مطالب مرتبط با کلیدواژه
    
        
            ۸۱.
        
                    
                                    
 
            ۸۲.
        
                    
                                    
 
            ۸۳.
        
                    
                                    
        
        
            	
                            
 
            ۸۴.
        
                    
                                    
 
            ۸۵.
        
                    
                                    
 
            ۸۶.
        
                    
                                    
        
        
            	
                            
 
            ۸۷.
        
                    
                                    
 
            ۸۸.
        
                    
                                    
 
            ۸۹.
        
                    
                                    
 
            ۹۰.
        
                    
                                    
 
            ۹۱.
        
                    
                                    
        
        
            	
                            
 
            ۹۲.
        
                    
                                    
 
            ۹۳.
        
                    
                                    
 
            ۹۴.
        
                    
                                    
 
            ۹۵.
        
                    
                                    
 
            ۹۶.
        
                    
                                    
 
            ۹۷.
        
                    
                                    
 
            ۹۸.
        
                    
                                    
        
        
            	
                            
 
        
    
            
            
        سکونتگاه های غیررسمی
                منبع:
                مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۸ بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۱                                    
                        94 - 115                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                موضوع این پژوهش، موانع توسعه ی اجتماعی سکونتگاه های غیررسمی شهر کرمان است. علی رغم گذشت بیش از یک دهه از زمان ابلاغ سند بالادستی سامان دهی و توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی بوده و مسئله ی آن توسعه نیافتگی اجتماعی مناطق ذکر شده است. جامعه ی موردمطالعه این پژوهش، چهار سکونتگاه غیررسمی شهرک پدر، صنعتی، صیاد شیرازی و فیروزآباد بوده و روش انجام آن کیفی با رویکرد نظریه ی زمینه ای و استفاده از استراتژی مدل پارادایمی است. برای نمونه گیری در این پژوهش از روش هدفمند و مبتنی بر قاعده ی انتخاب تدریجی استفاده شده است. تکنیک جمع آوری داده ها مصاحبه ی عمیق و در دو سطح ساختار نهادی و محلی انجام شده و تحلیل داده ها به روش مقایسه ای مداوم استروس و کوربین صورت پذیرفته است. تعداد مصاحبه ها در سطح محلی 43، تعداد مفاهیم شکل گرفته 30 و تعداد مقوله های ایجادشده 12 مورد و در سطح ساختار نهادی نیز تعداد مصاحبه های صورت پذیرفته 17، تعداد مفاهیم شکل گرفته 7 و تعداد مقوله های ایجادشده 3 مورد است. در این بررسی به منظور قابل فهم کردن نتایج تحقیق برای خواننده و افزایش سطح یکنواختی و همسازی نتایج، در بحث روایی به اندیشه ی لینکلن و گوبا و در بحث پایایی به اندیشه های کرک و میلر رجوع گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که با توجه به شرایط زمینه ای و مداخله های غیرتخصصی ساختار نهادی محلی، راهبردهای اتخاذشده توسط ساکنین سکونتگاه های غیررسمی شهر کرمان، از سازمان یافتگی لازم جهت مطالبه گری مؤثر و مشارکت در فرآیند های منجر به توسعه برخوردار نشده و توسعه ی مشارکتی مورد انتظار در راستای دستیابی به توسعه ی اجتماعی تحقق نیافته است.            
            بررسی تاثیر حیات پذیری فضاهای سکونتی قشر کم درآمد بر توانمندسازی ساکنان آن، نمونه مورد مطالعه: چهار پهنه غیر رسمی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                مطالعات شهری دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰                                    
                        3 - 18                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                مسکن یکی از مهم ترین نیازهای انسان به شمار می رود و سکونتگاه های حاشیه ای، راه حل اقشار کم درآمد جامعه به مسئله مسکن بوده و به تدریج منجر به معضلات گوناگونی شده و این سکونتگاه ها را با چالش های جدی روبه رو کرده است. البته رهیافت های مختلفی برای حل این معضل ارائه شده که توانمندسازی یکی از به روزترین و کارآمدترین آنهاست؛ مهم ترین محور آن هم کسب قدرت کنترل و تسلط بر نیروهای تأثیرگ ذار ب ر حیات انسانی است. بنابراین هدف پژوهش بررسی رابطه حیات پذیری فضاهای سکونتی قشر کم درآمد با توانمندسازی ساکنان آن بوده و در پی پاسخ به این پرسش است که کدام عوامل بیشترین تأثیر را بر حیات پذیری فضاهای سکونتی و توانمندسازی ساکنان آن دارد؟ و هریک از این عوامل چگونه بر شکل گیری رابطه بین این دو در صورت وجود، اثر می گذارند؟ براساس ادبیات موجود الگویی از مؤثرترین ابعاد و معیارها برای حیات پذیری فضاهای سکونتی و توانمندی ساکنان آن استخراج گردید. به منظور ارزیابی الگوی نظری، چهار محله مسکونی در چهار پهنه حاشیه نشین شهر تبریز (محلات سیلاب، ابوذر، زمزم و آخماقیه) انتخاب و با روش پرسشنامه در بستر مطالعات میدانی اقدام به بررسی شد. شیوه پژوهش پایه ای این پژوهش، همبستگی است که با تبیین الگوی معادله های ساختاری، حیات پذیری به عنوان متغیر مستقل و  توانمندسازی به عنوان متغیر وابسته مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس بارعاملی هر سنجه و جایگاه هریک از متغیرهای الگوی نظری تعیین شد. یافته های پژوهش بر اهمیت ابعاد حیات پذیری فضاهای سکونتی در توانمندسازی ساکنان آن دلالت دارد و نشان می دهد، توانمندسازی ساکنان در راستای تحقق معیارهای حیات پذیری فضاهای سکونتی قرار دارند. همچنین مؤثرترین بعد در حیات پذیری فضاهای سکونتی بعد ادراکی_معنایی و مؤثرترین بعد در توانمندسازی ساکنان، بعد روانی(شناختی) است؛ که معیارهای ادراکی_معنایی حیات پذیری بیشترین تأثیر را بر توانمندی روانی ساکنان دارد. در پهنه های حاشیه نشین شهر تبریز، پهنه شمالی نسبت به سایر پهنه ها از حیات پذیری و توانمندسازی پایینی برخوردار بوده و نیازمند توجه ویژه است.            
            ارائه الگوی مدیریتی برای توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی با رویکرد پدافند غیر عامل (مورد مطالعه: شهر شهریار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                شهر شهریار به عنوان یکی از مراکز مهاجرپذیر استان تهران، با گسترش فیزیکی و شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی مواجه شده است. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی مدیریتی مناسب برای ساماندهی و توانمندسازی این محله ها و پیشگیری از تشکیل آنها در شهر شهریار با رویکرد پدافند غیرعامل است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات پژوهش به صورت میدانی و اسنادی جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل محدوده قانونی شهر شهریار در سال 1401 است. حجم نمونه مشتمل بر 322 نفر از ساکنان و 10 نفر از خبرگان است. از روش هایی نظیر AHP، TOPSIS، آزمون خی دو، آزمون کای اسکوار تک متغیره، ضریب همبستگی اسپیرمن، ضریب تعیین رگرسیون و واریانس رگرسیون (ANOVA) برای تحلیل داده های پژوهش استفاده شده است. از نرم افزارهای GIS و SPSS برای تحلیل داده های پژوهش استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که درصد محله های دارای کیفیت مناسب، نسبتاً مناسب، متوسط، نسبتاً نامناسب و نامناسب به ترتیب مشتمل بر 9درصد، 22درصد، 32درصد، 26درصد و 11درصد است. بنابراین، بیش از 37درصد بافت شهر شهریار به برنامه ریزی پدافند غیرعامل نیازمند است. نتایج آزمون خی دو (06/70) و سطح معناداری آن (00/0) بر عدم اعتماد ساکنان شهر شهریار نسبت به مدیریت شهری در کاهش مشکلات سکونتگاه های غیررسمی صحه می گذارد. براساس نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن (567/0) و ضریب تعیین رگرسیون (37/0)، الگوی مدیریت شهری مبتنی بر هسته های مدیریت محلی و دفاتر توسعه محله با رویکرد پدافند غیرعامل بر ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی شهر شهریار و پیشگیری از تشکیل آنها بیشترین تأثیر را دارند. نتایج تحلیل واریانس رگرسیون و تحلیل رگرسیون خطی ساده، نیز بر این امر صحه گذاشته اند. افزون بر این، رویکرد پدافند غیرعامل از طریق ساماندهی و توانمندسازی محله ها، ایجاد تأسیسات و تجهیزات برای کاهش آسیب پذیری، ایجاد مکان های اسکان اضطراری، ضریب امنیت و ایمنی شهر شهریار را ارتقا می بخشد.            
            سنجش سکونتگاه های غیررسمی شهراردبیل بر مبنای شاخص های زیست پذیری شهری
                منبع:
                جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵                                    
                        425 - 444                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                به دنبال افزایش جمعیت شهرها و توسعه زندگی شهرنشینی، شهرها همواره با انواع مشکلات کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی مواجه بوده اند. در عصر حاضر رفع این معضلات به مهم ترین چالش های برنامه ریزان شهری تبدیل شده است. در این راستا برنامه ریزی با رویکرد زیست پذیری شهری می تواند ظرفیت های لازم را برای مقابله با این معضلات ایجاد نماید. در این میان محلات اسکان غیررسمی را می توان بخش های فراموش شده و برنامه ریزی نشده ای درمقایسه با سایر محلات شهری دانست که به لحاظ زیست پذیری بسیارشکننده می باشند. از این رو، ﻫﺪف پژوهش ﺣﺎﺿﺮ، سنجش سکونتگاه های غیررسمی شهراردبیل بر مبنای شاخص های زیست پذیری شهری و اولویت بندی آن ها جهت برنامه ریزی آتی انجام گرفته است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد نیاز از طریق روش های میدانی گردآوری شده اند. جامعه آماری تحقیق منطبق بر محلات 15 گانه سکونتگاه های غیررسمی شهر اردبیل می باشد. جهت سنجش میزان زیست پذیری در محلات هذف، شاخص های مربوطه با استفاده از روش آنتروپی وزن دهی و محلات هدف با بهره گیری از تکنیک های تصمیم گیری رتبه بندی و برای دست یابی به اولویت بندی نهایی از تکنیک ادغامی کپ لند استفاده شد. بر اساس مولفه های به کاررفته در پژوهش حاضر و نتایج حاصل از پیاده سازی تکنیک های مختلف تصمیم گیری، محله سلمان آباد در رتبه نخست و محله ایران آباد با کسب کمترین امتیاز در رتبه آخر به لحاظ زیست پذیری قرار گرفتند. لذا برنامه ریزی جهت ارتقای شاخص های زیست پذیری متناسب با نقاط ضعف و قوت و اولویت هر محله ضروری می نماید.            
            تحلیلی بر عوامل تأثیرگذار در بازآفرینی فرهنگ مبنا در پهنه جنوبی سکونتگاه های غیررسمی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱                                    
                        222 - 238                    
                            
