مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
۲۷۵.
۲۷۶.
۲۷۷.
۲۷۸.
۲۷۹.
۲۸۰.
آموزش عالی
حوزههای تخصصی:
اثر آموزش بر توسعه یکی از مهمترین موضوعات مورد علاقه اندیشمندان در زمینه های مختلف علوم انسانی بخصوص در حوزه آموزش می باشد. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر آموزش بر توسعه در بازه زمانی 2015-1980 در ایران و 11 کشور منتخب اثر متغیرهای آموزشی را بر روی توسعه مورد تحلیل قرار گرفته و با استفاده از تحلیل طولی و پانل دیتا مدل مورد نظر برازش داده شده است. مطابق یافته های تحقیق از طریق تحلیل داده ها توسط نرم افزار R و روش آنالیز واریانس در شاخص های آموزش و توسعه اختلاف معناداری مشاهده می شود. بر اساس مدل پانلی برازش داده شده بیشترین تأثیر را آموزش عمومی(نرخ سواد) و پس از آن شاخص هزینه های دولت در آموزش عالی بر توسعه دارد. کشورهای انگلستان، ایالات متحده و ژاپن که دارای سابقه بیش تری در امر توسعه آموزشی می باشند، از نظر شاخص های توسعه هم در وضعیت بالاتری قرار دارند. ضرایب تأثیرگذاری شاخص های آموزشی بر توسعه در زمینه آموزش های عمومی بیانگر این است که کوچکترین تغییر در سطح سواد اثر بیش تری روی شاخص توسعه در کشورهای توسعه یافته دارد. اما با توجه به پایین بودن نسبی سطح سواد در کشورهایی نظیر ایران، هند و مصر هنوز فضای زیادی برای سیاست گذاری در آموزش عمومی جهت تأثیرگذاری بر توسعه وجود دارد. کشورهایی که دارای رشد شتابان و معاصر در توسعه آموزشی هستند (کره جنوبی، چین، ترکیه و برزیل) در میانه این دو طیف قرار دارند. از نظر تأثیرگذاری آموزش عالی بر توسعه، ضرایب کشورهای کمتر توسعه یافته اغلب بیشتر از کشورهای توسعه یافته است.
بررسی اثرات فردی و سازمانی تفکر استراتژیک برسرمایه معنوی با نقش تعدیل گر سبک تصمیم گیری شهودی (مورد مطالعه: دانشگاه های دولتی و غیردولتی شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گذشت سه دهه از عمر پژوهش های حوزه سرمایه های معنوی و نقش و مدیریت بهینه این سرمایه ها در پیشبرد اهداف سازمانی، لزوم آگاهی از رویکردهای نوین در رفع نارسایی های اجرای برنامه های اقتصاد دانش محور در سازمان ها به شدت محسوس است. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر تفکر راهبردی بر سرمایه معنوی در دو سطح فردی و سازمانی با توجه به نقش تعدیل گر سبک تصمیم گیری شهودی انجام شده است. روش تحقیق توصیفی همبستگی است که به طور خاص از الگویابی علّی استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمامی رؤسا، معاونین و مدیران واحدها و مدیران گروه های آموزشی دانشگاه های شهر ایلام بود که تعداد 132 نفر به روش سرشماری به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل 3 پرسش نامه استاندارد تفکر راهبردی، سرمایه معنوی، سبک تصمیم گیری بود که روایی آن ها از طریق روایی همگرا و واگرا و پایایی آن ها با ضریب آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی محاسبه شد. داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و ویژوال پی ال اس تجزیه و تحلیل شدند و نتایج الگو در سطح فردی نشان داد که تفکر راهبردی بر سرمایه معنوی تأثیر معناداری دارد [594/0β =] که توسط سبک تصمیم گیری شهودی تعدیل می شود [387/0=β]، همچنین تمامی ابعاد تفکر راهبردی بر سرمایه معنوی تأثیر معناداری دارند، اما فرصت جویی هوشمندانه، دیدگاه سیستمی و درک موقعیت بر مبنای یادگیری و مفاهیم شناختی بر سرمایه معنوی به لحاظ آماری تأثیر معناداری ندارند. نتایج آزمون الگوهای سطح سازمانی نشان داد که میزان پیش بینی سرمایه معنوی از طریق تفکر راهبردی و تصمیم گیری شهودی [707/0R 2 =] در دانشگاه آزاد ایلام بیشتر از سایر دانشگاه هاست.
