مطالب مرتبط با کلیدواژه

طالبان


۶۱.

تأثیرشناسی سیاسی و امنیتی روی کار آمدن طالبان بر مناطق مرزی جمهوری اسلامی ایران؛ با تأکید بر الگوی مکتب کپنهاک(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: طالبان امنیت مرز ایران افغانستان تروریسم الگوی مکتب کپنهاک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۹۱
همزمان با قدرت گیری طالبان، مجموعه ای از تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم بر ساحت امنیتی و سیاسی مناطق مرزی کشور حادث گردیده است. در این راستا، پژوهش حاضر با توجه به تحولات سیاسی و گفتمانی اکنون گروه سیاسی طالبان در افغانستان، تأثیرات محتمل بالقوه و بالفعل روی کار آمدن طالبان بر مناطق مرزی کشور را بررسی کرده است. پرسش اصلی پژوهش این است که «تأثیرات بالقوه سیاسی و امنیتی روی کار آمدن طالبان بر مناطق مرزی ایران بر مبنای نظریه مکتب کپنهاک چیست؟ این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی نشان داد که مناطق مرزی کشور از حیث متغیرها و عوامل بالقوه و حتی بالفعل، تحت تأثیر این نوع تغییر حکمرانی در افغانستان بوده و خواهد بود. شاخص های حکمرانی طالبان، امکان انتشار و سرایت گفتمانی در مرزهای ایران را دارد. از حیث هویتی، طالبانی سازی و پشتونی سازی سرایت پذیر است. در سطوح عینی نیز همزمان با رشد و گسترش جریان های تروریستی در قلمرو طالبان در پاکستان و افغانستان، امکان یارگیری و آموزش های نظامی به برخی از افراد در حاشیه مانده قومی و مذهبی ایرانی در این مناطق افزایش می یابد. از سوی دیگر، درگیری های مرزی میان نیروهای طالبان و مرزبانان ایرانی نیز موضوع مهمی است که در کنار مسئله مهاجرت اتباع باید بدان توجه شود. موضوع مواد مخدر و قاچاق نیز همچنان به عنوان متغیری دارای اهمیت قابل ذکر است.
۶۲.

تبیین دلایل تسلط دوباره طالبان بر افغانستان بر اساس نظریه ادواری دکمجیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افغانستان بحران جنبش های اسلامی طالبان نظریه ادواری دکمجیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۱۹
افغانستان در دو دهه اخیر از حمله آمریکا در سال 2001 و سقوط طالبان تا تسلط دوباره طالبان در سال 2021، تحولات بسیاری را تجربه کرد. نتیجه این تحولات و بحران های سیاسی نه تنها موجب تغییر مناسبات و روندهای گذشته نشده بلکه در نهایت تسلط دوباره طالبان بر افغانستان را در پی داشته است. نظرات زیادی با هدف تبیین این تحولات بیان شده که بخش عمده ای، خلاء قدرت ناشی از خروج شتاب زده آمریکا را دلیل اصلی سقوط دولت ملی و قدرت یابی دوباره طالبان می دانند. اما به نظر می رسد این امر فقط شتاب دهنده به تحولات مذکور بوده است. هدف مقاله تبیین دلایل تسلط دوباره طالبان بر افغانستان برا اساس نظریه ادواری دکمجیان است. پرسش پژوهش آن است که دلایل تسلط مجدد طالبان بر افغانستان بر اساس نظریه ادواری دکمجیان چیست؟ روش پژوهش، کیفی و از نوع تحلیل اسنادی و ابزار گردآوری داده ها و فیش برداری است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بحران های اجتماعی ناشی از محیط بحران شامل بحران هویت، بحران مشروعیت، سوء مدیریت حاکمان و فشار و سرکوب، تضاد طبقاتی، ضعف نظامی و بحران فرهنگ در افغانستان موجب ظهور و تسلط دوباره طالبان بر افغانستان به مثابه پاسخی بنیادگرایانه شده است.
۶۳.

