مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۰۱.
۳۰۲.
۳۰۳.
۳۰۴.
۳۰۵.
۳۰۶.
۳۰۷.
۳۰۸.
۳۰۹.
۳۱۰.
۳۱۱.
۳۱۲.
۳۱۳.
۳۱۴.
۳۱۵.
۳۱۶.
۳۱۷.
۳۱۸.
۳۱۹.
۳۲۰.
بهزیستی روان شناختی
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۸
128 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف: توجه به سطح سلامت و بهزیستی روان شناختی دانشجویان به عنوان مهمترین آینده سازان کشور، از اهمیت بسزایی برخوردار است. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی و ارایه یک مدل پیش بینی از بهزیستی روان شناختی آنها براساس ذهن آگاهی با میانجی گری سبک های مقابله ای بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود که با روش مدل معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری تحقیق دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی بودند که از بین آنها 365 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ذهن آگاهی، سبک های مقابله ای و بهزیستی روان شناختی استفاده گردید. پایایی و روایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که ذهن آگاهی بر سبک مقابله ای مسأله مدار (917/8 t=) و بهزیستی روان شناختی (269/9 t=) اثر مثبت و معنادار ی دارد اما بر سبک هیجان مدار (497/7-t=) و سبک اجتنابی (232/6-t=) اثر منفی و معناداری دارد. همچنین سبک مقابله ای مسأله مدار بر بهزیستی روان شناختی (288/3t=)، اثر مثبت و معناداری دارد اما اثر سبک هیجان مدار و سبک اجتنابی بر بهزیستی روان شناختی به لحاظ آماری معنادار نیست. همچنین نقش میانجی سبک مقابله ای مسأله مدار در رابطه ذهن آگاهی و بهزیستی روان شناختی (098/3t=) معنی دار است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدل پیش بین ارائه شده از برازش مناسبی برخوردار است و متغیرهای ذهن آگاهی و سبک مقابله ای مسأله مدار در بهزیستی روان شناختی اثرگذار هستند.
رابطه ذهن آگاهی با بهزیستی روان شناختی، تنظیم شناختی هیجان و انعطاف پذیری شناختی در بیماران با تشخیص اختلال افسردگی مزمن
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ذهن آگاهی با بهزیستی روان شناختی، تنظیم شناختی هیجان و انعطاف پذیری شناختی در بیماران با تشخیص اختلال افسردگی مزمن صورت پذیرفت. این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی بیماران با تشخیص افسردگی مزمن بستری در مراکز نگهداری بیماران روانی مزمن شهرستان ملارد شهر تهران در سال 99-1398 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی از بین بیماران 120 نفر انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه پنج عاملی ذهن آگاهی بائر و همکاران (2006)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001)و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گام توسط نرم افزارSPSS-21 استفاده گردید. یافته ها نشان داد بین مجموع 5 عامل ذهن آگاهی و نمره کل این مؤلفه باهمه متغیرهای پیش بین (انعطاف پذیری شناختی، تنظیم شناختی هیجان و بهزیستی روانشناختی) در سطح (001/0) رابطه معناداری وجود دارد. بالاترین سطح همبستگی در مؤلفه انعطاف پذیری شناختی با خرده مقیاس غیر قضاوتی بودن (351/0) و ذهن آگاهی کلی (367/0) بود. در مؤلفه تنظیم شناختی هیجان با خرده مقیاس توصیف (431/0) وذهن آگاهی کلی (513/0). بالاترین سطح همبستگی را نشان داد. در بهزیستی روان شناختی با خرده مقیاس غیر قضاوتی بودن (365/0) و ذهن آگاهی کلی (544/0). بالاترین سطح همبستگی را نشان داد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که سه مؤلفه انعطاف پذیری شناختی، تنظیم شناختی هیجان و بهزیستی روان شناختی قادرند 54 درصد (541/0=R2 ) از ذهن آگاهی را در بیماران با تشخیص افسردگی مزمن را تبیین کنند. سهم تفکیکی هر یک نیز به ترتیب برابر با 198/0، 187/0، و 156/0 بود. نتیجه کلی نشان داد که انعطاف پذیری شناختی، تنظیم شناختی هیجان و بهزیستی روان شناختی تبیین معناداری از ذهن آگاهی ارائه می دهند. درواقع این سه مؤلفه قادر اند ذهن آگاهی را در بیماران با تشخیص افسردگی مزمن به گونه معنادار تبیین و پیش بینی کنند.
اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر بهزیستی روان شناختی و خود شفقت ورزی افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: اختلال سوءمصرف مواد می تواند بسیاری از بیماران وابسته به مواد را به اختلالات روان شناختی ازجمله اضطراب و افسردگی مبتلا گرداند و باعث کاهش بهزیستی روان شناختی گردد. پژوهش حاضر باهدف اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر بهزیستی روان شناختی و خود شفقت ورزی افراد وابسته به مواد تحت درمان نگهدارنده صورت پذیرفت. مواد و روش کار: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مراجعه کنندگان به مراکز درمان اعتیاد شهر تبریز در سال 1402 بود. از میان جامعه آماری تعداد 30 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند با در نظر داشتند ملاک های ورود و خروج انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 12 جلسه 90 دقیقه معنویت درمانی گروهی به قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بود از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989) و شفقت خود ریس و همکاران (2011). داده ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که معنویت درمانی گروهی بر بهزیستی روان شناختی و خود شفقت ورزی افراد وابسته به مواد تحت درمان نگه دارنده اثربخش است (50/0>p). بحث و نتیجه گیری: بنابراین در حیطه سلامت مربوط به افراد وابسته به مواد می توان مداخلات مبتنی بر معنویت را به منظور ارتقای سلامت روان این افراد مورداستفاده قرارداد، چراکه معنویت درمانی در این افراد می تواند برافزایش بهزیستی روان شناختی و خود شفقت ورزی مؤثر باشد.
ارزیابی مدل بهزیستی روانشناختی بر اساس خود تنظیمی هیجانی، ذهن آگاهی و خودانسجامی با نقش میانجیگری سرمایه های روان شناختی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی مدل بهزیستی روانشناختی بر اساس خود تنظیمی هیجانی، ذهن آگاهی و خودانسجامی با نقش میانجیگری سرمایه های روان شناختی طراحی و اجرا گردید. پژوهش حاضر یک تحقیق توصیفی زمینه یابی (پیمایشی) به صورت مقطعی می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و نحوه ی گردآوری اطلاعات مورد نیاز برای بررسی فرضیه ها از طریق پرسشنامه و به شکل میدانی جمع آوری می شود. به دلیل بررسی رابطه بین متغیرها این نوع تحقیق از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان سرپرست شهر شیراز است که، با توجه به حجم نمونه کوکران در شرایط نامشخص تعداد 384 نفر در نظر گرفته شدکه، به روش تصادفی ساده بین نمونه آماری پخش گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده های تحقیق حاضر از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهایی SPSS و AMOS انجام شد. نتایج نشان داد که سرمایه های روان شناختی قادر به ایفای نقش واسطه ای در رابطه بین خود انسجامی و خودتنظیمی هیجانی و ذهن آگاهی با بهزیستی روان شناختی است. سطح معناداری متغیرهای خود انسجامی، خود تنظیمی هیجانی و ذهن آگاهی بسیار نزدیک به صفر و کمتر از مقدار سطح معناداری 05/0=α است (p<0.05). در نتیجه از نظر آماری بین این متغیرها و بهزیستی روان شناختی زنان سرپرست خانوار رابطه معناداری وجود دارد. به لحاظ اثبات رابطه مثبت بین آن ها می توان گفت با افزایش یک واحد میزان خود انسجامی، خود تنظیمی هیجانی و ذهن آگاهی، میزان بهزیستی روان شناختی به صورت مستقیم به ترتیب به اندازه 5/12 درصد، 9/21 درصد و 5/32 درصد افزایش خواهند یافت. همچنین با افزایش یک واحد میزان خود انسجامی، خود تنظیمی هیجانی و ذهن آگاهی، با توجه به نقش واسطه ای سرمایه های روان شناختی به صورت غیر مستقیم میزان بهزیستی روان شناختی به صورت غیرمستقیم به ترتیب به اندازه 3/4 درصد، 8/4 درصد و 7/7 درصد افزایش خواهند یافت.
