مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
مشارکت شهروندان
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
26 - 41
حوزههای تخصصی:
مقدمه در دهه های اخیر، مخاطرات محیطی به طور چشمگیری در سراسر جهان افزایش یافته اند. این رخدادها از نظر نوع و گوناگونی بسیار متنوع هستند و برای سکونتگاه های انسانی، به خصوص شهرها، به عنوان یک بلا و بحران جدی مطرح می شوند. این مخاطرات همواره نوعی تهدید جدی برای پایداری شهرها و جوامع به شمار می روند. وقوع مخاطرات محیطی در بیشتر موارد، تأثیرات مخربی بر سکونتگاه های انسانی داشته و عوارض اقتصادی و اجتماعی گسترده ای را بر جوامع و کشورها به همراه داشته است. گسترش شرایط اضطراری عمومی ناشی از مخاطرات محیطی، به نحوی کلان، زمینه های مختلف جوامع را از جمله ارتقای خدمات شهر هوشمند، تحت تأثیر قرار داده است. شهر هوشمند به عنوان یک مدل نوین توسعه شهری، در سال های اخیر به ویژه در حوزه علمی مورد توجه زیادی قرار گرفته است. شهر هوشمند به عنوان یک نظام شهری تلقی می شود که هوش فناوری اطلاعات را با خرد انسانی در ترکیب بافت شهری جای می دهد تا بهینه سازی و ارتقای عملیات شهری را ممکن سازد. مشارکت شهروندان و ارائه خدمات باکیفیت از اصول اساسی خدمات شهر هوشمند به شمار می آیند. اگر یک شهر هوشمند نتواند خدمات باکیفیت به شهروندان ارائه دهد، ساختن آن نیز ارزش چندانی نخواهد داشت. این امر بر مدیران شهر هوشمند فشار می آورد تا به نحو مؤثری خدمات با کیفیت را ارائه دهند. مشارکت شهروندی، به عنوان بعدی از ویژگی های هوشمند، به عنوان یک روش مؤثر برای ارزیابی کیفیت خدمات در شهرهای هوشمند شناخته شده است. مواجهه شهرهای بزرگ با چالش ها و مسائل مختلف، به خصوص در شرایط اضطراری عمومی مخاطرات محیطی، نیازمند استفاده از خدمات شهر هوشمند است. شهر تهران، به ویژه منطقه 7 آن، با چالش ها و مسائل محیطی متعدد روبه رو است که پایداری شهر را به خطر می اندازد. این مطالعه به منظور تحلیل تأثیر کیفیت خدمات شهر هوشمند بر مشارکت شهروندان در مواقع اضطراری مخاطرات محیطی در منطقه 7 شهر تهران انجام شده است. سؤال اصلی پژوهش به شکل زیر است: تأثیر کیفیت خدمات شهر هوشمند و مؤلفه های آن بر مشارکت شهروندان در مواقع اضطراری مخاطرات محیطی در منطقه 7 شهر تهران چگونه نمایان شده است؟
مواد و روش هاپژوهش حاضر یک نوع پژوهش شناختی است که از نظر هدف در حیطه پژوهش های کاربردی، از نظر شیوه گردآوری داده ها نوعی پژوهش کمی، از نظر نوع پژوهش توصیفی تحلیلی از شاخه تحلیل مسیر (مدل سازی معادلات ساختاری)، از نظر نوع استراتژی طرح پژوهش پس رویدادی و از نظر زمانی، به دلیل اینکه گردآوری داده ها یک بار و در یک مقطع زمانی خاص صورت می گیرد، نوع پژوهش مقطعی است. جامعه آماری کلیه شهروندان منطقه 7 شهر تهران به تعداد 312194 نفر است و با بهره گیری از فرمول کوکران نمونه آماری 400 به دست آمده است. متغیرهای پژوهش شامل کیفیت خدمات شهر هوشمند و مشارکت شهروندان در مواقع اضطراری مخاطرات محیطی هستند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS26 استفاده شده است.
