مطالب مرتبط با کلیدواژه

مفهوم


۱۰۱.

واکاوی تحلیلی دلالات قرینه امتنان با تکیه بر چیستی و ویژگی های آن(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ‌امتنان قرینه اباء از تخصیص مفهوم نسخ تخصص

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۱۵
قرینه امتنان در موارد پرشماری در فهم متون دینی به کار گرفته شده است؛ با این وجود دلالت های این قرینه و نیز تحلیلی از چگونگی این دلالت ها، مورد بررسی مستقل قرار نگرفته است. مقاله حاضر به استقصاء و دسته بندی این دلا لت ها پرداخته است و با توجه به چیستی و ویژگی های امتنان به بررسی تحلیلی این دلالت ها اقدام کرده است. بر این اساس خطاب امتنانی، خطابی است که به ذکر نعمت از جهت نعمت بودن آن و به جهت اظهار نعمت القاء می شود. از ویژگی های این خطاب امتنانی بودن افراد آن، تمامیت در بیان و متعارف بودن مورد امتنان است که در سایه این ویژگی ها دلالاتی نظیر اثبات عمومیت، اباء از تخصیص، ترجیح تخصص در دوران بین تخصیص و تخصص، بیان حکم شرعی، مفهوم و نیز نسخ ناپذیری را به دنبال دارد.
۱۰۲.

رابطه حقیقت علم با حقیقت اراده از منظر صدرالمتألهین و علامه مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: علم اراده مفهوم حقیقت تشکیک صدرالمتألهین علامه مصباح یزدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۳۵
صدرالمتألهین بین «مفهوم»، «حقیقت نفس الامری» و «حقیقت عینی» تمایز می گذارد و معتقد است یک حقیقت می تواند به صورت های مختلف محقق شود؛ چنان که چند حقیقت می توانند در یک موطن به یک وجود و در موطن دیگر جداگانه محقق شوند. ایشان حقایق علم و اراده را ساری در کل هستی می شمارد و معتقد است امکان ندارد وجودی مطلقا فاقد علم و اراده باشد، هرچند ممکن است مراتبی از وجود و علم و اراده جداگانه محقق شوند. اما علامه مصباح نه تمایز سه حدیِ «مفهوم»، «حقیقت نفس الامری» و «حقیقت عینی» را می پذیرد، نه اجتماع چند حقیقت نفس الامری در یک وجود را و نه وحدتِ شخصی یک حقیقت و تکثر تعینات آن در مراتب و مواطن مختلف را. ایشان در بحث علم و اراده نیز نه اجتماع آنها در یک وجود را برمی تابد و نه وحدت حقایق آنها در عین تکثر تعینات شان را.«سؤال اصلی» این تحقیق درباره نوع رابطه علم و اراده است و «هدف» از این تحقیق، شناخت اراده و مقومات آن به عنوان یکی از شئون انسان شناسی است. ما در این پژوهش با «روش» تحلیلی، توصیفی و مقایسه ای به این «نتیجه» رسیده ایم که باوجود اختلاف مبانی، هر دو حکیم می پذیرند که نوعی علم، تلازم ضروری و غیر قابل انفکاک با نوعی اراده دارد.
۱۰۳.

تفسیری از نظام دانش به مثابه بسط تاریخی «مفهوم» بر اساس پیشگفتار پدیدارشناسی روح(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظام دانش هگل مفهوم شکاکیت نخبه گرایی شی فی نفسه پدیدارشناسی روح

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۵۷
در اندیشه هگل دانش به عنوان یک نظام توصیف می شود. هگل همانند کانت بنیاد نظام دانش را بر مفهوم مبتنی می سازد و معتقد است آگاهی به عنوان یک کل تنها در سایه مفهوم قابل توضیح است. او ازاین جهت، در مقابل ایدئالیسم نخبه گرای فیشته و شلینگ قرار می گیرد که معتقد بودند نظام علم را تنها بر پایه شهود عقلانی می توان توضیح داد. حال سؤال این است هگل چگونه با توجه به مناسبات مفهوم، می کوشد از توضیح استعلایی کانت، فیشته و حتی شلینگ گذر کند و تفسیری انضمامی از نظام علم ارائه دهد؟ برای پاسخ به این سؤال نگارنده با توسل به روش توصیفی و تحلیلی ابتدا ذات وساطت پذیر مفهوم را در اندیشه هگل آشکار می کند و سپس به واسطه نقد تصور سوبژکتیو از مفهوم که کانت و فیشته به آن باور داشتند مفهوم را با شی فی نفسه ارتباط می دهد و به این طریق شأن هستی شناختی مفهوم را در پدیدارشناسی روح هگل آشکار می کند. در نگاه هگل مفهوم امر سیالی است که از مرحله انتزاعی جوهر در ابتدای تاریخ آگاهی شروع به حرکت می کند و به واسطه تکامل خود در فرایند پیچیده دیالکتیکی از مرحله انتزاعی جوهر به مرحله بالفعل سوژه حرکت می کند. مفهوم با این سیر از جوهر انتزاعی به سوژه بالفعل، آگاهی را از ابژه به سوژه گذر می دهد و با ایجاد نظم درونی میان سوژه و ابژه، مطلق را به عنوان بنیاد سوژه و ابژه محقق می سازد و به این ترتیب کل و نظام دانش را تعین می بخشد.
۱۰۴.

