مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
آسیب های اجتماعی
حوزههای تخصصی:
آسیب های اجتماعی یکی از محورها و مباحث اصلی مطالعات آسیب شناسی شهری در اغلب شهرها و کلان شهرهاست. این نوع آسیب ها دلایل، گونه ها و آثار و عوارض متعددی دارند و برنامه ریزی شهری نیز با هدف کاهش و کنترل آن، ناچار به اتخاذ رویکرد های متنوع و تحلیل های میان رشته ای است.
در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس موقعیت یابی مکانی (GPS) داده های اسنادی پایه، الگو های فضایی چهار آسیب اجتماعی (کارتن خوابی، تکدی گری، اعتیاد و کودکان خیابانی) با استفاده از GIS و روش های آماری و گرافیکی در منطقه پنج کلان شهر تهران مطالعه و تحلیل می شود. یافته ها نشان می دهد بستر فضایی- جغرافیایی شهر و ساختار های کالبدی و کارکردی بارگذاری شده در آن بر شکل گیری کانون های مکانی، محور های فضایی، شدت تراکم، دامنه و نحوه انتشار فضایی آسیب ها و در نتیجه الگو های فضایی آسیب های اجتماعی اثر تعیین کننده دارد. ترمینال غرب، میدان آزادی، میدان دوم صادقیه، میدان شهرزیبا، محله های کن، مهران و جنت آباد جنوبی، مهم ترین محدوده ها و کانون های آسیب زایی اجتماعی و نقاط شدت تراکم آسیب ها محسوب می شوند که در شکل گیری محور فضایی و جهت جغرافیایی آسیب ها به شدت تأثیرگذارند. رفتار فضایی معتادان و کارتن خواب ها تابع کالبد فضا است و دامنه انتشار فضایی گسترده تر و فرایند انتشار مرحله ای دارد. درحالی که رفتار فضایی متکدیان و کودکان خیابانی تحت تأثیر کارکرد فضا، دارای دامنه پخش محدودتر و فرایند پخش مستقیم است. در نتیجه، نظام برنامه ریزی و نهاد مدیریت شهری در کنار رویکرد های معمول و متداول، باید با رویکرد فضایی به بستر جغرافیایی و محل وقوع آسیب ها و درک و تحلیل الگو های فضایی برخاسته از آن، آسیب های اجتماعی را برنامه ریزی و مدیریت کند. شالوده این رویکرد، برنامه ریزی و اصلاح ساختار های کالبدی و کارکردی فضای شهری، برای پیشگیری از ناهنجاری ها و کاهش آسیب های اجتماعی است.
حاشیه نشینی و نقش آن در بروز و گسترش مواد مخدر و اعتیاد (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی و افزایش مهاجرت روستاییان به شهرها، مسئله حاشیه نشینی و اسکان غیر رسمی را پدید آورد و به تناسب، موجب گسترش نابهنجاری هایی در شهرها شد، لذا شناخت نقش حاشیه نشینی در بروز انواع آسیب های اجتماعی از اهمیت خاصی برخوردار است؛ چرا که امروزه در کشورهای جهان سوم یکی از معضلات شهرنشینی، حاشیه نشینی و آسیب های اجتماعی ناشی از آن است. گسترش حاشیه نشینی در شهر اردبیل و اسکان جمعیت غیر شهری در آن، به افزایش ناهنجاری های رفتاری در این بخش از شهر انجامیده است. لذا در این مقاله پژوهشی تلاش شده است، نقش مواد مخدر و اعتیاد در بخش حاشیه نشین شهر مشخص شود. روش پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی محسوب می شود که اطلاعات آن از استنتاج منابع به دست آمده است. نمونه گیری به روش تصادفی انجام گرفت و از بین مناطق حاشیه نشین اردبیل، محله میراشرف برای نمونه انتخاب شد. برای برآورد حجم نمونه به منظور توزیع پرسشنامه نیز، از روش کوکران بهره جویی شده است، لذا از میان 1896 خانوار براساس این روش، 90 خانوار برای حجم نمونه انتخاب شد و پرسشنامه مد نظر به طور تصادفی بین خانوار توزیع شد. پس از جمع آوری اطلاعات و داده ها از طریق پرسشنامه و اخذ آمارهای رسمی از سازمان های مربوطه، به کمک نرم افزارهای SPSS و GIS تجزیه و تحلیل شدند. همچنین برای ترسیم نقشه، نرم افزار GIS به کار گرفته شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که رشد شتابان شهری در اردبیل و گسترش حاشیه نشینی، سبب افزایش آسیب های نابهنجار اجتماعی، ازجمله مواد مخدر در شهر اردبیل، به ویژه در مناطق حاشیه نشینی (اسکان غیر رسمی) شده است.