یافته هادر این پژوهش، از 400 نمونه جامعه است که 71 درصد آن ها مرد و 29 درصد زن هستند. 71/3 درصد از پاسخ گویان متأهل و 28/7 درصد آن ها مجرد هستند. بیشترین تحصیلات شهروندان لیسانس (50 درصد) و بعد از آن، کارشناسی ارشد (21/3 درصد) است. اکثریت پاسخ گویان شغل آزاد (48 درصد) دارند و شغل کارمندی در رده دوم (27/3 درصد) قرار دارد. سابقه سکونت بیشترین را در منطقه با رده بین 5 تا 8 سال (30/3 درصد) دارند. تحلیل توصیفی متغیرهای پژوهش نشان می دهد متغیر کیفیت خدمات شهر هوشمند در سطح نیمه مطلوب (میانگین 3/08) و متغیر مشارکت شهروندان در مواقع اضطراری مخاطرات محیطی نیز در سطح نیمه مطلوب (میانگین 3/09) قرار دارند. پراکندگی کمترین میزان متعلق به متغیر کیفیت خدمات شهر هوشمند و مؤلفه محیط هوشمند (37/7 درصد) و بیشترین پراکندگی متعلق به متغیر کیفیت خدمات شهر هوشمند و مؤلفه زندگی هوشمند (44/2 درصد) است. در بخش فرضیه اصلی، تأثیر کیفیت خدمات شهر هوشمند بر مشارکت شهروندان با توجه به ضریب معناداری (4/048) تأیید می شود. تأثیر انرژی هوشمند بر مشارکت شهروندان با توجه به ضریب معناداری (2/84-) تأیید می شود. تأثیر محیط هوشمند بر مشارکت شهروندان با توجه به ضریب معناداری (2/58) تأیید می شود. تأثیر زندگی هوشمند بر مشارکت شهروندان با توجه به ضریب معناداری (0/07) تأیید نمی شود. تأثیر حمل ونقل هوشمند بر مشارکت شهروندان با توجه به ضریب معناداری (4/71) تأیید می شود. تأثیر سلامت هوشمند بر مشارکت شهروندان با توجه به ضریب معناداری (5/175) تأیید می شود.
نتیجه گیریشهرهای هوشمند به دلایل زیادی از فناوری ها استفاده می کنند؛ به عنوان مثال، برای اینکه زندگی در یک شهر راحت تر، ایمن تر، سالم تر و پایدارتر شود. فناوری های مشارکتی را می توان به عنوان نمونه ای از فناوری های هوشمند که شهروندان را درگیر مسائل عمومی می کند، ارائه کرد. این فناوری ها یک همسویی بین فناوری، شهروندان و دولت شهری را در بر می گیرند که رویکرد شهروندمحوری را به شهرهای هوشمند ارائه می دهد. از این رو، کیفیت خدمات شهر هوشمند به ویژه با توجه به مؤلفه های انرژی هوشمند، محیط هوشمند، زندگی هوشمند، حمل ونقل هوشمند، ایمنی هوشمند و سلامت هوشمند تأثیر بسزایی در مشارکت شهروندان در مواقع اضطراری مخاطرات محیطی دارد. بنابراین، شهر هوشمند با بهبود این مؤلفه ها می تواند برای شهروندان امکان اطلاع رسانی و دسترسی به منابع و خدمات مورد نیاز در مواقع اضطراری را فراهم کند و به این ترتیب به تعامل و مشارکت فعال شهروندان در مدیریت مواقع اضطراری کمک کند. در نتیجه، توسعه شهر هوشمند و بهبود کیفیت خدمات آن، نقش مهمی در افزایش توانمندی های شهروندان برای مواجهه با مخاطرات محیطی دارد.
تحلیل عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در نوسازی بافت های فرسوده شهر تبریز (نمونه موردی: محلات ویجویه، بهار، قراملک، بارنج، شمس تبریزی و منجم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
192 - 207
حوزههای تخصصی:
مقدمه امروزه مشارکت در شکل های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی روانی مورد توجه سیاست گذاران قرار گرفته است، زیرا مشارکت می تواند باعث ارتقای کیفیت توسعه جامعه و به مراتب آن، کیفیت زندگی شهروندان و تعالی رشد و توسعه انسانی شود. مشارکت شهروندان در طرح های نوسازی شهری می تواند در تأمین منابع اقتصادی، کاهش هزینه خدمات، افزایش انسجام اجتماعی، کاهش آسیب ها و تنش های ناشی از زندگی شهری و رضایت شهروندان مؤثر باشد. بنابراین مشارکت شهروندان در نوسازی بافت های فرسوده شهری می تواند به ارتقای کیفیت بافت های فرسوده بینجامد و رضایت شهروندان را به همراه داشته باشد. یکی از شهر های ایران که از مشکلات ناشی از بافت های فرسوده رنج می برد، تبریز است که در گذر زمان محله های فرسوده