مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۲۱.
۴۲۲.
۴۲۳.
۴۲۴.
۴۲۵.
۴۲۶.
۴۲۷.
۴۲۸.
۴۲۹.
۴۳۰.
۴۳۱.
۴۳۲.
۴۳۳.
۴۳۴.
۴۳۵.
۴۳۶.
۴۳۷.
۴۳۸.
بحران
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۱۲ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۱ (پیاپی ۱۳۰)
83 - 94
حوزههای تخصصی:
بیمه ها از کانال های مختلف عمق و اثرگذاری بحران های مالی و اقتصادی را کاهش می دهند. این صنعت از سویی با پوشش انواع ریسک هایی که فعالان اقتصادی با آن ها مواجه هستند، نوعی اطمینان را در فضای عمومی اقتصاد حاکم می کنند و از سوی دیگر، با تخصیص منابع بلندمدت خود به سرمایه گذاری های بلندمدت مولد، موجبات بهبود کمی و کیفی تولید را فراهم می آورند. درمجموع، می توان گفت هرچه عملکرد این صنعت بهتر باشد، نقش آفرینی آن در کنترل شوک ها در مواقع بحران و نیز افزایش کارایی اقدامات برای خروج از آن بسیار بیشتر خواهد بود. این موضوع در اقتصاد ایران که در ده سال گذشته با مجموعه گسترده ای از شوک های بیرونی و داخلی و ناکارایی سیاست گذاری ها مواجه بوده، بسیار حائز اهمیت است. بدین معنی که بهبود عملکرد صنعت بیمه از راه هایی مانند تسهیل یا تأمین اعتبار برای فعالیت های اقتصادی، پوشش ریسک در بازار سرمایه، پوشش ریسک سیستم بانکی و...، وضعیت امنیت اقتصادی را بهبود می دهد. در همین راستا، پیشنهادهایی مانند بیمه سهام، تقویت صنعت بیمه های زندگی، خدمات نوین بیمه ای، عرضه بیمه های ارزان قیمت، بیمه تکافل، خدمات مبتنی بر فناوری جدید اطلاعاتی، مدیریت ریسک، فرهنگ سازی بیمه، افزایش سرمایه شرکت های بیمه و تعدد شرکت های بیمه ارائه می شود.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر تهدیدات بحرانی حرم مطهر رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر تهدیدات بحرانی حرم مطهر رضوی می باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی است. روش گرداوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای، مطالعات اسنادی و پرسشنامه می باشد. جامعه آماری این پژوهش را مدیران آستان قدس رضوی تشکیل می دهند. برای اولویت بندی عوامل، ماتریس تصمیم گیری و تکنیک تاپسیس فازی با استفاده از نرم افزار اکسل به کار گرفته شده است. ماتریس تصمیم اولیه تحقیق شامل 14 دسته عوامل می باشد، توسط 6 خبره تشکیل شده است. عوامل شناسایی شده عبارتند از: عوامل تجهیزات، عوامل استحکامات، عوامل اعتبارات، عوامل فناوری نوین، عوامل دانش، پژوهش و نوآوری، عوامل اجرا، عوامل کنترل و ارزیابی، عوامل تعهد مدیریت، عوامل فرهنگ سازی، عوامل فرهنگ یادگیری، عوامل شفافیت، عوامل آمادگی، عوامل آگاهی، عوامل انعطاف پذیری.
تحلیلی بر بحران های میراث فرهنگی افغانستان (چالش ها و اقدامات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۵)
141 - 179
حوزههای تخصصی:
براساس گزارش هایی که از ارگان های مسئول در زمینه میراث فرهنگی در افغانستان، ازجمله وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان، مؤسسه باستان شناسی افغانستان، مؤسسه فرهنگی آقاخان، سازمان یونسکو و... ارائه کرده اند در طول این سال ها با به تاراج رفتن و غارت شدن موزه های این کشور، هزاران قطعه از آثار باستانی آن به سرقت رفته و در بازارهای مختلف جهان به فروش رسیده اند. پس از سقوط رژِیم طالبان در دهه 70 م. حضور نیروهای خارجی در دهه 80م. و هجوم سیل آسای ارزش های غربی در قالب دموکراسی با سلاح رسانه، بخش دیگری از میراث فرهنگی این کشور (میراث فرهنگی ناملموس) را هدف قرار داده است. این همه درحالی صورت گرفته است که اسناد بین المللی متعدد در رابطه با میراث فرهنگی به تصویب رسیده و درحال اجرا می باشند. پرسش پژوهش حاضر این است که چگونه بحران های متعدد، میراث فرهنگی افغانستان را تحت تأثیر قرار داده اند و چگونه می توان به مدیریت بهینه این میراث برای حفظ هویت ملی و توسعه پایدار دست یافت؟ هدف پژوهش حاضر تحلیلی بر بحران های میراث فرهنگی افغانستان می باشد. این پژوهش در طبقه بندی تحقیقات برمبنای هدف، از نوع پژوهش کاربردی و از لحاظ روش پژوهش، به صورت توصیفی-پیمایشی انجام شد. یافته های پژوهش نشان دادند؛ مدیریت میراث فرهنگی در افغانستان یک فرصت برای تقویت هویت ملی و توسعه پایدار است. با توجه به چالش های موجود، این پژوهش نشان می دهد که مدیریت ضعیف، کمبود آگاهی عمومی و تخصصی، و قبیله گرایی از عوامل اصلی تهدید میراث فرهنگی افغانستان هستند. برای حفاظت مؤثر از این میراث، نیاز به تقویت جامعه مدنی و ملی گرا، به دور از قبیله گرایی و با تمرکز بر آموزش و آگاهی بخشی وجود دارد. این امر نه تنها برای حفظ هویت فرهنگی کشور، بلکه برای ترویج صلح و ثبات نیز حیاتی است. لازم است دولت افغانستان به همراه جامعه جهانی و سازمان های بین المللی، در راستای حفاظت و مدیریت این میراث، گام های مؤثری بردارند.
