مقالات
حوزههای تخصصی:
مطالعه مشارکت در معنای عام و مشارکت سیاسی زنان در معنای خاص در هر جامعه ای نیازمند توجه به لایه های عمیق اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی آن است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه جامعه شناختی موانع مشارکت سیاسی زنان در شهر تهران است. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی، کاربردی، مقطعی و کمّی (پیمایش) است. میدان مطالعه، شهر تهران و حجم نمونه شامل 400 نفر از زنان شهر تهران بودند که با ترکیبی از روش های نمونه گیری خوشه ای و طبقه بندی شده انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که مشارکت سیاسی در بین زنان گروه های سنی مختلف یکسان است و تفاوتی بین آنها وجود ندارد، اما زنان با درآمد بالاتر، شاغل و واجد تحصیلات بالاتر، مشارکت سیاسی بیشتری دارند. همچنین، بین موانع اجتماعی، فرهنگی، مدیریتی، سیاسی، اقتصادی و روحی-روانی با مشارکت سیاسی زنان شهر تهران رابطه معنادار و معکوسی وجود دارد و طبق نتایج مدل معادلات ساختاری، این موانع قادرند 16 درصد از واریانس مشارکت سیاسی زنان را تبیین کنند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که به ترتیب هر چقدر موانع اجتماعی، مدیریتی-سیاسی، روحی-روانی، اقتصادی و فرهنگی کاهش یابد، مشارکت سیاسی در میان زنان تسهیل شده و افزایش می یابد.
مراقبین سالمندان: مروری نظام مند پیرامون تجربه مراقبت خانوادگی از سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سالمندان ناتوان از جمله گروه های جمعیتی نیازمند مراقبت هستند که اعضای خانواده، به ویژه زنان، نقش اصلی را در مراقبت از آنها ایفا می کنند. این مطالعه با روش مرور نظام مند، به بررسی ۱۴ مقاله کیفی فارسی منتشرشده بین سال های ۱۳۷۰ تا ۱۴۰۳ پرداخته است که در پایگاه های اطلاعاتی (مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی ، پایگاه مجلات تخصصی نور ، بانک اطلاعات نشریات کشور ، پرتال جامع علوم انسانی) نمایه شده اند تا تجارب زیسته مراقبان خانوادگی سالمندان را تحلیل کند. یافته ها نشان می دهد که مراقبان، به ویژه زنان، تجارب متنوعی از مثبت تا بسیار منفی را گزارش کرده اند به گونه ای که در ایران، پدیده های «سالمندی زنانه» و «مراقبت زنانه» در حال ظهور هستند. مراقبان تحصیل کرده و شاغل با فشار مضاعف ناشی از تعارض نقش ها و عدم توازن بین زندگی شخصی و مراقبتی مواجه اند. منابع در اختیار خانواده، مانند مسکن و درآمد، کیفیت مراقبت را تحت تأثیر قرار می دهد و مراقبت دائمی از سالمندان، حضور اجتماعی مراقبان، به ویژه زنان را محدود نموده است. شناخت نیازها و انتظارات مراقبان، از جمله نیاز به آموزش، حمایت عاطفی و سیستم های مراقبتی، برای توانمندسازی آن ها و بهبود کیفیت مراقبت ضروری است. این مطالعه بر لزوم توجه بیشتر به چالش های مراقبان و طراحی سیاست های حمایتی هدفمند تأکید می کند.
شناسایی چالش های زنان در پست های مدیریتی (مورد مطالعه: مدیران زن در بخش دولتی استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علیرغم اینکه در سال های اخیر سهم مشارکت زنان در سطوح مختلف مدیریتی و تصمیم گیری بخش دولتی افزایش یافته است، زنان همچنان در پست های پست های مدیریتی چالش هایی مواجهند. هدف این پژوهش شناسایی چالش های زنان در پست های مدیریتی است. پژوهش حاضر کاربردی و با استراتژی تحلیل مضمون انجام گرفت. جامعه پژوهش زنان شاغل در پست های مدیریتی سازمان های دولتی استان تهران بودند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. به روش هدفمند و با معیار اشباع نظری داده ها، 17 مصاحبه انجام گرفت. بر اساس یافته ها، 16 چالش زنان در پست های مدیریتی شناسایی شد؛ که در قالب دو مضمون اصلی و پنج مضمون فرعی دسته بندی شد. با توجه به یافته ها، چالش های سازمانی عبارت اند از چالش های مربوط به منابع انسانی، چالش های فرهنگی، و محدودیت استفاده از تسهیلات قانونی؛ همچنین، در چالش های فردی، دو مضمون فرعی به دست آمد که عبارت اند از عدم تناسب ویژگی های فردی با پست های مدیریتی، و ترجیحات زنان. در نهایت، با توجه به لزوم فعالیت زنان در برخی پست های مدیریتی و وجود چالش های مختلف، کاهش اثرات این چالش ها توسط خود مدیران زن و سازمان ها و دست اندرکاران در سازمان های دولتی ضروری است.
