علوم و فنون مدیریت اطلاعات

علوم و فنون مدیریت اطلاعات

علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره 8 پاییز 1401 شماره 3 (پیاپی 28) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

رهیافتی به کاربست مفهوم سواد بصری در آموزش با بهره گیری از اهداف آموزشی بلوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سواد بصری ابعاد دانش سطوح فرآیند شناختی اهداف آموزشی بلوم آگاهی بصری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۱
هدف: این پژوهش در راستای کاربردی سازی مفهوم سواد بصری در آموزش، به تبیین کاستی ها و نیز طبقه بندی مهارت ها و صلاحیت های ارائه شده برای مفهوم سواد بصری مبتنی بر اهداف آموزشی بلوم پرداخته است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی- تحلیلی است. در فرآیند اجرای تحقیق، نخست اطلاعات اسنادی و ادبیات پژوهش به روش کتابخانه ای گردآوری شد. سپس، با استفاده از استدلال منطقی، مهم ترین فهرست استانداردها و مهارت های سواد بصری با طبقه بندی اهداف آموزشی بلوم، تطبیق یافت. در نتیجه این تطبیق و تحلیل آن، دسته بندی جدیدی از مهارت های سواد بصری به دست آمد. یافته ها: بررسی پیشینه موضوع مورد پژوهش نشان داد که سیر پژوهش در حوزه سواد بصری به ترتیب در سه دوره متوالی از ابتدا تاکنون قابل تعریف است: تلاش برای تعریف مفهوم، تلاش برای ارائه چارچوب نظری و تلاش در جهت کاربرد بیشتر این مفهوم در زمان حاضر. جای گذاری مهارت های ارائه شده توسط نهادها و محققان در خانه های جدول طبقه بندی اهداف بلوم نشان داد که در جدول بدست آمده، در دو خانه، صلاحیت و مهارتِ معادلی از سواد بصری قابل جای گذاری نیست. به همین منظور، جهت تکمیل و ارائه یک طبقه بندی جامع از اهداف آموزش سواد بصری، مهارت های «به کارگیری مقوله ها و مفاهیم بصری» و «تحلیل و تمایز میان اطلاعات بصری» در این دو قسمت قرار گرفت. از طرفی تطبیق و تناظر صورت گرفته نشان داد که تمرکز مهارت های ارائه شده برای سواد بصری بر مقولات پیچیده تر شناختی و سطوح انتزاعی تر دانش است. برای ارائه یک طبقه بندی جامع و یکپارچه از اهداف آموزشی سواد بصری، لازم است تمامی مقولات شناختی و سطوح دانش لحاظ شوند. در نهایت با در نظر گرفتن موارد فوق یک طبقه بندی جدیدی از مهارت های سواد بصری ارائه شد که می تواند در هر حوزه مرتبط و مورد نیاز به کار گرفته شود. نتیجه گیری: در این پژوهش سه دوره متوالی در سیر پژوهش سواد بصری شناسایی شد. بر همین اساس، از آنجایی که چالش کنونی در حوزه سواد بصری، کاربردی سازی آن است؛ با استفاده از طبقه بندی اهداف آموزشی بلوم، مهارت ها و استانداردهای سواد بصری مبتنی بر «فرآیند شناختی» و «ابعاد دانش»، سطح بندی و تکمیل شد. طبقه بندی جدید ارائه شده در این پژوهش، مفهوم سواد بصری را به عنوان هدفی آموزشی، به زیراهدافی تقسیم می کند که از گستردگی و ابهام موضوع می کاهد. همچنین به کمک این طبقه بندی می توان ارتقاء سواد بصری را در قالب برنامه ریزی های آموزشی مختلف، چه در آموزش های عمومی و چه آموزش های تخصصی (مانند رشته های معماری و گرافیک) قابل دستیابی کرد.  
۲.

ارائه چارچوبی برای کاربردهای یادگیری ماشین در مدیریت دانش سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت دانش یادگیری ماشین تصمیم گیری چندمعیاره بانک کشاورزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۵
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوبی برای کاربردهای یادگیری ماشین در مدیریت دانش سازمانی در بانک کشاورزی، با استفاده از تکنیک فرایند تحلیل شبکه فازی می باشد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف تحقیق از نوع کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری شامل کارشناسان فناوری اطلاعات و توسعه منابع انسانی و مدیران شعب بانک کشاورزی به عنوان خبرگان آشنا می باشد که از طریق روش نمونه گیری هدفمند 10 نفر انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات سه پرسشنامه دلفی، دیمتل و پرسشنامه مقایسه زوجی است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. پس از گردآوری اطلاعات، ابتدا اطلاعات خام کدگذاری و طبقه بندی و طی تکنیک دلفی فازی به متغیرهای تحقیق تبدیل گردید. سپس با استفاده از آمار توصیفی شاخص های گرایش به مرکز و پراکندگی اعضای نمونه تحقیق محاسبه شد و به منظور بررسی معیارها از فرایند تحلیل شبکه ای فازی و دلفی فازی استفاده گردید. در تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار اکسل و سوپر دسیژن استفاده شده است. یافته ها: معیارها و زیرمعیارهای مؤثر بر مدیریت دانش در سیستم بانکداری با رویکرد یادگیری ماشین در 4 معیار کلی و 17 زیرمعیار به این شرح شناسایی گردیدند: عوامل زیرساختی (حفاظت از اطلاعات شخصی، سخت افزار و نرم افزار، ارتباطات، حفاظت فیزیکی)؛ عوامل محیطی (فرهنگ و جو سازمانی، قوانین و مقررات سازمانی، زمان ارائه دانش، حمایت مدیریتی)؛ عوامل محتوایی (نوع دانش، نیروی انسانی متخصص و با دانش، موقعیت ارائه دانش، تدوین محتوا)؛ فرایند مدیریت دانش (خلق دانش، کسب دانش، تبدیل دانش، بکارگیری دانش، نیازسنجی دانش). به منظور اولویت بندی شاخص ها با تکنیک تحلیل شبکه فازی، پس از محاسبه سوپر ماتریس حدی، محاسبه نتایج ماتریس خوشه ها و نرمال سازی ضریب زیرمعیارها در ابر ماتریس حدی، توسط ضریب خوشه ها می باشد که بر اساس محاسبات صورت گرفته و سوپر ماتریس حد، اولویت نهایی عوامل زیرساختی با وزن حدی 43683/0 بیشترین تأثیر و عوامل محتوایی با وزن حدی 04817/0 کم ترین تأثیر را بر حفظ مدیریت دانش در سیستم بانکی با در نظر گرفتن رویکرد یادگیری ماشین دارند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده عوامل زیرساختی دارای بیشترین تاثیر و عوامل محتوایی کم ترین تأثیر را در حفظ مدیریت دانش در سیستم بانکی با در نظر گرفتن رویکرد یادگیری ماشین دارند.
۳.