تحلیل جامعه شناختی حزب و تفکر اخوان المسلمین سوریه و نقش آن در بحران و آینده سیاسی سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جمعیت اخوان المسلمین سوریه که به پیروی از جمعیت اخوان المسلمین مصر در سال 1945 میلادی توسط دکتر مصطفی سباعی، با هدف مبارزه با استعمار و نیز مقابله با اشغال سوریه از سوی فرانسه، در شهر حلب بوجود آمد، تاثیرات عمده ای بر تحولات سوریه، بویژه تحولات سیاسی این کشور گذاشته است. هدف از این پژوهش بررسی ماهیت حزب اخوان المسلمین و نقش و تاثیر آن در بحران سوریه و نقش آفرینی حزب مذکور در گسترش جنگ داخلی و آینده سیاسی این کشور است که با مطالعه کتابخانه ای و جمع آوری اطلاعات از منابع و کتب معتبر به تفسیر آن می پردازد.سئوال اصلی نوشتار حاضر این است که آیا این حزب از عملکرد و تاثیرگذاری لازم در جهت دستیابی به اهداف تعریف شده خود برخوردار بود؟ به نظر می رسد حزب اخوان المسلمین سوریه علی رغم تحریک و ساماندهی گروه های سنی فعال در جریان سلفی ضد دولت مرکزی این کشور، از عملکرد و تاثیرگذاری لازم برخوردار نبوده و از دستیابی به اهداف تعریف شده خود باز ماند.در این پژوهش با بیان مبانی نظری ، به سیر تشکیل اخوان-المسلمین سوریه، روابط این گروه با دولت سوریه در زمان حافظ اسد و بشار اسد اشاره می شود .
روزنامه نگاری بحران و بحران روزنامه نگاری در همه گیری کرونا؛ (موردمطالعه: اخبار جعلی منتشرشده در کانال تلگرامی خبرگزاری ایرنا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴۰
200 - 159
حوزههای تخصصی:
پیام رسان ها و رسانه های نوین بستر مناسبی برای نشر اخبار جعلی هستند. این امر در همه گیری ها خود را بیشتر نشان می دهد. به دلیل استفادیه عموم با سطح سواد رسانه ای مختلف از رسانه های اجتماعی و پیام رسان های آنلاین در بحران های گوناگون باید در شناسایی و مواجهه با آن ها تدابیری اندیشید. دراین بین، نقش روزنامه نگاران بسیار مهم است. پس از شیوع ویروس کرونا در مدت کوتاهی «اخبار جعلی» در قالب عدم اطمینان و بار عاطفی وضعیت به وجود آمدند. دراین بین از بحران نمی توان بدون بهره مندی از «ارتباطات» گذشت. «ارتباطات بحران» قدرت و روایت تاب آوری انسان اجتماعی در برابر تهدیدها و بال های سوق دهنده به رهایی از زیست جمعی است. ویروس کرونا و آثار برآمده از شیوع آن، بزرگ ترین بحران سلامت و حیات زیستی را برای بشر به وجود آورد. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر شناخت مضامین نهفتیه اخبار جعلی منتشرشده در ایام شیوع کرونا در بستر پیام رسان تلگرام است. پدیده ای که به آن «اینفودمی» گفته می شود در کانال تلگرامی خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) با روش کیفی و رویکرد تحلیل مضمون موردبررسی قرار گرفته است. نهایتاً مشخص شد که شش مضمون اصلی پژوهش، شامل اعلام زمان پایان اپیدمی کرونا، رواج طب سنتی، عوارض واکسن زدن، ابتلای سلبریتی ها و مشاهیر به کرونا، خوراکی های نابودکنندیه کرونا و مسائل اقتصادی کرونا مورد توجه این رسانه است. همچنین «پیشگیری، ابتلا و پایان کرونا» به عنوان مضمون فراگیر اصلی شناسایی و تحلیل شد.
مسئله مدرنیزاسیون در ایران: مقایسه تطبیقی-تاریخی ایران و ترکیه در دوران حکومت رضاشاه و آتاتورک (1941-1921م)(مقاله علمی وزارت علوم)
رضاشاه پهلوی(1944-1878 ) و مصطفی کمال آتاتورک (1938-1881) تقریبا در یک زمان در ایران و ترکیه به قدرت رسیدند. هر دو رهبر، پروژ? مدرنیزاسیون را برپای? برداشتی کم و بیش یکسان از مدرنیته آغاز کردند و دو کشور نیز به لحاظ اجتماعی- تاریخی شباهتهای فراوانی دارند. با این حال، فرایند مدرنیزاسیون در ایران و ترکیه سرنوشتی متفاوت داشته است. در این پژوهش با کنار گذاشتن دیدگاه نظام جهانی و همچنین تحلیلهای طبقاتی، فرهنگی و جغرافیایی و با تکیه بر تمایزات ساختاری-نهادی بر مبنای استفاده از روشی تطبیقی-تاریخی، در پی یافتن پاسخی درخور به چرائی این تفاوت هستیم. در نهایت، چهار زمینه از این تمایزات که به زعم ما تاثیری تعیین کننده بر تفاوت سرنوشت مدرنیزاسیون در دوکشور داشته اند را برجسته کرده ایم؛ پیشین? شکل گیری نهادهای مدرن در زمان آغاز پروژ? مدرنیزاسیون، تکثر قومی، گروهی، ایلی و طایفه ای، نهاد دین و رابط? آن با حکومت و بالاخره اقتصاد و دسترسی به درآمدهای نفتی.