تحلیل عاملی تأیید ی مدل رهبری معنوی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، تحلیل عاملی تأییدی مدل رهبری معنوی درآموزش عالی، ازدیدگاه روسا ومعاونان دانشگاههای جامع آزاد اسلامی ایران وروسا ومعاون دانشکده های آن می باشد.به روش ترکیبی ،باتلفیق پژوهش کیفی و کمی در یک مطالعه توصیفی- مقطعی، رهبری معنوی در آموزش عالی مورد بررسی قرار گرفت.روش تحلیل کیفی، تحلیل تماتیک یا مضمون وروش تحلیل کمی، تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. این بررسی با بهره گیری از نظرات 40 نفراز پنل خبرگان برای بررسی روایی صوری و محتوایی پرسشنامه و همچنین دریافت وبررسی 530 پرسشنامه تکمیل شده توسط روسا ومعاونان با سابقه و صاحب نظردر واحد های جامع دانشگاههای آزاد اسلامی ایران ودانشکده های آن جهت روایی سازه و تحلیل عاملی تاییدی انجام شد.داده ها توسط نرم افزاراس پی اس اس و اسمارت پی ال اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ضریب پایایی پرسشنامه بر اساس آلفای کرونباخ مقدار قابل قبول(92/0 )نشان داد.مدل مفهومی و پرسشنامه محقق ساخته رهبری معنوی درآموزش عالی ، واجد پایایی و روایی بالایی بود. در پژوهش حاضر، مدل رهبری معنوی در آموزش عالی، درپنج حیطه وبیست ودو شاخص تدوین واعتبارسنجی شد. بر اساس نتایج تحلیل عاملی تأییدی ، ابزار مذکور از شاخص های برازش مطلوبی برخوردار است. پیشنهاد می شود دیدگاه نوین تدوین شده مدل رهبری معنوی در آموزش عالی، به همه ی اعضای دانشگاه آموزش داده شود وپرسشنامه محقق ساخته مذکوردر نمونه های آماری بزرگ تر، اجرا گردد.
شناسایی و رتبه بندی وظایف کلیدی رهبران فناوری اطلاعات در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف شناسایی و رتبه بندی وظایف کلیدی رهبران فناوری اطلاعات در مراکز آموزش عالی و به روش آمیخته اکتشافی انجام شد. در بخش کیفی شرح شغل مدیران ارشد فناوری اطلاعات 50 دانشگاه برتر آمریکایی در سال 2015- 2014 و در بخش کمی نیز مدیران و معاونین مراکز فناوری اطلاعات دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه تهران، دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه امیرکبیر جامعه پژوهش حاضر را تشکیل داده اند. در هر دو بخش کیفی و کمی نمونه گیری به صورت هدفمند صورت گرفت. داده های کیفی به روش تحلیل محتوا و با اتکا به الگوی چهار قاب رهبری بولمن و دیل (1991) حاصل شد و تحلیل اسناد با رسیدن به مقصود (اشباع نظری) پایان یافت. در بخش کمی نیز نمونه گیری به شیوه سرشماری انجام شد. بر مبنای یافته های کیفی پرسشنامه ای 46 سؤالی ساخته شد، روایی پرسشنامه از سوی صاحب نظران تائید و پایایی آن نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ 88/0 برآورد شد و سپس میان 53 نفر از مدیران و معاونین مراکز فناوری اطلاعات دانشگاه های منتخب بخش کمی توزیع گردید. همچنین داده های حاصل از بخش کمی با استفاده از آمار توصیفی (درصد و میانگین) و استنباطی (آزمون T تک گروهی و آزمون فریدمن) تجزیه وتحلیل شد. بر اساس یافته های پژوهش درمجموع 13 وظیفه کلیدی و 46 خرده وظیفه مربوط به رهبران فناوری اطلاعات در مراکز آموزش عالی شناسایی شد که در این میان بعد نمادین با دو وظیفه کلیدی الهام بخشی و فرهنگ سازی؛ بعد سیاسی با سه وظیفه کلیدی شبکه سازی، رقابت و مذاکره؛ بعد ساختاری با چهار وظیفه کلیدی برنامه ریزی استراتژیست، نظارت و ارزیابی و سیاست گذاری و بعد منابع انسانی با چهار وظیفه کلیدی برنامه ریزی منابع انسانی، توسعه منابع انسانی، انگیزش منابع انسانی و ارزیابی عملکرد به ترتیب در اولویت های اول تا چهارم مهم ترین وظایف کلیدی رهبران فناوری اطلاعات در مراکز آموزش عالی قرار گرفتند، همچنین اهمیت تمامی وظایف کلیدی بالاتر از متوسط ارزیابی شد.