        
                        
                                            
                مقدمه: افزایش جمعیت شهری، گسترش صنایع و به تبع آن تنوع فعالیتی و جمعیتی و در نتیجه تحولات سریع کالبدی شهر، معادلات پیشین حاکم بر سازمان فضایی شهرها را متحول ساخت و شهر در عرصه های محیطی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی با مسائل و مشکلاتی جدید و اغلب ناشناخته مواجه شد. یکی از مهم ترین تغییرات به وجودآمده در عرصه های کالبدی و اجتماعی ظهور پدیده و اسکان غیررسمی به عنوان تبلور فضایی فقر شهری و نبود برنامه ریزی مدیریت شهری برای سیل عظیم جمعیت مهاجر به خصوص مهاجران روستا-شهری بوده است که در کشورهای جهان سوم و بخصوص کشور ما ایران در ۶۰ سال اخیر به وجودآمده است. شهر تبریز مرکز مبادلات اقتصادی، تجاری و فرهنگی شمال غرب کشور است و از نظر جمعیتی ششمین شهر کشور به شمار می رود. اهمیت و جایگاه تاریخی-فرهنگی این شهر بر کسی پنهان نیست و تاریخ گواه بر پیشینه تمدنی ۳۵۰۰ ساله این شهر است. وجود چنین پتانسیلی همواره منجر شده شهر تبریز یکی از مهاجرپذیرترین شهرهای کشور باشد که این افزایش جمعیت به خصوص در ۵۰ سال گذشته منجر به توسعه فضایی شتابان شهر به دلیل عدم برنامه ریزیو تحولات فرهنگی و سیاسی کشور شد که این تحولات بصورت توسعه وسیع سکونتگاه های غیررسمی در بخش های شمالی و جنوبی شهر نمود پیدا کرد. هم جواری بخش قابل توجهی از محلات اسکان غیررسمی شهر تبریز با بافت های واجد ارزش تاریخی مانند محلات یوسف آباد-عباسی (مجاورت با ربع رشیدی)، محله تاریخی مارالان، ششگلان، عارف، طالقانی، دوه چی، سرخاب و غیره نشان از پتانسیل های بالای فرهنگی-تاریخی در بخش وسیعی از بافت اسکان غیررسمی شهر تبریز دارد. مواد و روش هاتحقیق حاضرازنظر هدف جز تحقیقات کاربردی وازنظر روش جزء تحقیقات توصیفی-تحلیلی هست. با توجه به اینکه این تحقیق عوامل مؤثر بر بازآفرینی فرهنگ مبنا در سکونتگاه های غیررسمی را از دیدگاه متخصصان و خبرگان این حوزه موردبررسی قرار می دهدنمونه آماری در این تحقیق عبارت اند از ۴۰ نفر از متخصصین منطقه ای و ملی در حوزه موردتحقیق که با استفاده از روش گلوله برفی و کارشناسی مورد شناسایی قرارگرفته و انتخاب شده اند. مهم ترین ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته است همچنین جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات تحقیق به فراخور نیاز از انواع روش ها و مدل های آماری من جمله آزمون بارتلت، KMO، تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تائیدی و غیره در نرم افزارهای SPSS، آموس و اسمارت پی ال اس استفاده شده است. پرسشنامه تحقیق بر اساس اهداف و مبانی نظری تحقیق از ۴۹ گویه تشکیل شده است که سؤالات بر مبنای طیف ۵ طبقه ای لیکرت طراحی شده است. فرآیند تحقیق به طورکلی از دو مرحله تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تائیدی مرحله اول و مرحله دوم تشکیل شده است که درواقع مدل نظری تحقیق ابتدا با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی مورد صحت سنجی قرار می گیرد و پس از تائید مدل با استفاده از تحلیل عاملی تائیدی بارهای عاملی آن مشخص می شود.یافته هابر اساس یافته های تحقیق عوامل موثر بر در بازآفرینی فرهنگ مبنا در سکونتگاه های غیررسمی جنوب شهر تبریز در قالب ۴ شاخص اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیرساختی تقسیم بندی شدند. در بین این شاخص ها؛ شاخص اجتماعی ۴۱ درصد، شاخص فرهنگی ۲۷ درصد، شاخص اقتصادی ۱۱ درصد و شاخص زیرساختی ۷ درصد از واریانس کل را تبیین می کنند. در میان عامل های اجتماعی شاخص امنیت با بار عاملی ۹۶۹. بیشترین و شاخص حقوق اقلیت های قومی با بار عاملی ۵۶۷. کمترین بار عاملی را در جمع شاخص ها دارا هستند. ازنظر متخصصین تأمین امنیت در بافت های اسکان غیررسمی که به دلیل مهاجرت پذیر بودن دائماً با تهدیدهای متعدد در بعد امنیت اجتماعی مواجه است جز عوامل مؤثر در بازآفرینی فرهنگ مبنا در بافت های اسکان غیررسمی است. تمامی فعالیت های فرهنگی و اجرایی در بستر محیطی امن قابلیت اجرایی دارد و به همین دلیل عامل امنیت را می توان یکی از مهم ترین پیشران های بازآفرینی فرهنگ مبنا در بافت های اسکان غیررسمی شهر تبریز معرفی کرد. در میان عامل های فرهنگی عامل برگزاری رویدادهای فرهنگی با ۸۳۹. بیشترین بار عاملی را در بین شاخص های فرهنگی دارد. یکی از مهم ترین ابزارهای برند سازی محصولات فرهنگی در بافت های اسکان غیررسمی برگزاری رویدادهای فرهنگی و معرفی پتانسیل های فرهنگی-هنری این بافت ها است که نظر به اهمیت عامل یادشده این عامل ازنظر متخصصین به عنوان عامل منتخب انتخاب شده است. از طرفی عامل راهنمایی گردشگران با ۳۹۹. کمترین بار عاملی در بین عوامل فرهنگی را دارا بود. به نظر می رسدتأمین پیش نیازهای گردشگری فرهنگی مانند برند سازی محصولات ملموس و ناملموس فرهنگی نسبت به راهنمایی گردشگران در ارجحیت هستند و این دلیلی بر کم اهمیت بودن عامل گردشگری در بازآفرینی فرهنگ مبنا در بافت های اسکان غیررسمی شهر تبریز ندارد. در یک جمع بندی کلی می توان نتیجه گرفت که بین عامل های شناسایی شده تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج نشان می دهد شاخص اجتماعی با بار عاملی ۰.