تحلیل عوامل بحران در ورزش همگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل بحران در ورزش همگانی ایران بود. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران و متخصصان حوزه ورزش همگانی و اعضای هیأت علمی رشته های تربیت بدنی دانشگاه های کشور به تعداد تقریبی ۱۳۰۰ نفر بود، که با استفاده از جدول مورگان 300 نفر به طور تصادفی برای نمونه تحقیق برگزیده شدند. برای دستیابی به اهداف پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته 60 سؤالی استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه به تأیید 15 تن از متخصصان مدیریت ورزشی رسید. پایایی پرسشنامه نیز در یک مطالعه مقدماتی با 30 آزمودنی و با آلفای کرونباخ 0/81 محاسبه شد. برای تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی از جمله تحلیل عاملی اکتشافی با کمک نرم افزار SPSSاستفاده شد. نتایج نشان داد ۹ عامل بحران زا در حیطه ورزش همگانی ایران وجود دارد که براساس اولویت ضعف برنامه ریزی، نگرش نامناسب جامعه، ضعف نیروی انسانی، ضعف هماهنگی، مشکلات زیرساختی، مسائل مالی، مشکلات ساختاری و قانونی، ضعف نظام ارتباطی و عملکرد ضعیف رسانه ها هستند.
شناسایی و رتبه بندی سیاست ها و رویه های ورزش تربیتی در زمان بروز بحران ویروس کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و توسعه ورزش سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
108 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و رتبه بندی سیاست ها و رویه های ورزش تربیتی در زمان بروز بحران (نمونه موردی: شیوع ویروس کووید-19 در ایران) اجرا شد.روش شناسی: روش پژوهش حاضر پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل خبرگان آگاه به موضوع پژوهش بودند که بر اساس انتخاب گلوله برفی تعداد 21 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بود. به منظور اولویت بندی سیاست ها و رویه های اجرایی در خصوص ورزش تربیتی با توجه به شیوع ویروس کووید-19 از روش تاپسیس استفاده شد. کلیه روند تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار BT TopSis SoLver انجام گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد 18 سیاست و رویه اجرایی در خصوص ورزش تربیتی با توجه به شیوع ویروس کووید-19 شناسایی شد که سطح بندی آموزش های ورزشی ارائه شده در رسانه ها و فضای مجازی مهم ترین سیاست؛ و استفاده از ورزشکاران محبوب جهت آموزش و مطابقت آموزش های ورزشی با امکانات و فضاهای موجود ویژه تمامی گروه ها و افراد، دیگر سیاست و رویه های اجرایی مهم در این خصوص بودند.نتیجه گیری: به نظر می رسد سطح بندی آموزشی در ورزش تربیتی سبب کاربردی نمودن آموزش های مجازی می شود. ورزشکاران محبوب برای بسیاری از افراد نوجوان و جوان الگوهای مناسبی برای همانندسازی و درونی سازی محسوب می شوند و با توجه به نابرابری های امکاناتی دانش آموزان، مطابقت آموزش ها با شرایط و امکانات گروه های مختلف موجب تسهیل یادگیری خواهد شد. از این رو، توجه به این سیاست ها و رویه ها می تواند موفقیت آموزش های مجازی و از راه دور در ورزش تربیتی را هموار نماید.
جستاری درباره ایده راینهارت کوزلک مبنی بر بحران و آسیب زایی اندیشه سیاسی مدرن در بستر سنت ضد روشنگری آلمانی
منبع:
غرب پژوهی سال اول پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
7-28
حوزههای تخصصی:
بحران در نظریه پردازی سیاسی، و همچنین نگارش تاریخ اندیشه سیاسی در اروپا همواره نقشی اساسی داشته است. طی نیمه نخست سده بیستم، سنت ضدروشنگری آلمانی با متفکرانی مانند مارتین هایدگر و کارل اشمیت ایده «بحران» در اندیشه جدید را تبدیل به موضوع پژوهش کرده و به آسیب زایی و نتایج آن اشاره کردند. در دنباله این نوع از پژوهش ها، راینهارت کوزلک یکی از پژوهشگرانی است با تمرکز بر مفهوم بحران در اندیشه سیاسی مدرن به توضیح سیر تحول و آسیب زایی آن پرداخته است. ما در این پژوهش به بررسی زمینه مند ایده راینهارت کوزلک درباره اندیشه سیاسی-تاریخی روشنگری می پردازیم. پرسش این پژوهش اینگونه قابل طرح است: ایده راینهارت کوزلک مبنی بر بحران زاییِ اندیشه سیاسی-تاریخی روشنگری در چه زمینه ای، متأثر از چه متفکرانی، شکل گرفته و مدعا و نیّت مؤلف در طرح آن چیست؟ مطابق یافته های ما اندیشه کوزلک تحت تأثیر حلقه ضدروشنگری هایدلبرگ، به ویژه کارل اشمیت و کارل لُویت مبنی بر بحران در اندیشه مدرن، شکل گرفته است. ایده کوزلک این است که اندیشه جدید با هابز و از دل بحران جنگ های مذهبی آغاز شد و در ادامه تحول خود، به سبب برهم زدن نسبت اخلاق و سیاست، دچار نوعی تناقض و بحران مداوم بود. ازهمین روی، او نوعی غایت شناسی از تبعات اندیشه سیاسی مدرن، به ویژه روشنگری، و نسبت آن با توتالیتاریانیسم سده بیستم ارائه می دهد تا نشان دهد که اندیشه سیاسی جدید دچار آسیب زایی است.