موانع استقرار مدیریت دانش در دستگاه های اجرایی استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مدیریت دانش بخش دولتی دستگاه های اجرایی استان لرستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۱
هدف: دانش مجموعه ای از آموخته ها و تجارب کسب شده عیان و نهان مرتبط با کار از قبیل ایده ها و خلاقیت ها، مهارت ها، مستندات دانشی، روش های حل مسأله، محتوای جلسات تخصصی و کارشناسی و نقد پروژه است که باید بر مدیریت آنها تأکید شود. اگرچه ابلاغ نظام نامه مدیریت دانش دستگاه های اجرایی توسط سازمان اداری و استخدامی کشور و الزام دستگاه های اجرایی به استقرار نظام مدیریت دانش یکی از تحولات نظام اداری کشور است؛ امّا لازمه استقرار مدیریت دانش در سازمان ها شناسایی موانع احتمالی استقرار مدیریت دانش و تلاش برای رفع آن ها است. از این رو، مطالعه حاضر با هدف اولویت بندی موانع استقرار مدیریت دانش در دستگاه های اجرایی استان لرستان انجام شده است. روش : پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده که با رویکرد ترکیبی است. جامعه پژوهش شامل دستگاه های اجرایی استان لرستان است که از میان آن ها دوازده دستگاه براساس شاخص های آموزش، پژوهش و مدرک تحصیلی کارکنان انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل نهایی روی 252 پرسشنامه بازگشتی انجام شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که ساختار و فرایند سازمانی، فرایند مدیریت دانش، رهبری، کارکنان، فناوری اطلاعات و ارتباطات، فرهنگ سازمانی و یادگیری و نوآوری به ترتیب با میانگین 02/56، 31/32، 30/31، 60/28، 32/27، 13/26 و 68/24 مهم ترین موانع استقرار مدیریت دانش در دستگاه های اجرایی استان لرستان هستند. نتیجه گیری: بایستی توجه داشت که سیاست گذاری استقرار نظام مدیریت دانش در دستگاه های اجرایی در دو سطح فرابخشی- مجلس شورای اسلامی و هیئت دولت و مانند آن- و درون بخشی دستگاه های اجرایی صورت می گیرد و دستگاه های اجرایی بازوان اجرایی این سیاست ها و راهبردها هستند. از این رو، سیاست ها غالباً نتیجه تصمیمات چندگانه نیستند؛ بلکه نتیجه تصمیمات چندگانه گرفته شده از سوی تصمیم گیرندگان چندگانه هستند. بر همین اساس برگزیدن الگوی مدیریتی مناسب برای استقرار نظام مدیریت دانش، متغیری وابسته از الگوی رهبری آن است. نبود استقلال دستگاه های اجرایی در اصلاح فرایندهای کار،  بی ثباتی  و کم تجربگی  مدیران، تصمیم های غیرکارشناسی،  نبود سیستم نظارت و ارزیابی، بی تناسبی میان برنامه ها و بودجه ها و عواملی که قبلاً ذکر شده، همگی استقرار مدیریت دانش را با چالش های بزرگی مواجه خواهند کرد. بدون شک آگاهی سیاست گذاران و مدیران اجرایی از مزایای مدیریت دانش و توانایی آن ها در برقراری ارتباط منطقی میان موانع مختلف و تأثیرات آن ها بر یکدیگر، می تواند زمینه ساز استقرار مدیریت دانش در دستگاه های اجرایی باشد. سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیران اجرایی کشور باید در برنامه ریزی برای استقرار نظام مدیریت دانش به تمامی ارکان آن و روابط متقابل میان آن ها توجه داشته باشند؛ زیرا هرگونه تغییر و تحول در هر رکن در صورت بی توجهی به ارکان دیگر، سودمند نخواهد بود.  
۴.

مدل راهبرد اجرای خط مشیء های وزارت صمت در صنعت خودرو مبتنی بر کاربست دانش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل راهبردی خط مشیءگذاری صنعت خودرو کاربست دانش وزارت صمت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۹
هدف: امروزه صنایع خودروسازی برای به کارگیری دانش سازمانی، به دستاوردهای علمی روی آورده اند. اما در این فرایند با کاستی هایی روبه رو هستند که ازجمله آن ها می توان به عدم توجه به تجربیات کاری و مهارت های افراد باتجربه اشاره کرد. در شرایط متغیر و نامطمئن کنونی، وزارت صمت باید منابع ملموس و ناملموس و دانش سازمانی خود را گسترش داده تا بتوانند به تغییرات محیطی پاسخ دهند. لذا، در صورتی می توانند به اهداف کلان و بلندمدت دست یابند که برنامه راهبردی مدونی داشته باشند. هدف پژوهش حاضر ارائه مدل راهبرد اجرای خط مشی ءهای وزارت صمت در صنعت خودرو مبتنی بر عوامل زیرساختی و قابلیت های دانشی است. صنعت خودرو در اقتصاد جهانی همواره عامل رشد اقتصادی بوده و بخش قابل توجهی از ارزش افزوده بسیاری از کشورهای پیشرفته و نوظهور را به خود اختصاص داده است. روش: جامعه پژوهش حاضر مدیران صنعت خودروسازی با تخصص مدیریت دانش و مدیران اجرایی بودند. با استفاده از نمونه گیری هدفمند گلوله برفی 20 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته نیز به جمع آوری داده ها پرداخته شد. براساس مشاهده تجربی و مطالعات کتابخانه ای، شناسایی مدل راهبردی اجرای خط مشیء انجام شد. 72 معیار در 24 مقوله و در نهایت 6 کد محوری دسته بندی مدل داده بنیاد، بخش بندی شده و در نهایت مدل کیفی با استفاده از مدل داده بنیاد ارائه گردید. یافته ها: براساس نتایج به دست آمده، صنعت خودرو به عنوان یک صنعت مادر با سطح فناوری متوسط، از پیشران های بخش صنعت، معدن و تجارت کشور به شمار می رود و در زمره صنایع اولویت دار و منتخب در بخش تولید و تجارت در راستای تحقق اهداف مندرج در سند چشم انداز کشور محسوب می گردد. با توجه به سیاست های اجرایی تعیین شده در این صنعت، به طور اخص سیاست های تمرکز بر کیفیت و کاهش قیمت تمام شده محصولات، توأم با افزایش تولید و نیز بهبود فضای کسب وکار در جهت سرمایه گذاری های مستقیم خارجی و مشترک با شرکت های دارای نام و نشان تجاری معتبر جهانی، به نظر می رسد صنعت خودروی کشور بتواند محصولات خود را در سبد انتخاب خریداران در سطح بین المللی ارائه نماید. نتیجه گیری: صنعت خودرو به دلیل ارتباط گسترده با دیگر صنایع، میزان تولید و اشتغال زایی بالا، نقشی پررنگ در اقتصاد ایران دارد. از این رو بهبود سیاست گذاری و راهبردپردازی در این صنعت بسیار حائز اهمیت است. ویژگی های دانش و یادگیری، یک روش شناسی ایجاد راهبرد جدید، به همراه دارد. صنعت خودروسازی می تواند کاربست دانش در اجرای خط مشیء سازمانی را به عنوان عامل برتری در بازار رقابتی شناسایی کند.  
۵.

