مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
کووید 19
حوزههای تخصصی:
هدف: جستجوی معنایی به جستجویی فراتر از جستجوی سنتی یعنی انطباق و تطبیق کلیدواژه های درخواست جستجو با کلیدواژه های اسناد و مدارک موجود در سیستم اطلاق می شود و به دنبال درک معنی و روابط معنایی بین کلیدواژه های موجود در درخواست جستجوی کاربران است که با توسعه و گسترش وب معنایی و هستان شناسی ها روی کار آمده است. این نوع جستجو به دلیل دارا بودن مزایا و کاربردهای زیاد بسیار مورد توجه کاربران و پژوهشگران است ولی در کنار مزایا و برتری های زیادی که نسبت به جستجوی سنتی و کلیدواژه ای دارد، اشکالات و پیچیدگی هایی نیز دارد که برطرف سازی این اشکالات منجر به بهبودبخشی و ارتقای جستجوی معنایی شده و کمک شایان توجهی به کاربران می نماید. از این رو، بررسی و سنجش جستجوی معنایی توسط کاربران، هدف اصلی پژوهش حاضر است.روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی، رویکرد آن کمّی و روش آن پیمایشی بوده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده و جامعه آماری آن 189 پژوهشگر ایرانی بود که حداقل یک مقاله پژوهشی نمایه شده در پاب مد در زمینه بیماری کووید 19 منتشر کرده بودند.یافته های پژوهش: از دیدگاه پژوهشگران ایرانی در پایگاه پاب مد، میزان جامعیت و مانعیت در حد متوسط (3)، میزان شکاف معنایی نسبتاً زیاد (3<)، میزان صحت و دقت در بازیابی نتایج در حد متوسط (3)، میزان ارتباط مفهومی در حد متوسط (3)، میزان بازیابی مفاهیم معنی دار چندکلمه ای، در حد متوسط (3)، میزان بهبودبخشی و ارتقای عملکرد کلی در جستجوی معنایی نسبتاً زیاد (3<) بوده است.نتیجه گیری : نتایج پژوهش به طور کلی نشان داد که جستجوی معنایی، جستجویی پویا و چالش برانگیز است که با وجود نقاط قوت و فواید و مزایای گوناگون برای کاربران در امر پژوهش، هنوز ضعف ها و اشکالاتی نیز دارد که می بایست هرچه بیشتر توسط کارشناسان پشتیبان جستجوی معنایی مانند طراحان هستان شناسی برای سیستم جستجوی معنایی، مورد بررسی و تجدیدنظر قرار گیرد، برطرف سازی این ضعف ها و اشکالات، موجب می شود که جستجوی معنایی بتواند به شکل بهینه تری پاسخگوی پژوهشگران در امر پژوهش باشد و در نتیجه پژوهشگران و کاربران به نتایج غنی تری جهت تدوین آثار پژوهشی خود دست یابند.
بررسی پیامدهای بحران کرونا در جهان بر مبنای روش اسپریگنز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط بین الملل تحت تأثیر پدیده کرونا طی دو سال گذشته، دارای وضعیتی منحصر به فرد بود. در شرایطی که بسیاری از محققان بین المللی بر اساس شواهد موجود پیش بینی می کنند که وضعیت جهان در دوره پساکرونا تحت تأثیر این ویروس عالم گیر به تغییر و تحولاتی گسترده تر منتهی می شود، هدف از بررسی پیامدهای بحران کرونا در عرصه های مختلف بین المللی، اتخاذ تصمیمات مناسب در مواجهه با این پدیده استثنایی و مقابله با تهدیدها و پیامدهای بین المللی آن بود. روش: این پژوهش از روش توماس اسپریگنز که غالباً در مواجهه با بحرانها و تحلیل آنها کاربرد دارد، در چهار مرحله مشاهده بحران، بررسی علل و ریشه های بحران، ارائه نظم مطلوب و پیش بینی راههای برون رفت از بحران استفاده کرد. یافته ها: پیامدهای مهمی تحت تأثیر بحران کرونا در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی جهان، مورد انتظار است که می تواند نظامهای سیاسی را با شاخصها و مؤلفه های جدیدی مواجه کند و چالشهای جدیدی را به وجود آورد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق، ناکارامدی مدیریت موجود بین المللی را نشان داد و بر ضرورت تغییر و تحولات جدّی در نظام بین الملل تأکید کرد. در این خصوص پیشنهادهایی در راستای شکل گیری نظم نوین جهانی در دوره پساکرونا ارائه شد.
فقر، احساس محرومیت نسبی و کیفیت زندگی (مطالعه موردی: شهروندان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۱
199 - 228
حوزههای تخصصی:
کاهش فقر به عنوان مهمترین هدف سیاستگذاری اجتماعی، جنبه های فراتر از اقتصاد و بازار را دربر می گیرد و ناظر به سویه های مختلف کیفیت زندگی است. در این مقاله به دنبال پاسخی برای این مسأله هستیم که احساس محرومیت نسبی چه رابطه ای با کیفیت زندگی دارد. جمعیت آماری را افراد 18 سال به بالا که در سال1400 در شهر تهران ساکن بوده تشکیل داده اند. روش تحقیق پیمایشی و اطّلاعات با تکنیک مصاحبه رو در رو در قالب پرسش نامه، گردآوری شده است. حجم نمونه 404 نفر و نمونه ها به روش نمونه گیری احتمالی از نوع خوشه ای سیستماتیک انتخاب شده اند. برای داوری در باب فرضیات، از آزمون ضریب همبستگی (پیرسون، اسپیرمن)، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که: با کاهش احساس محرومیت نسبی شهروندان، کیفیت زندگی افزایش می یابد و بالعکس. در صورتی که با افزایش بهزیستی مادی، ارزش های رفاهی، درآمد خانواده و طبقه اجتماعی شهروندان، کیفیت زندگی نیز افزایش می یابد. همچنین درآمد و پس انداز خانواده در دوران شیوع کووید 19کاهش یافته است. پس می توان گفت: حق برخورداری از فرصت برابر، تأثیر مستقیم بر رفاه شهروندان دارد و این تأثیر از طریق ارائه خدمات یا درآمد است. از آنجایی که فقر و ناسلامتی دو روی یک سکه اند و فقر، خود محرومیت و نابرابری و ناامنی می آفریند، پس برابر دانستن افراد در مقابل قانون، ایجاد فرصت های برابر برای همه در قالب توزیع امکانات و منابع بصورت یکسان، می تواند زمینه مناسبی را برای تحقق عدالت و افزایش کیفیت زندگی در جامعه فراهم آورد.
