مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
اراده آزاد
منبع:
آینه معرفت سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۵
73 - 90
حوزههای تخصصی:
ازجمله مباحثِ محوریِ اندیشه آگوستین بحث درباره اراده و ارتباط آن با مسئله شر است. او وارث مفهوم اراده به روایت رواقیون است که آن را با فلسفه نوافلاطونی صورت بندی کرده است. سخن مشهور درباره نظر آگوستین این است که خود شر امری عدمی است و لذا در مورد شرور اخلاقی، عدم اراده به خیر عین شر محسوب می شود. به این ترتیب، از نظر او قصد صحیح و یا ناصحیح در اراده، عامل اصلی بروز شر در افعال آدمی است. اراده بر همین پایه به اراده خیر و شر تقسیم می شود. نکته ی مهم این است که از نظر آگوستین اراده نیک دارای عاملی وجودی است درحالی که اراده شر عاملی ندارد، زیرا از نظر او شر امری عدمی است و اگر عاملی برای اراده شر وجود داشته باشد همان روی گردانی از نیّتِ خیر است. این پاسخ افلاطونیِ آگوستین به نسبت اراده و شر با معضلاتی روبرو می شود. مهمترین معضل پیشاروی این نظریه اولاً به مخاطره انداختن معنای آزادی اراده و سپس نسبت آن با مفهوم فیض الهی و یاری رسانی الهی است. ما در این مقاله می کوشیم با تکیه بر متن آثار آگوستین به ویژه شهر خدا و رساله درباره اراده آزاد، و رساله درباره طبیعت خیر ابتدا تقریر دقیقی از نظریه آگوستینیِ مناسبت اراده و شر به دست دهیم و در همین راستا جایگاه مسئله ساز اراده آزاد و فیض الهی در تقریر آگوستین از مسئله شر را نشان دهیم. به نظر می رسد همین جایگاه مسئله ساز، آگوستین را وادار به فراروی از تقریر افلاطونی نظریه شر به یاری نظریه ی فیض الهی می کند.
نقش اراده آزاد در مقابل تقدیراز دیدگاه قرآن، روان شناسی و عصب شناسی
حوزههای تخصصی:
جبر و اختیار همواره از قدیم پردامنه ترین مبانی فلسفه و مورد بحث فلاسفه و حکما بوده است. گروهی به جبر مطلق و جمعی مانند معتزلیان به اختیار مطلق معتقدند؛ اما قول میانه «لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ وَ لَکِنْ أَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْن » که از ائمه هادین(ع) به ما رسیده امروز در آزمایشگاه تخصصی علم اعصاب به اثبات رسیده است. در این مقاله، مطالعات نوروفیزیولوژی در زمینه اراده آزاد، آیات قرآنی مرتبط و سایر دیدگاه های روان شناسی و عصب شناسی مربوط به صورت مروری، مورد توجه قرار گرفته است. «بنجامین لیبت» نوروفیزیولوژیستی است که طی مطالعات علمی روی مغز درک جدیدی از هوشیاری اثبات کرده است.این دانشمند می گوید: مغز پاسخ به یک تحریک خارجی را قبل از تصمیم آگاهانه شروع می کند (پاسخ قبلاً وجود دارد، آنچه تقدیر می نامیم ). مقاله شواهدی از جبر متعالی و دایره سرنوشت از آیات قرآن کریم، دیدگاه یونگ، تفاسیر مولانا و حافظ پیش رو می گذارد و سپس عصب شناسی تعالی در علم اعصاب را مورد بررسی قرار می دهد. با تأمل در آگاهی های دینی و ارتباط آن با علوم جدید می توان گستره ی افق های دید انسان نسبت به آگاهی های دینی را افزایش داد.
