مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
انقلاب اسلامی ایران
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۱)
295 - 319
حوزههای تخصصی:
گفتمان اسلام گرایی انقلاب اسلامی ایران از زمان پیدایش تاکنون به مثابه یکی از منابع مهم تحولات در سطح منطقه و جهان اسلام نقش ایفا نموده است. در واقع، بزرگ ترین تاثیر گذاری گفتمان انقلاب اسلامی در سطح منطقفه و جهان اسلام، تاثیر گذاری بر جنبش های سیاسی اسلام گرا بوده است. از نمود های این تاثیرگذاری شکل گیری جبهه مقاومت، استقلال و استکبار ستیزی بوده که در طی چندین دهه اخیر نمود پیدا کرده است. از طرف دیگر، به نظر می رسد با توجه به نقش آفرینی گروه های اسلام گرا در فرایند ناآرامی های عربی از 2011 تاکنون، گفتمان اسلام گرایی انقلاب اسلامی ایران همچنان نقش پر رنگی در تحولات منطقه ای ایفا می نماید. در این راستا، با توجه به اهمیت موضوع ، این پژوهش بدنبال پاسخگویی به این سوال محوری است، که گفتمان انقلاب اسلامی ایران چه تاثیری بر فرایند بهار عربی داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد، گفتمان انقلاب اسلامی در چهارچوب مفاهیمی همچون، استقلال و آزادی، مبارزه با ظلم و فساد و عدالت طلبی به شکل اساسی بر جنبش های اسلام گرا در فرایند بهار عربی تاثیر گذار بوده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای روش کیفی و ابزار گردآوری داده ها منابع کتاب خانه ای و اینترنتی است
ابعاد تمدن ایرانی- اسلامی در خط مشی های توسعه گردشگری پس از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه گردشگری در هر کشوری متأثر از ایدئولوژی ها و سیاست های حاکمیت است. بنابراین، با تأثیرگذاری دیدگاه های سیاسی بر گردشگری می توان آن را فراتر از یک حرکت و جابجایی دانست که می تواند سبب گسترش الگوهای فکری و فرهنگی شود. هدف؛ نظر به تفاوت در ارزش ها و ایدئولوژی های قبل و بعد از انقلاب و تأثیرپذیری گسترده گردشگری از آرمان ها و سیاست های حاکمیت، هدف این مطالعه، تحلیل ابعاد تمدنی ایرانی- اسلامی در خط مشی های توسعه گردشگری با محوریت سه بدیل از تمدن نوین اسلامی یعنی اسلام، فرهنگ و سیاست در گردشگری است. روش شناسی؛ بدین منظور، به روش تحلیل محتوا 22 سند بالادستی انقلاب اسلامی ایران شامل قوانین و سیاست های اصلی برای توسعه گردشگری کشور بررسی شده اند. یافته ها؛ مؤلفه های به دست آمده شامل کیفیت زندگی، عدالت، اصالت ایرانی- اسلامی، همبستگی، توسعه بازار، دیپلماسی فرهنگی، توسعه علمی و هویت انقلابی هستند. نتایج نشان می دهد در خط مشی های گردشگری به توزیع عادلانه فرصت ها و منافع گردشگری، تقویت انسجام اجتماعی و هویت ملی از طریق گردشگری، معرفی فرهنگ و ارزش های ایرانی- اسلامی به جهانیان از طریق گردشگری، توجه شده است. همچنین، نتایج ناظر بر اهمیت نگرش علمی از طریق آموزش و پژوهش به گردشگری برای حفظ میراث فرهنگی و هویتی کشور است. بدین ترتیب، مؤلفه های استخراج شده حاکی از ظرفیت گردشگری در تحقق غایت تمدن نوین اسلامی است.