دولت سازی بین المللی و بحران گذار سیاسی در افغانستان (2021- 2014)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افغانستان دولت سازی بین المللی دولت شکننده طالبان حل و فصل سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۶۰
   شوک استراتژیک ناشی از فروپاشی ناگهانی نظم مورد حمایت غرب در افغانستان، نشان دهنده شکست تلاش های دولت سازی غربی در قالب نظریه «صلح لیبرال» یا «صلح آمریکایی» است. در چند دهه اخیر، مهندسی اجتماعی غرب جهت ایجاد نوعی حکمرانی باثبات در دولت های شکننده ای مانند افغانستان، نه تنها نتایج مطلوب را به همراه نداشت، بلکه روند آشتی ملی و گذار سیاسی را در این کشورها پیچیده تر و با محدودیت های جدی روبرو ساخته است. با این وصف، پژوهش پیش رو می کوشد از منظری آسیب شناسانه و با به ره گیری از چارچوب نظری ترکیبی (دولت سازی و تحلیل ثبات سیاسی) به این پرسش اصلی پاسخ دهد که علت ناکامی فرایند آشتی سیاسی و در پی آن، قدرت یابی دوباره طالبان در اوت 2021 در افغانستان چه بود؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که این ناکامی سیاسی، عمدتاً ناشی از ماهیت پروژه دولت سازی بین المللی در این کشور است. لذا، روند حل و فصل سیاسی و پیشبرد موفقیت آمیز پروژه دولت سازی، (به مثابه سنگ بنای گذار سیاسی) برآیند دو عامل زیر است: 1) ثبات افقی؛(توافق سیاسی و احترام دولتمردان به تعهدات خود و پایبندی به قواعد بازی سیاسی) 2) ثبات عمودی؛ یا تعامل سازنده و متقابل دولت و جامعه (مشروعیت داخلی دولت و عدم مداخله نیروهای خارجی). روش پژوهش، کیفی از نوع تبیین علی و روش گردآوری داده ها بهره گیری از منابع کتابخانه ای و فضای مجازی است.
۶۴.

روسیه و افغانستان پس از ظهور طالبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست خارجی روسیه امنیت افغانستان طالبان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۱۰
خروج ناگهانی نیروهای غربی از افغانستان و ظهور مجدد طالبان در این کشور، منجر به ایجاد صحنه جدیدی در عرصه سیاست افغانستان و تغییر جایگاه بازیگران داخلی وخارجی دخیل در این کشور گردید؛این تحولات و رخ دادهادر افغانستان، به چالش جدی برای روسیه تبدیل گردید.عقب نشینی ناگهانی نیروهای غربی باقیمانده از افغانستان و تصاحب قدرت توسط طالبان، منجر به کاهش خشونت جنگی در سراسر کشور گردید،اما به شدت میزان عدم اطمینان کلی را افزایش داد.از اینرو روسیه درصدد آمد با در نظر گرفتن اهداف منطقه ای و بین المللی به این بحران واکنش نشان دهد.این نوشتار با هدف شناسایی علل تجدید نظر در سیاست خارجی روسیه نسبت به تحولات افغانستان با توجه به ظهور مجدد طالبان ایجاد شده است.بنابراین سوال اصلی مطرح می شود، علل تجدید نظر در سیاست خارجی روسیه نسبت به تحولات افغانستان با توجه به ظهور طالبان در این کشور چیست؟برای رسیدن به پاسخ این سؤال، از روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از ابزار گردآوری کتابخانه ای و سایت های اینترنتی استفاده شده است.همچنین نگارندگان این فرضیه را مورد بررسی قرارخواهند داد،افغانستان در موقعیت استراتژیک روسیه اهمیت زیادی داردو بی ثباتی پایدار در افغانستان پس از خروج نیروهای آمریکایی می تواند، یک تهدید امنیتی برای روسیه و سایر اعضای CIS ایجاد کند.یافته های مقاله نشان می دهد روسیه با اتخاذ رویکرد تاکتیکی و با هدف مدیریت و دفع تهدید در سیاست خارجی خود با افغانستان پرداخته است.اکنون روسیه درصدد است با رویکرد تهاجمی خود به عنوان یک قدرت جهانی وارد پروسه صلح در افغانستان شودوازاین طریق بتواند سیاست خود را برافغانستان تحمیل کند.
۶۵.

