مطالب مرتبط با کلیدواژه

طالبان


۴۱.

بررسی روابط پاکستان و افغانستان در پرتو متغیرهای داخلی و منطقه ای (2021- 2022)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عمق استراتژیک افراط گرایی طالبان افغانستان پاکستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۶ تعداد دانلود : ۲۴۹
روابط پاکستان با افغانستان دارای فراز و نشیب های بسیاری بوده است. یکی از نقاط حساس این روابط در دوران حکومت طالبان بر افغانستان(1996-2001) اتفاق افتاد. پاکستان در این دوره به یکی از حامیان جدی طالبان تبدیل شد. سیاستی که خیلی زود و با حمله آمریکا به افغانستان مجبور به ترک آن شد. با توجه به قدرت گرفتن مجدد طالبان در سال 2021 این سؤال مطرح است که حضور طالبان در کاخ ریاست جمهوری افغانستان چه تأثیری بر روابط پاکستان و افغانستان گذاشته است؟ چه متغیرهایی بر این روابط تأثیرگذار بوده اند؟ بر اساس فرضیه پژوهش طالبان نتوانسته است انتظارات سیاسی پاکستان را برآورده نماید و این امر چالش هایی را در روابط دو کشور ایجاد کرده است. برای پاسخ به سؤال اصلی از روش توصیفی-تحلیلی و برای گرداوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده شد. یافته ها نشان دادند که برخلاف انتظار پاکستان، حضور طالبان در افغانستان موجب کاهش تنش های مرزی بر سر خط دیورند، فروکش نمودن ادعاهای جدائی طلبی در ایالت پشتونستان پاکستان و کاهش روابط ایران و هند با کابل نشده است. بنابراین، پاکستان به دنبال بیشینه سازی منافع امنیتی، اقتصادی و سیاسی خود در این کشور از طریق سیاست های حذفی نسبت به هند و ایران و تعامل هدفمند و گزینشی با چین و آمریکا است.
۴۲.

مدل راهبردی طالبان در روند دولت سازی دوم در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افغانستان رادیکالیسم دولت سازی طالبان مدل راهبردی ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۳۲۹
در این تحقیق، هدف نویسندگان ارائه پاسخی مستدل به این سوال است که مدل راهبردی طالبان در روند دولت سازی دوم در افغانستان مبتنی بر چه مولفه هایی است و این امر چه چالش ها و فرصت هایی برای ایران در پی دارد؟ روش تحقیق از نوع کیفی با ماهیت اکتشافی است. جامعه آماری مقاله حاضر نخبگان و پژوهشگران حوزه علوم سیاسی، مطالعات منطقه ای، روابط بین الملل و ژئوپلیتیک است که با استفاده از روش نمونه گیری نظری و هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری با 40 خبره مصاحبه عمیق انجام شد و در بخش کمی، برای سنجش مدل پرسشنامه محقق ساخته ای با روش نمونه گیری در دسترس در بین 90 نفر از نمونه ها توزیع گردید. داده ها در بخش کیفی با روش کیفی تئوری داده نیاد و نرم افزار MAXQDA10 و در بخش کمی با روش معادلات ساختاری، الگوریتم حداقل مربعات جزیی با نرم افزار SMART PLS تحلیل گردید.یافته ها حاکی از آن است که مدل راهبردی طالبان در دولت سازی دوم افغانستان دارای 11 مولفه و 35 شاخص به شرح ذیل می باشد: شرایط علی (1.حضور نیروهای امریکایی و ناتو 2. شکست روند دولت سازی در افغانستان)؛ شرایط زمینه ای (3. تاکید بر تحقق دولت اسلامی  4. تلاش برای تقویت پایگاه اجتماعی و مردمی)؛ شرایط راهبردی (5. تلاش برای تحقق دولت اسلامی اعتدالگرا 6. تلاش برای وحدت قومیتی در افغانستان 7. تلاش برای ائتلاف با قدرت های منطقه ای)؛ شرایط مداخله گر (8. حمله مجدد ائتلاف بین المللی به افغانستان 9. تشدید تقابل گرایی طالبان و داعش) و پیامدها (10. فرصت های ایران 11. چالش های ایران) است.
۴۳.

