علوم و فنون مدیریت اطلاعات

علوم و فنون مدیریت اطلاعات

علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره 10 بهار 1403 شماره 1 (پیاپی 34) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

نقش مهارت های دیجیتال در ارتقای سواد حریم خصوصی برخط دانشجویان کارشناسی دانشگاه رازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سواد حریم خصوصی برخط مهارت های دیجیتال اینترنت دانشگاه رازی کرمانشاه دانشجویان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۷
هدف: با توجه به زندگی در عصر اینترنت و استفاده روزافزون دانشجویان از این رسانه تعاملی و از سویی افزایش جرایم نقض حریم خصوصی افراد در فضای مجازی، سواد حریم خصوصی برخط می تواند نقش مؤثری در کاهش این نوع آسیب ها از اینترنت داشته باشد. عوامل مختلفی می توانند در افزایش این سواد مؤثر باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مهارت های دیجیتال در ارتقای سواد حریم خصوصی برخط دانشجویان کارشناسی دانشگاه رازی کرمانشاه است. روش : پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 7774 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 1399-1398 است. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان، 366 نفر و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعیین شد. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته سواد حریم خصوصی برخط و پرسشنامه مهارت های دیجیتال استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامه ها به ترتیب با روش های روایی محتوا و ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید. همچنین جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار اس. پی. اس. اس. نسخه 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد سطح سواد حریم خصوصی برخط دانشجویان کارشناسی کمتر از متوسط است. اما سطح مهارت های دیجیتال دانشجویان در حد متوسطی قرار دارد. همچنین براساس تحلیل داده ها، مهارت های دیجیتال با ضریب تأثیر 49/0بر آگاهی از عملکرد ارائه دهندگان خدمات برخط، با ضریب تأثیر 29/0 بر آگاهی از قوانین حفاظت از اطلاعات، با ضریب تأثیر 51/0 بر آگاهی از جنبه های فنّی حریم خصوصی برخط، با ضریب تأثیر 51/0 بر مهارت های فنّی و با ضریب تأثیر 40/0 بر مهارت های اجتماعی تاثیر دارد و با ضریب تأثیر 61/0 بر مقیاس کلی سواد حریم خصوصی برخط مؤثر است. یعنی با بالا رفتن سطح مهارت های دیجیتال، سواد حریم خصوصی برخط و همه مولفه های آن نیز افزایش می یابد. نتیجه گیری: با توجه به مؤثر بودن سطح مهارت های دیجیتال بر افزایش سواد حریم خصوصی برخط در جهت حفظ حریم خصوصی در اینترنت، باید آموزش و اقدامات لازم در جهت ارتقاء مهارت های دیجیتال دانشجویان ارائه شود تا سبب افزایش سطح امنیت آنان در استفاده از اینترنت گردد و بدین وسیله می توان بسیاری از خطرات و چالش های آنان را در مورد حریم خصوصی شان کاهش داد.    
۲.

عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش در صنعت بانکداری با استفاده از فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت دانش بانک ها موسسات مالی روش فراترکیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۶
هدف: برای کسب موفقیت در هر سازمانی، توجه به عملکرد شغلی امری ضروری است. عوامل مختلفی در عملکرد شغلی کارکنان موثر است، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش در صنعت بانکداری انجام شده است. شناسایی عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش می تواند چراغی برای راهبری طرح های مدیریت دانش باشد. روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی بوده و از روش هفت مرحله ای فراترکیب سندلوسکی و باروسو استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل کلیه منابع مرتبط با عوامل حیاتی مدیریت دانش مشتمل بر 102 مقاله، کتاب و پایان نامه از منابع معتبر داخلی و خارجی منتشر شده در پایگاه های اطلاعاتی در بازه زمانی 1400-1380 شمسی و 2000 تا 2020 میلادی است. با در نظر گرفتن میزان ارتباط با موضوع پژوهش، منابع اولیه غربال گردیده و تعداد 102 منبع انتخاب و کدگذاری روی مفاهیم مستخرج از آن ها انجام شد. یافته ها: براساس نتایج مرور نظام مند با رویکرد فراترکیب، تعداد هفت مقوله (رهبری، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، منابع انسانی، آموزش، پایش-ارزیابی و سنجش، زیرساخت فناوری اطلاعات)، 18 مفهوم و 114 کد برای 18 مفهوم استخراج شده به عنوان عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش شناسائی شدند. به منظور سنجش پایایی و کنترل کیفیت، از روش کاپا استفاده شد و مقدار شاخص کاپا برای عوامل تشکیل دهنده و حیاتی موفقیت مدیریت دانش محاسبه شد که در سطح توافق عالی قرار گرفته است. نتیجه گیری: بر طبق مطالعات پیشین، به ترتیب عوامل مربوط به رهبری و حمایت مدیران ارشد و فرهنگ سازمانی جزو مهم ترین عوامل موفقیت هستند. عواملی همچون مدیریت منابع انسانی، تأمین مسائل انگیزشی کارکنان، ساختار سازمانی، آموزش، پایش و ارزیابی و فناوری اطلاعات در رتبه های پایین تر قرار دارند.
۳.

مدل یابی معادلات ساختاری رابطه سواد رسانه ای و سواد اطلاعاتی با پذیرش یادگیری الکترونیکی در دوره پاندمی کووید-19 (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه هنر اسلامی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوره پاندمی کرونا سواد رسانه ای سواد اطلاعاتی پذیرش یادگیری الکترونیکی مدل یابی معادلات ساختاری دانشجویان دانشگاه هنر اسلامی تبریز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۶
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سواد رسانه ای و سواد اطلاعاتی با پذیرش یادگیری الکترونیکی دانشجویان براساس مدل یابی معادلات ساختاری انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی-پیمایشی مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه هنر اسلامی تبریز (2743) در سال 1399 بود که 371 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. پایایی پرسشنامه های سواد رسانه ای، سواد اطلاعاتی، و پذیرش یادگیری الکترونیکی از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده و مقادیر آنها به ترتیب 83/0، 93/0، 95/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل گردیدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد وضعیت پذیرش یادگیری الکترونیکی دانشجویان دارای میانگین 13/3 و اندکی بالاتر از متوسط است. میانگین سواد رسانه ای و سواد اطلاعاتی دانشجویان هنر اسلامی تبریز نیز به ترتیب 37/3 و 23/3 بدست آمد. بین سواد رسانه ای و سواد اطلاعاتی با پذیرش یادگیری الکترونیکی دانشجویان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. یافته ها نشان داد مدل مفهومی ارائه شده در خصوص رابطه بین سواد رسانه ای و سواد اطلاعاتی با پذیرش یادگیری الکترونیکی دانشجویان از برازش خوبی برخوردار است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد سواد اطلاعاتی و سواد رسانه ای دارای نقش پیش بین در ارتباط با پذیرش یادگیری الکترونیکی دانشجویان هستند. بنابراین، با تقویت مهارت های سواد رسانه ای و سواد اطلاعاتی دانشجویان می توان انتظار داشت وضعیت پذیرش یادگیری الکترونیکی آنان نیز بهبود یابد.
۴.