سنجش نگرش جامعه میزبان به گسترش آسیب های اجتماعی ناشی از توسعه گردشگری در شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مقالة حاضر، سنجش نگرش جامعة میزبان در مورد گسترش آسیب های اجتماعی ناشی از توسعة گردشگری در شهرستان همدان است. روش پژوهش در این تحقیق، پیمایشی و از نوع توصیفی تحلیلی بوده و برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسش نامه محقق ساخته در قالب طیف لیکرت استفاده شده است. بدین منظور کل جامعة آماری به دو گروه متفاوت شامل ساکنان محلی، و کسبه ای که به فعالیت های گردشگری وابسته اند، تقسیم شد. چارچوب نظری استفاده شده در این مقاله، نظریة کنترل اجتماعی تراویس هیرشی است. همچنین در این تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده با ترکیبی از افراد زن و مرد در طیف سنی 18 سال و بالاتر استفاده شده و بر این اساس نمونة آماری موردمطالعه بر اساس فرمول کوکران 400 نفر برآورد گردیده است. برای سنجش پایایی ابزار پژوهش نیز از آلفای کرونباخ استفاده شده است که میزان ضریب آن (83/.) است. اطلاعات جمع آوری شده از طریق پرسش نامه بعد از کدگذاری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که گردشگری در شهر همدان تا حدودی توسعه یافته است. همچنین نتایج تحقیق نشان دهندة این نکته است که بین توسعة گردشگری و نگرش پاسخگویان به افزایش آسیب های اجتماعی رابطة معنی داری وجود دارد. سطح معنی داری به دست آمده برابر با (Sig = 0/000) و با 95 درصد اطمینان می توان بیان داشت که این رابطه معنی دار است. شدت رابطة بین دو متغیر برابر با 20/0 است. نتایج نشان می دهد که شهروندان همدانی در خصوص تأثیرات منفی و رتبه بندی آسیب های اجتماعی گسترش یافته، توزیع اقلام ضدفرهنگی را با میانگین (33/3 از 5) بالاترین و رواج قماربازی را با میانگین ( 04/2 از 5) پایین ترین آسیب اجتماعی تلقی کرده اند.
خرده فرهنگ فقر و آسیب های اجتماعی در محلات شهری (مطالعة موردی محلة هرندی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعة حاضر به بررسی خرده فرهنگ فقر و آسیب های اجتماعی در محلة هرندی (دروازه غار سابق) تهران و در بین گروه های موسوم به «غربتی» می پردازد. داده های این تحقیق از طریق روش تحقیق کیفی و با استفاده از تکنیک های مصاحبه و مشاهده گردآوری شده است. حجم نمونه 40 نفر و تعداد این حجم با رسیدن به اشباع نظری پایان یافت. یافته های تحقیق نشان می دهد که غربتی ها «خرده فرهنگ فقر» خاصی دارند که زمینه را برای انواع مسائل و آسیب های اجتماعی فراهم کرده است. علاوه بر این، یافته ها گویای آن است که عناصر خرده فرهنگ غربتی ها مواردی هم چون فقر و ارزشمندی فقر، هیجان خواهی و لذت جویی، بی توجهی به قانون، این جا و اکنون بودن و عدم تمایل به آینده نگری، مشارکت پایین اجتماعی و عدم تعلق روحیة شهروندی را شامل می شود. هم چنین این خرده فرهنگ فقر با شکل گیری انواع آسیب های اجتماعی در بین افراد غربتی نظیر اعتیاد، خشونت، قماربازی و خرید و فروش مواد ارتباط دارد.