اقتصاد سیاسی طالبان(1996- 2001)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طالبان منابع مالی اقتصاد سیاسی تروریسم افغانستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳ تعداد دانلود : ۳۱۴
پیدایش سریع گروه طالبان در عرصه سیاست افغانستان در دهه 1990 و حاکم شدن آن، یکی از مهم ترین تحولات این کشور در چهار دهه اخیر است. با وجود این که بیش از دو دهه از پایان سقوط حکومت اول طالبان می گذرد، اما اقتصاد سیاسی آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است.  این نوشتار، نوع و سرشت اقتصاد سیاسی حکومت اول طالبان را بررسی می کند. بنابراین، پرسش این مقاله معطوف به شناخت چیستی اقتصاد سیاسی حکومت اول طالبان است. فرضیه مقاله این است که اقتصاد سیاسی طالبان، ترکیبی از اقتصاد سیاسی تروریسم و محافظه کاری همراه با پیروی از آموزه های اسلام سنتی در اداره جامعه است. روش پژوهش این نوشتار، روش کیفی است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش به شیوه کتابخانه ای، مطالعه اسنادی و استفاده از منابع معتبر در سایت های اینترنتی گردآوری شده است. رهیافت اقتصاد سیاسی تروریسم و برخی مولفه های اقتصاد سیاسی محافظه کاری، چارچوب نظری پژوهش را تشکیل می دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که رهبری طالبان در دوران نخست حکومت خود، نسبت به امور اقتصادی، نگرشی ایدئولوژیک داشتند. حکومت طالبان از منابع مالی داخلی و خارجی متعددی برخوردار بوده است. آن ها از تجارت سنتی و ترانزیت، به عنوان منبع رسمی و از مواد مخدر به عنوان منبع غیررسمی استفاده می کردند. برخی دولت ها و گروه های هم سو با طالبان نیز در تأمین مالی حکومت این گروه نقش داشتند. از این رو، اقتصاد سیاسی طالبان، بیشترین هم سویی و سازگاری را با اقتصاد سیاسی تروریسم داشته است.
۴۴.

رویکرد بازیگران مؤثر در افغانستان؛ چالشی در برابر مذاکرات صلح با طالبان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مذاکرات صلح افغانستان طالبان ایالات متحده پاکستان ایران روسیه چین هند ترکیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۱۱۶
با ورود به دهه دوم جنگ و حضور نیروهای خارجی در افغانستان پس از اکتبر 2001، دو طیف منازعه در افغانستان به این برداشت رسیده اند که تداوم روند نظامی در این کشور بی فایده خواهد بود و جنگ افغانستان نمی تواند یک پیروز نهایی داشته باشد. لذا نیروهای خارجی به انحای مختلف علاقه خود به انتقال روندها از فاز نظامی به فاز سیاسی و مذاکره را  ابراز داشته اند. اما در حقیقت، نتایج روند سیاسی نه تنها توسط نیروهای افراط از یک سو و دولت کابل در کنار نیروهای خارجی از سوی دیگر، تعیین نخواهد شد بلکه رویکرد دیگر بازیگران منطقه ای به خصوص ایران، پاکستان، هند، روسیه و چین تعیین کننده خواهد بود. افزایش تعداد بازیگران فرامنطقه ای و پیگیری رویکردهای مختلف، مانعی جدی در روند مذاکرات صلح افغانستان تلقی می گردد. در این مقاله تلاش می شود ضمن توجه به پیشینه مذاکرات صلح در افغانستان، رویکرد بازیگران مختلف در مذاکرات صلح، همچنین تضاد و تضارب آرای مختلف در این عرصه تبیین گردد. فرضیه این مقاله آن است که به رغم برجسته شدن نیاز به مذاکره در بین بازیگران اصلی درگیر در افغانستان، رویکردهای متفاوت و غیرسازنده بازیگران مختلف داخلی و خارجی در این کشور مانعی جدی برای مذاکرات صلح افغانستان محسوب می گردد.
۴۵.

تحلیل نوع شناسانه ریشه های گفتمان طالبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طالبان افغانستان اخوان المسلمین پشتونوالی دیوبندی عرب افغان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۲۳۹
طالبان از نظر گفتمانی یک گروه یکپارچه نیست و ریشه در گفتمان های تاریخی افغانستان دارد. این ریشه های گفتمانی در دو دسته دینی و اجتماعی قابل تقسیم هستند که دارای اشتراکات و تفاوت هایی می باشند. وجود چنین ریشه های گفتمانی سبب شده تا رفتار طالبان در مواقعی متناقض فهم شود که درواقع ریشه در تنازع گفتمانی درونی طالبان دارد. این پژوهش درصدد است با ترکیب رویکرد تحلیل نوع شناسانه با روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه به شناسایی و تحلیل وضعیت این ریشه های گفتمانی بپردازد و مشخص کند که چه گفتمان هایی بر شالوده گفتمانی طالبان افغانستان تاثیر داشته و این تاثیرگزاری چه پیامدی بر انسجام گفتمانی گروه دارد. در نهایت، مشخص شد که این ریشه ها سبب شده تا دو هویت متفاوت در درون طالبان پرورش یابد که با راه یابی طرفداران هرکدام به هسته مدیریتی گروه، هر از چندی یکی از هویت ها بر دیگری غلبه می کند. توازن میان این دو دسته در چگونگی مفصل بندی دال های آن ها نهفته است. به این شکل، اهمیت یافتن یک دال در چنین گفتمان پریشانی کاملاً به پیشینه افرادی مرتبط است که در سمت فرماندهان محلی طالبان به تحقق مدلول ها کمک می کنند.
۴۶.

