مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۲۱.
۲۲۲.
۲۲۳.
۲۲۴.
۲۲۵.
۲۲۶.
۲۲۷.
۲۲۸.
۲۲۹.
۲۳۰.
۲۳۱.
۲۳۲.
۲۳۳.
۲۳۴.
۲۳۵.
۲۳۶.
۲۳۷.
۲۳۸.
۲۳۹.
۲۴۰.
کتابداران
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین میزان تطابق قابلیت های نرم افزار کتابخانه ای سامان (سامانه سامان) با مدل ذهنی کتابداران کتابخانه های عمومی است. روش: این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش اجرا به صورت پیمایشی با رویکرد توصیفی - تحلیلی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش 220 کتابدار شاغل در نهاد کتابخانه های عمومی استان خراسان رضوی هستند که از سامانه سامان استفاده می کنند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده، 141 نفر برآورد شد که 130 نفر به پرسشنامه پاسخ دادند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه ای محقق ساخته است. سنجش میزان پایایی ابزار گردآوری داده ها، با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (827/0) مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میزان تطابق قابلیت های سامانه سامان با مدل ذهنی کتابداران (سطح انتظار) 934/3 است. در این بخش کمترین میانگین مربوط به قابلیت های صفحه نمایش اطلاعات با میانگین 8/3 است. همچنین بیشترین میانگین مربوط به قابلیت های بخش امانت است که میانگین 423/4 را کسب کرده است. نتیجه گیری: نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد بین میزان تطابق قابلیت های سامانه سامان با مدل ذهنی کتابداران برحسب هیچ کدام از چهار ویژگی جنسیت، میزان تحصیلات، رشته تحصیلی و سابقه کار تفاوت معنی داری وجود ندارد. در نهایت مشخص شد که قابلیت های سامانه سامان تا حد زیادی مطابق با مدل ذهنی کتابداران طراحی شده است.
رابطه پنج عامل بزرگ شخصیت با رضایت شغلی کتابداران دانشگاه علوم پزشکی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به تعیین رابطه پنج عامل بزرگ شخصیتی با رضایت شغلی کتابداران شاغل در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی ایران می پردازد. روش پژوهش: پژوهش حاضر پیمایشی، از نوع توصیفی- تحلیلی بود. ابزارگرد آوری اطلاعات دو پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیتی و رضایت شغلی که بین 75 نفر از کتابداران شاغل در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال 1395 به روش سرشماری انتخاب شده بودند توزیع شد که فقط 66 نفر تمایل به پاسخگویی داشتند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS نسخه 23 تحلیل شد. یافته ها: از بین پنج عامل بزرگ شخصیت دو عامل تجربه گرایی و روان رنجورخویی (به ترتیب با 31/41 و 42/41) کمترین و وجدان گرایی (با 84/49) بیشترین میانگین ها را کسب کردند. میان ابعاد رضایت شغلی تمامی ابعاد کار، سرپرست، ارتقا و همکاران با میانگین بالاتر از 3 از حد متوسط بالاتر و تنها رضایت شغلی کتابداران در بعد پرداخت حقوق و مزایا کمتر از حد متوسط ذکر شده بودند. یافته ها نشان داد عامل روان رنجورخویی در ابعاد کار و سرپرست، عامل برون گرایی در بعد همکار، عامل توافق پذیری در بعد کار، عامل وجدان گرایی در ابعاد کار و ارتقاء، عامل تجربه گرایی در بعد ارتقاء ارتباط مثبت و معنی داری دارند. با افزایش سطح تحصیلات و سابقه شغلی میزان روانرجورخویی کتابداران افزایش می یافت. نتیجه گیری: به طور کلی پنج عامل بزرگ شخصیت می توانست به عنوان یک پیشبینی کننده قوی برای رضایت شغلی کتابداران پزشکی عمل کند.از این ر و پرداختن به ویژگی های شخصیتی مهم افراد می توانند در گزینش آن ها برای شغل کتابداری در کتابخانه های پزشکی و تصدی سمت های مختلف مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی رابطه بین مهارت های ارتباطی و هوش فرهنگی کتابداران کتابخانه های عمومی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۳ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۹)
109 - 120
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین ابعاد 5 گانه مهارت های ارتباطی و هوش فرهنگی کتابداران کتابخانه های عمومی استان اصفهان (تحت پوشش نهاد کتابخانه های عمومی کشور) می پردازد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی- همبستگی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کتابداران کتابخانه های عمومی استان اصفهان (تحت پوشش نهاد کتابخانه های عمومی کشور) هستند که مشتمل بر 484 نفر می باشند. نمونه گیری از نوع تصادفی بوده و تعداد نمونه 160 نفر می باشند. ابزار گرد آوری داده ها، پرسشنامه استاندارد هوش فرهنگی آنگ و ارلی (۲۰۰۴) و پرسشنامه استاندارد مهارت های ارتباطی کوئین دام (CSTR) است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های توصیفی و همچنین آزمون های استنباطی تی استیودنت تک نمونه ای و آزمون همبستگی پیرسون استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان مهارت های 5 گانه ارتباطی و هوش فرهنگی در بین کتابداران کتابخانه-های تحت مطالعه بیشتر از حد متوسط است. همچنین میان مهارت های 5 گانه ارتباطی (توانایی دریافت و ارسال پیام، کنترل عاطفی، مهارت گوش دادن، بینش نسبت به فرآیند ارتباط، ارتباط توأم با قاطعیت) با هوش فرهنگی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: کتابداران با استفاده از مهارت های ارتباطی مناسب می توانند ارتباطی کارا و موثر با مراجعه کننده داشته باشند و منجر به جذب مخاطب شوند. طبق نتایج، برخورداری از هوش فرهنگی یکی از عواملی است که می تواند ارتباط بین مراجعه کننده و کتابدار را بهبود بخشد.
بررسی رابطه هوش سازمانی بر ارتقاء سلامت سازمانی کتابخانه های عمومی شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۴ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
119 - 143
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی رابطه هوش سازمانی بر ارتقاء سلامت سازمانی کتابخانه های عمومی شهر کرمانشاه است. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به روش توصیفی-همبستگی بین جامعه ای مشتمل بر 80 نفر انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامه های، هوش سازمانی آلبرشت با 49 گویه و پرسشنامه سلامت سازمانی هوی و فیلدمن با 43 گویه می باشد. مولفه های هوش سازمانی از نظر آلبرشت شامل چشم اندازاستراتژیک، سرنوشت مشترک، میل به تغییر، اتحاد و توافق، روحیه، کاربرد دانش و فشار عملکرد و مولفه های سلامت سازمانی هم شامل پشتیبانی منابع، یگانگی نهادی، روحیه، تأکید بر پیشرفت تحصیلی، نفوذ مدیر، ملاحظه-گری و ساخت دهی می باشد. یافته ها: بین هوش سازمانی و سلامت سازمانی با ضریب β برابر 739/0 نشان دهنده اینست که هوش سازمانی در سلامت سازمانی اثر معنا داری دارد و همچنین نتایج سنجش تاثیر مولفه های هوش سازمانی با ضرایب β (چشم انداز استراتژیک (571/0)، سرنوشت مشترک(544/0)، میل به تغییر(558/0)، اتحاد و توافق(725/0)، روحیه(627/0)، کاربرد دانش(656/0) و فشار عملکرد(707/0)) بر سلامت سازمانی نشان داد با توجه به مثبت بودن ضریب بیانگر وجود اثری معنا دار بر سلامت سازمانی کتابخانه ها است بنابراین بین هوش سازمانی و مولفه های آن با سلامت سازمانی رابطه معنا داری وجود دارد. اصالت اثر:موضوع ارتباط بین مولفه های مختلف در سازمان ها از جمله کتابخانه ها اعم از مولفه های هوش سازمانی و تببین اثرگذاری آنان بر یکدیگر و در نهایت تاثیر تلفیقی آن ها بر ایجاد منافع سازمانی اعم از بهره وری، اثربخشی فعالیت ها، سلامت سازمانی و ... همواره مورد تاکید بوده است.
