مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
رویکرد انتقادی
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال سوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
71 - 93
حوزههای تخصصی:
به طور کلی برای بیان و به تصویر کشیدن مفهوم پایداری از مدل های مفهومی استفاده شده و در سال های اخی ر مدل های مختلفی برای بیان و نشان دادن مفهوم توسعه پایدار از سوی پژوهشگران و تحلیلگران این حوزه ارائه گردیده است. در این پژوهش که از نوع پژوهش های مروری و کتابخانه ای می باشد، تلاش گردیده روند تکاملی مدل های توسعه پایدار و مطالب بیان شده پیرامون مدل های توسعه پایدار مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. بدین منظور، تعداد بیش از 50 مقاله در حوزه نظری توسعه پایدار و مدل های آن مورد بررسی و کنکاش قرار گرفت که از میان آن ها تعداد 39 مقاله برتر براساس محتوا و رسایی مطلب به عنوان منبع و مآخذ مورد استفاده قرار گرفته است. این پژوهش با بیان سیر تکاملی مدل های توسعه پایدار در گذر زمان، مجموعه ای واحد در قالب مقاله ای مروری با رویکردی انتقادی شامل قابلیت ها، ظرفیت ها، نقاط قوت و ضعف مدل های توسعه پایداری که تاکنون در سطح جهانی مطرح شده اند، ارائه داده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که عدم استقلال ابعاد سه گانه، نادیده گرفتن بُعد زمان، و توجه کمتر به بُعد محیط زیستی از عمده ترین مشکلات مدل های موجود می باشد.
نقد روشی مطالعات تاریخ قرآن با تأکیدی بر رویکرد ساختارگرا و انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
341 - 374
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم ، مهم ترین میراث دینی و زیربنای تمدّن اسلامی است. آثار مختلفی از سده سوم هجری تا کنون، به موضوع تاریخ قرآن پرداخته اند. اثبات اصالت و صحت متن قرآن کریم به عنوان مهم ترین منبع دین اسلام با دانش تاریخ قرآن کریم مرتبط است. این آثار، مانند همه آثار علمی دیگر به لحاظ رویکرد و روش پژوهش قابل نقد است. در بسیاری از این آثار به ماهیت قرآن به عنوان پدیده ای تاریخی و اجتماعی، توجه نشده و همین مسئله سبب ضعفِ روشیِ مطالعاتِ تاریخِ قرآن شده است. از این رو، بازنویسی بخش های مختلف تاریخِ قرآن با توجه به ماهیت تاریخی و اجتماعی قرآن، مبتنی بر رویکردها و روش علمی، یک ضرورت است و می توان با استفاده از رویکردهای مختلف ساختارگرایی و انتقادی، مطالعاتِ تاریخِ قرآن را با انطباق بیشتر بر حقیقت تاریخی به رشته تحریر درآورد. توجه به رویکرد ساختارگرا در مطالعاتِ تاریخِ قرآن، ارتباط بین بسیاری حوادث و رویدادهای تاریخ تمدّن اسلامی را با قرآن و سنت نبوی به عنوان زیر بنای تمدّن اسلامی نشان می دهد؛ از جمله این موضوعات، مسئله قتل عثمان بن عفان و اقدامات حجاج بن یوسف ثقفی است. بهره گیری از رویکرد انتقادی نیز، نشان گر لزوم نقد تاریخی روایات زید بن ثابت، ابن شهاب زهری، شعبه بن حجاج، ابن ابی داود و ابوعبید قاسم بن سلام است.
