مطالب مرتبط با کلیدواژه

فتحعلی شاه


۲۱.

نظری بر اجزاء اصلی تن جامه های زنانه در اندرونی دربار قاجار (از دوره فتحعلیشاه تا پایان عصر ناصری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لباس قاجار تن پوش زنانه فتحعلی شاه محمدشاه ناصرالدین شاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۳۲۸
در عصر قاجار، جامه های زنانه به قید مکرر در منابع تاریخ نگاری ازجمله سفرنامه های سیاحان خارجی مورد اشاره قرار گرفته و در قالب نقاشی و عکس به تصویر درآمده است. با این وجود در بسیاری پژوهش های متأخر در این حوزه، ابهام و آشفتگی در تبیین جزییات بالاپوش زنانه قاجاری و کیفیات آن قابل دریافت است؛ چه بسا یک پوشش مشخص مثل ارخالق یا کلیجه تحت عنوان دیگری تعریف شده یا رونق استفاده از آن به تمامی بازه وسیع تاریخ قاجار تعمیم یافته است. با هدف ترمیم این کاستی، مقاله پیش رو، اصلی ترین و پرکاربردترین اجزاء پوشش زنانه دربار قاجار را به چالش درآورد و ویژگی های کیفی این نوع جامگان همچون فرم، جنسیت و رنگ را بررسی نمود. جهت جزیی نگری بیشتر و امکان ایجاد مقایسه، دوره فتحعلی شاه تا پایان حکومت ناصرالدین شاه مصداق بررسی قرار گرفت. پرسشی که در راستای این هدف تعریف شد آن بود: اصلی ترین اجزاء تن جامه های سنتی زنانه دربار قاجار (از دوره فتحعلی شاه تا پایان دوره ناصری و پیش از رواج لباس اروپایی)، مشتمل بر کدام موارد است و ویژگی های کیفی آنها در مقایسه با یکدیگر چگونه تحلیل می شود؟ این پژوهش توسعه ای به صورت تحلیلی تاریخی و با استفاده از مطالعات اسنادی، متن خوانی و تصویرخوانی، به شیوه کیفی و با نمونه گیری طبقه بندی احتمالی سی تصویر به هدف خود دست یافت و نتیجه نشان داد: اصلی ترین اجزاء تن جامه زنانه دربار عصر قاجار مبتنی بر پیراهن، ارخالق و کلیجه بود. پیراهن درمیان تمام اقشار جامعه استفاده داشت اما درباره منسوجات کاربردی در این مصرف، پارچه های حریر در سطح دربار مقبول تر می نمود. ارخالق، روپوش کوتاهی روی پیراهن بود که آستین آن در صور مختلف کوتاه، بلند و سنبوسه دار تعریف می شد و نوع متأخر آن با جلوه تزیینی بیشتر به چیگن معروف بود. انواع پارچه های ساده، محرمات و منقوش در دوخت ارخالق به کار می آمد که متأثر از وضع اقتصادی پوشنده بود. در دوره ناصرالدین شاه، کلیجه بیش از پیش رواج گرفت که هرچند آن را بیشتر مناسب فصل سرما می شمارند اما ظاهراً در تمام فصول پوشیده می شد. این بالاپوش که تا میانه های ران بود، غالباً آستین هایی تا آرنج داشت؛ بسیار شبیه به نوع مردانه و همچون آن، خاص متمولین بود و به همین نسبت پارچه های ساده گرانبها همچون مخمل یا منقوش به ویژه ترمه در دوخت آن استفاده می شد. بدین قیاس، دستاورد مشخص این مقاله بر آن گواهی دارد که افزون بر پیراهن به عنوان پوشش معمول؛ ارخالق و کلیجه، دو نوع تقریباً متفاوت از بالاپوش زنانه بودند: ارخالق در دوره فتحعلی شاهی رواج داشت اما در تداوم استفاده از آن با تغییر در اندازه آستین ها و کوتاه شدن آنها، ارخالق در عصر ناصری به هر دو صورت رواج داشت. هم زمان در این دوره، کلیجه به تبعیت نوع کارکرد، با پارچه های مرغوب تر دوخته شد و بیش از پیش رونق گرفت چنانکه اعتبار این شکل از تن جامه نسبتاً بلند زنانه با عصر ناصرالدین شاه گره خورده است.
۲۲.