چارچوب حکمرانی داده در مراکز تبادل داده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمرانی داده تبادل داده تعامل پذیری دولت الکترونیک نظریه داده بنیاد مراکز تبادل داده سازمان ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۵
هدف: چارچوب های حکمرانی داده معمولاً در دامنه یک سازمان ارائه شده اند و بافتارهای میان سازمانی کمتر مورد توجه بوده اند. این در حالی است که به دلایل مختلف نظیر توسعه کاربردهای دولت الکترونیک و نیز افزایش همکاری های میان سازمانی ناشی از بازارهای رقابتی، تبادل داده میان سازمان ها روزافزون است. پژوهش حاضر درصدد است با ارائه چارچوب حکمرانی داده در مراکز تبادل داده، خلاء موجود در این زمینه را پوشش دهد. با توجه به گسترش روزافزون کاربردهای دولت الکترونیک و تعامل پذیری و تاثیر و اهمیت داده در آن، استفاده از این چارچوب می تواند در فراهم کردن داده و اطلاعات صحیح و به شکل بهتر موثر باشد. روش : این پژوهش از نوع کیفی بوده و روش آن، نظریه داده بنیاد است. برای انجام این مهم، ابتدا مبانی پژوهش بررسی شد. در این گام هم پژوهش های علمی و دانشگاهی و هم چارچوب های ارائه شده توسط انجمن های فنی و تخصصی مورد بررسی قرار گرفت، تا ضمن بررسی مبانی و پیشینه پژوهش، دانش اولیه برای انجام مراحل بعدی حاصل شود. سپس با انجام مصاحبه های نیمه ساخت یافته با خبرگان و مستندسازی آن، بیش از 400 عبارت حاصله، در قالب 100 مفهوم برچسب گذاری شده و سپس با کدگذاری باز (44 زیرمقوله)، کدگذاری نظری (15 مقوله) و پدیدایی نظریه، چارچوب حکمرانی داده مراکز تبادل داده ملی به دست آمد. با توجه به اینکه پژوهش حاضر از نوع کیفی بوده، به منظور اطمینان از روایی و پایایی نتایج، از روش بازنگری توسط شرکت کنندگان، روش سه سویه سازی و نیز روش دلفی استفاده شده است. یافته ها: چارچوب حکمرانی داده در مرکز تبادل داده، شامل 15 مولفه، و در سه دسته است: «مولفه های اصلی حکمرانی»، «مولفه های اصلی در کسب وکار مراکز تبادل داده» و «مولفه های پشتیبان در کسب وکار مراکز تبادل داده». برخی از این مولفه ها عبارتند از: «نقش ها، مسئولیت ها و حقوق»، «استانداردها و سیاست ها»، «مدیریت تغییرات». نتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش، «نقش ها، مسئولیت ها و حقوق»، «استانداردها و سیاست ها» و «پایش و ممیزی» از مولفه های اصلی چارچوب حکمرانی داده در مراکز تبادل داده است. همچنین «همکاری ذی نفعان» و «تجاری سازی» نیز آن را از سایر چارچوب های حکمرانی داده متمایز می کند. اگرچه این چارچوب برای مراکز تبادل داده تدوین شده، اما می تواند در بافتارهای میان سازمانی مشابه که نیازمند تبادل داده هستند نیز کاربرد داشته باشد.
۵.

تحول در نقش کتابخانه های دانشگاهی درپی شیوع همه گیری کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کووید-19 کتابخانه های مرکزی کتابخانه های دانشگاهی خدمات غیرحضوری خدمات دیجیتال خدمات از راه دور خدمات مرجع کتابداران کاربران پورتال کتابخانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۶