واکاوی دشواری های تجربه شده زنان هیئت علمی درفرآیند زیست دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر فهم دشواری های پیش روی زنان عضو هیئت علمی در فرآیند انجام کار علمی در حیات دانشگاهی و شناسایی علل، زمینه ها و پیامدهای این چالش های تجربه شده می باشد. پژوهش حاضر از نوع کیفی بوده و از روش نظریه زمینه ای سیستماتیک استفاده شده است. با 12 نفر از زنان عضو هیئت علمی دانشگاه مازندران که در دانشکده های مختلف مشغول به کار بوده تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته انجام شد.یافته ها نشان داد که «تبعیض جنسیتی در کار علمی» پدیده ی مرکزی چالش هایی است که زنان در فرآیند انجام کارعلمی در دانشگاه مازندران تجربه کرده اند. فرهنگ سازمانی مردسالارانه دانشگاه و کمتر دیده شدن زنان، تفاوت ساختاری در دستمزد و حقوق، حمایت ناکافی قوانین دانشگاهی از زنان و فشار روانی ناشی از شرایط محیط کار از جمله علل و زمینه های ایجاد دشواری های تجربه شده می باشد. به علاوه، زنان در مواجهه با دشواری های پیش رو راهکارها و استراتژی هایی همچون مدیریت توازن بین کار علمی و زندگی خانواده، افزایش توانمندی و تلاش برای ارتقای علمی، اعتراض و فشار اجتماعی برای تغییر وضعیت و آگاهی بخشی عمومی برای برابری و کاهش تعصبات اجتماعی را اتخاذ کرده اند. در نهایت، تجربه این دشواری ها در فرآیند انجام کار علمی با خود پیامدهایی همچون دلسردی و بی انگیزگی علمی، فرسودگی روحی و جسمی در کار علمی، انزوای اجتماعی، کاهش نوآوری و بهره وری علمی، بازنشستگی زودهنگام و استعفا، مهاجرت علمی زنان به خارج و تجرد یا تاخیر در ازدواج و فرزند آوری را داشته است.
طراحی مدل مسئولیت سازمانی با تاکید بر بهبود شرایط کاری زنان شاغل (مورد مطالعه: سازمان جهاد کشاورزی استان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، تعداد زنان شاغل در سازمان ها به شدت افزایش یافته و آن ها نقش تعیین کننده ای در موفقیت بسیاری از سازمان ها ایفا می کنند. با این وجود، هنوز شرایط سازمان ها برای فعالیت زنان شرایط مطلوبی ندارد و آن ها نتوانسته اند نسبت به ایفای مسئولیت خود در قبال این قشر از جامعه موفق باشند. از این رو، هدف تحقیق طراحی مدل مسئولیت سازمانی با تاکید بر بهبود شرایط کاری زنان شاغل است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی-توسعه ای و به لحاظ روش شناسی از نوع تحقیق آمیخته محسوب می شود. در مرحله کیفی، از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و تکنیک تحلیل مضمون برای طراحی مدل استفاده شد. بدین منظور با 20 نفر از خبرگان که با روش هدفمند مبتنی بر معیار انتخاب شدند، مصاحبه به عمل آمد. در بخش کمی نیز با روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS به اعتبارسنجی الگوی ایجاد شده پرداخته شد. بدین منظور با ابزار پرسشنامه از 89 نفر از کارمندان زن در سازمان جهاد کشاورزی در استان سمنان نظرخواهی شد. براساس یافته ها، پنج دسته متغیر شامل مسئولیت سازمانی، راهبردها و اقدامات، پیش آیندها، عوامل تعدیل گر و پیامدها شناسایی گردید. براساس یافته های بخش کمی، کلیه عوامل شناسایی شده و مدل تایید شد. همچنین، مقدار ضریب تعیین محاسبه شده برای مسئولیت سازمانی مقدار 785/0 و برای متغیر پیامدها 719/0 است. نهایتا، نتایج تحقیق نشان داد که مسئولیت سازمانی برای بهبود شرایط کاری زنان دارای ابعاد چندگانه شامل اخلاقی، دینی و شرعی، نوع دوستانه، قانونی، شغلی و اصول وقواعد سازمانی است و مجموعه ای از معیارهای انسانی و سازمانی را در برمی گیرد.