رابطه توکل و دلبستگی به خدا با بهزیستی روان شناختی و عملکردهای تحصیلی در بین دانشجویان
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰)
127 - 144
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مطالعه رابطه توکل و دلبستگی به خدا با بهزیستی روان شناختی و عملکردهای تحصیلی در بین دانشجویان انجام شد. طرح پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ بودند که تعداد ۲۰۰ نفر از آنان به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. از مقیاس های توکل بر خدای زارعی متین، دلبستگی به خدای غباری بناب و حدادی، بهزیستی روان شناختی ریف و همکاران و عملکردهای تحصیلی درتاج و همکاران برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تحلیل رگرسیون هم زمان نشان داد که هم دلبستگی و هم توکل به خدا پیش بینی کننده های معنی دار مثبتی بر بهزیستی روان شناختی دانشجویان دارند. اما در زمینه عملکردهای تحصیلی فقط توکل به خدا تنها متغیر پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی دانشجویان بود، و دلبستگی به خدا پیش بینی کننده نبود. به نظر می رسد متغیرهای دلبستگی و توکل بر خدا در حوزه سلامت و بهزیستی روان شناختی نقش مهمی را ایفا می کند، اما در ارتباط با عملکردهای تحصیلی با وجود نقش توکل بر خدا بر عملکرد تحصیلی، متغیر دلبستگی به خدا نقشی بر آن ندارد. در نتیجه سایر عوامل تأثیرگذار مثل سطوح انگیزشی، صفات شخصیتی و عوامل زمینه ای مورد بررسی قرار گیرند.
بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس کوتاه افسردگی- شادکامی در بین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
185 - 202
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس کوتاه افسردگی- شادکامی در بین دانشجویان بود. این مقیاس دارای شش گویه است که در طیف لیکرت چهار درجه ای از صفر(هرگز) تا 3 (اغلب) نمره گذاری می شود. نمرات کل نیز به صورت پیوستار از صفر تا 18 می باشد که نمرات پایین تر، نشان از افسردگی و بالاتر، نشان از شادکامی دارد. روش: روش این پژوهش، توصیفی از نوع تحلیل عاملی و همبستگی بود. جامعه آماری، تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اهواز بودند که از این جامعه و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 400 شرکت کننده انتخاب شدند. ابزارهای اجرا شده در پژوهش نیز شامل مقیاس کوتاه افسردگی- شادکامی، مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف و فهرست علائم بود. یافته ها: نتایج نشان از تأیید شش گویه ای و تک عاملی بودن مقیاس دارد. همچنین روایی محتوا و ملاک، مطلوب گزارش شد. پایایی با آزمون آلفای کرونباخ و بازآزمایی نیز به ترتیب 79/0 و 80/0 گزارش شد که مطلوب است. نتیجه گیری: مقیاس کوتاه افسردگی- شادکامی می تواند در مطالعات داخلی استفاده شود؛ به ویژه در مطالعات فوری یا زمینه یابی که نیاز به جمع آوری سریع یا کلان داده ها دارد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی و بهزیستی روان شناختی دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: افسردگی چهارمین بیماری شایع در جهان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی و بهزیستی روان شناختی دانشجویان دختر انجام شد. روش: مطالعه حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد گنبد کاووس بود. 30 نفر از دانشجویانی که بالاترین میزان افسردگی را داشتند به صورت در دسترس انتخاب و به دو گروه 15 نفره تقسیم شدند. سپس با پرسشنامه افسردگی و بهزیستی روان شناختی در دو مرحله(پیش آزمون- پس آزمون) بررسی شدند. گروه آزمایش در هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله درمانی دریافت نکرد. داده ها با روش تحلیل واریانس در نرم افزار اس.پی.اس.اس نسخه 22 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نمرات اختلافی نشان داد که اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر کاهش افسردگی(000/0>P. 1/33F=) و بهزیستی روان شناختی(000/0>P. 2/29F=) می باشد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش، اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را در کاهش افسردگی و افزایش بهزیستی روان شناختی دانشجویان دختر تأیید می کند.
تأثیر آموزش ارتباط بدون خشونت بر خودکارآمدی والدگری و بهزیستی روان شناختی مادران کودکان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
107 - 123
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه ارتباط بدون خشونت بر خودکارآمدی والدگری و بهزیستی روان شناختی مادران کودکان با آسیب شنوایی انجام شد. این مطالعه، یک پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. تعداد کل جامعه آماری 49 نفر بود که 30 نفر از مادران کودکان با آسیب شنوایی از مدارس تلفیقی شهر اصفهان با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل 15 نفری جایگزین شدند. همه شرکت کنندگان با استفاده از مقیاس خودکارآمدی والدگری دومکا و همکاران و بهزیستی روان شناختی ریف ارزیابی شدند. گروه آزمایش در برنامه ارتباط بدون خشونت در 8 جلسه 45 دقیقه ای و هفته ای یک جلسه شرکت کردند. سپس هر دو گروه با همان مقیاس ها ارزیابی شدند. داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس تک متغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که برنامه ارتباط بدون خشونت تأثیر مثبت و معناداری بر خودکارآمدی والدگری و بهزیستی روان شناختی در گروه آزمایش داشت. با توجه به اینکه مداخله سبب بهبود خودکارآمدی والدگری و بهزیستی روان شناختی مادران کودکان با آسیب شنوایی شد؛ بنابراین برنامه ریزی برای این مداخله نقش مهمی در بهبود خودکارآمدی والدگری و بهزیستی روان شناختی مادران دارد.