فارسی ستیزی در یک سدۀ اخیر در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فارسی دری زبان پشتو فارسی ستیزی طالبان زبان فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۹ تعداد دانلود : ۱۹۹
زبان فارسی که آن را در ایران «فارسی»، در افغانستان «دری» و در تاجیکستان «تاجیکی» می خوانند، از گذشته های دور زبان رسمی و درباری سرزمینی که امروزه افغانستان می خوانند، بوده است. این زبان از زمان شکل گیری حکومت مستقل در افغانستان و تغییر نام خراسان به افغانستان (1747م)  تا به امروز سرگذشت غم انگیزی داشته است. سیاست به حاشیه راندن زبان فارسی که از دوره امیر حبیب الله خان (1901-1919م) شروع شد، در دوره های بعد و تا امروز با فرازونشیب هایی دنبال شده است. چنانکه در دوره نیم قرنه حکمرانی خاندان آل یحیی (1308-1357ش) برای مدت کوتاهی به کلی از نظام اداری و آموزشی حذف شد و سپس در سال 1343ش اسم «دری» بر این زبان تحمیل شد و به عنوان یکی از دو زبان رسمی در کنار زبان پشتو در قانون اساسی دوره ظاهرشاه درج شد. این جایگاه در دوره نظام های کمونیستی نیز حفظ شد؛ اما پس از جنگ های داخلی و تسلط طالبان (1375-1380ش) بیش ازپیش مورد بی مهری قرار گرفت. با روی کار آمدن دموکراسی و شکل گیری نظام جمهوری اسلامی (1380-1400ش) و در قانون اساسی مصوب 1382ش، زبان پشتو و فارسی به عنوان دو زبان رسمی در افغانستان شناخته شد، با این تفاوت که ارجحیت به زبان پشتو داده شد و سرود ملی این کشور نیز به زبان پشتو ساخته شد. همچنین اصطلاحات دانشگاهی، نظامی و اداری تنها به زبان پشتو واگذار شد. سرانجام، با سقوط نظام جمهوری و تسلط دوباره طالبان بر خاک افغانستان، این گروه مجددا درصدد حذف زبان و اصطلاحات فارسی از ادارات و لوایح دولتی شده است. 
۴۷.

ریشه های اندیشه سیاسی و مذهبی طالبان افغانستان (1996-2001)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکتب دیوبندی طالبان نظریه پخش پشتون افغانستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۸ تعداد دانلود : ۲۹۷
مکتب دیوبندی که یکی از مکاتب فکری – مذهبی عمده در جنوب شرق آسیاست، تأثیر به سزایی در عملکرد و اعتقادات بنیادگرایان دینی به خصوص در افغانستان داشته است. طالبان که دانش آموختگان این مکتب بوده اند با تأثیرپذیری از آن بسیاری از اصول و قواعد حکومت خود را پایه گذاری کردند. با اشغال افغانستان توسط شوروی سابق و مهاجرت خیل زیادی از افغان ها به پاکستان و با درنظر داشت هم تباری و هم زبانی برخی از این مهاجرین ( پشتون ها ) با علمای این مکتب، باعث شد تا این افراد جذب مدارس دینی شده و به طلاب علوم دینی تبدیل شوند که توسط مدارس علمیه دیوبندی آموزش داده می شدند. با حمایت های دولت وقت پاکستان و جابجایی این افراد بین دو کشور افغانستان و پاکستان، خیلی زود اصول و اندیشه های این مکتب بین افراد طالبان گسترش یافت. در این تحقیق در پی پاسخگویی به این سؤال هستیم که اندیشه سیاسی و مذهبی طالبان از کجا نشأت می گیرد؟ فرضیه اصلی تحقیق مبنی بر این است که گروه طالبان با پیروی از آموزه های مکتب دیوبندی، بسیاری از اصول و قواعد حکومت خود را طی سال های 1996-2001 پایه گذاری کردند. برای ارزیابی فرضیه تحقیق، نویسندگان از نظریه پخش استفاده کردند که یکی از نظریه های معتبر برای ارزیابی و سنجش چگونگی گسترش هر نوع نوآوری فکری یا فیزیکی استفاده می شود. این تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و برای جمع آوری منابع نیز از روش کتابخانه ای استفاده شده است.
۴۸.

قدرت یابی طالبان و رویکرد جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایدئولوژی ایران طالبان منافع ملی واقع گرایی تهاجمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۴ تعداد دانلود : ۲۷۱
قدرت گرفتن دوباره طالبان در افغانستان با خروج نیروهای آمریکایی به دنبال تصرف کابل، پایتخت این کشور رخ داد و سبب شد جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با همسایه های شرقی اش دچار برخی تناقض ها شود. از سویی، چون ابعاد تحولات برای ایران روشن نیست، به آنچه می گذرد به دیده تهدید و تردید می نگرد و وجود توطئه در تمامی تحولات را دور از ذهن نمی داند. در این مقاله با استفاده از روش کیفی و در چارچوب واقع گرایی تهاجمی داده ها را گردآوری و از روش تحلیل مضمون استفاده کرده ایم. این نوشتار با هدف شناسایی رویکرد جمهوری اسلامی ایران با توجه به قدرت یابی دوباره طالبان شکل گرفته و به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که جمهوری اسلامی ایران چه رویکردی در قبال طالبان افغانستان داشته است؟ در پاسخ این فرضیه را مطرح می کنیم که خروج زودهنگام نیروهای آمریکایی از افغانستان و سقوط کابل به دست طالبان بار دیگر شرایط پرآشوب خاورمیانه و معادلات ژئوپلیتیک آن را دست خوش تغییر کرده و بر منافع ایران تأثیر گذاشته است. از سوی دیگر، طالبان از بعد ایدئولوژیک به عنوان یک گروه افراطی سُنی، همچنان تهدیدی برای امنیت ملی ایران به حساب می آید . نتایج این پژوهش نشان می دهد براساس موقعیت و نقش حساس ایران در منطقه، مواضع ایران با توجه به رویکرد طالبان متفاوت خواهد بود.
۴۹.