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تحول در نقش، کارکردها، راهبردها و ابزارهای ارائه خدمات کتابخانه های دانشگاهی سطح یک کشور در زمان شیوع همه گیری کووید 19 است. روش : پژوهش حاضر کیفی است و جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته در بهار 1400، با مدیران کتابخانه های مرکزی 13 کتابخانه دانشگاهی سطح یک کشور تحت پوشش وزات علوم، تحقیقات و فناوری انجام شد. محتوای مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا تحلیل و کدگذاری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از مصاحبه ها، از روش تحلیل محتوای کیفی، مقوله بندی (سازماندهی و گروه بندی کدها) و کدگذاری (مشخص کردن کدهای اصلی و فرعی) استفاده شد. برای اعتباربخشی به یافته ها از معیارهای لینکلن و کوبا استفاده گردید. یافته ها: طی فرایند کدگذاری 196 کد اولیه شناسایی شد که به بیان اقدامات، ابزارها، خدمات و فعالیت های کتابخانه های مرکزی دانشگاه های سطح یک کشور پرداخته بودند. کتابخانه های مرکزی دانشگاه های سطح یک کشور در مقوله ابزارهای ارائه خدمات در دوران کووید 19 به ابزارهایی همچون شبکه های اجتماعی مجازی، پاسخگویی تلفنی، ایمیل، تقویت اطلاع رسانی از طریق وب سایت ها و پورتال های کتابخانه ای، خدمات مرجع مجازی و وبینارهای آموزشی اشاره کردند. در مقوله خدمات، مشاوره آنلاین و رزرو کتابدار در بستر نرم افزارهای ویدئوکنفرانس، خریداری و فراهم کردن برخی از زیرساخت های لازم و ضروری برای ساماندهی منابع الکترونیکی، تغییر رویکرد خدمات حضوری به مجازی و فراهم کردن رویه های مشخص برای آن، تقویت خدمات برای دسترسی از راه دور کاربران به پایگاه های اطلاعاتی و تقویت تعامل و بازخوردگیری از کاربران ازجمله خدمات و فعالیت های جدیدی بود که در این دوران شکل گرفت. نتیجه گیری: اعتباربخشی به کاربر در دوران کووید 19 بیش از پیش تقویت شد و این دوران نقطه عطفی در مفهوم واقعی خدمات رسانی به ویژه از جنبه تقویت اطلاع رسانی و اشاعه اطلاعات برای کتابخانه ها محسوب شد. آموزش در هرجا، هر زمان و هر مکان جایگزین دوره های آموزشی حضوری کتابخانه ها شد. افزایش توقع کاربران درباره خدمات غیرحضوری و از راه دور و نهادینه شدن آن، بازاندیشی درباره برنامه ریزی مجدد در مورد مراجعه های حضوری و استفاده از خدمات الکترونیکی و مجازی به عنوان مکمّل خدمات فیزیکی حاضر، توجه به فضاسازی های جدید در مراجعه های حضوری و ایمن سازی ارتباط های کتابداران با کاربران، بخشی از توجهات جدید مدیران محسوب می شود. افزایش مهارت های کتابداران مرتبط با کاربران و افزایش سواد اطلاعاتی آنها نیز به عنوان یک ضرورت مطرح شد. کتابخانه ها دیگر به دوران قبل از کرونا برنمی گردند و جهت بقای اثربخش خود در بین کاربران، لازم است خدمات غیرحضوری پایه گذاری شده در دوران کووید 19 را ادامه داده و تقویت کنند، چراکه دیگر کاربران آنها همان کاربران قبل از کووید نیستند و انتظارات و توقعات آنها متحمّل تغییرات زیادی شده است.
۶.

مدل سازی عوامل موثر بر توسعه کسب وکارهای مبتنی بر فناوری اطلاعات در ایران با استفاده از روش معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصاد فناوری اطلاعات کسب وکارها اقتصاد دیجیتال مدل سازی معادلات ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۵
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مختلف موثر بر شکل گیری و رشد کسب وکارهای مبتنی بر فناوری اطلاعات و نحوه ارتباط میان این عوامل در ایران است. روش: پژوهش حاضر به صورت آمیخته، طی دو مرحله مختلف کیفی و کمّی، انجام شده است. در این پژوهش، پس از شناسایی و تعریف مسأله، مطالعات مرتبط پیشین مورد بررسی قرار گرفته و ابعاد مدل شناسایی شد. سپس، از طریق 12 مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق با مدیران و کارآفرینان، سیاستگذاران فناوری و صاحب نظران حوزه فناوری اطلاعات و همچنین رجوع به منابع آرشیوی، با رویکرد تحلیل محتوا و با استفاده از روش کدگذاری، مدل مفهومی پژوهش در قالب