مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
دانشجو
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه مهارت های زندگی اجتماعی با مؤلفه های آموزش سیاسی در دانشجویان است. بر اساس این، رابطه مؤلفه های مختلف مهارت های زندگی اجتماعی شامل خودآگاهی، ارتباط های انسانی، روابط میان فردی، تصمیم گیری، مشارکت و همکاری، تفکر انتقادی و شهروندی جهانی با مؤلفه های چهارگانه آموزش سیاسی یعنی دانش سیاسی، نگرش سیاسی، مهارت سیاسی و رفتار سیاسی سنجیده شده است. جامعه آماری پژوهش، کلیّه دانشجویان دوره های کارشناسی و تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 94-93 و نمونه مدّنظر، 375 نفر بودند. ابزار پژوهش نیز شامل پرسشنامه مهارت های زندگی اجتماعی (پایایی 93/0) و پرسشنامه محقق ساخته سنجش مؤلفه های آموزش سیاسی دانشجویان (پایایی 86/0) بود. نتایج نشان دادند همه مهارت های زندگی اجتماعی دانشجویان، رابطه مثبت، معنادار و در حد متوسطی با هر یک از مؤلفه های آموزش سیاسی دانشجویان دارند. همچنین مهارت های تفکر انتقادی، شهروندی جهانی و خودآگاهی، مهم ترین متغیرهای پیش بین مؤلفه های آموزش سیاسی به شمار می روند و جنسیت نیز برای آموزش سیاسی دانشجویان، پیش بین معناداری نیست.
نظام ترجیحات شغلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف مطالعه ترجیحات شغلی دانشجویان و شناخت عوامل اجتماعی مرتبط با آن صورت گرفته است. روش تحقیق مورد استفاده پیمایشی و جامعه آماری مورد بررسی کلیه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد می باشد که 400 نفر از آنها از طریق فرمول کوکران و به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها نشان داد جامعه مورد مطاله در موضوع ترجیحات شغلی، در سه تیپ کلی قرار دارند: تیپ یک در انتخاب شغل بیشتر بر ابعاد درونی، تیپ دو بر ابعاد بیرونی و تیپ سه به طور همزمان بر ابعاد بیرونی و درونی تاکید دارند. نتایج دیگر موید آنست که متغیرهای خانواده، باورهای دینی و رسانه های جمعی ارتباط معنادار با ترجیحات شغلی در ابعاد بیرونی و درونی داشته اند اما متغیر آموزش صرفا با بعد درونی و متغیر دوستان با بعد بیرونی ترجیحات شغلی ارتباط معنادار و مثبت داشته اند.
محیط پژوهش آموزی، کیفیت تعامل استاد دانشجو و خودکارامدی پژوهش: ارائه یک الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط بین محیط پژوهش آموزی، کیفیت تعامل استاد دانشجو و خودکارامدی پژوهش در قالب یک الگوی علّی انجام شده است. روش:روابط بین متغیّرها در قالب یک الگوی مفروض، به روش همبستگی از نوع الگویابی و در بین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاههای دولتی شهر تهران مورد آزمون قرار گرفته است. نمونه معرفی مرکّب از 270 دانشجو، پرسشنامه های روا و پایا «محیط پژوهش آموزی»، «کیفیت تعامل استاد راهنما دانشجو» و «خودکارامدی پژوهش» را پاسخ داده و داده های حاصله با استفاده از «تحلیل مسیر»، تحلیل شدند. یافته ها:نتایج حاکی از آن است که الگوی پژوهش برازش کاملی با داده ها دارد. در این الگو، اثر مستقیم محیط پژوهش آموزی بر کیفیت تعامل استاد راهنما دانشجو و خودکارامدی پژوهش و اثر غیر مستقیم آن بر خودکارامدی پژوهش، مثبت و معنادار است. نتیجه گیری:بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که کیفیت تعامل استاد- دانشجو یک میانجی مناسب در ارتباط بین محیط پژوهش آموزی و خودکارامدی پژوهش است؛ یعنی هر میزان که کیفیت تعامل استاد- دانشجو در اثر محیط پژوهش آموزی افزایش یابد، خودکارامدی پژوهش هم افزایش می یابد.