را در ساختار خود پذیرا شده است. تبریز بعد از کلان شهر تهران رتبه دوم را از نظر مساحت بافت فرسوده در کشور دارد و 44 درصد سطح کل بافت فرسوده استان آذربایجان شرقی در شهر تبریز واقع شده است. بافت های فرسوده یک پنجم از مساحت کل شهر تبریز یعنی حدود 2530 هکتار را به اشغال خود درآورده است. بر اساس آخرین برآوردها، حدود 500 هزار نفر از شهروندان در این بافت ها سکونت دارند. جمعیت چند صد هزار نفری ساکن در این مناطق از یک سو از ناایمن بودن سکونت گاه هایشان رنج می برند و از سوی دیگر، به دلیل فقر مالی و نیز ماهیت بافت اطراف محل زندگی شان بدون حمایت و کمک دیگران امکان نوسازی آن را ندارند. امروزه این شهر حدود 28 محله فرسوده دارد. نوسازی این بافت ها بدون در نظر گرفتن ویژگی های اقتصادی اجتماعی ساکنان این محلات و مشارکت آن ها امکان پذیر نیست. در نهایت سؤال تحقیق حاضر به این صورت مطرح می شود: چه عواملی مؤثر بر مشارکت شهروندان در نوسازی بافت های فرسوده شهر تبریز هستند؟مواد و روش هااین تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و توسعه ای بوده و از جنبه روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری درنظر گرفته شده شامل 767 پلاک به همراه مالکان بوده که در محدوده بافت های فرسوده شهر تبریز اقدام به نوسازی آن ها کرده اند. حجم نمونه انتخابی براساس جدول مورگان بوده است که برابر 167 پلاک به همراه 167 مالک به دست آمد که به صورت تصادفی انتخاب شده اند. جدول 2 از طریق آمارهای ارائه شده توسط سازمان نوسازی و برداشت های میدانی نویسندگان تهیه شده است. متغیرهای این پژوهش، در رابطه با مشارکت مردم در نوسازی بافت فرسوده محدوده مورد مطالعه با استفاده از طیف پنج گزینه ای لیکرت در نظر گرفته شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. داده ها به دو صورت توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند و متناسب با نوع داده ها از آزمون های توصیفی شاخص های پراکنش مرکزی (میانگین، مد و میانه) و شاخص های پراکندگی (دامنه تغییرات، واریانس و انحراف معیار) استفاده شده است. در رابطه با تحلیل استنباطی هم از روش رگرسیون خطی چندمتغیره استفاده شد. برای روایی سؤالات از روایی صوری و برای پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شد که پایایی داده ها برابر 0/86 به دست آمد. با توجه به اینکه پایایی داده ها بالاتر از 0/7 شد. بنابراین داده ها از پایایی بالایی برخوردارند. یافته هایافته های تحقیق نشان می دهد ضرایب استاندارد و غیراستاندارد برای متغیرهای مستقل (سابقه سکونت، روحیه مشارکتی، میزان تعلق خاطر، تمایل به مشارکت در امر بهسازی و نوسازی و تمایل به سکونت) و وابسته (مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده) ارائه شده است. با توجه به آزمون معناداری ضرایب نتیجه گرفته می شود که متغیر میزان تعلق خاطر ساکنان محلات با ضریب استاندارد تأثیر قابل توجهی در مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده (محلات ویجویه، بهار، قراملک، بارنج، شمس تبریزی و منجم) شهر تبریز داشته است و میزان همبستگی و روحیه مشارکتی با ضریب استاندارد 0/394- و تمایل به مشارکت در امر بهسازی و نوسازی با ضریب استاندارد 0/125- تأثیر معناداری در متغیر وابسته میزان مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده محلات مورد مطالعه در شهر تبریز ندارد. همچنین با توجه به جدول 12 به جز متغیرهای همبستگی و روحیه مشارکتی با ضریب تعیین 0/133 یعنی 13 درصد واریانس و تمایل به مشارکت در امر بهسازی با ضریب تعیین 0/141 یعنی 14 درصد واریانس متغیر وابسته مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده در محلات شهر تبریز را پیش بینی نکرده و هیچ تأثیری نداشته اند. اما بقیه متغیرها (سابقه اقامت، میزان