۸۶۲ و مجموع میانگین ۳.۴۳ رتبه اول، شاخص فرهنگی با بار عاملی ۰.۹۱۳ و مجموع میانگین ۲.۶ در رتبه دو، شاخص زیرساختی با بار عاملی ۰.۹۵۹ مجموع میانگین ۲.۱۱ به عنوان رتبه سوم و شاخص اقتصادی با بار عاملی ۰.۹۳۳ و مجموع میانگین ۱.۸۶ رتبه چهارم عوامل مؤثر بر بازآفرینیسکونتگاه های غیررسمی کلان شهر تبریز با رویکرد فرهنگ مبنا را کسب کرده اند.نتیجه گیرینتایج این تحقیق چهار عامل مؤثر اجتماعی، فرهنگی، زیرساختی و اقتصادی را به عنوان پیشران های کلیدی و مؤثر در بازآفرینی بافت اسکان غیررسمی شهر تبریز معرفی کرده و در بخش بعدی اهمیت برنامه ریزی فرهنگی در بازآفرینی بافت های اسکان غیررسمی را مشخص می کند. بررسی پیشینه تحقیق نشان می دهد اکثر تحقیقات قبلی با رویکرد مروری و یا رویکرد آینده پژوهی به بررسی موضوع بازآفرینی فرهنگ مبنا پرداخته اند ولی تحقیق حاضر علاوه بر رویکرد روش شناختی جامع و سیستماتیک خود مبتنی بر روش تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تائید دومرحله ای؛ با یک نگاه نظری نوین به این موضوع نگاه کرده و در تلاش برای حفاظت و احیا بافت های اسکان غیررسمی با اتخاذ رویکرد فرهنگی (فرهنگ مبنا) است و حفظ هویت تاریخی-فرهنگی بافت های اسکان غیررسمی را به عنوان مهم ترین راهبرد در بازآفرینی بافت سکونتگاه های اسکان غیررسمی واجد ارزش معرفی می نماید.            
            سنجش و ارزیابی کیفیت زندگی شهری و رضایت مندی از آن در سکونتگاه های غیررسمی شمال تبریز (مطالعه موردی: محله احمدآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                ارزیابی رضایت مندی از کیفیت زندگی شهری در میان ساکنین سکونتگاه های غیررسمی بیش از ساکنین سایر مناطق شهری اهمیت می یابد. چرا که ساکنین سکونتگاه های خودروی شهری غالباً جزو اقشار آسیب پذیرتر اجتماعات شهری محسوب می شوند. باتوجه به اهمیت ارزیابی ابعاد و شاخص های کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی، هدف از انجام این تحقیق، سنجش و ارزیابی کیفیت زندگی شهری و رضایت مندی از آن در سکونتگاه های غیررسمی شمال تبریز با مطالعه موردی محله احمدآباد می باشد. پژوهش حاضر، از حیث هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش توصیفی – تحلیلی می باشد. شیوه گردآوری اطلاعات اسنادی، کتابخانه ای و مشاهده میدانی بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش پرسش نامه و آزمون های فریدمن، کروسکال والیس و مان ویتنی بهره گیری شده است. به منظور گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و بلوک های آماری سال 1395 کلانشهر تبریز بهره گیری شد. ضریب پایایی پرسشنامه 0/836 برآورده شد. حجم نمونه هم براساس فرمول کوکران 371 نفر از ساکنین سکونتگاه های غیررسمی محله احمدآباد تبریز را شامل شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی و از طریق نرم افزار SPSS16 انجام پذیرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در بین ابعاد رضایتمندی از کیفیت زندگی شهری، بعد اقتصادی در رده نخست قرار دارد. همچنین در میان شاخص های رضایت مندی از کیفیّت زندگی شهری، شاخص درآمد ماهیانه سرپرست خانوار در رده نخست قرار دارد. در نهایت می توان گفت میزان رضایت مندی ساکنین سکونتگاه های غیررسمی محله احمدآباد کلانشهر تبریز از کیفیت زندگی شهری، پایین تر از حد متوسط می باشد.            
            راه حل های جایگزین تخریب سکونتگاه های نابسامان شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۳                                    
                        201 - 223                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                 
اوضاع نامناسب در سکونتگاه های غیررسمی شامل مسکن نامتعارف، زیرساخت های محدود، آسیب پذیری بالا در برابر بلایای طبیعی، مسائل زیست محیطی و بهداشتی، تراکم زیاد جمعیت، مشکلات اجتماعی، کمبود امکانات و خدمات زندگی، اشتغال غیررسمی و تصرف غیرقانونی زمین، مدیریت شهری را با چالش های جدی در ارائه خدمات شهری مواجه می کند. همچنین محرومیت این مناطق از تسهیلات رایج در سایر بخش های شهر، آن ها را به کانون مسائل شهری مرتبط با توسعه پایدار تبدیل می کند. تخلیه و تخریب این مناطق از راهکارهای متداولی است که پیش روی مدیران شهری قرار دارد. مقاله حاضر به بررسی تأثیر تخلیه های اجباری و پیشنهاد راهکارهای جایگزین با روش اسنادی می پردازد. نتایج نشان می دهد که راهکارهایی مانند تصرف مطمئن مسکن، به اشتراک گذاشتن زمین و اسکان مجدد می توانند جایگزین تخریب باشند. بررسی ها نشان می دهد مواجهه مدیریت شهری با سکونتگاه های نابسامان شهری در ایران در قالب راهبرد ارتقای محلات، اسکان مجدد و تضمین امنیت تصرف بوده است.            
            تحلیل جامعه شناختی رابطه توسعه نامتوازن اقتصادی -اجتماعی شهر تهران با شکل گیری سکونتگاه های غیر رسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                مطالعات راهبردی ناجا سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۳)                                    
                        163 - 202                    
                            