تحلیل جامعه شناختی وضعیت قانون گرایی در بین دانشجویان (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاههای ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف:مقاله حاضر به تحلیل جامعه شناختی وضعیت قانون گرایی در بین دانشجویان به عنوان یکی از کارکردهای اساسی آموزش عالی در نظام فرهنگی و اجتماعی جامعه پرداخته است. روش:روش این پژوهش، پیمایشی بوده و برای گردآوری اطلاعات از تکنیک پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاههای ارومیه بود که به شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب 360 نفر از آنان انتخاب شدند. یافته ها:نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که همبستگی ترکیب خطی متغیّرهای موجود در مدل رگرسیون، 69/0 و ضریب تبیین آن 47/0 است. به عبارت دیگر؛ 47 درصد از واریانس قانون گرایی به وسیله متغیّرهای اعتماد به قانونگذار، میزان دینداری فرد، نفع گرایی جمعی، آگاهی از قانون و ناکارامد دانستن قانون تبیین می شود. همچنین یافته های تجربی نشان داد قانونمند دانستن مردم و رضایت از عملکرد کارگزاران و مدیران جامعه، سهم معناداری در پیش بینی قانون گرایی نداشتند. نتیجه گیری:بین قانون گرایی و رضایت از عملکرد کارگزاران و مدیران دولتی، بی اعتمادی به قانونگذار، میزان دینداری فرد، نفع گرایی جمعی، آگاهی از قانون، ناکارامد دانستن قانون و مطیع قانون دانستن مردم، همبستگی وجود دارد.
تبیین پدیدارشناسانه« تجارب روابط دوستی دختر و پسر دانشجو» (مطالعه موردی: دانشگاه پیام نور استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همزمان با ورود جامعه ایرانی به نظام مدرن، نهاد خانواده و ازدواج تحولات مهمی را از سر گذرانده است. از جمله این تحولات، افزایش روابط دوستی دختر و پسر قبل از ازدواج است. جامعه ایرانی- اسلامی همواره برای استحکام نهاد خانواده در تلاش بوده؛ تا افراد را از هرگونه روابطی که می تواند بر این نهاد مقدس آثار زیانباری داشته باشد برحذر داشته است. هدف این پژوهش واکاوی تجارب روابط دوستی دختر و پسر در دانشگاه است. پژوهش حاضر، مطالعه ای کیفی از نوع پدیدارشناسی است. این پژوهش با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و نمونه گیری غیر تصادفی گلوله برفی(زنجیره ای) صورت گرفته است. نمونه ها شامل25نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی در دانشگاه پیام نور اردبیل، تجربیات خود را پیرامون مسئله مورد نظر بیان کردند. مکالمات ثبت و سپس با استفاده از روش کلایزی مورد تحلیل قرار گرفت. طی این پژوهش، هفت مضمون اصلی که هر کدام حاوی مضامین فرعی متعددی می باشند استخراج شد. مضامین اصلی عبارتند از: نیازهای عاطفی و روانی، حس کنجکاوی بیشتر، فشار محیطی و همسالان، حس استقلال طلبی، حس انتقام جویی و تشفی خاطر، ضعف باورها و اعتقادات، وسایل ارتباط جمعی. .
نقش الگو های جهادی در تعمیق ریشه های هویتی جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی های مقدماتی انجام شده نشانگر برخی از تحول های هویتی جوان انقلاب اسلامی است که بعضاً مثبت ارزیابی نمی شود، از آنجا که عوامل تاریخی، فرهنگی و اجتماعی، آثار مهم و قابل توجهی در جهت هویت بخشی جوانان دارند و نیز با توجه به ضعف الگوپردازی از نمونه های جهادی، این پژوهش به دنبال آن است تا اثر این الگوها را در هویت بخشی به جوانان مورد مطالعه قرار دهد. در مرحله نخست پس از انجام 80 مصاحبه با چهره های کلیدی جهاد سازندگی در دوران جنگ، خلاقیت های رزمی مهندسی جهاد سازندگی در آن دوران احصا شد. در مرحله بعد از 110 نفر از دانشجویان خواسته شد تا ارزشیابی خود را در مورد جهاد سازندگی ارائه کنند. آنگاه بعد از ارائه قریب به 200 تصویر از دستاورد های خلاق رزمی مهندسی جهاد سازندگی به آنان، از دانشجویان مجدداً درخواست شد تا ارزیابی خود را از جهادگران مطرح سازند. تحلیل مضمون انجام شده در بررسی یک گروه با خودش، اثرگذاری قابل توجه آگاهی جوانان از دستاورد های جهادگران بر جریان هویت یابی آنان را نشان داد. در ادامه با تبدیل داده های کیفی حاصله به داده های کمی، تفاوت معنادار نتایج مشخص شد. بنابراین به نظر می رسد با استخراج الگو های مختلف جهادی و ارائه عینی و ملموس آنان به جوانان، می توان در تحول هویتی آنان تأثیر مثبتی برجای نهاد.