بررسی وضعیت استفاده کتابداران از قابلیت های نرم افزارهای کتابخانه ای در کتابخانه های تخصصی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت استفاده کتابداران از قابلیت های نرم افزارهای کتابخانه ای شبکه، جستجو و امانت در کتابخانه های تخصصی شهر اهواز بوده است. روش شناسی: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش، پیمایشی – تحلیلی است. جامعه پژوهش شامل کلیه کتابداران کتابخانه های تخصصی شهر اهواز به تعداد 74 نفر در سال 1397- 1396 است که به دلیل محدود بودن، کل جامعه انتخاب و روش نمونه گیری به صورت سرشماری انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه پایان نامه داودزاده سالستانی (1382) و اولیایی نژاد (1391) بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های تی مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه، پیرسون و نرم افزار22 SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که کتابداران از قابلیت های نرم افزارهای کتابخانه ای در بخش شبکه، جستجو و امانت خیلی زیاد استفاده می کنند. در مجموع از امکانات شبکه و امانت بیشترین و از جستجو کمترین استفاده به عمل آمده است. تحلیل متغیرهای جمعیت شناختی نشان داد که جنسیت، سابقه کار و رشته تحصیلی تفاوت معناداری در میزان استفاده کتابداران از قابلیت های نرم افزارهای کتابخانه ای ندارد ولی از نظر سن معنادار است. نتیجه گیری: در مجموع کتابداران توانایی خوبی در استفاده از قابلیت های شبکه و امانت نرم افزارهای کتابخانه ای دارند ولی در بخش جستجو لازم است ضمن آموزش و آگاهی دادن کتابداران از قابلیت های این قسمت، طراحان نرم افزارهای کتابخانه ای نیز با توجه به نیازهای کتابداران آن را مورد بازنگری قرار دهند.
تحلیل دیدگاه کتابداران و ارزیابی بخش مدیریت ورود اطلاعات در نرم افزارهای کتابخانه ای درون سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی وضعیت نرم افزارهای کتابخانه ای درون سازمانی از لحاظ مدیریت ورود اطلاعات از دیدگاه کتابداران است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و از روش پژوهش پیمایشی ارزیابانه برای اجرای آن استفاده شده است. روش گردآوری داده ها، ارزیابی با استفاده از سیاهه وارسی است. جامعه پژوهش شامل 23 نرم افزار کتابخانه ای درون سازمانی شناسایی شده در پژوهش حبیبی و دیگران (1397) است، که از این بین پنج نرم افزار کتابخانه ای درون سازمانی، براساس معیارهای فعال بودن، محدوده پوشش و همسنگ بودن نرم افزارها (نرم افزار کتابخانه ای دانشگاهی)، جهت ارزیابی انتخاب و سپس کتابدارانی که در بخش ورود اطلاعات این نرم افزارها مشغول به کار بودند، به تعداد 65 نفر از کتابداران کتابخانه دانشگاه های وابسته به وزارت علوم (دانشگاه تهران، شریف، شهید بهشتی، مالک اشتر، فردوسی) جهت تکمیل سیاهه وارسی انتخاب شدند، که به دلیل محدود بودن، نمونه گیری به روش سرشماری انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که در مجموع میزان مطلوبیت نرم افزار کتابخانه ای دانشگاه تهران، پند (شهید بهشتی)، ماوا (مالک اشتر)، سیماد (فردوسی مشهد)، پروان (شریف) به لحاظ مدیریت اطلاعات براساس دیدگاه کتابداران، در نرم افزار پند 26/18 درصد، نرم افزار سیماد 04/48 درصد، نرم افزار پروان 71/17 درصد، نرم افزار تهران 90/22 درصد، نرم افزار ماوا 53 /46 درصد است. از بین سه شاخص مورد بررسی (پایگاه کتابشناختی، پایگاه مستند، پایگاه موجودی)، کتابداران بیشترین میزان رضایت را از مولفه های مربوط به شاخص پایگاه موجودی کسب نمودند. به جز نرم افزار پروان که با 5/23 درصد، بیشترین امتیاز را از قسمت پایگاه کتابشناختی و کمترین میزان رضایت را در قسمت مولفه های مربوط به شاخص پایگاه مستند به دست آورد، نرم افزار پند و سیماد با 17/2 درصد، نرم افزار پروان با صفر درصد، نرم افزار تهران با 56/14 درصد و نرم افزار ماوا با 29/32 درصد کمترین امتیاز را کسب نمودند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که در مجموع میزان مطلوبیت نرم افزارهای کتابخانه ای مورد بررسی به لحاظ مدیریت ورود اطلاعات زیر پنجاه درصد است. بنابراین، نظرسنجی از کتابداران نشان داد که نرم افزارهای تدوین شده در این بخش ضعیف عمل کرده اند و هنوز بدیهیات در نرم افزارهای کتابخانه ای طراحی شده درون سازمانی حل نشده است. همانطور که یافته ها نشان داد از 5 نرم افزار فعال بررسی شده، در بخش مستندسازی، که برای کتابخانه ها یک اصل و استانداردی غیرقابل کنار گذاشتن است، این نرم افزارها به این قسمت توجهی نکرده اند. همچنین در قسمت پایگاه اطلاعات کتابشناختی، در بخش های ورود اطلاعات، انعطاف پذیری صفحه ورود اطلاعات، داشتن راهنمای فوری هنگام ورود اطلاعات و داشتن فیلدهای کافی و غیره دچار ضعف هستند. نکته مهمی که در همه نرم افزارهای درون سازمانی توجه را جلب می کند این است که این نرم افزارها از بعد فراداده های استاندارد کتابخانه ای حتی در استانداردهای کهنه شده ای مانند مارک هم ضعف دارند. با توجه به اینکه هرچه محیط ورود اطلاعات درست و نزدیک تر به استانداردهای حوزه کتابداری و علوم اطلاعات طراحی شود (نه صرفا استانداردهای نرم افزاری)، گردش اطلاعات و جستجو را آسانتر می کند، بنابراین، لازم است طراحان در تدوین این قسمت توجه بیشتری نمایند.