جایگاه پاشالیک بغداد و امارت بابان در روابط ایران و عثمانی 1236-1266 هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ایران عثمانی پاشالیک بغداد امارت بابان فتحعلی شاه محمود دوم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۲۱۹
نقش و جایگاه پاشالیک بغداد و امارت بابان در روابط ایران و عثمانی، مورد غفلت قرار گرفته است. دولت عثمانی مدتی بعد از پیمان زهاب (1049ق.)، پاشالیک بغداد را تأسیس کرد. در مناطق کُردنشین شمال عراق نیز امارت بابان دارای استقلال نسبی بود. دولت ایران از پیمان زهاب تا عهدنامه دوم ارضروم (1263ق.)، به مدت 214 سال، با سه کانون قدرت باب عالی، بغداد و بابان مواجه شد. در این دو سده، قلمرو غرب ایران، در معرض انواع تهدیدها قرار گرفت. در پژوهش حاضر، بر پایه منابع ایران و عثمانی، به روش داده کاوی و رویکرد تحلیلی- انتقادی، نقش و جایگاه پاشالیک بغداد و امارت بابان در روابط ایران و عثمانی تبیین شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، با به قدرت رسیدن سلطان محمود دوم، رشته اصلاحاتی در دولت عثمانی آغاز شد که به تدریج منجر به احیا و افزایش نفوذ و قدرت دولت مرکزی عثمانی در ایالات شرقی گردید. با تغییر ساختار قدرت در بغداد، زمینه برای برچیدن امارت بابان فراهم شد. با غلبه بغداد بر بابان که در حقیقت چیرگی عثمانی بر عراق بود، روابط ایران و عثمانی وارد مرحله جدیدی شد.
۲۳.

مطالعه تطبیقی هنر پیکرنگاری درباری محمدعلی دولتشاه حاکم کرمانشاه در دوره قاجار (1237-1167) با آثار دوره فتحعلی شاه قاجار (1212-1250)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قاجار پیکرنگاری میرزا محمدعلی دولتشاه فتحعلی شاه هنر درباری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۱۷۰
محمدعلی دولتشاه، حاکم کرمانشاه فرزند ارشد فتحعلی شاه قاجار است. او در دوره حکم فرمایی بر کرمانشاه اقدامات و خدمات ارزنده ای از خود برجای گذاشت. در دربار او، هنر مانند دربار تهران فعال بوده و تنوع آثار هنری مانند سنگ نگاره و نقاشی و غیره دیده می شود. موضوعات این آثار رسمی و درباری و متأثر از مکتب تهران است. هدف این پژوهش مطالعه آثار به جای مانده از دربار محمدعلی دولتشاه که شامل سنگ نگاره، نقاشی و تمثال نقاشی شده است. همچنین پی بردن به وجوه شباهت آثار دربار دولتشاه با دربار پدرش فتحعلی شاه است و از تطبیق آثار مشخص می شود، دولتشاه با هدف تأکید بر شباهت های تصویری خویش و فتحعلی شاه، به اعتراض بر عدم انتخاب ولیعهدی با کشف ارزش و اهمیت تصویر پرداخته است. سؤال های پژوهش عبارت اند از: 1. چه ارتباطی میان آثار دربار دولتشاه با آثار هنری دوره فتحعلی شاه دیده می شود؟ 2. وجوه تشابه آثار دربار دولتشاه و فتحعلی شاه قاجار در چیست؟ روش تحقیق مطالعه پیش رو پژوشی بنیادین است و در راستای شناخت بهتر آثار مربوط به محمدعلی دولتشاه است؛ نوع پژوهش به روش تطبیقی با ماهیت تاریخی و به صورت کیفی انجام شده است. روش جمع آوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای و فیش برداری انجام شده است. با توجه به موضوع مطالعه چند نمونه به روش تصادفی انتخاب و موردبررسی قرارگرفته اند که به وسیله ی معیارهای مرتبط به روش منطقی و قیاسی مورد تجزیه وتحلیل قرار می گیرند و شیوه تحلیل آثار بر مبنای روش کیفی است. شیوه تحلیل آثار بر اساس بررسی اصول و قواعد تجسمی به کاررفته، در ویژگی های ظاهری آثار تجسمی و بر اساس تحلیل منطقی و قیاسی آثار است. نتایج این پژوهش نشان می دهد؛ آثار هنری به جای مانده از دوره دولتشاه متأثر از هنر رسمی و پیکرنگاری درباری از این دوره بوده و به عنوان سندی تاریخی برای ثبت و نمایش قدرت او و در اعتراض به عدم ولیعهدی به کار می رفته است. در تمامی تصاویر او با هیات فتحعلی شاه دیده می شود و بر مشروعیت خود برای رسیدن به سلطنت تأکید دارد.
۲۴.