منشأ مغزی و ناآگاهانه «اراده آزاد» در آزمایش بنجامین لیبت و حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۳
33 - 63
از دیر باز مسئله «اراده آزاد» یکی از مباحث مهم در میان اندیشمندان بوده است. امروزه با پیشرفت علوم عصب شناسی، دانشمندان این رشته سعی کرده اند با رویکرد تجربی به تبیین این مسئله بپردازند. از این رو، بنجامین لیبت و همکارانش با مطالعات آزمایشگاهی بر روی آزمودنی ها تحلیل نوینی از فرآیند شکل گیری کنش اختیاری ارائه داده اند. آنها با بررسی زمان های تغییر نوسانات الکتریکی در مغز، «اراده آگاهانه» و تحریک ماهیچه کشف کرده اند که «پتانسیل آمادگی» حدود 400 میلی ثانیه پیش از زمان آگاهی از اراده، شروع به تغییرات آهسته کرده و همین سبب اراده فرد به کنش می شود. از این رو، لیبت نتیجه گرفته «فرآیند مغزی نا آگاهانه، منشأ اراده آگاهانه و کنش اختیاری است». پتانسیل آمادگی پیشین، نوعی چالش برای دیدگاه های دوگانه انگاری و علیت ذهنی به حساب می آید. از این رو، در این مقاله با مبانی علم النفس حکمت متعالیه، به بررسی یافته های آزمایش بنجامین لیبت پرادختیم. و با سه تحلیل عقلی شکل گیری فرآیند اراده، اقسام فاعلیت نفس و مراتب مادی- مجرد اراده نظریه بنجامین لیبت را مورد کاوش قرار دادیم.
نقد رویکرد بروس رایشنباخ به سرنوشت انسان و معنویت در آرمان شهر هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت های تکنولوژی در عرصه هوش مصنوعی و ورود به عصر پیوند دستاوردهای بیولوژیکی و دیجیتالی، دورنمایی از آرمان شهر هوش مصنوعی را به تصویر می کشد که در پی انتقال ساختار مغز بیولوژیکی به ماشین های مصنوعی است، تا جایی که عملکرد آن ها بتواند از عملکرد انسان کنونی پیش افتد. اما تحقق چنین آرمانی، از منظر بروس رایشنباخ با چالش های الهیاتی و فلسفی همراه است. در این مقاله با روش تحلیل محتوا سعی در تبیین و ارزیابی این چالش های ادعایی از دو منظر حکمت صدرائی و متخصصان هوش مصنوعی در حیطه های هویت انسانی، معنویت، پرستش خداوند، اراده آزاد و تصمیمات اخلاقی شده است. هر چند دغدغه های رایشنباخ قابل توجه هستند ولی به نظر می رسد با استناد به نظرات متخصصان با اشکالاتی از جمله عدم توجه به بقای الگوهای اولیه و بقای حق انتخاب و آگاهی، امکان انتقال احساسات مذهبی در تجربیات دینی، امکان فرض خدای واقعی به عنوان متعلق تجربه دینی، امکان تحقق مدل هایی از اراده آزاد و امکان گذار به آگاهی اخلاقی در هوش مصنوعی قوی مواجه است.
بررسی انتقادی راهکارِ جان مارتین فیشر در حل معضل بخت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و هفتم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۲)
84 - 113
حوزههای تخصصی:
مسئلهٔ اساسی این پژوهش تحلیل و نقد راهکار جان مارتین فیشر در حل معضل بخت و هدف از آن نشان دادن ناکارآمدی این راهکار به روش توصیفی - تحلیلی است. بر اساس معضل بخت، نفی تعین گروی در پیدایش یک کنش به سلب آزادی و مسئولیت اخلاقی کنشگر می انجامد. فیشر تلاش می کند بر اساس بازسازی یکی از مثال های فرانکفورتی در جهانی نامتعین، معضل بخت را بر پایه ترسیم دو جهان حل کند. جهان 1 متعین، اما جهان 2 بر اساس ماشین تصادفی نامتعین است. کنشگر در جهان ممکن اول بر اساس مثال های فرانکفورتی مسئول است. در جهان دوم با خاموش ماندن ماشین به نحو تصادفی، جهان 1 و 2 این همان و درنتیجه کنشگر مسئول خواهد بود. در این پژوهش آشکار می شود: الف) تقریر فیشر از معضل بخت، نسخه ای از صورت بندیِ مبتنی بر فقدان علیت است و پاسخ فیشر حتی کارآمدی لازم برای حل این صورت بندی را ندارد. ب) علیت حاکم بر جهان 2 فیشر، متفاوت با علیت ناتعین گروانه ای است که اختیارگروان حامی علیت مبتنی بر رویداد مد نظر دارند. از نظر آنها، قرارگرفتن علیت ناتعین گروانهٔ فعال در سلسلهٔ علی یک کنش، شرط اساسی پرداختن به معضل بخت است؛ اما در سلسلهٔ علی کنش در جهان دوم فیشر، هیچ گونه علیت ناتعین گروانهٔ فعالی وجود ندارد. درنتیجه فیشر اساساً با معضل بختی که اختیارگرویِ علیت مبتنی بر رویداد را تهدید می کند، مواجه نشده است که بخواهد آن را حل کند.