جستاری در صورت و محتوای نقاشی اجتماعی-انتقادی دهه 90 ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مؤلفه های هنر معاصر که آن را از هنر مدرن متمایز می سازد، خارج شدن از انحصار یک طبقه اجتماعی خاص و پرداختن به اقلیت ها و خرده فرهنگ هایی است که پیش از این امکان دیده شدن نداشتند. نقاشی معاصر ایران در جریان انقلاب اسلامی موفقیت چشمگیری در همراهی با جریان های اجتماعی به دست آورد و قابلیت های خود برای بر هم زدن نظم نمایشی را به اثبات رساند. با توجه به فراگیر شدن جریان هنر اجتماعی- انتقادی در جهان و ضرورت مطالعه ویژگی های این جریان، هدف پژوهش حاضر تبیین مضامین اجتماعی بازتاب یافته در نقاشی دهه 90 ایران و چگونگی بازنمایی این مضامین در نقاشی ها بود. بدین منظور علاوه بر نقاشی های برگزیده جشنواره های ملی، مستندات گالری های خصوصی و صفحه شخصی هنرمندان برای یافتن آثاری منطبق با تعریف نقاشی اجتماعی بررسی شدند. شیوه گردآوری اطلاعات اسنادی و میدانی و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که، بحران هویت انسان معاصر و ضرورت بازنگری در نظام های تمایزگذاری اجتماعی، تخریب محیط زیست و پیامدهای ناشی از آن بر حیات انسان ها و ناامیدی فزاینده به واسطه ی از دست رفتن رفاه و معنویات، مهم ترین مضامین اجتماعی نقاشی این دهه هستند. هنرمندان در این آثار ضمن استفاده از المان های آشنا برای مخاطب به برهم زدن انگاره ی موجود پرداخته اند و در این راه از سوررئالیسم و دفرماسیون، کنار هم قرار دادن عناصر نامتجانس، استفاده از زبان کلامی در همراهی تصویر، ترکیب بندی نامتعارف و به هم ریخته، رنگ های تیره یا اکسپرسیو و سبک فردی استفاده کرده اند تا مخاطب را در حالتی از ابهام و تعلیق قرار داده و به تأمل در وضعیت موجود وادارند.
نگاهی انتقادی به میراث صوفیه در بره گمشده راعی هوشنگ گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پارسی معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
237 - 261
حوزههای تخصصی:
فرهنگ و سنّت عرفانی در ادب فارسی، پیشینه ای به درازنای تاریخ و فرهنگ ایران زمین دارد. گزاره های این سنّت عرفانی در ادبیات فارسی دوره باستان و در آموزه های آیین مهر، زروان و مزدیسنا و سپس در آثار عرفانی کلاسیک فارسی و پس از آن در ادبیات داستانی معاصر فارسی، قابل بازیابی است. ادبیات داستانی معاصر به تأثیر از فضای اجتماعی پسامدرن، شاکله و ساختار جدیدی به فرهنگ و سنّت عرفانی داده است و ساختارهای کلاسیک را تغییر داده و گاه آن را به نقد کشیده است. مسئله اصلی این است که این فضای پسامدرن، چگونه توانسته ساختارهای کلاسیک عرفان را در هم بشکند و نگاه های نوی را شکل بدهد؟ همچنین چه نوع نگاهی را جایگزین آن کرده است؟ بنابراین، در این پژوهش، گزاره ها و مؤلفه های مربوط به فرهنگ و سنّت عرفانی در یکی از آثار شاخص هوشنگ گلشیری با عنوان بره گمشده راعی، مورد واکاوی قرار گرفته است. هدف پژوهش، استخراج و تبیین عناصر مرتبط با فرهنگ و سنّت عرفانی برای معرفی و شناسایی نوع نگاه معاصران به مقوله فرهنگ و سنّت عرفانی است. بررسی نشان می دهد نوع نگاه انتقادی نویسنده رمان نسبت به مقوله های عرفانی در قالب معرفی دو شخصیت راعی و شیخ بدرالدین تبیین گردیده و از طریق آن، چگونگی مواجهه انسان معاصر با میراث صوفیه و بازخوردها، ارزش ها و اندیشه های مرتبط با آن معرفی و تحلیل شده است. نقد برخی از نگاه های مبتنی بر عادت در مقوله های عرفانی و دینی، نقد گزاره ها، اصطلاحات و مفاهیم عرفانی در ارتباط با صوفیان مدّعی وابسته به صاحبان قدرت، وجه فلسفی و اجتماعی برخی مفاهیم مربوط به میراث صوقیه و تقابل میان زهد تعبّدی با عرفان عاشقانه و ارائه الگوی جدیدی از عرفان اجتماعی، از جمله موضوعاتی است که در این پژوهش بررسی و از طریق آن، نگاه انتقادی نویسنده نهادینه شده است.