تعلق خاطر شهروندان، تمایل به سکونت) روی متغیر وابسته مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده تأثیر داشته و پیش بینی کرده اند. که در میان همه متغیرهای پیش بین متغیر میزان تعلق خاطر با ضریب تعیین 0/836 که 83/6 درصد متغیر واریانس مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده شهر تبریز را در محلات مورد مطالعه تبیین می کند. در نهایت مقدار ضریب تعیین (R2) برابر 0/751 به دست آمده که نشان می دهد 75/1 درصد متغیر واریانس مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده شهر تبریز پنج متغیر مستقل (سابقه سکونت، روحیه مشارکتی، میزان تعلق خاطر، تمایل به مشارکت در امر بهسازی و نوسازی و تمایل به سکونت) تبیین می کند که مقدار قابل توجهی است. نتیجه گیریبررسی های انجام شده در پژوهش نشان می دهد از جمله مهم ترین عوامل مؤثر در مشارکت مردم می توان به افزایش حس تعلق مردم رابطه با بهسازی بافت های فرسوده، سابقه سکونت ساکنان محلات مورد مطالعه، تمایل به سکونت و ماندگاری ساکنان، تمایل به مشارکت در امر بهسازی و نوسازی و همبستگی و روحیه حس مشارکت ساکنان از روش های مشارکت در زمینه بهسازی بافت فرسوده اشاره کرد.نبود یا کمبود تشکل های مردمی فرهنگی اجتماعی در محله مورد نظر، کمبود اعتبارات مخصوص توسعه بافت های فرسوده، عدم امکان دسترسی به بافت مرکزی محله از تمام نقاط شهر، عدم اطلاع رسانی به موقع و دقیق دولت درباره روش های بهسازی و بازسازی بافت های فرسوده، عدم برگزاری جلسات گفت وگوی مسئولان با مردم در رابطه با بهسازی بافت های، عدم توانایی مالی ساکنان در بازپرداخت تسهیلات، عدم آگاهی ساکنان از تسهیلات ویژه بهسازی بافت های فرسوده، هزینه زیاد مصالح ساختمانی و ساخت و ساز از مهم ترین عواملی است که مانع از تحقق مشارکت مردم می شود، که بخشی از آن ها به مدیران و بخشی دیگر نیز به شرایط اجتماعی و اقتصادی مردم باز می گردد. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده مشارکت شهروندان در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده محلات مورد مطالعه شهر تبریز کوچک تر از حد متوسط ارزیابی شده، بنابراین مشارکت شهروندان در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده محلات مورد بررسی در سطح مناسبی نیستند.
راهکارهای فناورانه برای مدیریت و بازیافت پسماند در شهرها
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی و تحلیل راهکارهای نوآورانه در مدیریت و بازیافت پسماند در محیط های شهری، با تمرکز بر کاربرد فناوری های جدید، مشارکت شهروندان، و تلاش های مشترک انجام شده است. از یک طرح تحقیق کیفی استفاده شد، که در آن مصاحبه های نیمه ساختاریافته به عنوان اصلی ترین روش جمع آوری داده ها به کار رفت. شرکت کنندگان شامل کارشناسان، مدیران شهری، فعالان محیط زیست، و افرادی با تجربه و دانش در زمینه مدیریت پسماند و فناوری های مرتبط بودند. تجزیه و تحلیل محتوا برای شناسایی مضامین اصلی، مضامین فرعی و مفاهیم مرتبط انجام شد. تحلیل داده ها پنج مضمون اصلی را آشکار ساخت: فناوری های نوین در بازیافت، مشارکت شهروندان، مدیریت پایدار پسماند، اقتصاد چرخشی، و فرهنگ و اجتماع. این مضامین شامل زیرمجموعه هایی مانند هوش مصنوعی، رباتیک، اینترنت اشیاء برای فناوری های نوین در بازیافت؛ آموزش و فرهنگ سازی، پاداش و تشویق، و ابتکارات جامعه برای مشارکت شهروندان؛ و سیاست های دولتی، زیرساخت ها، و استراتژی های کاهش تولید پسماند برای مدیریت پایدار پسماند بودند. این مطالعه بر اهمیت به کارگیری رویکردهای چندبعدی در مدیریت پسماند تأکید دارد که شامل تکنولوژی، مشارکت جامعه، و همکاری های میان بخشی است. این تحقیق پتانسیل فناوری های نوآورانه و مشارکت شهروندان را در بهبود فرآیندهای بازیافت و ترویج توسعه پایدار شهری برجسته می سازد.