ارزیابی و تحلیل نرم افزار های پرکاربرد تولید هستی شناسی در بازنمون مفاهیم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هستی شناسی وب معنایی نرم افزارهای هستی شناسی بازنمون اطلاعات بازنمون مفاهیم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۰
هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی و تحلیل نرم افزارهای پرکاربرد تولید هستی شناسی در بازنمون مفاهیم در جهت انتخاب مناسب ترین این نرم افزارها است. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده و با رویکرد کمّی انجام شد. روش انجام پژوهش از نوع تحقیقات ارزیابانه و با رویکرد توصیفی بود. جامعه آماری مورد مطالعه این پژوهش را منتخبی از نرم افزارهای تولید هستی شناسی شامل: Apollo، Onto Studio، Protégé، Swoop و TopBraid Composer Free Edition تشکیل می دهد. بنابراین، جامعه آماری پژوهش حاضر را پنج نرم افزار هستی شناسی مذکور تشکیل می دهند. در این پژوهش با توجه به نبود سیاهه ارزیابی مناسب در زمینه موضوع تحقیق، از طریق مطالعه منابع لاتین نرم افزارهای هستی شناسی و راهنماها، نسبت به تهیه ابزار مناسب ارزیابی اقدام شد. ابزار گردآوری داده ها، سیاهه وارسی بود که روایی صوری آن به تأیید صاحب نظران علم اطلاعات رسید. این سیاهه در هفت بخش شامل مولفه های پراهمیت نرم افزار های هستی شناسی، مولفه فرمت ورودی و مولفه زبان بازنمون مفاهیم، معیار معماری و ساختار نرم افزار با زیرشاخص های مولفه های قابلیت تعامل، پایداری، دسترس پذیری، قابلیت نصب بر روی انواع پلتفرم، زبان پایه نرم افزار، و مولفه تعامل و میان کنش پذیری با نرم افزار های مرتبط هستی شناسی و قالب ذخیره سازی هستی شناسی انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از فنون آماری توصیفی نظیر میانگین وزنی و درصد استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از یافته های پژوهش نشان داد که نرم افزار Protégé با کسب 177 امتیاز از کل امتیازات، به لحاظ مولفه های مورد مطالعه در این پژوهش در رتبه اول و نرم افزار Onto Studio نیز با کسب امتیاز 126 از کل امتیازات در رتبه بعدی قرار دارد. در نهایت نرم افزار Top Braid Composer Free Edition با کسب 87 امتیاز از کل امتیازات به لحاظ مولفه های مورد بررسی در این پژوهش در رتبه سوم قرار دارد. در بررسی مولفه میان کنش پذیری نرم افزار های هستی شناسی، دو نرم افزار هستی شناسی Protégé 5.2.0 و Onto Studio با 41.66% به یک نسبت با نرم افزارهای دیگر هستی شناسی دارای تعامل بودند که از نقاط قوت این دو نرم افزار است. دو نرم افزار Apollo و Swoop تعاملی با هیچ کدام از نرم افزار های هستی شناسی ندارند و می توان آن را از نقاط ضعف دو نرم افزار دانست. نتیجه گیری: پژوهش حاضر توانست براساس ارزیابی مولفه های بررسی شده در نرم افزار های هستی شناسی برخی از نقاط قوت و ضعف مربوط به آنها را نشان دهد، و اینکه نرم افزارهای مورد مطالعه از لحاظ ارتباط با سایر نرم افزارهای حوزه هستی شناسی دارای چه وضعیتی هستند و میان کنش پذیری میان آنها چگونه است. همچنین نتایج پژوهش به پژوهشگران این حوزه در انتخاب مناسب ترین نرم افزار هستی شناسی در تولید و بازنمون مفاهیم کمک خواهد کرد.  
۶.