بی ثباتی اجتماعی و رشد اقتصادی: تحلیلی بر اساس الگوی ARDL(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غیر از عوامل اقتصادی مؤثر بر رشد اقتصادی یک کشور، برخی مؤلفه های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نیز بر رشد و توسعه اقتصادی مؤثر می باشند که در این خصوص مؤلفه های اجتماعی حائز اهمیت هستند. بی ثباتی اجتماعی ناشی از آسیب ها و تهدیدات اجتماعی در زمره مهمترین مؤلفه های اجتماعی مؤثر بر رشد اقتصادی یک جامعه است.
مقاله حاضر، با استفاده از مدل ARDL و بهره برداری از نرم افزارهای Eviews 5 و Microfit 4.1 ، در پی یافتن تأثیرات و پیامدهای بی ثباتی اجتماعی بر رشد اقتصادی ایران در دوره 1390- 1360 می باشد. به کمک روش تحلیل مؤلفه های اساسی، که یکی از انواع روشهای تحلیل داده های چند متغیره است، شاخصی برای بی ثباتی اجتماعی (فقدان سرمایه اجتماعی) ساخته شد.
یافته ها حاکی از آن است که بیشترین میزان اثرگذاری بر رشد اقتصادی را متغیر سرمایه فیزیکی دارد. بعد از آن، متغیر نیروی کار و متغیر شاخص فقدان سرمایه اجتماعی بر رشد اقتصادی مؤثر هستند. توجه خاص دولتمردان به بهبود شرایط اجتماعی و کاهش انواع آسیب های اجتماعی در جامعه می تواند به افزایش رشد اقتصادی کمک شایانی نماید.
بی سازمانی اجتماعی و امکان شکل گیری آسیب های اجتماعی (مطالعه موردی: محله هرندی)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به بررس ی بی سازمانی اجتماعی در محله هرندی (دروازه غار سابق) در شهر تهران و تأثیر آن در بروز آسیب های اجتماعی می پردازد. روش تحقیق پژوهش حاضر به شکل کیفی و با استفاده از مصاحبه های عمیق صورت پذیرفته است. رویکرد نظری تحقیق، بی س ازمانی اجتماعی و مهم ترین دیدگاه های مرتبط با آن می باشد. براساس این نظریه ها، بی سازمانی اجتماعی زوال شهری را به دنبال دارد و زمینه شکل گیری انواع آسیب های اجتماعی را فراهم می کند. یافته های تحقیق نشان می دهد که ساختار محله هرندی با وضعیت بی سازمانی اجتماعی مواجه است که این وضعیت، سبب بروز انواع آسیب های اجتماعی از جمله اعتیاد، تن فروشی، خرید و فروش مواد، قمارهای دسته جمعی و ... می شود.
تجربه روزمره کارگران میادین میوه و تره بار در شهر تهران (با تاکید بر آسیب های اجتماعی)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی تجربه روزمره کارگران میادین میوه و تره بار در شهر تهران و مسائل و آسیب های اجتماعی مرتبط با آن می پردازد. داده های این تحقیق از طریق روش تحقیق کیفی و با استفاده از تکنیک های مصاحبه و مشاهده گردآوری شده است. حجم نمونه 30 نفر می باشد و تعداد این حجم، با رسیدن به اشباع نظری در میادین میوه و تره بار پایان یافت. یافته های تحقیق نشان می دهد که کارگران میادین میوه و تره بار با مسائلی مانند پایین بودن میزان دستمزد، دوری از خانواده، نبود اوقات فراغت، نبود صنف و یا سندیکای کارگری، برخوردهای تحقیرآمیز شهروندان و مشتریان، تغذیه نامناسب و فشارهای جسمی و روحی شدید مواجه اند. و همچنین در معرض برخی از آسیب های اجتماعی قرار دارند.