بررسی وضعیت استفاده کتابداران از قابلیت های نرم افزارهای کتابخانه ای از نظر مدیریت، سازماندهی و ورود اطلاعات، و خروجی و آماده سازی در کتابخانه های تخصصی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت استفاده کتابداران از قابلیت های نرم افزارهای کتابخانه ای مدیریت، سازماندهی و ورود اطلاعات، و خروجی و آماده سازی در کتابخانه های تخصصی شهر اهواز بوده است. روش شناسی: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش، پیمایشی – تحلیلی است. جامعه پژوهش شامل کلیه کتابداران کتابخانه های تخصصی شهر اهواز به تعداد 74 نفر در سال 1397- 1396 است که به دلیل محدود بودن، کل جامعه انتخاب و روش نمونه برداری به صورت سرشماری انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های تی مستقل، تحلیل واریانس یک طرفه، پیرسون و نرم افزار22 SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که کتابداران از قابلیت های نرم افزارهای کتابخانه ای در بخش مدیریت، سازماندهی و ورود اطلاعات و خروجی و آماده سازی به طور بسیار مطلوب استفاده می کنند. در مجموع از امکاناتخروجی و آماده سازی و سازماندهی و ورود اطلاعات بیشترین و از مدیریت کمترین استفاده به عمل آمده است.تحلیل متغیرهای جمعیت شناختی نشان داد که جنسیت، رشته تحصیلی، سابقه کار و سن تفاوت معناداری در میزان استفاده کتابداران از قابلیت های نرم افزارهای کتابخانه ای ندارد. نتیجه گیری: کتابداران کتابخانه های تخصصی شهر اهواز، توانایی خوبی در استفاده از قابلیت ها و امکانات نرم افزارهای کتابخانه ای از نظر مدیریت و خروجی و آماده سازی دارند ولی در بخش سازماندهی و ورود اطلاعات لازم است ضمن آموزش و آگاهی دادن کتابداران از قابلیت های این قسمت، طراحان نرم افزارهای کتابخانه ای نیز با توجه به نیازهای کتابداران آن را مورد بازنگری قرار دهند.
انطباق معماری اطلاعات سطح خارجی نرم افزار سیمرغ از دیدگاه کتابداران کتابخانه های تخصصی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۶ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۱)
115 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی میزان انطباق معماری اطلاعات سطح خارجی نرم افزار سیمرغ از دیدگاه کتابداران کتابخانه های تخصصی سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان های کشور انجام گرفته است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی و به صورت توصیفی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کتابداران (60 نفر) کتابخانه های تخصصی سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان های کشور بود. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای محقق ساخته است که در سه مؤلفه سطح خارجی، وضعیت تعاملی، قابلیت ها و امکانات معماری اطلاعات نرم افزار سیمرغ را مورد بررسی قرار داده است. روایی توسط تعدادی از اساتید مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن با آلفای کرونباخ 93% تأیید شد. داده ها با نرم افزار SPSS و با آنالیز واریانس و آزمون تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که وضعیت معماری اطلاعات نرم افزار سیمرغ در مؤلفه های سطح خارجی با میانگین 55/3، وضعیت تعاملی با میانگین 73/3، قابلیت ها و امکانات معماری اطلاعات با میانگین52/3 مطلوب است.
تأثیر شبکه های اجتماعی در بهبود وضعیت اطلاع رسانی و جذب مخاطبین کتابخانه های عمومی شهر تهران از دید کتابداران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی در بهبود وضعیت اطلاع رسانی و جذب مخاطبین کتابخانه های عمومی شهر تهران از دیدگاه کتابداران است. روش شناسی:روش پژوهش حاضر پیمایشی از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و جامعه آماری نیز کتابداران کتابخانه های عمومی شهر تهران هستند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شده است. بررسی روایی ابزار با کمک 10 دانش آموخته و حرفه مند و 5 متخصص خبره رشته انجام شد. پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. در نهایت داده های گردآوری شده در نرم افزارSPSS کدگذاری و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون K2 و آزمون فریدمن استفاده شده است. یافته ها: تلگرام بیشترین کاربرد را بین مخاطبان کتابخانه های مورد مطالعه داشته و پس از آن اینستاگرام قرار دارد. سروش کم ترین میزان استفاده را دارد. به نظر می رسد با توجه به فیلترینگ تلگرام و ظهور شبکه اجتماعی سروش با بستری مشابه تلگرام، باز هم این شبکه نتوانسته مخاطبان را به سمت خود جذب نماید. نکته قابل تأملی که در این پاسخ ها وجود دارد این است که هیچ یک از کتابداران اعلام نکرده اند که کتابخانه نیازی به استفاده از شبکه های اجتماعی ندارد. کتابداران به استفاده از شبکه های اجتماعی برای ارائه خدمات کتابخانه ای تمایل دارند و به نظر می رسد که کتابخانه ها و کتابداران علاقه مند به کارگیری این نوع فناوری در ارائه ی خدمات کتابخانه ای و ارتباط با مراجعان هستند. نتیجه گیری: از دیدگاه کتابداران، استفاده از شبکه های اجتماعی در بهبود اطلاع رسانی و جذب مخاطب به کتابخانه های عمومی موثر بوده و بهتر است برای افزایش کارایی و ارائه ی خدمات بهتر و مناسب تر از این شبکه ها نیز بهره ببرند، در این راستا، کتابداران علاقه مند به دریافت آموزش در این رابطه هستند. بنابراین، ارتقاء زیرساخت های لازم برای بهره گیری از شبکه های اجتماعی بایستی مدنظر تصمیم سازان و سیاست گذاران کتابخانه های عمومی قرار گیرد.
بررسی تاثیر سرمایه های فکری بر نوآوری، با میانجی گری مدیریت دانش در کتابخانه های عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف پژوهش حاضر شناسایی نقش واسط مدیریت دانش در تاثیر اجزای سرمایه های فکری بر نوآوری در کتابخانه های عمومی کشور است. روش شناسی:روش پژوهش پیمایشی- تحلیلی بوده و جامعه آماری 382 نفر از کتابداران کتابخانه های عمومی ایران هستند. برای تجزیه و تحلیل داده های توصیفی از نرم افزار SPSS.23 و برای تحلیل داده های استنباطی نرم افزار لیزرلمورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان می دهد بین سرمایه فکری و نوآوری رابطه معناداری وجود دارد که ضریب مسیر سرمایه فکری بر نوآوری برابر (691/1) است. همچنین بین مدیریت دانش و سرمایه فکری نیز رابطه معناداری وجود دارد که ضریب مسیر بین متغیرهای مدیریت دانش و سرمایه فکری برابر (433/.) می باشد. نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری نشان می دهد که مدل پیشنهادی پژوهشگران از برازش مناسبی برخوردار بوده و بین سرمایه های فکری و نوآوری با نقش میانجی گری مدیریت دانش در کتابخانه های عمومی ایران، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: کتابخانه های عمومی با توجه بیشتر به سرمایه های فکری و دانشی خود می توانند بقاء و اثربخشی عملکرد خود را تضمین نمایند، به بیان دیگر، شناسایی، بهبود و تقویت سرمایه فکری و ابعاد آن به عنوان یکی از قابلیت های مهم کتابخانه های عمومی در خلق، ذخیره، تسهیم، کاربرد، ارزیابی دانش سازمانی، می تواند باعث توسعه فعالیت های نوآورانه شود.