تأثیر رویکرد پذیرش و تعهد مبتنی بر شفقت به خود بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
125 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی رویکرد پذیرش و تعهد مبتنی بر شفقت به خود بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی نوجوانان بود. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل 150 دختر و پسر 13 تا 18 ساله از شهرهای تنکابن، تهران و قزوین بودند که به صورت فراخوان آنلاین وارد پژوهش شدند. تعداد 30 نفر از آنها به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه های بهزیستی ریف و پذیرش و عمل II، بوند و همکاران برای سنجش انعطاف پذیری روان شناختی بود که قبل از اجرای برنامه مداخله توسط هر دو گروه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل شد. گروه آزمایش در جلسات مداخله پذیرش و تعهد مبتنی بر شفقت به خود به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی آنلاین شرکت کردند و گروه کنترل در فهرست انتظار قرار گرفتند. تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد، مداخله به طور معناداری باعث افزایش بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی نوجوانان شده است. بنابراین؛ رویکرد حاضر روشی مناسب برای بهبود بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی موقعیت های زندگی نوجوانان است.
تدوین مدل علی بهزیستی روانشناختی مبتنی بر تاب آوری با میانجی گری مهارت های ارتباطی بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
250 - 263
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین برازش مدل علی بهزیستی روانشناختی مبتنی بر تاب آوری و ابراز وجود با میانجی گری مهارت های بین فردی و ذهن آگاهی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان مقاطع مختلف رشته روانشناسی واحدهای تهران شمال و تهران شرق دانشگاه آزاد شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1402 بودند که به روش نمونه گیری تصادفی نمونه ای به تعداد 495 نفر از دانشجویان انتخاب شدند. از پرسشنامه های 18 سوالی استاندارد بهزیستی روانشناختی ریف (1989)، 25 سوالی تاب آوری کونور و دیویدسون (2005)(CD-RIS) و 15 سوالی مهارت های ارتباطی بین فردی ماتسون(1983) استفاده شد. فرضیه های پژوهش با روش معادلات ساختاری و تحلیل مسیر با نرم افزارPLS تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد تاب آوری با ضریب تاثیر (497/0) بر بهزیستی روان شناختی تاثیر معنادار و مستقیم دارد. همچنین، تاب آوری با میانجی گری مهارت های بین فردی بر بهزیستی روان شناختی تاثیر غیرمستقیم دارد(P</05). می توان نتیجه گرفت افزایش مهارت های فردی و تاب آوری به ارتقای بهزیستی روانشناختی دانشجویان منجر می شود، لذا دانشگاه ها باید بر روی توسعه تاب آوری و مهارت های بین فردی بیشتر فعالیت کنند.
نقش میانجی شفقت در رابطه هوش هیجانی و بهزیستی روان شناختی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی شفقت در رابطه هوش هیجانی و بهزیستی روان شناختی دختران نوجوان بود. روش پژوهش توصیفی -همبستگی با استفاده از مدل یابی ساختاری بود. جامعه آماری شامل دختران نوجوان پایه اول تا سوم (متوسطه دوم) دبیرستان های شهرستان ملایر در سال تحصیلی 1401-1402 بود که به روش نمونه گیری در دسترس 452 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (RSPWB) ریف (1989)، پرسشنامه هوش هیجانی (SEIS) شات و همکاران (1998) و پرسشنامه شفقت (CS) ناس و ساک (2020) بود. از تحلیل معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد که که تنظیم هیجان (002/0=P) و بهره برداری هیجان (005/0=P) به عنوان دو مولفه هوش هیجانی و همچنین شفقت (05/0=P) اثر مستقیم معناداری بر بهزیستی روان شناختی داشت، ولی ابراز هیجان اثر مستقیم معناداری بر روی بهزیستی روان شناختی نشان نداد (05/0<P). همچنین نتایج نشان داد که تنظیم هیجان (04/0=P) اثر غیر مستقیم معناداری بر بهزیستی روان شناختی داشت، اما بهره برداری هیجان و ابراز هیجان اثر غیرمستقیم معناداری نشان ندادند (05/0<P). این نتایج نشان می دهد که شفقت با توجه به نقش تنظیم هیجان به عنوان مولفه هوش هیجانی می تواند تبیین کننده بهزیستی روان شناختی دختران نوجوان باشد.
