مطالب مرتبط با کلیدواژه

اعتیاد به اینترنت


۲۰۱.

بررسی رابطه ی دل زدگی تحصیلی و سبک تنظیم هیجان بین فردی با اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان متوسطه اول شهر تهران

کلیدواژه‌ها: تنظیم دل زدگی تحصیلی سبک تنظیم هیجان بین فردی اعتیاد به اینترنت دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه ی دل زدگی تحصیلی و سبک تنظیم هیجان بین فردی با اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان متوسطه اول شهر تهران در سال تحصیلی 1402 بود. تحقیق حاضر از منظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی است و ازلحاظ استراتژی توصیفی – پیمایشی با رویکرد همبستگی است و از ازلحاظ روش اجرا به صورت میدانی بود. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر تهران تشکیل دادند که در سال تحصیلی 1403-1402 مشغول به تحصیل بودند. جهت انتخاب حجم نمونه بر اساس حجم کل جامعه بالای 5 هزار نفر می باشند، تعداد 269 نفر بر اساس حجم کل جامعه و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد و به پرسشنامه های دل زدگی تحصیلی، فرم کوتاه اعتیاد به اینترنت یانگ (S-IAT) و تنظیم هیجان بین فردی (IERQ) پاسخ دادند. نتایج با استفاده از همبستگی پیرسون و روش رگرسیون چند متغیره تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که مؤلفه های چشم انداز داشتن و تسلی بخش از متغیر تنظیم هیجان بین فردی توان پیش بینی اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان را دارد. همچنین نتایج نشان داد که مؤلفه دل زدگی مربوط به یادگیری و نمره کل دل زدگی تحصیلی توان پیش بینی اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان رادارند. همچنین نتایج نشان داد که مؤلفه های مدل سازی اجتماعی و دل زدگی تحصیلی توان پیش بینی اعتیاد به اینترنت در دانش آموزان را ندارند؛ بنابراین نتایج پژوهش حاضر می تواند موردتوجه سازمان آموزش وپرورش، معلمان و دانش آموزان قرار گیرد.
۲۰۲.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اهمال کاری تحصیلی و خود مهارگری دانش آموزان دختر دارای اعتیاد به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اهمال کاری تحصیلی خودمهارگری اعتیاد به اینترنت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد دانش آموزان دختر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۳۳
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اهمال کاری تحصیلی و خودمهارگری دانش آموزان دختر دارای اعتیاد به اینترنت انجام شد. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه این پژ وهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر لاهیجان در سال 1401 بود که از بین آن ها، 34 دانش آموز به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به روش تصادفی به یک گروه آزمایش (17 نفر) و یک گروه کنترل (17 نفر) تخصیص یافتند. پرسشنامه های پژوهش شامل: مقیاس اهمال کاری تحصیلی (PASS، سولومون و راثبلوم، 1984) و پرسشنامه خودمهارگری (SCQ، تانجنی و همکاران، 2004) بودند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین میانگین پیش آزمون و پس آزمون میانگین اهمال کاری تحصیلی و زیرمقیاس های آن (آماده شدن برای امتحانات، آماده کردن تکالیف، آماده کردن مقالات) و خودمهارگری در دو گروه تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت؛ اما بین میانگین پس آزمون و پیگیری اهمال کاری تحصیلی و زیرمقیاس های آن و خودمهارگری تفاوت معناداری دیده نشد (05/0 P>)؛ به این معنا که اثرات درمانی در طول زمان ثبات داشته اند. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به عنوان یک مداخله پایدار بر کاهش اهمال کاری تحصیلی و افزایش خودمهارگری دانش آموزان دختر دارای اعتیاد به اینترنت مؤثر می باشد.
۲۰۳.

نقش تعدیل کنندگی سبک دلبستگی زنان در پیش بینی رضایت زناشویی آنان بر اساس اعتیاد همسرانشان به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک دلبستگی رضایت زناشویی اعتیاد به اینترنت زوج ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۳۰
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کنندگی سبک دلبستگی زنان در پیش بینی رضایت زناشویی آنان بر اساس اعتیاد همسرانشان به اینترنت انجام شد. روش پژوهش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری، کلیه زوجین 50-20 سال ساکن استان تهران در سال 1401 بودند. از این میان 208 زوج به عنوان نمونه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به سؤالات پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ (EMS، فاورز و اولسون، 1993)، سبک دلبستگی بزرگسال هازن و شیور (AASQ، 1987) و اعتیاد به اینترنت یانگ (IAT، 1998) پاسخ گفتند. داده های حاصل با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد بین اعتیاد همسران به اینترنت و رضایت زناشویی زنان رابطه معناداری یافت نشد (۰۵/0P>). بعلاوه سبک دلبستگی ایمن زنان با رضایت زناشویی آنان رابطه مثبت و معنادار (0۵/0P<) و سبک دلبستگی اضطرابی-دوسوگرا و اجتنابی زنان با رضایت زناشویی آنان رابطه منفی و معنادار داشت (01/0P<). نتایج نشان داد دلبستگی در مجموع 11 درصد واریانس رضایت زناشویی را تبیین می کند. همچنین سبک دلبستگی زنان (ایمن و ناایمن) در رابطه اعتیاد همسران به اینترنت و رضایت زناشویی آنان نقش تعدیل کنندگی نداشت. بنابراین می توان نتیجه گرفت سبک دلبستگی زنان نقش مهمی در رضایت زناشویی آنان دارد اما اعتیاد همسرانشان به اینترنت بر میزان رضایت زناشویی آنان تاثیری ندارد.
۲۰۴.

مقایسه ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی افراد وابسته به اینترنت و ناوابسته به اینترنت برحسب جنسیت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: اعتیاد به اینترنت روان نژندگرایی برون‏گرایی تجربه پذیری خوشایندی و وجدانی بودن هوش هیجانی جنسیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۳۲
وابستگی به اینترنت در نوجوانان یکی از اعتیادهای جدید در جوامع مدرن محسوب می شود. لذا هدف این پژوهش، مقایسه ویژگی های پنج عامل شخصیت و هوش هیجانی در نوجوانان وابسته به اینترنت و ناوابسته به اینترنت بر حسب جنسیت در تهران بود. این پژوهش یک مطالعه علی مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش، تمامی دانش آموزان دختر و پسر نوجوان در شهر تهران در سال 1401 بودند که از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 360 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع اوری داده ها پرسش نامه های اعتیاد به اینترنت یانگ (1996) و فرم کوتاه ویژگی های شخصیتی نئو(1989) و هوش هیجانی شات و همکاران (1998) بود. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار آماری SPSS 27 انجام شد. یافته ها نشان دادند که بین نوجوانان پسر وابسته و ناوابسته به اینترنت از نظر ویژگی شخصیتی روان نژندگرایی (05/0>P) تفاوت معناداری وجود داشت؛ اما از نظر ویژگی های برونگرایی، تجربه پذیری، خوشایندی و وجدانی بودن تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P). در مورد دختران نوجوان وابسته و ناوابسته به اینترنت نیز از نظر ویژگی های شخصیتی برونگرایی و وجدانی بودن (01/0>P) تفاوت معناداری وجودد داشت، ولی از نظر روان نژندگرایی، تجربه پذیری و خوشایندی تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P). در نتیجه می توان گفت وابستگی به اینترنت تأثیرات متفاوتی بر ویژگی های شخصیتی و هوش هیجانی نوجوانان دارد و این تأثیرات به جنسیت وابسته است. درک این تفاوت ها می تواند به مشاوران و روان شناسان در طراحی برنامه های مداخله ای مناسب برای هر جنسیت کمک کند.