        
                        
                                            
                زمینه و هدف: پژوهش حاضر، با هدف شناسایی و تحلیل عوامل اقتصادی و اجتماعی که منجر به توسعه نامتوازن در شهر تهران شده و نیز تأثیر آنها بر شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی انجام شده است.روش: این پژوهش کاربردی از نوع همبستگی است که با روش تحلیل ثانویه انجام شده است. برای وزن دهی شاخص ها از آنتروپی شانون استفاده شده و مناطق با روش ویکور رتبه بندی شدند و فرضیات نیز بااستفاده از نرم افزار اسمارت پی. ال. اس. موردبررسی قرار گرفتند. جامعه آماری، آمارها و اطلاعات شاخص های توسعه اقتصادی و اجتماعی و سکونتگاه های غیررسمی شهر تهران در بازه زمانی 1390 تا 1400 با روش نمونه گیری هدفمند تعیین شدند و روایی و پایایی شاخص ها بااستفاده از گروه های کانونی متشکل از نخبگان و متخصصان حوزه های مختلف شهرداری تعیین شد.یافته ها: منطقه 6 توسعه یافته ترین منطقه و مناطق 9، 17، 18، 19 و 21 نیز کمترین سطح توسعه را در بین مناطق دارا هستند. مناطق 1 تا 6 با یک روند نسبتاً هماهنگ در تمام شاخص ها توسعه داشته اند اما مناطق 20 و 22 در بُعد خدمات عمومی شهری و زیربنایی جهش بالایی داشته اند و در سایر ابعاد، پایین ترین رتبه ها را به خود اختصاص داده اند؛ همچنین، تمامی فرضیات در سطح 99% تأیید شدند.نتایج: طبق نتایج پژوهش، می توان با ارتقای سطح کمی و کیفی شاخص های توسعه، با توجه ویژه به مناطق کمتر برخوردار و شناسایی ظرفیت های موجود در بخش صنایع کوچک مقیاس، باعث افزایش اشتغال زایی و متعادل شدن درآمدها و درنتیجه، کاهش فقر و بیکاری شد که درنهایت، کاهش سکونتگاه های غیررسمی را به دنبال خواهد داشت.             
            تبیین نقش پیکره بندی فضایی در ارتقاء حس تعلق در سکونتگاه های غیررسمی (مطالعه موردی: محله نخودچر شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۹                                    
                        446 - 419                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                اهمیت ایجاد زمینه های حس تعلق خاطر به مکان و تقویت معیارهای مؤثر بر آن در جهت افزایش کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی، به ضرورت ارزیابی این موضوع و شناخت عوامل تقویت کننده آن می افزاید. در این راستا، این پژوهش با رویکردی توصیفی تحلیلی و شیوه های مرور متون، منابع و اسناد تصویری در بستر مطالعات کتابخانه ای و روش تحقیقی موردی، به بازشناسی عوامل دخیل در آفرینش حس تعلق خاطر در اینگونه سکونتگاه ها می پردازد و نیز تأثیرات تغییرات پارامترهای پیکره بندی فضایی در ارتقاء حس تعلق خاطر در محله نخودچر شهر رشت را با ابزار پرسشنامه بررسی می نماید. نتایج کمّی بدست آمده از توزیع 384 پرسشنامه به روش مدل ساختاری تحلیل شده است. این روش به منظور بررسی تأثیر رابطه ای معنادار مابین عوامل حس تعلق خاطر در این محله بکار گرفته شده و رابطه همبستگی متغیرها که یکی از پیش شرط های انجام رگرسیون می باشد را بررسی می نماید. یافته های پژوهش از پرسشنامه نشان می دهد مابین عوامل مؤثر در شکل گیری احساس تعلق خاطر شامل عوامل ادراکی-شناختی، محیطی-کالبدی و اجتماعی-فرهنگی، رابطه مثبت معناداری وجود دارد؛ بطوریکه با افزایش پارامترهای پیکره بندی فضایی از قبیل طول معابر، هم پیوندی، عمق، اتصال و انتخاب، میزان کیفیت عوامل حس تعلق خاطر افزایش خواهد یافت. جمع بندی شرایط بدست آمده توسط نرم افزار دپس-مپ و شاخصه های چیدمان فضا نشان می دهد مقدار حداقلی شاخصه اتصال نیز در شبکه معابر بافت محله نخودچر نشان دهنده نفوذپذیری کمینه بافت و ارگانیک بودن آن است. بمنظور تقویت پویایی این منطقه، عمق میانگین ورودی های محله می بایست در حالت کمینه قرار گیرد و کاربری های مختلف در مجاورت محور اصلی استقرار یابند. همچنین همبستگی شاخصه های هم پیوندی کلی و هم پیوندی محلی، موجبات ارتباط مابین محورهای اصلی و فرعی را تامین نموده و میزان شاخصه هویت در مرکز محله نخودچر را افزایش می دهد.            
            فراتحلیلی بر پژوهش های انجام شده با موضوع کیفیت زندگی شهری در سکونتگاه های غیررسمی در ایران به منظور ارائه پرسشنامه استاندارد(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                آمایش محیط سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۷                                    
                        163 - 190                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                توجه به کیفیت زندگی شهری در سکونتگاه های غیررسمی در ایران می تواند به عنوان رهیافتی اثربخش در تقلیل مشکلات ساکنین این سکونتگاه ها قلمداد شود. هدف این پژوهش، فرا تحلیلی بر پژوهش های انجام شده با موضوع کیفیت زندگی شهری در سکونتگاه های غیررسمی در ایران به منظور ارائه پرسشنامه استاندارد جهت ارزیابی کیفیت زندگی شهری در این سکونتگاه ها است. روش پژوهش، ترکیبی (کمی و کیفی) بوده و اطلاعات لازم از بررسی مطالعات و پرسشنامه های محقق ساخته پیشین جمع آوری شد. برای تحلیل اطلاعات از رویکرد فراتحلیل و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. روش جمع آوری داده ها در پژوهش های مورد مطالعه از طریق پیمایش و پرسشگری بود. یافته های پژوهش نشانگر آن بود که چهار بعد؛ اجتماعی (با 6 عامل = 983/74)، کالبدی (با 8 عامل = 194/74)، اقتصادی (با 4 عامل =227/72) و در نهایت بهداشتی و زیست محیطی (با 2 عامل = 917/69) به عنوان مهم ترین عوامل اندازه گیری و شاخص های کیفیت زندگی شهری استاندارد شده در سکونتگاه های غیررسمی ایران معرفی شدند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که با بهره گیری از نماگرهای کیفیت زندگی شهری در سکونتگاه های غیررسمی در ایران می توان یک ابزار اندازه گیری استاندارد به منظور سنجش شاخص های کیفیت زندگی شهری در سکونتگاه های غیررسمی تدوین نمود.            