عوامل موثر بر اشتراک گذاری داده های پژوهشی در میان پژوهشگران حوزه فنی و مهندسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشتراک گذاری داده داده های پژوهشی حوزه فنی و مهندسی دسترس پذیری داده ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۹
هدف: توسعه فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی سبب شده است که امکان استفاده مجدد از داده های پژوهشی پژوهشگران در انجام پژوهش های جدید فراهم شود. اشتراک گذاری داده ها زمانی اتفاق می افتد که دانشمندان داده های خود را جهت استفاده سایر پژوهشگران برای انجام پژوهش یا دیگر فعالیت های پژوهشی در دسترس قرار دهند. هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت اشتراک گذاری داده های پژوهشی در میان پژوهشگران حوزه فنی و مهندسی ایران از ابعاد فردی، سازمانی و فنی بود. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی پیمایشی بود. جامعه پژوهش را پژوهشگران حوزه فنی و مهندسی ایران که در سال 2021 در پایگاه WOS دارای تولید علمی بوده اند، تشکیل دادند که به دلیل عدم ثبت ایمیل تمامی نویسندگان، امکان برآورد دقیق جامعه آماری مشخص نبود. از این رو برای تعیین نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران تعداد 411 نفر به طور تصادفی از میان پژوهشگران فوق انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای بود که به روش الکترونیکی طراحی و برای نمونه آماری ارسال گردید. از نرم افزار اس .پی. اس. اس. برای تجزیه و تحلیل یافته ها استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد عوامل سازمانی و فنی بر رفتار فرد در اشتراک گذاری داده های پژوهشی تاثیر معنی داری دارند. عوامل فنی تاثیر بیشتری بر روی رفتار فرد نسبت به عوامل سازمانی داشت. عوامل فردی بر رفتار اشتراک گذاری داده ها تاثیر معنی داری نداشت. همچنین ارتباط بین عوامل پنهان فنی و سازمانی، مثبت و معنی دار بود. علاوه بر این، یافته ها نشان داد جنسیت بر روی عوامل فردی و شغل پژوهشگران بر روی عوامل سازمانی تاثیر معنی داری دارد. بین متغیرهای جمعیت شناختی شامل سن، سابقه کاری، مرتبه علمی و مدرک تحصیلی و عوامل فنی، سازمانی و فردی تفاوت معنی داری وجود نداشت. علاوه بر این، نتایج پژوهش نشان داد بسیاری از پژوهشگران نگرانی از وقت گیر و زمان بر بودن مستندسازی داده ها، سوءاستفاده و سوءتفسیر از داده های اشتراکی را از دلایل عدم تمایل به اشتراک گذاری داده های پژوهشی می دانند. علی رغم وجود الزام پژوهشگران این حوزه به تحویل داده های پژوهش و فراهم آوری نسبی امکانات سخت افزاری و زیرساختی جهت اجرای این امر، دوره های آموزشی مناسب برای آموزش مدیریت و اشتراک داده ها توسط سازمان ها انجام نمی شود، حمایت مادی و معنوی مناسب صورت نمی گیرد و زیرساخت های مناسب برای اشتراک گذاری داده ها در نشریات در نظر گرفته نمی شود. عوامل فنی مؤثر بر اشتراک گذاری داده های پژوهشی مانند آشنایی و استفاده از استانداردهای فراداده ای جهت اشتراک گذاری و دسترس پذیری داده ها، همچنین آشنایی و استفاده از واسپارگاه های موضوعی، عمومی و سازمانی در وضعیت نامطلوبی قرار داشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش و نظر به اینکه اشتراک گذاری داده های پژوهشی و عوامل مرتبط با آن در میان پژوهشگران حوزه فنی و مهندسی مهجور مانده است، ضروری است ذینفعان پژوهش در حوزه فنی و مهندسی حمایت سازمانی، فنی و مالی مناسب را به منظور افزایش شناخت و تمایل پژوهشگران در اشتراک گذاری داده ها به عمل آورند. همچنین لازم است آموزش های لازم به منظور فرهنگ سازی و شناخت قابلیت داده های پژوهشی به پژوهشگران حوزه فنی و مهندسی ارائه شود.  
۷.

مروری بر هستان نگارهای ایرانی به منظور بازیابی معنایی اطلاعات فارسی از منظر تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هستی شناسی هستان نگار هستان نگارهای ایرانی نرم افزارهای هستان نگار وب معنایی بازیابی معنایی اطلاعات فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۲
هدف: امروزه در حوزه وب معنایی فعالیت های ارزشمندی در داخل و خارج کشور بر روی مفاهیم هستان نگار ارائه شده است. تاکنون بیشتر مطالعات انجام شده در ایران، بر نکات نظری و تعاریف متمرکز بوده اند و ذکر نمونه های عملی انجام شده توسط محققین ایرانی به ندرت انجام شده است. ارزیابی یکپارچه هستان نگارهای ایرانی تولید شده برای ایجاد درک صحیح از مفاهیم و عملیات موردنیاز برای تولید هستان نگار، لازم و ضروری است. هدف پژوهش حاضر مرور تحلیلی هستان نگارهای ایرانی به منظور شناسایی نقاط قوت و ضعف آن ها از مرحله ساخت تا کاربرد است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ نوع، ارزیابانه و با رویکرد تحلیلی است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل شش هستان نگار ایرانی است که پیکره آن به صورت آزاد در دسترس قرار دارد یا به صورت مقاله، پایان نامه و طرح های پژوهشی منتشر شده است. این هستان نگارها شامل هستان نگار شاهنامه، برهان، قرآن جوی، فرقان، علم سنجی و حملات کامپیوتری است. در این پژوهش نرم افزارهای ساخت و نمایش هستان نگار براساس سیاهه محقق ساخته نیز مورد بررسی قرار گرفته اند. داده های گردآوری شده از هستان نگارها با استفاده از سیاهه، مبنای تجزیه و تحلیل اطلاعات بود که موردبحث و بررسی قرار گرفته است. به منظور گردآوری داده ها از پایگاه های اطلاعاتی داخلی و همچنین مصاحبه با تیم های تولیدکننده هستان نگارها استفاده شد. روش نمونه گیری هدفمند بود و روایی صوری محتوایی ابزار گردآوری داده ها با ارسال برای 4 نفر از متخصصان هستی شناسی تأیید شده و پس از انجام اصلاحات، مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که حرکت به سوی هستی شناسی در جامعه علمی ایرانی، در زمینه های مختلف شامل علوم اسلامی (فقه) و متون کهن فارسی (شاهنامه) تا حوزه های جدیدی مانند علم سنجی در حال گسترش بوده که نشانگر پیاده سازی هستان نگار در مباحث مختلف است. مشکلی که در اغلب هستان نگارهای فارسی وجود دارد، عدم توسعه و به روزرسانی آن ها است. همچنین نرم افزارهای سازنده هستان نگار از نظر پایه بسیار مشابه یکدیگرند و عموماً توسعه پذیر هستند؛ اما تفاوت هایی نیز دارند. برخی نرم افزارها موتور استنتاج را پشتیبانی می کنند، اما برخی در نمایش هستان نگار و امکان ارائه خروجی های مختلف قوی تر عمل می نمایند. نتیجه گیری: در این پژوهش سازوکارهای پیاده سازی و ابزارهای نرم افزاری مورد استفاده در تولید هستان نگارهای ایرانی به همراه ارزیابی امکانات و قابلیت های آنها با رویکردی تحلیلی مورد بحث و بررسی قرار گرفت. این پژوهش توانست براساس ارزیابی مؤلفه های بررسی شده، علاوه بر بررسی هستان نگارهای ایرانی و ارائه برخی از نقاط قوت و ضعف مربوط به آن ها، نرم افزار های هستی شناسی را نیز مورد بحث و بررسی قرار دهد. نتایج پژوهش به مدیران و پژوهشگران امکان درک صحیحی از مفاهیم و عملیات موردنیاز برای تولید هستان نگار را می دهد.  
۸.