نقش رسانه های جمعی و شبکه های اجتماعی در جهت تلاش برای بازتولید هویت سیاسی تصوری خارج از چهارچوب دولت-ملت (مطالعه موردی گروه طالبان افغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دولت-ملت هویت جمعی رسانه طالبان افغانستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۸۳
ظهور جنبش های هویت طلبانه،پان-ناسیونالیستی و مهاجرت در کنار گسترش قدرت ارتباطی رسانه های جمعی و شبکه های اجتماعی به طور روز افزونی اعتبار شکل های هویتی به رسمیت شناخته شده تحت عنوان دولت-ملت را زیر سوال برده اند.ادعاهای جدید هویتی این تردید را ایجاد می کنند که آیا همچنان چهارچوب های قرن هجدهمی اروپا برای تعریف هویت جمعی تحت عنوان "ملت"، کفایت می کند؟ ادعای نمایندگی گروه طالبان از مردم افغانستان- که از مرداد ماه 1400 همزمان با پیشروی های سریع و به دست گیری قدرت توسط ایشان همراه بود- و استفاده این گروه بدوی از رسانه های مدرن در بازنمایی هویت و عملکرد خود از جمله معاصرترین مصادیق وضعیت فوق است. بندیکت اندرسون معتقد است ملت ها "جماعت های تصوری" هستند که گرد تصوراتی مشترک قوام می یابند. در همین راستا «نانسی ریون بورگ » محتوای رسانه ها را تا حد زیادی شکل دهنده هویت جمعی و درک عمومی از کشور می داند. این مقاله تلاش دارد تا با توجه به دو رویکرد مذکور به بررسی این موضوع بپردازد که در شرایط سست شدن نسبت میان مرزهای دولت-کشورها با هویت سازی های جمعی درون یک کشور، تحت عنوان ملت، رسانه ها چگونه می توانند با به تصرف درآمدن توسط گروه هایی چون طالبان در ایجاد و گسترش اشکال جدید هویت سیاسی موثر باشند. به این منظور از رویکردی میان رشته ای در علوم سیاسی و علوم ارتباطات، بهره گرفته شده است. روش مورد استفاده توصیفی-تحلیلی با بهره گیری از شیوه تحلیل محتوا و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی است.
۵۰.

بحران آب هیرمند و بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ایران افغانستان طالبان هیرمند هیدروپلیتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۵۹
نوشتار حاضر در تلاش است تا مسأله هیرمند و قدرت یابی مجدد طالبان در افغانستان را مورد بحث و بررسی قرار دهد. در طی یک قرن اخیر افغانستان با احداث سدها و پروژه های آبی متعدد در مسیر هیرمند، حجم بیشتری از آب را مصرف کرده و میزان آب وارداتی به مناطق شرقی ایران از جمله سیستان را کاهش داده است. این مسأله در مواقع خشکسالی در بخش علیای رودخانه، کم آبی در مناطق شرقی ایران از جمله سیستان را تشدید کرده است و تهدیدات فراوانی را برای این منطقه در پی داشته است. با به قدرت رسیدن مجدد طالبان در افغانستان موضوع حقابه هیرمند همچنان از مسائل مهم در روابط تهران و کابل محسوب می شود. این گروه در مواقعی از فاکتور آب برای ایجاد فشار بر تهران جهت پیشبرد اهداف و سیاست های خود بهره برداری می کنند که این امر تهدیدی راهبردی برای جمهوری اسلامی محسوب می شود. لذا سؤال اصلی این است که با قدرت یابی دوباره طالبان در افغانستان، این گروه چه سیاستی را در قبال مسأله هیرمند دنبال می کند؟ فرضیه مقاله این است که «دلایل درهم تنیده ای همچون موقعیت بالادستی افغانستان، نیاز گسترده این کشور به منابع آبی، توسعه فعالیت های کشاورزی و سدسازی در خاک افغانستان و از سویی، نیاز طالبان به دولتی باثبات و کسب شناسایی بین المللی باعث شده است تا این گروه، ضمن در پیش گرفتن سیاست همکاری جویانه در قبال ایران، در مواقعی نیز از اهرم هیرمند جهت ایجاد فشار بر تهران برای کسب امتیاز و پیشبرد اهدف و سیاست های خود بهره ببرند که این امر می تواند تهدیدی زیست محیطی و امنیتی برای مناطق شرقی ایران از جمله سیستان ایجاد کند». نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد؛ موقعیت جغرافیایی افغانستان به عنوان کشوری بالادست، توسعه پروژه های آبی در خاک این کشور و همچنین نیاز طالبان به دولتی قانونی و کسب مشروعیت بین المللی سبب شده است تا مقامات کابل در کنار همکاری با مقامات تهران، در مواقعی از اهرم هیرمند به منظور دست یابی به اهداف و ارتقاء قدرت خود استفاده نمایند و از این طریق برای مناطق شرقی ایران تهدیدات زیست محیطی و امنیتی ایجاد نمایند. برای تحلیل داده های این پژوهش از روش تحلیل کیفی استفاده شده است.
۵۱.

