مانند بیخردی و بخل در وجود خلیفه عباسی، نشان دهند که او شایسته فرمانروایی نیست.
تأملی بر چگونگی بازنمایی تاریخ ایلخانان در کتاب تاریخ 2 مقطع دوم دبیرستان
حوزههای تخصصی:
کتاب تاریخ 2 دوره ی دوم متوسطه، قرائتی از تاریخ ایران در دوره ی مغولان و ایلخانان به دست می دهد که بیش از اینکه ناظر بر یک بازنمایی هویت محور و مبتنی بر یک بازخوانی مسئله محور باشد و پیوندی میان آن تجربه های تاریخی با برخی مسائل روزگار کنونی برقرار کند، صرفاً با رویکردی توصیفی و البته فشرده به رشته ی تحریر درآمده است. آن چه مشخص است اینکه دوره ی حکومت مغولان در ایران، از منظر تداوم انگاره ی هویت و فرهنگ ایرانی و نحوه ی گذار تدریجی ایران از این دوره، در زمره ی یکی از مهم ترین دوره های تاریخ ایران به شمار می رود. تأکید بر این اهمیت از برخی منظرهای هویتی- فرهنگی البته در حیطه ی نهاد آموزش و پرورش است؛ نهادی که مهم ترین و مقتدرترین نهاد در فرهنگ سازی و تقویت بن مایه های هویتی در جامعه محسوب می شود. در این پژوهش که با روش تحلیل محتوا انجام خواهد گرفت، تلاش می شود تا با تاکید بر مسئله ی هویت و پیوند آن با نهاد آموزش، نقدی بر محتوای کتاب درسی تاریخ 2 دوره ی دوم متوسطه از منظر بازنمایی و بازخوانی تاریخ ایران دوره ی ایلخانان مغول برود. فرضیه اصلی این پژوهش این است که محتوای توصیفی این کتاب در آن چه که به تاریخ مغولان مربوط می شود، نمی تواند بازنمایاننده ی مهم ترین مسائل هویتی- فرهنگی این دوره ی تاریخی باشد.