مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
مدیریت منابع آب
علیرغم اینکه استان گیلان در مقایسه با سایر استان های کشور بیشترین میزان بارش را دریافت می کند ولی بهره برداری از آب کشاورزی در این استان همیشه با مسائلی روبرو بوده است که در اکثر موارد این مشکل به صورت کمبود آب نمایان می شود. به نظر می رسد که این مشکل در اکثر موارد بیش از اینکه ناشی از کمبود آب باشد ناشی از نوع مدیریت اعمال شده بر منابع آب کشاورزی استان است.
نظر به مشکلات موجود، امکان سنجی مدیریت منابع آب کشاورزی استان گیلان در اراضی آبخور سد منجیل برای غلبه به برخی مشکلات مورد توجه قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده و برای بدست آوردن اطلاعات مورد نیاز، علاوه بر مطالعات اسنادی، پژوهش میدانی نیز صورت گرفته است. انتخاب نمونه ها به صورت سهمیه ای تصادفی بوده است.برای دستیابی به هدف اصلی تحقیق، شرایط مختلف از نظر محیط طبیعی، زیر ساخت ها و مسایل اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج زیر حاصل شد:
محیط طبیعی و بخصوص توپوگرافی با توجه به جلگه ای بودن، محدودیت خاصی را بوجود نمی آورد و فقط شیب بسیار کم و در مواردی صفر، گاه انتقال آب را با مشکل مواجه می سازد.
شرایط اجتماعی برای مدیریت منابع آب به طور نسبی مناسب تشخیص داده شد به طوری که در 71 درصد موارد بر حس همکاری مردم در امور مشارکتی تأکید شده است.
در شرایط فعلی، بستر و زیر ساخت برای عملیاتی کردن موفقیت آمیز مدیریت مردمی منابع آب مناسب نیست و لازم است تجهیزات مربوط به انتقال و اندازه گیری آب، تکمیل شوند.
جایگاه توانمند سازی روستاییان در بهبود مدیریت منابع آب(مقاله علمی وزارت علوم)
نماگرهای وضعیت منابع و مصرف آب در بخش کشاوری، بیانگر عدم تعادل بین عرضه و تقاضای آب است. به واسطه توانمندسازی، روستاییان بر فعالیت هایشان تسلط بیشتری پیدا می کنند و با کسب قدرت بالا، کنترل بر منابع آب، ظرفیت سازی و مشارکت فعال، قادرند مسیر فعالیتشان را به درستی هدایت کنند. پژوهش حاضر به منظورِ مطالعه جایگاه توانمند سازی روستاییان در مدیریت منابع آب و شناخت شاخصهای موثر در توانمندسازی جهتِ مدیریتِ پایدار منابع آب و گروه بندی دهستان های شهرستان بر اساس شاخص های توانمندی در مدیریت آب صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش، روستائیانِ شهرستان پاکدشت می باشد که حجم نمونه 381 نفر بدست آمد و به صورت تصادفی ساده توزیع گردید و از ابزار پرسشنامه جهتِ جمع آوری داده ها استفاده شد. نتیجه بررسی میانگین رتبه متغیرها نشان دادکه میانگین تمام رتبه ها بالاتر از حدمتوسط می باشدکه نشان دهنده وضعیت مطلوب شاخصهای تحقیق در بین پاسخگویان است. نتیجه آزمون t تک نمونه ای نیز معنی داری میانگین متغیرها را تایید کرد. به منظور رتبه بندی مولفه ها از ضریب تغییرات استفاده شد که شاخص کاهش مهاجرت رتبه اول و افزایش عملکرد تولید مزارع ، باغات و گلخانه ها رتبه آخر را کسب کردند. به منظور گروه بندی اثر توانمند سازی بر شاخصها از تکنیک نقطه شکست با استفاده اعداد ضریب تغییرات استفاده شد و در نهایت دهستان ها بر اساس میزان همگنی در مدیریت منابع آب با استفاده از تحلیل خوشه ای، گروه بندی شدند.