پیامدهای ژئوپلیتک خروج امریکا از افغانستان در فضا سیاسی غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موازنه سازی از دور ژئوپلیتیک منطقه ای طالبان افغانستان و آمریکا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۱۷۳
یکی از مهم ترین جنبه های سیاست های خارجی ایالات متحده پیرامون خاورمیانه و منطقه غرب آسیا بوده و کلیه استراتژ ی ها و سیاست های اعلامی و عملی آمریکا در خصوص تحولات منطقه و افغانستان با توجه به تحولات اخیر یعنی روی کار آمدن طالبان در این کشور اهمیتی وافر برای وضعیت منطقه خاورمیانه دارد. پس از دو دهه حضور آمریکا در افغانستان، انتقادات زیادی را در آمریکا به دنبال دارد. شعار «پایان جنگ های بی پایان» معطوف به افغانستان و عراق، در کمپین های تبلیغاتی اوباما و ترامپ، برآمده از همین خواست عمومی بود. اکنون دولت آمریکا در دوران بایدن اراده نموده تا به حضور نظامی در افغانستان پایان بخشد، این پرسش مطرح است که خروج امریکا از افغانستان چه پیامدهایی بر ژئوپلتیک منطقه ای غرب آسیا دارد؟در این راستا با استفاده از چارچوب نظری موازنه سازی استفن والت و روش توصیفی - تحلیلی به این نتیجه رسیدیم که بازتعریف اتحادها و ائتلاف های منطقه ای با حضور بازیگر جدید در منطقه و تلاش چین و روسیه برای پر کردن خلاء قدرت آمریکا در افغانستان از مهم ترین پیامدهای ژئوپلتیکی خروج آمریکا از افغانستان خواهد بود که دراین راستا، جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از همسایگان افغانستان رویکرد همزمان مثبت و منفی به خروج آمریکا از افغانستان داشته است که در مسیر همراهی با چین و روسیه بر ژئوپلیتیک غرب آسیا تأثیرات زیادی نهاده است. این پژوهش کمکی است به سایر پژوهش ها در حوزه های مطالعات ژئوپلتیکی در منطقه غرب آسیا که توسط سایر پژوهشگران در آینده صورت می گیرد.
۵۲.

نقش سرویس اطلاعات داخلی پاکستان در طولانی شدن بحران امنیتی افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرویس اطلاعات داخلی پاکستان آی اس آی طالبان شبکه حقانی شورای کویته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۲۹
این مقاله تلاش دارد به این سوال پاسخ دهد که چه ارتباطی بین گروه طالبان افغان و سرویس اطلاعات داخلی پاکستان (آی اس آی) وجود دارد؟ فرضیه مقاله آن است که بین طالبان و آی اس آی ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد. سرویس اطلاعات داخلی پاکستان جنبش طالبان را کنترل می کند، ثبات می بخشد و به شدت آن را تحت تاثیر قرار می دهد. به عبارت دیگر، آی اس آی در زمینه هایی بسیار مهم چون آموزش، تامین سرمایه و کمک مالی، اسلحه، مهمات و امکانات ضروری از طالبان حمایت می کند. دلایل حمایت آی اس آی از طالبان متعدد است، اما به نظر می رسد اسلام آباد با از دست دادن پاکستان شرقی (بنگلادش کنونی)، قدم هایی برای مواجهه با تهدید در حال افزایش هند، الحاق کشمیر یا وادارسازی هند به قبول الحاق بخشی مهم از کشمیر به پاکستان و ملی گرایی پشتو (به خصوص با توجه به ادعای تاریخی افغان ها نسبت به خط دیوراند) برداشته است. بخشی از این پاسخ گویی برای مقابله با این تهدیدها شامل اسلامی کردن هرچه بیشتر جامعه و در نتیجه، افزایش مدرسه ها، حمایت گسترده از نیروهای رادیکال و گروه های مسلح در کشمیر و افغانستان می شد که به اصطلاح «راهبرد مادون متعارف» خوانده می شود. این مهم تحت حمایت آی اس آی اتفاق می افتد.
۵۳.

مدل تئوریک تحلیل افراط گرایی (با کاربست نظریه سازه انگاری)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: افراط گرایی سازه انگاری هویت القاعده طالبان جهادگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۲۶
بخشی وسیع از منازعات بین المللی تحت عنوان به اصطلاح «مبارزه با تروریسم» به زنجیرهای از خشونت های متوالی دامن زده است که در آینده قابل پیش بینی پایانی برای آن متصور نیست. قسمتی از این جبهه جهانی را گروههای رادیکال جهادگر تشکیل می دهند که اهداف و آرمانهای ایدئولوژیک خود را با ابزار و روشهای خشونت محور پیگیری میکنند. در این راستا، مسئله مهم علل توسل افراطگرایی (القاعده، طالبان و...) به رفتارهای بسیار خشن و اصرار بر تداوم آن است. این پژوهش در پاسخ به سوال یادشده، برخلاف رویکردهای غالب در مطالعه افراط گرایی که عمدتاً به علل تثبیتی و ثانویه آن شامل فقر، جهل و... می پردازند، درصدد احصای مبانی اولیه و مقوم افراطگرایی یعنی ایدئولوژی، هویت و... با کاربست شاخصه هایی از «نظریه سازه انگاری» برآمده است. بر این اساس، در مباحث نظری پیش رو، ضمن بررسی آموزههای رفتاری القاعده و طالبان، مدل تحلیل رفتاری آنها نیز ارائه میشود.
۵۴.