            آینده نگری روند تحولات و راهبردهای مدیریت رشد سکونتگاه های غیررسمی در شهر مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                مقدمه: با مرور چند دهه تلاش برای کنترل، کاهش و ساماندهی اسکان غیررسمی، شاهد آن هستیم که نه تنها مسئله حاشیه نشینی به سطحی قابل قبول نرسیده بلکه آمارها حاکی از شیوع و عمیق تر شدن آن در کشور است. حاشیه نشینی تنها یک معضل اجتماعی تلقی نمی شود بلکه عاملی است که خاصیت انباشتی داشته و بازتولید کننده انواع آسیب ها و مسائل اجتماعی است برون رفت از آن نیازمند ملاحظات پیچیده ای است. هدف: این پژوهش به شناسایی عوامل و متغیرهای شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیررسمی در شهر مراغه در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و مدیریتی پرداخته است. روش شناسی تحقیق: این پژوهش با روش توصیفی- پیمایشی و با بهره گیری از رویکرد آینده پژوهی و با استفاده ترکیبی از مدل های کمی و کیفی این رویکرد انجام گردید. برای انجام این پژوهش، از تکنیک پویش محیطی و دلفی جهت استخراج عوامل اولیه مؤثر بر روند آینده سکونتگاه های غیررسمی شهر مراغه استفاده گردید. اطلاعات پرسشنامه ها از طریق 23 نفر از کارشناسان سازمانی، اساتید دانشگاهی به دست آمد و عوامل کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده سکونتگاه های غیررسمی شهر مراغه با استفاده از اطلاعات گردآوری شده در پرسشنامه ها در نرم افزار Micmac، شناسایی گردید و از روش سناریونویسی و نرم افزار Vensim برای تدوین سناریوهای مختلف جهت رسیدن به سناریوهای مطلوب استفاده گردید. قلمرو جغرافیایی پژوهش: سکونتگاه های غیررسمی در شهر مراغه واقع در استان آذربایجان شرقی به عنوان قلمرو جغرافیایی پژوهش انتخاب شد. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که 48 عامل در 4 حوزه مختلف (اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و کالبدی) استخراج شدند. میزان تأثیرگذاری عوامل و درجه پرشدگی ماتریس نشان می دهد که عوامل در بیش از 92 درصد بر یکدیگر تأثیرگذار بوده اند. بنا به نظر متخصصان سه متغیر وضعیت کلان اقتصادی، نرخ بیکاری و میزان سرمایه گذاری دولت تأثیر مؤثری در شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی داشته است. نتایج: با توجه به وضعیت نیروهای کلیدی و تأثیرگذار چهار سناریو برای آینده اسکان غیررسمی در شهر مراغه ارائه شد که در نهایت سناریوی اول که سناریوی مطلوب بود، راهبردهایی که در این راستا شکل خواهند گرفت، ارائه داد: سیاست های توازن منطقه ای، مدیریت شهری و منطقه ای واحد و یکپارچه، سیاست های باز توزیعی، فقرزدایی.            
            ارزیابی وضعیت کلان شهر تبریز با تأکید بر شاخص های شهر دوستدار سالمند در سکونتگاه های رسمی و غیررسمی (مطالعه موردی: مناطق 2، 8 و 10)(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱                                    
                        195 - 230                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                هدف: هدف این پژوهش، ارزیابی وضعیت کلان شهر تبریز با تأکید بر شاخص های شهر دوستدار سالمند در سکونتگاه های رسمی و غیررسمی است.روش شناسی: روش پژوهش، توصیفی – پیمایشی بوده و و داده ها براساس پرسش نامه و مطالعات میدانی گردآوری شده اند. جهت ارزیابی پایایی ابزار پژوهش، از روش آلفای کرونباخ و جهت تعیین روایی پژوهش، از تکنیک تحلیل عاملی با بهره گیری از شاخص KMO و آزمون بارتلت بهره گیری شده است. جامعه ی آماری با حجم نمونه ی 384 نفر، شامل ساکنان مناطق 2، 8 و 10 کلان شهر تبریز و همچنین 27 نفر از مدیران و کارشناسان امور شهری است. تحلیل داده ها در محیط نرم افزاری SPSS انجام شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه، مناطق 2، 8 و 10 کلان شهر تبریز می باشد. یافته ها: یافته های پژوهش نشانگر آن بود که در بین شاخص های هشت گانه تحلیل شده، از دیدگاه سالمندان به ترتیب شاخص های "ساختمان ها و مکان های عمومی و مذهبی" (13/53) و "فرهنگی – تفریحی" (9/85) بیشترین و کمترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند و همچنین از دیدگاه مدیران شهری به ترتیب شاخص های "ساختمان ها و مکان های عمومی و مذهبی" (16/52) و"حمل و نقل درون شهری" (14/56) در رتبه های اول و آخر قرار گرفتند. از لحاظ شاخص های شهر دوستدار سالمند در بین مناطق مورد مطالعه، تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین یافته های دیگر پژوهش نشانگر آن است که بین رضایت مندی سالمندان از زندگی در کلان شهر تبریز و تحصیلات آنان تفاوت معناداری وجود ندارد.نتیجه گیری: به طور کلی کلان شهر تبریز از حد متوسط شاخص های شهر دوستدار سالمند پایین تر است و در وضعیت مساعدی قرار ندارد.            
            شناسایی عوامل کلیدی موثر بر روند گسترش سکونتگاه های غیررسمی به روش تحلیل ساختاری (مطالعه موردی: شهر خوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰                                    
                        256 - 230                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                امروزه سرعت توسعه شهری از ظرفیت و توانایی دولت ها در گسترش زیرساخت ها و ارائه خدمات و ایجاد اشتغال پیشی گرفته است، در نتیجه پدیده اسکان غیررسمی به سرعت و به صورتی بی قاعده گسترش یافته است. آمارها حکایت از آن دارند که جمعیتی از کلان شهرها و حتی بسیاری از شهرهای متوسط اندام در زیستگاه های نابسامان و در حاشیه شهرها اسکان گرفته اند که جایگاه فقیرترین گروه های جمعیت شهری را تشکیل داده اند، این امر ضرورت تلاش در جهت ایجاد شرایط بهتر در این سکونتگاه ها را نمایان می سازد. امروزه یکی از شیوه های نوین برای واکاوی چالش های فعلی و پیش رو، بهره گیری از رویکرد آینده نگاری و نگاه به حال از آینده است. شهر خوی به دلیل رشد سریع جمعیت و مهاجرت طی دهه های گذشته، نتوانسته شرایط مناسب برای سکونت بخشی از جمعیت را فراهم آورد. به همین دلیل جمعیتی که به شهر خوی روی آورده مجبور به سکونت در حاشیه شهر شده و پدیده ای به نام سکونتگاه های غیررسمی را به وجود آورده است. این تحقیق با هدف شناسایی عوامل تاثیرگذار بر روند گسترش سکونتگاه های غیررسمی در شهر خوی به نگارش رسیده است. برای این منظور روش دلفی جهت شناسایی عوامل تاثیرگذار به کار گرفته شد که نتیجه آن شناسایی 72 عامل در 6 حوزه مختلف بود، سپس روش تحلیل اثرات متقابل جهت استخراج عوامل کلیدی تاثیرگذار به کار گرفته شد که در نتیجه آن از مجموع 72 عامل، تعداد 26 عامل به عنوان عوامل کلیدی شناسایی شدند.            
            سنجش تاب آوری ساکنان سکونتگاه های غیررسمی پیراشهری و اثرات شاخص های توسعه پایدار برتاب آوری آنان (مطالعه موردی: چابهار)(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۹۱                                    