مدل یابی رویکردهای سطحی و عمقی یادگیری دانشجویان پزشکی در آموزش مجازی براساس هیجانات تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارزیابی و ادراک وضعیت تحصیلی دانشجویان در شرایط آموزش مجازی در زمینه روان شناسی تربیتی حائز اهمیت است. دانشجویان ممکن است در شرایط مختلف آموزشی (مجازی، حضوری) رویکردهای مختلفی از نظر یادگیری از خود نشان دهند. مطالعه حاضر در این راستا و با هدف مدل یابی رویکرهای سطحی و عمقی یادگیری دانشجویان پزشکی در آموزش مجازی براساس هیجانات تحصیلی صورت گرفت. روش ها: در این پژوهش، رویکردهای یادگیری (عمقی و سطحی) دانشجویان در آموزش مجازی بر اساس هیجانات تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، پرسشنامه های هیجان های پیشرفت (پکرون و همکاران، 2002)، ادراک از محیط یادگیری (راف و همکاران، 2001) و پرسشنامه رویکردهای یادگیری تجدیدنظر شده دو عاملی (مختار و همکاران، 2010) بین 223 دانشجو از دانشگاه علوم پزشکی لرستان توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش معادل یابی ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رویکرهای سطحی و عمقی یادگیری دانشجویان پزشکی در آموزش مجازی براساس هیجانات تحصیلی قابل پیش بینی است. همچنین یافته ها نشان داد ابعاد یادگیری به واسطه هیجان های مثبت و منفی بر رویکردهای عمقی و سطحی تأثیر معنادار دارد (p<0.01). نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که رویکردهای یادگیری دانشجویان در فضای مجازی در کنار برنامه ریزی دقیق و تخصصی می تواند برآیند مطلوب داشته باشد
مسئولیت مدنی دولت در ترک فعل واکسیناسیون مردم در برابرکرونا با مطالعه تطبیقی حقوق انگلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حقوق اقتصادی و تجاری سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
131 - 157
حوزههای تخصصی:
مرگ ومیر و بیکار شدن میلیون ها انسان در اثر شیوع ویروس کووید 19 در سطح گسترده باعث شد موضوع مسئولیت مدنی دولتها در پیشگیری و کنترل این ویروس مطرح گردد، کشف واکسن و اقدام برخی دولتها در واکسینه کردن بموقع و کامل مردم و نتیجتا کاهش ابتلاو مرگ ومیر از طریق کنترل ویروس موجب شد موضوع تکلیف دولت به واکسیناسیون موثر ملت و جبران خسارات مادی و معنوی ناشی از این ترک فعل، به عنوان یک پرسش مهم مطرح شود. در این مقاله مستندات قانونی متعدد و نحوه احراز رابطه سببیت و قلمرو مسئولیت مدنی دولت در قبال عدم واکسیناسیون مردم در مقابله با کرونا به عنوان ترک فعل مورد بررسی قرار گرفته وبا مطالعه قواعد و ارکان مسئولیت مدنی در حقوق ایران و انگلیس این نتیجه استنباط می شودکه دولت به معنای عام با توجه به توانایی ها و اختیاراتی که در انحصار اوست و وظایف و تکالیفی که به موجب قانون اساسی و سایر قوانین، در قبال حفظ سلامت شهروندان دارد، مسئولیت مدنی در قبال خسارات وارده دارد.
تأثیر فساد، نااطمینانی، اینترنت و بحران کوید 19 بر شادکامی؛ مورد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای اقتصادی ایران سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۱
49 - 95
حوزههای تخصصی:
.مقدمه
افزایش رضایتمندی یا رفاه ذهنی[1] یا احساس شادکامی[2] افراد و جوامع از وضعیت زندگی خود، یکی از اهداف اصلی دولت ها محسوب می شود. در ادبیات جدید، برخی شادکامی را به عنوان یک حق برای شهروندان در نظر می گیرند و درنتیجه، دولت ها موظف به تأمین آن برای تک تک افراد جامعه هستند. فراتر از آن، برخی معتقدند که شادکامی یک مقوله ملی است و باید در جهت خوشبختی و شادکامی عموم مردم تلاش شود (لی، 2022).
به منظور پر کردن خلأ ادبیات مربوط به شادکامی در ایران، این پژوهش به بررسی سهم فساد به عنوان یکی از شاخص های مهم کیفیت نهادی، نااطمینانی، دسترسی به اینترنت، بحران کرونا و همچنین، تحریم در رفاه ذهنی در ایران می پردازد که براساس بررسی های نگارندگان تاکنون در کشور انجام نشده است. دراین راستا، از دیگر متغیرهای کنترل مانند رشد اقتصاد و بیکاری نیز استفاده می شود.
الگو و روش
برای بررسی تأثیر متغیرهای کلیدی بر ادراک شادکامی یا احساس رفاه ذهنی در ایران الگوی عمومی زیر معرفی می شود:
, (1)
که در رابطه (1) متغیر HAP (شادکامی) [3] تابعی از LGDPP (لگاریتم تولید ناخالص داخلی واقعی سرانه)[4]، WUI (نااطمینانی جهانی برای ایران) [5] ، COR(فساد)[6]، NET (دسترسی به اینترنت)، UN (نرخ بیکاری)[7]، SAN (تحریم های آمریکا علیه ایران) [8] و COVID19 (بحران کوید19) [9] است.