تفسیر ماتریالیستی سم هریس از اراده آزاد و نقد آن از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۶)
137 - 166
حوزههای تخصصی:
مسئله اراده آزاد از جمله مسائل مهم اندیشه است که محل تلاقی آراء مختلف الحادی و الهی بوده است. در این بین، برخی با توجه به یافته های نوین علوم اعصاب، جبرگرایی را وارد ورطه جدیدی کرده و از یافته های نوین علمی در جهت تقویت دیدگاه دترمینیستی خود سود جسته اند. سم هریس با بهره گیری از آزمایش بنجامین لیبت و تأکید بر عنصر محیط، اراده آزاد را توهمی بیش نمی داند و بر این باور است که ژنتیک و محیط دو عامل تعیین کننده در رفتارهای ما هستند. از سوی دیگر برخلاف هریس، صدرالمتألهین بر این باور است که اراده از لوازم نفس است و نمی توان منشأئی خارج از نفس برای آن متصور شد. این مقاله درصدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد انتقادی به بررسی مبانی سم هریس و ملاصدرا در تبیین و تحلیل اراده آزاد بپردازد و در نهایت به نقد دیدگاه ماتریالیستی هریس منتهی شود. بینش سم هریس در تبیین اراده آزاد با چالش هایی عقلانی همچون عدم شمولیت همگانی، تأکید افراطی و تعیین گرا بر محیط، تأکید بر عنصر شانس و توجیه کردن ب رخی رف تارها به تص ادفی بودن و انسان را ع روسک بی وشیمیایی دانس تن روبه رو است و ازجهات مختلفی برمبنای حکمت صدرایی قابل بحث و تأمل است.
در تقلیل گرایی هستی شناختی؛ بررسی و نقد کتاب دروغ / اراده آزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
187 - 213
کتاب دروغ / اراده آزاد بررسی دو سئوال کلیدی و مهم را مطمح نظر قرار داده است؛ 1)پدیده دروغ چیست و چگونه می توان مکانیسم کارکردی آن را کنترل نمود؟.2) آیا انسان، صاحبِ اراده آزاد است که به تکالیف اخلاقی وفادار بماند؟. نویسنده در تحلیل پدیده دروغ، دیدگاه خود را از منظری فلسفی، با تاکید بر پیامدهای منتج شده از یک عمل(بد بودن نتیجه دروغ) بیان می کند. بدین معنا که نتیجه واکنش انسانی در عرصه عمل بر کنشِ عصبِ زیست شناختی تقدم و برتری دارد. چه اینکه در بررسی پدیده اراده آزاد، نگرشی طبیعت گرایانه (علمی- تجربی) اتخاذ می کند؛ بدین معنا که بر تقدم کنشِ زیست شناختی بر نتیجه واکنش انسانی در عرصه عمل، اصرار می ورزد. نوشتار حاضر، ضمن معرفی دقیق و تفصیلی این کتاب، در تلاش است تا اثر را از حیث ساختاری، محتوایی، شکلی و روش شناختی مورد بازخوانی انتقادی قرار دهد. بررسی های نوشتار حاضر نشان می دهد، نویسنده به عنوان یک فیلسوف غیر سیستماتیک، توانسته ایده اصلی خود را به شکلی نسبتاً منسجم پردازش نماید؛ اما نتایج حاصل از بررسی ها و تأملات علمی- فلسفی وی گواه این دارد که کتاب از نظر محتوایی و روشی در دام جبرگرایی/ تقلیل گرایی هستی شناختی در حوزه سلسه مراتب معرفتی علم گرفتار شده است. به نظر می رسد رویکرد تلفیقی (فلسفی/ علمی/ الحادی) نویسنده، حامل نوعی پارادوکس منطق درونی است. این پارادوکس در چارچوب دو گونه نقد، نقد ساختاری از بطن استدلال نویسنده و نقد برون گفتمانی از منظر سنت فکری ایرانی-اسلامی مورد واکاوی قرار خواهد گرفت. از دیگر نقایص کتاب می توان به ایرادات نگارشی و ویرایشی آن اشاره کرد.