نقش آمریکا در تحولات سیاسی افغانستان (2021-2001)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افغانستان آمریکا طالبان امنیت استراتژی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۱۵۵
افغانستان ازجمله کشورهایی است که دولت آمریکا بعد از حمله به برج های دوقلو توسط القاعده بیشترین تأثیر را بر تحولات سیاسی و اجتماعی آن بعد از خروج نیروهای شوروی گذاشته است. دولت آمریکا در ابتدا با هدف مبارزه با تروریسم به افغانستان حمله کرد؛ اما در امر دولت سازی و نهادینه کردن ساختارهای سیاسی این کشور نیز نقش مهمی را ایفا کرد. این پژوهش نقش دولت آمریکا در زمان چهار رئیس جمهور این کشور، بوش، اوباما، ترامپ و بایدن در تحولات سیاسی افغانستان را بررسی کرده است. دولت آمریکا نقش مؤثری در تحولات سیاسی افغانستان از تشکیل دولت در کنفرانس بن اول در سال 2001 تا سقوط نظام جمهوریت در سال 2021 داشته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، دولت مردان آمریکا هرکدام با توجه به منافع ملی و شرایط نظام بین الملل در کنار مسائل داخلی افغانستان، سیاست های متفاوتی را در قبال افغانستان در پیش گرفته اند. از حمله پیشگیرانه و پیش دستانه بوش تا گفتگو با طالبان و رویه دیپلماسی در زمان اوباما، سیاست خروج در زمان دونالد ترامپ و خروج قطعی در زمان جوبایدن که منجر به سقوط نظام جمهوری شد. این پژوهش با شیوه توصیفی-تحلیلی با جمع آوری از منابع مکتوب داخلی و خارجی در کنار سایت های معتبر در چارچوب نظری رئالیسم تهاجمی مرشایمر تبیین شده است.
۶۶.

نقش ایران در مدیریت بحران سیاسی افغانستان تحت حاکمیت طالبان

کلیدواژه‌ها: بحران سیاسی طالبان افغانستان شناسایی مدیریت بحران ایران میانجی گری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۵۴
با سلطه مجدد طالبان بر افغانستان در 15 آگوست 2021، بحران سیاسی در این کشور شکل گرفته است. مساله عدم شناسایی حکومت طالبان تحت عنوان امارت اسلامی را می توان از مهمترین عوامل موثر بر این بحران دانست. تداوم این بحران پیامدهایی در سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی به همراه داشته است. ایران به دلیل همجواری با کشور افغانستان همواره از تحولات این کشور تاثیر پذیرفته و بر این اساس مواضع سیاست خارجی این کشور در قبال افغانستان متکی بر مشارکت سازنده در راستای مدیریت و حل و فصل بحران در این کشور بوده است. اینک بحران جدیدی در افغانستان شکل گرفته و از این جهت این سوال قابل طرح است که ایران چه نقشی می تواند در مدیریت بحران سیاسی افغانستان تحت حاکمیت طالبان ایفا نماید؟ نفوذ سنتی ایران بر گروه های اجتماعی و سیاسی مخالف طالبان از یکسو و نقش فعال این کشور در سازمان های منطقه ای و بین المللی از سوی دیگر، می تواند زمینه ی میانجی گری ایران برای گفتگو میان طرفین منازعه با طالبان در راستای مدیریت و حل و فصل بحران را فراهم اورد. جهت بررسی فرضیه به روش کیفی از نوح توصیفی/تحلیلی و شیوه ی گرداوری اطلاعات کتابخانه ای-اینترنتی می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد طالبان در راستای تداوم حیات سیاسی و مسوولیت بین المللی خویش بر لزوم حل بحران موجود از طرق سیاسی واقف شده و از این جهت از هرگونه اقدام در این راستا استقبال می نماید و ایران نیز در این راستا اقدامات سازنده ای در دستورکار سیاست خارجی خود قرار داده است.
۶۷.