تحلیل و ارزیابی شاخص امنیت آب (WSI) در حوزه آبخیز دشت نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
116 - 135
حوزههای تخصصی:
ناکامی و ناکارآمدی سیاست های گذشته مدیریت منابع آب موجب شده تا حرکتی برای بازنگری، آسیب شناسی و یافتن راه هایی برای افزایش کارایی مدیریت منابع آب و به دنبال آن افزایش امنیت آب آغاز گردد. ازآنجاکه عوامل زیادی بر امنیت آب تأثیرگذار است، شناخت این عوامل می تواند در ارتقای عملکرد مدیریت پایای منابع آب تأثیرگذار باشد. ازاین رو هدف از این پژوهش، تعیین شاخص امنیت آب (WSI) با کمک چهارچوب ارزیابی وضعیت امنیت آب در مقیاس حوزه آبخیز به منظور تجزیه وتحلیل جامع مسئله بحران آب و پیامدهای ناشی از این کم آبی در حوزه آبخیز دشت نیشابور است. جامعه آماری موردمطالعه 125 نفر از کشاورزان حوزه است که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعیین و با روش نمونه گیری تصادفی با افراد مصاحبه گردید. همچنین پرسش نامه های عامل نهادی نیز با روش نمونه گیری گلوله برفی از کارشناسان سازمان های مرتبط با آب تکمیل گردید. نتایج نشان می دهد در بین 5 معیار اصلی شناسایی شده جهت ارزیابی امنیت آب، معیار اقتصاد آب در طول 3 دوره آماری موردمطالعه (1390-1391، 1395-1396 و 1398-1399) روند افزایشی داشته و در سال آبی 1398-1399 بیشترین مقدار را به خود اختصاص داده است. اما به طورکلی روند وضعیت امنیت آب کلی در حوزه آبخیز دشت نیشابور طی 10 سال گذشته روند کاهشی داشته و در وضعیت ضعیف قرار دارد. بنابراین، در صورت توجه سازمان های دست اندرکار در مدیریت منابع آب به معیارهای اثرگذار بر مفهوم امنیت آب، با بهره گیری و پیاده سازی چهارچوب ارائه شده در این پژوهش، می توان با آسیب شناسی صحیح و به موقع، ارتقای ظرفیت سازگاری و تدوین برنامه های عملیاتی مؤثر، به مدیریت پایاتر و جامع منابع آب در حوزه های آبخیز کشور دست یافت.
تغییرات در تراز تجارت آب مجازی ایران: یک تحلیل تجزیه ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدل سازی اقتصادی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
27 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تعیین تغییرات در تراز تجارت آب مجازی ایران است. بدین منظور، با استفاده از داده-ستانده در دوره زمانی 1390 و 1395 بررسی شد. نتایج نشان داد. علی رغم مثبت بودن تراز تجاری در این سال ها، تجارت بین الملل سبب ورود آب مجازی به کشور شده است. با این حال، هم ارزش تراز تجاری محصولات و هم تراز تجارت آب مجازی سال 1395 در مقایسه با سال 1390 کاهش یافته است. در مجموع، علی رغم افزایش واردات آب مجازی به دلیل کاهش تحرک آفرینی محصولات نهایی و تغییر در سهم صادرات و واردات در تراز تجارت خارجی؛ تغییرات در تراز تجاری، شدت مصرف مستقیم آب، ساختار تولید و ساختار کالاهای مبادله شده به ترتیب بیشترین سهم را در کاهش واردات آب مجازی در تجارت خارجی ایران داشته اند.
نقش حسابداران در مدیریت منابع آب با تأکید بر تغییرات اقلیمی: تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت کارآمد منابع آبی یکی از دغدغه های اساسی جوامع بشری امروزی بوده است؛ به طوری که تغییرات اقلیمی نیز اهمیت این موضوع را دوچندان کرده است. همانند بسیاری از کارشناسان رشته های مختلف، حسابداران نیز می توانند در تحقق این هدف مؤثر واقع شوند. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش حسابداران در مدیریت منابع آب با تأکید بر اثرات اقلیمی، آن هم به روش تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی است. پژوهش حاضر ازنظر نوع پژوهش، کاربردی، براساس مسیر، توصیفی ، براساس زمان ، مقطعی و براساس اجرا میدانی است. نوع و روش پژوهش در این تحقیق، توصیفی است . جامعه آماری پژوهش شامل حسابداران شاغل به کار در شرکت های تولیدی بود. حجم نمونه آماری 224 نفر است. داده های مورد نیاز ازطریق پرسشنامه گردآوری شده اند. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و ازطریق نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و Amos نسخه 24 انجام شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند حسابداران می توانند ازطریق ارائه اطلاعات کمّی و ریالی در پنج حوزه عرضه آب، تقاضای آب، تغییرات اقلیمی، حسابداری منابع آب، حسابرسی و نظارت بر منابع آبی در مدیریت منابع آب مشارکت کنند. یافته های این پژوهش نشان می دهند هرچه دانش و تجربه حسابداران نسبت به هر یک از حوزه های مذکور افزایش می یابد، انتظار می رود مشارکت آنان در مدیریت منابع آب نیز افزایش یابد. در کل، حسابداران ازطریق تهیه گزارشات مقتضی و به موقع و همچنین، ارائه تحلیل های دقیق می توانند بر دیدگاه مدیران و سیاست گذاران نسبت به بحران آب و تغییرات اقلیمی اثر مثبت داشته باشند.