طراحی الگوی روش های تدریس مبتنی بر توسعه آینده پژوهی در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از وظایف مهم آموزش عالی ، توانمندسازی دانشجویان در برابر چالش ها، تقاضاها و نیازهای آینده است. توسعه آینده پژوهی دانشجویان می تواند از طریق آموزش بهبود یابد، بنابراین می توان ادعا نمود که یکی از متغیرهای مهم، کیفیت روش های تدریس و یادگیری است که می تواند بر توسعه توانایی آینده پژوهی دانشجویان تأثیرگذار باشد. هدف این پژوهش طراحی روش های تدریس مبتنی بر توسعه آینده پژوهی در آموزش عالی می باشد که به شیوه کیفی و با استفاده از راهبرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. در این راستا با استفاده از رویکرد هدفمند و بکارگیری معیار اشباع نظری، مصاحبه هایی نیمه ساختار یافته با 14نفر از متخصصان برنامه درسی و آینده پژوهی انجام شد، برای بدست آوردن اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها با کمک نرم افزار MAXQDA 12 در طی سه مرحله، کدگذاری باز، کدگذاری نظری و کدگذاری انتخابی حاکی از 15مقوله کلی است که این مقاله یافته های مطالعه را در چارچوب مدل پارادایمی شامل: موانع، استراتژی ها و پیامدها تحلیل کرده است
تبیین شرایط زمینه ای در راستای ارتقای فرهنگ برنامه ریزی درسی در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه درسی به عنوان ابزار اساسی برای آموزش عالی در راستای تحقق اهداف و آرمان های آن مورد توجه قرار دارد و در به واسطه این امر، ارتقای فرهنگ برنامه ریزی درسی و بسترسازی مناسب در ارتباط با آن، از اهمیت والایی در نزد متولیان و دست اندرکاران آموزش عالی برخوردار است. پژوهش حاضر، با هدف تبیین شرایط زمینه ای در راستای ارتقای فرهنگ برنامه ریزی درسی در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه متخصصان در حوزه سیاستگذاری و یا دارای سوابق اجرایی در آموزش عالی و متخصصان برنامه درسی آموزش عالی بودند. در پژوهش حاضر از مصاحبه عمیق استفاده گردید. به منظور تعیین روایی داده های کیفی از روش چک کردن اعضاء استفاده شده است و پایایی فرم مصاحبه با قرار دادن خلاصة مطالب و مقوله های تعیین شده در اختیار شش نفر آگاه به روش های پژوهش کیفی و اعمال نظرهای آنان بررسی شده است. با استفاده از طرح کیفی و رویکرد نظریه مبتنی برداده بنیاد، اقدام به مصاحبه عمیق با 29 نفر از متخصصان و صاحب نظران حوزه آموزش عالی گردید. یافته ها نشان داده است که مهمترین شرایط زمینه ای لازم برای ارتقای فرهنگ برنامه ریزی درسی دربرگیرنده شرایط سیاسی، اقتصادی، مدیریتی، فرهنگی و علمی است. در مجموع نتایج پژوهش نشان داد که شرایط زمینه ای از عوامل تعیین کننده در ارتقای فرهنگ برنامه ریزی درسی در آموزش عالی و کیفیت بخشی به آن است و لازم است برنامه ریزی و اعمال مدیریت مناسبی از سوی متولیان و دست اندرکاران آموزش عالی صورت گیرد.
عوامل، ملاک ها و نشانگرهای الگوی بومی اعتبارسنجی نظام آموزش عالی ایران
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر بر اساس روش نظریه زمینه ای، به احصاء عوامل، ملاک ها و نشانگرهای شرایطی (علی، زمینه ای و مداخله گر) اعتبارسنجی از دیدگاه کنشگران آموزش عالی پرداخته ایم. مطالعه حاضر با اتخاذ رویکرد تفسیرگرایانه اجتماعی بر این نکته تأکید دارد که افراد خارج از محیط دانشگاه، نمی توانند مؤلفه های اعتبارسنجی را پیشاپیش شناخته و آن را درک کنند. زیرا این کنشگران آموزش عالی هستند که محیط اجتماع علمی خود را خلق کرده و آن گونه که می خواهند تفسیر می کنند. بر این اساس، هر گونه پیش فرض در خصوص نظام اعتبارسنجی، نمی تواند بیانگر ذهنیت و درک عاملان جامعه ی دانشگاهی باشد. به دیگر سخن، در این پژوهش به دنبال این بوده ایم که کنشگران آموزش عالی عوامل، ملاک ها و نشانگرهای شرایطی اعتبارسنجی (علی، زمینه ای و مداخله گر) را چگونه می بییند، و چه تلقی و برداشتی از آن دارند. داده های پژوهش حاضر از چهار منبع به دست آمد، که عبارت اند از، مصاحبه، مشاهده، یادداشت برداری و اسناد. به همین منظور، داده های حاصل از مصاحبه ها، مشاهدات، یادداشت ها و اسناد را به داده های متنی تبدیل کردیم. پس از آن، به منظور بررسی نظام مند توده بزرگی از داده های گردآوری شده از طریق روش نظریه نظریه ی زمینه ای به مقوله بندی داده ها پرداختیم. ابتدا به کدگذاری باز، سپس، به کدگذاری محوری و انتخابی اقدام کردیم. بر این اساس، 691 نشانگر، 98 ملاک و 11 عامل متناسب با ویژگی های بومی نظام آموزش عالی ایران تعیین شدند.