کرونا؛ آزمون نظم لیبرال و آمریکای هژمون
منبع:
غرب پژوهی سال اول پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
29-52
حوزههای تخصصی:
پاندمی های تاریخی هیچ گاه بدون تاثیر نبوده اند. برخی از آنها مسیر تمدن ها را تغییر دادند، ویرانی هایی را در سرزمین های تحت تأثیر بجا گذاشتند، باعث توقف یا تشدید جنگ ها شدند و یا زمینه ی شکست برخی ارتش ها را به وجود آورده اند. موارد متعدد در باب تاثیر این گونه بیماری ها بر ساختار، بازیگران و کنش ها در نظام بین الملل و کتاب ها و مقالات بسیار با عناوینی همچون «نقش پاندمی ها در تغییر تاریخ»، حاکی از اهمیت و نقش این پاندمی ها به عنوان نقاط عطف بالقوه و دارای قابلیت برای تاثیرگذاری بر فرآیندها و تحولات نظام بین الملل است. در همین راستا شیوع ناگهانی بیماری کروناویروس یا کووید19 در قرن کنونی، ضمن وارد کردن شوک جدی به سیستم بهداشت جهانی، ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دنیا را نیز با اختلال جدی مواجه کرد. ناتوانی نظم بین الملل لیبرال و هژمون آن آمریکا در مقابله با این همه گیری باعث شد تا برخی معتقد به تشدید مفهوم افول این نظم و پیکربندی مجدد دنیای پس از همه گیری باشند. این مقاله با هدف بررسی تأثیر پاندمی کرونا بر نظم بین المللی لیبرال و هژمون این نظم یعنی ایالات متحده آمریکا بدین سوال می پردازد که: تعریف کرونا به عنوان بحران و چگونی تاثیر آن بر نظم لیبرال و هژمون این نظم به چه صورت قابل تحلیل است؟ یافته ها پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و برپایه ی مکعب بحران چارلز هرمان نشان می دهد که کرونا بحرانی با درجه شدید بود که بقای نظم لیبرال و هژمونی آن یعنی ایالات متحده آمریکا را به طور جدی در معرض آزمون قرار داد.
نقش جنگ شناختی در بحران های اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران
منبع:
شناخت پژوهی مطالعات سیاسی سال اول تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
76 - 105
حوزههای تخصصی:
همگام با پیشرفت فناوری ها، پیچیده شدن جنگ ها نیز امری طبیعی است. جنگ شناختی، پدیده ای نوین در علوم شناختی و راهبردی و به عنوان بٌعد پنجم جنگ تعریف می شود که انسان امروزی با استفاده از آن، سعی می کند با کمترین هزینه، بیشترین مطلوبیت های راهبردی را به دست آورد یکی از صحنه های این جنک را می توان در بحران های سال های اخیر در ج.ا.ایران بخصوص از بحران سال 78 به بعد مشاهده نمود. پژوهش حاضر با هدف «تبیین نقش جنگ شناختی در بحران های اجتماعی در جمهوری اسلامی ایران» نگارش شده است. همچنین محقق تلاش دارد به پرسش اصلی پژوهش؛ نقش جنگ شناختی در بحران های اجتماعی در ج.ا.ایران چیست پاسخ دهد. این تحقیق از نوع کاربردی و توسعه ای و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و گردآوری اطلاعات به صورت ترکیبی (کمی و کیفی) بوده که با استفاده از روش تحلیل- محتوا در بخش کیفی و روش آماری در بخش کمی تحلیل گردیده است جامعه آماری این پژوهش در بخش کمی 60 صاحب نظر و در بخش کیفی از روش گلوله برفی تا اشباع نظری که با 10 صاحب نظربه اشباع رسید می باشد. برخی نتایج از پژوهش حاضر، نتایج مطالعات گوناگون نشان می دهند بحران هاى اجتماعى در جوامع گوناگون یکسان نبوده و تحت تأثیر متغیرهاى کلانى چون عوامل درونی کشورها، مثل آستانه تحمل مردم و عوامل بیرونی مثل دخالت دولت های مخالف بوده و در اساس عملى پیچیده و تا حد زیادى زمینه محور و حاصل نظام ادراکى نخبگان، سلبریتی ها و سایر اقشار مردم کشورها مى باشد. در این مقاله تلاش شد تا با نگاهى به بحران هاى اجتماعی دهه های گذشته در ایران، مشخصه ها و نقش متغیرهاى جنگ شناختی مؤثر بر این بحران هاى شناسایى و معرفى گردند.