مقایسه ی اثربخشی آموزش سرسختی روان شناختی و مثبت اندیشی بر بهزیستی روان شناختی و سازگاری روان شناختی دانشجویان (مطالعه موردی یک دانشگاه نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۵
80 - 117
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی اثربخشی آموزش سرسختی روان شناختی و مثبت اندیشی بر بهزیستی روان شناختی و سازگاری دانشجویان انجام شد. این پژوهش آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانشجویان سال اول دانشگاه بوند. نمونه آماری شامل 21 نفر برای هر یک از گروه های آزمایشی و 21 نفر برای گروه کنترل بود که به روش تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. آموزش های سرسختی روان شناختی و مثبت اندیشی به گروه های آزمایشی داده شد ولی به گروه کنترل هیچ گونه آموزشی داده نشد. ابزار گرداوری داده ها شامل پرسشنامه ی 84 سؤالی بهزیستی روان شناختی ریف و پرسشنامه 160 سؤالی سازگاری بل بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه وتحلیل شد. نتایج حاکی از آن بود که هم آموزش مهارت سرسختی روان شناختی و هم آموزش مثبت اندیشی باعث ارتقاء بهزیستی روان شناختی و بهبود سازگاری روان شناختی در دانشجویان شده و در مقایسه بین دو نوع مداخله نیز در بیشتر مؤلفه ها آموزش سرسختی روان شناختی مؤثرتر بود. در پیگیری سه ماهه نیز نتایج تکرار شد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که می توان از این مداخله ها در بهبود و ارتقاء بهزیستی روان شناختی و سازگاری بهره جست.
تأثیر محرک ها بر اعتیاد به اینستاگرام در بین ورزشکاران با نقش تعدیل گر بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 32
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی مانند اینستاگرام ممکن است منجر به رفتارهای انحرافی و مضر برای کاربرانی شود که به طور افراطی از این فضا استفاده می کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر محرک ها بر اعتیاد به اینستاگرام در بین ورزشکاران با نقش تعدیل گر بهزیستی روان شناختی بود.روش : پژوهش حاضر کاربردی و از نظر روش توصیفی و از نوع همبستگی است. داده های تحقیق از 246 ورزشکار در شهرستان شاهرود جمع آوری شد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق شامل سه پرسشنامه محرک ها و بهزیستی روان شناختی پونوسامی و همکاران و اعتیاد به اینستاگرام شوله و رسدی بود. همچنین داده ها به کمک روش حداقل مربعات جزئی و با استفاده از نرم افزار پی ال اس تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد نیازهای به رسمیت شناختن، اطلاعاتی و اجتماعی و همچنین بهزیستی روان شناختی بر اعتیاد به اینستاگرام ورزشکاران تأثیر مثبت و معناداری دارد، اما نیازهای سرگرمی بر اعتیاد به اینستاگرام تأثیر مثبت و معناداری نداشت. بهزیستی روان شناختی نقش تعدیل گر در رابطه بین محرک ها و اعتیاد به اینستاگرام ندارد.نتیجه گیری: نتایج نشان داد با وجود اینکه این برنامه کاربردی مزایای بسیاری برای ورزشکاران دارد، اگر استفاده از این بن سازه به درستی مدیریت نشود، می تواند آثار مخربی را برای ورزشکاران به دنبال داشته باشد. بنابراین، پیشنهاد می شود مدیران و مسئولان به نیازهای شناختی، اطلاعاتی و اجتماعی ورزشکاران توجه بیشتری داشته باشند تا از این طریق اعتیاد به اینستاگرام را در ورزشکاران کاهش یابد.