بررسی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر پیاده سازی مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی استان گلستان در سال 1396(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناخت و رتبه بندی عوامل مؤثر بر پیاده سازی مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی استان گلستان در سال 1396 انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کتابداران شاغل در کتابخانه های دانشگاهی استان گلستان می باشد. روش: تحقیق حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی و همبستگی می باشد. توصیفی از آن جهت که یافته ها به همان صورت که جمع آوری شده اند، توصیف می گردند. از آنجایی که اطلاعات توسط یک نمونه از جامعه اصلی به وسیله پرسشنامه به دست آمده، بُعد پیمایشی این بررسی نیز تأمین گردیده است. برای تأیید روایی پرسشنامه از روش نظرخواهی از خبرگان استفاده شده است. به منظور تهیه و تعیین حجم نمونه آماری از روش سرشماری استفاده شد. نتایج: براساس نتایج به دست آمده، درک مدیران کتابخانه های دانشگاهی از مدیریت دانش، رتبه اول (90 درصد) را به خود اختصاص داده است. مبانی نظری موجود نشان می دهد که با توجه به اینکه فرهنگ سازمانی از عوامل اثرگذار مدیریت دانش می باشد، بهره گیری از فرهنگ جدید باید با تغییرات مدیریت دانش همراه باشد. زیرساخت های فناوری اطلاعات رتبه دوم (71 درصد) را کسب کرد. ایجاد زیرساخت های فناوری اطلاعات ساختار اطلاعاتی پویایی را در کتابخانه ها ایجاد کرده و منجر به اشتراک گذاری آسان تر اطلاعات خواهد شد. آشنایی کتابداران با مفهوم مدیریت دانش در رتبه سوم (64 درصد) قرار دارد. آشنایی کتابداران با مفهوم مدیریت دانش، پیاده سازی مدیریت دانش را تسهیل می کند. فرهنگ سازمانی نیز رتبه چهارم (61 درصد) را به خود اختصتص داد. آشنایی مدیران کتابخانه های دانشگاهی با مفهوم مدیریت دانش موجب شناسایی دانش موجود در کتابخانه ها خواهد شد. همچنین نتایج نشان داد که بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. با توجه به نتایج به دست آمده، بین زیرساخت های فناوری اطلاعات و مدیریت دانش در کتابخانه های دانشگاهی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین آشنایی کتابداران با مفهوم مدیریت دانش و پیاده سازی آن در کتابخانه ها نیز ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل از این پژوهش، بین درک مدیران کتابخانه های دانشگاهی از مدیریت دانش و پیاده سازی آن در کتابخانه های دانشگاهی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. آشنایی مدیران کتابخانه های دانشگاهی با مفهوم مدیریت دانش به مدیریت صریح و سیستماتیک دانش حیاتی و فرآیندهای مربوط به ایجاد، سازماندهی، انتشار، استفاده و اکتشاف دانش با کیفیت بیشتری منجر می شود تا تولید و جریان دانش به منظور ایجاد و برآورده ساختن انتظارات سازمان، مشتریان و کاربران در کل سازمان به کار گرفته شود. این امر موجب شناسایی و تحلیل سرمایه های دانشی موجود و مورد نیاز و فرآیندهای مرتبط با سرمایه دانش و نیز برنامه ریزی و کنترل بعدی عملیات برای توسعه سرمایه ها و فرآیندها به منظور تأمین اهداف کتابخانه ها خواهد شد.
تاثیر تعاملات آموزشی - پژوهشی استاد- دانشجو با کتابداران بر تولیدات علمی در دانشگاه مازندران با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
485 - 508
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر تعاملات آموزشی- پژوهشی استاد- دانشجو با کتابداران بر تولیدات علمی در دانشگاه مازندران با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری است.
روش : این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری نیز اعضای هیأت علمی، دانشجویان دکتری و کتابداران دانشگاه مازندران به تعداد 1434 نفر بودند که از طریق فرمول کوکران، 485 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش متغیرها و تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای SPSS26 ,SMARTPLS استفاده شد.
نتایج: تأثیر تعاملات آموزشی و پژوهشی استاد- دانشجو با کتابداران بر تولیدات علمی معنادار است. هم تعاملات آموزشی استاد- دانشجو با کتابداران (323/0=β) و هم تعاملات پژوهشی آنان به صورت مستقیم (472/0=β) بر تولیدات علمی اثرگذار است.
نتایج حاصل از معادلات ساختاری بیانگر برازش مناسب مدل پیشنهادی است.
نتیجه گیری: تعاملات آموزشی و پژوهشی استاد- دانشجو با کتابداران به عنوان ثابت ترین عامل در توانمند کردن دانشگاه، بر تولیدات علمی در دانشگاه مازندران، باعث افزایش تولیدات علمی می شود.
لذا، با توجه به نقش کتابداران عصر حاضر (مرجع، مشاور و مربی)، می توان با برگزاری همایش ها، نشست ها و کارگاه های آموزشی، این تعاملات را برجسته تر نمود. همچنین می توان تصویری روشن از تجربیات اساتید، دانشجویان و کتابداران دانشگاه ارائه داد که در تصمیم گیری های کلان دانشگاه برای پیشبرد و توسعه پژوهش راهگشا باشد.
طراحی الگوی ارزیابی و ارتقاء مهارت های اطلاعات و ارتباطات کتابداران کتابخانه های عمومی (مطالعه موردی: استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر طراحی الگوی ارزیابی و ارتقاء مهارت های فن آوری های اطلاعاتی (مهارت های نرم افزاری، سخت افزاری، شبکه و فن آوری های ارتباطی) کتابداران کتابخانه های عمومی است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و با استفاده از تکنیک فراترکیب، تحلیل محتوا، تکنیک دلفی، مدل معادلات ساختاری (تحلیل عاملی تأییدی) انجام شده است. در تحلیل محتوای کیفی با استفاده از فراترکیب، 129مقوله مفهومی از 15 مقاله استخراج گردید. سپس این مفاهیم با اجرای تکنیک دلفی، در سه مرحله و با تأیید 20 نفر از اعضای تیم خبره، به پرسشنامه ای متشکل از 35 گویه با پایایی (97/0) و روایی (90/0) تبدیل شد. جامعه آماری پژوهش نیز شامل 327 نفر از کتابداران استان خوزستان در سال 1399 بوده است که با روش نمونه گیری انتساب متناسب، تعداد 100 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج: یافته ها نشان می دهد که مهارت های نرم افزاری با بارعاملی (95/0)، مهارت های سخت افزاری با بارعاملی (88/0)، مهارت های شبکه با بارعاملی (91/0) و مهارت فن آوری های ارتباطی با بارعاملی (87/0) در یک رابطه همبسته، بر ارتقاء مهارت فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطی کتابداران تأثیرگذار هستند. بنابراین، کتابداران کتابخانه های عمومی طبق نظریه پذیرش فن آوری دیویس و همکاران (1989)، نگرش مثبتی به استفاده از فن آوری های اطلاعات و ارتباطات داشته اند و این نگرش مثبت موجب تمایل به استفاده و ارتقاء مهارت های اطلاعاتی و ارتباطی در میان آنان شده است. همچنین با استناد به چهار عامل تعیین کننده و مؤثر در تمایل و استفاده از فن آوری در نظریه یکپارچه پذیرش، می توان استنباط کرد که کتابداران مشارکت کننده در این پژوهش، باور داشته اند که استفاده از فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی، در عملکرد و موفقیت شغلی آن ها تأثیرگذار است. نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده، در مهارت های اطلاعاتی برای کتابداران ابتدا مهارت های نرم افزاری اهمیت دارند، سپس مهارت های شبکه مفید می باشند و مهارت های سخت افزاری و ارتباطاتی نیز در رتبه های بعدی قرار دارند. شاخص های برازش نیز مؤید آن است که الگوی پیشنهادی از اعتبار بالایی برخوردار است.