علل پایداری و گسترش شبکه های هرمی در دهه 1380 (پژوهشی کیفی از تجربه فعالان شبکه کوئست در تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش شرکت های هرمی در دهه 1380 یکی از پدیده های اجتماعی جالب توجه در ایران بوده است. هدف این مقاله، شناسایی علل تداوم و گسترش فعالیت این شرکت ها بر اساس بررسی تجربه فعالان شرکت کوئست در ایران در یک پژوهش کیفی است. اطلاعات این تحقیق از مصاحبه های عمیق با 31 نفر از فعالان کوئست و همچنین تحلیل محتوای کتاب ها و فیلم های پرکاربرد در مباحث آموزشی کوئست به دست آمده است. نتایج نشان می دهد: تغییر نگرش افراد به موفقیت، شغل و درآمد، یکی از عوامل مهم در تداوم فعالیت اعضا بوده است. همچنین علاوه بر ساختار سلسله مراتبی کوئست که روابط افراد را در مجموعه ها تنظیم می کرده، مجموعه باورهای مشروعیت بخش قدرتمند در قالب فعالیت های جمعی و گروهی، انگیزه و انرژی لازم برای فعالیت اعضا را به وجود می آورده است.
تأثیر سرمایه اجتماعی خانوادگی بر انحرافات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی از جمله مفاهیم میانجی تعیین کننده در تبیین زمینه های اجتماعی مختلف همچون آسیب ها و انحرافات اجتماعی است که همزمان با پیچیده ترشدن و افزایش تغییرات در سطوح و ابعاد مختلف، کاربرد بیشتری نیز میان اندیشمندان اجتماعی یافته است. در پژوهش حاضر بر بعد خانوادگی این مفهوم تأکید شده است که منبعث از روابط اجتماعی افراد با خویشاوندان یا بستگان درجه اول است. هدف از مقاله نیز بررسی سازوکارهای اجتماعی مربوط به این بعد از «سرمایه اجتماعی» و تأثیر آن بر میزان انحرافات اجتماعی موجود در جامعه است. روش اصلی به منظور پاسخگویی به پرسش تحقیق، تحلیل ثانویه داده هایی است که در سطح ملّی و به تفکیک استان ها در دو دسته در دسترس بوده اند: دسته اول مربوط به پیمایش ملّی با شانزده هزار نمونه بوده است که در اواخر سال 1389 انجام شده و تا اوایل سال1390 به طول انجامیده است؛ دسته دوم مجموعه اطلاعات ثبتی مربوط به آمار وقوع جرائم، انحرافات و آسیب های اجتماعی مختلف در سال 1389 بوده است که از نهادهای رسمی مربوط (از جمله وزارت کشور، شواری عالی انقلاب فرهنگی، معاونت پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه، نیروی انتظامی و مرکز آمار ایران) اخذ شده اند. نتایج پژوهش حاکی از معناداری تأثیر سرمایه اجتماعی خانوادگی بر میزان کلی انحرافات اجتماعی در استان های کشور است.
تأثیر عفاف در قدرت یابی زنان در جامعه سیاسی ایران (با تأکید بر جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«عفاف» از اساسی ترین تعالیم اخلاقی اسلام بشمار می رود. زنان جامعه اسلامی باید از خودنمایی، خودآرایی و دلربایی در محیط بیرون از خانه پرهیز و مردان جامعه نیز از چشم چرانی و هوسرانی اجتناب ورزند. امام خمینی(ره) بر ترویج فرهنگ صالح به وسیله زنان تأکید دارند. از دیدگاه ایشان زن در عصر پهلوی شیء مانند بوده، اما بعد از انقلاب زنان تابع فاطمه(س) شده و مکتب فرهنگی اسلام را رواج داده اند و به برکت نهضت اسلام زن عضوی فعال در جامعه شده و تا حدودی مقام خود را یافته است. این مقاله بر آن است که با روش تحلیلی، توصیفی به بررسی جایگاه و تأثیر عفاف زنان و قدرت یابی آنان در جامعه سیاسی ایران پس از انقلاب بپردازد و نتیجه پژوهش نشان می دهد که عفاف و حجاب بانوان نه تنها مانعی برای حضورشان در اجتماع نیست بلکه زنان با حفظ عفاف و با پایبندی به آموزه های دینی و بهره گیری از سیره بزرگان دین بویژه امام خمینی(ره) به عنوان عنصری تأثیرگذار در جریان رو به رشد انقلاب اسلامی نقش ایفا می کنند.