میراث فرهنگی به مثابه پدیده اجتماعی: رویکردی نو در مطالعات تاریخی فرهنگی پروژه های سدسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
109 - 125
حوزههای تخصصی:
توسعه در جهان امروز بر پایه حفظ ثروت های اجتماعی و زیست محیطی پیش می رود تا نیازهای زمان حال را بدون به خطر انداختن امکانات و آسایش نسل های آینده برطرف سازد. این طرز نگرش برخاسته از فرهنگ پایداری است که مفهوم توسعه پایدار مبتنی بر سه رکن پایداری اقتصادی، اجتماعی و محیطی را شکل داده است. حفظ میراث فرهنگی در توسعه پایدار نقش مهمی دارد، زیرا نه تنها به حفظ هویت فرهنگی، تقویت ملی گرایی، پیوند بین نسل ها و معنابخشی به حیات اجتماعی کمک می کند، بلکه منافع اقتصادی نیز به همراه دارد که می تواند جوامع محلی را منتفع سازد. پروژه های توسعه ای، به طور خاص طرح های مدیریت منابع آب، مانند احداث سد و شبکه های آبیاری و زهکشی، در صورت بی توجهی به میراث فرهنگی، یک تهدید جدی برای این ثروت ملی محسوب می شوند که با مسئولیت پذیری اجتماعی شرکتی می توان تا اندازه زیادی آن را خنثی کرد. این مقاله به بررسی اهمیت مسئولیت پذیری اجتماعی در پروژه های مدیریت منابع آب به منظور حفاظت از میراث فرهنگی می پردازد، زیرا تجارب موجود نشان می دهد، عموماً این موضوع در مطالعات اجتماعی مرتبط با طرح های مذکور مغفول مانده است.
گونه شناسی چاه و قنات در فارس دوران ساسانی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۲)
336 - 350
حوزههای تخصصی:
آثار به جای مانده از نظام های مدیریتی انتقال آب برای شهرنشینی و در مقیاسی گسترده تر کشاورزی، نشان از اهمیت آب برای دولت ها و ساکنان فلات ایران دارد. در این سرزمین خشک و نیمه خشک، آبِ دائمی که بتواند در یک مدت زمان طولانی معضل آب را برای مصارف شهری و کشاورزی حل کند، اندک است. به نظر می رسد فنّاوری استفاده از قنات در مناطق خشک و پرآب، بهترین راه حل برای مبارزه با کم آبی و عبور از پستی و بلندی های زمین های هم جوار بوده است. گونه شناسی این فنّاوری در دوران ساسانی و اسلامی در ناحیه فارس از اهداف پژوهش حاضر است. اینکه تدابیر ساسانیان در خصوص تأمین و نظام مدیریت آب ازطریق حفر چاه و قنات، چگونه بوده است؟ با تغییر نظام سیاسی و دینی، پس از ورود اسلام به ایران، چه تغییراتی در مدیریت نظام انتقال آب به وسیله چاه و قنات به وجود آمد؟ مسائلی است که پژوهش حاضر در پی پاسخ به آن ها است. پژوهش پیش رو با رویکردی تاریخی – تطبیقی- تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای – میدانی به شیوه شناسی حفر چاه و قنات در دوران ساسانی و اسلامی می پردازد. ساسانیان برای آب و مدیریت آن توسط قنات ارزش فراوانی قائل بوده و از شیوه به خصوص خود در احداث آن بهره برده اند و با ورود اسلام به ایران این فنّاوری به شیوه دیگر، به حیات خود ادامه داده است.