روندهای تأثیرگذار بر آینده دانشگاه امام صادق(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دانشگاه ها و از جمله دانشگاه امام صادق(ع) در مقطعی حساس و سراسر تغییر قرار دارند. فهم تغییر نیازمند ابزارهایی مانند تفکر روندی است. چرا که روندها حکایت از شرایطی دارند که احتمالاً باید در سالهای آینده با آنها دست و پنجه نرم کرد. پژوهش حاضر به شناسایی و توصیف روندهای تأثیرگذار بر آینده دانشگاه امام صادق(ع) پرداخته است. این روندها در سه لایه دیده شده اند: 1. روندهای آموزش عالی جهانی 2. روندهای خاص آموزش عالی ایران 3. روندهای خاص دانشگاه امام صادق(ع). روش این پژوهش از نوع آمیخته ی اکتشافی است. بدین منظور پس از بررسی اسناد، جهت شناسایی روندهای جهانی و ملی تأثیرگذار بر دانشگاه ها به مصاحبه با خبرگان پرداخته شد. پس از آن روندهای شناسایی شده با طراحی و توزیع پرسشنامه ای، اعتباریابی شدند و 25 روند در این دو سطح تأیید شد. از طرفی با دسته ای دیگر از مصاحبه ها، روندهای خاص دانشگاه امام صادق(ع) شناسایی شد. سپس با طراحی و توزیع پرسشنامه دوم، روندهای خاص این دانشگاه نیز اعتباریابی شدند. در نهایت، روندهای تأیید شده، متشکل از 20 روند جهانی، 5 روند خاص ملی و 8 روند خاص دانشگاه امام صادق(ع) در شش دسته تقسیم بندی شدند که عبارتند از: 1. روندهای علمی و پژوهشی 2. روندهای آموزش و یادگیری 3. روندهای مدیریتی 4. روندهای مالی 5. روندهای عرضه وتقاضا و جمعیت شناختی 6. روندهای فرهنگی و تربیتی. همچنین جهت ایجاد فهم مشترک و جلوگیری از کژتابی های احتمالی، توصیف مختصری از این روندها ارائه گردید. نتایج این پژوهش، به منزله ی نقشه ای کلی از تحولات دانشگاه امام صادق(ع) و محیط تخصصی آن می باشد.
طراحی الگوی آمادگی آموزش الکترونیکی در نظام آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی مهاباد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، طراحی الگوی آمادگی آموزش الکترونیکی در نظام آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی مهاباد بود. روش تحقیق آمیخته با رویکرد کیفی و کمی بود. جامعه تحقیق اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی مهاباد بود. نمونه تحقیق در بخش کمی 120 نفر بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. در بخش کیفی 10 نفر با توجه به نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند. ابزار تحقیق در بخش کمی شامل دو پرسش نامه آمادگی آموزش الکترونیکی با پایایی 0/91 و موانع آموزش الکترونیکی با پایایی 0/86 بود. روایی صوری با توجه به نظر متخصصان مناسب گزارش شد. و ابزار در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساخت مند بوده است. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تی و تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل محتوا (کدگذاری باز، محوری و گزینشی) استفاده شد. نتایج در بخش آمادگی آموزش الکترونیکی با توجه به آزمون تی معنی دار بود و در بخش موانع آموزش الکترونیکی با توجه به تحلیل عامل اکتشافی (چرخش واریماکس) 5 عامل پداگوژی- رفتاری، مدیریتی- ساختاری، اقتصادی- فرهنگی، زمینه ای- تکنولوژی و فردی- حرفه ای شناسایی شد. هم چنین، در بخش مصاحبه 59 گزاره مفهومی اولیه و 5 گزاره مقوله اصلی و 14 مقوله فرعی در سه بخش علی، زمینه ای و محیطی شناسایی شده است.
تاملی پیرامون مفهوم برنامه درسی دانشجو (معرفی و بسط مفاهیم مرتبط)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نوشتار حاضر معرفی برنامه درسی دانشجو است. این مطالعه از نوع بنیادین بوده و از روش استدلال استقرایی استفاده شده است. این نوشتار شرحی است از روند طرح این برنامه درسی که مجموعه ای است از مشاهدات و تاملات در طول چندین سال، جستجوهای کتابخانه ای و اسنادی؛ سوالاتی که مطرح شده اند و پاسخ هایی که تا این مرحله از بررسی و تبیین این برنامه درسی بدست آمده اند. این سوالات عبارتند از: مولفه های اساسی این برنامه درسی چه میباشند؟ که جهت پاسخگویی به آن پایان نامه ای در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران انجام شد. این برنامه درسی شامل چه مفاهیمی است؟که در این بخش مفاهیم فراشناخت، انگیزش، درگیری تحصیلی و دانشجو_محوری مورد بحث قرارگرفته اند؛ بر چه مبانی نظری استوار است؟که به بررسی چهار نظریه ساختنگرایی، الگزیستانسیالیسم، نظریه اسنادی و نظریه اهداف پیشرفت پرداخته شده است. متدولوژی مناسب یا متدهای پیشنهادی در این برنامه درسی چه می توانند باشند؟ که در این بخش نیز روش پژوهش پدیدارشناختی مورد بحث قرار گرفته است.