ریشه های اقتصادی سیاست گذاری غیردموکراتیک، نمونه بررسی: سیاست شوک درمانی و برنامه تعدیل ساختاری در اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اقتصادی ایران سال ۳۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۰۲
112 - 165
حوزههای تخصصی:
شکست مکرر سیاست های تعدیل ساختاری در ایران، این باور رایج بین شوک درمان گرهای اقتصادی را که «برنامه تعدیل ساختاری تنها چاره مسائل اقتصادی و سیاسی ایران است» به چالش جدی کشیده است. هدف از این مقاله بررسی ریشه های اقتصادی اتخاذ نسخه شکست خورده شوک درمانی و تکرار آزمون و خطای نافرجام این سیاست در طول بیش از سه دهه گذشته در اقتصاد ایران است. مقاله حاضر با روش هنر علم اقتصاد- یعنی با مسئله محوری و لحاظ زمینه بومی به جای راه حل محوری و اقتباس ترجمه ای سیاست ها از بافت دیگر- و کاربست عوامل 8گانه مؤثر بر ایجاد و تحکیم دموکراسی همچون جامعه مدنی، تکانه ها و بحران ها، منابع درآمد و ترکیب ثروت، نهادهای سیاسی، نابرابری بین گروه ها، طبقه متوسط، جهانی شدن و اینترنت به بررسی پیامدهای اقتصادیِ سیاست تعدیل ساختاری و شوک درمانی در ایران پرداخته و نتیجه می گیرد که شوک درمانی در اقتصاد ایران روی عوامل مذکور چنان اثر گذاشته است که جامعه را از ظرفیت های ایجاد و استقرار دموکراسی دور کرده است. با توجه به اینکه، سیاست تعدیل ساختاری بسترساز فقر، بیکاری، رکود تورمی، فلاکت و در نتیجه خشونت بوده است هیچ اراده جمعیِ مختار، خواهان استقرار و برپایی این سیاست ها با آرای خودخواسته مگر با تحمیل غیردموکراتیک آن نیست. نظر به این مسئله، در این نوشته، برای امکان پذیر کردنِ ایجاد و تحکیم تصمیم سازی های مشارکتی و دموکراتیک در عرصه اقتصاد «بایدها»ی برآمده از شواهد تجربی و نظری را مطرح می کنیم که تمکین به آن ها می تواند زمینه ساز گذار از شرایط موجود به شرایط مطلوب باشد. از جمله آن ها می توان به 1) اذعان به قرار داشتن در بحران، پذیرفتن مسئولیت، حصارسازی و تغییرگزینشی 2) دیوان سالاری خودگردان متکی به جامعه و امکان دادن به آزمون بدیل های یک سیاست شکست خورده 3) استفاده فعال و منتقدانه از تجربه دیگران، خودسنجی واقع بینانه و صبور بودن در برابر ناکامی ملی تا زمان رفع مسائل و 4) جامعه قوی، سازمان یافته، با توان حل معضل سواری مجانی اشاره کرد. مقاله به این نکته هم توجه می دهد که برنامه ریزی برای گذار، باید با درک از منطق دولت طبیعی که نظم دسترسی محدود به تصمیم و تخصیص منابع را مستقر می کند، همراه باشد؛ چراکه در غیاب این مهم- آن طور که در چارچوب رویکرد اقتصاد متعارف روی می دهد- به اسم برنامه گذار، جامعه را گرفتار خشونت و آشوب بیش تر می کنیم.
ارایه مدل مالی پاسخ بازده سهام به شوک های سیاست پولی، ریسک اعتباری و حکمرانی دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طی دهه های اخیر، حوزه مالی وارد دوران فکری جدیدی شده و برخی مفروضات منطقی بودن سرمایه گذاران را به چالش کشانده است و موجب تقویت این موضوع شده است که قیمت ها با تاثیر پذیری از ریسک و شوک های سیاست پولی و عوامل روانی تعیین می شوند. تجربه های اقتصادی جهان به ویژه در دو دهه اخیر این مطلب را به اثبات می رساند که ثبات اقتصادی کشور ها مدیون کارایی شاخص های مالی آنهاست. بحران های مالی، وجود تکانه های نفتی و پولی چند سال اخیر گواهی بر این مدعاست. بازار های پول و سرمایه به عنوان ارکان بخش مالی، وظیفه ی تامین منابع را برای بخش حقیقی اقتصاد بر عهده دارند. کارایی بخش مالی موجب تخصیص بهینه منابع کمیاب به فعالیت های اقتصادی می شود. تخصیص بهینه منابع به نوبه ی خود بهینگی پس انداز و سرمایه گذاری و به تبع رشد اقتصاد ملی، در حدودی نزدیک به ظرفیت های بالقوه اقتصاد را در پی دارد. مطالعه حاضر به ارایه مدل مالی پاسخ بازده سهام به شوک های سیاست پولی، ریسک اعتباری و حکمرانی دولتی با استفاده از الگوی خودرگرسیون برداری ساختاری SVAR برای سال های ١٣٧۵-١٤٠٠ می پردازد. روش پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی و از منظر ماهیت تحلیلی توصیفی می باشد و در دسته تحقیقات پس رویدادی قرار می گیرد. تخمین مدل در فاصله زمانی ١٣٧۵ تا ١٤٠٠ صورت پذیرفته است. براساس نتایج تخمین مدل SVAR یک تکانه وارده از ناحیه نرخ ارز، به اندازه ٨٩ درصد باعث افزایش شاخص قیمتی سهام می شود، همچنین یک تکانه وارده از ناحیه بحران مالی و نقدینگی به ترتیب باعث افزایش ۵٣ و ١١ درصدی شاخص قیمت سهام و یک تکانه وارده از ناحیه کیفیت حکمرانی، ریسک اعنباری و مداخله بانک مرکزی به ترتیب؛ به اندازه ٨٦ درصد، ٣ و ١٢ درصد باعث افزایش شاخص قیمت سهام می شود.