الگو با روش خودرگرسیون با وقفه های توزیعی(ARDL) برآورد می شود. پسران و شین[10] (1995) نشان می دهند که اگر بردار همجمعی از به کارگیری روش ARDL، در صورتی که وقفه ها به درستی تصریح شده باشند، به دست آید، برآوردگر حداقل مربعات در نمونه های کوچک نیز از تورش کمتر و کارایی بیشتری برخوردار است. همچنین، استفاده از روش ARDL این مزیت را دارد که می توان بدون توجه به وجود متغیرهای با درجه جمعی I(0) یا I(1) تخمین های سازگاری از ضرایب بلندمدت الگو را به دست آورد. همچنین، این روش حرکت از الگوی کوتاه مدت به بلندمدت را نیز مشخص می کند. الگوی ARDL(p,q1,q2,...,qk) زیر را در نظر می گیریم:[11]
(2)
که در آن ها و ها پارامترهای الگو، نشان دهنده جزء اختلال تصادفی است. با به کارگیری معیارهای اطلاعاتی مانند، آکائیک[12]AIC) (، شوارتز− بیزین[13](SBC)، و حنان − کوئین[14] (HQC)لازم است که برای برآورد الگوی کوتاه مدت وقفه های مناسب p) و qها) برای متغیرها انتخاب شود. پس از انتخاب الگوی مناسب ARDL می توان ضرایب الگوی بلندمدت را محاسبه کرد. اگر رابطه تعادلی کوتاه مدت میان متغیرها وجود داشته باشد، می توان الگوی تصحیح خطای[15] زیر را برآورد کرد:
A(L)ΔHAPt =B(L)ΔXt + (1-Π) ECTt-1+G 'Zt + et (3)
که در آن
A(L)= 1-a1L -a2L2 -.... -apLp
و
B(L)= 1 - bk1L - bk2L2 - .... - bkj (k=1,...,5), Π =(a1 +a2+ .... +ap)
L عملگر چند جمله وقفه، G برداری از پارامترها و et جمله اختلال می باشد. در این رابطه X=( ), و Δ نشان دهنده تفاضل مرتبه اول متغیر و ECTt-1 جمله تصحیح خطا و Zt برداری از متغیرهای قطعی مانند مقدار ثابت و متغیرهای برون زا با وقفه های ثابت مانند COVID19 و SAN می باشد. ضریب جمله تصحیح خطا بیان کننده سرعت حرکت به سوی تعادل بلندمدت است. الگو برای داده های فصلی طی دوره 1384−1401 برآورد و جهت بررسی همجمعی میان متغیرها از آزمون کرانه استفاده شده است.
نتایج
قبل از برآورد الگو ایستایی متغیرها بررسی شده است. آزمون ریشه واحد برای تفاضل مرتبه دوم متغیرها با داده های فصلی نشان می دهد که فرضیه صفر وجود ریشه واحد برای همه متغیرها رد می شود. به عبارت دیگر، متغیرهای به کارگرفته شده یا دارای درجه جمعی صفر I(0) یا یک I(1) هستند. برای برآورد الگوی کوتاه مدت وقفه های بهینه برای متغیرها با استفاده از معیار آکائیک انتخاب شده است. چون دراین الگو با ترکیبی از متغیرهای I(0) و I(1) روبه رو هستیم، از آزمون کرانه برای بررسی همجمعی استفاده و نشان داده شده که رابطه همجمعی میان متغیرهای وجود دارد.[16] همچنین نتیجه آزمون LM بروش-گادفری نشان می دهد که فرضیه صفر عدم خودهمبستگی سریالی نمی شود. همچنین، عدم رد فرضیه صفر در آزمون هاروی نشان می دهد که مشکل واریانس ناهمسانی در الگو وجود ندارد. نتایج این آزمون ها در جدول (1) ارائه شده است.
جدول (1) آزمون های خود همبستگی و واریانس ناهمسانی
(A) Breusch-Godfrey Serial Correlation LM Test- Null hypothesis: No serial correlation
F-statistic
1.787593
Prob. F(3,34)
0.1681
Obs R-squared
8.719348
Prob. Chi-Square(3)
0.0333
(B) Heteroskedasticity Test: Harvey- Null hypothesis: Homoskedasticity
F−statistic
1.221176
Prob. F(26,37)
0.2838
Obs R−squared
29.55665
Prob. Chi−Square(26)
0.2864
Scaled explained SS
20.99953
Prob. Chi−Square(26)
0.7420
منبع: محاسبات نویسندگان
نتایج برآورد الگوی بلند مدت در جدول (2) نشان می دهد که کاهش فساد و دسترسی به اینترنت نقش مهمی در افزایش شادکامی در ایران دارد. همچنین، نااطمینانی جهانی برای ایران، افزایش بیکاری، و تحریم باعث کاهش شادکامی می شود. یافته ها نشان می دهد رشد اقتصادی در ایران ضدشادکامی است که می تواند ناشی از توزیع ناعادلانه آن در زندگی مردم باشد. الگوی کوتاه مدت بیان کننده این است که کرونا و تحریم، شادکامی را کم کرده است. براساس الگوی تصحیح خطا در هر دوره 89 درصد انحراف از تعادل بلندمدت تعدیل می شود.[17]
جدول (2) برآورد الگوی بلند مدت. متغیر توضیحی شادکامی (HAP)
متغیر
ضرائب
خطای معیار
آماره t
احتمال
LGDPP
-4.736207
0.733549
-6.456561
0.0000
UN
-0.056133
0.023537
-2.384912
0.0223
WUI
-2.328085
0.493086
-4.721460
0.0000
NET
0.011836
0.003161
3.744307
0.0006
COR
0.767983
0.128301
5.985792
0.0000
C
49.66173
6.870018
7.228763
0.0000
منبع: محاسبات نویسندگان
اکنون ثبات ساختاری پارامترهای الگوی تصحیح خطا با استفاده از دو آزمون CUSUM و CUSUMSQ بررسی می شود. نتایج نشان می دهد که بی ثباتی در الگو وجود ندارد. آزمون اول نشان می دهد که آیا تغییر سیستماتیک یا نظام مند در ضرایب برآوردشده وجود دارد. درصورتی که آزمون دوم به بررسی این موضوع می پردازد که آیا پارامتر ثابت یک انحراف ناگهانی و تصادفی داشته است. نتایج این آزمون ها به ترتیب در نمودارهای 1 و 2 نشان داده شده است. درصورتی که CUSUM و CUSUMSQ از دو خط مرزی در سطح معناداری 5 درصد عبور نکند، نشان می دهد که معادله رگرسیونی درست مشخص شده است. نتیجه این آزمون ها نشان دهنده ثبات الگو می باشد.
نمودار 1: آزمون ثبات CUSUM
منبع: محاسبات نویسندگان
نمودار 2: آزمون ثبات CUSUMSQ
منبع: محاسبات نویسندگان
نتیجه گیری
نتایج برآوردها نشان می دهد که کاهش فساد باعث افزایش شادکامی در ایران می شود. این نتیجه مشابه یافته های تای و دیگران[18] (2014)، فلین[19] (2019)، لای و آن[20] (2020)، یان و ون[21] (2020) و بهرا و دیگران[22] (2024) است. فساد می تواند هزینه های معاملاتی را برای کسب وکارها افزایش دهد، اعتماد سیاسی را تخریب کند و ازطرق مختلف رفاه ذهنی را کاهش دهد. نتیجه نشان می دهد رشد اقتصادی در ایران ضدشادکامی است که می تواند ناشی از توزیع ناعادلانه رشد در زندگی مردم باشد. عدم قطعیت ارتباط میان درآمد و شادمانی توسط استرلین (1974) مطرح شده است. براساس برخی شواهد تجربی، افزایش درآمد تحت شرایطی ممکن است باعث افزایش شادمانی نشود؛ به طوری که فری و استوتزر[23] (2002) این رابطه را پیچیده می دانند. یان و ون[24] (2020) نیز بر این نکته تأکید می کنند که فساد و افزایش شکاف درآمدی دو عامل اثرگذار برای کاهش احساس خوشبختی افراد هستند.