حکومت سازی طالبان در افغانستان؛ چالش های ژئوپلیتیکی فرا ملی و راهکارهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکومت سازی چالش ژئوپلیتیکی دولت –ملت طالبان افغانستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۵۰
 حکومت برای نظم بشر یک اصل و حکومت سازی برای کشورها مهم ترین بخش برای بقای کشورهاست. کشورهایی که پیش تر به آسایش اجتماعی و قدرت ملی رسیده اند، قبل تر از همه در امر حکومت سازی موفق شده اند. ساختن یک حکومت کارآ و مردمی آن هم در کشوری مثل افغانستان (موقعیت حائل)، قطعاً با چالش های فراوان ژئوپلیتیکی در مقیاس های فروملی و فراملی روبه رویند. چالش های ژئوپلیتیکی در مقیاس فراملی در کشوری مثل افغانستان از تأثیرگذارترین مؤلفه ها در امر حکومت سازی است. تحقیق حاضر در تلاش است تا ضمن درک موانع و چالش های ژئوپلیتیکی طالبان در مقیاس فراملی برای ساخت یک حکومت مردمی و کارآ در افغانستان، به بررسی راهکارهای عملیاتی عبور از این چالش ها نیز بپردازد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی است. همچنین شیوه ی جمع آوری اطلاعات به صورت هم پیمایشی(مصاحبه و پرسشنامه ای) و هم به شیوه ی کتابخانه ای صورت گرفته است. پس از گردآوری داده ها، به کمک روش کیو و استفاده از نرم افزارSpss اقدام به تحلیل گفتمان و الگوهای نظری نخبگان سیاسی راجع به مساله موردنظر پرداخته شد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که اشتراکات سرزمینی-تمدنی با کشورهای همسایه، راهبردهای متضاد و مداخلات کشورهای همسایه، منطقه و قدرت های بزرگ در افغانستان و موقعیت ژئوپلیتیکی حائل افغانستان از مهم ترین چالش های حکومت سازی در افغانستان به حساب می آیند. همچنین ایجاد روحیه همکاری و حتی مشارکت با کشورهای جهان برای مبارزه با گسترش تروریسم جهانی، تعامل با نهادهای بین المللی حقوق بشری، سیاسی و اقتصادی و اتخاذ سیاست بی طرف فعال در سطح سیاست بین المللی به عنوان راهکارهای مهم گذار از این چالش ها شناسایی شده است.
۶۸.

نسبت امارت اسلامی طالبان و لویاتان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طالبان امارت اسلامی شناسایی دولت لویاتان اسکینر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۰۲
طالبان با سلطه مجدد خود بر افغانستان از اصطلاح امارت اسلامی به جای دولت اسلامی استفاده کرده است. پس از تصرف کابل، اعضای دولت موقت خود را به طور رسمی معرفی کردند و از سازمان ملل خواستند که نماینده این کشور در این سازمان را بپذیرد. دولت لویاتان طالبان، به مبانی و مفاهیم مشروعیت ساز مرسوم در عرف بین الملل پایبند نیست و مبانی خویش را برگرفته از« فقه حنفی»، «عرف پشتونوالی» و «سنت لویه جرگه» می داند که هیچ یک از این موارد مبانی مشروعیت در عرصه بین المللی را ندارند، زیرا شاخص های امارت اسلامی (قومیت گرایی، مردسالاری، تلفیق استبداد سیاسی با استبداد مذهبی) با شاخص های دولت مدرن (اقتدار، مشروعیت، حاکمیت، سرزمین، قلمرو، قدرت متمرکز، قانون اساسی) هم خوانی ندارد. در این پژوهش، مؤلفه های نسبت امارت اسلامی طالبان و لویاتان، براساس کنش های سیاسی (سیاست های اعلامی) و شاخص های رفتاری (سیاست های اعلامی) با روش هرمنوتیک اسکینر بررسی شده است. سوال این پژوهش این است که آیا امارت اسلامی (طالبان) دولت است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد با توجه به شاخص های دولت مدرن، می توان امارت اسلامی طالبان را دولت لویاتان قومی- مذهبی یا رژیم ترس و وحشت نام برد. 
۶۹.