تمایز اولیات با داده های هوش مصنوعی با تکیه بر مبانی فلسفی علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اولیات مفهوم دلالت حکایت هوش مصنوعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۳۴
After adopting a fundamental approach in epistemology, one important issue is to explain why basic and self-evident propositions are true. From among self-evident propositions, the first (analytical) theorems are of special importance. Referring to many problems and contrary to the approach attributed to the early philosophers, Allameh Misbah Yazdi does not embrace the possibility that first theorems should imitate the external instances and instead seeks for their referents in the relations between concepts in the mind. Despite mind's intuitive dominance over relations between the concepts in the first theorems and the fact that its explanation for the criterion of the truth of first theorems is provided through reference to the present knowledge, this theory still faces an important question. Assuming that first theorems indicate the relation between the concepts in the mind, how can these mental correlations be considered as a criterion for the identity of instances outside? How can we leave out mind's structure and intervention in the process of establishing such relations? How can we be sure that if our mind were created otherwise or if a different structure was defined for it like the artificial intelligence, it would not consider other propositions as first theorems? It goes without saying that the lack of a proper answer to the above question leads to relativism in the foundations of human knowledge and then to relativism in all sciences. In their article and through a descriptive method, the authors intend to first explain the foundation of Allameh Misbah Yazdi on how concepts express something and then their difference from how artificial intelligence data signify things. They then provide an appropriate answer to the aforementioned question through the analytical method.
۱۰۵.

نقش فطرت در معرفت بخشی از دیدگاه دکارت و آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مفهوم عقل فطرت قوه مفاهیم فطری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۹۰
وجود فطرت در انسان و نقش آن در معرفت بخشی و رفتاری مورد گفتگو قرار گرفته است. برخی دانشمندان وجود آن را مسلم گرفته و درباره گستره و چگونگی آن سخن گفته اند در برابر برخی به انکار آن پرداخته اند. در میان دانشمندان اسلامی وجود فطرت تقریباً قطعی تلقی شده است و سخن به سوی حوزه نفوذ و چگونگی تاثیرگذاری آن نشانه رفته است. در میان دانشمندان غربی دکارت بر جایگاه و نقش مفاهیم فطری در معرفت بخشی و گستره آن تاکید تام دارد. در یک مقایسه اجمالی میان آنچه این دو فیلسوف گفته اند به تفاوت ها و احیاناً اشتراکات آنها پی می بریم. از نگاه دکارت انسان وجود خداوند و انسان و طبیعت را به گونه ای روشن و متمایز که ویژگی مفاهیم فطری است درک می کند. از نظر آیت الله جوادی نیزفطرت انسان وجود خداوند و صفاتش همچون توحید و نبوت و معاد و به طور کلی اصول اعتقادی و اخلاقی و حتی رفتاری را می شناسد. به هر دو فیلسوف اعتراض شده که ما این مفاهیم فطری را در آغاز حیات خویش نمی یابیم. جوادی با پذیرش فقدان مفاهیم فطری در آغاز آفرینش انسان این نوع معرفت را بر اساس وجود فطرت و نفس مجرد انسان به گونه شهودی می دانند اما دکارت بدون تاکید بر معرفت شهودی و صرفا یاد کردن از شهود عقلی این مفاهیم فطری را در آغاز آفرینش انسان موجود می دانند ولی به صورت نهفته که با پیدایش زمینه ظهور آشکار شده و عقل آنها را کشف می کند.
۱۰۶.