همچنین، افزایش بیکاری باعث کاهش شادکامی در ایران می شود. این یافته مشابه نتیجه کلارک و اوسوالد[25] (1994)، لانچفلاور[26] (2007)، آگان، ودیگران[27] (2009)، ابونوری و عسگری زاده[28] (2013)، و سامیم و بوری[29] (2019) است. تأثیر بیکاری بر رفاه ذهنی از اهمیت برخوردار است؛ به طوری که لای و آن[30] (2020) نشان می دهند که کاهش بیکاری حتی می تواند بخشی از کاهش شادکامی ناشی از فساد را جبران کند.
یکی دیگر از یافته ها این است که با زیاد شدن نااطمینانی جهانی برای کشور ایران در حوزه های اقتصادی و سیاسی در کوتاه مدت و بلندمدت، احساس خوشبختی جامعه کاهش می شود. اثر مستقیم و غیرمستقیم نااطمینانی بر شادکامی ازطریق اثر روانی مانند امید به آینده و همچنین، تأثیر آن بر سرمایه گذاری، بیکاری و شرایط رفاهی و اقتصادی جامعه مطابق انتظار است. برآورد الگوی کوتاه مدت نشان می دهد که همه گیری کرونا و تحریم ها باعث کاهش شادکامی شده است. به عنوان توصیه سیاستی، افزون بر توجه به تأثیر دیگر متغیرها مانند اشتغال و رشد، لازم است که به اهمیت مبارزه با فساد، افزایش دسترسی جامعه به اینترنت و همچنین، کاهش نااطمینانی اقتصادی و سیاسی برای بهبود رفاه ذهنی جامعه توجه شود.
[1]. Subjective well-being
[2]. Happiness
تاریخ دریافت: 07/05/1403 تاریخ پذیرش: 29/05/1403
[3]. منبع داده: https://worldhappiness.report
[4]. منبع داده: https://databank.worldbank.org/source/world-development-indicators
[5]. منبع داده: https://worlduncertaintyindex.com/data/
[6]. منبع داده: ICRG که توسط Political Risk Services (PRS) Group منتشر می شود.
[7]. منبع داده های NET و UN: https://databank.worldbank.org/source/world-development-indicators
[8]. منبع داده: Syropoulos et al. (2022)
[9]. منبع داده: World Health Organization (WHO)
[10] . Pesaran & Shin
.[11] برای جزئیات به پسران و پسران (1997) مراجعه شود.
[12]. Akaike Information Criterion
[13]. Schwarz Bayesian Criterion
[14]. Hannan-Quinn Criterion
[15]. Error Correction Model (ECM)
.[16] نتایج مربوط به انتخاب وقفه های بهینه، آزمون های ایستایی، آزمون های تشخیصی، و آزمون کرانه برای همجمعی در مقاله اصلی ارائه شده است.
.[17] نتایج برآورد الگوهای کوتاه مدت و تصحیح خطا در پیوست مقاله اصلی ارائه شده است.
[18]. Tay et al.
[19]. Flavin
[20]. Li and An
[21]. Yan and Wen
[22]. Behera et al.
[23]. Frey and Stutzer
[24]. Yan and Wen
[25]. Clark & Oswald
[26]. Blanchflower
[27]. Agan et al.
[28]. Abounoori & Asgarizadeh
[29]. Sameem & Buryi
[30]. Li and An
کووید 19، سطح نگهداشت وجه نقد و سرعت تعدیل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل آنکه مازاد و کسری وجوه نقد موجب کاهش ارزش شرکت می شود، مدیران سعی می کنند مقادیر بهینه ای از وجه نقد را نگهداری کنند. به بیان دیگر، شرکت ها تلاش می کنند نسبت وجه نقد واقعی خود را به سمت نسبت بهینه سوق دهند. عوامل مختلفی روی سطح نگهداشت وجه نقد و سرعت تعدیل آن مؤثرند. این پژوهش اثر همه گیری کووید 19 را مدنظر قرار می دهد که انگیزه احتیاطی را برای نگهداشت وجه نقد تقویت کرده است. این پژوهش از مشاهدات 159 شرکت در بازه زمانی 1401-1387 استفاده کرده است و از رگرسیون حداقل مربعات تعمیم یافته و رویکرد گشتاورهای تعمیم یافته سیستمی با کنترل اثرات سال ها و صنایع بهره برده است. نتایج نشان می دهد که در دوره همه گیری کووید 19 در مقایسه با سال های قبل از آن، نسبت نگهداشت وجه نقد شرکت ها حدود دو برابر شده و سرعت تعدیل آن نیز نزدیک به 40درصد افزایش داشته است. نتایج آزمون های استحکام که با یافته های اصلی پژوهش همخوانی دارد، با مفاهیم مطرح در نظریه توازن سازگار است. این پژوهش ادبیات موجود درباره تأثیر کووید 19 بر انگیزه های احتیاطی نگهداشت وجه نقد را توسعه می دهد و با تأکید بر نقش همه گیری کووید 19 در تشدید فشارهای مالی بر شرکت ها، بیانگر افزایش سرعت تعدیل نسبت نگهداشت وجه نقد به عنوان روشی برای اجتناب از تبعات مالی این همه گیری است.