واکاوی رابطة هویّت ملّی و میزان دین داری در مناطق در حال گذار (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال هجدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
158-183
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف ارزیابی و تحلیل رابطة هویّت ملّی و میزان دین داری دانشجویان دانشگاه یاسوج، با استفاده از تلفیق نظریة هویّت گیدنز، نظریة خود آینه سان کولی و برجستگی هویّتی استرایکر انجام شده است. بر اساس فرمول لین (1976)، حجم نمونه 400 نفر محاسبه؛ که با روش نمونه گیری تصادفی از نوع طبقه ای چند مرحله ای، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها نیز، پرسش نامه ای 48 سؤالی، ترکیبی محقّق ساخته و دیگران ساخته بوده که پس از تأیید اعتبار آن ها توسّط صاحب نظران، پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، هویّت ملّی (888/0) و میزان دین داری (939/0)، محاسبه و مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین هویّت ملّی و میزان دین داری دانشجویان رابطة معناداری وجود داشت؛ ولی هیچ تفاوت معناداری بین میزان دین داری پاسخ گویان با توجّه به سن، محلّ سکونت و مقطع تحصیلی شان مشاهده نگردید. در نهایت متغیرهای مستقل توانستند 27 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند. نتیجه گیری کلّی تحقیق این بود که مؤلّفه های تشکیل دهندة دین داری و هویّت ملّی دانشجویان در جامعة مورد مطالعه، تعارضی با یکدیگر نداشته؛ و تا حدّی به هم افزایی هر دو بعد هویّتی می پردازند.
شناسایی و رتبه بندی نگرش ها و عوامل تأثیرگذار بر اعتراض های دانشجویی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و رتبه بندی نگرش ها و عوامل تأثیرگذار بر اعتراض های دانشجویی در دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی انجام گرفت. در پژوهشی توصیفی از نوع زمینه یابی، تعداد 223 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. و پرسشنامه محقق ساخته 34 ماده ای " اعتراض ها و عصیان های دانشجویی" را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد هنگامی که دانشجویان احساس کنند حقی از آن ها ضایع گردیده است و یا مورد توهین قرار گرفته اند بیش از سایر موارد (کیفیت نامطلوب خدمات ارائه شده، مسائل و تصمیم گیری های علمی، مورد تبعیض قرار گرفتن، دریافت نمره پایین، مسائل و تصمیم گیری های سیاسی) خود را محق اعتراض و عصیان می دانند و نیز به صورت عملی به آن مبادرت می ورزند با این حال معمولا اعتراض خود را تا حد بیان اعتراض و نارضایتی به یک دوست و یا اعتراض به استاد پیگیری می نمایند . ضمن این که دانشجویان شهید بهشتی اعتقاد داشتند که اعتراض های در دانشجویان پسر مجرد دوره کارشناسی و در رشته های فنی مهندسی بیشتر مشاهده می شود. نتایج می تواند در برنامه ریزی های آموزش عالی مورد توجه متولیان امور واقع شود.
ارتباط بین آمادگی قلبی تنفسی با انعطاف پذیری شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین آمادگی قلبی تنفسی با انعطاف پذیری شناختی در دانشجویان بود. بدین منظور، از بین دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه کردستان و افرادی که براساس پرسش نامه مربوطه صلاحیت لازم را داشتند، 38 نفر (با میانگین سنی 60/1±23/22 سال؛ وزن 88/6±82/70 کیلوگرم) به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای برآورد آمادگی قلبی تنفسی، حداکثر اکسیژن مصرفی شرکت کنندگان با استفاده از "تست بروس" اندازه گیری گردید و برای ارزیابی انعطاف پذیری شناختی از "آزمون رایانه ای مرتب کردن کارت های ویسکانسین" بهره گرفته شد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها توسط روش های آماری توصیفی و آزمون ضریب هم بستگی پیرسون بیانگر آن است که هم بستگی معناداری بین حداکثر اکسیژن مصرفی با متغیرهای آزمون مرتب کردن کارت های ویسکانسین مشاهده نمی شود. این یافته ها نشان می دهد که بین آمادگی قلبی تنفسی و انعطاف پذیری شناختی در دانشجویان ارتباط معناداری وجود ندارد.
