مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
پهلوی اول
حوزههای تخصصی:
فمینیسم از جمله جنبش های مهم اجتماعی در دنیا هست که توانست تغییرات گسترده ای در وضعیت زنان به وجود بیاورد، اما تلقی تحصیل کردگان مناطق گوناگون جهان از این جنبش یکسان و همانند نبوده است. زنان و مردان تحصیلکرده ایران هم تحت تأثیر مبانی فکری این جنبش قرار گرفتند. پرسش اصلی این است که روند رشد و گسترش جریان فمینیسم در ایران از جنگ جهانی اول تا پایان پهلوی اول به چه صورت بوده است؟ و زمینه های شکل گیری فمینیسم در ایران چگونه بوده است و روشنفکران چه تأثیراتی از جریان فمینیسم گرفته اند؟ پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی و با تکیه بر منابع کتابخان ه ای و جراید و نشریات، در صدد تبیین درخواست های فمینیستی زنان و موافقان و مخالفان در این زمینه می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد زمینه های شکل گیری فمینیسم در ایران با کشورهای غربی متفاوت بود و فعالان حقوق زن در ایران شرایط خاص خود و گاه متفاوت از تجارب غرب داشتند و بنابراین جنبش فمینیستی به آن معنا که در غرب شکل گرفت، در ایران به وجود نیامد. اما با توجه به تغییرات گسترده در وضعیت زنان بعد از مشروطه یک جریان شبه فمینیستی در ایران رخ نمود که بعد از مشروطه و جنگ جهانی اول رشد کرده و در دوره رضاشاه و به دنبال جریان تجددخواهی او تا حدی پیشرفت داشت و ادامه پیدا کرد.
اقتدار دولت و چالش های حقوقی – اجتماعی قانون رسمی شدن ساعت در ایران دوره پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر زمان بندی سنتی با تعیین ساعت رسمی به عنوان زمان رسمی کشور ایران برای هماهنگی با زمان معیار بین المللی دوران مدرن از مهم ترین مسائل سیاست مدرنیزاسیون دوره پهلوی بود. دولت پس از تصویب قواعد و قوانین ساعت رسمی ایران به افق تهران در سال 1307 و 1314 و اجرای مدل 24 ساعته زمان بندی مدرن، برنامه هایی را در سازمان دولت و روابط اجتماعی و فعالیت های اقتصادی جامعه ایران برای اجرای آن در پیش گرفت که همراه با چالش هایی بود. چیستی این چالش ها و چگونگی مواجهه دولت با آنها مساله مقاله حاضر است بنابراین می توان پرسید چالش های رسمی شدن ساعت در ایران دوره پهلوی و برنامه های دولت در مواجهه با این چالش ها و واکنش های مردم به آن چه بوده است؟ فرضیه مقاله این است که چرخش مفهوم زمان سنتی به زمان بندی مدرن در فرایند مدرنیسم دوره پهلوی و رسمی شدن ساعت مسائلی بی سابقه را برای دولت پدید آورد که با استفاده از اقتدار دولت مدرن و ظرفیت حقوقی – قضایی آن، امکان سازگاری فرهنگی و اجتماعی با آن در جامعه ایران شکل گرفت.بررسی اسناد و تبیین رخدادهای آن دوران به روش تاریخی نشان می دهد که دولت در نهایت با توسل به شیوه های سازش، فرهنگ سازی تشویقی تنبیهی در کنار بهره گیری از اختیارات حقوقی قضایی، در نهادینه شدن ساعت رسمی در جامعه ایران معاصر موفق گردید.