طراحی الگوی سیاست گذاری منابع آبی کشور با رویکرد شناسایی آسیب ها و ارائه راهبردهایی جهت ارتقای بهره وری صنعت آب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۹
23 - 72
حوزههای تخصصی:
بحران آب یکی از مهم ترین مسائل آینده ایران است که امکان سکونت در بسیاری از زیستگاه های انسانی و جانوری را تهدید می کند. این بحران بیش از آنکه نتیجه کمبود منابع آبی باشد، نتیجه حکمرانی نامطلوب آب در ایران است که امروز آن را به مرز هشدار رسانده است. هدف تحقیق حاضر، طراحی الگوی سیاست گذاری منابع آبی کشور به منظورارتقای بهره وری این صنعت در کشور می باشد. این پژوهش از بعد هدف اکتشافی، از بعد مخاطب بنیادی و در زمره تحقیقات آمیخته است. در مرحله کیفی تحقیق حاضر، از روش تحلیل تم و در مرحله کمی از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. در مرحله کیفی، جهت طراحی الگوی تحقیق، با 19 نفر از متخصصان و کارشناسان باتجربه بخش آب کشور که به صورت هدفمند انتخاب شدند مصاحبه به عمل آمد. براساس یافته ها، 3 شکاف حاکمیتی، سیاست گذاری و عملیاتی شناسایی گردید. همچنین 10 راهبرد برای حکمرانی آب شناسایی شدند. در مرحله کمی نیز، برای اعتبارسنجی الگوی تحقیق، از 189 نفر از مدیران و متخصصان وزارت نیرو با پرسشنامه محقق ساخته نظرخواهی شد که حجم نمونه با فرمول کوکران محاسبه گردید و روش نمونه گیری نیز از نوع تصادفی ساده بود. داده های حاصل با روش مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نهایتا، نتایج تحقیق نشان داد که بهره گیری از الگوی مطلوب حکمرانی در سیاست گذاری مدیریت منابع آب می تواند اثربخش باشد و نتایج ارزشمندی در راستای ارتقای بهره وری صنعت آب کشور ایجاد کند.
تبیین جایگاه امنیت غذایی در مناسبات آبی ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت غذایی یکی از مولفه های مهم در روابط میان کشورها شده و در رابطه با تاثیر آن در مناسبات هیدروپلیتیک میان کشورها مطالعات مختلفی انجام شده است. این نوشتار با هدف واکاوی نقش امنیت غذایی و تحلیل تاثیر آن در روابط میان کشورها به دنبال پاسخ به این پرسش است که امنیت غذایی و منابع آب در روابط میان ایران و عراق چه تاثیری دارند؟ استدلال فرضیه پژوهش بر آن است که امنیت غذایی یکی از متغیرهای راهبردی در مناسبات هیدروپلیتیک میان دو کشور است. بدین منظور با رویکرد ترکیبی از منابع کتابخانه ای، اسناد و روش دلفی متمرکز بر مصاحبه های باز و نیمه ساختاریافته با متخصصان ایرانی و عراقی متغیرها شناسایی شده، سپس با روش تحلیل ساختاری و نرم افزار میک مک نتایج تحلیل و ارزیابی شده است. نتایج نشان می دهند پس از شناسایی و تحلیل ساختاری رابطه میان متغیرها، اهمیت منابع آبی برای امنیت غذایی یکی از متغیر های راهبردی و کلیدی به شمار می رود. روابط متقابل بیانگر آن است که امنیت غذایی با حوزه های مربوط به توسعه و امنیت در هر دو کشور توامان در ارتباط است و این نشان دهنده اهمیت بالای این جستار موضوعی در روابط بین دو کشور دارد.
ارزیابی ناهمگونی فضایی شاخص آشفتگی هیدرورسوب شناسی در زیرحوضه های سامیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
136 - 117
حوزههای تخصصی:
شاخص های بوم شناختی به ابزارهای مهمی برای ارزیابی و پایش منابع طبیعی تبدیل شده اند که درک رابطه بین فعالیت های زیست شناسی و واکنش بوم شناختی برای ساختار آن ها ضروری است. از طرفی، فعالیت های انسانی از طریق تغییرات در تولید رسوب، انتقال و ذخیره سازی تأثیرات قابل توجهی بر تکامل چشم انداز دارند. لذا این امر در مدیریت جامع نگر حوضه ها و اکوسیستم های مختلف بایستی مورد توجه قرار گیرد. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی ناهمگونی فضایی شاخص آشفتگی هیدرورسوب شناسی (HSDI) در زیرحوضه های سامیان واقع در بخش مرکزی استان اردبیل انجام شد. بدین منظور، ابتدا عوامل انتقال رسوب (ST)، تنش هیدرولوژیکی (HS)، تغذیه آب زیرزمینی (Rec) و پتانسیل فرسایش خاک (SEP) برای 27 زیرحوضه مختلف مورد مطالعه محاسبه شد. در ادامه، وزن دهی این عوامل با استفاده از روش آنتروپی شانون صورت گرفت. سپس با استفاده از میانگین وزنی شاخص آشفتگی هیدرورسوب شناسی (HSDI) محاسبه و پهنه بندی شد. نتایج نشان داد که مقادیر متوسط، حداکثر و حداقل مقدار شاخص HSDI در حوضه سامیان به ترتیب برابر 17/10، 67/45 و 20/0 بوده است. هم چنین، طبق نتایج به ترتیب 67/87، 33/5، 32/5 و 68/1 درصد از مساحت حوضه در طبقات خیلی کم، کم، متوسط و زیاد از سطح آشفتگی دسته بندی شد. زیرحوضه 19 واقع در بخش شمالی، و زیرحوضه های 20 و 21 واقع در بخش مرکزی حوضه سامیان دارای بیش ترین آشفتگی هستند، لذا برای انجام اقدامات مدیریتی در اولویت قرار می گیرند. چارچوب پژوهش حاضر به عنوان ابزاری بالقوه برای حمایت از تصمیماتی که باید بر بهبود مدیریت منابع طبیعی متمرکز باشد، قابلیت کاربرد دارند.