بررسی روابط بین رضایت شغلی با تعهد سازمانی و جو اخلاقی در میان کتابداران کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
333 - 356
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین الگوی معادله ساختاری روابط بین رضایت شغلی با تعهد سازمانی و جو اخلاقی در میان کتابداران کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه می باشد. روش : روش پژوهش از نوع مطالعات همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کتابداران کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه به تعداد 180 نفر بود. نمونه پژوهش بر اساس فرمول کوکران 122 نفر محاسبه گردید. جهت گردآوری داده ها از سه پرسشنامه رضایت شغلی اسپکتور (1999)، پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و می یر (1990) و پرسشنامه بازنگری شده جو اخلاقی ویکتور و کالن (1988) استفاده شده است. همچنین روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای است. جهت آزمون فرضیه ها و پیدا کردن روابط بین متغیر ها از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل و آزمون های ضریب همبستگی، رگرسیون خطی ساده و آزمون سویل در نرم افزار اس. پی. اس. اس. استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین رضایت شغلی کتابداران کتابخانه های عمومی و درک آن ها از جو اخلاقی رابطه معناداری وجود دارد. وضعیت رضایت شغلی، تعهد سازمانی و جو اخلاقی در بین کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه در سطح بیش از متوسط است. همچنین هرچقدر کتابداران کتابخانه های عمومی از رضایت شغلی بالایی برخوردار باشند، نسبت به سازمان خود تعهد بیشتری خواهند داشت و باید مسئولین کتابخانه های عمومی به این مسئله توجه بیشتری داشته باشند. تعهد سازمانی بالا باعث می شود تأثیر رضایت شغلی بر جو اخلاقی بیشتر شود. در نهایت، تعهد سازمانی بر رابطه بین رضایت شغلی و جو سازمانی تأثیرگذار است و باعث می شود که رابطه بین این دو متغیر تقویت شود. نتیجه گیری: جو اخلاقی و شناخت ارزش های اخلاقی در سازمان منجر به رفتارهای اخلاقی می شود. همچنین جو اخلاقی در دریافت پاداش ها و مزایای سازمانی، اجرای رویه ها و تصمیمات سازمانی، برخوردها و تعاملات، نقش اساسی دارد. کارکنانی که رضایت بالا و تعهد در سازمان پیدا کنند، درک آن ها از جو اخلاقی در سازمان افزایش می یابد. نتایج آزمون تحلیل معادلات ساختاری بر روی مدل پیشنهادی پژوهش نشان داد که مدل از برازش خوب و قابل قبولی برخوردار بود و تمامی مسیرها )فرضیه ها) با اطمینان بالا مورد تأیید قرار گرفتند. نتایج نشان داد، در صورتی که کتابداران رضایت شغلی داشته باشند، می توانند در کتابخانه درک مثبتی از جو اخلاقی داشته، و مدت بیشتری را در آن بگذرانند و تعهد بالایی را نسبت به انجام وظایف خود بروز دهند.
کاربرد مولفه های مدیریت زمان در روزآمدسازی اطلاعات و برنامه ریزی حرفه ای متخصصان علم اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی مدیریت زمان در روزآمدی اطلاعات و برنامه ریزی حرفه ای متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی در کتابخانه های عمومی استان کرمان است.
روش: روش این پژوهش پیمایشی و از نوع مطالعه کاربردی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان کتابخانه های عمومی استان کرمان به تعداد 82 نفر می باشد. حجم نمونه براساس جدول مورگان 68 نفر برآورد شده و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بود. جامعه مورد مطالعه برحسب شهرستان مشخص گردید و سپس از هر یک، نمونه تصادفی به نسبت تعداد افراد جامعه انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از 2 پرسشنامه محقق ساخته شامل مدیریت زمان و روزآمدسازی اطلاعات استفاده شده است. پرسشنامه مدیریت زمان شامل 40 پرسش درباره روش های پایش و کنترل وقت در انجام فعالیت های حرفه ای بود. پرسشنامه روزآمدی اطلاعات نیز شامل 15 پرسش در خصوص استفاده روزآمد از منابع اطلاعاتی، وبگاه ها، رسانه ها، پایگاه ها و دسترسی به اطلاعات تخصصی طراحی شد. برای محاسبه روایی ابزار اندازه گیری از روش اعتبار صوری استفاده شده است. پایایی پرسشنامه ها نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. ضریب مورد نظر برای پرسشنامه های مدیریت زمان و روزآمدسازی اطلاعات به ترتیب 845/0 و 948/0 تعیین شد که بیانگر پایایی بالای ابزار سنجش است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.پی. انجام شد و از آماره های توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و نیز استنباطی شامل: ضریب همبستگی پیرسون- اسپیرمن و نیز مدل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان داد که ضرایب همبستگی آزمون پیرسون و اسپیرمن بین دو متغیر مدیریت زمان و روزآمدسازی اطلاعات به ترتیب برابر 412/0 و 318/0 است. در نتیجه بین مدیریت زمان کارکنان و روزآمدسازی اطلاعات در کتابخانه های عمومی استان کرمان رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. با توجه به اینکه مقدار R2adj (تعدیل شده R2)، برابر با 174/0 می باشد، لذا، امتیاز نمره واریانس، روزآمدسازی اطلاعات را تایید می کند. بر این اساس، بین هدف گذاری، اولویت بندی اهداف و فعالیت ها، برنامه ریزی عملیات، تفویض اختیار، مدیریت ارتباطات و مدیریت جلسات کارکنان و روزآمدسازی اطلاعات رابطه خطی معنی داری وجود دارد. ضریب همبستگی چندگانه 498/0=r می باشد که نشان دهنده میزان روابط هدف گذاری، اولویت بندی اهداف و فعالیت ها، برنامه ریزی عملیات، تفویض اختیار، مدیریت ارتباطات و مدیریت جلسات کارکنان و روزآمدسازی اطلاعات است و با توجه به اینکه سطح معنی داری برابر 006/0 و کوچک تر از سطح 05/0= α است، بنابراین، این رابطه معنی دار است. با توجه به اینکه مقدار R2adj (تعدیل شده R2)، برابر با 174/0 می باشد، پس، امتیاز نمره واریانس، روزآمدسازی اطلاعات را تایید می کند.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان داد مدیریت زمان کارکنان و روزآمدسازی اطلاعات در کتابخانه های عمومی استان کرمان رابطه مستقیمی دارند؛ یعنی هرچه توانایی کارکنان در مدیریت زمان بیشتر باشد، توانایی آنها در روزآمدسازی اطلاعات و افزایش کیفیت کارهای تخصصی بیشتر می شود. علاوه بر آن، ارتباط تنگاتنگی میان برنامه ریزی عملیات توسط کارکنان و روزآمدسازی اطلاعات وجود دارد؛ یعنی هرچه کارکنان به صورت عملیاتی و عینی برای رسیدگی به امور، برنامه ریزی داشته باشند، بهتر می توانند اطلاعات خود را در زمینه های تخصصی و عمومی روزآمدتر کنند. سازماندهی قدرتمند شامل تفویض اختیار و فضای کاری مناسب برای داشتن مدیریت زمان موثر جهت مدیران بسیار مهم است و شایسته است تا تمرکز مدیران بر فعالیت های سودمند باشد. بنابراین، پیشنهاد می شود کارکنان کتابخانه ها اهداف خود را مطابق با اهمیت شان اولویت بندی کنند؛ زمان مشخصی برای برنامه ریزی و روزآمد کردن اطلاعات خود اختصاص دهند؛ اهداف کوتاه مدت و بلندمدت شغلی تهیه کنند؛ اهداف سازمانی را درجه بندی نمایند؛ جلسات را در زمان مناسب برگزار کنند؛ شروع و اتمام کار را مشخص کنند؛ روش انجام کار را مشخص کرده و برنامه مطالعات تخصصی داشته باشند.
