مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
پاندمی کرونا
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
83 - 106
حوزههای تخصصی:
اثرگذاری پاندمی ها(نظیرکرونا)برحمل ونقل عمومی یکسان نیست. بااین حال کمتر مطالعه ای به نقش معیارهای میانجی دراین اثرگذاری پرداخته است. براین اساس تحقیق حاضر برآن است در قالب روش توصیفی-تحلیلی، معیارهای مرتبط با تغییرات تعدادمسافران قطارشهری مشهد در دوران کرونا را بررسی کند. جامعه آماری شامل مسافران خط2قطارشهری به تفکیک ایستگاه دربازه زمانی 1397تا1398(قبل از کرونا) و 1399تا 06/1400(پس از کرونا) و کاربری های خدماتی 500متری پیرامون هرایستگاه و متغیرهای تحقیق نیز شامل تغییرات مسافران خط2قطارشهری بعدکرونا(متغیر وابسته)، تعدادجمعیت و درآمدساکنین و نوع کاربری های پیرامون هر ایستگاه(متغیر مستقل) می باشد. پس از مطالعات نظری و تدوین مدل مفهومی، باتشکیل پایگاه اطلاعات مکانی از موقعیت هرایستگاه، داده های مربوط به تعدادمسافر، جمعیت ساکن، درآمدافراد و کاربری های پیرامون هرایستگاه، در آن ثبت گردید. بهره گیری از روش های آمارتوصیفی و استنباطی، اساس کار در این زمینه بوده است. نتایج نشان داد،کرونا تاثیریکسانی برتغییرات مسافران در ایستگاه های خط2نداشته، به گونه ای که در33% ایستگاه ها پس از کرونا تعداد مسافران افزایش و در67%کاهش یافته است. استفاده از آزمون های "تی دونمونه ای مستقل"، "ترند" و "همبستگی" بیانگرآن بودکه متغیرهای جمعیت، درآمد وتنوع کاربری به عنوان متغیرهای میانجی ارتباطی با تغییرات مسافران ندارند. درحالی که سطح و عملکرد کاربری های خدماتی ارتباط معناداری را با این موضوع نشان داد. یافته های تکمیلی حاصل از روش "تحلیل تمایزی" نشان داد که دربین کاربری های خدماتی، نحوه آرایش کاربری های تجاری و کارگاهی مهمترین عامل در تمایز محدوده های با افزایش و کاهش تعداد مسافران است. انطباق کاربری های کوچک مقیاس تجاری و همجواری آنها با کاربری های کارگاهی-تولیدی در محدوده های با افزایش مسافر، قابلیت انعطاف پذیری این الگو در مقایسه با الگوهای بزرگ مقیاس را در مواجهه با پاندمی ها نشان داد که می تواند دستمایه خوبی برای مطالعات آتی باشد.
شیوه راه اندازی پویش های اجتماعی در رادیو با استفاده از ظرفیت فضای مجازی (مطالعه موردی: پاندمی کرونا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
198 - 167
حوزههای تخصصی:
نیاز به اطلاع رسانی، آموزش و بسیج جامعه به منظور مقابله با بحران های طبیعی و غیرطبیعی، از ضروریات جوامع امروزی است که انتظار می رود رسانه ها نیز درجهت تحقق آن تلاش کنند. از طرفی، با پیشرفت تکنولوژی و تغییر سبک زندگی، شاهد هم افزایی رسانه ها با یکدیگر هستیم، این امر، در شرایط بحران، می تواند فرصت خوبی برای رسانه ای چون رادیو باشد تا با استفاده از ظرفیت فضای مجازی، پویش های همگانی را به عنوان راهکاری مؤثر بکار گیرد. در این پژوهش، به منظور جمع آوری اطلاعات، از تکنیک مثلث سازی بهره گرفته شده و تجزیه وتحلیل داده ها به روش تحلیل محتوای کیفی انجام گرفته است. جامعه موردبررسی، برنامه های تولیدشده در رادیو سلامت و مصاحبه های صورت گرفته با تهیه کننده های رادیوست. در این راستا، تعداد 10 برنامه از رادیو سلامت و 10 تهیه کننده در حوزه برنامه سازیِ پاندمی کرونا با محوریت پویش های اجتماعی به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از کدگذاری نظری استفاده شده است. براساس یافته ها، استفاده از ساختارهای کوتاه و خلاقه برنامه سازی رادیو و بهره گیری حداکثری از ظرفیت های رسانه های اجتماعی به منظور افزایش تعامل و مشارکت مخاطبان، از مهم ترین نکاتی هستند که توجه به آنها برای برنامه سازان رادیویی ضروری است. یافته های پژوهش نشان می دهند که بستر فضای مجازی، نقش بسزایی در شکل گیری، تداوم و موفقیت پویش های اجتماعی- به خصوص در زمان بروز بحران ها دارد.