تحلیل اثر احداث بندهای اصلاحی بر تغییرات منحنی تداوم جریان رودخانه زرچشمه، حوضه آبریز هونجان، استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
135 - 120
حوزههای تخصصی:
احداث سدها می تواند باعث ایجاد تغییرات در رژیم هیدرولوژیکی رودخانه شود. به منظور تنظیم جریان های زیست محیطی مدیریت شده درک تأثیرات بالقوه ساختارهای آبی بر رژیم های هیدرولوژیکی رودخانه ضروری است. در پژوهش حاضر، برای بررسی تغییرات متوسط ماهانه دبی و منحنی تداوم جریان با استفاده از نرم افزار IHA نسخه 7.1.، از آمار ایستگاه هیدرومتری تنگ اسفرجان در خروجی حوضه هونجان (استان اصفهان) استفاده شد. مقدار جریان ماهانه در دوره بعد از احداث بندهای اصلاحی نسبت به دوره قبل از احداث بندها کاهش داشته است. همچنین منحنی تداوم جریان در تمام فصل ها قبل از احداث بندهای اصلاحی بالاتر از حالت بعد از احداث است. تفسیر منحنی های تداوم جریان بیانگر اثر کاهشی بندهای اصلاحی در همه ی انواع جریان است. شاخص های هیدرولوژیکی جریان (شاخص دبی نرمال در حالت پرآبی، شاخص دبی نرمال در حالت کم آبی، شاخص دبی عادی یا نرمال)، در دوره بعد از احداث نسبت به دوره قبل از احداث کاهش داشته است. در تمام ماه های سال به غیر از ماه های فوریه، مارس و آوریل نرخ کاهش شاخص دبی نرمال در حالت کم آبی (Q75) بیشتر از شاخص دبی نرمال در حالت پر آبی (Q25) بود. شاخص دبی نرمال در حالت پرآبی بعد از احداث بندهای اصلاحی در فصل بهار بیش تر از سایر فصل ها کاهش داشته است. شاخص دبی نرمال در حالت کم آبی در فصل زمستان و پاییز (91 درصد) و تابستان (90 درصد) کاهش بیش تری نسبت به بهار داشته است.
ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر محیط زیست و نیاز آبی تمساح پوزه کوتاه (گاندو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
53 - 70
حوزههای تخصصی:
زیستگاه های گیاهی و جانوری بسیار ارزشمندی در کشور پهناور ما ایران، قرار دارد. یکی از این مناطق، بخشی از جنوب شرق استان سیستان و بلوچستان می باشد که بعنوان زیستگاه تمساح پوزه کوتاه مردابی، تنها گونه نماینده از راسته تمساح ها در کشورمان، شناخته می شود. حفظ این گونه ارزشمند و محیط زیست آن در شرایط گرمایش زمین، خشکسالی های پی در پی و تغییرات اقلیمی آینده نیازمند برنامه ریزی و مدیریت منابع آب است. برای رسیدن به این هدف، نرم افزار WEAP برای شبیه سازی و مدل سازی منابع آب موجود در منطقه حفاظت شده تمساح پوزه کوتاه مردابی انتخاب و پس از شبیه سازی هندسه منطقه، با تعریف هشت سناریو، سیاست های مدیریتی مختلف برای بهینه سازی مصرف منابع آب در شرایط تغییر اقلیم بررسی شد. در این تحقیق ریزمقیاس نمایی و تولید داده های هواشناسی منطقه تحت تاثیر تغییرات اقلیمی در آینده به کمک نرم افزار LARS-WG انجام شد. نتایج نشان داد که با ادامه شرایط فعلی در افق زمانی مورد مطالعه (بیست سال) 75/27 میلیون مترمکعب تقاضای تامین نشده وجود دارد که رشد جمعیت و ادامه سیاست های ژئوپلتیکی توسعه تجارت و صنعت باعث افزایش شدت تنش و تقاضای آبی در منطقه خواهد شد. حتی سناریو صرفه جویی و مدیریت تقاضای آب هرچند با کاهش ده درصدی مصرف، تا حدی بر کاهش میزان عدم تامین تقاضا تاثیرگذار است، اما کافی نمی باشد.