تدوین مدل ساختاری بهزیستی روان شناختی مادران دارای کودک با کم توانی هوشی بر اساس هسته ارزشیابی خود با میانجی گری دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۴)
۱۶۵-۱۵۳
حوزههای تخصصی:
هدف: تولد یک کودک با کم توانی هوشی می تواند شرایط دشواری برای والدین و خانواده ایجاد کند، زیرا والدین به طور غیرمنتظره ای با یک معضل عاطفی مواجه می شوند که موجب افزایش ناراحتی و نگرانی آن ها می شود. این پژوهش با هدف تدوین مدل ساختاری بهزیستی روان شناختی مادران دارای کودک با کم توانی هوشی بر اساس هسته ارزشیابی خود با میانجی گری دلزدگی زناشویی انجام شد. روش: روش مطالعه حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی به روش مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه والدین دارای کودک با کم توانی هوشی هستند که از سازمان بهزیستی خدمات دریافت می کنند. حجم نمونه در پژوهش حاضر نیز با در نظر گرفتن احتمال اُفت نمونه ها 300 نفر در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری مورد استفاده نیز به صورت در دسترس بود. ابزارهای اندازه گیری داده ها شامل پرسشنامه بهزیستی روان شناختی، مقیاس هسته ارزشیابی خود، پرسشنامه دلزدگی زناشویی بود. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بهزیستی روان شناختی مادران دارای کودک با کم توانی هوشی بر اساس هسته ارزشیابی خود با میانجی گری دلزدگی زناشویی وجود دارد. نتیجه گیری: این یافته می تواند به عنوان مبنایی برای طراحی و اجرای برنامه های جامع و حمایتی در زمینه روان شناسی عمل کند که با هدف تقویت هسته ارزشیابی خود و کاهش دلزدگی زناشویی، به بهبود کیفیت زندگی و بهزیستی روان شناختی مادران دارای کودک با کم توانی هوشی کمک کند. کلید واژه ها: بهزیستی روان شناختی، کم توانی هوشی، هسته ارزشیابی خود، دلزدگی زناشویی.
اثربخشی آموزش والدگری خردمندانه مادران بر بهزیستی روان شناختی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از موضوعات جدید حوزه تعلیم و تربیت و روان شناسی، خردمندی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی والدگری خردمندانه مادران بر بهزیستی روان شناختی کودکان پیش دبستانی شهر اصفهان انجام شد. روش: این پژوهش تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون، شامل دو گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری شامل مادران کودکان 4 تا 6 ساله پیش دبستانی شهر اصفهان در سال 1402 بودند و انتخاب نمونه (15 نفر برای هر گروه) به صورت تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامه پیشرفت و تاب آوری مثبت در پیش دبستانی (مایر و یولیچ، 2009) بود که توسط والدین کودکان تکمیل شد. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه تنها پس از پایان پژوهش دو جلسه آموزش دریافت کردند. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس چندمتغیره با نرم افراز SPSS نسخه 23 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در گروه آزمایش میانگین نمرات عملکرد اجتماعی (4/17 به 5/25)، خودمهارگری (9/16 به 0/25)، اعتماد به خود (4/7 به 3/11)، تکلیف گرا بودن (6/13 به 2/21) و لذت بردن از کاوش (1/15 به 9/22) از پیش آزمون به پس آزمون نسبت به گروه گواه افزایش یافت (05/0>p). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت تغییر نگرش مادران در والدگری به روی آورد خردمحور و ظهور مؤلفه های خردمندانه درگفتار، رفتار، و کردار آنها به عنوان الگو می تواند عملکرد اجتماعی، خودمهارگری، اعتماد به خود، تکلیف گرا بودن، و لذت بردن از کاوش کودکان پیش دبستانی را افزایش دهد. بنابراین پیشنهاد می شود در زمینه آموزش والدین کودکان پیش دبستانی از والدگری خردمندانه در کنار سایر روش های تربیتی موجود استفاده شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نگرش های ناکارآمد، خودکارآمدی ترک و بهزیستی روان شناختی در افراد وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۳
۲۰۴-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی پذیرش و تعهد بر نگرش های ناکارآمد، خودکارآمدی ترک و بهزیستی روان شناختی افراد وابسته به مواد مخدر بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر خرم آباد در سال 1402 بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) وکنترل (15 نفر) قرارگرفتند. شرکت کنندگان هردو گروه پرسشنامه های نگرش های ناکارآمد، خودکارآمدی ترک و بهزیستی روان شناختی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. درمان مبتنی پذیرش و تعهد در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی دو جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دوگروه تفاوت معنی داری وجود داشت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، باعث کاهش نگرش های ناکارآمد و افزایش خودکارآمدی ترک و بهزیستی روانشناختی در افراد وابسته به مواد مخدر شد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر حاکی از اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود نگرش های ناکارآمد، خودکارآمدی ترک و بهزیستی روان شناختی افراد وابسته به مواد مخدر بود. بنابراین، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند در جهت کاهش وابستگی به مواد مخدر مورد استفاده قرار گیرد.
