
مجله روانشناسی و روانپزشکی شناخت
مجله روانشناسی و روانپزشکی شناخت سال یازدهم 1403 شماره 6 (پیاپی 57)
مقالات
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم نارسایی در مهارت های ارتباطی کلامی یا غیرکلامی دارند. به نظر می رسد که آموزش کارکردهای اجرایی با استفاده از واقعیت افزوده می تواند مهارت های ارتباطی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم را بهبود بخشد. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی با استفاده از واقعیت افزوده بر مهارت های ارتباطی در کودکان با اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا بود. روش: پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم با عملکرد بالا در شهر تهران در سال 1402- 1403 بود که از میان آن ها 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15نفر) و گواه (15نفر) به شیوه تصادفی قرار گرفتند. شرکت کنندگان جهت پیش آزمون و پس آزمون به مقیاس تشخیصی اتیسم گیلیام - ویرایش دوم (1995) پاسخ دادند. بعد از 21 جلسه 45 دقیقه ای آموزش کارکردهای اجرایی با استفاده از واقعیت افزوده برای کودکان گروه آزمایش، برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس با انداز گیری مکرر و نرم افزارSPSS24 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی با استفاده از واقعیت افزوده در دو مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه گواه تأثیر معناداری داشت (001/0p<). نتیجه گیری: آموزش کارکردهای اجرایی با استفاده از واقعیت افزوده بر مهارت های ارتباطی کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم مؤثر است و این آموزش برای کودکان مبتلا به اختلال طیف اتیسم پیشنهاد می شود
تدوین مدل عملکرد تحصیلی دانشجویان بر اساس ویژگی های شخصیت و درگیری تحصیلی با میانجی گری خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عملکرد تحصیلی دانش آموزان شاخصی است که به وسیله آن میزان یادگیری و پیشرفت آن ها قضاوت می شود و عوامل فردی و محیطی متعددی در عملکرد تحصیلی اثرگذار هستند. هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین مدل عملکرد تحصیلی دانشجویان بر اساس ویژگی های شخصیت و درگیری تحصیلی با میانجی گری خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دانشجویان دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات در سال 1398 و 1399 بودند که از میان آن ها 422 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه پنج عاملی نئو کاستا و مک ری (1989)؛ پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو و همکاران (2013)؛ مقیاس خودکارآمدی شرر و همکاران (1982)؛ مقیاس انگیزش تحصیلی والرند و همکاران (۱۹۹۲) و آزمون کارکرد تحصیلی درتاج و دلاور (1384) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد ضریب مسیر غیرمستقیم بین درگیری تحصیلی و عملکرد تحصیلی از طریق بی انگیزه تحصیلی معنادار است (01/0>p، 056/0=β). ضریب مسیر غیرمستقیم بین روان رنجورخویی و عملکرد تحصیلی از طریق خودکارآمدی معنادار است (01/0>p، 05/0-=β). ضریب مسیر غیرمستقیم بین وظیفه شناسی و عملکرد تحصیلی از طریق انگیزش تحصیلی درونی (01/0>p، 064/0=β) و از طریق بی انگیزگی تحصیلی (01/0>p، 055/0=β) مثبت و معنادار بود. ضریب مسیر غیرمستقیم بین توافق پذیری و عملکرد تحصیلی از طریق انگیزش تحصیلی درونی (01/0>p، 068/0=β) و از طریق بی انگیزگی تحصیلی (05/0>p، 034/0=β) معنادار بود. نتیجه گیری: ویژگی های شخصیت و درگیری تحصیلی با میانجی گری خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی هستند. برگزاری کارگاه هایی با محتوای خودکارآمدی تحصیلی به مسئولین و مدیران و معلمان پیشنهاد می شود