تحلیل عوامل مؤثر در پایدارسازی الگوی مدیریت منابع آب در سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: شهرستان مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آب عاملی مهم برای کشاورزی پایدار بوده و به طور مستقیم در ابعاد مختلف پایداری (اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی) تاثیر می گذارد. به همین جهت شناسایی عوامل موثر در پایدارسازی الگوی مدیریت آن از ضروریات است.هدف پژوهش: هدف از این پژوهش بررسی و شناخت عوامل مؤثر در پایدارسازی الگوی مدیریت منابع آب در سکونتگاه های روستایی شهرستان مراغه می باشد.روش شناسی تحقیق: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهیت و روش، توصیفی-تحلیل بوده و برای گردآوری داده ها و اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده نموده است. جامعه آماری نیز 20452 نفر از بهره برداران زراعی و باغی روستاهای شهرستان مراغه می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 377 نفر از آنان به عنوان نمونه تعیین شدند. ضمناً، با استفاده از فاکتورهای تعداد بهره بردار کشاورزی و طبقات ارتفاعی 20 درصد از روستاهای شهرستان که شامل 32 روستا می شود، به عنوان نمونه و برای انجام مطالعه انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات تحقیق از آمارهای توصیفی و آمار استنباطی (تی تک نمونه ای، تحلیل عاملی و ...) در نرم افزار SPSS استفاده شد.قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو مکانی سکونتگاه های روستایی شهرستان مراغه است.یافته ها و بحث: با استفاده از آزمون تحلیل عاملی تعداد 7 عامل بعد از دوران عامل ها بدست آمده که مجموعاً 8/74 درصد واریانس کل متغیرها را تبیین کردند و به عبارتی 8/74 درصد از متغیرهای در 7 عامل اصلی در راستای پایدارسازی الگوی مدیریت منابع آب در شهرستان مراغه توضیح داده شده و در این میان عامل آوال با مقدار ویژه 80/2 و درصد واریانس 35/13 درصد مهمترین عامل شناخته شدند.نتایج: مهمترین عواملی که در پایدارسازی الگوی مدیریت منابع آب در فضاهای روستایی شهرستان مراغه نقش دارند عبارتند از؛ 1- مدیریت سازمانی و اعطای تسهیلات به کشاورزان، 2) افزایش مشارکت روستاییان و بیمه محصولات کشاورزی، 3) مدیریت آبیاری و ارتقای آگاهی کشاورزان، 4) شکل و فرم اراضی کشاورزی آبی، 5) استفاده از روش های نوین آبیاری و سرمایه گذاری، 6) ارتباط و همکاری کشاورزان با کارشناسان و 7) تشکیل تعاونی های آببران.
واکاوی مهم ترین متغیرهای اثرگذار بر امنیت آبی کشاورزی در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و توسعه کشاورزی جلد ۳۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
294 - 279
حوزههای تخصصی:
با توجه به محدود بودن منابع آب شیرین و تجدیدشونده در جهان، کمبود منابع آب از جمله بزرگترین مسائل پیش روی بشر است که منجر به افزایش مخاطرات مرتبط با آب شده است. بحران منابع آب با کاهش سطح تولید بر امنیت غذایی تأثیر منفی می گذارد. بخش کشاورزی به دلیل افزایش تولید و وابستگی زیاد به منابع آبی در دهه های اخیر تحت تأثیر تغییرات اقلیمی ناشی از افزایش میزان دما و کاهش سطح بارش با بحران کم آبی مواجه بوده است. با توجه به اهمیت کشت آبی در استان مازندران و نقش مهم استان مازندران در امنیت غذایی کشور، مطالعه حاضر باهدف شناسایی مهم ترین متغیرهای اثرگذار در امنیت آبی استان مازندران انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل 16 نفر از خبرگان موضوعی دارای سابقه تحقیقاتی یا اجرایی در