الگوی تحلیل معرفت شناختیِ مفاهیم؛ بررسی موردی در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه علوم معرفت شناسی مفهوم تحلیل مفاهیم مصداق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۷۳
هدف: در فلسفه و علوم، مفاهیم بسیاری مانند «وجود»، «جوهر»، «خدا»، «انسان»، «حرکت»، «اتم»، «عدد»، «خیر»، «زیبایی»، «حق»، «جامعه»، «طبقه»، «سود»، «عدالت»، «سازمان»، «راهبرد» و مانند آن استعمال می شود و تحلیل مفاهیم از مهم ترین وظایف فلسفه های علوم است. اما این وظیفه در چارچوب سنت فلسفه اسلامی و به ویژه حکمت نوصدرایی چگونه است؟ هدف این مقاله ایضاح معنای تحلیل معرفت شناختی مفاهیم با استفاده از بررسی رهیافت مواجهه فیلسوفان مسلمان در تحلیل و گونه شناسی مفاهیم است. روش: این تحقیق مطالعه ای موردی است که با نگاهی مرتبه دوم یک مسئله فلسفی، چیستی معقولات ثانیه را بررسی می کند و الگوی به کار رفته را تشریح می کند. یافته ها: این مطالعه مرتبه دوم نشان می دهد که فیلسوفان مسلمان در تحلیل معرفت شناختی مفاهیم به دنبال تشخیص و تبیین این امر هستند که هر سنخ از مفهوم، از چه سطح یا مرتبه ای از واقع حکایت می کند، در عمل، این کار به واسطه مشاهده مثالهای نقض تقسیم بندی های قبلی و تلاش برای توضیح فلسفی مثالهای جدید صورت می گیرد. نتیجه گیری: این تحلیل در تبیین اینکه هر سنخِ مفاهیم از چه منابعی قابل حصول است و حکایتگری آن بر اساس چه معیارهایی قابل ارزیابی است، به کار می آید و می تواند الگویی برای نحوه تحلیل معرفت شناختی مفاهیم در فلسفه اسلامی علوم در اختیار ما قرار دهد.
۱۰۷.

مفهوم در پدیدارشناسی روح هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مفهوم شئ فی نفسه وحدت ادراک نفسانی دانش مطلق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹ تعداد دانلود : ۱۵۵
هگل در پدیدارشناسی روح می کوشد این دعوی خود را به روشنی تبیین کند که آن چه او آن را نظام علم می خواند تنها می بایست از طریق «زندگی مفهوم» سامان پیدا کند. در این مقاله تلاش خواهیم کرد نشان دهیم که اولاً هگل در پدیدارشناسی روح چه نقشی برای مفهوم قائل است، ثانیاً کاربست این واژه در این کتاب را بررسی کرده و از این خواهیم گفت که هگل در آن چه معانی ای از این واژه مراد می کند، ثالثاً این مسئله را بررسی خواهیم کرد که مفهوم مورد نظر او چگونه از حدودی که کانت برای مفهوم قائل است برمی گذرد و در پایان با اشاره به تفاسیر پیپین، هولگیت و استرن، تلاش خواهیم کرد نشان دهیم که بر خلاف تصورات غالب در هگل پژوهی معاصر، آن چه در بخش دانش مطلق پدیدارشناسی روح روی می دهد، نه چنان که هولگیت می پندارد بی بنیان شدن یقین آگاهی به خود است و نه حتی به اطلاق رسیدن آگاهی، بلکه در این بخش، این مفهوم است که به اطلاق می رسد.
۱۰۸.

فهم جایگاه بنیادین استعاره در فلسفه از راه تأمل در معانی مختلف "استعارۀ رادیکال" در فلسفۀ ارنست کاسیرر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاسیرر استعاره رادیکال کل و جزء مفهوم استعاره متاباسیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۸۱
در بخش نخست این مقاله از زمینه تاریخی و فلسفی طرح استعاره پرسش می شود. این زمینه با طرح تقابل دو زمینه پر رنگ می شود: تقابل سازواری استعاره و فلسفه در ارسطو و ناسازواری فلسفه (به ویژه فلسفه کانت) و سوررئالیسم در دوران مدرن. مفهوم استعاره رادیکال می کوشد این ناسازواری را به سازواری برساند. کاسیرر با طرح استعاره رادیکال متافیزیک، متافوریک و متاباسیس را کنار یکدیگر قرار می دهد. متافیزیک حاصل متافوریکی است که خود برآمده از ارتکاب به متاباسیس، یعنی گذشتن از حد یک جنس به جنس دیگر است. این متافیزیک، متافیزیکی است که همان وجود روزمره پیش رو را وجودی الوهی تلقی می کند. برای الوهی دیدن جهان باید جهش کرد و طفره رفت، همچنان که درست در سوررئالیسم جهش می کنیم و طفره می رویم. از این رو توجه به اصل لایب نیستی طبیعت دچار طفره نمی شود، سرنخ ما در این بحث است. استعاره های ارسطو مبتنی بر مماثلت بودند و لذا اصل لایب نیتسی را برآور ده می ساختند. اما سوررئالیسم با استعاره های خود از این اصل تخطی می کند. کاسیرر برای حل این ناسازواری، استعاره رادیکال را درون پارادایم گشت کپرنیکی طرح می کند. ما از آن رو که در استعاره رادیکال از جزء به کل جهش می کنیم، و خود کل را در خود جزء می بینیم، همواره گشوده به کل هستیم و این بدان سبب ممکن است که زبان گزاف کار درون فرهنگ استعاره های رادیکال می سازد و این استعاره ها خود، مقوله ها را می آفرینند و هستی را در چشم اندازی برای ما گرد می آورند. سنجه این چشم اندازها در خود آنهاست. این مقاله با طرح دو معنا از واژه رادیکال: یعنی«رادیکال به مثابه بنیادین» و «رادیکال به مثابه کاملاً مباین» این بحث را پیش می برد.
۱۰۹.