مسائل، چالش ها و حوزه های موضوعی آینده علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران: تحلیل دیدگاه های متخصصان این حوزه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ریشه شماری از کاستی ها و مشکلاتِ مربوط به مسئله یابی و انتخاب موضوع و بخشی از آسیب های پژوهش ها در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی می تواند ناشی از نامشخص بودن مسائل و چالش های اساسی این رشته و عدم توجه به نیازها و زمینه های مطالعاتی فعلی و آینده در این حوزه باشد. همین امر لزوم مطالعه و پژوهش در خصوص مسائل و نیازهای پژوهشی آینده در این رشته را روشن می سازد. در این راستا، پژوهش حاضر درصدد است تا به شناسایی مسائل و چالش های پیش رو و حوزه های مطالعاتی آینده در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی از دیدگاه متخصصان این حوزه بپردازد.
روش: رویکرد پژوهش حاضر برحسب نوع داده ها کیفی بوده و برای گردآوری داده ها از مصاحبه الکترونیک مبتنی بر پرسشنامه باز-پاسخ استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه شامل دانشجویان و دانش آموختگان دکتری، اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی و آزاد و وابسته به پژوهشگاه ها در این حوزه در ایران بود. به منظور تعیین حجم نمونه، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. ملاک انتخاب نمونه ها، تمایل به شرکت در پژوهش و دارا بودن حداقل 5 سال سابقه خدمت در مراکز آموزشی و پژوهشی مرتبط با حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی بود. با توجه به هدف نهایی پژوهش در خصوص مطالعه مسائل و حوزه های موضوعی پیش رو در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی، بررسی شد که افراد شرکت کننده در پژوهش تا حد امکان از سوابق پژوهشی مرتبط با مطالعه موضوعات و زمینه ها پژوهشی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی، مسائل، نیازها و مشکلات این رشته به صورت های مختلف برخوردار باشند. در ادامه، با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، از افراد مذکور درخواست شد که در صورتی که افراد دیگری را می شناختند که در زمینه مسائل، چالش ها و موضوعات رشته تجربیات یا دیدگاه هایی دارند، در پایان پرسشنامه، برای شرکت در مطالعه معرفی کنند. نمونه گیری تا جایی ادامه یافت که پژوهشگران براساس شاخص اشباع نظری به این نتیجه رسیدند که اطلاعات دریافتی از سوی شرکت کنندگان، تکرار همان مطالب قبلی و دارای هم پوشانی با آن هاست و اطلاعات مفهومی تازه ای در اظهارات آن ها یافت نمی شود. در نهایت، از نظرات 22 نفر از متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی استفاده شد. برای تحلیل داده های کیفی و شناسایی مؤلفه ها از روش تحلیل تفسیری بهره گرفته شد. مدیریت و کدگذاری داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا 2020 صورت گرفت. جهت حصول اطمینان از پایایی نتایج، از روش پایایی بازآزمون (شاخص ثبات کدگذاری) استفاده شد که مقدار آن 83 درصد بدست آمد.
یافته ها: تحلیل متون حاصل از مصاحبه با متخصصان حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی، به شناسایی 54 مسئله در این حوزه انجامید. بر طبق این یافته ها، بسیاری از چالش های شناسایی شده در پژوهش حاضر، تنها مختص رشته علم اطلاعات و دانش شناسی نبوده و شماری از آن ها در سایر رشته ها به ویژه رشته های علوم انسانی و اجتماعی نیز مطرح هستند. منشأ برخی از این مشکلات به شرایط محیطی شامل عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، فناوری و غیره و به طور کلی، به سیاست گذاری ها و شرایط حاکم بر جامعه برمی گردند و برخی دیگر متأثر از شرایط حاکم بر خود رشته هستند. در میان مسائل و چالش های شناسایی شده، متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی تأکید ویژه ای بر مسائل مربوط به آموزش و نظام آموزش عالی داشتند. بیشترین مشکلات مطرح شده از سوی آن ها مربوط به وضعیت بروندادهای علمی این رشته بوده است. به علاوه، با توجه به روند سریع تحولات امروز و تداوم آن ها در آینده، یکی از مهم ترین نگرانی های متخصصان این رشته، توان همراهی و سازگاری با روند تحولات همه جانبه و مدیریت آن ها در راستای رسیدن به اهداف و رسالت های خود است. حوزه های موضوعی آینده از سوی متخصصان این رشته در 10 محور اصلی شامل آموزش، پژوهش و تولید علم، مطالعات کاربران، سازماندهی اطلاعات، بازیابی اطلاعات، کتابخانه های مجازی، مدیریت دانش، خدمات اطلاعاتی، کتابداران و متخصصان اطلاعات، و مبانی نظری و فلسفی دسته بندی شدند. طبق نتایج حاصل از پژوهش حاضر در خصوص مسائل و حوزه های موضوعی آینده در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی، می توان اذعان داشت که به طور کلی، تمرکز مطالعات آینده در این حوزه بر 6 محور اصلی خواهد بود: مسائل مربوط به کاربران و تعامل آن ها با اطلاعات و نظام های اطلاعاتی؛ مباحث مرتبط با علم اطلاعات و مدیریت محتوا در بستر فضای مجازی، شامل سازماندهی داده های بزرگ و بازیابی محتوای دیجیتالی؛ آموزش دانش آموختگان و متخصصان اطلاعات برای اشتغال مؤثر در محیط های کاری متحول آینده و آمادگی برای کارآفرینی و خوداشتغالی؛ ارزیابی و توسعه علم و پژوهش؛ توسعه رابطه علم اطلاعات و دانش شناسی با سایر رشته های مرتبط شامل علوم رایانه، فناوری اطلاعات، هوش مصنوعی، مدیریت؛ مطالعات آینده پژوهی و استفاده از دستاوردهای آن ها در جهت بهبود و همگامی با تحولات آینده؛ دیجیتال سازی و مجازی سازی کتابخانه ها و مراکز اطلاعاتی، خدمات و فعالیت های مرتبط با رشته علم اطلاعات و دانش شناسی.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش حاضر، از یک سو می تواند به سیاست گذاران و برنامه ریزان علمی، آموزشی و پژوهشی در راستای تخصیص منابع مالی به مسائل و موضوعات اساسی کمک کند و از سوی دیگر، راهگشای پژوهشگران در مسئله یابی و انتخاب موضوعات کاربردی و مسئله محور باشد. این نتایج همچنین می تواند زمینه را برای متولیان این رشته در راستای توجه به مسائل و چالش های پیش رو و برنامه ریزی برای هموار ساختن آن ها فراهم کند.