بازنمایی پاندمی کووید 19 در رسانه های اجتماعی ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۳۷
84 - 51
حوزههای تخصصی:
بحران ها جزء جدایی ناپذیر زندگی اجتماعی به شمار می روند و روزبه روز برتعداد و تنوع آن ها افزوده می شود. رسانه های اجتماعی به دلیل قابلیت های گسترده در جذب مخاطب و توانایی شکل دهی به افکار عمومی نقش مهمی در پیشگیری و مدیریت بحران ها دارند به نحوی که با توجه به کارکردهای متعددشان، می توانند به عنوان یکی از ارکان اصلی مدیریت بحران محسوب شوند. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل مضمون در بازه زمانی اسفندماه ۹۸ تا شهریورماه ۹۹ باهدف بازنمایی اخبار ویروس کووید 19 در رسانه های اجتماعی ایرانیان، به تحلیل بیشترین مطالب منتشرشده و نیز پر بازدیدترین پست های کانال های تلگرامی مرتبط با شیوع کرونا پرداخته است. بر اساس یافته های پژوهش با کاهش شدت انتشار مطالب مرتبط با کرونا، از میزان اهمیت پست های مرتبط با قرنطینه، فاصله گذاری اجتماعی و اقدامات دولت برای مدیریت بحران در کانال های تلگرامی کاسته شده و حساسیت و توجه مردم به اعمال محدودیت های کرونایی در بازه زمانی موردبررسی کاهش یافته است که این امر عاملی اصلی تشدید بحران کرونا در جامعه در بازه زمانی موردمطالعه بوده است.
طراحی الگوی محتوای سلامت محور در شبکه های مجازی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی محتواهای تولید شده توسط کاربر در اینستاگرام با موضوع کووید19 انجام شده است که با بهره گیری از روش کیفی و رویکرد داده بنیاد انجام گرفته است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت اکتشافی است. جامعه آماری این پژوهش جهت مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته شامل خبرگان دانشگاهی و پزشکان و کادر درمان بیماران کرونایی در بیمارستان ها هستند. این افراد با توجه به شیوه هدفمند گلوله برفی تا رسیدن به نقطه اشباع نظری ۱۱ نفر انتخاب شدند. شیوه تجزیه و تحلیل با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی است. نتایج تحقیق، حاکی از شناسایی ۹6 کد محوری، ۱۹ کد انتخابی است. عوامل علی شامل آگاهی و دانش کاربران، نگرش و باورهای کاربران، و ویژگیهای روانشناختی کاربران می باشد. عوامل زمینه ای شامل عوامل اجتماعی- فرهنگی، عوامل اقتصادی و زیرساختی تولید محتوا، عوامل سیاسی و حکمرانی، عوامل فردی و روانشناختی می باشد. عوامل مداخله گر نیز شامل محدودیتهای فنی و فناورانه، پوشش رسانه ای موضوع کووید ۱۹، قوانین و مقررات رسانه های اجتماعی است. عوامل راهبردی شامل راهبردهای آموزشی و اطلاع رسانی، راهبردهای حمایتی و همدلی، راهبردهای سیاسی، و راهبردهای هنری و خلاقانه می باشد . پیامدها نیز شامل پیامدهای اطلاعاتی و آموزشی، پیامدهای روانی- اجتماعی، پیامدهای سیاسی-نظارتی، و پیامدهای فرهنگی می باشد.
آثار شیوع کووید 19 بر وضعیت شغلی در شهر مشهد: یک تحلیل اقتصادی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۸
245 - 292
حوزههای تخصصی:
شناسایی متغیرهای تاثیر پذیر از بحران همه گیری کووید19 می تواند به سیاست گذاری در جهت تقویت و پایداری بیش تر جامعه در بحران های مشابه کمک نماید. با توجه به این که عوامل اجتماعی و اقتصادی می توانند تشدید کننده بحران نیز باشند بنابراین شناسایی آنها در کنترل بحران های مشابه ضروری است. در مقاله حاضر با استفاده از مدل رگرسیون پروبیت تاثیر عوامل جمعیت شناختی و چند متغیر دیگر اقتصادی اجتماعی از قبیل طبقه درآمدی، موقعیت اقتصادی- اجتماعی و دریافت وام بر وضعیت شغلی بعد از دوران کرونا نسبت به قبل از آن در مشهد مورد سنجش قرار گرفت. داده ها در این مقاله به روش پرسشنامه ای که بالغ بر 1093 پرسشنامه می باشد به صورت آنلاین جمع-آوری گردید. نتایج حاکی است که دریافت کنندگان وام و کمک های مالی، مستاجرین و افراد پایین ترین طبقه درآمدی وضعیت شغلی بدتری را تجربه کرده اند. با افزایش تحصیلات، میزان تاثیر کرونا کمتر شده است. افراد با موقعیت اقتصادی اجتماعی پایین تر، وضعیت شغلی بدتری را تجربه نموده اند. مردان نسبت به زنان شغل خود را بیشتر از دست داده اند همچنین مشاغل غیر مزد و حقوق بگیر و افراد شاغل در بخش خصوصی بیش ترین آسیب شغلی را در دوران کووید19 پذیرفته اند. نتایج نشان می دهد که با حمایت از اقشار با درآمد پایین و همچنین سرمایه گذاری بیش تر در آموزش و ارتقاء سطح تحصیلات و حمایت بیش تر دولت و دیگر نهادهای حمایتی از افراد طبقه پایین درآمدی می-توان از زیان های ناشی از کرونا کاست
واکاوی تجارب زیسته نوجوانان پسر از اوقات فراغت و فضای مجازی در دوران همه گیری کرونا
نوجوانی، یکی از چالش انگیزترین و در عین حال جذاب ترین دوران زندگی است، با توجه به اهمیت این دوره مطالعه سلامت روان و تجربه نوجوانان در دوره کرونا لازم است، بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. هدف از این تحقیق بررسی کیفی تجارب زیسته دانش آموزان پسر از اوقات فراغت و فضای مجازی در دوره کرونا بود. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی و ازطریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته تا اشباع نظری سیزده شرکت کننده نوجوان پسر ساکن شهر تهران در بازه زمانی بهمن 1399 تا اردیبهشت 1400 انجام شد. روش تحلیل داده ها تحلیل تماتیک بود و تجزیه و تحلیل داده های انجام شده، منجر به شناسایی دو مضمون اصلی، پنج مضمون فرعی و بیست مفهوم اولیه شد. دو مضمون اصلی الف) چالش ها و آسیب ها 1. چالش های روان شناختی، 2. آسیب های فضای مجازی و 3. آسیب های اوقات فراغت و ب) واکنش ها و مقابله های سازگارانه، عبارتست از: 1. واکنش ها و مقابله های سازگارانه اوقات فراغت و 2. واکنش ها و مقابله های سازگارانه فضای مجازی، از تحلیل مصاحبه ها به دست آمد. نتایج نشان داد که نوجوانان واکنش های متفاوتی به شرایط کرونا نشان دادند و آسیب ها و چالش های متفاوتی دارند. لازم است استراتژی های مناسبی ازسوی نهادهای اجتماعی، خانواده و مدرسه ارائه شود. این مقاله رهیافتی برای ادامه بررسی واکنش های روان شناختی و تدوین پروتکل های مداخلاتی روان شناختی و سیستمی است.
