مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
توسعه گردشگری
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
151 - 168
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با روش داده بنیاد و با هدف ارائه الگویی برای توسعه گردشگری ماجراجویانه صورت گرفته است. روش پژوهش کیفی بوده که از راه مصاحبه هدفمند شکل گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل استادان دانشگاهی، مدیران سازمان های ورزشی مرتبط، کارشناسان اداره میراث فرهنگی و راهنمایان تورهای گردشگری است. پس از بررسی و کدگذاری و تحلیل داده ها، روایی و پایایی با توجه به آزمون مربوط به آن ها تأیید شده است. یافته های به دست آمده از تحلیل داده ها در پنج گروه دسته بندی می شوند: شرایط علّی شامل شناسایی زمینه ها، نیازهای فردی، اجتماعی و فرهنگی، اشتغال مبتنی بر کارآفرینی؛ عوامل مداخله گر شامل سطح امکانات و تجهیزات، شرایط اقتصادی، مدیریت کیفیت، وضعیت اداری و مدیریتی، وضعیت جغرافیایی، فرهنگ منطقه؛ شرایط زمینه ای شامل مدیریت راهبردی، برنامه ریزی راهبردی، زیرساخت های شهری، فرهنگی و اطلاعاتی، پشتوانه علمی و دانشگاهی؛ راهبردها شامل کیفیت و نوآوری، مدیریت ایمنی، آموزش و فرهنگ سازی، اطلاع رسانی، بازاریابی؛ پیامدها شامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی. نتایج این پژوهش سبب نگرش عمیق ذی نفعان به گردشگری ماجراجویانه در استان ایلام و عوامل مؤثر بر آن خواهد شد. این نگرش راهبردها و توصیه های مناسبی به منظور حفاظت از شرایط محیط زیستی، اقتصادی و اجتماعی استان ارائه نموده که دارای نوآوری است.
تبیین تأثیر استراتژی بازاریابی سبز در توسعه گردشگری سبز کرمان با رویکرد ساختاری- تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
204 - 224
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین تأثیر استراتژی بازاریابی سبز در توسعه گردشگری سبز کرمان با رویکرد ساختاری تفسیری انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی توسعه ای است و از منظر روش گردآوری داده ها پژوهشی کیفی مبتنی بر رویکرد تفسیرگرایانه است. داده ها با مصاحبه نیم ساختاریافته و پرسش نامه مبتنی بر ماتریس تصمیم گردآوری شده است. جامعه مشارکت کنندگان این پژوهش دربردارنده خبرگان نظری (استادان مدیریت بازاریابی و مدیریت گردشگری) و خبرگان تجربی (مدیران اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمان) است. نمونه گیری بخش کیفی با روش هدفمند انجام شد و درنهایت با دوازده مصاحبه اشباع نظری به دست آمد. حجم نمونه بخش کمّی با فرمول کوکران برای جوامع بزرگ و نامعین 384 نفر برآورد شد و نمونه گیری با روش در دسترس انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در بخش کیفی از تحلیل کیفی مضمون و نرم افزار مکس کیودی ای20 استفاده شد. سپس، روابط میان سازه ها با روش مدل سازی ساختاری تفسیری در نرم افزار میک مک 0/4 مشخص شد. در پایان، وضعیت سازه ها با آزمون دوجمله ای در نرم افزار اس پی اس اس22 بررسی شد. یافته های پژوهشی نشان می دهد که استراتژی بازاریابی گردشگری سبز در فرهنگ سازی گردشگری و عوامل مدیریتی ساختاری تأثیر دارد. عوامل مذکور در برندسازی گردشگری و مدیریت ارتباط با گردشگران تأثیر دارند و به نوبه خود بر عوامل سیاسی برنامه ریزی اثر می گذارند. عوامل سیاسی برنامه ریزی در عوامل زیرساختی و عوامل آموزشی پژوهشی تأثیر می گذارند. عوامل مذکور نیز در عوامل اجتماعی فرهنگی، زیست محیطی و اقتصادی نهادی اثر می گذارند و درنهایت به توسعه پایدار گردشگری منتهی می شوند.