بررسی انتقادی دیدگاه سازگارگروانه موریتس شلیک دربابِ اراده آزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
123 - 137
حوزههای تخصصی:
مسئله اساسی این پژوهش تحلیل و نقد دیدگاه موریس شلیک دربابِ «نسبت اراده آزاد و تعیّن گروی» و هدف از آن نشان دادن ناکارآمدی راهکار وی دربابِ مسئله مذکور به روش توصیفی تحلیلی است. ازنظر شلیک، پیدایش مسئله نسبت اراده آزاد و تعیّن گروی از سنخ شبه مسئله های فلسفی و ناشی از خلط مفاهیم است. با رجوع به کاربرد واژگان در عُرف مشترک و تفکیک مفاهیم «قانون هنجاری» از «قانون توصیفی»، «علّیت» (تعیّن گروی) از «اجبار» و «عدم علّیت» (ناتعیّن گروی) از «آزادی» این شبه مسئله خودبه خود رفع می شود. ازنظر شلیک، «اجبار» از سنخ مفاهیم هنجاری است؛ درحالی که تعیّن گروی و اصل ضرورت علّی از سنخ مفاهیم توصیفی است؛ ازاین رو، هیچ نسبتی میان «اجبار» و «تعیّن گروی» برقرار نیست. این پژوهش با ارائه سه مثال ابتکاری نشان می دهد: الف) اجبار و آزادی در عرف مشترک دست کم دو معنا دارد و شلیک دچار مغالطه تحویلی نگری شده است؛ ب) اصالت در طرح مسئله اراده آزاد، با معنای دوم این واژگان است؛ ج) تعریف شلیک از آزادی مانع اغیار نیست و شامل حیوانات نیز می شود. با این سه نقد آشکار می شود دیدگاه سازگارگروانه شلیک دفاع پذیر نیست.
علم پیشین و اختیار بشر از دیدگاه آگوستینی کالوینیستیِ پاول هلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پاول هلم معتقد است که دلایلِ خوبی برای این ادعا وجود دارد که علم مطلق الهی -که آینده را نیز در بر می گیرد- با آزادی انسانی -که به نحو ناهمسازگرایانه درک شده باشد- منطقاً ناسازوار است. اما این تعارض نباید ما را به نظریه ای تنزل یافته از علم مطلق الهی بکشاند. چنان که نباید به نفی آزادی و مسئولیت آدمی بیانجامد. هلم مدعی است که یک خداباور مسیحی می تواند به معنای همسازگرایانه آزادی روی آورد. نخست به این دلیل که آموزه مسیحیِ «فیض الهی» تنها با فهم همسازگرایانه از آزادیِ انسان سازوار است. دوم به این دلیل که خداوند برای آن که کامل مطلق باشد باید به معنای قوی عالم مطلق باشد و تنها درصورتی چنین است که همسازگرایی صادق باشد. خواهیم گفت که دلیل نخست هلم به نفی برخی دیگر از آموزه های پذیرفته شده ادیان، از جمله مسیحیت خواهد انجامید و استدلال دوم او به مغالطه وضع تالی دچار است. اما دلیل سوم هلم این است که ضرورتا اگر خداوند از پیش x را بداند (که می داند)، آن گاه x ضرورتا رخ خواهد داد. او برای گریز از اشکال، تاکید می کند که مراد او از «ضرورت» ضرورتِ تاریخی است و نه منطقی. اما این استدلال تنها زمانی کار می کند که بپذیریم خدا در زمان است. لذا کسانی که علم الهی را بی زمان بدانند، می توانند مدعی شوند که همه رویدادها در ذهن الهی به نحو لازمان وجود دارد و علم او به دلیل گذشته بودن ضروری نیست. به نظر می رسد که خودِ هلم نیز این اشکال را می پذیرد.