بررسی انتقادی تقریر فیاضی از نظریه وجود ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: وجود ذهنی علم حصولی مفهوم اصالت وجود فیاضی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۴۰
از میان تقریرهای نظریه وجود ذهنی، تنها اندکی از آنها به مغایرت وجودی علم حصولی و وجود ذهنی حکم کرده اند؛ تقریر غلامرضا فیاضی جدیدترین آنهاست. او معتقد است نظریه اتحاد عاقل و معقول مقتضی تمایز هستی شناختی علم حصولی و وجود ذهنی است. از پیامدهای این تقریر، بازسازی نظریه شبح محاکی و جایگزین کردن مطابقت حکایی به جای مطابقت ماهوی در تقریر مشهور است. فیاضی از دو راه بر تمایز هستی شناختی علم حصولی و وجود ذهنی استدلال کرده است: مشاهده حضوری و استدلال تضایف. این مقاله در هفت محور تقریر فیاضی از نظریه وجود ذهنی را تبیین کرده است. بررسی انتقادی این تقریر به این نتیجه انجامید که نه نظریه اتحاد عالم و معلوم اقتضا دارد تا علم حصولی از لحاظ هستی شناختی غیر از صورت ذهنی باشد و نه درون نگری حضوری؛ دلیل تضایف نیز این مغایرت وجودی را اثبات می کنند. همچنین این نتیجه به دست آمد که جایگزین کردن مطابقت حکایی به جای مطابقت ماهوی صحیح نیست؛ زیرا فاقد ملاک لازم برای تبیین حکایت و مطابقت ذهن و عین است.
۱۱۰.

اثر نقل به معنا بر علاج تعارض ادله(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: نقل به معنا استصحاب تعارض ادله مطلق عام مفهوم منطوق افقه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۳۷
یکی از مباحث کلیدی در علوم حدیث، بحث نقل به معنا است. با توجه به این که نقل به معنا (مشروط به انتقال کامل معنای متعارف) جایز بوده و بسیاری از احادیث معصومان: عملاً نقل به معنا شده اند و در مواقع شک نیز، اصل عملی برای احراز الفاظ معصومان: وجود ندارد، ناگزیریم که به اثرات نقل به معنا بر استنباط حکم شرعی اثر بپردازیم و مهم ترین مدخل تأثیرات آن بر استنباط حکم شرعی، تأثیراتی است که بر گزاره های اصولی تحمیل می کند. پیش از این به برخی از اثرات وقوع نقل به معنا پرداخته شده ولی ناظر به مباحث علم اصول نبوده است و حتی تأثیراتی که بر تعارض روایت دارد نیز با نگاه اصولی بیان نشده است. از این رو، به هدف تصحیح روش و اصول استنباط، به این سؤال پرداختیم که نقل به معنا در احادیث چه اثراتی بر مباحث علم اصول با تمرکز بر مبحث علاج تعارض، می گذارد. برای پاسخ به این سؤال از روش تحلیلی-توصیفی با اتّکاء به منابع کتاب خانه ای بهره جسته ایم و حاصل آن شد که بسیاری از بحث هایی که ذیل مبحث تعارض ادله مطرح می شود نیازمند بازنگری اند؛ بحث هایی مثل تعارض اظهر و ظاهر(اعم از تعارض عام و مطلق و تعارض منطوق و مفهوم)، تعارض استصحابین، تعارض دو روایتی که راویِ یکی از آن دو افقه است.