نقش کتابخانه ها و کتابداران در طراحی و ایجاد مخزن دانش سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
479 - 502
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به هدف مخزن دانش سازمانی برای مدیریت و انتشار یافته های علمی جامعه دانشگاهی، نتایج پژوهش ها نشان می دهد طراحی و ایجاد مخازن دانش سازمانی حاصل کار و فعالیت بخش های مختلف یک سازمان است. کارکنان کتابخانه دانشگاه می توانند نقش مهمی در برقراری ارتباط با اعضای هیئت علمی ایفا کرده و با مشارکت خود، فرصت های جدیدی در تولید علم خلق نمایند. آنها می توانند همراه با متخصصان کامپیوتر و نرم افزار و مدیران مخازن دانش سازمانی، مسئول طراحی، ارزیابی و نگهداری فرآیندهای خروجی مجموعه های دیجیتالی باشند. به همین علت، یکی از وظایف و رسالت های اصلی کتابداران کتابخانه های دانشگاهی، مدیریت دانش و به طور اخص راه اندازی و مدیریت مخزن دانش سازمانی دانشگاهی است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش کتابخانه های دانشگاهی در طراحی و ایجاد مخزن دانش سازمانی است. روش: با استفاده از روش کتابخانه ای یا روش اسنادی، در ابتدا با مرور پژوهش های انجام شده درباره مخزن دانش سازمانی، پس از بیان تعریف و ضرورت های ایجاد آن در دانشگاه ها، با توجه به هدف پژوهش به نقش کتابخانه ها و کتابداران کتابخانه های دانشگاهی به عنوان کارکردی جدید، در ایجاد و گسترش مخزن دانش سازمانی پرداخته شده است. یافته ها: کتابخانه های دانشگاهی با توجه به ماهیت کارشان در سازماندهی اطلاعات، کاربرد فراداده، آشنایی با حق مولف و مجوزهای دسترسی آزاد، نقش مهمی در مدیریت دانش و اطلاعات دارند. همچنین کتابداران کتابخانه های دانشگاهی به دلیل ارتباط مستقیم با منابع تولید دانش در دانشگاه ها، همچون اساتید، دانشجویان و پژوهشگران، می توانند نقشی اساسی در جلب مساعدت نویسندگان برای ارائه مطالب خود به مخازن دانش داشته باشند. از طرفی، با کمک به برندسازی دانشگاه در بین متخصصان و افزایش رویت پذیری آثار پژوهشی و در نتیجه افزایش میزان استناد و ضریب تاثیر آثار پژوهشی، به عنوان دستاوردهای راه اندازی مخزن دانش سازمانی، نقشی اساسی در این موضوع داشته باشند. علاوه بر این، تعامل نزدیک کتابداران دانشگاهی با کاربران کتابخانه، به خصوص پژوهشگران، اساتید و دانشجویان در جستجوی اطلاعات، به تسهیل انتقال اطلاعات به مخزن دانش کمک خواهد کرد. نتیجه گیری: بنابراین، تجربیات کتابداران کتابخانه های دانشگاهی در جستجو و استفاده از طیف گسترده ای از پایگاه های داده، می تواند در طراحی رابط های کاربری برای نرم افزار های مخزن دانش سازمانی و همچنین آموزش پژوهشگران برای بارگذاری پژوهش های خود در مخزن دانش سازمانی و جستجوی موثر و بازیابی آنها موثر باشد. هرچند بسیاری از دانشگاهیان و محققان، رغبت کمتری به سپردن آثار خود به مخازن دانش سازمانی دارند، اما لازم است ریشه این نوع عدم مشارکت ها مورد مطالعه دقیق قرار گرفته و با برقراری ارتباط با مسئولین دانشگاه ها، زمینه های لازم برای ایجاد اینگونه مخازن علمی فراهم گردد. راه اندازی اینگونه مخازن، دسترسی به دانش تولید شده در دانشگاه های کشور را آسان تر کرده و زمینه لازم را برای مخازن دانش سازمانی دانشگاه های سراسر کشور را فراهم می سازد.
تحول در نقش کتابخانه های دانشگاهی درپی شیوع همه گیری کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
117 - 142
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تحول در نقش، کارکردها، راهبردها و ابزارهای ارائه خدمات کتابخانه های دانشگاهی سطح یک کشور در زمان شیوع همه گیری کووید 19 است.
روش : پژوهش حاضر کیفی است و جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته در بهار 1400، با مدیران کتابخانه های مرکزی 13 کتابخانه دانشگاهی سطح یک کشور تحت پوشش وزات علوم، تحقیقات و فناوری انجام شد. محتوای مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا تحلیل و کدگذاری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از مصاحبه ها، از روش تحلیل محتوای کیفی، مقوله بندی (سازماندهی و گروه بندی کدها) و کدگذاری (مشخص کردن کدهای اصلی و فرعی) استفاده شد. برای اعتباربخشی به یافته ها از معیارهای لینکلن و کوبا استفاده گردید.
یافته ها: طی فرایند کدگذاری 196 کد اولیه شناسایی شد که به بیان اقدامات، ابزارها، خدمات و فعالیت های کتابخانه های مرکزی دانشگاه های سطح یک کشور پرداخته بودند. کتابخانه های مرکزی دانشگاه های سطح یک کشور در مقوله ابزارهای ارائه خدمات در دوران کووید 19 به ابزارهایی همچون شبکه های اجتماعی مجازی، پاسخگویی تلفنی، ایمیل، تقویت اطلاع رسانی از طریق وب سایت ها و پورتال های کتابخانه ای، خدمات مرجع مجازی و وبینارهای آموزشی اشاره کردند. در مقوله خدمات، مشاوره آنلاین و رزرو کتابدار در بستر نرم افزارهای ویدئوکنفرانس، خریداری و فراهم کردن برخی از زیرساخت های لازم و ضروری برای ساماندهی منابع الکترونیکی، تغییر رویکرد خدمات حضوری به مجازی و فراهم کردن رویه های مشخص برای آن، تقویت خدمات برای دسترسی از راه دور کاربران به پایگاه های اطلاعاتی و تقویت تعامل و بازخوردگیری از کاربران ازجمله خدمات و فعالیت های جدیدی بود که در این دوران شکل گرفت.
نتیجه گیری: اعتباربخشی به کاربر در دوران کووید 19 بیش از پیش تقویت شد و این دوران نقطه عطفی در مفهوم واقعی خدمات رسانی به ویژه از جنبه تقویت اطلاع رسانی و اشاعه اطلاعات برای کتابخانه ها محسوب شد. آموزش در هرجا، هر زمان و هر مکان جایگزین دوره های آموزشی حضوری کتابخانه ها شد. افزایش توقع کاربران درباره خدمات غیرحضوری و از راه دور و نهادینه شدن آن، بازاندیشی درباره برنامه ریزی مجدد در مورد مراجعه های حضوری و استفاده از خدمات الکترونیکی و مجازی به عنوان مکمّل خدمات فیزیکی حاضر، توجه به فضاسازی های جدید در مراجعه های حضوری و ایمن سازی ارتباط های کتابداران با کاربران، بخشی از توجهات جدید مدیران محسوب می شود. افزایش مهارت های کتابداران مرتبط با کاربران و افزایش سواد اطلاعاتی آنها نیز به عنوان یک ضرورت مطرح شد. کتابخانه ها دیگر به دوران قبل از کرونا برنمی گردند و جهت بقای اثربخش خود در بین کاربران، لازم است خدمات غیرحضوری پایه گذاری شده در دوران کووید 19 را ادامه داده و تقویت کنند، چراکه دیگر کاربران آنها همان کاربران قبل از کووید نیستند و انتظارات و توقعات آنها متحمّل تغییرات زیادی شده است.