تمدن نوین اسلامی ، راهبرد عبور از تمدن غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی رویارویی با تمدن غرب یکی از مسائل مهمی است که اندیشمندان اسلامی را به تفکر واداشته است. به ویژه بعد از بیداری اسلامی این تکاپوی فکری در جهان اسلام شدت یافته است و هنوز هم این موضوع معرکه آراست. این نوشتار در پی پاسخ به این مسئله است که راه عبور از تمدن غرب چیست؟ نوع پژوهش از نظر هدف توسعه ای، و از نظر روش، توصیفی – تحلیلی است. در گردآوری داده ها نیز از روش های اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد ما باید در قامت تمدنی به مواجهه با تمدن غرب برویم و از آن عبور کنیم. برای عبور از تمدن غرب، ابتدا باید به غرب شناسی انتقادی روی آورد؛ همان گونه که غرب نیز با شرق شناسی به شناخت شرق و تمدن های شرقی از جمله تمدن اسلامی رسید. در گام بعد باید افول و انحطاط تمدن غرب را، که هم خود غربی ها و هم شرقی ها به آن پی برده اند، گفتمان سازی کرد و تمدن غرب را به عنوان تمدن رقیب از صحنه کارزار کنار زد و الگوی جایگزین ارائه کرد. در این میان، بهترین الگو تمدن نوین اسلامی است که نقطه آغاز آن با انقلاب اسلامی ایران بود.
چریک های فدائی خلق، مساله ملی و غائله گنبد و کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
1 - 30
حوزههای تخصصی:
مصالح اصلی این پژوهش شناخت نقش مفهوم «مسئله ملی» در اندیشه رهبران سازمان چریک های فدایی خلق در حضور و کنش این سازمان در غائله گنبد و کردستان است و تلاش بر آن است که این مصالح را بر اساس روش فهم درونی و همدلانه از انگیزه ها و کنش سازمان در این دو غائله و با تأکید بر درک مفهوم «مسئله ملی» در اندیشه جبهه کمونیسم بین الملل و رسوب آن در اندیشه و مشی مبارزاتی گروه ها و احزاب چپ ایرانی به خصوص سازمان چریک های فدایی خلق، تحلیل کند؛ و چرایی حضور ایشان در دو غائله مرزی با پی رنگی جدایی طلبانه با فهمی درونی از اندیشه های تئوریک ایشان را تبیین نماید. فرضیه پژوهش بر این اصل استوار شده است که انگیزه و الگوی اصلی عمل سازمان چریک های فدایی خلق در دو غائله گنبد و کردستان بر پایه آموزه حل «مسئله ملی» در اندیشه چپ جهانی، در کشورهای «کثیرالمله» بوده و سازمان بر اساس این راهبرد که راه رسیدن به رهایی کامل خلق ها از حل «مسئله ملی» می گذرد، به کارزار گنبد و کردستان وارد شده و ایفای نقش نمود.
یافته های پژوهش حاکی از آن است که سازمان چریک های فدایی خلق که خود را در گرفتن سهم مناسبی از قدرت سیاسی پس از ساقط کردن حکومت پهلوی ناکام می دیدند، غائله کردستان و گنبد را به مثابه فرصتی طلایی در جهت رسیدن به قدرت سیاسی با ایجاد خودمختاری در این مناطق یافته و در این راه بازتاب نظریات لنین استالین در مورد «مسئله ملی» به عنوان اصلی ترین ایدئولوژی و نقشه راه در عملکرد سازمان در غائله کردستان و گنبد بوده است.
قوه مؤسس در انقلاب اسلامی سال 1357 ایران در پرتو نظریه کارل اشمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
2483 - 2497
حوزههای تخصصی:
متاسفانه مفهوم قوه مؤسس در میان مباحث حقوق اساسی ایران نه تنها مهجور مانده، بلکه در بسیاری از موارد به اشتباه دریافت شده است. بیشتر این نظر غالب گشته که پس از تعیین نوع و شکل حکومت و شکل گیری و تصویب قانون اساسی این نیرو و قدرت سازنده به پایان رسیده و منحل می شود تا بتوان استحکام حکومت تأسیس شده را تضمین کرد. این نظر از این رو خطرناک است که امکان دارد به نادیده گرفتن و فراموش کردن نقش حیاتی مردم، که سازندگان و صاحبان واقعی یک نظام سیاسی هستند، منجر شود؛ اما باید در نظر داشت که خالق نمی تواند در مخلوق خود حل و ناپدید شود. چنین دیدگاهی به دیکتاتوری و از بین رفتن حق حاکمیت مردم می انجامد. بنابراین در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و با گردآوری کتابخانه ای انجام گرفته است، ابتدا مفاهیم مهمی که معمولاً با هم خلط می گردند روشن خواهد شد و سپس با توجه به فصل هشتم کتاب نظریه اساس کارل اشمیت، وضعیت قوه مؤسس و نقش آن در انقلاب اسلامی سال 1357 مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