مطالع تطبیقی مضمون شکار در منابع تاریخی و رسانه های تصویری دوران فتحعلی شاه قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شکار شاهی شکارگاه رسانه تصویری فتحعلی شاه قاجار سیاست هنری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۴۹
در دوران قاجار به ویژه در زمان فتحعلی شاه، تصویر شاه یکی از مهم ترین موضوعات نقاشی درباری بود و بخش قابل تأملی از نگاره ها به شاه اختصاص داشت. یکی از تصاویر مهم این دوره که در رسانه های مختلف هنری می توان دید تصویر شکار فتحعلی شاه است. مطالعه تکرار تصویر شاه در حال شکار، در آثار هنری متنوع و مکان های مختلف؛ از نگاه سیاسی، مذهبی و اجتماعی باتوجه به شرایط سیاسی ایران در این دوران دارای اهمیت است. از آنجا که تصویر شکار و شکارگاه به عنوان عملکردی آیینی و تربیتی بین مردم ایران از گذشته مهم بوده، هدف این مقاله بررسی مضمون شکار سلطنتی و دلایل استفاده از این موضوع در رسانه های تصویری و منابع مکتوب تاریخی دوران فتحعلی شاه است تا با شیوه تاریخی- تحلیلی و با روش تطبیقی به درک مفهوم تصویر شکار به صورت اسنادی و کتابخانه ای بپردازد. تا بتوان به این پرسش پاسخ داد که لایه های معنایی آشکار و پنهان موضوع شکار بر اساس منابع تاریخی و تصویری دوران فتحعلی شاه چیست؟ دراین خصوص، پیش از هر چیز نیاز به درک بافت فرهنگی و سیاسی این دوره است. زیرا آثار فرهنگی و هنری همواره خواهان مطالعه، کاوش و درک روابط بین تمامی پدیده ها و نمودهای اجتماعی آن جامعه است. از آنجا که هنر در مشروعیت سازی در جامعه و حافظه بصری افراد نقش دارد، با بررسی رویکرد فتحعلی شاه در شیوه های بازنمود باورهای مردمی از طریق شکار این نتیجه به دست آمد که فتحعلی شاه کاملاً به نقش هنر و ادبیات و تأثیرات آن در جامعه آگاه بوده است. باتوجه به شرایط ایران به دلیل فشار نیروهای بیگانه که سودای استعمار ایران را در سر داشتند، وی از تصویر شکار شاهی به عنوان رسانه ای قدرتمند برای تقویت ملی گرایی و ایجاد هویت ملی در اقشار جامعه و تأثیر آن بر جوامع بین المللی سود برد.
۲۵.