رابطه سواد اطلاعاتی، میزان آشنایی و کاربرد فناوری اطلاعات با عملکرد مربیان ورزشی (قهرمانی و همگانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سواد اطلاعاتی فناوری اطلاعات مربیان ورزشی هیأت های ورزشی استان قم ورزش همگانی ورزش قهرمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۲
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سواد اطلاعاتی و کاربرد فناوری اطلاعات با عملکرد مربیان ورزشی استان قم (قهرمانی، همگانی) انجام شد. روش : روش پژوهش، توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری آن کلیه مربیان ورزشی هیأت های فعال استان قم هستند. حجم نمونه براساس جدول مورگان، 215 نفر تعیین گردید که به شیوه تصادفی انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، مقیاس استاندارد نقش فناوری اطلاعات در ورزش لایبرمان (2005) و دو پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش میزان کاربرد فناوری اطلاعات و عملکرد بود که روایی و پایایی آنها تأیید شد. داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (تی مستقل و تک نمونه ای و ضریب همبستگی پیرسون) در نرم افزار SPSS-22 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین سواد اطلاعاتی و کاربرد فناوری اطلاعات با عملکرد مربیان ورزشی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین نظر مربیان در دو بُعد قهرمانی و همگانی در متغیر سواد اطلاعاتی، تفاوت معناداری وجود دارد، اما در میزان کاربرد فناوری اطلاعات، تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0< P). نتیجه گیری: سواد اطلاعاتی و فناوری اطلاعات در افزایش عملکرد مربیان موثر است.  
۹.

رابطه تعلق خاطر پرستاران با مدیریت دانش (مورد مطالعه: بیمارستان فیروزآبادی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت دانش تعلق خاطر کارکنان پرستاران بیمارستان فیروزآبادی تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۵
هدف: مدیریت دانش و تعلق خاطر کارکنان از جمله عوامل اثرگذاری هستند که سازمان را به سوی کسب مزیت رقابتی، افزایش بهره وری و بهبود عملکرد سوق می دهند. هدف مطالعه حاضر، تعیین رابطه بین تعلق خاطر پرستاران با مدیریت دانش در بیمارستان فیروزآبادی تهران بود. روش : پژوهش حاضر از نظر جمع آوری داده ها پیمایشی بوده و از نظر روش پژوهش، توصیفی- همبستگی است. جامعه پژوهش نیز پرستاران شاغل در بیمارستان فیروزآبادی تهران بودند که از میان آنان 132 نفر به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. داده ها در زمستان 1399 و با استفاده از پرسشنامه های مدیریت دانش جاشپارا و تعلق خاطر کارکنان شافلی گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و لیزرل و آزمون های علامت، همبستگی اسپیرمن، ضریب همبستگی فی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد وضعیت مدیریت دانش در بیمارستان فیروزآبادی تهران پایین تر از سطح میانگین متوسط است. از میان ابعاد مدیریت دانش، بُعد کشف دانش، خلق دانش، سازماندهی دانش و اشتراک دانش پایین تر از میانگین متوسط بوده و تنها بُعد به کارگیری دانش در سطح متوسطی قرار دارد. تعلق خاطر پرستاران در سطح متوسط قرار دارد و میان مدیریت دانش و ابعاد آن با تعلق خاطر پرستاران رابطه مثبت و متوسطی مشاهده شد. تعلق خاطر بیشترین میزان همبستگی را با به کارگیری دانش دارد و کم ترین همبستگی به خلق دانش اختصاص دارد. تعلق خاطر پرستاران با جنسیت رابطه ای ندارد؛ اما تعلق خاطر پرستاران با سِمَت آنان رابطه معناداری دارد.سابقه خدمت و تحصیلات پرستاران با میزان تعلق خاطر آنان رابطه ای ندارد. مدیریت دانش پرستاران با جنسیت، سِمَت و میزان تحصیلات رابطه داشته، اما میان سابقه خدمت و مدیریت دانش رابطه ای مشاهده نشد. تعلق خاطر بر تمامی ابعاد مدیریت دانش اثر می گذارد و بیشترین اثر را بر اشتراک دانش و کم ترین اثر را بر به کارگیری دانش دارد. نتیجه گیری: مدیران بیمارستان می توانند با توجه و تأکید بیشتر بر تعلق خاطر پرستاران و تأثیری که می تواند بر بهبود برنامه های مدیریت دانش و ابعاد آن داشته باشد، عملکرد سازمانی را ارتقاء داده، کیفیت مراقبت از بیماران و ارائه خدمات بالینی بهتر را تضمین نمایند. این امر مستلزم تقویت زیرساخت های اشتراک، سازماندهی، خلق، کشف و به کارگیری دانش به واسطه تدوین برنامه های اجرایی و عملیاتی مدیریت دانش مانند ایجاد یک نظام مدیریت دانش یکپارچه، تخصیص بودجه برای تهیه امکانات فناورانه و منابع دانشی، ایجاد نظام پاداش دهی و مشوق های مالی و غیرمالی، تمرکز بر پتانسیل های موجود در بیمارستان ها و مراکز بهداشتی برای اجرای برنامه های مدیریت دانش و ایجاد فرصت های بالینی و آموزشی برای ارائه دانش نو است.  
۱۰.