اثربخشی زندگی درمانی بر بهزیستی روان شناختی و امیدواری در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از شایع ترین بیماری های مزمن دستگاه گوارش، نشانگان روده تحریک پذیر است که می تواند فرایندهای شناختی، هیجانی و روان شناختی بیماران را متأثر سازد. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی زندگی درمانی بر بهزیستیروانشناختی و امیدواری بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیربود. روش: روش تحقیق نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود.جامعه آماری شامل کلیه بیماران مراجعه کننده با شکایت علائم نشانگان روده تحریک پذیر به مطب های خصوصی فوق تخصص گوارش شهر ساری در سال 1400 بودند که تعداد 30 نفر با شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15نفر) و کنترل (15نفر) جایدهی شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف و همکاران(1980) و امیدواری (1999) و پروتکل زندگی درمانی حسن زاده (1399) به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چند متغیره و نسخه ۲۲ نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین نمرات گروه کنترل و آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد (001/0=P). به طور کلی زندگی درمانی موجب افزایش نمره کلی بهزیستی روان شناختی و امیدواری در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد زندگی درمانی منجر به افزایش یهزیستی روان شناختی و امیدواری در بیماران مبتلا به نشانگان روده تحریک پذیر شد. لذا می توان از زندگی درمانی در کنار درمان های دارویی به عنوان یک مداخله کمکی، حمایتی و توان بخشی در راستای بهبود توان بخشی و ارتقاء کیفیت زندگی بیماران به کار گرفته شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، بر پریشانی روان شناختی و پشیمانی از انتخاب همسر زنان خیانت دیده
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خیانت یک رویداد آسیب زاست که عواقب روان شناختی زیادی از جمله پریشانی روان شناختی و پشیمانی از انتخاب همسر دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر پریشانی روان شناختی و پشیمانی از انتخاب همسر زنان خیانت دیده بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان خیانت دیده مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال ۱۴۰۲ بودند که از میان آنها 32 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه های پریشانی روان شناختی کسلر و همکاران (2002) و پشیمانی از انتخاب همسر شوارتز و همکاران (2002) را در سه نوبت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر، آزمون تعقیبی بنفرونی و نرم افزار SPSS-27 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که درمان پذیرش و تعهد اثربخشی درون گروهی و بین گروهی نیرومندی بر پریشانی روان شناختی و پشیمانی از انتخاب همسر داشت (P<0.05). اثربخشی این مداخله در مرحله پیگیری نیز ماندگار بود. میزان اندازه اثر برای پریشانی روان شناختی و پشیمانی از انتخاب همسر به ترتیب 44/0 و 24/0 بود (P<0.05). نتیجه گیری: درمان پذیرش و تعهد باعث کاهش پریشانی روان شناختی و پشیمانی از انتخاب همسر در زنان خیانت دیده شد. بنابراین پیشنهاد می شود در طراحی مداخلات مؤثر برای کاهش آسیب های روان شناختی زنان دارای تجربه خیانت از درمان پذیرش و تعهد برای کاهش پریشانی روان شناختی و پشیمانی از انتخاب همسر بهره برد.
تفاوت های جنسیتی در مؤلفه های عزت نفس در دانش آموختگان زبان انگلیسی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عزت نفس نشان دهنده ادراک فرد یا ارزیابی شخصی وی از ارزش خویشتن است و همچنین نشان دهنده این است که فرد تا چه حد نسبت به خودش دیدگاه مثبت یا منفی دارد. همان طورکه مفهوم عزت نفس در رشته های مختلف حائز اهمیت است، در نظام آموزشی نیز بر عزت نفس دانش آموزان تاکید شده است. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تفاوت های جنسیتی در مؤلفه های عزت نفس در دانش آموختگان زبان انگلیسی بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را همه دانش آموزان دوره دوم متوسطه در سال 1400 در شهر تهران تشکیل می دادند که از میان آنها به روش نمونه گیری تصادفی ساده 300 دانش آموز (150 دختر و 150 پسر) انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت (1967) بود. داده های پژوهش با استفاده از آزمون مقایسه میانگین دو گروه مستقل با شاخص t تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین دو گروه دختران و پسران به لحاظ مؤلفه های خویشتن اجتماعی (001/0=P) و خویشتن خانوادگی (031/0=P) تفاوت معنادار وجود داشت. نتیجه گیری: در پژوهش حاضر دختران میانگین بالاتری را نسبت به پسران در مؤلفه های خویشتن اجتماعی و خانوادگی کسب کردند. به خانواده های دارای زبان آموز پسر ارتقای عزت نفس فرزندانشان توصیه می شود.