گفتمان دولتشهری و تکوین اندیشه سیاسی در یونان باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
229 - 264
حوزههای تخصصی:
تلاش برای رمزگشایی از پیچیدگی های اندیشه سیاسی یونان باستان به عنوان خاستگاه دانش سیاست، همچنان مورد توجه اهل فن است، به طوری که از نظرگاه های مختلف به تدقیق در چگونگی شکل گیری و شرایط ظهور اندیشه سیاسی و ماهیت و چیستی آن در یونان باستان پرداخته شد و بسته به نظام تحلیلی اندیشمندان، عوامل مختلفی چون نظام حکمرانی، فرهنگ و جغرافیا در شکل گیری و برساخت اندیشه سیاسی در یونان باستان اهمیت پیدا می کند. در همین راستا هدف این پژوهش «تحلیل نقش و جایگاه نظام دولتشهری در تکوین اندیشه سیاسی یونان باستان است». سؤال اصلی این پژوهش عبارت است از «ظهور نظام دولتشهری چه تأثیری در شکل گیری اندیشه سیاسی در یونان باستان داشته است؟ فرضیه پژوهش بدین نحو مطرح می شود که: « نظام دولتشهری نه صرفاً به عنوان یک نظام سیاسی بلکه در قامت یک گفتمان مسلط نه تنها به مناسبات سیاسی روزمره در یونان باستان تعین می بخشید؛ بلکه نقشی انکارناپذیر در نضج تفکر سیاسی و ماهیت آن داشته است. به بیان دیگر، اندیشه سیاسی به عنوان یک دانش تاریخی از قواعد چگونگی شکل گیری و تحول در گفتمان ها پیروی می کند». در همین راستا روش شناسی پژوهش شاهد سه مرحله در شکل گیری گفتمان دولتشهری و در نتیجه تکوین اندیشه سیاسی در یونان باستان هستیم. مرحله نخست ظهور بحران در گفتمان سلطنت (مونارک). مرحله دوم شکل گیری و تثبیت گفتمان دولتشهری به عنوان گفتمان هژمون، مرحله سوم مفصل بندی عناصر گفتمانی اندیشه سیاسی که حول یک دال مرکزی (دولتشهر) معنا پیدا می کنند. لازم به ذکر است نگارنده از تحلیل گفتمان به عنوان روش و چارچوب نظری پژوهش بهره می برد.
الگوی تاب آوری ذی نفعان صنعت گردشگری با تکیه بر ظرفیت های اجتماعی و فرهنگی استان های منتخب گردشگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
39 - 60
حوزههای تخصصی:
ذی نفعان صنعت گردشگری با ایجاد تاب آوری می توانند در برابر بحران ها بهبود یابند و بر اقتصاد ملی تأثیرگذار باشند. همچنین، با در نظر گرفتن ظرفیت های اجتماعی-فرهنگی، ذی نفعان می توانند بحران ها را به فرصتی برای رشد و توسعه پایدار تبدیل کنند. بنابراین، توجه به ایجاد تاب آوری ذی نفعان صنعت گردشگری و ارتقاء آن برای توسعه پایدار ضروری است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی تاب آوری ذی نفعان صنعت گردشگری با تکیه بر ظرفیت های اجتماعی-فرهنگی در استان های برگزیده گردشگری ایران (تهران، یزد، اصفهان و همدان) انجام شده است. این پژوهش از نوع بنیادی است، و روش پژوهش کیفی و به روش داده بنیاد صورت پذیرفته است. داده ها با روش نمونه گیری هدفمند نظری و با استفاده از ابزار مصاحبه عمیق با خبرگان پژوهش گردآوری و با استفاده از اصول تحلیل داده ها و مبانی کدگذاری، با کمک نرم افزار (مکس کیو دی ای) انجام شده است. در نتیجه الگوی پژوهش در 6 طبقه اصلی (موجبات علی، پدیده اصلی، شرایط زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها)، 6 مقوله اصلی (تعالی فرهنگی و معنوی جامعه، فرهنگ حمایت و نوآوری، چالش های صنعت گردشگری، تاب آوری ذی نفعان صنعت گردشگری، مدیریت تاب آوری، صنعت گردشگری تاب آور و پایدار)؛ 18 مقوله فرعی (سلامت معنوی، هم بستگی و انسجام اجتماعی، سلامت معنوی، نوآوری و خلاقیت، حمایت های دولتی و غیردولتی، چالش های صنعت گردشگری، ایجاد تاب آوری و حفظ ارزش های حاکم بر صنعت گردشگری، بهره مندی از ظرفیت های اجتماعی و فرهنگی، و غیره)؛ 64 کد مفهومی ارائه گردیده است. انتظار می رود به کارگیری الگوی تعیین شده در جهت تاب آوری و بهبود عملکرد صنعت گردشگری بهره برداری شود.
شناسایی و اولویت بندی عوامل ایجاد شرایط اضطراری (بحرانی) در تورهای گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
116 - 137
حوزههای تخصصی:
گردشگری، به منزله نیاز اساسی جوامع امروزی، با بحران های گوناگون طبیعی و انسانی مواجه است که امنیت گردشگران را به خطر می اندازد. ازاین رو، پژوهش پیش رو با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل ایجاد شرایط اضطراری (بحرانی) در تورهای گردشگری انجام شده است. ابتدا این عوامل براساس نظرسنجی از کارشناسان ذی ربط و نتایج پژوهش های مشابه شناسایی شد. سپس، پرسش نامه ای براساس شاخص های انسانی، مدیریتی، اجتماعی، طبیعی و سیاسی با طیف پنج تایی لیکرت تدوین و پس از کدگذاری و تأیید روایی و پایایی، در بین نمونه آماری توزیع شد. درنهایت، داده ها با آزمون های کولموگروف-اسمیرنوف، اسپیرمن، فریدمن و مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که متغیرهای هجوم گردشگران بیش از ظرفیت تحمل (آماره 017/209 و میانگین 7818/4)، کیفیت نامطلوب امکانات و خدمات گردشگری (آماره 805/206 و میانگین 734/4)، وجود تورهای خودگردان بی مجوز و رقابت با تورهای قانونی (آماره 492/200 و میانگین 7291/4) بیشترین تأثیر را در ایجاد شرایط بحرانی تورها دارند. علاوه بر این، از نظر مدیریتی هجوم گردشگران بیش از ظرفیت تحمل (بار عاملی 94/0)، از نظر سیاسی ناامنی ناشی از جنگ و تروریسم (بار عاملی 79/0)، از نظر طبیعی شرایط نامناسب آب وهوایی (بار عاملی 76/0)، از نظر اجتماعی شیوع بیماری های واگیردار (بار عاملی 67/0)، از نظر انسانی شاخص خسته کنند گی مسیر (بار عاملی 64/0) و در الگوی کلی عوامل اجتماعی و مدیریتی (بار عاملی 98/0 و 73/0) مؤثرترین علل ایجاد شرایط اضطراری تورها هستند. درمجموع، ریسک ناشی از رقابت ناسالم تورگردان ها و محوطه های گردشگری، مسائل فرهنگی و اجتماعی گروه های گردشگری، منابع و امکانات مقصد، شیوع بیماری و حوادث غیرمترقبه مهم ترین بحران های تورگردانی هستند که به مدیریت و برنامه ریزی متولیان امر نیاز دارد.