تدوین مدل ساختاری بهزیستی روان شناختی دانشجویان بر اساس ذهن آگاهی و تحمل ابهام با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجانی در دانشجویان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آینده سازان هر جامعه ای دانشجویان آن جامعه هستند که لازمه این مهم داشتن بهزیستی روان شناختی در بین آنها است. هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری بهزیستی روان شناختی دانشجویان بر اساس ذهن آگاهی و تحمل ابهام با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجانی در دانشجویان بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی به روش معادلات ساختاری بود و جامعه آماری پژوهش حاضر را تمام دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد واحد تهران شمال در سال 1402 تشکیل می دادند که از میان آنها 367 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف- نسخه کوتاه؛ سیاهه ذهن آگاهی بائر، مقیاس تحمل ابهام؛ سیاهه انعطاف پذیری شناختی و پرسشنامه تنظیم هیجان بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده گردید. یافته ها: در پژوهش حاضر شاخص های نکویی برازش از برازش مطلوب الگو با داده های گردآوری شده حمایت کردند (945/1=χ2/df، 903/0=CFI، 931/0=GFI، ۰۵۹/۰=RMSE). نتیجه گیری: نتایج نشان داد بهزیستی روان شناختی دانشجویان بر اساس ذهن آگاهی و تحمل ابهام با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجانی در دانشجویان پیش بینی می شود. لذا، پیشنهاد می شود دوره های آموزش ذهن آگاهی و تنظیم هیجان به صورت کارگاه برای دانشجویان برگزار کنند تا زمینه بهبود تحمل ابهام، انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی روان شناختی فراهم گردد.
تبیین اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان بر مبنای سبک های دلبستگی: تعیین نقش میانجی بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
7 - 19
حوزههای تخصصی:
اهمال کاری تحصیلی یکی از رفتارهای مرتبط با بافت یادگیری است که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را با چالش مواجه می سازد. هدف از این پژوهش، بررسی اثر ساختاری سبک های دلبستگی بر اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان با میانجی گری بهزیستی روان شناختی بود. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی_ همبستگی انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای از بین تمامی دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر شهرکرد در سال تحصیلی 1401-1400، تعداد 329 نفر نمونه (227 دختر و 102 پسر) انتخاب و به پرسشنامه سبک دلبستگی کولینز و رید، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف و پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم، پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS و SPSS-23 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج بیانگر اثر مستقیم سبک های دلبستگی ایمن (05/0>P , 14/0- =β) و اضطرابی (03/0>P , 17/0=β) بر اهمال کاری تحصیلی بود. همچنین بهزیستی روان شناختی اثر سبک های دلبستگی بر اهمال کاری تحصیلی را میانجی گری می کند. دلبستگی ایمن (02/0>P , 13/0- =β) با افزایش بهزیستی به کاهش اهمال کاری تحصیلی می انجامند و در مقابل دلبستگی ناایمن اجتنابی (05/0>P , 11/0 =β) و اضطرابی (03/0>P , 15/0 =β) با کاهش بهزیستی به افزایش اهمال کاری تحصیلی می انجامند. این نتایج بیانگر نقش تعیین کننده روابط عاطفی در سلامت روانی و نظم دهی به رفتارهای دانش آموزان نوجوان است. از این رو به والدین و روان شناسان توصیه می شود که در راستای بهبود مشکلات تحصیلی دانش آموزان، بهبود روابط و پیوندهای عاطفی مهم با آنان را مورد توجه قرار دهند.