سنجش ظرفیت ها و موانع توسعه گردشگری کشاورزی (مطالعه موردی دهستان سیاهکلرود در شهرستان رودسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
181 - 198
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف سنجش ظرفیت ها و شناخت موانع توسعه گردشگری کشاورزی (اگریتوریسم) دهستان سیاهکلرود انجام شده است. به همین منظور، ابتدا ظرفیت های این شکل از گردشگری در دهستان سیاهکلرود شهرستان رودسر در استان گیلان بررسی شد، سپس به شناخت و اولویت بندی موانع آن پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش نخبگان روستایی بودند. برای سنجش ظرفیت های توسعه گردشگری کشاورزی در دهستان سیاهکلرود از 36 نفر از مدیران و کارشناسان محلی، و برای شناسایی و بررسی موانع توسعه گردشگری کشاورزی در این دهستان از 45 نفر از متخصصان حوزه گردشگری، مدیران، صاحبان کسب وکار گردشگری، نخبگان محلی و گردشگران نظرسنجی شد. داده های قسمت نخست با استفاده از پرسش نامه جمع آوری و در نرم افزار اس پی اس اس با آزمون های ناپارامتریک تجزیه و تحلیل شد. در قسمت دوم، برای کشف و شناسایی موانع توسعه گردشگری کشاورزی در دهستان سیاهکلرود از نرم افزار مکس کیودی ای استفاده شد. درمجموع، براساس نتایج پژوهش، در ارتباط با ظرفیت های توسعه گردشگری کشاورزی در دهستان سیاهکلرود، شاخص های مناظر و چشم اندازهای طبیعی و خدمات و امکانات زیرساختی در شرایط مطلوبی قرار دارند و شاخص مناظر و چشم اندازهای انسان ساخت، امکانات اقامتی و تفریحی، جاذبه ها و آثار تاریخی، فرهنگی، بومی و تجربه محور و ظرفیت گردشگرپذیری به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند. از سوی دیگر، مشخص شد که موانع اقتصادی، اجتماعی، زیرساختی، مدیریتی و زیست محیطی مهم ترین موانع توسعه گردشگری کشاورزی است
تبیین عوامل نقش آفرین بر بازاریابی صنایع دستی در راستای توسعه گردشگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۵
21 - 39
حوزههای تخصصی:
صنایع دستی و گردشگری دو بخش وابسته به هم هستند. آنچه در راستای توسعه بخش صنایع دستی با توجه به تحولات امروزی، ضروری است، بازاریابی و رفع چالش های پیش روی در این زمینه است. در این پژوهش سعی شده که از دیدگاه نخبگان، عوامل مؤثر بر بازاریابی صنایع دستی در راستای توسعه گردشگری، شناخته و کنکاش شود. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر گردآوری داده های پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق را کارشناسان حوزه صنایع دستی و گردشگری تشکیل داده اند که در مجموع با استفاده از روش گلوله برفی، تعداد 85 کارشناس شناسایی و به تکمیل پرسش نامه اقدام نمودند. نتایج نشان داد که 22 عامل مؤثر بر بازاریابی صنایع دستی در راستای توسعه گردشگری ایران شناخته شده و دارای اهمیت هستند. نتیجه نشان داد مقدار اثر کل 81/0 بوده و در مجموع عوامل بررسی شده می تواند حدود 81 درصد، تأثیرات مثبت در بهبود بازاریابی صنایع دستی و گردشگری را تبیین نماید. در این زمینه عامل توسعه بازار صنایع دستی در بستر فناوری با تبیین 987/0 و خدمات گردشگری کم هزینه با تبیین 901/0 به عنوان دو عاملی شناخته شده اند که بیشترین تأثیرگذاری را بر بازاریابی صنایع دستی در راستای توسعه گردشگری دارند. برای توسعه بخش صنایع دستی، بایستی برخی موانع و عوامل مؤثر در این زمینه حل شود. این عوامل در مجموع شامل عوامل اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و سیاسی هستند.