سه مقوله اصلی و نتایج حاصل از توسعه کسب وکارهای موضوع پژوهش استخراج گردید. در مرحله کمّی، مدل یاد شده با اعمال اصلاحاتی مختصر، مبنای طراحی پرسشنامه پژوهش قرار گرفت. پرسشنامه طراحی شده، پس از سنجش روایی محتوا، به جامعه ای متشکّل از سه گروه مختلف از فعالان این صنعت ارسال گردید. این سه گروه عبارتند از: 1) مدیران و عوامل اجرایی کسب وکارهای موضوع پژوهش، 2) کارآفرینان و صاحبان این دسته از کسب وکارها، و 3) خبرگان دانشگاهی و صاحب نظران. اطلاعات دریافتی از طریق این پرسشنامه ها، با استفاده از آزمون های آماری مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و اعتبار مدل و سازه های آن با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. یافته ها: پس از انجام مراحل نظام مند پژوهش و تحلیل داده های حاصل از تجارب مشارکت کنندگان در بخش کیفی پژوهش، سه مقوله ویژگی های درون سازمانی، محرک ها و موانع محیطی و عوامل سیاستی، به عنوان مقوله های اصلی شناسایی شدند. براساس نتایج بدست آمده، عوامل سیاستی در این مدل یک متغیر برون زا و مستقل است که نقشی کلیدی در توسعه این گروه از کسب وکارها ایفا می کند. این موضوع موید ضرورت حضور دولت و اتخاذ سیاست های حمایتی از توسعه این کسب وکارها است. بُعد دیگری که واجد اهمیت فراوان است و مطابق نتایج این پژوهش، مستقیماً از سیاست های دولت اثر می پذیرد، عوامل محیطی است. دسته سوم از عوامل که به صورت غیرمستقیم از سیاست های دولت اثر می پذیرند، عوامل سازمانی هستند. این عوامل شامل تیم مناسب پروژه و دسترسی به نیروی انسانی متخصص، مدل مناسب کسب وکار، تمرکز بر نوآوری و توان بازاریابی و قدرت نفوذ به بازار است. نتیجه گیری: توسعه اقتصاد دیجیتال در کشور مستلزم توجه همزمان به عوامل محیطی و عوامل درون سازمانی است و دولت در مقام سیاستگذار نقشی کلیدی بر توسعه کسب وکارهای دیجیتال دارد. از دیدگاه فعالان و کارآفرینان این حوزه، تأمین مالی به عنوان یک گلوگاه جدی در توسعه این کسب وکارها شناسایی شده است، بنابراین، ضروری است نهادهای مربوطه، به سیاست های فعلی در حمایت از این مشاغل و تسهیل تأمین مالی برای این شرکت ها توجه ویژه ای داشته باشند.
۷.

هستی شناسی مبتنی بر فولکسونومی: پیوندی از نوع هوش و معنا در حوزه روانشناسی و علوم تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هستی شناسی فولکسونومی سازماندهی اطلاعات شبکه معنایی یادگیری نیمه خودکار روان شناسی علوم تربیتی پایگاه اطلاعاتی اریک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۸
هدف: هدف پژوهش حاضر حل تجسّم دوگانه پنداری هستی شناسی و فولکسونومی و ایجاد همزیستی میان این دو فناوری با یکدیگر، برای توسعه هستی شناسی مبتنی بر فولکسونومی، به عنوان ابزار سازماندهی اطلاعات در حوزه روانشناسی و علوم تربیتی است. روش: این مطالعه از نوع کاربردی بوده و روش پژوهش، ترکیبی است. برای اکتساب دانش مفهومی و ساخت نیمه خودکار هستی شناسی از پایه براساس زبان طبیعی (برچسب های مردمی)، از روش سه مرحله ای E3 (استخراج، غنی سازی، و ترکیب)، آلوس و سانتانچه (2013) و رویکرد نوی و مک گینس (2001) استفاده شد. جامعه آماری، برچسب های دانشجویان روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی تهران به منابع این حوزه، در کتابخانه دیجیتال این دانشگاه بود. برای گزینش و گردآوری برچسب ها از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. همچنین به منظور اعتبارسنجی و اطمینان از صحّت و درستی مفاهیم و رابطه های شناسایی شده میان مفاهیم استخراج