تدوین برنامه درسی صلح در آموزش عالی: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: برقراری عدالت و عدم تبعیض از راه تعلیم و ترویج مفاهیمِ صلح آمیز می تواند نویدبخش استفاده از این آموزه ها در زندگی آینده افرادباشد. به همین سبب هدف پژوهش پیش رو تدوین برنامهدرسی صلح در آموزش عالی جمهوری اسلامی ایران بوده است. روش بررسی: براساس طرح کیفی و روش مطالعهموردی، به منظور تعیین عناصر لازم برای تدوین برنامهدرسی صلح، با استفاده از پرسشنامه باز پاسخ و نیمه ساختارمند با نمونه گیری هدفمند و تکنیک اشباع نظری، نظر استادان و متخصصان گروه حقوق و علوم اجتماعی دانشگاه های شهید بهشتی، اصفهان، شیراز و کرمان به دست آمد. آنگاه داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار Nvivo نسخه 11 از طریق فن تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل شد و یافته ها در قالب شبکه مضامین پایه، سازمان دهنده و فراگیر دسته بندی و سازماندهی شدند. برای اعتباریابی داده های کیفی، از روش همسوسازی نتایج حاصل از شبکهمضامین و تحلیل اسناد استفاده شد. یافته ها: براساس نتایج به دست آمده، برنامهدرسی صلح (مضمون فراگیر) دارای ابعادی چون محتوا، منطق، اهداف، روش ها و محیط یادگیری به عنوان مضامین سازمان دهنده است و هر کدام از این مضامین نیز دارای سطوح و مضامین پایه متنوعی هستند که می توانند برای تدوین برنامه درسی صلح به کار آیند. نتیجه گیری: آموزش صلح می تواند به دانشجویان کمک کند تا دانش و مهارت های لازم را برای یک زندگی صلح آمیز بیاموزند و این دانش و مهارت را در خانواده، تعاملات اجتماعی و در سطوح ملی و بین المللی به کار گیرند. بنابراین لازم است که برای آموزش و ترویج صلح نه تنها به عنوان یک مفهوم وسیع، بلکه به عنوان یک واقعیت ملموس، از همه منابع و امکانات استفاده شود.
مطالعه مدل های برنامه ریزی استراتژیک دانشگاه ها (مطالعه موردی : آموزش عالی ایران)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: هدف از نگارش این مقاله، ارزیابی و تحلیل مطالعات پیشین است که پیرامون برنامه ریزی استراتژیک در آموزش عالی ایران انجام شده است. روش بررسی: ازآن جایی که ایم مقاله ای مروری تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی بوده و بر اساس بررسی مطالعات قبلی انجام گرفته است. در این بررسی علاوه بر این که خلاصه ای از مقالات پیشین طرح شده ، به تحلیل اجمالی آن ها نیز توجه شده است. یافته ها: در این مقالات اغلب از مدل خاصی برای برنامه ریزی استراتژیک در حوزۀ مطالعاتی استفاده شده، که برخی نکته های آن از چند نظر مهم بوده و نگارنده به آن پرداخته است: بی توجهی به چگونگی عملیاتی کردن استراتژی ها(خرد، میانه و کلان) در سطح محیط در دستِ بررسی، تعیین نکردن منابع مالی در فرایند اجرای تغییر استراتژی ها و کالا فرض کردن دانشگاه در فرایند بررسی استراتژی ها. نتیجه گیری: آن چه نهایتاً در این مقاله به آن توجه شده، بیان این مطلب است که چون طبیعت دانشگاه و آموزش عالی با طبیعت سازمان ها و بنگاه های کسب وکار محور(به لحاظ زمینه، بازه زمانی، اجماع، سیستم ارزشی، مشتریان و ...) متفاوت است، باید در مدل های ارائه شده تغییراتی داد. با شناخت این تفاوت ها، دانشگاه ها می توانند مدل سنتی را به گونه ای تغییر دهند که شناخت و مشارکت آن ها در این فرایند بهبود یابد و همواره برنامه ریزی استراتژیک با نتایج بهتری حاصل شود.