تحلیل گفتمان پیام «محمد اشرف غنی» رئیس جمهوری سابق افغانستان به مناسبت عید قربان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان انتقادی اشرف غنی افغانستان طالبان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۹۳
هدف این تحقیق مطالعه و واکاوی پیام اشرف غنی به مناسبت «عید قربان»(1402) درباره آینده سیاسی افغانستان است. اهمیت تحلیل این پیام در این است که دوسال پس از خروج اشرف غنی از قدرت و تثبیت روزافرون حاکمیت طالبان، دارای نشانه هایی از ناامیدی و تغییر موضع وی در قبال آرایش سیاسی آینده است. در این تحقیق از روش سه مرحله ای نورمن فرکلاف در تحلیل گفتمان انتقادی استفاده شده است. نتایج تحقیق در سطح توصیف نشان می دهد که مولد متن به خوبی از ویژگی های صوری و زبان شناختی در راستای ایدئولوژی پیدا و پنهان خود بهره جسته است. در سطح تفسیر، نتایج نشان می دهد اشرف غنی از بافت موقعیتی و دینی عید قربان استفاده کرده تا خود را به نوعی «قربانی» صلح افغانستان جلوه دهد و فراتر از آن خود را در سطح ملی با برخی از شخصیت های ملی و تاریخی افغانستان«همپایه» سازد. در سطح تبیین، در رابطه با مناسبات قدرت و مبارزات سیاسی و ایدئولوژیک، اشرف غنی در گفتمان سیاسی خود با عنوان «راه سوم»، نوعی مرزبندی جدید از «خود» و «دیگری» در صحنه سیاسی افغانستان ترسیم می کند که براساس آن، وی با گروه طالبان در یک گروه و سایر بازیگران سیاسی در گروه «دیگری» قرار می گیرند. برمبنای این «غیریت» سازی است که ایدئولوژی پنهان این متن، یعنی ایدئولوژی«پشتون والی»، افشا می شود. بنابراین اشرف غنی متهم به «فرار» از کشور، ذیل گفتمان «راه سوم» مجددا در مقام یک «مُنجی» برای افغانستان برای رهایی از وضعیت و شرایط فعلی ظاهر می شود. لذا در مجموع پیام اشرف غنی را نمی توان در تضاد یا علیه ساختار قدرت فعلی (طالبان) در افغانستان دانست.  
۵۵.

تبیین راهبرد دیپلماسی اقتصادی ایران در افغانستان پسا طالبان(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دیپلماسی اقتصادی افغانستان طالبان جمهوری اسلامی ایران تجارت بین الملل سیاست خارجی روابط تجاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۳۰
هدف پژوهش حاضر تبیین راهبرد دیپلماسی اقتصادی ایران در افغانستان دوران پس از طالبان است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و کاربردی (عملی) است و جامعه آماری تحقیق نیز مشتمل بر کارشناسان و استادان دانشگاه در حوزه های مرتبط با روابط بین الملل، ژئوپلیتیک و علوم سیاسی می باشد. حجم نمونه بر اساس مدل کوکران، تعداد 35 نفر تعیین گردیده و تجزیه و تحلیل یافته ها نیز با استفاده از نرم افزار spss انجام شده است. نتایج بیانگر آن است که نقش آفرینی ایران در منطقه ژئوپلیتیک شرق پیرامونی در افغانستان، تابع عوامل و متغیرهای مربوطه در سه سطح داخلی، منطقه ای و فرامنطقه ای است. عوامل متعدد داخلی و ژئوپلیتیک جدید افغانستان در دوره پساطالبان و توانایی های ایران در نقش آفرینی آن، تنوع قومیتی در افغانستان، حاکمیت پشتون ها در قدرت و نقش آفرینی های جمهوری اسلامی ایران با توجه به ویژگی های تمدّنی خویش در افغانستان، از اصلی ترین و مهم ترین عوامل نقش آفرینی ایران در منطقه ژئوپلیتیک شرق پیرامونی با تأکید بر افغانستان به شمار می آید. دیپلماسی اقتصادی ایران در افغانستان پس از به قدرت رسیدن طالبان ، در حوزه تجارت کالا با اشکالاتی مواجه شده است ، اما روندهایی برای احیای دس تاوردهای دوران حضور نیروهای خارجی در جریان اس ت .  در حوزه صادرات انرژی ، چالش های کمتری وجود دارد. در حوزه ترانزیت با بیشترین پیچیدگی ها و نوعی عدم قطعیت مواجه ایم؛ هرچند چشم اندازهایی برای تداوم سیاست های گذشته وجود دارد . چالش های حقوقی در اختلافات آبی، مهاجرت های غیرقانونی قاچاقچیان مواد مخدر از افغانستان به ایران، دخالت کشورهای بیگانه در امور داخلی افغانستان و مهاجرت های غیرقانونی اتباع افغان به ایران، مهم ترین این چالش ها هستند. در زمینه فرصت های دیپلماسی اقتصادی ایران و افغانستان پس از قدرت یابی طالبان، نتایج نشان داد که عواملی مانند زبان مشترک میان مردمان دو کشور، تبادلات فرهنگی میان دو کشور، اهمیت ایدئولوژی اسلام در هر دو کشور و ظرفیت های فراوان بازار مصرف افغانستان در اختیار ایران، از مهم ترین فرصت های دیپلماسی اقتصادی ایران و افغانستان به شمار می آیند.
۵۶.