بررسی سیر تحول گفتمان و توسعه علمی در گذر دولت های جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شکل جدیدی از نگرش به علم و فناوری در ایران شکل گرفت. این گفتمان علمی تحت تأثیر مستقیم انقلاب اسلامی و اعتقادات اسلامی بود و ارزش ها و اهداف جدیدی را برای توسعه علم و فناوری تدوین کرد. بعد از انقلاب، ازآنجایی که دولتمردان علم و فناوری را یکی از عوامل کلیدی توسعه و تعالی جامعه می دانستند، سیاست ها و برنامه ریزی های علمی را به منظور تحقق اهداف انقلابی و اسلامی شکل دادند. این نگرش به علم و فناوری در ایران در آن دوره، تأثیر قابل توجهی بر توسعه علمی و فناورانه کشور داشت. باتوجه به این موضوع که جمهوری اسلامی ایران بعد از سال 1357 سکاندار رهبری علمی در منطقه بوده است لازم و ضروری است تا در این پژوهش به بررسی گفتمان علمی انقلاب اسلامی ایران و نقش آن در توسعه قدرت علمی در دولت های بعد از انقلاب پرداخته شود. در راستای دستیابی به این هدف از روش توصیفی-تحلیلی و از آمارهای معتبر در منابع داخلی و خارجی بهره گرفته شد. یافته های تحقیق نشان داد که نوع گفتمان در دولت های مختلف شامل تمرکز بر صنعتی شدن از طریق جایگزینی واردات و منابع سرمایه بر (1360-1368)، نوسازی و نهادگرایی و تمرکز بر فناوری های پیشرفته (1368-1376)، تمرکز بر فناوری های پیشرفته، نوآوری و توسعه صادرات و عدالت اجتماعی عمدتاً با تکیه بر صنایع دانش بر (1376-1384)، تمرکز بر انتقال صنعت به سمت نوآوری دانش مبتنی بر اقتصاد (1384-1392) و تأکید بر افزایش همکاری های بین المللی با تأکید بر هویت و عقلانیت در تدوین و اجرا (1392-1400) بود. نتایج تحقیق نشان می دهد که در هر دوره می توان به اقداماتی همچون توسعه آموزش عالی و پژوهش های علمی، تأسیس دانشگاه ها و مراکز پژوهشی، ایجاد شبکه های علمی داخلی و بین المللی اشاره کرد. این اقدامات همراه با دلایل سیاسی و ایدئولوژیک، پیشرفت های مهمی در علم و فناوری ایران را به همراه داشت.
تاثیر گفتمان مقاومت انقلاب اسلامی ایران بر جنبش اسلامی نیجریه
حوزههای تخصصی:
گفتمان مقاومت انقلاب اسلامی، افزون بر اینکه تاثیر بسیاری بر نظام سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران داشت، فراتر از مرزهای خویش، بسیار تاثیرگذار بوده و الهام بخش نهضت ها و جنبش های مسلمانان در کشورهای مختلف از جمله نیجریه بوده است. در چند دهه ی اخیر، نیجریه، به عنوان یکی از کشورهای مهم آفریقا، بستر شکل گیری جنبش اسلامی و گسترش تشیع بوده و اکنون جمعیت چند میلیونی شیعه در نیجریه، این کشور را به یکی از کانون های شیعه تبدیل کرده است. بر این اساس پژوهش حاضر با بهره گیری از نظریه گفتمان لاکلا و موفه و با استفاده از روش تبیینی-تحلیلی، تاثیر گفتمان مقاومت انقلاب اسلامی را بروی جنبش اسلامی در نیجریه مورد واکاوی قرار داده است. یافته های پژوهش نشان داد که گفتمان مقاومت پس از پیروزی انقلاب، با نظام سازی گفتمان اسلامی از یک گفتمان به حاشیه رانده شده توسط گفتمان نظام سلطه، به مثابه ی یک گفتمان فعال در متن سیاستهای داخلی و بین المللی بدل شده و با نفی هژمونی نظام سلطه و عدم سازش با آن، مفصل بندی جدیدی را ایجاد کرده که در نهایتِ این مفصل بندی، مدلی از مقاومت را در برابر نظام سلطه تعریف کرده است. این مدل از مقاومت، با تاکید بر اسلام سیاسی، استکبارستیزی و غرب ستیزی، علاوه بر احیای هویت شیعیان نیجریه، بر شکل گیری و گسترش جنبش اسلامی این کشور نیز تاثیر گذاشته است.