جهانی شدن و دانشگاههای کلاس جهانی
منبع:
چالش های جهان سال اول بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
51-70
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن یک فرایند طبیعی و برگرفته از فطرت بشری است که همه ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تکنولوژیکی زندگی انسان را در بر می گیرد. از سوی دیگر،آموزش عالی نیز که از جمله اثرگذارترین نهاد های اجتماعی در هر جامعه ای است و مسئولیت سنگین تعلیم و تربیت نسل کنونی و نسلهای آینده را بر عهده دارد، در تعاملی اثربخش با فرآیند جهانی شدن، در تحقق اهداف خود، وارد تعاملی دو سویه شده است. دانشگاه های کلاس جهانی امروزه، عالیترین نمود تعامل دو عرصه بزرگ جهانی شدن و آموزش عالی است. هدف از انجام این تحقیق، شناخت هر چه بهتر فرآیند جهانی شدن در قلمرو آموزش عالی و هم چنین دانشگاه های کلاس جهانی است. روش تحقیق دراین پژوهش، اسنادی وکتابخانه ای است که در دو محیط واقعی(کتابخانه) ومجازی(کتابخانه های دیجیتالی) وجستجودرسایت های علمی ومعتبراینترنتی انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که عمده ترین تاکید و توجه دانشگاه های کلاس جهانی بر روی سرمایه های انسانی دانشگاه یعنی اعضای هیات علمی، دانشجویان، کارکنان و فارغ التحصیلان است. به عبارت دیگر، حرکت بسوی کلاس جهانی امکانپذیر نیست مگر آنکه رهبران آموزش عالی نگاهی خاص به تامین شاخصهای ارتقاء سرمایه های انسانی با رویکرد جهانی شدن داشته باشند. هم چنین در بحث ارزیابی کیفیت خدمات آموزش عالی در یک دانشگاه کلاس جهانی ، متداول ترین شاخص، رضایت مشتری است. شمائی از این تحقیق در مدل مفهومی پژوهش نشان داده شده است.
مفهوم پردازی و تبیین سهم کارآفرینی استراتژیک و مدیریت دانشگاهی در تحقق اقتصاد مقاومتی
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش مفهوم پردازی و تبیین نقش کارآفرینی استراتژیک و عناصر نظام دانشگاهی در تحقق اقتصاد مقاومتی است. در این مطالعه با استفاده از رویکرد پژوهش کیفی و به کارگیری روش توصیفی تحلیلی نخست مفاهیم کارآفرینی، مدیریت استراتژیک و کارآفرینی استراتژیک و ابعاد آن شرح و سپس مفهوم اقتصاد مقاومتی و نقش عناصر پنج گانه نظام آموزش عالی در دستیابی به اقتصاد مقاومتی در بستر کارآفرینی استراتژیک به تفصیل ارائه شده است. جامعه پژوهش شامل کلیه اسناد، مدارک و منابع مرتبط با موضوع مورد بررسی می باشد. ازآنجاکه در پژوهش حاضر منابع و مراجع موجود فیش برداری و در راستای هدف پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است، نمونه گیری انجام نشده و منابع و مراجع در دسترس بررسی و تحلیل شده است. عمده ترین نتایج پژوهش نشان داد که دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی برای اینکه بتوانند ضمن تولید محصولات جدید، اثربخشی خود را افزایش داده و در جهت اقتصاد مقاومتی پیشرو و تأثیرگذار باشند، باید بتوانند نوآوری را در عناصر، اجزا و ارکان مختلف شامل مدیریت، اعضای هیئت علمی و کارکنان، دانشجویان، عناصر برنامه درسی و نظام ارزشیابی و سنجش خود در جهت کارآفرینی استراتژیک به کار گیرند.