تحلیل انتقادی منظومه های «آقادار» و «فوخوس» شیون فومنی براساس ویژگی های گفتمانی و دال های ارزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومه های نمادین شیون فومنی مملو از دال های هدفمند ارزشی گفتمان ساز مؤلف است. در دو منظومه «فوخوس» و «آقادار» شاعر از انواع نمادها جهت برجسته سازی گفتمان ها بهره می برد. کثرت گفتمان ها در این منظومه ها با بهره گیری از دال های ارزشی، محققان این پژوهش را به این امر ترغیب می کند که با برشمردن ویژگی های گفتمانی هریک از این آثار به ابعاد وسیعی از جهان بینی های ادراکی دست یابند. ازاین رو، رویکرد انتقادی لاکلائو و موفه، مدل پیشنهادی جهت بررسی دال شناسی ارزشی شخصیت های نمادین در این دو منظومه است. با استناد به داده های متنی منظومه ها، انواع دال های هدفمند با بهره گیری از روش کیفی شناسایی شد و در نهایت، کاربست مدل انتقادی نامبرده بر دو منظومه، یافته هایی را دربر داشت: منظومه آقادار علاوه بر پنج گفتمان اصلی از دو گفتمان فرعی انسان شناختی و طبیعی نیز بهره می برد. از نتایج دیگر این پژوهش، چرخش های گفتمانی است که در این دو منظومه یافت می شود. همچنین با بررسی انواع دال های مرکزی و شناور دو منظومه فوخوس و آقادار، دو دال مرکزی اصلی به ترتیب بختک و ازگیل هستند؛ دال اصلی منظومه فوخوس تک مدلولی، اما دال اصلی منظومه آقادار از منظر دو شخصیت اصلی، دومدلولی است.
واکاوی تفسیری آیه 16 نساء با رویکرد انتقادی متمرکز بر سیاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
146 - 167
حوزههای تخصصی:
ازجمله مقوله های مهم در ساحت تفسیر قرآن، مداقه در نظرات تفسیری و واکاوی دلایل مفسران در اقناع سازی پرسش های مطرح پیرامون آیات است. آیه 16 سوره نساء ازجمله آیاتی است که نظرات مختلف تفسیری و پرسش های فراوانی راجع به نسخ یا عدم نسخ آیه، موضوع آیه و مشمولان آیه را به خود اختصاص داده است و نقدهای بسیار به دلایل و نظرات گفته شده وارد است؛ ازاین رو، پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با بررسی لغوی و اهتمام به سیاق آیات و پیوند معنایی آیه با آیات طرفین خود ضمن تشریح ضعف و کاستی های تفسیری موجود، سعی در تبیین دیدگاه جدید نموده است. نتیجه حاصل آنکه، آیه 16 در اتصال به آیه قبل و بعد خود در پی تبیین احکام مربوط به خانواده اسلامی و جهت تطهیر بیوت از خیانت، آلودگی و اختلاط ارحام پس از آیات ارث و دیگر احکام آمده است؛ بنابراین آیه مربوط به مرد و زنی از خانواده اسلامی است که به سمت خیانت جنسی به یکدیگر بروند؛ توجه به این امر و دقت در کاربست لغات، رویکردی غیر ازنظر مشهور مفسران را افاده می کند. در این رویکرد، هیچ نسخی در این آیه و آیه قبلش اتفاق نیفتاده است.
بی فرزندی ِاختیاری: مطالعه ای بر تجربۀ زیستۀ زوجین تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نرخ باروری در ایران به قدری کاهش یافته که در شهرها به سطح جایگزینی هم نمی رسد و افزایش زوج هایی که تعمدا بدون فرزند هستند نگرانی های جدی ایجاد کرده است. در این تحقیق بنا داریم دریابیم عوامل اجتماعی، اقتصادی و فردی تاثیر گذار بر روی تصمیم زوجین نسبت به بی فرزندی اختیاری چیست و چگونه زوج ها در این زمینه به توافق می رسند. این تحقیق با رویکرد کیفی بر روی افراد دارای تجربه بی فرزندی اختیاری صورت گرفته است. بر اساس یافته ها اغلب زوج ها نوساناتی برای رسیدن به این تصمیم تجربه کرده اند و غالبا در این پروسه یکی از زوجین بیش از دیگری دچار شک و تردید بوده دو دسته عوامل بیرونی و درونی از یافته ها استخراج شد. زیرساخت های اجتماعی ناکارآمد، تضاد نهادهای اجتماعی در تربیت فرزند، تورم فزاینده و بی ثباتی اقتصادی، و نگرانی در مورد منابع زیست محیطی آینده از جمله عوامل و شرایط محیطی و داشتن رویکرد انتقادی به هنجارها و انتظارات نظام اجتماعی ، اولویت بخشیدن به اهداف شخصی، بیعلاقگی به فرزندپروری، مسئولیت سنگین فرزندپروری، نداشتن دلیل منطقی برای ادامه ی نسل، رضایت از سبک زندگی بدون فرزند، خطرات بارداری، نوع رابطه عاطفی با همسر و ترس از ایجاد وابستگی عاطفی جدید، عوامل فردی بوده اند.