شده، از نظرات 15 متخصص حوزه روان شناسی و علوم تربیتی استفاده گردید. ابزار مورد استفاده برای ایجاد هستی شناسی، نسخه 5.5 نرم افزار پروتژه بود. یافته ها: پس از اکتساب برچسب های بدست آمده به تعداد 15787، این داده ها در پیوند با پایگاه اطلاعاتی اریک، و پس از شناسایی مفاهیم پایه و روابط بین این مفاهیم از حوزه، منجربه ارائه ساختار مفهومی با رویکرد هستی شناسی شد. بر این اساس، پس از تأیید و اعتبار سنجی ساختار مفهومی، هستی شناسی مبتنی بر فولکسونومی، به عنوان یافته اصلی پژوهش، متشکل از 277 کلاس و زیرکلاس، 110 رابطه، 50 نمونه، و 9 مترادف بر گرفته از بانک اطلاعاتی اریک، ارائه و در قالب چند گراف مصور سازی شد. براساس آزمون آماری انجام شده، هستی شناسی با سطح معناداری 0005/0 از صحّت نسبی برخوردار بوده و تمامی مؤلفه ها از نظر خبرگان تأیید شد. نتیجه گیری: فولکسونومی در درک وب معنایی به «هستی شناسی های تولید شده توسط کاربر» تبدیل شده اند. استفاده از تفاوت های ساختاری میان فولکسونومی و هستی شناسی ها، عدم نیاز به دانش اولیه و یادگیری سیستم های پیچیده رده بندی را فراهم می کند که نویدگر تکامل وب معنایی است.
۸.

بررسی ارتباط بین رفتار شهروندی سازمانی با تبادل رهبر- عضو و حمایت ادارک شده سرپرست: مطالعه موردی کتابخانه های عمومی استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استان کردستان تبادل رهبر-عضو حمایت ادارک شده سرپرست رفتار شهروندی سازمانی کتابخانه های عمومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین رفتار شهروندی سازمانی با تبادل رهبر- عضو و حمایت ادارک شده سرپرست در میان کارکنان کتابخانه های عمومی استان کردستان است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی، و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان کتابخانه های عمومی استان کردستان (99 نفر) بوده، و نمونه گیری به روش سرشماری انجام شد. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه ای متشکل از سه پرسشنامه استاندارد رفتار شهروندی سازمانی اورگان و کانوسکی (1996)، تبادل رهبر-عضو گرائن و یوهی باین (1995) و حمایت ادراک شده سرپرست روبین (2013) استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه توسط پنج نفر از متخصصین حوزه مورد بررسی تأیید گردید، و پایایی آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب در هر بخش برابر با 785/0، 845/0 و 938/0 به دست آمد. سپس، با استفاده از روش های آمار توصیفی، توزیع فراوانی و آمار تحلیلی آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن، ضریب همبستگی جزئی، آزمون سوبل، تی دونمونه ای مستقل و من-ویتنی به تحلیل داده ها پرداخته شد. یافته ها: بین هر پنج بعد رفتار شهروندی سازمانی با تبادل رهبر-عضو و حمایت ادراک شده سرپرست، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین، حمایت ادراک شده سرپرست در ارتباط بین تبادل رهبر-عضو و دو بعد نوع دوستی و تکریم و تواضع، نقش میانجی ایفا می کند. در نهایت، جنسیت پاسخ دهندگان با بعد نوع دوستی در ارتباط بود. نتیجه گیری: این احتمال وجود دارد که کارکنان رفتار شهروندی سازمانی را در پاسخ به حمایت درک شده سرپرست انجام دهند، و نه به عنوان ابزاری برای گرفتن پاداش. به بیان دیگر، کارکنان به دلیل احساس رضایت از حمایت های سرپرست خود، رفتار شهروندی سازمانی را بروز می دهند. از سوی دیگر، فقط نقش سرپرست نیست که باعث تقویت رفتار شهروندی سازمانی در محیط کار می شود، بلکه رفتار شهروندی سازمانی یک تلاش تیمی است.
۹.