رابطه بین اختلال وسواسی اجباری واهمال کاری تحصیلی و نقش واسطه ای اجتناب شناختی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شناسایی عوامل مرتبط و تأثیرگذار بر اهمال کاری تحصیلی از ضرورت و اهمیت ویژه ای برخوردار است. به نظر می رسد اختلال وسواسی اجباری و اجتناب شناختی از عوامل موثر بر اهمال کاری تحصیلی هستند. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه اختلال وسواسی اجباری و اهمال کاری تحصیلی با نقش واسطه ای اجتناب شناختی بود. روش: روش اجرای این پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانشجویان دانشگاه ارومیه در نیمسال دوم تحصیلی 1401-1402 بودند که تعداد 251 نفر از آن ها با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس بازنگری شده وسواسی اجباری (فوا و همکاران، 2002)، مقیاس اجتناب شناختی (سکستون و دوگاس، 2008) و مقیاس تعلل ورزی تحصیلی (سولومون و راث بلوم ، 1984) استفاده شد. تحلیل داده های جمع آوری شده در نرم افزارهای اس پی اس اس نسخه 24 و آموس نسخه 24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد اثر مستقیم اختلال وسواسی اجباری بر اهمال کاری تحصیلی معنادار است (01/0p<). همچنین نتایج نشان داد اختلال وسواسی اجباری با واسطه گری اجتناب شناختی رابطه معناداری دارد (05/0p<). در نهایت نتایج نشان داد مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد اجتناب شناختی رابطه بین اختلال وسواسی اجباری و اهمال کاری تحصیلی را واسطه گری می کند. به مشاوران و روان شناسان مرکز مشاوره دانشجویی پیشنهاد می شود جهت کاهش اهمال کاری تحصیلی، بر تظاهرات اختلال وسواسی اجباری و اجتناب شناختی ناشی از آن نیز توجه کنند.
مدل یابی علی علائم اختلال شخصیت مرزی بر اساس ناکامی در ارضای نیازهای روان شناختی: نقش میانجی کنترل بازداری
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ناکامی در ارضای نیازهای روان شناختی یکی از علت های علائم اختلال شخصیت مرزی در نظر گرفته می شود و مکانیسم های این ارتباط چندان واضح نیست. هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی علی علائم اختلال شخصیت مرزی بر اساس ناکامی در ارضای نیازهای روان شناختی با نقش میانجی کنترل بازداری انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضرتوصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بودند که از این جامعه نمونه ای به حجم ۱۵۳ نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس شخصیت مرزی (جکسون و کلاریچ، 1991)، پرسشنامه نیازهای بنیادین روان شناختی (گاردیا و همکاران، 2000) و آزمون برو/ نرو (هافمن، 1984) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSS 28و Smartpls3 انجام شد. یافته ها: نتایج مدلیابی معادلات ساختاری نشان داد ارضای نیازهای روان شاختی (001/0>P؛14/0-=β) و کنترل بازداری(001/0>P؛38/0-=β) اثر مستقیم و منفی بر علائم اختلال شخصیت مرزی دارد. ارضای نیازهای روان شناختی (001/0>P؛27/0=β) با اثر مثبت بر کنترل بازداری اثر غیر مستقیمی بر علائم اختلال شخصیت مرزی دارد. نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهد که ناکامی در ارضای نیازهای روان شناختی علاوه بر اینکه یک عامل خطر مستقل برای اختلال شخصیت مرزی است می تواند با کاهش کنترل بازداری منجر به بروز این علائم شود.