از قاچاق به کولبری؛ قاچاق و ظهور پدیده کولبری در کرمانشاه (1304 تا 1320)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کسب درآمد به مثابه یکی از مولفه های تعیین شیوه زندگی و میزان رفاه اجتماعی افراد با سیاست های اقتصادی دولت ها ارتباطی دوسویه دارد. از این رو تدوین سیاست های جدید، با ظهور پدیده های نوینی نیز در سطح جامعه همراه است. قاچاق یکی از پدیده هایی است که اثرات و مشکلات آن از تأسیس وزارت گمرکات تا به امروز دامنگیر جوامع مرزی ایران بوده و تبعات آن همچنان ادامه دارد. با برآمدن حکومت پهلوی و اصلاح و تدوین قوانین، شکل و شمایل زندگی ایرانیان نیز به تبع قوانین جدید دستخوش تغییراتی شد. این تغییرات علاوه بر ظاهر مردم، معیشت آنها را نیز تغییر داد. پیش از وضع و اجرای قوانین انحصاری، قاچاق کالا از جانب مردم نواحی سرحدی در حد مصارف شخصی بود. اما با اجرای این قوانین و به ویژه قانون انحصار تجارت خارجی در سال 1309 این پدیده دچار تحولی جدی شد. بررسی اسناد نشان می دهد از این دوره به بعد انحصاری شدن واردات و قیمت گذاری برخی از محصولات توسط دولت باعث اختلاف قیمت محسوس کالاها در دو سوی مرز شد. بنابراین تجار و بازرگانان اقدام به وارد کردن این اقلام در مقیاسی بزرگ کردند. به دلیل کنترل دولت، حمل این کالاها از گذرگاه های غیر رسمی صورت می گرفت. بنابراین بازرگانان و تجار برای واردات و صادرات از گذرگاه های غیر رسمی به استفاده از نیروی کار بومی روی آوردند. در نتیجه، این مقطع را می توان به عنوان ظهور پدیده کولبری قلمداد کرد.
زندگی روزمره دوره پهلوی اول با میانجی متونِ نمایشی آن دوره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
7 - 18
حوزههای تخصصی:
زندگی روزمره یکی از مفاهیم آشنا و درعین حال پیچیده است. بسیاری از اندیشمندان در حوزه های جامعه شناسی خرد و کلان به اهمیت جایگاه زندگی روزمره پی برده و در مطالعات اجتماعی خود به آن توجه کرده اند. هانری لفور متفکر مکتب انتقادی معتقد است که با بررسی زندگی روزمره یک جامعه می توان مناسبات قدرت را در آن جامعه شناسایی کرد. او با نگاهی انتقادی، هر دو جنبه جامعه شناسی کلان و خرد را در زندگی روزمره مورد توجه قرار می دهد. این نوشتار در صدد است تا با مطالعه زندگی روزمره بازنمایی شده در متون نمایشی پهلوی اول؛ مهم ترین مضمون های موجود در آثار نمایشی دوره پهلوی اول را شناسایی و ارتباط آنها با سیاست های دولت را آشکار کند. به همین منظور چهار اثر، جعفرخان از فرنگ آمده، حق با کیست، گلنار و نوروز و عروسی آحسین آقا برای تحلیل انتخاب شده است. این پژوهش از نوع انتقادی و تفسیری بوده و با روش مطالعه کتابخانه ای انجام شده است. این تحقیق نشان می دهد که با برآمدن دولت رضاشاه، ساختار جامعه به دولت ملت تغییر کرد و مدرنیزاسیون تحت عنوان اصلاحات در دستور کار دولت قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از این است که تولید محصولات سرگرمی از سوی دولت در نهاد هنر و تئاتر بروز یافت. همچنین تئاتر در دوره پهلوی کارکردی ایدئولوژیک در خدمت اهداف دولت پیدا کرد و خالی از مضامین انتقادی شد. همچنین تقابل سنت و مدرنیته در زندگی روزمره بیشتر در گزاره های مربوط به زنان همچون طلاق و ازدواج نمود یافته است.