تأثیر متاورس بر بهبود تصمیم گیری های شهری در بحران ها: بررسی کاربرد آن در دبی با استفاده از تحلیل داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
136 - 153
حوزههای تخصصی:
مقدمه این تحقیق بر اساس تحلیلی از تجربیات و داده های موجود، به بررسی این موضوع می پردازد که چگونه می توان از متاورس برای شبیه سازی بحران ها و اتخاذ تصمیمات مؤثر در زمان بحران در شهرهایی همچون دبی بهره برداری کرد. دبی، با توسعه سریع و پروژه های بزرگ خود در زمینه های مختلف، از پیشرفته ترین شهرها در استفاده از تکنولوژی های نوین است و می تواند به عنوان الگوی مناسبی برای پیاده سازی متاورس در مدیریت بحران ها مطرح شود. دبی به عنوان یکی از شهرهای پیشرفته جهان، به ویژه در زمینه فناوری و توسعه شهری، در حال مواجهه با بحران های مختلفی است که از جمله آن ها می توان به بحران های زیست محیطی، منابع طبیعی و حمل و نقل اشاره کرد. بحران هایی که به طور ناگهانی رخ می دهند و نیازمند تصمیمات فوری و دقیق از سوی مسئولان شهری هستند. از سوی دیگر، دبی به عنوان یک شهر هوشمند، به دنبال یافتن راه حل های نوین برای مدیریت بحران ها و بهبود فرایندهای تصمیم گیری در زمان بحران ها است. استفاده از فناوری های نوین، از جمله متاورس، می تواند به مدیران شهری این امکان را بدهد که بحران ها را شبیه سازی کنند و با تحلیل داده ها و پیش بینی شرایط مختلف، تصمیمات بهتری بگیرند. در این تحقیق، بررسی اینکه چگونه متاورس می تواند به عنوان یک ابزار کمکی در بهبود تصمیم گیری های شهری در بحران ها استفاده شود، امری ضروری است. با توجه به پیچیدگی و سرعت تحولات در دنیای شهری و بحران های ناشی از آن، استفاده از فناوری های نوین برای مدیریت بحران ها به یک ضرورت تبدیل شده است. در این راستا، استفاده از متاورس می تواند گامی اساسی در بهبود فرایند تصمیم گیری در بحران ها باشد. دبی، به عنوان یک شهر پیشرفته و هوشمند، می تواند به عنوان نمونه ای از پیاده سازی این فناوری در مدیریت بحران ها مطرح شود. این تحقیق با هدف تحلیل کاربرد متاورس در بهبود تصمیم گیری های شهری در زمان بحران ها، به شناسایی فرصت ها و چالش های آن می پردازد و نحوه به کارگیری آن را در دبی بررسی می کند. در نهایت، نتایج این تحقیق می تواند به دیگر شهرها نیز کمک کند تا از این فناوری در فرایندهای مدیریت بحران بهره برداری کنند. مواد و روش ها این تحقیق از روش ترکیبی (کیفی کمی) برای بررسی تأثیر متاورس بر بهبود تصمیم گیری های شهری در بحران ها استفاده کرده است. در بخش کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۲۰ مدیر شهری، متخصص فناوری و کارشناسان بحران انجام شد و داده ها با روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند. در بخش کمی، ۳۸۴ مدیر و کارشناس بحران با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود انتخاب شدند و داده ها از طریق پرسش نامه استاندارد با طیف لیکرت جمع آوری شد. تحلیل داده های کمی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) در نرم افزار AMOS انجام شد و آزمون های آماری شامل کولموگروف اسمیرنوف برای نرمال سازی داده ها، همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی تأییدی (CFA) و تحلیل رگرسیونی چندمتغیره در SPSS اجرا شدند. متغیر مستقل این تحقیق استفاده از متاورس در مدیریت بحران های شهری است و متغیرهای وابسته شامل سرعت و دقت تصمیم گیری، دسترسی به اطلاعات، هماهنگی سازمانی و شفافیت اطلاعات هستند، در حالی که چالش های امنیتی، هزینه های اجرا و موانع قانونی به عنوان متغیرهای مداخله گر در نظر گرفته شده اند. برای اطمینان از پایایی ابزار تحقیق، آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار آن برای تمامی شاخص ها بالاتر از 0/7 بود و پایایی ترکیبی نیز تأیید شد. روایی سازه ای پرسش نامه با تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج آن نشان دهنده برازش مناسب مدل بود. این روش تحقیق با استفاده از تحلیل های پیشرفته، دیدگاه های مدیران شهری و کارشناسان بحران را از دو منظر کیفی و کمی ارزیابی کرده و به شناخت بهتر فرصت ها و چالش های متاورس در مدیریت بحران های شهری کمک کرده است. یافته ها در این پژوهش، تحلیل کیفی و کمی با هدف بررسی تأثیر متاورس بر تصمیم گیری های شهری در شرایط بحران انجام