شناسایی و رتبه بندی شاخص های سنجش سرمایه فکری در نظام آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال چهارم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۱۲
133 - 170
حوزههای تخصصی:
زمینه: در دنیای مبتنی بر دانش، سرمایه های فکری نقش اساسی در دستیابی به مزیت رقابتی بازی می کنند. در این میان نقش آموزش عالی در ساختار اقتصادی کشورها از منظر تربیت نیروی کار و آموزش دیده برای بخش های خصوصی و دولتی و همچنین ایجاد زمینه های نوآوری و گسترش فناوری حائز اهمیت ویژه ای است. نظام آموزش عالی از طریق مدیریت و بکارگیری مؤثر سرمایه های فکری، زمینه رشد، نوآوری کارآفرینی و نهایتاً توسعه اقتصادی را فراهم می نماید. شناخت سرمایه های فکری در نظام آموزش عالی و شیوه های سنجش آن راه را برای بهبود مدیریت این سرمایه ها هموار می سازد. هدف: این پژوهش با معرفی عناصر سرمایه فکری و چگونگی سنجش آن در نظام آموزش عالی، راهبردی برای مدیریت این سرمایه ها ارائه می نماید تا از این طریق، نظام آموزش عالی به عنوان یکی از ابزارهای ویژه در دستیابی به سند چشم انداز نظام مقدس جمهوری اسلامی که در آن دانش و دانایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، نقش پر رنگ تری ایفا نماید. روش: برای دست یابی به هدف فوق شاخص ها و معیارهای سنجش سرمایه فکری که از سوی پژوهشگران مختلف معرفی شده مورد بررسی قرار گرفت و مبتنی بر آن شاخص هایی که بیش ترین فراوانی و کاربرد را در این تحقیقات داشتند شناسایی شده و به قضاوت 20 نفر از خبرگان و متخصصان دانشگاهی که حداقل دارای یک مقاله یا کار تحقیقاتی در ارتباط با سرمایه فکری بودند، گذاشته شد و با استفاده از تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی معیارهای سنجش سرمایه فکری رتبه بندی شد. یافته ها: نتایج و یافته های تحقیق نشان می دهد که سرمایه فکری در نظام آموزش عالی مشتمل بر سه عنصر اصلی سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه ای می باشد که از بین سرمایه انسانی با وزن نسبی0.710 دارای بیش ترین اولویت و سرمایه ساختاری با وزن نسبی0.206 در اولویت دوم و سرمایه رابطه ای با ضریب وزنی0.084 در اولویت سوم قرار دارد. همچنین مهم ترین زیر معیارهای سرمایه انسانی به ترتیب اولویت عبارت اند: از هیئت علمی، دانشجویان و کارکنان. نتیجه گیری: بر مبنای یافته های تحقیق، درنهایت مدل مناسب سنجش سرمایه فکری به همراه ابعاد و معیارهای مربوطه جهت نظام آموزش عالی ایران ارائه گردید.
بررسی دیدگاه دانشجویان درباره موانع اثر بخشی دروس معارف اسلامی در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال چهارم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱۳
21 - 44
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف اصلی این پژوهش بررسی موانع اثر بخشی دروس معارف اسلامی در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی می باشد. روش: جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های شهر کاشان به تعداد 17057 نفر است که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعدا 458 دانشجو به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که اگر چه وضعیت کلی اجرای برنامه های درسی معارف اسلامی در دانشگاه ها نسبتا در حدی مطلوب می باشد ولی در عین حال وجود مجموعه ای از عوامل درونی و بیرونی مانع از آن می شوند که دروس مذکور در عمل اثر بخشی و تاثیر گذاری لازم و مورد نظر را بر روی دانشجویان داشته باشند. نتیجه گیری: در بین عوامل درونی مولفه ارزشیابی و در میان عوامل بیرونی عامل اجتماع و شرایط محیطی از نظر دانشجویان عمده ترین موانع اثر بخشی دروس معارف اسلامی می باشد.
تعیین وزن شاخص های ارزیابی عملکرد و رتبه بندی موسسات آموزش عالی غیر دولتی – غیر انتفاعی استان های غرب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال چهارم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱۳
69 - 96
حوزههای تخصصی:
زمینه: شاخص های عملکردی ابزاری مناسب برای طراحی و اجرای عملیات برنامه های آموزشی، پژوهشی، مدیریتی در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی و نیز ارزیابی این موسسات می باشند. به وسیله شاخص های عملکردی می توان عملکرد گذشته، وضعیت موجود و مطلوب دانشگاه را بررسی نمود و با استانداردها مقایسه کرد. هدف: هدف این مطالعه تعیین وزن شاخص های ارزیابی عملکرد موسسات آموزش عالی غیر دولتی – غیر انتفاعی در بعدهای پژوهشی، آموزشی و محیطی؛ و رتبه بندی آنها بود. روش: شرکت کنندگان موسسات آموزش عالی غیر دولتی – غیرانتفاعی و اعضای هیئت های نظارت و ارزیابی مراکز آموزش عالی استان های کرمانشاه، کردستان، همدان، لرستان و ایلام بودند. برای ارزیابی موسسات آموزش عالی غیر دولتی-غیر انتفاعی شاخص های بعد آموزشی باید در اولویت قرار گیرند. رتبه بندی موسسات بر حسب بعدهای آموزشی، پژوهشی و محیطی ضمن فراهم آوردن تصویر دقیق تر امکان بیشتری برای مقایسه آنها به دست می دهد. تلویحات نظام رتبه بندی مورد بحث قرار گرفت.