برازش آموزش عالی گردشگری با اهداف توسعه گردشگری کشور (مورد مطالعه: برنامه درسی رشته گردشگری در مقطع کارشناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۹
219 - 245
حوزههای تخصصی:
هم راستایی آموزش عالی گردشگری با اهداف توسعه گردشگری کشور، یکی از ارکان پرورش نیروی انسانی آن است؛ اما مطالعه این رابطه، از نظر محققان مغفول مانده است. هدف مقاله حاضر، بررسی برازش برنامه درسی رشته گردشگری در مقطع کارشناسی با اهداف توسعه این حوزه است. با اتخاذ رویکردی کیفی، وضع مطلوب و موجود آموزش عالی گردشگری کشور مقایسه شده است. وضع مطلوب در قالب دانش و مهارت لازم برای تحقق اهداف توسعه گردشگری در اسناد بالادستی ترسیم شده است. در این راستا، اهداف توسعه گردشگری در سیزده سند احصاء و با بررسی ادبیات، دانش و مهارت لازم برای تحقق آن ها شناسایی شده است. برای وضع موجود، برنامه درسی رشته گردشگری مصوب وزارت عتف (1395) بررسی و دانش و مهارت های هدف در آن شناسایی شده است. با مقایسه برنامه درسی موجود با نمونه های بین المللی، جامعیت و به روز بودن دروس نیز بررسی شده است. با تحقق اشباع داده، پانزده برنامه درسی گردشگری در دانشگاه های برتر دنیا انتخاب شده است. تحلیل محتوای کیفی نمایشگر سه شکاف اصلی در برنامه درسی موجود است: دانش و مهارت های تصمیم گیری و مدیریت راهبردی، آگاهی های زیست محیطی و مدیریت منابع انسانی. همچنین عدم جامعیت و به روز نبودن محتوای دروس موجود در زمینه هایی مانند بازاریابی، فروش و کارآفرینی نمایشگر ارائه دانش و مهارت های سنتی است؛ بنابراین به رغم ارائه طیفی از دانش نظری و مهارت لازم، برنامه موجود از ظرفیت کافی برای تربیت نیروی انسانی برای تحقق اهداف توسعه گردشگری کشور برخوردار نبوده و بازنگری این برنامه درسی را به یکی از اولویت های اصلی در بهبود آموزش عالی گردشگری تبدیل کرده است.
واکاوی تأثیرات اصول نوشهرگرایی در توسعه گردشگری هسته مرکزی شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۲
105 - 138
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های مشترک بین نظریه نوشهرگرایی، به ویژه اصل پیاده مداری و توسعه گردشگری شهری انجام شده است. تمرکز آن بر توانمندسازی هسته مرکزی شهرها برای پاسخ گویی مؤثر به نیازهای گردشگران است. شهرها از ابتدا به عنوان ساختارهایی برای سامان دهی فعالیت های اجتماعی شکل گرفته اند. این ساختار در گذر زمان با گسترش فضاهای عمومی و اختراعات حمل ونقل دچار تحول شد. درنتیجه، جاذبه هایی پدید آمدند که زمینه ساز شکل گیری گردشگری شدند. با افزایش حضور گردشگران، چالش هایی در پاسخ گویی به نیازهای آنان به وجود آمد. بسیاری از شهرها به دلیل بی توجهی به مؤلفه های مؤثر بر گردشگری آسیب دیدند. بنابراین، درک ارتباط میان نظریه های شهرسازی و گردشگری، امری ضروری برای توسعه هم زمان این دو حوزه به شمار می آید. روش شناسی: این پژوهش با رویکرد آمیخته و با اهداف کاربردی، از روش توصیفی – تحلیلی برای رسیدن به پاسخ سؤال پژوهش بهره می برد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد ارتباط محکم و معناداری بین اصول نوشهرگرایی و توسعه گردشگری وجود دارد. نتیجه گیری و پیشنهادات: در صورت تقویت اصول استخراجی نوشهرگرایی از بطن این پژوهش می توان گردشگری را در هسته مرکزی شهرها تقویت نمود. پیشنهاد می گردد سایر محققان در خصوص اندازه گیری میزان تأثیر این اصول نوشهرگرایی و مؤلفه های مؤثر بر تقویت گردشگری بر یکدیگر در بستر شهرهای مختلف به روش های کمی و کیفی اهتمام ورزند. نوآوری و اصالت: پژوهش حاضر به جهت ارتباط بین رشته های مختلف و ارزیابی نحوه تأثیر نظریه های مختلف بر یکدیگر دارای نوآوری است.