شد. در بخش کیفی، داده های حاصل از مصاحبه با ۲۰ نفر از مدیران شهری، کارشناسان فناوری و متخصصان بحران، با روش کدگذاری باز و محوری تحلیل شدند. نتایج کیفی نشان داد متاورس ظرفیت های مهمی در شبیه سازی بحران ها، دسترسی به داده های لحظه ای، شفاف سازی تصمیم گیری و تسهیل هماهنگی میان نهادها دارد. در عین حال، چالش هایی نظیر هزینه های بالا، موانع حقوقی، نگرانی های امنیتی و کمبود آموزش به عنوان موانع اصلی شناسایی شدند. راهکارهای پیشنهادی شامل ارتقای زیرساخت ها، آموزش مستمر کارکنان و طراحی ابزارهای بومی بود. در بخش کمی، با استفاده از تحلیل آماری داده ها، مشخص شد که بیشترین میانگین مربوط به شاخص «سرعت تصمیم گیری» با مقدار 3/68 و «شبیه سازی بحران ها» با 3/64 بود که نشان دهنده نگرش مثبت به توانمندی متاورس در بهبود واکنش سریع و دقیق به بحران هاست. پایین ترین میانگین ها نیز مربوط به «آگاهی مدیران از متاورس» (2/95) و «سهولت استفاده» (2/96) بود، که نیاز به آموزش و بهبود ابزارهای کاربرپسند را برجسته می کند. نتایج آزمون کولموگروف–اسمیرنوف، نرمال بودن داده ها را تأیید کرد و تحلیل رگرسیونی نیز نشان داد بیشترین تأثیر متاورس بر تصمیم گیری های بحرانی از طریق سرعت و دقت تصمیم گیری (ضریب 0/52) و شبیه سازی بحران ها (ضریب 0/45) اعمال می شود. یافته ها نشان داد متاورس ابزاری مؤثر در بهبود مدیریت بحران های شهری است، مشروط به آنکه چالش های زیرساختی، حقوقی و آموزشی به درستی مدیریت شوند. نتیجه گیری نتایج این پژوهش نشان می دهد متاورس می تواند به عنوان بستری نوین در ارتقای کیفیت تصمیم گیری های شهری در بحران ها ایفای نقش کند. با فراهم کردن امکان تجربه های شبیه سازی شده، داده های تعاملی و فضاهای مجازی مشترک، این فناوری ظرفیت آن را دارد که مدیریت بحران را از واکنش صرف به پیش بینی و آمادگی ارتقا دهد. با این حال، تحقق این پتانسیل مستلزم عبور از چالش هایی است که عمدتاً در سه سطح زیرساختی، نهادی و انسانی بروز می یابند. از یک سو، نبود زیرساخت های فناورانه و فقدان استانداردهای حقوقی مانع از پذیرش گسترده متاورس در ساختارهای رسمی مدیریت شهری شده است. از سوی دیگر، ضعف دانش تخصصی و کمبود مهارت در بین مدیران و کارکنان، مانعی اساسی در مسیر بهره برداری مؤثر از این فناوری محسوب می شود. در این میان، آموزش مستمر، توانمندسازی نهادی، و توسعه ابزارهای متناسب با نیازهای محلی، می توانند به عنوان راهبردهایی مؤثر در تسهیل پذیرش و به کارگیری متاورس عمل کنند. همچنین، تأکید بر هماهنگی میان سازمان های مسئول و طراحی محیط های کاربرمحور، نقشی کلیدی در کاهش مقاومت ها و افزایش کارآمدی دارد.
ارزیابی دسترسی به فضای باز شهری در بحران زلزله بر اساس مدل تحلیل شبکه (مطالعه موردی: منطقه 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موقعیت جغرافیایی ایران و شرایط خاص سیاسی، زلزله خیزی، فیزیکی و جمعیتی، کلان شهر تهران را در موقعیت حساسی هنگام بحران زلزله قرار داده است. ارزیابی شبکه ارتباطی و توزیع فضاهای باز شهری نقش مهمی در تخلیه اضطراری و کاهش آسیب پذیری شهرها دارد. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی و تحلیل دسترسی به این فضاها به منظور کاهش آسیب پذیری در هنگام وقوع زلزله است. در ابتدا، فضاهای باز شناسایی و نقاط تمرکز جمعیت با استفاده از تحلیل نقاط داغ و سرد تعیین شده است. سپس با استفاده از تکنیک میانگین نزدیک ترین همسایه، الگوی فضایی نقاط جمعیتی شناسایی و فاصله آن ها نسبت به فضاهای باز محاسبه گردید .نتایج نشان می دهد که فضاهای باز نسبت به فضاهای نیمه باز از فراوانی بیشتری برخوردارند و عمدتاً در بخش های شمالی منطقه قرار دارند. همچنین، تراکم جمعیت در مرکز منطقه بالا و در بخش های شرقی پایین است و به طور متوسط، فاصله نقاط تمرکز جمعیت با فضاهای باز و نیمه باز به ترتیب 300 و 400 متر است. تحلیل محدوده خدمات نشان می دهد که دسترسی به فضاهای باز در مدت زمان 15 تا 300 ثانیه امکان پذیر است، اما در برخی مناطق غربی دسترسی محدود است. دسترسی به فضاهای نیمه باز وضعیت مطلوبی ندارد و در بخش های از شمال، غرب و شرق منطقه دسترسی امکان پذیر نخواهد بود. به طور کلی هنگام وقوع زلزله در سطح منطقه غیر از قسمت هایی از لبه غربی و شرقی طی زمان مذکور دسترسی مناسبی به فضاهای امن وجود دارد.