بررسی و تحلیل نقش مشارکت شهروندان در ارتقای تاب آوری شهری (موردمطالعه: شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
37 - 57
حوزههای تخصصی:
امروزه جوامع در تلاش برای دستیابی به شرایطی هستند که در صورت وقوع بحران، بازگشت سریع آن ها را به وضعیت پیش از بحران (اولیه یا عادی) فراهم سازد. از این رو در سال های اخیر به استفاده از تاب آوری بجای آسیب پذیری تأکید خاصی می شود. تاب آور ساختن شهرها دارای پیش نیازهای اساسی و از جمله مشارکت گسترده شهروندان است. در این راستا، هدف این مقاله بررسی نقش مشارکت شهروندان در ارتقای تاب آوری شهری با تأکید بر شهر بناب است. نوع تحقیق کاربردی بوده و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی و همبستگی است. جامعه آماری تحقیق، ساکنان محلات ۱۳گانه شهری بناب در ایران است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه تحقیق ۴۰۰ نفر به دست آمد. اطلاعات مورد نیاز از طریق دو نوع پرسشنامه، مشارکت شهروندان و تاب آوری شهری به دست آمده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون رگرسیون چند متغیره گام به گام و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج یافته های پژوهش با استفاده از آزمون پیرسون نشان می دهد که در بیشتر متغیرهای مشارکت با متغیرهای تاب آوری شهری، همبستگی وجود دارد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز روشن کرد که متغیر مشارکت فیزیکی-ابزاری، بیشتر از سایر متغیرها، قدرت تبیین تغییرات واریانس تاب آوری شهری را داشته و بعد از آن به ترتیب متغیرهای آموزشی- ترویجی، سیاسی- مدیریتی، فکری- معنوی و مالی قرار دارند. این پنج متغیر توانایی تبیین ۸۷/۰ درصد از تغییرات تاب آوری شهری را دارند. در نهایت پیشنهاد های کاربردی در زمینه راهکارهای ارتقای تاب آوری شهری از طریق جلب مشارکت شهروندان ارائه شده است.
تأثیر حس تعلق بر مشارکت شهروندان در بافت های کهن و تاریخی، مطالعه موردی: محله مقصودیه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
117 - 135
حوزههای تخصصی:
رشد شهرهای بزرگ در کشورهای درحال توسعه یکی از معضلات اصلی می باشد و بسیاری از این کشورها سیاست هایی را برای کاهش مهاجرت به شهرها، از جمله بهبود کیفیت زندگی در مناطق روستایی و شهرهای فرعی تدوین کرده اند. شهر تبریز نیز به عنوان یکی از کلان شهرهای ایران از این قاعده مستثنا نمی باشد. در پی این مهاجرت، ترکیب سنی، جنسی، قومی و... افراد در شهر تبریز به خصوص در بافت های قدیمی دستخوش تغییر شده است که این تغییر مشخصاً می تواند بر روی کیفیت هایی از جمله هویت، حس مکان، حس تعلق، خاطره جمعی و... اثرگذار باشد. لذا ازاین رو هدف این پژوهش پرداختن به رابطه بین متغیرهای حس تعلق با مشارکت شهروندان با توجه به فرهنگ و سنت خاص شهر تبریز می باشد. سایت محله مقصودیه از شهر تبریز که یکی از بافت های قدیمی و سنتی شهر تبریز می باشد، به عنوان نمونه موردی انتخاب شده و به مشاهدات میدانی و همچنین به توزیع پرسشنامه میان ساکنین آن ها پرداخته شده است. نتایج تحقیق پس از تحلیل پرسشنامه ها در محیط SPSS نشان دهنده آن است که رابطه معنی دار مثبت و قوی بین احساس تعلق و مشارکت شهروندی وجود دارد. سایر متغیرهای زمینه ای که در این تحقیق مورد ارزیابی قرارگرفته اند شامل سن، وضعیت شغلی و تحصیلات افراد است که پس از تحلیل پرسشنامه ها، نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین این متغیرها و مشارکت شهروندان رابطه معناداری وجود دارد.
پهنه بندی مخاطرات طبیعی به منظور تعیین بخش های آسیب پذیر شبکه تغذیه گاز در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
175 - 193
حوزههای تخصصی:
رشد شهرهای بزرگ در کشورهای درحال توسعه یکی از معضلات اصلی می باشد و بسیاری از این کشورها سیاست هایی را برای کاهش مهاجرت به شهرها، از جمله بهبود کیفیت زندگی در مناطق روستایی و شهرهای فرعی تدوین کرده اند. شهر تبریز نیز به عنوان یکی از کلان شهرهای ایران از این قاعده مستثنا نمی باشد. در پی این مهاجرت، ترکیب سنی، جنسی، قومی و... افراد در شهر تبریز به خصوص در بافت های قدیمی دستخوش تغییر شده است که این تغییر مشخصاً می تواند بر روی کیفیت هایی از جمله هویت، حس مکان، حس تعلق، خاطره جمعی و... اثرگذار باشد. لذا ازاین رو هدف این پژوهش پرداختن به رابطه بین متغیرهای حس تعلق با مشارکت شهروندان با توجه به فرهنگ و سنت خاص شهر تبریز می باشد. سایت محله مقصودیه از شهر تبریز که یکی از بافت های قدیمی و سنتی شهر تبریز می باشد، به عنوان نمونه موردی انتخاب شده و به مشاهدات میدانی و همچنین به توزیع پرسشنامه میان ساکنین آن ها پرداخته شده است. نتایج تحقیق پس از تحلیل پرسشنامه ها در محیط SPSS نشان دهنده آن است که رابطه معنی دار مثبت و قوی بین احساس تعلق و مشارکت شهروندی وجود دارد. سایر متغیرهای زمینه ای که در این تحقیق مورد ارزیابی قرارگرفته اند شامل سن، وضعیت شغلی و تحصیلات افراد است که پس از تحلیل پرسشنامه ها، نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین این متغیرها و مشارکت شهروندان رابطه معناداری وجود دارد.