تأثیر نظام مدیریت دانش و تسهیم دانش بر عملکرد و وفاداری کتابداران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت دانش تسهیم دانش عملکرد وفاداری کتابداران استان فارس کتابخانه های عمومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۲
هدف: وفاداری و رضایت کارکنان از عوامل کلیدی موفقیت و بقای هر سازمانی، به ویژه سازمان های خدمت مدار نظیر کتابخانه های عمومی است. از یک سو، حفظ جایگاه و منزلت کتابخانه عمومی ایجاب می کند، عملکرد و وفاداری کتابداران آن مورد توجه قرار گیرد. از سوی دیگر، توجه به پیاده سازی نظام مدیریت دانش و تسهیم دانش در سازمان های خدمت مدار جهت افزایش وفاداری و عملکرد سازمانی از ضروریات است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر نظام مدیریت دانش و تسهیم دانش بر عملکرد و وفاداری کتابداران کتابخانه های عمومی استان فارس انجام شد. روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی و همبستگی است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر 331 نفر از کتابداران کتابخانه های عمومی استان فارس بود، که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 175 نفر با روش تصادفی طبقه ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها چهار پرسشنامه مدیریت دانش (نیومن و کنراد، 2000)، تسهیم دانش (پناهی، واتسون و پارتریج، 2012)، عملکرد کتابداران (زارعی و سامع سیاهکلرودی،  1397) و وفاداری کتابداران (یه، یئونگ و چنگ، 2010؛ جون، کای و شین، 2006) بود که ضرایب آلفای کرونباخ آن ها بالای 7/0 محاسبه گردید. به منظور تجزیه و تحلیل آمار توصیفی از نرم افزار SPSS 25 و برای تعیین رابطه بین متغیرها از روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار Smart PLS استفاده گردید. در بخش مدل اندازه گیری از شاخص های آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی (CR) و روایی همگرا (CV) استفاده شد. همچنین از شاخص های برازش هنجارشده (NFI)، ریشه استانداردشده میانگین مجذور باقیمانده ها (SRMR)، معیارهای تناسب مدل راستین (d-G & d-ULS) و خی -دو (Chi - Square) جهت برازش مدل استفاده گردید. یافته ها: وضعیت متغیرهای مدیریت دانش، تسهیم دانش، عملکرد کتابداران و وفاداری کتابداران در کتابخانه های عمومی استان فارس در وضعیت مناسبی قرار دارد و بالاتر از میانگین است. علاوه بر این، در بین متغیرهای پژوهش، عملکرد کتابداران با میانگین (04/4) بیشتر از سایر متغیرها بود. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که بین مدیریت دانش با تسهیم دانش (373/0= r، 01/0p <)، عملکرد کتابداران (342/0= r، 01/0p <) و وفاداری کتابداران (484/0= r، 01/0p <) رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد. همچنین بین تسهیم دانش و عملکرد کتابداران (513/0= r، 01/0p <) و وفاداری کتابداران (596/0= r، 01/0p <) رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد. شاخص های مدل اندازه گیری برای شاخص پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ بالای 7/0 بدست آمد، که نشانگر پایایی سازه مناسب بود. شاخص میانگین واریانس استخراج شده برای روایی همگرای مدل نیز برای همه متغیرها بالاتر از 5/0 بود، که نشانگر روایی همگرایی مناسب بود. نتایج برازش مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد که ضریب تعیین عملکرد کتابداران و وفاداری کتابداران به ترتیب 327/0 و 561/0 محاسبه گردید که نشانگر پیش بینی 32 و 56 درصدی واریانس عملکرد و وفاداری کتابداران است. همچنین شاخص نیکویی برازش برابر با 56/0 محاسبه گردید که نشانگر برازش نسبتاً قوی مدل پیشنهادی بود. نتیجه گیری: یکی از عوامل مهم در رفتار شغلی کتابداران، میزان عملکرد و وفاداری آنان به کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی است و آگاهی از وضعیت وفاداری کتابداران می تواند مدیران را در برنامه ریزی برای دستیابی به اهداف مورد نظر یاری دهد. یافته های حاصل از پژوهش می تواند با تبیین رابطه مدیریت دانش و تسهیم دانش با وفاداری سازمانی و عملکرد کتابداران، توجه مدیران و مسئولان کتابخانه ها را به تقویت سیستم مدیریت دانش و تسهیم دانش در کتابخانه ها و فراهم نمودن شرایط مساعد برای ارتقای عملکرد و وفاداری کتابداران جلب نماید. با افزایش دسترسی به دانش، ارتقاء تخصص و تشویق به یادگیری مداوم، کتابداران قادر به ارائه بهترین خدمات به کاربران خود خواهند بود و ارتباط مؤثرتری با سازمان برقرار می کنند.