مقایسه اثربخشی پارادوکس درمانی همراه با برنامه زمانی و ماتریکس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انطباق پذیری خانوادگی و بهزیستی ذهنی زنان دارای تعارضات زوجی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تعارضات زناشویی عامل مهمی در ناپایداری خانواده است وزنان از تعارضات زناشویی آسیب بیشتری می بینند، لذا توجه به مولفه هایی که بتواندبه زنان کمک کندضروری ست .ازجمله این مولفه ها انطباق پذیری خانوادگی و بهزیستی ذهنی تازنان با مشکلات رابطه ی زوجی خود کنار آیند. هدف: هدف این پژوهش مقایسه ی اثربخشی پارادوکس درمانی همراه با بر نامه ی زمانی و ماتریکس درمان پذیرش و تعهد بر انطباق پذیری خانوادگی و بهزیستی ذهنی زنان دارای تعارض زوجی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. 45 زن دارای تعارض زوجی به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه های آزمایش تحت ده جلسه ی نود دقیقه ای آموزش قرار گرفتند. ارزیابی ها با پرسشنامه های انطباق پذیری خانوادگی اولسون،(1985) و بهزیستی ذهنی ریف،(2002) انجام و داده ها با تحلیل واریانس و آزمون های تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد، پارادوکس درمانی همراه با برنامه زمانی و ماتریکس درمان پذیرش و تعهد هردو نسبت به گروه کنترل ، بر انطباق پذیری خانوادگی موثربودند. امااثربخشی پارادوکس درمانی همراه با برنامه زمانی بیشتربود (p=0.000). همچنین، نتایج برای متغیر بهزیستی ذهنی فقط ماتریکس درمان پذیرش و تعهد را مؤثر دانست و درمان پارادوکس درمانی همراه با برنامه زمانی بر این مولفه تأثیری نداشت (p>0.05). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که هر دو روش پارادوکس درمانی همراه با برنامه زمانی و ماتریکس درمان پذیرش و تعهد در افزایش انطباق پذیری خانوادگی موثر بودند. اما در مولفه ی بهزیستی ذهنی، فقط ماتریکس درمان پذیرش و تعهد تاثیر مثبت داشت
تدوین الگوی ارتقاء انسجام خود در دوران سالمندی با در نظر گرفتن سبک زندگی ایرانی اسلامی: یک مطالعه کیفی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از طریق حس انسجام می توان توجیه کرد که چرا فردی می تواند حد بالایی از استرس را از سر بگذراند و سالم بماند. هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی ارتقاء انسجام خود در دوران سالمندی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع کیفی و با روش نظریه بر خواسته از داده ها بود. جامعه پژوهش کلیه سالمندان بین 60 تا 65 سال عضو شبکه مجازی سن کمال که در سال 1401 به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 10 نفر انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه های نیمه ساختاریافته با رعایت قاعده اشباع ،جمع آوری و در سه مرحله کدگذاری باز، انتخابی و محوری تحلیل شد. یافته ها: پس از بررسی و تحلیل داده ها 97 مضمون، 17 زیر طبقه و 4 طبقه اصلی شناسایی شد. مقولات اصلی شامل :ویژگی های خودکارآمدی (توانایی و قابلیت استفاده از منابع در دسترس، برخورداری از ویژگی خودکارآمدی)، نقش خانواده و ارزش ها (سلامت خانواده مبدأ، ارزش های شخصی، ارزش های معنوی، علایق شخصی و اجتماعی)، سبک زندگی (سبک زندگی سالم ثبات اقتصادی) وعوامل راهبردی راه حل محور و هیجان محور (مدیریت خود، حل مشکلات، برقراری رابطه مؤثر، رشد و توسعه فردی، هدفمندی در زندگی، خودآگاهی، مدیریت در زندگی، یکپارچه کردن تجارب، مشارکت اجتماعی) بود.
تدوین مدل ساختاری بهزیستی روان شناختی دانشجویان بر اساس ذهن آگاهی و تحمل ابهام با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجانی در دانشجویان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آینده سازان هر جامعه ای دانشجویان آن جامعه هستند که لازمه این مهم داشتن بهزیستی روان شناختی در بین آنها است. هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری بهزیستی روان شناختی دانشجویان بر اساس ذهن آگاهی و تحمل ابهام با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجانی در دانشجویان بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی به روش معادلات ساختاری بود و جامعه آماری پژوهش حاضر را تمام دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد واحد تهران شمال در سال 1402 تشکیل می دادند که از میان آنها 367 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف- نسخه کوتاه؛ سیاهه ذهن آگاهی بائر، مقیاس تحمل ابهام؛ سیاهه انعطاف پذیری شناختی و پرسشنامه تنظیم هیجان بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده گردید. یافته ها: در پژوهش حاضر شاخص های نکویی برازش از برازش مطلوب الگو با داده های گردآوری شده حمایت کردند (945/1=χ2/df، 903/0=CFI، 931/0=GFI، ۰۵۹/۰=RMSE). نتیجه گیری: نتایج نشان داد بهزیستی روان شناختی دانشجویان بر اساس ذهن آگاهی و تحمل ابهام با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی و تنظیم هیجانی در دانشجویان پیش بینی می شود. لذا، پیشنهاد می شود دوره های آموزش ذهن آگاهی و تنظیم هیجان به صورت کارگاه برای دانشجویان برگزار کنند تا زمینه بهبود تحمل ابهام، انعطاف پذیری شناختی و بهزیستی روان شناختی فراهم گردد.