ارائه چارچوبی از عوامل مؤثر بر اجرای خط مشی های حوزه حفاظت و بهره برداری از جنگل های شمال کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
710 - 746
حوزههای تخصصی:
هدف: در حقوق ایران، حفاظت از محیط زیست وظیفه عمومی به شمار می رود و ماهیت فرابخشی و چندبُعدی امر حفاظت از محیط زیست نیز، عمومی بودن این وظیفه را نشان می دهد؛ بنابراین وظیفه حفاظت از محیط زیست، الزاماً نباید مختص سازمان واحدی باشد و ایفای بهتر این وظیفه اساسی، سازوکارهای حقوقی و اداری مشخصی را برای تعیین وظایف هر یک از نهادهای مختلف در این زمینه ایجاب می کند. در ایران، تصمیم گیری در خصوص مدیریت جنگل برعهده دولت که بر راه حل های فنی و تصمیم گیری از بالا به پایین تأکید دارد و تجارب ذی نفع را نادیده می گیرد. اکنون، روند جهانی مدیریت جنگل، درک گسترده تری از شکست ها را در اتخاذ استراتژی ها نشان می دهد که بر مدیریت مشارکتی با اهداف متعدد تأکید دارند. اجرا مرحله مهمی از سه مرحله تدوین، اجرا و ارزیابی خط مشی عمومی است که در آن، هدف خط مشی گذاران نمود پیدا می کند. از سوی دیگر، محیط زیست و حفاظت از آن، موضوعی است که در دهه های اخیر بسیار به آن توجه شده است. بر اساس آنچه بیان شد، هدف اصلی این پژوهش، ارائه چارچوبی از عوامل مؤثر بر اجرای خط مشی های حوزه حفاظت و بهره برداری از جنگل های شمال کشور بوده است.
روش: روش این پژوهش، آمیخته بوده است. در بخش کیفی، کدها با استفاده از روش کیفی تجزیه وتحلیل مضمون به الگو تبدیل شدند. در بخش کمّی پژوهش نیز، برای بررسی اهمیت هر شاخص و رتبه بندی آن ها، از مدل تحلیل عملکرد اهمیت (IPA) استفاده شد. نمونه گیری هدفمند و به روش متوالی یا متواتر بود. در بخش کیفی، ۱۴ خبره در پژوهش حضور داشتند و پس از مصاحبه با نفر ۱۲ از خبرگان اشباع نظری حاصل شد. حجم نمونه در بخش کمّی با استفاده از مدل تحلیل عملکرد اهمیت، ۱۶ نفر بود.
یافته ها: با مطالعه داده ها واطلاعات استخراج شده، در نهایت، ۴۷۳ کد باز (مفهوم اولیه)، ۳۹۰ مضمون پایه، ۵۶ مضمون سازمان دهنده و ۱۰ مضمون فراگیر شناسایی شد. مضامین فراگیر شناسایی شده برای اجرای خط مشی های حوزه محیط زیست عبارت اند از: مسئولیت پذیری زیست محیطی، مدیریت علمی جنگل، مدیریت منابع سازمانی، اولویت قرار گرفتن مسائل زیست محیطی، ارتقای کیفیت خط مشی گذاری زیست محیطی، هماهنگی بین دستگاه های اجرایی و تقنینی، توسعه بوم محور، طراحی بسته ابزاری، بوروکرات های سطح خیابان و مشارکت شهروندان. نتایج بخش کمّی با رویکرد اهمیت عملکرد نشان داد که مؤلفه های بوروکرات های سطح خیابان، مشارکت شهروندان، طراحی بسته ابزاری، توسعه بوم محور و حل مسئله، مؤلفه های اصلی هستند که باید در خط مشی گذاری و اجرا به آن ها توجه شود.
نتیجه گیری: اجرای خط مشی به اقدام هماهنگ ذی نفعان در مقیاس های مکانی و زمانی، از طریق آرایش شبکه ای از سطوح دولتی، مؤسسه های تحقیقاتی، سازمان های بهره بردار و...، چارچوب های قانونی مؤثر و ترتیبات نهادی خاص نیاز دارد. راهبرد همکاری جویانه، به دلیل مشارکت دادن تمام ذی نفعان و کنشگران مرتبط با مسئله، راهبرد موفقی است. این راهبرد همکاری جویانه را می توان در حکمرانی جنگل جست وجو کرد.