شناسایی مؤلفه های محیطی تأثیرگذار در بحران های بیولوژیکی (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
109-124
حوزههای تخصصی:
بحران های طبیعی بیولوژیکی خطری همیشگی برای جوامع بشری محسوب می شوند؛ بنابراین آمادگی کنترل و پیشگیری از این گونه بلایا امری مهم تلقی می شود. در مقابله با چنین بحران های شهری پرداختن به مقوله مداخلات غیر دارویی در برابر بیماری های واگیردار می تواند راهگشا باشد از این رو هدف پژوهش حاضر یافتن شاخص های اصلی مؤثر در همه گیری و تبیین مؤلفه های محیطی حاصل از برهمکنش و همبستگی شاخص های مرتبط قابل سنجش در سطح محلات بر اساس مطالعات محیطی پیشین، می باشد. بدین منظور تمامی شاخص های محیطی قابل دسترس در سطح 118 محله کلان شهر تبریز شناسایی شدند. سپس با استفاده از اطلاعات ثانویه، شاخص های محیطی محلات با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی به دست آمد. سپس با استفاده از روش اکتشافی- تجربی و مبتنی بر روش های کمی، پس از تبیین مؤلفه های محیطی مؤثر در همه گیری، محلات کلان شهر تبریز دسته بندی شد. درنهایت 42 شاخص و 8 مؤلفه تجمع، تنوع و طراحی، عوامل اجتماعی، تراکم، عوامل اقتصادی، زیرساخت بهداشتی، آلودگی محیطی و فضاهای سبز و باز به عنوان مؤلفه های مؤثر بر گسترش بیماری های همه گیر در سطح محلات شناسایی شدند. هر یک از این عوامل دارای چندین شاخص است که قابلیت سنجش مولفه مذکور را فراهم می نماید. بر اساس نتایج میزان اثرات عوامل محیطی بر انتقال کووید-19 از نظر مکانی متمایز می شوند. این مؤلفه ها درمجموع بیش از 82 درصد تغییرات عوامل محیطی مؤثر را نشان می دهند. برنامه ریزان، سازندگان و پژوهشگران می توانند بر اساس میزان این مولفه ها محلات را از نظر گسترش همه گیری دسته بندی نمایند و استراتژی های متناسب را در تصمیم گیری های آتی برای توسعه شهری پایدار مدنظر قرار دهند.
تأثیر بسته خودآرام سازی با رویکرد یکپارچه توحیدی بر اضطراب ناشی از همه گیری کووید 19(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
21 - 36
حوزههای تخصصی:
با شیوع ویروس کووید 19 موجی از اضطراب و نگرانی خانواده ها به ویژه مادران را فراگرفت. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تأثیر بسته محقق ساخته خودآرام سازی با رویکرد یکپارچه توحیدی بر کاهش اضطراب ناشی از همه گیری کووید 19 در مادران تهرانی اجرا شد. روش تحقیق از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را مادران ساکن تهران تشکیل می دادند، که به روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر از افراد واجد شرایط انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها مقیاس اضطراب کرونا بود که پیش و پس از ارائه بسته آموزشی بر روی هر دو گروه اجرا شد. تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد میزان اضطراب گروه آزمایشی پس از مداخله به طور معناداری کاهش یافت (F=44/303, P < 0/01). بر اساس یافته های فوق، تأثیر آموزش بسته خودآرام سازی با رویکرد یکپارچه توحیدی در بهبود اضطراب ناشی از همه گیری بیماری کووید 19 در مادران تأیید گردید. بنابراین مشاوران و روان درمانگران برای کمک به افرادی که درگیر اضطراب هایی از این نوع هستند، می توانند از این بسته آموزشی استفاده نمایند.
بحران کووید 19 و تلاطم بازار سهام؛ رویکرد غیرخطی مارکوف سوئیچینگ در سطح صنایع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۰)
157 - 178
حوزههای تخصصی:
سیستم های مراقبت های بهداشتی در سراسر جهان به دنبال ظهور ویروس کووید 19 و ایجاد سندرم تنفسی حاد با چالش مهمی روبرو شده اند. تغییرات به وجود آمده در زندگی روزمره مردم پس از این همه گیری، منجر به ایجاد چالش ها و تغییرات بسیار شده است؛ بازار سهام ایران نیز از تأثیرات این بحران مصون نبوده است. از این رو مطالعه حاضر، به بررسی تأثیر بحران کووید 19 بر تلاطم بازار سهام در هفت صنعت بورسی نهادهای مالی واسطه ای، خودرو، لاستیک و پلاستیک، محصولات شیمیایی، فلزات اساسی، قند و شکر و محصولات کانی در بازه زمانی 20 بهمن 1398 الی 31 فروردین 1400 با استفاده از مدل غیر خطی مارکوف سوئیچینگ در دو رژیم قبل از کووید 19 و بعد از کووید 19 پرداخته است. نتایج مطالعه نشان می دهد که با افزایش مرگ و میرهای ناشی از ویروس، تلاطم ریسک کل در صنایع نهادهای مالی واسطه ای و لاستیک و پلاستیک افزایش داشته و در سایر صنایع کاهش یافته است. هم چنین با افزایش تعداد مرگ و میرهای ناشی از ویروس تلاطم ریسک سیستماتیک در صنایع خودرو، لاستیک و پلاستیک، قند و شکر و فلزات افزایش و در سایر صنایع کاهش داشته است. بهبود یافتگان ویروس بر ریسک کل صنایع نهادهای مالی واسطه ای و لاستیک و پلاستیک تأثیر مثبت، در دیگر صنایع تأثیر منفی، در ریسک سیستماتیک صنایع لاستیک و پلاستیک، قند و شکر و محصولات کانی اثر مثبت و در ریسک سیستماتیک دیگر صنایع اثر منفی داشته است.