مطالعه و بررسی چالش ها، فرصت ها و پیامدهای کرونا بر کارکردهای اصلی آموزش عالی (تجربیات کارگزاران و مدیران دانشگاهی و وزارتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
212 - 176
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به مطالعه و بررسی چالش ها، فرصت ها و پیامدهای کرونا بر کارکردهای اصلی آموزش عالی با توجه به تجربیات کارگزاران و مدیران دانشگاهی و وزارتی و نیز صاحب نظران در حوزه آموزش عالی پرداخته شد. رویکرد پژوهش کیفی و روش آن پدیدارشناسی تفسیری بود. مشارکت کنندگان پژوهش شامل 38 نفر از کارگزاران و مدیران دانشگاهی و وزارتی و نیز صاحب نظران آموزش عالی در دانشگاه ها و نیز ستاد مرکزی وزارت علوم و تحقیقات بودند که به صورت هدفمند انتخاب و فرآیند جمع آوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری شد و با استفاده از روش همسوسازی مورد اعتبار یابی قرار گرفت. تحلیل داده ها با بهره گیری از روش تحلیل مضمون در محیط نرم افزار MAXQDA انجام شد. نتایج پژوهش شامل سه مضمون چالش های آموزش عالی در دوران کرونا (در حوزه های آموزش، پژوهش و مدیریت منابع انسانی و مالی)، فرصت های وقوع بحران کرونا برای نظام آموزش عالی (عدالت آموزشی، تحول ماهیتی، بازاندیشی انتقادی کارکردهای آموزش عالی، فرصتی دوباره برای مواجهه با واقعیت آموزش مجازی، فرصتی نوین برای پرداختن به سؤالات بنیادین و چالش های مربوط به آن ها) و پیامدهای کرونا بر کارکردهای اصلی نظام آموزش عالی ایران (پیامدهای سیاست گذاری در بخش اداری آموزش، پیامدهای حوزه پژوهش، پیامدهای انسانی- اجتماعی) شد.
شبکه اجتماعی شاد و سرمایه اجتماعی دانش آموزان شهرستان بروجرد
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر شبکه اجتماعی شاد بر سرمایه اجتماعی دانش آموزان انجام شده است. در این پژوهش از روش کمی و رویکرد پیمایش استفاده شده است، جامعه آماری این پژوهش از دانش آموزان دختر و پسر مقاطع تحصیلی مختلف شهرستان بروجرد در سال 1400-1401 تشکیل شده که از بین آنان 431 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. روش نمونه گیری این پژوهش خوشه ای چند مرحله ای بوده و ابزاری جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است که به صورت آنلاین ساخته و در میان جامعه آماری توزیع شده است. برای بررسی فرضیه های این پژوهش از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شده و مدل معادلات ساختاری و آزمون برازش مدل از نرم افزار ایموس گرافیک استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان داد که شبکه اجتماعی شاد بیشترین همبستگی را با بعد اعتماد سرمایه اجتماعی دانش آموزان با مقدار 322/0 در سطح معناداری 000/0 داشته و نتایج مدلسازی معادله ساختاری نشان می دهد که شبکه اجتماعی شاد به مقدار 462/0 بر سرمایه اجتماعی دانش آموزان اثر گذار بوده و معیارهای برازش مدل حکایت از نیکویی برازش مدل و حمایت یافته های تجربی از مدل نظری پژوهش دارد.