تحلیل گفتمان انتقادی ملی گرایی دوره پهلوی اول و بازتاب آن در نمایشنامه های ذبیح بهروز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
69 - 82
حوزههای تخصصی:
پژوهش در باب ملی گرایی در ادبیات نمایشی ایران دوره پهلوی اول، همواره مورد توجه پژوهشگران معاصر بوده است. در این دوره، رضاشاه تمام تلاش خود را مصروف به گسترش ملی گرایی و احیای فرهنگ باستانی می کند؛ بنابراین گفتمان غالب، ملی گرایی است. ذبیح بهروز نیز، که در همین دوران نمایشنامه می نویسد، در آثاری چون جیجک علیشاه، شاه ایران و بانوی ارمن و شب فردوسی متمرکز به نوعی ملی گرایی مبتنی بر بازگشت به شکوه گذشته است. در این پژوهش با بهره گیری از نظریه تحلیل گفتمان انتقادی «فرکلاف»، به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش مطالعات کتابخانه ای، به مطالعه تطبیقی گفتمان غالب ملی گرایی پهلوی اول و مؤلفه های ملی گرایانه مورد نظر بهروز پرداخته شده است. لذا این مقاله در پی پاسخ به این پرسش ها است که اولاً، بازتاب گفتمان غالب ملی گرایی پهلوی اول در نمایشنامه های ذبیح بهروز چگونه بوده است و ثانیاً، وجوه اشتراک و افتراق گفتمان غالب ملی گرایی و نمایشنامه های بهروز چیست. بنابراین، ابتدا به معرفی مفاهیم طرح شده در پژوهش پرداخته خواهد شد، سپس به تحلیل گفتمان غالب ملی گرایی پهلوی اول و چگونگی بازتاب آن در نمایشنامه های بهروز پرداخته می شود و درنهایت، وجوه اشتراک و افتراق موجود در این آثار، شناسایی می شود. از نتایج این پژوهش می توان به بازتاب مستقیم ملی گرایی پهلوی اول با اندکی تفاوت در آثار نمایشی ذبیح بهروز اشاره کرد
روند شکل گیری ساعت رسمی در ایران دوره پهلوی اول (از ۱۳۰۷ تا 1314 ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
119 - 150
حوزههای تخصصی:
از محورهای سیاست دولت-ملت سازی مدرن در ایران دوره پهلوی، نوسازی هویت اجتماعی براساس ایده یکسان سازی بود. یکی از زمینه های مدّ نظر دولت ایران، تعریف ساعت رسمی براساس زمان بندی مدرن بوده است که از اواخر دوره قاجار در جامعه ایران تبدیل به روندی کاربردی شده بود. بر همین اساس، سیاست گذاری هایی از سوی دولت برای تعریف و برقراری نظم زمانی هماهنگ و یکسان در نهادهای دولتی و حوزه عمومی جامعه آغاز شد تا بدین وسیله بر ضرباهنگ فعالیت دولت و جامعه نظارت داشته باشد. پرسش مقاله این است که مبانی و روند سیاست ها و برنامه های دولت برای تعریف و تثبیت ساعت رسمی مدرن در ایران دوره پهلوی چگونه بود؟ به همین خاطر کارکردهای سیاست های رسمی سازی زمان در ادارات دولتی و حوزه های اجتماعی نیز در برنامه های تجددآمرانه دوره پهلوی به روش تاریخی واکاوی شده است.
بررسی اسناد و واکاوی رخدادها نشان می دهد که اقدامات اولیه در این فرایند، از سال 1307ش. با همسان سازی زمان مناطق کشور با افق تهران آغاز و با تصویب نامه ساعت رسمی کشور در 1314ش. به سرانجام رسید. مبنای برنامه تعیین ساعت رسمی به افق تهران توسط دولت در دوره پهلوی، هماهنگی ساعت سراسر مناطق جغرافیایی ایران با روندهای زمانی رایج در سطح بین الملل بود. نظم زمانی جدید در سراسر ایران، با استفاده از کارکردهای هماهنگ کننده نهادهای دولتی تلگرافخانه، بلدیه و ارتش و نیز اقدامات اداری-حقوقی، در نهادهای دولتی، اجتماعی و اقتصادی کشور حاکم شد و نوعی هویت زمانی سراسری، هماهنگ و یکسان برای جامعه شکل گرفت تا زمان تجدد ایرانی به افق مدرنیته جهانی تنظیم شود.
تحلیل آماری نقش مجلس شورای ملی در سیاست گذاری صنعتی (1320- 1304)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۷)
269 - 294
حوزههای تخصصی:
آغاز سیاست گذاری صنعتی توسط مجلس شورای ملی به دوره دوم باز می گردد. در ادامه تا پایان دوره چهارم، قوانینی در حوزه صنعت به تصویب رسید، اما این مصوبات به علل ساختاری به مرحله عمل درنیامد. در دوره پنچم، همزمان با ورود ایران به مرحله توسعه صنعتی، روند اقدامات مجلس در زمینه سیاست گذاری صنعتی نیز وارد مرحله نوینی شد. مجلس پنجم با در نظر گرفتن نظام برنامه ریزی و تصمیم گیری به صورت رسمی به سیاست گذاری در زمینه صنعت پرداخت و این روند تا پایان دوره دوازدهم ادامه یافت. مجلس در طی 8 دوره با توجه به بسیاری از نیازهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی حکومت پهلوی، سیاست های توسعه صنعتی را در قالب قوانین تصویب نمود. مسئله اصلی تحقیق حاضر تبیین نقش مجلس شورای ملی در سیاست گذاری توسعه صنعتی ایران در دوره پهلوی اول است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که اگرچه قوانین مصوب مجلس موجب تسریع تحولات اجتماعی گردید، ویژگی های حاکم بر فضای گفتمانی و دخالت دولت در تمامی امور و دستگاه ها سبب شد تصمیم گیری های نهاد قانونی مجلس صرفاً در جهت تحکیم قدرت مطلقه حکومت باشد و لذا نیازهای واقعی یک برنامه توسعه صنعتی منسجم و عوامل توسعه از نظر کمی و کیفی در نظر گرفته نشود. این مقاله با روش کیفی به تحلیل آماری قوانین یادشده پرداخته و سعی نموده است به تحلیل نقش و جایگاه مجلس در روند سیاست گذاری صنعتی در دوره پهلوی اول بپردازد.