تأثیر نظام مدیریت دانش و تسهیم دانش بر عملکرد و وفاداری کتابداران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
239 - 264
حوزههای تخصصی:
هدف: وفاداری و رضایت کارکنان از عوامل کلیدی موفقیت و بقای هر سازمانی، به ویژه سازمان های خدمت مدار نظیر کتابخانه های عمومی است. از یک سو، حفظ جایگاه و منزلت کتابخانه عمومی ایجاب می کند، عملکرد و وفاداری کتابداران آن مورد توجه قرار گیرد. از سوی دیگر، توجه به پیاده سازی نظام مدیریت دانش و تسهیم دانش در سازمان های خدمت مدار جهت افزایش وفاداری و عملکرد سازمانی از ضروریات است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر نظام مدیریت دانش و تسهیم دانش بر عملکرد و وفاداری کتابداران کتابخانه های عمومی استان فارس انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی و همبستگی است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر 331 نفر از کتابداران کتابخانه های عمومی استان فارس بود، که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 175 نفر با روش تصادفی طبقه ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها چهار پرسشنامه مدیریت دانش (نیومن و کنراد، 2000)، تسهیم دانش (پناهی، واتسون و پارتریج، 2012)، عملکرد کتابداران (زارعی و سامع سیاهکلرودی، 1397) و وفاداری کتابداران (یه، یئونگ و چنگ، 2010؛ جون، کای و شین، 2006) بود که ضرایب آلفای کرونباخ آن ها بالای 7/0 محاسبه گردید. به منظور تجزیه و تحلیل آمار توصیفی از نرم افزار SPSS 25 و برای تعیین رابطه بین متغیرها از روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Smart PLS استفاده گردید. در بخش مدل اندازه گیری از شاخص های آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی (CR) و روایی همگرا (CV) استفاده شد. همچنین از شاخص های برازش هنجارشده (NFI)، ریشه استانداردشده میانگین مجذور باقیمانده ها (SRMR)، معیارهای تناسب مدل راستین (d-G & d-ULS) و خی -دو (Chi - Square) جهت برازش مدل استفاده گردید.
یافته ها: وضعیت متغیرهای مدیریت دانش، تسهیم دانش، عملکرد کتابداران و وفاداری کتابداران در کتابخانه های عمومی استان فارس در وضعیت مناسبی قرار دارد و بالاتر از میانگین است. علاوه بر این، در بین متغیرهای پژوهش، عملکرد کتابداران با میانگین (04/4) بیشتر از سایر متغیرها بود. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین مدیریت دانش با تسهیم دانش (373/0= r، 01/0p <)، عملکرد کتابداران (342/0= r، 01/0p <) و وفاداری کتابداران (484/0= r، 01/0p <) رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد. همچنین بین تسهیم دانش و عملکرد کتابداران (513/0= r، 01/0p <) و وفاداری کتابداران (596/0= r، 01/0p <) رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد. شاخص های مدل اندازه گیری برای شاخص پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ بالای 7/0 بدست آمد، که نشانگر پایایی سازه مناسب بود. شاخص میانگین واریانس استخراج شده برای روایی همگرای مدل نیز برای همه متغیرها بالاتر از 5/0 بود، که نشانگر روایی همگرایی مناسب بود. نتایج برازش مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که ضریب تعیین عملکرد کتابداران و وفاداری کتابداران به ترتیب 327/0 و 561/0 محاسبه گردید که نشانگر پیش بینی 32 و 56 درصدی واریانس عملکرد و وفاداری کتابداران است. همچنین شاخص نیکویی برازش برابر با 56/0 محاسبه گردید که نشانگر برازش نسبتاً قوی مدل پیشنهادی بود.
نتیجه گیری: یکی از عوامل مهم در رفتار شغلی کتابداران، میزان عملکرد و وفاداری آنان به کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی است و آگاهی از وضعیت وفاداری کتابداران می تواند مدیران را در برنامه ریزی برای دستیابی به اهداف مورد نظر یاری دهد. یافته های حاصل از پژوهش می تواند با تبیین رابطه مدیریت دانش و تسهیم دانش با وفاداری سازمانی و عملکرد کتابداران، توجه مدیران و مسئولان کتابخانه ها را به تقویت سیستم مدیریت دانش و تسهیم دانش در کتابخانه ها و فراهم نمودن شرایط مساعد برای ارتقای عملکرد و وفاداری کتابداران جلب نماید. با افزایش دسترسی به دانش، ارتقاء تخصص و تشویق به یادگیری مداوم، کتابداران قادر به ارائه بهترین خدمات به کاربران خود خواهند بود و ارتباط مؤثرتری با سازمان برقرار می کنند.
بررسی نقش سواد رسانه ای در توانایی تشخیص اخبار جعلی کتابداران کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: انتشار گسترده «اخبار جعلی» که باعث فریب کاربران و انحراف جامعه می شوند، به یکی از تهدیدات مهم رسانه ای در جوامع امروز تبدیل شده است. توانایی تشخیص اخبار جعلی برای جامعه و به خصوص کتابداران به عنوان ارائه کنندگان خدمات اطلاعاتی برای شناخت و مقابله با اخبار جعلی ضروری است. سواد رسانه ای ازجمله عوامل مهمی است که در این زمینه می تواند نقش داشته باشد؛ در واقع یکی از مهم ترین راه های مقابله با این تهدید، تجهیز کتابداران به امکانات سواد رسانه ای است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سواد رسانه ای در توانایی تشخیص اخبار جعلی کتابداران کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه است.
روش : پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و به روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش را کتابداران کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه (170 نفر) تشکیل می دهند که از بین آن ها (118 نفر) از طریق فرمول مورگان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه توانایی تشخیص اخبار جعلی (اسمعیلی، رحیمی و مرادی، 1398) که براساس هشت مؤلفه اطلاع نگاشت ایفلا طراحی شده و پرسشنامه سواد رسانه ای (فلسفی، 1393) استفاده شده است.
یافته ها: سطح سواد رسانه ای کتابداران (28/3) و توانایی تشخیص اخبار جعلی آنان (29/3) است. همچنین براساس تحلیل داده ها، سواد رسانه ای با ضریب تأثیر 47/0 بر بررسی منبع، با ضریب تأثیر 24/0 بر خواندن متن خبر، با ضریب تأثیر37/0 بر تشخیص نویسنده، با ضریب تأثیر 45/0 بر بررسی منابع پشتیبان، با ضریب تأثیر 41/0 بر بررسی تاریخ و زمان خبر، با ضریب تأثیر 30/0 بر بررسی طنز یا جدی بودن خبر و با ضریب تأثیر 35/0 بر رجوع به باور و تعصبات شخصی نقش دارد. اما در رابطه با پرسش از متخصصین نقشی نداشته و با ضریب تأثیر برابر با 51/0 بر مقیاس کلی توانایی تشخیص اخبار جعلی مؤثر است.
نتیجه گیری: با توجه به مؤثر بودن سواد رسانه ای بر افزایش توانایی تشخیص اخبار جعلی، باید آموزش و اقدامات لازم در جهت ارتقاء سواد رسانه ای صورت گیرد، تا سبب افزایش توانایی تشخیص اخبار جعلی کتابداران گردد. تشخیص اخبار جعلی، مجموعه ای از مهارت ها بوده که کتابداران به طور فعالانه برای قرار گرفتن در معرض پیام های جعلی از این شاخص ها استفاده می کنند، تا صحّت پیام ها را تشخیص دهند. کتابداران برخوردار از توانایی تشخیص اخبار جعلی، در برابر اخبار جعلی، آسیب پذیری کمتری دارند. اخباری را که به منظور تأثیرگذاری بر آن ها طراحی و ارسال شده، در سطوح مختلف مورد شناسایی قرار می دهند و قادر خواهند بود با آگاهی بیشتری با آنان مواجهه شده و این مهارت ها را به کاربران آموزش دهند. نتایج این پژوهش می تواند در برنامه ریزی های درازمدت کتابخانه های عمومی کشور مورد استفاده قرار گیرد.