طالبان و تهدیدات امنیتی علیه جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر عوامل زیست محیطی هیرمند (طراحی یک مدل عملگرا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تهدیدات امنیتی طالبان مکتب کپنهاگ محیط زیست هیرمند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۱۷
با شکل گیری مرحله دوم حکومت طالبان بر افغانستان درسال 2021، یکی از نخستین مساعی رهبران آن ارائه تصویری موجه، صلح طلب و بدور از هرگونه اندیشه ها و سیاست های بنیادگرایانه و تنش زا با کشورهای همسایه و جهان بوده است. این در حالی است که کماکان مسائل مهمی همچون حقابه آب هیرمند به موضوعی مناقشه انگیز در روابط در کشور مبدل شده است به نحوی که تهدیدات زیست محیطی ناشی از آب هیرمند به تهدیدات امنیتی بالقوه ای برای جمهوری اسلامی ایران مبدل شده است. هدف پژوهش حاضر، طراحی یک مدل عملگرا از تهدیدات امنیتی طالبان علیه جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر عوامل زیست محیطی هیرمند است.پژوهش حاضر، از نظر هدف، توسعه ای؛ از لحاظ رویکرد، کیفی و بر اساس فراترکیب انجام می شود.جامعه آماری پژوهش، شامل مجموعه مقالاتی است که دربازه سال های 1396 تا 1402 شمسی و باموضوعیت آب هیرمند، مسائل امنیتی و زیست محیطی آن به چاپ رسیده اند.نویسندگان با جستجو در میان پایگاه های علمی مطرح داخلی تعداد 46 مقاله را از میان 160 مقاله برگزیده و پس از تحلیل محتوای آنها، مقوله ها و مفاهیم استخراج شده و اولویت سنجی آنان نیز با بهره گیری از روش آنتروپی شانون انجام شد.براساس یافته های پژوهش، 28 مفهوم د قالب 8 مقوله شناسایی و در قالب دو دسته تهدیدات سیاسی- حقوقی و ژئوپلیتیکی-زیست محیطی دسته بندی شدند تهدیدات سیاسی- حقوقی به ترتیب شامل:باجگیری سیاسی، عدم پایبندی به قوانین حقوقی، افزایش تحرکات امنیتی و سیاسی نیروی های گریز ازمرکز و تهدیدات ژئوپلیتیکی-زیست محیطی شامل: تنش های هیدروپلیتیکی، توسعه پروژه های سدسازی در افغانستان، انحراف در مسیرآب هیرمند، تهدید بیش ازپیش ریزگردها واضمحلال اقتصاد و کشاورزی منطقه بلوچستان.
۷۰.

سازمان همکاری شانگهای و بحران طالبانیسم در افغانستان: چالش هایی در توسعه همکاری ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازمان همکاری شانگهای افغانستان مجموعه امنیتی منطقه طالبان چالش ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۸۷
صلح یک نیاز اساسی بشر است، اما به لحاظ موقعیت ژئوپلیتیکی در بخش هایی از جهان، خشونت و افراط گرایی عامل اصلی نارضایتی ساکنان آن منطقه محسوب می شود. علاوه بر این، چالش ها و بی ثباتی در یک کشور باعث رخنه بی ثباتی در سراسر منطقه می شود. اخیراً با خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان به دلیل خلأ قدرت، تسلط گروه بنیادگرای طالبان را در انظار جامعه بین الملل گشود. موضوعی که تأثیرات فوری امنیتی را ایجاد کرده و بی ثباتی ها و چالش هایی را بر توسعه همکاری های کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای فراهم آورد. از این منظر، مقاله حاضر تلاش می کند تا با تمسک بر نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای و با رویکرد توصیفی- تحلیلی نسبت به این سؤال پاسخگو باشد که سازمان همکاری شانگهای، با ظهور مجدد و قدرت یابی طالبان در افغانستان چه چالش هایی را پیشِ روی خود تجربه خواهد کرد؟ نتایج تحقیق نشان می دهد: اولاً، مشکلات ناشی از پویایی امنیت داخلی افغانستان، می تواند به عرصه ای برای گروه های بنیادگرا مانند طالبان تعین یابد. ثانیاً، بی ثباتی در افغانستان و قدرت یابی طالبان از این پتانسیل برخوردار است که بی ثباتی های امنیتی را در سایر کشورهای منطقه فراهم کند. درنهایت نشان داده می شود، بحران طالبانیسم می تواند چالش هایی را برای توسعه همکاری های کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای به وجود آورد.
۷۱.