مدل علّی بهزیستی تحصیلی براساس کمال گرایی چند بعدی بانقش میانجی درگیری تحصیلی در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
85 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه رابطه بین بهزیستی تحصیلی با کمال گرایی چندبعدی با نقش واسطه ای درگیری تحصیلی انجام گردید. حجم نمونه 373 نفر بود که از جامعه آماری دختران نوجوانان مدارس متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه های بهزیستی تحصیلی توسط تومینین سوینی و همکاران (2012)، مقیاس کمال گرایی چند بعدی فراست (1990) و پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو (2013) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که اثر استاندارد مسیر مستقیم کمال گرایی چندبعدی (β=-.330 , P< . 05) بر بهزیستی تحصیلی و اثر غیرمستقیم کمال گرایی چندبعدی (β=-.198, p<.05) با نقش میانجی درگیری تحصیلی بر بهزیستی تحصیلی معنی دار بود. طراحی دقیق تری از مدل بهزیستی تحصیلی نوآوری این پژوهش تلقی می گردد. نتیجه کلی پژوهش این بود که مدل آزمون شده، از برازش مناسب جهت تبیین بهزیستی تحصیلی بر اساس کمال گرایی چندبعدی با واسطه گری درگیری تحصیلی در دختران نوجوان برخوردار می باشد. پیشنهاد می گردد یافته های این پژوهش در طراحی و اجرای یک «برنامه آموزشی ارتقای درگیری تحصیلی متناسب با دوره پساکرونا مبتنی بر جهت دهی مثبت به کمال گرایی در دانش آموزان» با هدف افزایش بهزیستی تحصیلی مورد استفاده قرار گیرد.
نقش رفتارها و باورهای معنوی - دینی در کاهش میزان استرس، اضطراب و افزایش سلامت معنوی –روانی بین گروهی از زنان ایرانی در دوران پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف مطالعه کنونی بررسی نقش سلامت معنوی - دینی در کاهش استرس و افزایش سلامت معنوی و روانی در زنان ایران در دوران پاندمی کرونا می باشد. روش و مواد: روش تحقیق توصیفی و نمونه شامل 384 زن ایرانی بود. شرکت کنندگان پس از ارائه رضایت خود، پرسشنامه های تحقیق را در فرم گوگل تکمیل کردند که شامل پرسشنامه سلامت مذهبی جورج، مقیاس افسردگی، استرس و اضطراب(DASS-21) و پرسشنامه سلامت عمومی GHQ-28 بوده است. یافته ها: نتایج پژوهش با نرم افزار AMOS24 مورد تحلیل قرار گرفته است و نشان می دهد بین میزان سلامت معنوی - دینی و باورهای مذهبی و استرس در زنان در دوران پاندمی کرونا ارتباط دارد. به این علت که سطح معناداری پایین تر از (P<0.05) بود تأیید شد و استفاده از باورهای معنوی – دینی توانست 40.3% از استرس در زنان را تبیین و پیش بینی نماید. همچنین بین استفاده از ابزار سلامت معنوی – دینی و باورهای مذهبی و سلامت روانی عمومی زنان به علت سطح معناداری (P<0.05) تأیید شد. استفاده از باورهای دینی نیز 35.5% از واریانس متغیر سلامت عمومی زنان را در دوران پاندمی کرونا تبیین و پیش بینی کرد. نتیجه گیری: پاندمی کرونا جان میلیون ها نفر را در سراسر جهان تهدید می کند، باورهای دینی تاثیر معناداری بر کاهش استرس و اضطراب و افزایش سلامت روانی - عمومی در زنان ایران داشته است. نتایج مطالعه مسئولیتی سنگین بر دوش متخصصان این رشته به خصوص در کشور مسلمان ایران می گذارد که با ارتقاء جنبه های معنوی - دینی و تغییر سبک زندگی زنان گامی بلند در حیطه سلامت زنان بردارند.