نقش مشارکت شهروندان و کارمندان در تصمیم گیری های اداری مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق اداری سال ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۷
۳۰-۹
حوزههای تخصصی:
در دولت های قانونمدار که ویژگی دولت های مدرن است، دولت محدود و مقیّد به قواعد حقوقی است و عمل دولت و اداره باید مبتنی بر قاعده حقوقی از پیش وضع شده باشد. سازمان های اداری هرگز اختیار انجام و اجرای اعمال خودسرانه و مستبدانه را نداشته و صلاحیت مقدمات اداری نیز مطلق نبوده و ناشی از قوانین موضوعه است. در مقابل، دولت های ژاندارم و یا پلیسی یا نگهبان قرار دارد که در آن قوای مملکتی تابع قوانین از پیش تعیین شده و اصل قانونی بودن صلاحیت ها و اختیارات نمی باشند. چنین دولت هایی محدود و مقید به قواعد حقوقی نبوده و شهروندان هیچ حقی یا ضمانتی در مقابل دولت و اداره ندارند. به عبارت دیگر، حقّ مطالبه در این دولت ها وجود ندارد و هر تصمیمی که دولت یا اداره اتخاذ نماید، شهروندان مجبور به اجرای آن هستند و حقّ استماع و مشارکت ذی نفع ها قبل از تصمیم گیری به رسمیت شناخته نشده است. در نظام حقوق اداری جمهوری اسلامی ایران، بند هشتم اصل سوم دولت مکلف به مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خود شده است. اصول ششم و هفتم، امور کشور را متکی به مشورت و شورا دانسته است و در بند 10 اصل سوم قانون اساسی دولت جمهوری اسلامی را مکلف به ایجاد نظام اداری صحیح نموده است. در اصل پنجاه و ششم پس از این که حاکمیت مطلق را از آن خداوند دانسته، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم دانسته است و این حق، غیرقابل سلب و واگذاری به دیگران دانسته شده است. با توجه به اصول بنیادین مندرج در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می توان نتیجه گرفت: مشارکت شهروندان و ذی نفع ها و فرایند تصمیم گیری ها اجباری و یک اصل قانونی است و سازمان های اداری حق نقض این اصل را ندارند. در خصوص مشارکت کارمندان در تصمیمات اداری نیز قانونگذار با تأسّی از «اصل شورا و مشورت» در قانون اساسی مبادرت به تصویب و تدوین ماده 30 قانون مدیریت خدمات کشوری نموده است.
چالش ها و فرصت های اجرای راهبردهای طراحی فضاهای شهری با رویکرد از پایین به بالا: بینش هایی از پروژه 'محله ما' در مشهد
منبع:
مطالعات طراحی شهری ایران دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
101 - 124
حوزههای تخصصی:
طراحی شهری از پایین به بالا به عنوان رویکردی نوین در شهرسازی، به مشارکت مستقیم شهروندان در تصمیم گیری ها و تعریف پروژه های محلی می پردازد. پروژه "محله ما" در مشهد به عنوان نمونه ای اجراشده از این رویکرد، باهدف افزایش تعامل شهروندان و بهبود عملکرد مدیریت شهری از طریق نظرسنجی ها و جلسات استماع عمومی اجرا شد. این مقاله به بررسی چالش ها و فرصت های اجرای این پروژه در یک محیط اجتماعی - سیاسی متمرکز می پردازد. موانعی از جمله مقاومت اولیه مدیران شهرداری، نگرانی های اجرایی درباره عملی بودن پروژه های پیشنهادی مردم، و تنوع نیازهای جمعیت های مختلف در طول این پروژه مشاهده شد. بااین حال، به کمک حمایت مداوم مدیران فرهنگی و شورای شهر و استفاده از استراتژی های ارتباطی کارآمد، پروژه توانست تا حدودی به موفقیت دست یابد. از سوی دیگر، فرصت هایی همچون افزایش اعتماد عمومی، بهبود همکاری میان شهروندان و مسئولین محلی و بهبود زیست پذیری محلات از نتایج قابل توجه این رویکرد مشارکتی بود. این پژوهش با تحلیل داده های کیفی جمع آوری شده از مصاحبه ها و پرسش نامه های شهروندان، کارشناسان و گروه های تسهیلگر، به ارائه درس هایی برای سایر شهرها و مناطقی که قصد اجرای مدل های مشابه را دارند، می پردازد. یافته ها نشان می دهد که با ایجاد ساختارهای مشارکتی مناسب، حتی در محیط های متمرکز، می توان به بهبود برنامه ریزی شهری و توسعه پایدار دست یافت.