تأثیر مراتب دینداری بر کاهش انحرافات اجتماعی درآموزه های قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به تصریح بسیاری از آیات قرآن و یافته های جامعه شناسی، دینداری در برابر انحرافات اجتماعی مصونیت ایجاد می کند و زمینه کاهش آنها را فراهم می آورد؛ اما پرسش این است که با این ویژگی دینداری، چرا بخشی از دینداران، اهل کج رفتاری نیز هستند؟ چرا بعضی مواقع دینداری نه تنها مصونیت ایجاد نمی کند که به گسترش انحرافات و مسائل اجتماعی با اشکالی جدید می انجامد؟ بنابراین، هدف، تبیین این مسئله با مراجعه به آیات قرآن و تفاسیر است. این هدف با اتخاذ رویکردی تفسیری و پدیدارشناسانه و استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، میسر شده است. نتایج نشان می دهد راز مسئله تحقیق در سیالیت و مدرج بودن دینداری نهفته است. از آنجا که دینداری با نگاهی تقلیل گرایانه، دارای هفت مرتبه قابل سنجش تجربی است، در اولین مراتب به دلیل ضعف و سستی ایمان، احتمال بروز انحراف اجتماعی بسیار است و با عبور از مراتب اولیه و حرکت به مراتب بالاتر، دینداری تقویت می شود.
مدرنیسم ایرانی و عقلانیت خودمدار: چارچوبی برای تببین آسیب های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار تحلیلی نظری با تدوین چارچوبی متشکل از دو مفهوم «مدرنیسم ایرانی» و «عقلانیت خودمدار» به چرایی آسیب های اجتماعی پرداخته است. مدعای این نوشتار آن است که به دلیل نمود شکل خاصی از مدرنیسم در ایران، نوعی عقلانیت متشکل از عقلانیت ابزاری و فردگرایی مدرن شکل گرفته که با خودمداری تاریخی و تفرد ایرانی عجین شده و نوعی عقلانیت سیاه به وجود آورده است که خودمدار، خودشیفته، همه چیزخواه، رقابت جو و کاسب کار، به شدت حسابگر و نفع طلب، نسبت به پیامدهای اجتماعی کنش خود بی توجه و به غایت هدف گرا است. به دلیل نبود نهادهای مدرنی که این شکل از عقلانیت را محدود کند و کم رنگ شدن اخلاق سنتی و در غیاب اخلاقی مدرن، این شکل از عقلانیت مبنای کنش بخش زیادی از جامعه شده و در نتیجه بسیاری از آسیب های اجتماعی را که جنبه ای رفتاری دارند رقم زده است.
مهارت های زندگی و پیشگیری از اعتیاد
حوزههای تخصصی:
افرادی که از لحاظ اجتماعی دچار آسیب هستند از جمله معتادان به موادمخدر، عموماً دارای مهارت های سطح پایینی برای مقابله با مسائل زندگی و چالش های موجود اجتماعی هستند. این افراد به دلیل عدم دانش و مهارت لازم و همچنین کثرت مسائل و دشواری های زندگی، نتوانسته اند در موقعیت های مختلف و دشوار زندگی تصمیمات مناسب و مؤثر اتخاذ و یا راهکار سازشی مطلوبی را انتخاب کنند. به همین دلیل به عنوان یکی از عوامل اساسی پیشگیری از اعتیاد و آسیب های اجتماعی، آگاه سازی و آموزش مهارت های زندگی کمک می کند که در جهت پیشگیری و سلامت اولیه و بازتوانی بیماران گامی مهم برداشته شود. در این مقاله انواع مهارت های زندگی و نقش مؤثر آن ها در پیشگیری از آسیب های اجتماعی به خصوص اعتیاد و همچنین پژوهش های انجام شده مرور شد. در مجموع می توان گفت که آموزش مهارت های زندگی در دوره های مختلف زندگی می تواند راهکار مناسبی برای پیشگیری از اعتیاد باشد. لازم است موضوع آموزش مهارت های زندگی به صورت کاربردی در سنین مختلف بیش از پیش مورد توجه مسئولین قرار گیرد و از این طریق گامی مهم در پیشگیری از اعتیاد برداشته شود.