بررسی الگوی رفتاری نسل های ایکس، وای، زد در مواجهه با محتوای کرونا در شبکه اجتماعی توییتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
519 - 543
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش الگوی رفتاری کاربران فارسی زبان توییتر با محوریت بیماری کرونا و به تفکیک سه نسل بررسی و توصیف شده است. برای کشف این الگو، دو فرضیه تفاوت مضمون احساسی توییت های منتشرشده توسط هر نسل و بررسی تفاوت واکنش احساسی آنان به اخبار خاص کرونایی مدنظر قرار گرفت و در بازه یک ساله اول همه گیری این بیماری در ایران بررسی شد. برای تشریح جایگاه مخاطبان در فرایند ارتباط و نیز نحوه برداشت آنان از پیام، از نظریه های استفاده و رضامندی و نظریه دریافت بهره برده شد. ابعاد ناشناخته این بیماری و نحوه انتقال آن، به همکاری شهروندان با سیاست های بهداشتی حکومت ها نیاز دارد؛ از این رو ادراک مخاطبان رسانه از محتوای مرتبط با کرونا، بیش ازپیش در کانون توجه سیاست گذاران رسانه و سلامت قرار گرفت.
روش: به کمک فنون داده کاوی، نسل های مختلف کاربران فارسی این پلتفرم دسته بندی شد. در ادامه، توییت های آنان به صورت دستی جمع آوری و با ابزار جست وجوی پیشرفته و با کلمات کلیدی، دسته بندی و مدل سازی شد. برای تخمین سن و جنسیت کاربر، از شبکه فیس نت و مدل ماشین های بردار پشتیبان استفاده شد. برای استخراج ویژگی ها، از مدل Wordtovector و برای کلاس بندی این توییت ها و اطلاق یک احساس به آن ها، از مدل LSTM بهره برده شد.
یافته ها: در گروه نمونه سه احساس ترس، طنز و انتقاد، برای توصیف مضمون احساسی توییت ها بیشترین نمود را داشته است. در نهایت، مشاهده شد که الگوی رفتاری نسل زد در محیط توییتر با انتشار طنزآمیز محتوا همراه است؛ در حالی که سویه انتقادی آن کمتر است. این الگو زمانی که به سمت نسل ایکس و وای می رود، معکوس می شود؛ در حالی که سویه ترس در مضامین همه کاربران، روند و حجم کمابیش یکسانی داشت.
نتیجه گیری: بین ۲۰ تا ۳۰ درصد تمامی پیام های تولیدشده مخاطبان با محوریت کرونا، محتوایی داشت که حاوی ترس بود. این میزان برای هر گروه سنی یکسان بود و این تشابه را می توان در تعبیر هم گرایی نسلی مشاهده کرد؛ اما در دو احساس دیگر بروز یافته، یعنی احساس انتقاد و طنز، این هم گرایی دیده نمی شد. نسل زد، اغلب در برخورد با محدودیت های ناشی از کرونا و تبعات دامنه دار آن، نگرشی طنزآلود داشت. گویا نحوه برداشت، تفسیر و و در ادامه بازخورد آن ها به پدیده کرونا که در بدو امر، موضوعی ترسناک و خطرآفرین برای زندگی فردی و اجتماعی انسان است، کاملاً تفسیری متضاد است. این تفاوت را می توان در گزاره شکاف یا تعارض نسلی دسته بندی کرد.
تغییرات و تعارض نقشی مادران شاغل در دوران پاندمی کرونا (مورد مطالعه: تجربه زیسته مادران شاغل در وزارت علوم تحقیقات و فناوری )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
17 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف: پاندمی کرونا باعث تغییرات زیادی در زندگی اجتماعی و خانوادگی شد که این موضوع بر روی شرح وظایف نقش های مادران شاغل تاثیر گذاشت. این مطالعه با هدف شناخت تجربه زیسته مادران شاغل و تمرکز بر تغییرات و تعارض نقش های خانوادگی و کاری مادران قبل از پاندمی و حین آن انجام شده است .