حوزه های مرتبط با مطالعات آب، امنیت آبی و تغییر اقلیم بودند. انتخاب این افراد به روش هدفمند انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه و روش جمع آوری داده ها مصاحبه حضوری بود. در ابتدا با استفاده از مرور ادبیات موضوع و مصاحبه های نیمه ساختارمند با خبرگان موضوعی، متغیرهای دخیل در امنیت آبی شناسایی شدند. سپس، از خبرگان خواسته شد تا اثرات متقاطع متغیرهای شناسایی شده را از طریق مقایسه زوجی ارزیابی کنند. در نهایت، تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل اثرات متقابل با استفاده از نرم افزار MICMAC انجام شد. براساس نتایج، متغیر «مدیریت و حکمرانی خوب آب کشاورزی» در رتبه اول میزان اثرگذاری مستقیم قرار گرفت که نشان دهنده اهمیت قابل توجه این متغیر در مدیریت بحران آبی است. «کاهش میزان نزولات جوی به واسطه وقوع تغییرات اقلیمی»، «میزان و تنوع منابع آبی» و «سطح دانش و سواد زیست محیطی روستاییان» در رتبه های بعدی از نظر میزان تأثیرگذاری مستقیم بر امنیت آبی قرار گرفتند. حکمرانی خوب آب با تقویت مشارکت هم افزای بخش های دولتی، خصوصی و مردم نهاد، به منظور برنامه ریزی و سیاست گذاری امنیت غذایی (مبتنی بر رویکرد پیوند آب، انرژی و غذا) باید مورد توجه قرار گیرد. در این راستا مدیریت بهینه مزرعه با عملیات خوب کشاورزی (GAP) و روش های کشاورزی حفاظتی و تاب آوری کشاورزان نسبت به تغییرات اقلیم، آگاه سازی و توانمندسازی کشاورزان از طریق گسترش سواد آبی و سواد زیست محیطی با مشارکت نهاد توانمندساز ترویج کشاورزی، پیشنهاد می شود.
بررسی سیر تحول رویه های مدیریت منابع آب در جهان:گذار از «مدیریت به هم پیوسته منابع آب» به «حکمرانی پیوند آب، انرژی و غذا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
103 - 137
حوزههای تخصصی:
با وجود آنکه برای سالیان بسیار مسئله کمبود آب به شکاف میان تقاضای موجود و تأمین لازم منتسب می شد، به تدریج شواهد امر نشان داد که کم آبی در کشورهای کم آب جهان، فراتر از کمبود موجودی منابع آب به حکمرانی ناکارآمد آب مرتبط است؛ از سوی دیگر مسائل بخش آب به دلیل آنکه از تأثیر متقابل مؤلفه های طبیعی، اجتماعی و سیاسی پدیدار شده اند، از جنس مسائل پیچیده و بغرنجند و در اصل، ماهیت میان رشته ای دارند. این گونه ملاحظات، اعتبار رویه هایی از مدیریت آب را که تنها به اتکای قضاوت های کاملاً علمی یا فنی تجهیز شده، تضعیف می کند و برایناساس، یافتن راه کار برای چنین مسائلی تعیین کننده ظرفیت نظام حکمرانی آب تلقی می شود. در این شرایط، مدیریت و حکمرانی پایدار منابع آب، نیازمند چهارچوب نظری است که ادراک ما از اهمیت منابع آب و شیوه اداره آن را تغییر دهد. درعین حال، این پرسش اساسی مطرح است که چرا با وجود بیش از دو دهه کاربرد مدیریت به هم پیوسته منابع آب (IWRM) به عنوان شیوه متداول مدیریت دولتی آب در کشورها، هنوز تغییری در مرزهای بخشی نگری به وجود نیامده است؟ مطالعه حاضر در پی پاسخ به این پرسش، با مرور تحلیلی و نظام مند سیر تحول رویه های مدیریت منابع آب در جهان و کنکاش پیرامون مشکلات شیوه های اداره متمرکز بخش آب، به معرفی حکمرانی چندمرکزی پیوند آب، انرژی و امنیت غذایی (WEFN) به عنوان رویکردی نوین و جایگزین پرداخته است. براساس نتایج، رویکرد پیوند که پس از شکست راهبرد های مدیریت بخش محور پدید آمده و امروزه در بین پژوهشگران بخش آب به عنوان استعاره ای برای توصیف ماهیت به هم پیوسته منابع مورد توجه قرار گرفته است، به مثابه پلی برای گذار از تنگناهای بخشی نگری معرفی می شود.