تحلیل واکنش تجار در مواجهه با واگذاری امتیاز دخانیات به شرکت های آمریکایی در سال 1312ش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره رضاشاه دولت برای کسب درآمد بیشتر تعدادی از محصولات زراعی همچون دخانیات را در انحصار خود درآورد و زان پس، بدون در نظرگرفتن منافع مردم به بهانه تأمین مخارجِ طرح های اقتصادی اقدام به اعطای آن به دولت های بیگانه نمود تا بدین طریق، به سودهای کلانی دست یابد. بنابراین هدف از انجام این تحقیق پاسخ گویی به این سؤال است که واکنش بازرگانان و مردم نسبت به اعطای امتیاز دخانیات به شرکت های آمریکایی چه بود؟ فرضیه ی حاصله چنین است که، با اعطای امتیاز دخانیات به شرکت ها و سرمایه داران آمریکایی درآمد تاجران ایران که این کالای مهم را دادوستد می کردند به شدت کاهش یافت و نیز آزادی تجارت آنان محدود شد و بدین ترتیب، اکثریت آنان در جهت احقاق حق خود نسبت به عملکرد دولت اعتراض و خواهان لغو چنین امتیازی شدند. این پژوهش با تکیه بر اسناد و منابع معتبر تاریخی ابعاد مختلف موضوع را بررسی می نماید. یافته ها نشان می دهد دولت پهلوی با وجود آگاهی از اوضاع معیشتی نامناسب و نیز اعتراض های گسترده مردم، وعده های کذب به آن ها می داد و معتقد بود که اعطای این امتیاز به آمریکایی ها مشکلی برای اقتصاد کشور در پی نخواهد داشت اما با توجه به محتوای اسناد می توان به درستی فهمید که تنها منفعت دولت را مد نظر قرار داده بودند.
بررسی تطبیقی سیر تحول فرهنگ تملق و چاپلوسی در ایران؛ مطالعه موردی: دوره صفویه تا پهلوی اول، از منظر سفرنامه نویسان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با بررسی منابع سفرنامه ای از دوره صفویه تا پهلوی حوزه های موضوعی و معرفتی بسیاری در بستر تاریخ فرهنگی امکان بررسی دارد. یکی از مهم ترین موضوعات و مقوله های تاریخی ایران که در این منابع از بسامد بالایی برخوردار است تملق و چاپلوسی است؛ بنابراین سؤال پژوهش حاضر این چنین صورت بندی شده است: فرهنگ تملق و چاپلوسی در دوره صفویه تا پهلوی اول باوجود انقلاب مشروطه چه سیر تحولی را پشت سر گذاشته است؟ روش پژوهش تاریخی و جمع آوری داده ها بر اساس منابع کتابخانه ای خواهد بود. یافته های پژوهش نشان می دهد در دوره صفویه سه وجه از عنصر تملق و چاپلوسی در جامعه ایران و به ویژه گفتمان قدرت شکل گرفته است؛ تملق مقدس ماهانه، مرعوبانه و ذلیلانه که منطبق با فضای سیاسی بوده است؛ اما در دوره قاجار تنها وجه تملق ذلیلانه نمود دارد. با بررسی دوره پهلوی اول می توان گفت به دلیل اقتدار دولت شاهد تملق مرعوبانه هستیم و نهضت مشروطه نیز تأثیر شگرفی بر فضای ساختاری گفتمان سیاسی تملق ندارد.