روش : روش پژوهش کیفی و از نوع پدیدار شناختی بوده و جامعه مورد مطالعه مادران شاغل در وزارت علوم (که قبل و حین بروز بیماری کرونا نقش مادری را تجربه کرده اند) می باشند که به روش نمونه گیری ترکیبی غیر تصادفی هدفمند و گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری 15 نفر از مادران شاغل مورد پرسش قرار گرفته اند. ابزار پژوهش مصاحبه حضوری نیمه ساختار یافته است که بر اساس سوالات تحقیق کلیه مصاحبه ها کدگذاری شده مقوله بندی و سپس دسته بندی شده و نتیجه گیری شده است .یافته ها: نتایج مطالعه نشان می دهد که در دوران پاندمی کرونا در نقش مادری و شغلی زنان تغییراتی رخ داده که گاها به تعارض و فشار نقش انجامیده است.کم رنگ شدن نقش مدارس، مهدکودک ها و مراکز گذران اوقات فراغت، امکان دورکاری و کاهش ساعات کار،کم شدن حمایت خانواده و کاهش ارتباطات اجتماعی به دلیل شیوع بیماری در این زمینه تاثیرگذار بوده است و حضور بیشتر مادر و گاها پدر به انجام کار مشارکتی بیشتر و شیوه ساماندهی جدیدی از زندگی خانوادگی و شغلی انجامیده که مراقبت ، آموزش و سرگرم کردن فرزندان از مهم ترین وظایف آن بوده است.نتیجه گیری: حمایت های سازمانی و شغلی به همراه حمایت های خانوادگی در روال عادی زندگی و شرایط خاص می تواند سبب آرامش بیشتر مادران، شادابی و سلامت خانواده و کارایی شغلی شود. نادیده گرفتن، تحقیر و کم ارزش دانستن انتظارات نقش های مادران شاغل ضمن ایجاد فشار و تعارض بر آنها در ادامه به طور مستقیم و غیرمستقیم بر خانواده و بهره وری کاری تاثیرگذار است.
اجتماع پذیری فضاهای شهری در مواجهه با پاندمی کرونا در منطقه یک شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۹
38 - 18
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی بعدمهم مدنیت شهرها بشمار می آیند. این فضاها بدلیل محدودیتهای ایجاد شده، بیشترین اثرپذیری را دردوران کرونا داشته اند. هدف این مطالعه اجتماع پذیری فضاهای عمومی درمنطقه1شهرمشهد می باشد و بدنبال آن است تا نشان دهد کیفیت حضور افراد در این فضاها در نتیجه شیوع کرونا چه تغییری کرده است؟ و آیا ویژگیهای زمینه ای افراد(اکتسابی و غیراکتسابی) در این خصوص نقش داشته است؟ مطالعه ازنوع توصیفی-تحلیلی و متغیرهای تحقیق براساس مدل مفهومی شامل4مولفه حضورپذیری، امنیت، بهداشت عمومی و مدیریت فضای عمومی در قالب 55 متغیر است. مقیاس مطالعه نیز شامل کلیه فضاهای عمومی منطقه1می باشد. برای این منظور بااستفاده از فرمول کوکران اقدام به تکمیل 356پرسشنامه ازحاضرین در فضای عمومی گردید. داده های جمع آوری شده پس از ورود به نرم افزارSpss ازطریق آزمونهای استنباطی نظیر "تی تک نمونه ای"، "تی دونمونه ای مستقل"، "زوجی" و "آزمون همبستگی" مورد سنجش قرار گرفت. باترکیب اطلاعات ازطریق روشهای منطقی، داستان اجتماع پذیری فضاهای عمومی درقالب "4پرده" برحسب ویژگیهای زمینه ایِ اکتسابی(تحصیلات و تاهل) و زمینه ایِ غیراکتسابی(سن وجنسیت) استفاده کنندگان تنظیم شد."پرده اول داستان" نشان از استرس بالاتروعدم تمایل مشارکت مردان در مقایسه با زنان درفضای عمومی داشت. "پرده دوم" حاکی از آن بودکه متاهلان انگیزهای قوی تر و تمایل به تعامل بادیگران در مقایسه با مجردان هستند. "پرده سوم داستان" کاهش حضورپذیری، عدم تمایل به کارمشترک در فضای عمومی و حس ناامنی در بین افراد باسواد در مقایسه با افراد باسطح سوادپایینتر را نشان داد و "پرده چهارم" نیز گرایش به فضای مجازی، عدم نیاز به روشنایی معابر، کاهش حضورپذیری و درک افراد غریبه در بین افراد مسن تر را تاییدکرد. یافته های تکمیلی، بیانگر نقش اثرگذار واکسیناسیون عمومی در ارتقای حس حضورپذیری ساکنین در فضای عمومی پس ازشیوع کرونااست.