۱۰.

ارتقای شفافیت اطلاعات بازار سرمایه در پرتو علت شناسی از ناهنجاری های شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شفافیت اطلاعات ناهنجاری بازار سرمایه سازمان بورس و اوراق بهادار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
هدف: از ابزارهای اثرگذار در کارایی بازار سرمایه، شفافیت اطلاعات است. فقدان شفافیت اطلاعات از ریسک های قابل توجهی است که سرمایه گذاران را با مخاطرات جدی مواجه می سازد. از متغیرهای اثرگذار در کاهش سطح شفافیت اطلاعات بازار، ارتکاب رفتارهای متقلبانه و ضعف گزارشگری شرکت ها است. از این رو هدف پژوهش حاضر، شناسایی ناهنجاری های شرکت ها و نقش آن در شفافیت اطلاعات بازار سرمایه است. روش: در این پژوهش از روش کیفی با رویکرد نظریه داده بنیاد استفاده شده است. ابزار جمع آوری داده های کیفی اسناد قضایی (10 پرونده های قضایی) مربوط به جرایم شرکت های بورس مطروحه در محاکم کیفری تهران و برای سنوات 1392 تا 1398 می باشد. روش نمونه گیری هدفمند بوده و تجزیه و تحلیل داده های کیفی براساس طرح سیستماتیک داده بنیاد است. از این رو، داده ها پس از استخراج مفاهیم، در چند مرحله و به طریق کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: کدهای شناسایی شده در رابطه با شرایط علّی در قالب 4 مقوله اصلی و 31 مقوله فرعی دسته بندی شدند. از این رو، به منظور افزایش سطح شفافیت بازار سرمایه، رفع موانع در فضای کسب وکار، کاهش تصدی گری دولت، و حذف برنامه های دستوری، از ضروریات این بازار است. علل مداخله گر در قالب 3 مقوله اصلی و 25 مقوله فرعی دسته بندی شدند. این علل بیانگر ضعف و ناتوانی ضمانت اجراهای سزاگرا و سرکوب گر در مهار جرم و ناهنجاری در حوزه بورس و بازار اوراق بهادار است. از این رو، بهره مندی از سازوکارهای کنشی و کاهنده، از لوازم شفافیت بازار سرمایه است. علل زمینه ای در قالب 3 مقوله اصلی و 6 مقوله فرعی دسته بندی شدند. این علل مبین لزوم اتخاذ برنامه های آموزش محور و آگاهی بخش، با هدف افزایش سطح سواد مالی و ترویج اصول سهامداری و مهم تر از همه پیشگیری از بزه دیده شدن افراد در بازار سرمایه است. به علاوه، ضعف مکانیزم های نظارت مدار درون سازمانی ناظر بر عدم رعایت شرکت ها برای تعیین حسابرس داخلی و کمیته حسابرسی، و به تبع آن افزایش تقلب، ضعف گزارشگری مالی و کاهش سطح شفافیت اطلاعات افشایی شرکت ها ازجمله علل افزایش ریسک و کاهش شفافیت اطلاعات در بازار سرمایه است. نتیجه گیری: بهره مندی از مقررات تنظیم بازار در ایجاد شفافیت در بازار سرمایه بسیار راهگشا خواهد بود. بدان علت که تدابیر کیفری حداقلی و کمینه گرا در حوزه کسب وکار، ضمن پیشگیری از ناهنجاری ها، از ناکارآمد شدن بخش های مولد اقتصادی ممانعت به عمل می آورد.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۳۹