مقایسه وضعیت خودبرندسازی و مهارت های ارتباطی دانشجویان رشته تربیت بدنی با سایر رشته ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق مقایسه وضعیت خودبرندسازی و مهارت های ارتباطی دانشجویان رشته تربیت بدنی با دانشجویان سایر رشته های منتخب بود. روش تحقیق از نظر استراتژی توصیفی و از نظر مسیر اجرا پیمایشی بود. جامعه آماری تحقیق شامل دانشجویان دانشگاه های کشور بودند که بر اساس تعداد جامعه نامحدود بر اساس جدول مورگان تعداد کفایت 384 نمونه انتخاب شد که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و به تعداد 390 پرسشنامه به نسبت مساوی بین دو گروه دانشجویان رشته تربیت بدنی و سایر رشته ها توزیع شد و به ترتیب با تعداد 188 و 193 پرسشنامه (مجموع 381 مورد) بازگشت شد. ابزار اندازه گیری، شامل پرسشنامه سنجش وضعیت خودبرندسازی از طریق مهارت های ارتباطی و پرسشنامه تعیین موقعیت برند شخصی (قاسمی، 1394) بود که پس از تأیید روایی و پایایی مجدد مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که در مجموع، وضعیت خودبرندسازی و مهارت های ارتباطی نمونه آماری تحقیق، در حد متوسط است. در زمینه مهارت های ارتباطی و موقعیت برند شخصی، بین دانشجویان تربیت بدنی و سایر رشته ها اختلاف معنی دار وجود دارد و میانگین گروه تربیت بدنی نسبت به سایر رشته ها کمتر است. همچنین میانگین مهارت های ارتباطی و خودبرندسازی دانشجویان تربیت بدنی، هر دو پائین تر از متوسط است.
تأثیر سبک رهبری رهبران همسطح بر هویت و کارآمدی تیمی بازیکنان هندبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر سبک رهبری رهبران همسطح بر هویت و کارآمدی تیمی بازیکنان هندبال دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور بود. جامعة آماری این پژوهش را همة بازیکنان تیم های شرکت کننده در مسابقات هندبال دانشجویان پسر دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور تشکیل دادند (140 نفر) که از بین آنها 107 نفر به روش دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها پس از تأیید روایی و پایایی، از پرسش نامه های رهبری در ورزش (چلادورای و صالح، 1980)، هویت تیمی (فرانسن و همکاران، 2015) و کارآمدی تیمی (فلتز و لیرگ، 1998) استفاده شد. نتایج نشان داد سبک بازخورد مثبت رهبران همسطح بر کارآمدی تیمی بازیکنان، تأثیر مثبت و سبک آموزش و تمرین آنها بر هویت تیمی بازیکنان، تأثیر منفی و معناداری دارد. همچنین، هویت تیمی بر کارآمدی تیمی تأثیر مثبت و معنادار دارد. در نهایت، سبک آموزش رهبران همسطح به طور غیرمستقیم (به واسطة هویت تیمی) بر کارآمدی تیمی تأثیر منفی و معنادار نشان داد. با توجه به یافته های پژوهش، به مسئولان تیم ها پیشنهاد می شود رهبران همسطحِ درونِ تیم های خود را شناسایی کنند و آنها را از نقش مؤثر رفتارشان در ایجاد هویت و کارآمدی تیمی در بین اعضای تیم مطلع سازند.