شناسایی شایستگی های دستیاران آموزشی در فرایند یاددهی-یادگیری الکترونیکی: پژوهشی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های شایستگی های دستیاران آموزشی در محیط یادگیری الکترونیکی انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربری و از منظر گردآوری اطلاعات ازنوع کیفی- اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش، دستیاران متخصص و باتجربه در محیط یادگیری الکترونیکی بوده است. برای نیل به هدف پژوهش ادبیات، مبانی نظری و تجربی تحقیق مطالعه شد. هم چنین با استفاده از روش مصاحبه اکتشافی نیمه ساختار یافته با 22 نفر از متخصصین در زمینه ی موضوع، به صورت هدفمند، اطلاعات گردآوری و با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج پژوهش، مدل شایستگی های دستیاران در چهار بعد: شایستگی های تخصصی- حرفه ای (آموزشی، پژوهشی، دانش موضوعی، مدیریت کلاس) شایستگی های میان فردی ارتباطی- اجتماعی (فعالیت تیمی و تعاملی)، شایستگی های مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات (تفکر فناوری اطلاعات و ارتباطات، دانش فناوری اطلاعات و ارتباطات، مهارت فناوری اطلاعات و ارتباطات) و شایستگی های عمومی و فردی (ادراکی، خلاقیت و نوآوری، اخلاق و رفتاری) شناسایی و طراحی شد.
تبیین اجتماعی سیاست های آموزش عالی با تأکید بر توسعه پایدار در ایران
حوزههای تخصصی:
نظام آموزش عالی و نیروی انسانی متخصص، نقشی کلیدی در توسعه پایدار هر جامعه ای ایفا می کند. دانشگاه ها باید به عنوان مکان های تحقیق و مطالعه برای توسعه پایدار تلاش کنند و آموزش عالی باید بتواند بهترین راه بهره برداری از منابع و امکانات محدود را کسب کند. آنچه در نظام آموزش عالی در مسیر توسعه پایدار از اهمیت ویژه ای برخوردار است سیاست ها، کیفیت محصولات و بروندادهای نظام آموزشی است. الگوواره سنتی توسعه رشد اقتصادی به هر قیمتی است در حالیکه در الگوواره جدید(پایداری)، رشد کیفی با توجه به محیط زیست و عدالت اجتماعی مد نظر قرار گرفته است. به دنبال حصول آموزش عالی به دلیل ضریب تأثیر بسیار بالای خود در آگاهی بخشی و ارتقای قابلیت های مورد نیاز افراد جامعه، ظرفیت لازم برای آغاز جنبش توسعه پایدار را دارد. بدین ترتیب، با ظهور الگوواره پایداری و تغییر فرضیات بنیادین، نظام های آموزش عالی نیز باید ساختارهای خود را در تمام بخش ها به ویژه در حوزه آموزش با شرایط جدید منطبق نمایند. هدف این مقاله بررسی نقش سیاست های آموزش عالی در تحقق برنامه های توسعه پایدار می باشد. در این مقاله مفاهیم توسعه پایدار، ابعاد و اصول توسعه پایدار، ابعاد توسعه پایدار، آموزش عالی و توسعه و در نهایت نقش سیاست های آموزش عالی در توسعه پایدار ارایه شده است.
شناسایی نشانگرهای ارتقاء کیفیت آموزش هنر در دانشگاه ها: مطالعه موردی رشته های هنری-رسانه ای دانشگاه صداوسیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر به دلیل افزایش کمی پذیرش دانشجو، کیفیت آموزش عالی هنر تحت تأثیر جدی قرار گرفته است، به طوری که امکانات، تجهیزات، استاد و بازار کار دانش آموختگان هنر متناسب با این افزایش کمی پذیرش توسعه نیافته است. شناخت عوامل و عناصر اساسی تشکیل دهنده آموزش دانشگاهی هنر برای ارتقاء کیفیت آن ضروری است. از این رو مقاله حاضر با هدف دستیابی به ویژگی ها و نشانگرهای ارتقاء کیفیت آموزش هنر در دانشگاه های ایران صورت گرفته است. بنا بر ماهیت اکتشافی و نیز به دلیل پیچیدگی ابعاد مختلف آموزش های هنری برای اجرای این پژوهش روش کیفی انتخاب گردید. برای جمع آوری اطلاعات از جامعه مورد بررسی این پژوهش شامل اساتید دانشکده تولید رادیو تلویزیونی دانشگاه صداوسیما از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. از طریق روش نمونه گیری هدفمند و با کمک تکنیک نمونه گیری گلوله برفی خبرگان مورد نظر انتخاب شدند. تحلیل داده ها نشان اد که پس از ده مصاحبه مقولات شکل گرفته به اشباع تئوریک رسیده اند. نهایتاً کدگذاری کیفی متن مصاحبه ها در دو مرحله کدگذاری باز و محوری منجر به شناسایی 18 نشانگر در زمینه ارتقا کیفیت آموزش هنر گردید که این نشانگرها در چهار دسته انسانی، آموزشی و محیطی و ساختاری مقوله بندی گردیدند.