شوراهای اقتصادی شهروندی؛ ابزار مردمی سازی حق های اقتصادی شهروندان (نگاهی به تجربه انگلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حقوق تطبیقی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
70 - 100
حوزههای تخصصی:
کسانی که تحت تأثیر آثار منفی تصمیمات اقتصادی هستند، اغلب کسانی هستند که کمترین قدرت و توانایی را برای تأثیرگذاری بر آن دارند. مطابق آخرین گزارش مرکز پژوهش های مجلس در ایران، درصد جمعیت زیر خط فقر مطلق در کشور در سال ۱۴۰۰ برابر 4/30 درصد بوده است. در حالی که دو موضوع فقر و نبودِ مشارکت شهروندان در اقتصاد از هم متمایز هستند، بسیاری بر این نظرند که محرومیت اقتصادی با ناتوانی در دسترسی، نفوذ و تعامل با اقتصاد تداوم می یابد. نویسندگان در این مقاله که به روشی تحلیلی-توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است به این نتیجه رسیده اند که دموکراتیک سازی اقتصاد از جمله راه های برون رفت از چرخه معیوبِ استمرار فقر است و بدین منظور تشکیل شوراهای اقتصادی شهروندی و عینیت بخشی به آن در چهارچوب قانون می تواند اثرگذار باشد. تشکیل این شوراها می تواند منتهی به تقویت توانایی شهروندان برای اثرگذاری بر سیاست های اقتصادی ملی و محلی و تقویت مشروعیت و اعتبار سیاست گذاری اقتصادی گردد. در کارآمدنمودن فعالیت این شوراها، وجود منابعی برای توانمندسازی شوراها، مانند اعطای حقوق سیاسی و قانونی به آن ها، تخصیص بودجه و فراهم سازی ظرفیت اجتماعی مورد نیاز برای ایجاد شبکه های گسترده تر مشورتی ضروری است.
تحلیل محرک های کلیدی اثرگذار بر مشارکت شهروندان در حفاظت از محیط زیست شهری با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: شهرکرد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مشارکت شهروندی یکی از عوامل اساسی در موفقیت طرح های شهری است وسیله ای است برای دستیابی به اهداف توسعه انسانی و یک ارزش مستقل در توسعه جوامع شهری به حساب می آید. میزان مشارکت شهروندان بستگی به عوامل و متغیرهای گوناگونی ازجمله بنیان های اجتماعی، آگاهی شهروندی، رضایت شهروندان و ... دارد. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی محرک های اثرگذار بر مشارکت شهروندان در حفاظت از محیط زیست شهری در شهرکرد است. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و ازنظر روش شناسی توصیفی_تحلیلی است به نحوی که ابتدا با روش دلفی عوامل شناسایی و پس از اعتبار بخشی آن توسط کارشناسان در قالب پرسشنامه میک مک مورد ارزیابی قرارگرفته است و برای این کار از روش های اعتبارسنجی در تطبیق داده ها با رویکرد آینده پژوهی توسط خبرگان و کارشناسان شهری کمک گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که از بین شاخص های ۲۳ گانه، توجه به فرهنگ سازی و افزایش آگاهی شهروندان در حفظ محیط زیست (رضایت عمومی جامعه، افزایش آگاهی های عمومی، کاهش تضادهای بین رشد اقتصادی و امنیت زیست محیطی، انتشار فرهنگ حفظ محیط زیست و...) و توجه به موضوع مشورت و مشارکت شهروندان در حفظ محیط زیست (اطلاع رسانی به مردم، استقبال شهرداری از مشارکت، ارائه پیشنهادها و نظرات به مدیران شهری، مدنظر قرارداد افکار عمومی و...) به عنوان محرک کلیدی در اولویت قرار گرفت و پس از آن برخورداری از دانش محیط زیستی، اطلاع از مفهوم توسعه پایدار، حقوق محیط زیست، مکان یابی صنایع و استاندارهای زیست محیطی، افزایش آگاهی های محیط زیستی شهروندان از طریق رسانه ها (آگاهی از وظایف و حقوق خود در قبال محیط زیست، آگاهی از وظایف و حقوق محیط زیست، ارتقای کیفیت محیطی، تقویت اخلاق زیست محیطی و...) و توجه به موضوع حفاظت و استفاده پایدار از منابع در شهرها (کاهش مداخلات انسانی مخرب، حفظ منافع نسل های آینده، آسیب شناسی برنامه های توسعه و...) می تواند بستری مناسب برای ارتقای مشارکت شهروندان در حفاظت از محیط زیست شهری شهرکرد فراهم نماید.