چالش های پیش روی افغانستان تحت زعامت طالبان و سناریوهای آینده آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افغانستان طالبان امنیت ملی دولت فراگیر همگرایی منطقه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۷ تعداد دانلود : ۱۲۹
از زمان سقوط کابل، پایتخت افغانستان، به دست گروه طالبان در ماه اوت 2021، افغانستان به منبع اصلی نگرانی برای کشورهای منطقه و به طور کلی برای جامعه جهانی تبدیل شده است، به ویژه که این کشور از سه چالش اصلی رنج می برد: بحران انسانی که باعث ناآرامی های اجتماعی-اقتصادی شده است. تهدید فزاینده تروریسم برخاسته از افغانستان به دلیل ناتوانی جنبش طالبان در مهار گروه های تروریستی حاضر در خاک افغانستان و همچنین امتناع این جنبش از همکاری منطقه ای یا بین المللی برای مقابله با این تهدید، عدم پذیرش مشارکت سیاسی سایر اقلیت های قومی توسط طالبان، مشروعیت رژیم این جنبش را برای مردم افغانستان و جامعه جهانی زیر سوال می برد و در نتیجه احتمال ناآرامی های سیاسی و امنیتی در کشور را افزایش می دهد. در چنین وضعیتی این سوال مطرح می شود که آینده حیات سیاسی و امنیتی افغانستان تحت زعامت طالبان چگونه خواهد بود؟ در پاسخ می توان گفت با توجه به با چالش های موجود سه سناریو «کودتای درون جنبشی»، «سقوط کابل تحت حاکمیت «سازمان حکومت اسلامی - استان خراسان»، «ظهور دولت موازی با احیای اتحاد شمال» برای آینده افغانستان می توان تصور کرد. روش پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر آینده پژوهی است.
۵۷.

بررسی تطبیقی مبانی اعتقادی طالبان و وهابیت؛ راهکارهایی برای سیاست خارجی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیوبندیه ماتریدیه طالبان وهابیت تکفیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۷۹
از عوامل شایسته تحقیق درباره یک مذهب اسلامی، روابط آن مذهب و پیروان آن با پیروان سایر مذاهب اسلامی است. این روابط در مبانی اعتقادی آنها ریشه دارد. بر این اساس، سیاست خارجی راهبردی دولت های اسلامی نیز در کنار سایر عوامل از آموزه های دینی آنها اثر می گیرد. یکی از این مذاهب اسلامی عمده در جنوب شرق آسیا، مذهب ماتریدیه است که تأثیر به سزایی در عملکرد سیاسی و اعتقادی طالبان در افغانستان داشته است. این مذهب در قرن نوزدهم با الهام از اندیشه های کلامی علمای ماتریدی از جمله شاه ولی الله دهلوی با اهداف ضد استعماری و با تکیه بر جهاد در مقابل کفار در هندوستان شکل گرفت. در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای به تحلیل و مقایسه مبانی اعتقادی گروه طالبان و وهابیت پرداخته می شود و این نتیجه حاصل شد که این دو گروه در برخی موضوعات کلامی مهم مثل توحید، زیارت، توسل، شفاعت و تفکیر شیعیان با یکدیگر اختلاف دارند. طالبان بر اساس این مبانی کلامی خود، پذیرش بیشتری نسبت به شیعیان دارند. در نتیجه، ارتباط ج.ا. ایران با طالبان و گروه های وهابیت بر اساس مبانی اعتقادی آنها باید متفاوت باشد. 
۵۸.