نقش ارتقای سطح امید، مشارکت و نشاط اجتماعی با تمرکز بر جامعه نخبگان کشور در پیشگیری از اعتیاد
حوزههای تخصصی:
زمانی که مردم جامعه ای از امید و نشاط اجتماعی برخوردار باشند، وفاق، همبستگی، تعلق اجتماعی، تعاملات اجتماعی مطلوب، مشارکت، رضایت از زندگی و همچنین سلامت روانی و اجتماعی افراد افزایش می یابد. بنابراین، آسیب های اجتماعی و مهاجرت کاهش و انگیزه برای کار و تلاش در جامعه افزایش می یابد. مطالعه حاضر با هدف بررسی مفاهیم امید، نشاط و مشارکت اجتماعی به عنوان عوامل پیشگیرانه و ارائه راهکارهای ارتقای مشارکت اجتماعی و احساس مفیدبودن نخبگان کشور در راستای پیشگیری از اعتیاد انجام شد. این پژوهش از نوع مروری -کتابخانه ای و با استناد به مبانی نظری و پژوهشی پیشین انجام شده است. ابتدا، ابعاد جامعه شناختی و روان شناختی مفهوم امید، مشارکت اجتماعی، نشاط اجتماعی و عوامل اجتماعی موثر (مانند پیوندهای اجتماعی، اعتماد اجتماعی، همبستگی و انسجام محله ای) مرور شده است. سپس بر اساس مباحث نظری و پیشینه پژوهشی، مدل مفهومی پیشنهاد شد. همسو با دیگر تحقیقات انجام شده در کشور، می توان نتیجه گرفت که بین نشاط، امید، مشارکت اجتماعی و بهره مندی از توانمندی ها و ظرفیت های جوانان و نخبگان کشور با آسیب های اجتماعی در جامعه ایرانی رابطه معکوس وجود دارد. ارتقاء سطح امید، نشاط و مشارکت اجتماعی به عنوان یک عامل اساسی پیشگیرانه، در رویکردی سیستمی (طرح کلی) صورت می گیرد. در این رویکرد به منظور پیشگیری از آسیب های اجتماعی و مهاجرت نخبگان، پشنهاداتی در جهت افزایش روحیه مشارکت شهروندان به طور عام و جامعه نخبگان کشور به طور خاص و ارتقاء سطح امید و نشاط اجتماعی ارائه شده است.
آموزش های فرهنگی شهروندی و نقش آن در کاهش آسیب های اجتماعی و جرم و جنایات اینترنتی در میان جوانان
منبع:
چالش های جهان سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۶)
103-130
حوزههای تخصصی:
این تحقیق در پی پاسخگویی به این سؤال اساسی که آموزش های فرهنگی شهروندی چه تأثیری در کاهش آسیب های اجتماعی و جرم و جنایات اینترنتی در میان جوانان دارد؟ نخست ادبیات موضوع بررسی و پس از تعیین چارچوب نظری تحقیق نقش آموزش های فرهنگی در کاهش آسیب های اجتماعی و جرم و جنایت اینترنتی در میان جوانان از دیدگاه دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران شمال مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی- پیمایشی از شاخه تحقیقات میدانی است. جامعة آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران شمال را شامل می شود. جامعه آماری حدوداً 10000 نفر می باشند که حجم نمونه از طریق فرمول کوکران محاسبه شده است. از میان پرسشنامه های توزیع شده تعداد 358 نفر به سؤالات پاسخ داده اند که پاسخنامه های آن ها مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته شده است. در این تحقیق داده های حاصل از گردآوری پرسشنامه ها به دو طریق مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند: در مرحله نخست داده ها به شیوه آمار توصیفی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته که در این قسمت از طریق جداول، اشکال و نمودارها و... به توصیف آن ها پرداخته شده و در بخش دوم دیدگاه های اعضای نمونه آماری که دانشجویان دانشگاه آزاد واحد تهران شمال بوده اند در قالب جداول آماری ارائه شده است. در خاتمه به جمع بندی اطلاعات حاصل شده از انجام تحقیق پرداخته و فرضیات چهارگانه تحقیق مطرح و نتایج نهایی راجع به آزمون هر یک از آن فرضیات مطرح شده است. با توجه به نتایج حاصل شده کلیه فرضیه های تحقیق تأیید شده است.