ارائه الگوی ساختاری – تفسیری طالبان در امارت اسلامی دوم در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی ساختاری- تفسیری امارت اسلامی طالبان افغانستان دولت اسلامی اعتدال گرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۰۰
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری – تفسیری طالبان در امارت اسلامی افغانستان می باشد. روش تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی- توسعه ای و از نظر ماهیت، آمیخته از نوع اکتشافی است. در بخش کیفی، جهت شناسایی عوامل موثر از روش تحلیل-محتوا، مرور متون و همچنین مصاحبه های اکتشافی با خبرگان حوزه های علوم سیاسی، ژئوپلیتیک، روابط بین الملل و مطالعات منطقه ای به تعداد 28 نفر استفاده گردید. جهت انتخاب خبرگان از روش غیرتصادفی با تکنیک گلوله برفی تا دستیابی به اشباع-نظری استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کمی، 85 نفر از کارشناسان، پژوهشگران و محققان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده برآورد گردیدند. برای غربالگری و انتخاب عوامل از روش دلفی فازی استفاده شد که از بین 17عامل شناسایی شده، 15 عامل انتخاب و با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی عوامل تعیین شده در قالب سه عامل اصلی دولت اسلامی اعتدال گرا، تلاش برای وحدت قومیتی در افغانستان و تقویت پایگاه اجتماعی و مردمی شدند. همچنین برای سطح بندی از روش مدل سازی ساختاری– تفسیری استفاده شده است که به ترتیب در سطح اول دولت اسلامی اعتدال گرا، سطح دوم تلاش برای وحدت قومیتی در افغانستان و در سطح سوم تقویت پایگاه اجتماعی و مردمی (مشروعیت) قرار گرفته است.با توجه به نمودار قدرت نفوذ و میزان وابستگی هر سه عامل در ناحیه خودمختار قرار گرفتند که قدرت نفوذ و میزان وابستگی پایینی دارند و تأثیر-پذیری و نفوذ پذیری کمی نسبت بهم خواهند داشت.
۷۲.

تأثیرات خروج آمریکا از افغانستان بر امنیت ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آمریکا افغانستان امنیت ملی ایران طالبان تروریسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۷
در پی حادثه 11 سپتامبر، آمریکا ذیل عنوان مبارزه علیه تروریسم وارد خاک افغانستان شد. اما بعد از گذشت 20 سال از آغاز حمله به این کشور، با امضای توافقنامه با طالبان در 29 فوریه 2020 متعهد به خروج از افغانستان شد. از طرفی به دلیل اهمیت تحولات افغانستان برای ایران، هرگونه اقدام آمریکا در این کشور، متوجه امنیت ملی ایران است. هدف این مقاله، بررسی پیامدهای خروج آمریکا از افغانستان و شکل گیری خلاء قدرت فرامنطقه ای در این کشور است. پرسش این است که با خروج آمریکا از افغانستان و حاکمیت مجدد حکومت طالبان چه پیامدهایی برای امنیت ملی ایران به عنوان همسایه استراتژیکی افغانستان ایجاد شده است؟ فرضیه مقاله این است که فرایند خروج آمریکا از اول مِی 2021 از سرزمین های همجوار ایران پیامد مثبت اما چالش ایجاد یک افغانستان بی ثبات تحت حاکمیت طالبان؛ تصادم قرائت های مختلف از اندیشه های سیاسی اسلام و افزایش فعالیت اندیشه های قومی و تکفیری، ناامنی در مناطق شرقی کشور و کاهش امنیت ملی ایران به عنوان پیامد منفی باقی بماند. این پژوهش با چارچوب رئالیستی با روش تبیینی و بر اساس منابع اینترنتی و کتابخانه ای نگاشته شده است.
۷۳.