تدوین راهبردهای تأمین امنیت آبی جوامع روستایی استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
51 - 66
حوزههای تخصصی:
آسیب پذیری جوامع روستایی در برابر بحران های مرتبط با کم آبی بسیار ملموس است؛ زیرا آب یک ابزار اصلی تولید در این نواحی می باشد و امنیت آب دارای ویژگی ها و آثار بزرگ اجتماعی اقتصادی و جمعیتی است و نبود امنیت آب سبب ایجاد اعتراضات و درگیری هایی گسترده در جوامع روستایی می شود. لذا با توجه به ضرورت موضوع و آنچه در مورد اهمیت آب و ناامنی آن در جوامع روستایی ذکر شد، هدف تحقیق حاضر تدوین راهبردهای تأمین امنیت آبی در جوامع روستایی استان ایلام می باشد که در این راستا از رویکرد آینده نگاری و تکنیک تحلیل پیشران ها بهره برده شده است. اطلاعات موردنیاز توسط مصاحبه نیمه ساختارمند با 16 تن از کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی، شرکت سهامی آب منطقه ای و اساتید دانشگاه آزاد اسلامی در استان ایلام گردآوری شد. با استفاده از تحلیل محتوا، مصاحبه های جمع آوری شده تحلیل شدند و نتایج اولیه 76 مؤلفه بود و در ادامه این فرایند و بعد از دسته بندی مؤلفه ها، موارد تکراری و مشابه حذف گردید و تعداد 41 مؤلفه نهایی شدند. سپس ماتریس تأثیرات متقاطع طراحی گردید و برای امتیازدهی، مجدداً به مصاحبه شوندگان ارسال شد. وزن دهی این ماتریس به صورت مقایسه ای زوجی و میزان ارتباط مؤلفه ها با همدیگر و با اعداد بین صفر تا سه سنجیده شد. بعد از گردآوری پرسش نامه ها، داده های حاصله تجزیه وتحلیل شدند که در این بخش از نرم افزار میک مک استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که تحقق امنیت آب در منطقه موردمطالعه مستلزم توجه به حوزه هایی می باشد که بیشترین توانایی اثرگذاری بر سایر مؤلفه ها را دارند. بدین طریق که " مشخص کردن متولی توسعه روستایی، سیاست گذاری برای مدیریت بحران در روستا، پایش و بررسی میزان مصرف آب در مزارع/ نصب کنتور دیجیتال، تغییر آب بها به تناسب نوع کشت، تشکیل انجمن های آب بران و توسعه سامانه نوین آبیاری" جز مواردی هستند که می توانند هدف مدنظر را پوشش دهند.
راهکارهای ایجاد تحول در داده برداری و داده پردازی منابع آب با استفاده از تجارب جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
59 - 88
حوزههای تخصصی:
آمار و اطلاعات جایگاه ویژه ای در شفافیت حکمرانی آب دارد. از طرف دیگر، شاهد بودن تناقضات در آمار و اطلاعات منابع آب، یکسان نبودن قرائت ها و روایت ها درمورد دارایی های آبی، به روز نبودن تجهیزات سخت افزاری و تا اندازه ای نرم افزازی در تهیه و ارائه اطلاعات منابع آب در مقایسه با پیشرفت های جهانی، بازنگری جدی در سامانه های داده برداری و داده پردازی منابع آب را الزام آور می سازد. در این راستا، روش های هوش مصنوعی، حسگرها و فناوری های سنجش از دور، در حسابداری دقیق منابع آب موردتوجه هستند. این مقاله مروری نظام مند از حدود صد مقاله بین المللی است که آخرین یافته های مرتبط با تجهیزات نرم افزاری و سخت افزاری پایش مؤلفه های چرخه هیدرولوژیکی را ارائه میدهد. این مؤلفه ها شامل بارندگی، عمق آب/ سطح آب/سرعت و دبی جریان رودخانه ها و پایش تراز سطح آب های زیرزمینی است. در هر مورد ضمن ارائه سرلیستی از مهم ترین فناوری ها، وضعیت کاربرد این فناوری ها در پایش منابع آب های سطحی و زیرزمینی کشور، ارزیابی شد. بررسی های انجام شده وضعیت نامطلوب کاربرد فناوری های نوین نرم افزاری و سخت افزاری در پایش مؤلفه های چرخه هیدرولوژیکی در کشور را اثبات می کند. برای نمونه، از مجموع 26 فناوری سخت افزاری و نرم افزاری شناخته شده مرتبط با برداشت های جریان های سطحی، تنها دو فناوری به طور گسترده در کشور استفاده شده؛ چهار فناوری به مرز دانش و تولید گسترده توسط شرکت های دانش بنیان داخلی رسیده و همچنان رسیدن به مرز دانش یازده فناوری در کشور رخ نداده است. طی این مقاله پیشنهادهایی جهت ترسیم مسیر توسعه فناوری های سخت افزاری و نرم افزاری نوین جهت برداشت داده های چرخه های آبی و تحول در نوسازی زیرساخت های داده برداری و داده پردازی منابع آب کشور، ارائه شد.