                        519 - 496                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                مهم ترین مس ائل مط رح در اسکونتگاه های غیر رسمی پایین بودن شاخص های اقتصادی-اجتماعی از قبیل درآمد، اشتغال، مسکن، تحصیلات، بهداشت و... است؛ این سکونتگاه ها در مواقع بحران توانایی بازگشت ب ه حال ت ع ادی را از دس ت می دهند. تحقیق حاضر باهدف تحلیل و سنجش میزان تاب آوری اجتماعی ساکنین سکونتگاه های غیررسمی چابهار(محله کمب، مرادآباد و رمین) و همچنین تأثیر وضعیت اقتصادی-اجتماعی بر میزان تاب آوری اجتماعی صورت گرفته است. در انجام پژوهش، از روش توصیفی و تحلیلی و در جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی و کتابخانه ای با رویکرد بازنگری نظامند منابع مرتبط، جهت شناسایی معیارهای اصلی تاب آوری اجتماعی بهره گرفته شد و با روش قیاسی، مدل مفهومی تاب آوری اجتماعی تدوین گردید. متعاقباً از طریق توزیع پرسشنامه مستخرج از مؤلفه های تاب آوری اجتماعی، به صورت هدفمند و تحلیل داده های کیفی و کمی حاصل شده، درجه اهمیت هر معیار مورد ارزیابی واقع شد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 381 پرسشنامه محاسبه و به روش نمونه گیری تصادفی ساده توزیع گردید. در این پژوهش تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از طریق آزمونهای آماری شامل آزمونهای همبستگی ،تحلیل واریانس ،آزمون ویلکاکسون، آزمون tتک نمونه ای وآزمون تعقیبیpost hoc صورت گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از نظر شاخص های اجتماعی محله کمب با میانگین 358/3 و محله مرادآباد با میانگین 015/3 بیشترین و کمترین شاخص اجتماعی را به خود اختصاص داده اند ،اما از نظر شاخص های زیست محیطی محله مرادآباد با میانگین 333/3 و محله رمین با 044/3 بیشترین و کمترین میانگین این شاخص را دارند. با نگاهی دیگر به نتایج متوجه میشویم که این محله کمب است که از نظر شاخص های اقتصادی و فرهنگی با میانگین بیشتری از دو محله دیگر پیشی میگیرد و نتایج روشن می کند که محله کمب تاب آوری بیشتری را نسبت به دو محله دیگر در شهرستان چابهار دارد.            
            ارزیابی نقش سکونتگاه های غیررسمی در بزهکاری ساکنان، مطالعه موردی: مناطق اسلام آباد و کشتارگاه شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۷                                    
                        77 - 93                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                زمینه و هدف: رشد جمعیت در ایران، که در سال 1402 برابر با 0.7 درصد برآورد شده است، چالش هایی همچون افزایش فقر، توسعه بی رویه شهرها، بحران مسکن، مهاجرت گسترده روستاییان به شهرهای بزرگ و شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی (حاشیه نشینی) را به همراه داشته است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر سکونتگاه های غیررسمی بر بزهکاری در شهرستان ارومیه انجام شده است.
روش پژوهش: این تحقیق از نظر روش شناسی، توصیفی-پیمایشی و مبتنی بر روش زمینه یابی است. جامعه آماری شامل ساکنان مناطق حاشیه نشین اسلام آباد و کشتارگاه در شهر ارومیه است. برای تعیین نمونه، از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد و 100 نفر از ساکنان این دو منطقه (به طور مساوی) انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل مشاهده و پرسش نامه ای محقق ساخته با 20 گویه پنج گزینه ای بر اساس طیف لیکرت است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و از طریق آزمون ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بین سکونتگاه های غیررسمی و گرایش به رفتارهای بزهکارانه رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، توزیع ناعادلانه ثروت و مهاجرت با افزایش رفتارهای بزهکارانه همبستگی مثبت دارند. علاوه بر این، میزان محرومیت نسبی در مناطق حاشیه ای، زمینه ساز ارتکاب بزهکاری است.
نتیجه گیری: بررسی ها نشان داد که میزان بزهکاری میان شهروندان حاشیه نشین و سایر شهروندان بر اساس پایگاه اجتماعی و اقتصادی آن ها تفاوت معناداری دارد. همچنین، میان محل سکونت، نرخ بیکاری و گرایش به بزهکاری و آسیب های اجتماعی ارتباط مثبت و معناداری مشاهده شد. این نتایج نشان دهنده تأثیر مستقیم شرایط نامناسب اقتصادی و اجتماعی در سکونتگاه های غیررسمی بر افزایش رفتارهای بزهکارانه در این مناطق است            
            توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی با تأکید بر شاخص های حکمروایی مطلوب شهری (مطالعه موردی: شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
                منبع:
                پژوهشنامه کلام سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱                                    
                        195 - 214                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                دیگر نمی شود همچون گذشته بدون توجه به رویکردهای مشارکتی و توجه به مقیاس محلی به برنامه ریزی پرداخت. در این میان حکمروایی مطلوب شهری به مثابه الگوی مؤثر و کارآمد برای اداره ی امور شهر مطرح می شود. حکمروایی مطلوب یکی از رویکردهای مهم برای کنترل و مدیریت پدیده اسکان غیررسمی است. پژوهش حاضر ازنظر روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از نظر ماهیت کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات به منظور پاسخ به سؤالات تحقیق و بر اساس روش تحقیق پژوهش از دو روش اسنادی-کتابخانه ای و پیمایشی استفاده شده است. در این تحقیق از پیمایش پرسشنامه وب-محور به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات استفاده شده است. به منظور سنجش پایایی پرسشنامه، از آزمون کرونباخ و ضریب آلفای آن بهره گرفته شد. جامعه آماری این تحقیق را متخصصان، کارشناسان و اساتید دانشگاه، دانشجویان دکتری جغرافیای شهری، مدیران شهری و رشته های مرتبط با مدیریت شهری تشکیل می دهند که از این تعداد 79 نفر به عنوان نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری قضاوتی استفاده شده است. به منظور تحلیل داده و آزمون فرضیات از روش های تحلیل کمی (مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد واریانس-محور (PLS) ، از روش های نمایش ویژگی های محلات در نرم افزار Gis از قبیل Quantities استفاده شد. همچنین از نرم افزارهای SmartPls، Spss استفاده می شود. نتایج بررسی ها براساس شاشخص های حکمروایی مطلوب نشان دهنده آن است که حکمروایی شهری در شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیررسمی در شهر بابل نقش بسیار مهمی دارد و تأثیرات زیادی بر جوامع و شهر دارد. این نتایج تأکید می کنند که تدوین و اجرای سیاست ها و برنامه های مناسب توسط حکومت محلی برای جلوگیری از گسترش ناپایدار سکونتگاه های غیررسمی بسیار حیاتی است.            
            شناسایی و تحلیل پهنه های در معرض مخاطره سیل در سکونتگاه غیررسمی نایسر شهر سنندج(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
                منبع:
                سیاست گذاری محیط شهری سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)                                    
                        53 - 64                    
                            