توسعه مدل پاسخ های رفتاری مصرف کننده در دوران همه گیری کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه گیری کووید 19، تغییرات چشمگیری در جنبه های مختلف زندگی افراد در سراسر جهان ایجاد کرد. این تغییرات رفتار مصرف کننده را نیز تحت تأثیر قرارداد. افراد برای اینکه کمتر در معرض ابتلا به بیماری قرار گیرند، فاصله گذاری اجتماعی را رعایت کرده و اقدامات احتیاطی مانند استفاده از ماسک و ضدعفونی کردن دست را موردتوجه قرار دادند. هدف پژوهش حاضر،بررسی پاسخ های رفتاری مصرف کننده در دوران همه گیری کووید ، خرید و مصرف مواد غذایی است. به منظور دستیابی به هدف، از روش پژوهش ترکیبی متوالی- اکتشافی مورداستفاده قرار گرفت. در مرحله کیفی پدیدارشناسی، با به کارگیری نمونه گیری هدفمند، 40 مصاحبه با مصرف کنندگان در شهر تهران انجام شد. در مرحله کمی، شش فرضیه مطرح گردید داده ها از طریق پرسشنامه جمع آوری و توسط نرم افزار ایموس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مصرف کنندگان در دوران همه گیری به صورت واکنشی، مقابله ای و سازگاری بلندمدت پاسخ دادند. این پاسخ ها در میان زنان و مردان، نسل های مختلف و افراد متأهل و مجرد تفاوت نداشت. همه گیری رژیم غذایی افراد را تغییر داده و مصرف کنندگان مصرف غذاهای ناسالم را کاهش داده و به مصرف مواد غذایی سالم تر روی آورده اند. همه گیری کووید، تغییرات چشمگیری را در رفتار مصرف کننده ایجاد کرد. حساسیت نسبت به محیط خرید در دوران همه گیری افزایش یافت. مراجعات حضوری مصرف کنندگان به فروشگاه های فیزیکی کاهش یافته و الگوی خرید مصرف کننده به سمت خرید آنلاین و سفارش تلفنی سوق پیدا کرد. مصرف کنندگان در دوران همه گیری از سوپرمارکت ها و فروشگاه های نزدیک محل زندگی خود خرید می کردند و اظهار داشتند که بعد از اتمام آن یعنی در دوران پساکووید نیز به آن ها مراجعه می کنند.
رابطه سواد سلامت و استرس ادراک شده و نقش تعدیل گر اینفودمی کووید 19 در دانشجویان دانشگاه رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اهمیت سواد اطلاعات سلامت و اثرگذاری آن بر سلامت افراد به ویژه در شرایط بحرانی نظیر همه گیری کرونا که جامعه جهانی با انتشار غیرقابل کنترل اخبار و اطلاعات بعضاً نامعتبر روبه رو بود، بیش ازپیش مشهود شد. از سویی دیگر استرس ادراک شده عبارت است از احساس و ادراکی که فرد نسبت به میزان استرس خود دارد.روش شناسی: پژوهش حاضر ازنظر نوع در زمره پژوهش های کاربردی و ازنظر روش گردآوری داده ها پژوهشی پیمایشی است. برای محاسبه حجم نمونه از جدول مورگان استفاده و حجم نمونه 375 نفر تعیین شد. برای نمونه گیری از شیوه نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه گردآوری شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس در سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.یافته ها: یافته ها نشان داد که رابطه بین ارزیابی اطلاعات و استرس ادراک شده مثبت و بالاست و در مقابل رابطه بین دسترسی و استرس ادراک شده منفی است. همچنین براساس یافته های پژوهش اینفودمی بر معناداری روابط بین سواد اطلاعات سلامت و استرس ادراک شده تأثیر دارد. همچنین یافته ها حاکی از آن بود که ابعاد سواد سلامت قدرت پیش بینی استرس ادراک شده را دارند.نتیجه گیری: در شرایط اینفودمی با توجه به این که کسب، تحلیل و ارزیابی اطلاعات سلامت در شرایطی غیرعادی و بحرانی رخ می دهد؛ می توان اثرگذاری متفاوت متغیر مستقل (سواد اطلاعات سلامت) بر متغیر وابسته (استرس ادراک شده) را انتظار داشت.
کووید 19، درماندگی مالی و اجتناب مالیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرکت هایی که در وضعیت درماندگی مالی قرار دارند، به دنبال راه هایی برای کاهش خروج وجه نقد ناشی از مالیات هستند. صرفه جویی مالیاتی یک منبع تأمین مالی داخلی است که با تشدید محدودیت های مالی در طول دوره شیوع کووید19 اهمیت آن برای شرکت ها دوچندان می شود؛ ازاین رو، این شرکت ها با احتمال بیشتری درگیر اجتناب مالیاتی می شوند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درماندگی مالی بر اجتناب مالیاتی و چگونگی این تأثیر در دوره شیوع کووید19 است. داده های پژوهش شامل 162 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 1396 تا 1401است. به منظور برازش مدل های رگرسیونی پژوهش از روش حداقل مربعات تعمیم یافته استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که درماندگی مالی بر اجتناب مالیاتی تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ بنابراین، در کل دوره پژوهش، شرکت هایی که درماندگی مالی بیشتر داشته اند، بیشتر درگیر اجتناب مالیاتی بوده اند؛ به علاوه، شیوع کووید19 در رابطه بین درماندگی مالی و اجتناب مالیاتی اثر تعدیلی معناداری ندارد. پژوهش حاضر ضمن توسعه ادبیات موجود درباره تأثیر درماندگی مالی بر اجتناب مالیاتی، به درک اثر بحران های مالی در نتیجه شیوع کووید19 بر این رابطه کمک می کند. برخلاف انتظارات حاصل از فرضیه ها، یافته ها حاکی از تأثیرنداشتن معنادار کووید19 بر رابطه بین درماندگی مالی و اجتناب مالیاتی است؛ ازاین رو، انجام سایر پژوهش ها در این حوزه با در نظر گرفتن اثر فاکتورهای خاص دوران شیوع کووید19 ازجمله اعطای بخشودگی مالیاتی می تواند به توسعهادبیات کمک کند.