بررسی دیدگاه گلن استراسون دربارۀ مسئلۀ ارادۀ آزاد و نقدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
285 - 303
حوزههای تخصصی:
انسان در زندگی روزانه اش با احساس آزادی و انتخاب مسئولیت های خود را به عهده می گیرد، اما در یک جهانی که قوانین جبری حاکمند، این انطباق مشکلاتی ایجاد می کند. این تضاد با تصویر از انسانی مختار و آزاد به وجود می آید. سؤالاتی مطرح می شود که چگونه انسان در جهان جبری مختار باشد و چگونه اراده اش آزادانه عمل کند؟ اگر اختیار انسان لحاظ نشود، او چگونه مسئول اعمال خود باشد؟ این مسئله باعث پیچیده شدن مسئولیت پذیری انسان می شود. اگر انسان اختیار نداشته باشد، چرا باید بر اساس رفتارهای خود سرزنش یا تحسین شود؟ همچنین، در صورت عدم اختیار انسان، ضرورت وجود قوانین اخلاقی، حقوقی، و مفاهیم جمعی مطرح می شود که باز هم این موضوع تناقضاتی ایجاد می کند. از منظر فیلسوفانی شک گرایی همچون گلن استراسون اراده آزاد و به تبع آن مسئولیت اخلاقی ناممکن است. وی با توجه به استدلال بنیادین خودش نسبت به احتمال وجود اراده آزاد دچار شک و تردید می شود؛ زیرا او اراده آزاد را در صورتی ممکن می داند که فرد علت بالذات خودش باشد، در حالی که او انسان را علت بالذات خودش نمی داند. در این مقاله سعی شده، تا با نگاهی تحلیلی- توصیفی به ،به بررسی دیدگاه گلن استراسون درباره مسئله اراده آزاد پرداخته شود و سپس دیدگاه وی را به بوته ی نقد کشاند.
نقد تقلیل گرایی از منظر فلاسفه ی دوگانه انگار مسیحی درمسئله اراده آزاد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۰
97 - 133
حوزههای تخصصی:
مسئله اختیار از مهم ترین و پرچالش ترین مسائلی است که ذهن فلاسفه شرق و غرب را به خود مشغول کرده است. در میان این فلاسفه، گروهی از فیزیکالیست ها با رویکردی تقلیل گرایانه در تلاش برای پاسخ گویی به این سوالات هستند: چگونه انسان می تواند دارای اراده آزاد باشد؟ و اگر انسان دارای اراده آزاد باشد، چگونه مسئولیت اعمال خود را بر عهده می گیرد؟ با توجه به تقلیل گرایی علّی که بر این فرض استوار است که رفتار اجزای یک موجود تعیین کننده رفتار کل است، زیرا اجزای یک موجود بیانگر سطح زیرین پیچیدگی و ترکیب هستند، چگونه فیزیکالیست های تقلیل گرا می توانند تفسیر درستی از اراده آزاد ارائه دهند؟عده ای از این افراد همچون سم هریس با نگاه عصب شناسانه خود تلاش کرده اند تا به این پرسش ها پاسخ دهند. در مقابل، دوگانه انگاران مسیحی دیدگاه های متفاوتی در این زمینه ارائه می دهند. با توجه به اصل سادگی، به این نتیجه می رسیم که دیدگاه های تقلیل گرایی در تقابل با دیدگاه های دوگانه انگاری مسیحی نمی توانند تبیین های کاملاً درست و خالی از اشکالی برای مباحثی نظیر اراده آزاد ارائه دهند. در نتیجه، تبیین های رقبای مذکور در این بحث پذیرفته تر است.