        
        
            	
                            
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                سکونتگاه های غیررسمی با چالش هایی نظیر رشد فزاینده جمعیت، فقر، بیکاری، ناهنجاری اجتماعی، مسکن ناپایدار، ضعف شدید زیرساخت های ضروری و ... گره خورده است. این چالش ها در صورت عدم توجه به مخاطرات طبیعی از جمله سیل که خسارات جانی و مالی متعددی را به همراه دارد، به شدت تشدید می گردد. نایسر به عنوان بزرگترین سکونتگاه غیررسمی استان کردستان در حال حاضر با چالش های متعددی نظیر ضعف شدید امکانات خدماتی و رفاهی ضروری، فقر، مصرف مواد مخدر، فقر، بیکاری و ... مواجه است. در صورت وقوع سیل در این فضای پرتراکم شهری، خسارات ناشی از آن می تواند آسیب های جبران ناپذیری را بر ساکنان و محیط شهری آن تحمیل نماید. از این رو هدف اصلی پژوهش کاربردی حاضر که با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است، شناسایی پهنه های در معرض مخاطره سیل در نایسر به عنوان یک سکونتگاه غیررسمی با استفاده از 17 معیار کلیدی است. برای تهیه لایه های مورد استفاده از سایت گوگل ارث انجین، نرم افزار Arc Map و سایر دیتابیس های موجود استفاده شده است. همچنین با استفاده از تصاویر راداری سنتینل 1، 100 پهنه سیلابی در نایسر استخراج شده است. برای وزن دهی به معیارهای اصلی پژوهش از نظرات 15 نفر از کارشناسان و محققان استفاده شده و برای تهیه نقشه پهنه بندی نهایی از روش Fuzzy Overlay و تابع Sum استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان داد سه لایه شیب، فاصله از رودخانه و تراکم رودخانه به ترتیب با مقادیر 1345/0، 1032/0 و 0928/0، بیشترین وزن را به خود اختصاص داده اند. یافته های حاصل از پهنه بندی نایسر به لحاظ سیل گیر بودن نشان داد 01/98 هکتار (47/30 درصد) در پهنه های با خطر بسیار کم و کم، 56/81 هکتار (36/25 درصد) در پهنه خطر متوسط و 04/142 هکتار (16/44 درصد) در پهنه های خطر زیاد و بسیار زیاد قرار گرفته است.            
            تحلیل جامعه شناختی نقش حس تعلق مکانی در ارتقای امنیت اجتماعی زنان در سکونتگاه های غیررسمی (نمونه موردی: محله خضر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
            حوزههای تخصصی: 
        
                
                                            
                این پژوهش با هدف تحلیل جامعه شناختی نقش حس تعلق مکانی در ارتقای امنیت اجتماعی ساکنان، با تأکید ویژه بر زنان در سکونتگاه غیررسمی محله خضر شهر همدان انجام شده است. ضرورت این مطالعه از آنجا ناشی می شود که سکونتگاه های غیررسمی به عنوان یکی از آسیب پذیرترین بافت های شهری، با چالش های متعددی در حوزه امنیت اجتماعی و انسجام اجتماعی مواجهند و زنان به عنوان گروهی حساس تر، بیش از دیگران در معرض ناامنی های اجتماعی قرار دارند. روش پژوهش کاربردی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه ساکنان محله خضر (اعم از زنان و مردان) است تا با لحاظ دیدگاه های متفاوت، سنجش دقیق تر و واقع بینانه تری از امنیت محله به دست آید؛ هرچند تمرکز اصلی تحلیل ها بر امنیت زنان قرار دارد که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، ۳۹۲ پرسشنامه معتبر گردآوری شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که شامل سه بخش اطلاعات جمعیت شناختی، ۸ گویه مربوط به حس تعلق مکانی (شامل وابستگی عاطفی، مشارکت اجتماعی، مسئولیت پذیری و هویت یابی محله ای) و ۱۰ گویه مربوط به امنیت اجتماعی (شامل احساس امنیت فردی، خانوادگی، اجتماعی و محیطی) طراحی شد. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر متخصصان و پایایی آن با آلفای کرونباخ (0.84 و 0.88) تأیید شد. نتایج توصیفی نشان داد میانگین حس تعلق مکانی (M=3.64) و امنیت اجتماعی (M=3.42) بالاتر از حد متوسط است. آزمون همبستگی پیرسون بیانگر وجود رابطه مثبت و معنادار بین حس تعلق مکانی و امنیت اجتماعی بود (r=0.65, p<0.001). بررسی زیرشاخص ها نشان داد که قوی ترین عامل مؤثر بر امنیت اجتماعی وابستگی عاطفی (r=0.68) است، درحالی که مشارکت اجتماعی و هویت یابی نیز نقش های تکمیلی ایفا می کنند. نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد سطح تعلق مکانی موجب تفاوت معنادار در احساس امنیت اجتماعی می شود، به گونه ای که افراد دارای تعلق بالاتر امنیت بیشتری را تجربه کردند. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داد حس تعلق مکانی توانسته است ۴۵ درصد از تغییرات امنیت اجتماعی را تبیین کند (β=0.673, R²=0.45). این یافته ها ضمن هم راستایی با نظریات هیدالگو و هرناندز، گیولیانی و سامپسون تأکید می کنند که تعلق مکانی صرفاً یک عامل روان شناختی نیست، بلکه سازوکاری اجتماعی فرهنگی است که می تواند در سیاست گذاری شهری به عنوان راهبردی نرم برای ارتقای امنیت اجتماعی زنان در سکونتگاه های غیررسمی به کار رود. توجه به تقویت سرمایه اجتماعی محله ای، ارتقای کیفیت فضاهای عمومی و افزایش فرصت های مشارکت اجتماعی از مهم ترین دلالت های کاربردی این پژوهش است.