ترسیم و تحلیل نقشه علمی پژوهش های حوزه کووید19 و بازار سهام: مطالعه کتاب سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
167 - 188
حوزههای تخصصی:
هدف: همه گیری کووید ۱۹ علاوه بر تهدید سلامت عمومی، اقتصاد کشورها و به ویژه بازارهای سهام را با چالش های جدی مواجه کرد. از این رو، پژوهشگران کشورهای مختلف، هریک به سهم خود تلاش کردند تا موضوع را از جنبه های مختلف در این زمینه مطالعه و بررسی کنند. هدف این مقاله، مطالعه بیبلیومتریک پژوهش های انجام گرفته در حوزه کووید ۱۹ و بازار سهام در ایران، از طریق ترسیم و تحلیل نقشه های علمی است.روش: پژوهش از نوع کاربردی بوده و با استفاده از فنون کتاب سنجی اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه مقالات منتشر شده در حوزه موضوعی کووید ۱۹ و بازار سهام در ایران از بهمن ماه ۱۳۹۸ تا فروردین ماه ۱۴۰۲ است. تجزیه وتحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزارهای اکسل، راور پریمپ و وس ویور انجام شده است.یافته ها: بررسی ها نشان می دهد که روند انتشار مقاله های این حوزه در ایران، صعودی بوده است و بیشترین تعداد مقاله های منتشر شده نیز، به سال ۱۴۰۱ با ۲۶ عنوان و ۵۰ درصد از کل مقاله ها مربوط می شود. ارزیابی ساختار فکری پژوهش ها در تحلیل های کتاب سنجی، معمولاً از طریق بررسی پُرتکرارترین کلیدواژه ها و همچنین، هم رخدادی واژگان انجام می پذیرد. پُرتکرارترین کلیدواژه ها در شناسایی هسته اصلی موضوعات تشکیل دهنده ساختار فکری پژوهش ها و هم رخدادی واژگان در شناسایی خوشه ها، روند زمانی و همچنین، چگالی واژگان کلیدی تشکیل دهنده ساختار فکری پژوهش ها، از نکته نظر معرفی موضوعات غالب، توسعه یافته، اشباع شده، از بین رفته یا در حال ظهور مورد استفاده قرار می گیرند. در این پژوهش به منظور بررسی پُرتکرارترین کلیدواژه ها، از واژه های اصلی استفاده شده در عنوان، چکیده و همچنین، واژگان کلیدی منتخب نویسندگان در هریک از مقالات استفاده شد. در هر حال، پژوهشگران حوزه پژوهش های کووید ۱۹ و بازار سهام در ایران، از ۳۱۲ کلیدواژه اصلی در مقاله های خود استفاده کرده اند. کلیدواژه های کووید ۱۹ با ۴۷ و بازار سهام با ۴۲ بار تکرار، پُرتکرارترین کلیدواژه های این حوزه هستند و بعد از آن ها کلیدواژه های بازارهای مالی، همه گیری، بحران، شاخص بازار سهام، بازده بازار سهام و بازده سهام قرار دارند. این کلیدواژه ها هسته اصلی موضوعات تشکیل دهنده ساختار فکری پژوهش های این حوزه در ایران هستند. به منظور بررسی هم رخدادی میان واژگان نیز از نقشه شبکه های اجتماعی استفاده شد. تجزیه وتحلیل نقشه شبکه های اجتماعی هم رخدادی واژگان، از طریق سه روش انجام می شود: ۱. تحلیل خوشه های پُرتکرارترین کلیدواژه ها؛ ۲. بررسی روند زمانی تشکیل خوشه های پُرتکرارترین کلیدواژه ها؛ ۳. تحلیل چگالی پُرتکرارترین کلیدواژه ها. اما به علت جدید بودن و همچنین، تعداد کم مقاله های این حوزه در ایران، تجزیه وتحلیل مقاله ها از طریق بررسی روند زمانی و همچنین، چگالی پُرتکرارترین کلیدواژه ها معنادار نخواهد بود. بنابراین، هم رخدادی واژگان تنها از طریق تحلیل خوشه های پُرتکرارترین کلیدواژه ها انجام پذیرفت. در هر حال، ترسیم نقشه هم رخدادی واژگان کلیدی حوزه پژوهش های کووید ۱۹ و بازار سهام در ایران، فقط به شناسایی یک خوشه موضوعی منجر شد. این خوشه مشتمل بر ۸ کلیدواژه اصلی است که عبارت اند از: کووید ۱۹، بازار سهام، بازارهای مالی، همه گیری، بحران، شاخص بازار سهام، بازده بازار سهام و بازده سهام. بدین ترتیب می توان گفت که کلیدواژه های تشکیل دهنده این خوشه، مسیر مطالعات حوزه کووید ۱۹ و بازار سهام را در ایران نشان می دهد که در سال های اخیر آغاز شده است. بررسی ها نشان می دهد که همکاری های خوبی بین دانشگاه ها در این حوزه صورت گرفته است؛ اما همکاری های بیشتری، به ویژه با دانشگاه های سایر کشورها در این زمینه مورد انتظار است.نتیجه گیری: انتظار می رود که نتایج و پیشنهادهای این پژوهش، ضمن تسهیل روند انتشار مقاله های این حوزه در ایران، به عنوان نقشه راهی برای پژوهشگران، به منظور بهره بردن از فرصت های تحقیقاتی بالقوه در این زمینه استفاده شود.
کرونا و زیست جهان های آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
291 - 316
حوزههای تخصصی:
هدف: کاوش درجهان پساکرونا است تا اثرات بحران کرونا را بر آینده با تأکید بر تغییر در زیست جهان های بشری مورد پروا قرار دهد.روش: بر مبنای معرفت شناسی پساپوزیتویستی است که با رویکرد کیفی و روش شناسی آینده نگرانه مبتنی بر روش هرمنوتیک، به آینده نگریسته است.یافته ها: تغییرات در زیست جهان بشر پس از پاندمی کووید ۱۹ به اندازه ای خواهد بود که می توان تاریخ حیات آدمی را به دوران پیش از کرونا و بعد از آن تقسیم نمود. دردوران پساکرونا، جهان آینده میل شدید به فردی شدن و فراخناکی قدرتِ فردی، عصر هویت های تک سرنشین، و دانش بنیاد پیدا خواهد کرد و تلاش برای دستیابی به تعادل در همه لایه های زندگی، شکافت زمان، تلاش برای ورود به دوره روح مصنوعی، شدت خواهد گرفت. شتاب تغییرات، با ورود آدمی به آبشار تغییرات بزرگ، تغییر در نظام زیست جهان های گوناگون اندیشگی بشر در لایه های مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و ... را به همراه خواهد داشت.نتیجه گیری: با بحران ناشی از شیوع کرونا به عنوان یک پاندمی، فرو افتادن آدمیان به «آبشار تغییرات» سرعت خواهد یافت . در دنیای آینده پساکرونا، بشر از زندان جهان ساخته دیگران برون خواهد آمد و جهانی آدمی تر شده را جستجو خواهد کرد. در منزلگه پیشاروی، زندگی در «لحظه های دگرگون ساز و رفتارهای تغییرپذیر و کنش های چریکی» و در دنیای میکروماکروئیزه شکل و محتوایی نوین خواهد پذیرفت.