ارائه رویکرد ترکیبی مبتنی بر یادگیری عمیق و یادگیری ماشین جهت تشخیص اخبار جعلی: مطالعه موردی اخبار فارسی در حوزه کرونا ویروس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پردازش زبان طبیعی طبقه بندی متن شبکه های عصبی کپسول تشخیص اخبار جعل کرونا ویروس یادگیری عمیق یادگیری ماشین اخبار فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۷
هدف: اطلاعات غلط یا تأیید نشده، دقیقاً مانند اطلاعات دقیق در وب منتشر می شوند. بنابراین، ممکن است ویروسی شوند و بر افکار عمومی و تصمیمات آن تأثیر بگذارند. اخبار جعلی و شایعات به ترتیب محبوب ترین اشکال اطلاعات دروغ و تأیید نشده را نشان می دهند و برای جلوگیری از تأثیرات چشمگیر آنها باید در اسرع وقت کشف شوند. علاقه به تکنیک های مؤثر در شناسایی، در سال های اخیر بسیار سریع در حال افزایش است. مسئله تشخیص اخبار جعلی به عنوان یک مسئله طبقه بندی در پردازش زبان طبیعی و متن کاوی شناخته می شود و هدف آن تفکیک و تشخیص اخبار جعل از واقعی، در متن های استخراج شده و بهبود در دقت تشخیص اخبار جعلی است. شبکه های عصبی کانولوشن به عنوان یکی از مهم ترین مدل های یادگیری عمیق دقت بالایی را بر روی این مسائل بدست آورده اند. این شبکه ها شامل مشکلاتی مثل عدم در نظر گرفتن موقعیت کلمات می باشند که مسأله مذکور با استفاده از شبکه کپسول برطرف گردیده و جهت حل مشکل پردازش سنگین لایه های تمام متصل و فضای پارامتریک الگوریتم های XGBOOST و بهینه سازی ازدحام انبوه ذرات (PSO) برای دستیابی به دقت و صحّت بهینه پیشنهاد شده است. روش : مطالعه حاضر پژوهشی کاربردی بوده که در آن حدود 42000 اخبار فارسی از شهرهای مختلف ایران از توییتر جمع آوری شده و با استفاده از روش های پاک سازی و پیش پردازش، اطلاعات اضافی حذف و پس از برچسب زدن، اخبار آماده به کارگیری جهت رویکرد پیشنهادی با استفاده از نرم افزار پایتون و کتابخانه های مربوطه با الگوریتم های یادگیری ماشین و یادگیری عمیق شد. یافته ها: طی بررسی، آزمایش و تست، برخی از الگوریتم های یادگیری ماشین دارای قدرت بیشتری در مسائل طبقه بندی بودند، ولی با تغییرات و اعمال روش های پیشنهادی که در ساختار الگوریتم شبکه کانولوشن و شبکه کپسول صورت گرفت، نتایج بهینه نسبت به الگوریتم های یادگیری ماشین و سایر الگوریتم های پایه و الگوریتم های مورد ارزیابی بدست آمد. نتیجه گیری: راهکارهای پیشنهادی در این تحقیق در مقایسه با رویکردهای الگوریتم های پایه و یا راهکارهای صورت گرفته جهت حل مشکلات مذکور بدون اضافه کردن سربار اضافی از لحاظ تعداد ویژگی ها و عمق شبکه، با تغییر در ورودی توانسته است به نتایج بهتر و قابل قبول از سایر رویکردهای موجود در ادبیات دست یافته و به دقت و صحّت حدود 96 درصد دست یابد.  
۱۱.

الگوی چالش های ارائه خدمات دولتی در بستر رسانه اجتماعی (دولت الکترونیک 2.0) با تمرکز بر کشورهای در حال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رسانه اجتماعی دولت الکترونیک2.0 خدمات دولتی کشورهای در حال توسعه شبکه های اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۷
هدف: در سال های اخیر استفاده از امکانات رسانه اجتماعی در بخش دولتی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. جهت استفاده از خدمات مذکور به ویژه در کشورهای در حال توسعه، همواره چالش هایی وجود داشته که توجه به آنها دولت ها را در امر پیاده سازی مناسب فناوری مذکور یاری می رساند. از این رو، هدف پژوهش حاضر مطالعه چالش های ارائه خدمات دولتی در بستر رسانه اجتماعی (دولت الکترونیک2.0) با تمرکز بر کشورهای در حال توسعه است. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات آمیخته است. در بخش کیفی پژوهش از روش تحلیل تماتیک (مضمون) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل خبرگان و متخصصان حوزه فناوری اطلاعات و دولت الکترونیک بود و از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. جهت جمع آوری اطلاعات نیز از ابزار مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 16 نمونه آماری تا رسیدن به اشباع نظری استفاده گردید. در بخش کمّی پژوهش از روش پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری بخش کمّی شامل اساتید و فارغ التحصیلان دکتری رشته های فناوری اطلاعات، مدیریت دولتی و مهندسی صنایع بود و از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. جهت جمع آوری داده در بخش کمّی از ابزار پرسشنامه 21 سوالی با آلفای کرونباخ0.93 در حجم نمونه 375 نفری استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کمّی از آزمون T تک نمونه ای و نرم افزار SPSS25 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که چالش های دولت الکترونیک2.0 در کشورهای در حال توسعه را می توان به سه دسته کلی ملاحظات فنی، ملاحظات ساختاری و ملاحظات فرهنگی تقسیم کرد. در این بین ملاحظات زیرساختی شامل عوامل اطلاعاتی و عوامل فنی، ملاحظات فرهنگی شامل عوامل انسانی و عوامل اخلاقی و در نهایت ملاحظات پیاده سازی شامل عوامل مدیریتی، امنیتی و قانونی بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت در کشورهای در حال توسعه چالش هایی چون ملاحظات زیرساختی، پیاده سازی و فرهنگی وجود دارد که مدیران و برنامه ریزان دولتی با تمرکز بر این چالش ها و تلاش جهت حل و فصل آنها خواهند توانست، پیاده سازی موفقیت آمیزی از دولت الکترونیک2.0 و به دنبال آن بالا بردن سطح کیفیت خدمات و تحقق دموکراسی الکترونیکی ارائه نمایند.
۱۲.