نقد دوگانهه "ضرورت یا صدفه" و تبیین اراده آزاد؛ با بهره مندی از دیدگاه علامه طباطبایی درباره نحوه درک علّیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۵ «ویژه پژوهش های حدیثی»
۱۶۳-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
جبر و اختیار از موضوعاتی است که اندیشمندان علوم مختلف هرکدام به جهتی به آن پرداخته اند؛ اما فیلسوفان به دلیل «نسبت ضرورت علّی و معلولی با اختیار انسان» به این مسئله روی آورده اند. در ابتدای أمر این مطلب متعارض به نظر می آید که وجوب علّی حکایت ازقطعیت، یک طرفگی و تخلف ناپذیری سراسر هستی دارد، امّا اختیار حکایت از دو طرفگی، امکان بدیل و قابلیت فعل و ترک دارد. فیلسوفان بر اساس دیدگاهی که نسبت به این موضوع دارند به دو دسته سازگارگرا و ناسازگارگرا تقسیم می شوند. در نظر سازگارگرایان، تعارض میان ضرورت و اختیار صرفا ظاهری است و آن دو را قابل جمع در یک نقطه می دانند، اما در نظر ناسازگارگرایان این دو أمر غیر قابل جمع است و جمع این دو را به نحوی تهی سازی اختیار و اراده آزاد از معنای حقیقی خود می دانند. در این میان ناسازگارگرایانی که به اراده آزاد باور دارند به اختیارگرایان شهرت یافته اند. و مهمترین نقد و معضل درباره دیدگاه آنان این است که اراده نامتعین یا به تعبیری اراده ای که تحت سیطره ضرورت علّی نباشد، همان صدفه و گزاف است. بر اساس این نقد، دوگانه ای میان ضرورت و صدفه برقرار است که اگر یکی نباشد حتما دیگری واقع شده است؛ یعنی نبود ضرورت همان وقوع صدفه است که نمی تواند اراده و مسئولیت پذیری را تأمین کند. در پاسخ به این نقد برخی اختیارگرایان نظریه علیّت فاعلی را بیان کرده اند. در این پژوهش ضمن تبیین وپدیدارشناسی علیّت فاعلی، با بهره مندی از دیدگاه علامه طباطبایی و شاگردانشان درباره نحوه درک قانون کلی علّیت، به این موضوع پرداخته ایم که شهود و علم حضوری انسان در لحظه آغازین فعل که حقیقتاً به او منتسب است و امکان بدیل و دوطرفگی دارد (اراده آزاد)، نه تنها ردّی بر اصل علیت نیست؛ بلکه مبنایی شهودی برای درک مفهوم کلی علیت به حساب می آید. بعلاوه اصل علیت بدون تلازم با اصل وجوب سابق علّی و معلولی واقع می شود. از همین جهت مسئولیت اخلاقی در پی افعال مختارانه انسان مطرح می شود.
رویکرد خوشه ای توماس پِرنو به نشانه های امر ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه فلسفی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
351 - 367
حوزههای تخصصی:
تمایز نهادن میان ذهنی ها و غیرذهنی ها نیازمند ملاک و نشانه است. این مقاله به هدف بررسی یکی از دیدگاه ها در مورد نشانه امر ذهنی نگاشته شده است. توماس پِرنو، دیدگاهی «خوشه ای» درباره نشانه های امر ذهنی عرضه کرده است و برای تمایز نهادن میان امر ذهنی و امر فیزیکی، که راهنمای او در یافتن نشانه های امر ذهنی است، «التفاتی بودن»، «آگاهی»، «اراده آزاد»، «غایتمندی» و «هنجارمندی» را مطرح کرده است. در این مقاله پس از بیان دیدگاه پرنو، به بررسی آن پرداخته شده است؛ نسبت این رویکرد با ذات کاوی ذهن سنجیده شده و برخی پرسش ها و نقدها درباره این دیدگاه مطرح و به آنها پاسخ داده شده است. فهرستی که پرنو عرضه کرده است، نیازمند تکمیل است. نیز بررسی شده است که به چه معنا سه نشانه آخر در فهرست پرنو می توانند ویژگی های امور ذهنی باشند و در آخر، پیشنهادی روشی برای دقیق ترشدن فرآیند کشف ویژگی های حالات ذهنی عرضه شده است.