پژوهشی درباره سنگ نگاره شکار شیر فتحعلی شاه در شهرری

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سنگ نگاره نقش برجسته فتحعلی شاه شهرری کتیبه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۳۸
در گذشته، سنگ نگاره ای موسوم به «شکار شیر» از فتحعلی شاه در شهرری وجودداشته که بر اثر کوه بری کارخانه سیمان ری از بین رفته است. از این سنگ نگاره امروزه تنها قطعه ای کوچک باقی مانده است. از آنجا که قسمت اعظم این سنگ نگاره از بین رفته درمورد آن ابهامات زیادی وجود دارد؛ به طورمثال، موقعیت دقیق آن مشخص نیست و در پژوهش ها، سال ساختِ 1246ه .ق. به این سنگ نگاره نسبت داده شده، اما درستی آن معلوم نیست؛ هم چنین پیرامون نقش برجسته، کتیبه ای شامل اشعاری به نستعلیق وجودداشته که تاکنون خوانده نشده است. ازسوی دیگر، به دلیل نزدیکی این نقش برجسته به سنگ نگاره چشمه علی اطلاعات مربوط به این دو، گاهی به اشتباه به دیگری نسبت داده می شود و محققان را دچار خطا می کند. هدف این پژوهش آن است که تصویر روشنی از این سنگ نگاره به دست دهد و ابهامات درباره آن را برطرف کند. این پژوهش سعی در پاسخ به این پرسش ها دارد که، موقعیت این سنگ نگاره بر کدام بخش کوه سرسره بوده و سال ساخت آن چه زمانی است؟ محتوای متن اشعار کتیبه پیرامونی آن چیست؟ چه تغییراتی در طول زمان بر این سنگ نگاره وارد شده و سرنوشت آن درنهایت چگونه بوده است؟ این پژوهش دارای ماهیت تاریخی-تحلیلی است و از آنجا که قسمت اعظم سنگ نگاره از بین رفته متون تاریخی و تصاویر به عنوان منابع دست اول، راهگشای پرسش های این پژوهش است؛ درنهایت به کمک منابع دست اول، موقعیت این سنگ نگاره بر کوه سرسره شهرری مشخص می شود. نتایج نشان می دهد اشعار کتیبه در مدح و تمجید از فتحعلی شاه است و ماده تاریخ کتیبه، سال ساخت آن را 1246ه .ق. مشخص می کند؛ سرانجام زمانی بین سال های 1340 تا 1345ه .ش. در اثر انفجارهای کارخانه سیمان ری این سنگ نگاره تخریب شده و تنها قطعه ای از آن شامل دُم شیر و کتیبه های اطرافش باقی می ماند که در محوطه موزه کارخانه سیمان ری نگه داری می شود.
۲۶.

بررسی نقش مروارید در نقاشی های فتحعلی شاه

کلیدواژه‌ها: نقاشی مروارید دوره قاجار فتحعلی شاه آرایه های پوشیدنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۳
پژوهش حاضر باهدف بررسی دلایل فراوانی استفاده از مروارید در نقاشی های دوره فتحعلی شاه قاجار انجام شده است و با تحلیل دقیق آثار هنری این دوره، به ویژه نقاشی های مهرعلی، نقاش باشی فتحعلی شاه، به این پرسش پاسخ داده می شود.در طول تاریخ هیچ پادشاه قاجاری مانند فتحعلی شاه خود را با انواع جواهرات به ویژه مروارید نیاراسته است. علاقه به جواهرات و استفاده از آن ها در نقاشی های فتحعلی شاه توسط مهرعلی پژوهشی بود تا به جستجوی این پرسش که علل فراوانی مروارید در نقاشی های در این دوره چه بوده و عوامل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی یا اجتماعی چه تأثیری در این روند گذاشته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که فراوانی استفاده از مروارید در نقاشی های این دوره ریشه در عوامل متعددی دارد. دسترسی آسان به مروارید در خلیج فارس، ارزش نمادین مروارید به عنوان نمادی از ثروت، قدرت و پاکی در فرهنگ ایرانی و علاقه ویژه فتحعلی شاه به جواهرات، از جمله مهم ترین دلایل این پدیده هستند. علاوه بر این، استفاده فراوان از مروارید در نقاشی ها به عنوان ابزاری برای نمایش شکوه و عظمت حکومت قاجار و تبلیغ قدرت ایران در سطح بین المللی قابل تفسیر است. باتوجه به شواهد موجود در نقاشی ها و اسناد تاریخی، می توان نتیجه گرفت که جواهرات مرواریدنشان موجود در نقاشی ها، تا حد زیادی انعکاسی از واقعیت تاریخی هستند و نشان از ثروت و قدرت دربار قاجار دارند.