تأثیر رقابت روسیه و آمریکا بر امنیت افغانستان (از 2003 تا 2021)

کلیدواژه‌ها: ریالیسم ساختاری موازنه قدرت امنیت روسیه امریکا طالبان افغانستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۵
افغانستان از 2001- 2021 یک تجربه ی تازه ی دولت سازی را تجربه کرد. در این دوران حکومت افغانستان با شرکای بین المللی و عمدتا غربی خود کوشید که یک دولت لیبرالی در افغانستان روی کار آورد. با این که از 2001- 2003 امیدهای زیادی برای شکل گیری یک دولت مدرن وجود داشت، مگر از 2003 آهسته آهسته ناامیدی به کارایی دولت نمایان شد؛ به این دلیل که از 2003 بدین سو، ناامنی شدت می گرفت. برخی دلیل ناامنی را ناتوانی رهبران سیاسی در مدیریت کشور دانسته اند؛ برخی بر نقش منفی همسایگان انگشت گذاشته اند؛ و برخی دیگر نیز از بازی بزرگ سخن گفته اند. هدف مقاله ی کنونی تبیین این مسئله است. از این رو، پرسش اصلی در این پژوهش آن است که رقابت روسیه و امریکا در سه بعد سیاسی، نظامی- امنیتی و اقتصادی چگونه بر امنیت افغانستان تأثیر گذاشته است؟ فرضیه ی پژوهش این است که این دو قدرت با توجه به موارد اختلاف بر سر حضور امریکا در افغانستان، مساله ی طالبان و صلح افغانستان، انتقال انرژی از مسیر افغانستان و دموکراسی سازی امریکایی، سیاست تقابلی را در افغانستان دنبال کرده اند که منجر به کاهش امنیت در افغانستان شده است. این مقاله با روش کیفی، با استفاده از داده های کتاب خانه ای به این نتیجه دست یافته است که رقابت روسیه و امریکا در افغانستان در سه زمینه ی یادشده سبب شده است که هردو کشور به دنبال موازنه سازی و تحدید نفوذ یک دیگر برآمده و بازی پیچیده ی چندسطحی را در افغانستان دنبال نمایند. این موضوع امنیت نسبی کشور را صدمه زده و گفت وگوهای صلح را بی نتیجه ساخته است. چرا که همسویی منافع گروه های داخلی (چه احزاب سیاسی، چه بخشی از دولت و چه طالبان) با این دو کشور، زمینه ساز پیچیده شدن سیاست گذاری امنیتی و اقدام برای تامین امنیت شده است.
۷۴.

نابرابری های جنسیتی در دسترسی به حق آموزش: پیامدهای سیاست آموزشی مبتنی بر جنسیت طالبان بر زنان در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نابرابری جنسیتی دسترسی به آموزش محرومیت طالبان سیاست مبتنی بر جنسیت زنان افغانستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۸
از زمان تسلط مجدد طالبان، زنان افغان با تهدیدهای قابل توجهی برای دسترسی به حق بر آموزش مواجه بوده اند. سیاست های مبتنی بر جنسیت طالبان مانع از حق آنها برای برخورداری از فرصت های آموزشی برابر و با کیفیت می شود. این مقاله پژوهشی وجود نابرابری های جنسیتی در دسترسی زنان به حق آموزش را با تمرکز خاص بر پیامدهای سیاست های آموزشی مبتنی بر جنسیت طالبان بررسی می کند. این مطالعه از رویکردی پدیدارشناختی، و ترکیبی از روش های کیفی و کتابخانه ای برای تحلیل جامع وضعیت استفاده می کند. این پژوهش با تکیه بر داده های اولیه جمع آوری شده از طریق پرسشنامه، به شناسایی مسائلی می پردازد که زنان را در اثر محرومیت از دسترسی به آموزش متاثر کرده است. یافته ها حاکی است که سیاست های طالبان در زمینه آموزش بر اساس جنسیت است. نابرابری جنسیتی مؤلفه اساسی سیاست های آموزشی است. سیاست جنسیتی طالبان، زنان را نسبت به مردان در مرتبه نازلتر قرار می دهد و از حق تحصیل محروم می کند. این مطالعه نشان می دهد که سیاست محرومیت زنان از حق دسترسی به آموزش، پیامدهای زیانباری برای زنان افغان داشته است. این عواقب عمده عبارتند از طرد زنان از جامعه، افزایش بیکاری در میان زنان، افزایش فقر در میان زنانی که نان آور خانواده هستند، افزایش خشونت مردان، ازدواج های اجباری، ناراحتی های روانی و افسردگی، افزایش نرخ بی سوادی در میان زنان، و مردانه سازی سیاست ها و هنجارها در جامعه.