تحلیل عوامل بازدارنده توسعه اشتغال زنان روستایی در شهرستان شوشتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشتغال زنان روستایی یکی از عوامل کلیدی در توسعه پایدار مناطق روستایی محسوب می شود و نقش مهمی در بهبود وضعیت اقتصادی، اجتماعی و معیشتی این جوامع دارد. با این حال، توسعه اشتغال زنان در مناطق روستایی با موانع و چالش های متعددی مواجه است که می تواند از دستیابی به پتانسیل های کامل آنها جلوگیری کند. شهرستان شوشتر به عنوان یکی از مناطق با ظرفیت بالای کشاورزی و صنایع وابسته، از این قاعده مستثنی نیست. به همین منظور پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل بازدارنده توسعه اشتغال زنان روستایی انجام شده است. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی-تحلیلی بوده و با استفاده از ابزار پرسشنامه داده های موردنیاز گردآوری شده است. جامعه آماری شامل زنان روستایی 18 تا 65 سال شهرستان شوشتر بوده که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 365 نفر تعیین شد. روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد و پرسشنامه ها از طریق دهیاری ها توزیع و جمع آوری گردیدند. پس از بررسی مبانی نظری و مصاحبه با متخصصان، پنج عامل آموزشی، فرهنگی، اجتماعی، نهادی و محیطی به عنوان عوامل بازدارنده اصلی شناسایی شدند. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل گردیدند. نتایج نشان داد تمامی شاخص های برازش مدل معادلات ساختاری تأیید شدند و پنج عامل مورد بررسی تأثیر منفی و معناداری بر توسعه اشتغال زنان روستایی دارند. در این میان، عوامل محیطی بیشترین اثر بازدارنده را نشان دادند. یافته ها می توانند به سیاست گذاران در تدوین راهکارهای مؤثر برای کاهش موانع اشتغال زنان روستایی کمک کنند.
مطالعه تجربه زیسته ی زنان عضو هیئت علمی شهر تهران از همزمانی نقش های شغلی - خانوادگی در دوران پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برقراری تعادل میان نقش های شغلی و خانوادگی اهمیت به سزایی در پیشبرد موفق اهداف دارد. زنان که همواره محور و نقطه کانونی خانواده به شمار می روند، در پاندمی کرونا نقش مهمی بر عهده داشتند. در این میان زنان اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و پژوهشگاه های شهر تهران به علت حجم فراوان وظایف حرفه ای با دشواری های بیشتری برای برقراری تعادل بین نقش های شغلی و خانوادگی مواجه بودند.بر این اساس پژوهش حاضر با روش کیفی و مصاحبه با 30 نفر از زنان عضو هیئت علمی دانشگاه ها و پژوهشگاه های شهر تهران در ایام پاندمی کرونا، و تحلیل محتوای کیفی یافته ها به واکاوی ابن تجربه پرداخته است. یافته های این پژوهش در دو بخش نقش های شغل و خانوادگی با مضامین مدیریت زمان، محو شدن مرز بین خودِ شاغل و خودِ خانه دار، چند نقشی بودن هم زمان و فشار نقش ها، رسیدگی به امور عقب افتاده پژوهشی، اختلال در روند انجام وظایف،خانه نشینی ناگزیر، فرهنگ قرنطینه و شیوه تنها زیستن، رویداد تروماتیک شده، ترومای فرهنگی یا شوک فرهنگی، بازآفرینی در معنای خانه، تغییر شکل اوقات فراغت در خانه و فراغت آشفته مادران، انباشت فرسودگی ناشی از نگرانی سلامت اعضای خانواده، ظهور پیدا کرده است.