شناسایی و تحلیل نسبت حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی با مسائل استان کرمانشاه از دیدگاه استادان و دانش آموختگان این حوزه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم اطلاعات و دانش شناسی مسائل اطلاعاتی کرمانشاه تحلیل محتوای کیفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۶
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل نسبت حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی با مسائل استان کرمانشاه از دیدگاه استادان و دانش آموختگان این حوزه است. روش : رویکرد پژوهش کیفی بوده و تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. نمونه مورد مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در نهایت 20 تن از استادان و دانش آموختگان حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی مورد مصاحبه قرار گرفتند. یافته ها: پاسخ استادان و دانش آموختگان در سه محور دسته بندی شد، محور اول، حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی و ابعاد آن بود، که در آن تعاریف مصاحبه شوندگان از اطلاعات، بیشتر در تناظر با نگاه سنّتی، مهندسی و ریاضی و رویکرد نظام مدار به اطلاعات بود و مسائل اطلاعاتی از جانب آن ها بیشتر حول محور کتاب و کتابخانه معرفی شد. نظر مصاحبه شوندگان در محور دوم، در مورد استان کرمانشاه و مسائل آن، داشتن ظرفیت کشاورزی و گردشگری برای استان کرمانشاه بود و استفاده نکردن از این ظرفیت ها از مسائل مهم استان معرفی شد. در مورد ربط حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی با استان کرمانشاه و مسائل آن در محور سوم بحث گردید و استادان و کارشناسان بیشتر بر عدم استفاده از نظرات کارشناسان و متخصصان حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی برای حل مسائل استان تأکید داشتند. نتیجه گیری: حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی باید به گونه ای نظام مند و روشمند در تمام ابعاد هویت، آموزش، پژوهش و کارآفرینی و آینده نگری با توجه به سه عنصر مهم عمق، جامعیت و روزآمدی، مورد بازنگری قرار گیرد. در برنامه ریزی هایی که برای توسعه در استان انجام می شود، هر حوزه طرح و برنامه ای را در قالب های مختلف ارائه می دهد، اما در این برنامه ریزی نگاه اطلاعاتی مورد غفلت واقع شده و استادان و دانش آموختگان حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی به صورت مدون و منسجم برنامه و طرحی را در ذهن ندارند.  
۱۳.

توسعه الگوریتم درخت تصمیم برای تشخیص سریع بیماری کووید 19 برپایه اینترنت اشیاء(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کووید19 بیماری های واگیردار الگوریتم درخت تصمیم برای تشخیص بیماری اینترنت اشیاء یادگیری ماشین هوش مصنوعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۹
هدف: چالش های بهداشتی بدون شک مهم ترین موانع توسعه پایدار جهانی است و با مشکلات اجتماعی و اقتصادی مختلف و ناکافی بودن منابع رشد می کند. در مقابل سلامت جامعه به توسعه اقتصاد ملی و جهانی کمک کرده و بنابراین در شکل گیری ثبات و رفاه یک ملت یا منطقه، نقش زیادی دارد. امروزه با توجه به مهم بودن مسئله سلامت در حوزه بیماری های واگیر، وجود سیستمی به منظور پیش بینی و کنترل همه گیری ها لازم است؛ زیرا با پیشگیری از شیوع همه گیری، می تواند علاوه بر ارزش بالای انسانی در جوامع، سودآوری اقتصادی نیز برای نظام های سلامت داشته باشد. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف توسعه الگوریتم هوش مصنوعی بر پایه ویژگی های بدست آمده از اینترنت اشیاء برای تشخیص سریع کووید19 انجام شده است. روش: روش پژوهش حاضر از نظر پارادایم، تفسیری و از لحاظ استراتژی اکتشافی است. همچنین براساس نوع گردآوری داده ها از نوع پژوهش های کیفی بوده و با توجه به توسعه الگوریتم، روش تحقیق در این پژوهش مبتنی بر علم طراحی است. رویکرد تحقیق آینده نگر است، به طوری که مکانیزم انتقال بیماری و ویژگی های تاثیرگذار آن، ما را قادر به پیش بینی هایی در مورد بیماری و در نتیجه طرح استراتژی های کنترل بیماری و مراقبت های بهداشتی می نماید. این پژوهش در یک فرآیند 7 مرحله ای انجام شد. ویژگی های اینترنت اشیاء در پژوهش حاضر با نظر خبرگان استخراج گردید و ویژگی های بدست آمده در آزمایش الگوریتم «درخت تصمیم» بر روی داده ها، برای تعیین بهترین مدل ایجاد شد. یافته ها: نتایج مرور سیستماتیک رشد سریع مستندات از سال 2015 را نشان داد که می تواند نشان دهنده کاربردی شدن حوزه های مختلف فناوری اطلاعات مانند اینترنت اشیاء و یادگیری ماشین در زمینه سلامت عمومی و پیش گیری از بیماری های واگیر باشد. در الگوریتم مقادیر K از 1 تا 20 همسایگی محاسبه شد و بهترین دقت در K برابر 2 بدست آمد. بنابراین، برای پیش بینی بیماری کووید19، دقت الگوریتم بالاتر از 98 درصد است. پس از محاسبه دقت، تحلیل ماتریس ابهام نشان داد در K برابر 2، حساسیت 99 درصد و ویژگی 92 درصد است. نتیجه گیری: مقایسه نتایج الگوریتم نشان می دهد که علاوه بر دقت، حساسیت و ویژگی بدست آمده، بالاتر از روش های سنّتی تشخیص بیماری های واگیردار است. همچنین به دلیل نداشتن ویژگی های پیچیده غیرضروری که صرفاً زمان پیاده سازی مدل را افزایش می دهند، الگوریتم در چند دقیقه ران شده و بنابراین سرعت تشخیص بسیار بالا است. حساسیت بالای 99 درصد که نشان دهنده کم ترین موارد منفی کاذب است، در این پژوهش بدست آمد و بنابراین الگوریتم پیشنهادی برای شناسایی حداکثر افراد مبتلاء به کووید19 بسیار مناسب و کاربردی است.  
۱۴.