مقایسة عوامل مؤثر بر توسعة ورزش همگانی در خوابگاه های دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعة ورزش همگانی در خوابگاه های دانشجویی بود. روش پژوهش پیمایشی و به لحاظ هدف کاربردی بود. جامعة آماری شامل دانشجویان ساکن خوابگاه، در هشت دانشگاه دولتی جنوب شرق کشور بود (16227= N ) که از این تعداد 368 نفر پسر و 375 نفر دختر، نمونة پژوهش را تشکیل دادند. نمونه گیری به صورت طبقه ای در دسترس انجام شد. ابزار پژوهش، پرسش نامة محقق ساخته ای بود که روایی آن با تحلیل عاملی، و پایایی آن با آلفای کرونباخ ( α =0/89) محاسبه شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تی تک نمونه و روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که همة عوامل تأثیر معناداری بر توسعة ورزش همگانی در خوابگاه های دانشجویان داشتند. اولویت بندی عوامل به روش تحلیل سلسله مراتبی برای پسران به ترتیب عبارت بودند از: عامل ساختاری، زمان، عوامل مدیریتی، فردی و فرهنگی و برای دختران عبارت بودند از: عامل ساختاری، مدیریتی، زمان، عوامل فرهنگی و فردی. با توجه به یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که با برنامه ریزی و تمرکز روی عوامل تأثیرگذار بر توسعة ورزش همگانی در خوابگاه های دانشجویان می توان شرایطی ایجاد کرد تا دانشجویان با رغبت بیشتری به ورزش همگانی روی آورند.
تصویر دانشجویان در داستان های کوتاه قبل از انقلاب اسلامی (از دهه بیست تا پنجاه شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانشجویان به عنوان یکی از اقشار نوظهور در جامعه ایران تلقی می شوند که از نخستین سال های تأسیس دانشگاه به منزله نمادی از تجدد و طبقه متوسط شناخته شده اند. آنان به دلیل توسعه نامتوازن صورت گرفته در دوران پهلوی هم با سنت در تعارض بوده اند و هم با تجدد. هدف از پژوهش کتاب خانه ای حاضر بررسی نوع نگاه نویسندگان به منش و کنش دانشجویان در داستان های کوتاه دهه های بیست تا پنجاه شمسی است. با مطالعه این داستان ها با سه دسته از دانشجویان مواجه می شویم: مبارزان آرمان خواه، فردگرایان مأیوس و امیدواران واقع بین. هر نویسنده ای با توجه به خاستگاه فکری اش شخصیت دانشجویان را به شکلی توصیف می کند. برای مثال از آنجا که صادقی و ساعدی تحت تأثیر گرایش های نهیلیستی قرار دارند، دانشجویان داستان های آنان نیز از ایجاد هر گونه تغییر فردی و اجتماعی اظهار ناامیدی می کنند. این دسته از دانشجویان رؤیاهای خود را از دست داده و مأیوس و منزوی شده و نهایتاَ دچار رخوت و عطلت گشته اند. انحرافات اخلاقی، اعتیاد و تمایل به خودکشی نیز برخی از رفتارهای شایع این طیف از دانشجویان است ولی از سوی دیگر دانشجویانِ به تصویر کشیده شده در داستان های بزرگ علوی و نادر ابراهیمی آرمان خواه و پرتحرک اند و مبارزات تشکیلاتی- سیاسی را علیه رژیم سامان می دهند. سیمین دانشور و گلی ترقی در میانه این دو جریان ایستاده اند و دانشجویان داستان های آن دو، تلاش می ورزند که از انفعال خارج شده و به رشد و پویایی دست یابند.
رابطه مصرف رسانه ای با تغییر سبک زندگی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال سوم بهار ۱۳۹۶ شماره ۹
221-255
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه مصرف رسانه ای با تغییر سبک زندگی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل به روش پیمایشی انجام شده است. اصلی ترین نظریه هایی که قادر به تبیین تئوریک مسئله این تحقیق بود نظریه کاشت و نظری ه سبک زندگی بوردی و است. از ترکیب دو نظریه پیر بوردیو و نظریه کاشت گربنر به رابطه بین سبک زن دگی و مص رف رسانه ای توجه شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد واحد اردبیل در سال تحصیلی 1394 بوده که از بین آن ها 384 نفر از طریق فرمول کوکران انتخاب گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که بین مصرف رسانه ای و سبک زندگی رابطه وجود دارد. همچنین بین میزان مصرف رسانه های دیجیتال با مصرف فرهنگی، مصرف مادی، رفتار سیاسی و دینداری همبستگی مستقیم وجود دارد. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نیز نشان داد که بین نوع رسانه و سبک زندگی رابطه معناداری وجود دارد، به گونه ای که تغییرات سبک زندگی در دانشجویانی که غالباً از ماهواره استفاده می کنند بیشتر و در بین دانشجویانی که غالباً از اینترنت استفاده می کنند کمتر است. به عبارت دیگر مصرف ماهواره بیشترین تغییر را در سبک زندگی دانشجویان ایجاد کرده است.