دوگانگی ایدئولوژیکی طالبان در مواجهه با تفکر انقلاب اسلامی و تاثیر آن بر آینده روابط ایران با افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طالبان ایدئولوژی ایران افغانستان روابط خارجی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۳۵۷
ایدئولوژی از تاثیرگذارترین عوامل برسیاست خارجی کشور ها قلمداد می شود. ظهور و شکل گیری ایدئولوژی طالبان تاثیر بسزایی بر تحولات سیاست خارجی افغانستان داشته است. تحولات اخیر افغانستان که منجر به سقوط حکومت اشرف غنی و شکل گیری مجدد امارت اسلامی شد، توجه تحلیلگران عرصه روابط بین الملل را به مسئله افغانستان معطوف نموده است. بررسی دوگانگی ایدئولوژی طالبان در مواجهه با تفکر انقلاب اسلامی و تاثیر آن بر آینده روابط ایران با افغانستان، هدف اصلی و بنیادی پژوهش حاضر خواهد بود(هدف). روش تحقیق بصورت توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای واینترنتی است(روش). درحالی که بسیاری از تحلیل ها به عوامل سیاسی، نظامی، امنیتی، تاریخی و ژئوپلیتیک در آینده روابط ایران وافغانستان اشاره دارد، اگرچه یکپارچگی کامل ایدئولوژیکی ویژگی دوره اول طالبان بوده است، طالبان دوره جدید براساس عوامل موثر داخلی وخارجی، قومیت و ایدئولوژیک به دو گروه با خاستگاه های فکری متفاوت تبدیل شده واز یکپارچگی ایدئولوژیکی فاصله گرفته است، این دوگانگی ایدئولوژیکی عاملی مهم و تاثیرگذار برروابط ایران وافغانستان در دوره جدید طالبان می باشد(یافته ها).
۵۹.

میراث دو دهه حضور آمریکا در افغانستان: هزینه های سنگین مردم افغانستان و کشورهای منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سیاست اشغال ملتسازی هژمونی افغانستان طالبان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۷۱
با آغاز قرن بیست و یکم ، آمریکا در سودای ایجاد نظم نوین جهانی و استقرار یک ساختار هژمونیک دست به یک سلسله افدامات پردامنه ای زد که تاثیرات مخرب و و حشتناکی در بسیاری از مناطق و بویژه در کشورهای اسلامی داشت. سرآغاز این برنامه ها حمله به افغانستان و اشغال این کشور بود. آمریکا همانند ابرقدرتهای پیش از خود که افغانستان را اشغال کرده بودند با سهل انگاری و عدم شناخت دقیق منطقه و مردم افغانستان و عدم فهم مناسبات پیچیده وسیال قدرت با بسیج متحدین خود از جمله در ناتو و برخی از کشورهای منطقه و با اتکا بر قدرت نظامی کوشید این منطقه ژیواستراتژیک را در کنترل خود بگیرد . امروزه وضعیت افغانستان بسیار اسف بار است و مردم آن کشور با دادن صدها هزار کشته و مجروح و میلیونها نفر آواره با وضعیت فلاکت بار اقتصادی و اجتماعی روبرو هستند و آمریکا با گروگان گرفتن مردم افغانستان و فشارهای اقتصادی و تحریم می کوشد منویات خود را در افغانستان حاکم نماید. این سیاست تاثیرات مخربی برای منطقه و بویژه جمهوری اسلامی ایران داشته است. آواره شده میلیونها نفر از اتباع فلاکت زده افغانستان و ورود قانونی و غیرقانونی بین 6 تا 8 میلیون از آنها به ایران بخشی از تاثیرات مخرب سیاستهای آمریکا در افغانستان است. این مقاله می کوشد با بررسی دلایل و ابعاد مسولیتهای آمریکا در ایجاد این وضعیت به تحلیل وضعیت کنونی و راهکارهای پیش رو بپردازد.
۶۰.

علل عدم موفقیت استراتژی آمریکا در افغانستان

تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۳۳
درعرصه بین المللی کشورها در مواجهه با تحولات و پدیده های مختلف و اثر گذاری بر سیاست های خارجی و داخلی کشورها از استراتژی های مختلفی به فراخور شرایط درونی و بیرونی خود، رقیب و فضای بین المللی سود می جویند. آن چه ایالات متحده پس از حادثه 11 سپتامبر و با انگشت اتهام گذاشتن بر طالبان و القاعده در افغانستان انجام داد، نوعی استراتژی محسوب می شود که در فضای نوستالوژیک ایجاد شده توام با تصمیم گیری شتاب زده و سهل انگاری مسایل درونی جامعه افغانستان رخ داد و برون داد آن اتخاذ استراتژی-های متفاوت و حتی متناقض در این کشور بحران زده از 2001 بود. در این مقاله که با هدف بررسی استراتژی های ایالات متحده پسا 11 سپتامبر در افغانستان به نگارش در آمده است، به این سوال اساسی پاسخ داده می شود که تغییرات کلان استراتژی ایالات متحده چگونه بر جهت گیری سیاست خارجی این کشور اثر-گذار بوده و چرا این کشور در اشغال افغانستان از استراتژی های مختلفی استفاده کرده است و سپس بر اساس یافته های به دست آمده از روش گردآوری کتابخانه ای چنین استنتاج می شود که تغییرات مداوم استراتژی آمریکا در افغانستان به دلیل عدم توجه به مسایل درونی و پیچیدگی های تاریخی، قومی، فرهنگی، سیاسی و اعتقادی این کشور بوده که نتیجه آن تنزل جایگاه آمریکا در عرصه جهانی و ناکامی در سرکوب طالبان، پدیده تروریسم و فقدان ثبات در افغانستان می باشد. امریکا در نظر دارد به منظور حفظ هژمونی خود، به تقابل با قدرت هایی مثل چین و روسیه بپردازد که قصد به چالش کشیدن آن را دارند.