مقیاس جامع الکترونیکی سلامت روان شناختی بانوان ایرانی: ساخت یک ابزار بومی دوبعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
119 - 158
حوزههای تخصصی:
به دلیل اهمیت انکارناپذیر سلامت روان شناختی بانوان و مادران در جامعه و همچنین نبود ابزار بومی برای ارزیابی سلامت روان شناختی ایشان، این مطالعه با هدف تهیه نسخه الکترونیکی ابزارای دوبعدی (بهزیستی روان شناختی و مشکلات روان شناختی) صورت گرفت. از جامعه مادران دارای حداقل یک دانش آموز در شهر تهران، نمونه ای متشکل است از 1222 نفر به شیوه دردسترس انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از زبان برنامه نویسی آر نسخه 4.2.3 استفاده شد. به ترتیب تحلیل گمشده، تحلیل گویه، تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تائیدی و محاسبه ضرایب اعتبار انجام شد. نتایج تحلیل گویه ها نشان داد دوازده گویه از بعد یکم (بهزیستی روان شناختی) و یک گویه از بعد دوم (مشکلات روان شناختی) کفایت آماری و مفهومی لازم را نداشته و از تحلیل کنار گذاشته شدند. در ادامه نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که سه ساختار برای بعد بهزیستی روان شناختی و پنج ساختار برای بعد مشکلات روان شناختی، دارای ساختار ساده هستند. ساختارهای اکتشافی هر بعد به همراه ساختار نظری اولیه و ساختار تک عاملی آن، به عنوان ساختارهای رقیب، وارد تحلیل عاملی تائیدی شدند. تحلیل عاملی تائیدی نشان داد برای بعد بهزیستی روان شناختی، ساختاری چهار عاملی و برای بعد مشکلات روان شناختی، ساختاری هشت عاملی دارای بهترین برازش هستند. در ساختار بعد بهزیستی روان شناختی، چهار خرده مقیاس ثبات، شادکامی، خوش بینی و ارتباط و در ساختار بعد مشکلات روان شناختی، هشت خرده مقیاس افسردگی، اضطراب، وسواس، اضطراب اجتماعی، مشکلات خواب، رفتارهای ایذایی، اعتیاد به مواد و اعتیاد به فضای مجازی قرار گرفتند. ضریب آلفا کرونباخ خرده مقیاس ها در حد قابل قبول و بالا برای بعد یکم بین 63/0 تا 87/0 و بعد دوم بین 65/0 تا 87/0 ولی ضرایب امگا مک دونالد این خرده مقیاس ها از خوب تا عالی برای بعد یکم بین 71/0 تا 91/0 و برای بعد دوم 74/0 تا 91/0 به دست آمد. لذا می توان نتیجه گرفت مقیاس الکترونیک سلامت-روان شناختی بانوان ایرانی، دارای ویژگی های روان سنجی لازم به منظور استفاده در فضای مجازی است.
نقش میانجی پذیرش خود و هماهنگی خود با هدف در رابطه نیازهای بنیادین روان شناختی با بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
54 - 80
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر تبیین مدل بهزیستی روان شناختی براساس نیاز های بنیادین روان شناختی با میانجی گری پذیرش خود و هماهنگی خود با هدف در بین دانشجویان دانشگاه های شهر تهران بود.روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی است و نحوه گردآوری داده ها همبستگی از نوع توصیفی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر شهر تهران در سال ۱۴۰۱ بوده است. نمونه پژوهش ۴۳۰ نفر بودند که از طریق نمونه گیری در دسترس و به روش اینترنتی در این پژوهش شرکت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های نیاز های بنیادین روان شناختی گاردیا و همکاران (۲۰۰۰)، پرسشنامه پذیرش خود (چمبرلین و هاگا، ۲۰۰۱)، پرسشنامه هماهنگی خود با هدف الیوت و شلدون (۱۹۹۸) و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (۲۰۰۲) بود. داده های پژوهش با روش معادلات ساختاری و از طریق نرم افزار های SPSS و LISREL تجزیه وتحلیل شدند.یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مدل ارائه شده در پژوهش حاضر از برازش مطلوبی برخوردار است. یافته های این پژوهش نشان داد که نیاز های بنیادین روان شناختی بر بهزیستی روان شناختی اثر مستقیم و معناداری دارد و متغیر میانجی گر پذیرش خود دارای اثر معنادار مستقیم و غیرمستقیمی بر بهزیستی روان شناختی است. همچنین، متغیر هماهنگی خود با هدف به طور مستقیمی بر بهزیستی روان شناختی مؤثر بود.نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر نیاز های بنیادین روان شناختی بر بهزیستی روان شناختی دانشجویان اثرات مستقیم و غیرمستقیم دارد و پیشنهاد می شود در پژوهش های بعدی آثار ارضای نیاز های بنیادین روان شناختی بر دیگر متغیر های سلامت روان در طول مدت زمان بیشتری بررسی شود.