تاملی پیرامون مفهوم برنامه درسی دانشجو (معرفی و بسط مفاهیم مرتبط)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نوشتار حاضر معرفی برنامه درسی دانشجو است. این مطالعه از نوع بنیادین بوده و از روش استدلال استقرایی استفاده شده است. این نوشتار شرحی است از روند طرح این برنامه درسی که مجموعه ای است از مشاهدات و تاملات در طول چندین سال، جستجوهای کتابخانه ای و اسنادی؛ سوالاتی که مطرح شده اند و پاسخ هایی که تا این مرحله از بررسی و تبیین این برنامه درسی بدست آمده اند. این سوالات عبارتند از: مولفه های اساسی این برنامه درسی چه میباشند؟ که جهت پاسخگویی به آن پایان نامه ای در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران انجام شد. این برنامه درسی شامل چه مفاهیمی است؟که در این بخش مفاهیم فراشناخت، انگیزش، درگیری تحصیلی و دانشجو_محوری مورد بحث قرارگرفته اند؛ بر چه مبانی نظری استوار است؟که به بررسی چهار نظریه ساختنگرایی، الگزیستانسیالیسم، نظریه اسنادی و نظریه اهداف پیشرفت پرداخته شده است. متدولوژی مناسب یا متدهای پیشنهادی در این برنامه درسی چه می توانند باشند؟ که در این بخش نیز روش پژوهش پدیدارشناختی مورد بحث قرار گرفته است.
بررسی ارتباط سلامت معنوی و شادکامی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان و عوامل مرتبط با آن
حوزههای تخصصی:
مقدمه : سلامت معنوی به عنوان یکی از سرمایه های با ارزش دارای پشتوانه دینی انسان است. ارتباط سلامت معنوی با شادکامی به عنوان احساس رضایتی است که افراد نسبت به زندگی دارند. هدف: این مطالعه با هدف تعیین ارتباط سلامت معنوی و شادکامی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان و عوامل مرتبط با آن انجام گردید. روش: این مطالعه از نوع مقطعی بود. جامعه آماری مورد پژوهش دانشجویان علوم پزشکی کردستان بودند که از بین آن ها 420 نفر به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ای سه بخشی مشتمل بر مشخصات دموگرافیک، پرسشنامه سلامت معنوی و پرسشنامه شادکامی بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 20 استفاده گردید. یافته ها: سلامت معنوی اکثر دانشجویان در سطح متوسط و شادکامی بیش از 90% آن ها در حد مطلوب بود. میانگین نمره سلامت معنوی و شادکامی دانشجویان مورد بررسی به ترتیب برابر با 85/12 ± 42/74 و 20/13 ± 52/78 بود. بین سلامت معنوی و شادکامی همبستگی مثبت و معنی دار وجود داشت (0.001> p ، 0.52= r ). نتیجه گیری: نتایج مطالعه بیانگر آن است که بین سلامت معنوی و میزان شادکامی رابطه معنی دار وجود دارد و لذا ارتقای سلامت معنوی دانشجویان سبب شادکامی بیشتر آن ها خواهد شد. توجه مسئولین فرهنگی و آموزشی به این موضوع را جلب می نماییم.
اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباط مؤثر و جرأتمندی بر سازگاری اجتماعی دانشجویان علوم پزشکی
حوزههای تخصصی:
مقدمه : دانشجویان به عنوان سرمایه های ملی و نیروی انسانی سازنده ی فردا همواره مورد توجه خاص برنامه ریزان و سیاست گذاران جامعه بوده اند. به همین دلیل ضروری است دانشجویان مهارت و توانایی کافی برای مقابله سالم و متنوع با مشکلات داشته باشند تا بتوانند از سلامت جسمی و روانی خود محافظت کنند و به رشد شخصیت و ارتقای سلامت خود ادامه دهند. هدف: این پژوهش تعیین اثربخشی مهارتهای آموزش ارتباط مؤثر و جرأتمندی برسازگاری اجتماعی دانشجویان ورودی جدید دانشگاه علوم پزشکی کردستان بود. روش: این تحقیق نیمه آزمایشیاز نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه های آزمایش و گواه بود. جامعه آماری:120 دانشجوی ورودی نیمسال دوم علوم پزشکی کردستان بودند. نمونه: آماری 54 دانشجو که به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار: پژوهش آزمون سازگاری دانشجویان (فرحبخش)بود. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نشان داد که آموزش این مهارتها سازگاری اجتماعی کلی دانشجویان افزایش داده است. همچنین، نتایج حاصل از پیگیری نشان داد که تاثیر آموزش مهارت ارتباط مؤثر و جرأتمندی پس از گذشت دو ماه تداوم داشته است. نتیجه گیری: آموزش مهارتهای ارتباط مؤثر و جرأتمندی باعث افزایش میزان سازگاری دانشجویان دانشگاهها می گردد. لذا پیشنهاد می شود تا با برگزاری کارگاههای آموزشی مهارتهای ارتباط مؤثر و جرأتمندی در دوره های مختلف تحصیلی در دانشگاهها، زمینه افزایش سازگاری اجتماعی دانشجویان را فراهم آورد.
رابطه ابعاد دینداری، جنسیت و تأهل با میزان رضایت از زندگی در میان دختران و پسران دانشجوی دانشگاه مازندران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
رضایت از زندگی چنان با اهمیت است که می توان گفت هدف برتر هر فرد در زندگی است؛ اما گزارش ها نشان می دهد که میزان آن در جامعه ما پایین است. از این رو تحقیق حاضر به دنبال بررسی رابطه بین میزان دینداری و میزان رضایت از زندگی در بین نمونه آماری 407 نفری از دانشجویان است. نتایج تحقیق نشان می دهد بیشتر دانشجویان 3/54 درصد از میزان دینداری بالایی برخوردار هستند. میزان دینداری در بین دختران بیشتر از پسران است. تنها 91/47 درصد از دانشجویان از رضایت بالای زندگی برخوردار هستند. رضایت از زندگی در بین دختران بیش از پسران است. همچنین نتایج نشان می دهد که بین میزان دینداری با میزان رضایت از زندگی رابطه معناداری وجود دارد؛ همچنین نتایج نشان می دهد که بین بعد اعتقادی، مناسکی و بعد تجربی با میزان رضایت از زندگی رابطه معناداری وجود دارد؛ اما بین بعد پیامدی با میزان رضایت از زندگی رابطه معناداری وجود ندارد. رگرسیون نشان داد که متغیرهای بعد دینداری تجربی و جنسیت قادر به تبیین 5 درصد از رضایت از زندگی شدند. پیشنهاد می شود با توجه به وجود آسیب هایی چون پدیده فرار مغزها، برای افزایش رضایت از زندگی دانشجویان، دینداری آنان تقویت گردد.
نگرش دانشجویان درباب خانواده، زنان و جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال دهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ «اولین ویژه نامه فرهنگ دانشگاهی و نهادینه شدن گفتمان علم»
88-115
حوزههای تخصصی:
نگرش دانشجویان به مقولاتی مانند خانواده، ازدواج، و رابطه بین دو جنس، به دلیل جوان بودن دانشجویان، فهم ما را از طرح های آیندة آنها برای زندگی ارتقا می دهد. امری که در سیاست گذاری های فرهنگی اجتماعی بسیار تعیین کننده است. این پژوهش بر آن است تا به دنبال پاسخ به این سوالات باشد: جوانان چه نگاهی به سن ازدواج دارند، معیارهای مطلوب آنها برای ازدواج چگونه است، آیااین معیارها به سمت برابری بین دو جنس سمت وسو یافته اند، یا همچنان بر معیارهای متفاوت میان زنان و مردان تأکید می شود، نگاه دانشجویان به تقسیم کار جنسیتی چگونه است، نگاه دانشجویان به قوانین مدنی در حوزة خانواده و نیز اشتغال و فعالیت های اجتماعی و فرهنگی زنان چگونه است؟ پاسخ به این پرسش ها درک ما را از فاصله یا توافق ارزش ها و نگرش های دانشجویان با ارزش ها و نگرش های رسمی بهبود می بخشد. بدون تردید، این نگرش ها در میان دانشجویان با توجه به جنسیت، طبقة اجتماعی، قومیت، شهر محل تحصیل و... متفاوت است. تلاش ما در این مقاله فهم این گونه گونی ها و تفسیر این تفاوت هاست. در این مقاله، با تکیه بر مطالعات سراج زاده، جواهری و همکاران در 1382 و 1394، تلاش می شود با درک نگرش دانشجویان در حوزة خانواده، ازدواج و روابط بین دو جنس، تفسیری از تغییرات و نیز مقاومت در این حوزه ها حاصل شود. به نظر می رسد، با نگرش ها و هنجارهای برابری خواهانه در برخی زمینه ها، و سنتی در زمینه های دیگر مواجهیم. به عبارتی، شاهد تغییر در حوزه هایی و نیز مقاومت در حوزه های دیگر هستیم. شاید بتوان گفت که دانشجویان با نوعی خرد ابزاری به رابطة زن و مرد نگاه می کنند، آنجاکه تغییر را به نفع خود می بینند، آن را می پذیرند و آنجا که آن را مخالف منافع خود ارزیابی می کنند، آن را رد می کنند. یعنی ما در مورد مقولات مرتبط با جنسیت، با تغییر و سازش هم زمان روبه رو هستیم. روش ما در این پژوهش تحلیل ثانویه با تکیه بر پژوهش ارزش ها و نگرش های دانشجویان در دو مقطع 1382 و 1394 است. تلاش می شود روندها و تغییرات ایجادشده در طی این بازة زمانی تحلیل شود.
پیشنهاد الگو و روشی چندبعدی برای سنجش فساد در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال دهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ «اولین ویژه نامه فرهنگ دانشگاهی و نهادینه شدن گفتمان علم»
116-148
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر پیشنهاد الگو و روشی چند بعدی برای سنجش فساد در آموزش عالی با تأکید بر فساد دانشگاهی است. پس از مرور مختصری بر پیشینه، ابزارها و شاخص های مختلف سنجش فساد، به تشریح الگوی سنجش و روش پیشنهادی برای سنجش فساد دانشگاهی پرداخته شده است. طراحی الگوی سنجش فساد در دانشگاه بر دو اندیشة اساسی مبتنی است: 1) هر سازمان اجتماعی دو قلمرو فعالیت اصلی دارد: قلمرو فعالیت درونی، که در طی آن تعامل نیروهای سازمان با یکدیگر شکل می گیرد، و دوم قلمرو فعالیت بیرونی، که در آن تعامل سازمان با محیط و دیگر سازمان های اجتماعی تحقق می یابد. مهم ترین طریق سنجش کیفیت فعالیت اعضای سازمان مراجعه به کسانی است که نزدیک ترین تجربه ها و ادراک ها را از عملکرد آن سازمان دارند و در طی سال ها ارتباط با سازمان، نگرشی نسبتاً مطابق با واقع دربارة آن پیدا کرده اند. برمبنای این نقاط عزیمت نظری، و 2) مصاحبه های اکتشافی با کنشگران دانشگاهی، روش سنجش پیشنهاد می شود. روش سنجش پیشنهادی، برخلاف بسیاری از روش های سنجش، به صورت هم زمان، دارای ویژگی های سهولت و سرعت کاربرد، مقایسه پذیربودن نتایج، چندبعدی بودن شاخص، گردآوری داده ها و اطلاعات از منابع مختلف و استفاده از ابزارهای چندگانه برای گروه های مختلف پاسخگویان، مبتنی بر معیارهای چندگانة سنجش تجربة فساد، نگرش به فساد و ادراک فساد در میان کنشگران نهاد علم درقالب شش پودمان (ماژول) (دست کم سه گروه اعضای هیئت علمی، دانشجویان، و کارمندان مراکز آموزشی و پژوهشی) است. هر پودمان پوشش دهندة تجربه ها، ادراکات، و نگرش ها دربارة انواع فعالیت نیروهای سازندة سازمان است. این الگو و روش، ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های مختلفی برای سنجش فساد دانشگاهی ارائه می دهد. بدین ترتیب، این امکان را فراهم می کند تا تغییرات میزان فساد در آموزش عالی و نظام دانشگاهی در دوره های زمانی مختلف سنجیده و مقایسه شود. این الگو سنجش اثربخشیِ راهبردهای مبارزه با فساد در نظام دانشگاهی را نیز امکان پذیر می کند. افزون براین، امکان مقایسه و رتبه بندی دانشگاه ها در نمرة فساد را مهیا می کند.