الگوی ساختاری توسعه فرهنگی در کتابخانه های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کتابخانه های عمومی توسعه فرهنگی الگوی ساختاری گراندد تئوری روش آمیخته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۱
هدف: هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی ساختاری توسعه فرهنگی در کتابخانه های عمومی از دیدگاه متخصصین، کتابداران و مدیران کتابخانه های عمومی کشور است. روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات اکتشافی- کاربردی است، که به صورت میدانی انجام شد. روش پژوهش از نظر روش گردآوری داده ها با استفاده از روش تحقیق آمیخته می باشد که به صورت کیفی- کمّی اجرایی گردید. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل متخصصان حوزه علم اطلاعات دانش شناسی، جامعه شناسی و همچنین مدیران و صاحب نظران حوزه کتابخانه های عمومی و در بخش کمّی شامل مدیران و کتابداران کتابخانه های عمومی مراکز استان که تجربه و تخصص کافی در حوزه کتابخانه های عمومی داشتند، است. ابزار تحقیق شامل مصاحبه های نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته ای بود که با توجه به اهداف و روش پژوهش، طراحی گردید. جهت تهیه پرسشنامه، از مصاحبه های کیفی و همچنین بررسی مبانی نظری موجود در حوزه پژوهش استفاده گردید. پس از توزیع پرسشنامه ها، تعداد 319 پرسشنامه گردآوری شد و تمامی روند تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در نرم افزارهای آماری SPSS و معادلات ساختاری PLS انجام گرفت. یافته ها: یافته ها در بخش کیفی پژوهش از طریق مصاحبه شامل 10 مقوله اصلی با عنوان مولفه های توسعه فرهنگی شامل: دسترسی به آموزش، آموزش مداوم، هویت فرهنگی، سوادآموزی آموزش های فرهنگی- هنری، سرانه مطالعه، بهداشت فرهنگی، سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی و استقلال ملی، و 19 مقوله فرعی به عنوان زیرمجموعه های آن ها، طبقه بندی گردید. همچنین یافته های پژوهش نشان داد، که کتابخانه های عمومی بر شاخص های توسعه فرهنگی تاثیر مثبتی دارد، یعنی فعالیت ها و خدمات کتابخانه های عمومی می تواند منجر به افزایش توسعه فرهنگی در بین افراد جامعه گردد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد کتابخانه های عمومی این پتانسیل را دارند که بر تمامی شاخص های ذکر شده در توسعه فرهنگی جامعه به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم اثرگذار باشند. تقویت خدمات و فعالیت های کتابخانه های عمومی، از طریق تجهیزات و خدمات نوین و آموزش کتابداران می تواند کتابخانه های عمومی را به مکانی تبدیل کند که همه افراد جامعه برای برطرف کردن نیازهای اطلاعاتی و خدماتی و مشاوره ای خود ابتدا به کتابخانه مراجعه کنند؛ زیرا این دوستی و ارتباط به شکل چشمگیری در ارتقاء سطح کیفیت زندگی افراد جامعه موثر است. کتابخانه های عمومی در کشورهای توسعه یافته یکی از کانون های اصلی توسعه محسوب می شوند. از آنجا که اطلاعات عامل کلیدی توسعه می باشد، تقویت خدماتی همچون مجموعه سازی مناسب، در دسترس قرار دادن منابع و ارائه خدمات نوین به تناسب گروه های مختلف جامعه به شکل های متنوع چاپی، صوتی، تصویری و الکترونیکی و غیره برای تمام افراد بدون هیچ گونه محدودیتی، می تواند در توسعه فرهنگی جامعه تاثیرگذارتر باشند.  
۱۵.

بررسی وضعیت ترجمان دانش اعضای هیأت علمی: مطالعه موردی دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترجمان دانش سوال پژوهش تولید دانش انتقال دانش ترویج استفاده از شواهد پژوهشگران اعضای هیأت علمی صنعت دانشگاه شهید چمران اهواز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۶
هدف: امروزه از یک طرف به دلیل حجم عظیم و پیچیدگی دانش تولید شده در پژوهش های وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و از طرف دیگر وجود مشکلات و محدودیت ها در تهیه منابع و فراهم آوری زیرساخت های لازم، به ویژه برای پژوهش های مهندسی در صنایع و سازمان ها، استفاده بهینه از دانش برای بهره برداری از نتایج و دستاوردهای پژوهشی در چارچوب ترجمان دانش حائز اهمیت است. بدین جهت که سرمایه گذاری در گروه های مهندسی و صنایع به هدر نرود و در ادامه، این پژوهش ها به سمت تجاری سازی هدایت شوند. لذا، پژوهش حاضر با هدف تعیین وضعیت ترجمان دانش اعضای هیأت علمی گروه های مهندسی در دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شده است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نوع پیمایشی با رویکرد توصیفی است. جامعه پژوهش را اعضای هیأت علمی دانشکده مهندسی دانشگاه شهید چمران اهواز تشکیل دادند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که عملکرد اعضای هیأت علمی گروه های مهندسی در حیطه «سوال پژوهش» با میانگین و انحراف معیار11/5± 39/19، در حیطه «تولید دانش» با میانگین و انحراف معیار96/5± 98/24، در حیطه «انتقال دانش» با میانگین و انحراف معیار34/10 ±52/39 و همچنین در حیطه «ترویج استفاده از شواهد» با میانگین و انحراف معیار50/4 ±04/12، همگی در سطح مطلوب قرار دارند. در بررسی نهایی، عملکرد پژوهشگران در کل فرآیند ترجمان دانش با میانگین و انحراف معیار25/23 ±94/95 نیز در سطح مطلوب معرفی شد. نتیجه گیری: پیش از هر چیز به منظور ارتقای وضعیت ترجمان دانش به سطح بسیار مطلوب، دانشگاه شهید چمران اهواز می بایست با ایجاد ساختار مناسب مانند کمیته ترجمان دانش و مشارکت واسطه گران دانش و همچنین پیگیری فعالیت های متمرکز گروه ارتباط با صنعت و جامعه، به انطباق تشکیلات پژوهشی با نیازهای موجود بپردازد. عامل مهم دیگر، فراهم آوری هزینه ها و حمایت مالی پژوهش ها با اهداف ترجمان دانش است. علاوه بر این، به منظور تشویق پژوهشگران و ایجاد انگیزه در تصمیمات آنان می توان با همکاری معاونت تحقیقات و فناوری و معاونت آموزشی دانشگاه به افزایش گرنت پژوهشی طرح های کاربردی و عملیاتی و جهت گیری بخشی از مقررات ارتقاء و استخدام اعضای هیأت علمی به سوی ترجمان دانش پرداخت.  

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۳۹