ارائه مدل ساختاری پیش بینی درگیری تحصیلی براساس خودتنظیمی و حمایت اجتماعی ادراک شده: نقش میانجیگر تنیدگی تحصیلی در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت درگیری تحصیلی در موفقیت دانش آموزان، برخی صاحب نظران در حوزه روانشناسی تربیتی به تبیین این سازه پرداخته اند. هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدل ساختاری پیش بینی درگیری تحصیلی بر اساس خودتنظیمی و حمایت اجتماعی ادراک شده با میانجیگری تنیدگی تحصیلی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش شامل دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود که از میان آنها 407 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه درگیری تحصیلی، پرسشنامه خودتنظیمی، مقیاس چندوجهی حمایت اجتماعی ادراک شده و مقیاس تنیدگی تحصیلی برای نوجوانان بود. داده ها با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که ضرایب مسیر غیرمستقیم بین حمایت اجتماعی ادراک شده (01/0> P، 115/0=β) و خودتنظیمی (01/0> P، 140/0=β) با درگیری تحصیلی با میانجیگری استرس تحصیلی در سطح 01/0 مثبت و معنادار بودند. نتیجه گیری: درگیری تحصیلی براساس خودتنظیمی و حمایت اجتماعی ادراک شده با میانجیگری تنیدگی تحصیلی در دانش آموزان پیش بینی می شود. پیشنهاد می شود ضمن توجه به سایر عوامل مؤثر بر عملکرد تحصیلی، با آگاهی رسانی به والدین، معلمین و مربیان از طریق مدارس، کارگاه ها، رسانه ها، آنان را در فراهم آوردن محیط های حمایتی مناسب یاری کرد.
اپیدمیولوژی اختلال بدریخت انگاری بدن در دانش آموزان مقطع راهنمایی و دبیرستان شهر سنندج
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال بدریخت انگاری بدن، زمانی اتفاق می افتد که فرد احساس ناراحتی در مورد یک نقص فیزیکی جزئی یا تصوری پیدا می کند. هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی فراوانی اختلال بدریخت انگاری بدن در دانش آموزان مقطع راهنمایی و دبیرستان در سطح شهر سنندج بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان 12 تا 18 ساله مقطع راهنمایی و دبیرستان شهرسنندج در سال 1401-1400 بود که از میان آنها، تعداد ۶۴۰ نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. در این پژوهش جهت گردآوری داده ها از مقیاس اصلاح شده وسواس فکری-عملی ییل براون برای اختلال بدریخت انگاری بدن (فیلیپس و همکاران، 1997) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی دو مستقل، آزمون واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSSنسخه 21 تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که تعداد 169 نفر (4/26%) از دانش آموزان دارای اختلال بدریخت انگاری بدن بودند. میانگین نمره اختلال بدریخت انگاری بدن در پسران 13/17 و در دختران 19/18 بود. میانگین نمره اختلال بدریخت انگاری بدن در افرادی که سابقه عمل زیبایی داشتند 04/19 و در افرادی که سابقه عمل زیبایی نداشتند 41/17 بود. نتایج همچنین نشان داد که بین نمره اختلال بدریخت انگاری بدن با جنسیت و سابقه عمل زیبایی ارتباط معنی دار آماری وجود دارد (p<0/05). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که درصد قابل توجهی از دانش آموزان مقطع راهنمایی و دبیرستان در شهر سنندج دچار اختلال بدریخت انگاری بدن هستند و این اختلال با جنسیت و سابقه عمل زیبایی ارتباط معنی داری دارد. با توجه به شیوع نسبی اختلال بدریخت انگاری بدن در میان نوجوانان، ضروری است که برنامه های آموزشی و مشاوره ای برای ارتقاء آگاهی و پیشگیری از این اختلال در مدارس اجرا شود.