نگرشی بر آثار و نقش بنیادین نماز در اعتلای جامعه و کاستن آسیب های اجتماعی
حوزههای تخصصی:
خداوند کریم با هدف رشد و پرورش شخصیت بشری و به تعالی رسانیدن روحی آنان، مجموعه ای از عبادات را واجب فرموده است تا همیشه برای ساخت شخصیت خود درحال تمرین و ممارست باشند. مهم ترین و محبوب ترین این عبادات نیایش و راز و نیاز به درگاه حق تعالی بوده که در قالب نماز پدیدار می گردد. قرآن مجید و سنت الهی به این نوع از بندگی که در قالب و شکل نماز انجام می گیرد، تاکید فراوانی نموده اند و ازجمله واجبات الهی است که در هیچ شرایط و موقعیتی نباید ترک شود. همانا نماز سرچشمه عبودیت و بندگی است و مناجات، ویژه نمازگزاران با خداست. نماز هم انسان را در برابر مشکلات اخلاقی، حقوقی و منکرات دور نگه می دارد و هم مشکلات مادی زندگی انسانی را از آسیب پذیری مصئونیت می بخشد. عباداتی هم چون نماز، روزه، زکات و حج که انجام منظم این عبادات دراوقاتی معین اطاعت از خداوند و پیروی اوامر الهی را به مومن متذکر می شود، سبب شده تا او همواره با خضوع و خشوع وصف ناپذیری درتمامی امور به خداوند نظر داشته باشد. هم چنین صبر و تحمل سختی ها، جهاد با نفس و تسلط برخواسته ها و هواهای نفسانی و اظهار محبت و نیکی به مردم را به او می آموزد. به طوری که روحیه خودباوری، همکاری و همبستگی اجتماعی او را رشد و تعالی می بخشد.
تحلیل جامعه شناختی چالش های بقا و پایداری سازمان های مردم نهادِ فعال در حوزه آسیب های اجتماعی؛ با تأکید بر رابطه آنها با دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی چالش های بقا و پایداری سازمان های مردم نهادِ فعال در حوزه آسیب های اجتماعی؛ با تأکید بر رابطه آنها با دولت می پردازد. داده های این پژوهش با روش گراندد تیوری و از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته با 25 نفر از فعالان و مؤسسان سمن های فعال در حوزه آسیب های اجتماعی به شیوه نمونه گیری نظری و هدفمند جمع آوری شده است. یافته های پژوهش نشان داد فقدان روندهای پایدار برای تولید منابع مالی،چالش های جذب و مدیریت منابع انسانی، کمبود سرمایه اجتماعی و نبود انگیزه های مشترک واقعی، چالش های برنامه ریزی و نظارت، نگاه حداقلی و نبود دید کلان و جامع نسبت به مسایل اجتماعی از مهمترین چالش های درونی سمن ها بوده است. همچنین نتایج پژوهش نشان داد مقوله های رابطه با جامعه و شهروندان، رابطه با سایر سمن ها، و رابطه با دولت از چالش های برون سازمانی سمن ها بوده است. نتایج پژوهش نشان داد پیامد ضعف قوانین تأسیس سمن و ناهماهنگی دستگاه های دولتی متولی، وابستگی مالی و عدم استقلال از دولت، بی اعتمادی دوطرفه میان دولت و سمن ها، فقدان رویکرد منسجم و یکدست سمن ها به دولت، عدم گشودگی نهادهای دولتی و ضعف سیستم اداری و مشخص نبودن معیارها و سازوکار نظارتی دولت منجر به چالش در رابطه بین سمن ها با دولت شده است.
رویکرد اجتماعی به کاهش تقاضای موادمخدر و روان گردان ها و پیشگیری از وابستگی به مواد با تاکید بر نقش مشارکت اجتماعی
حوزههای تخصصی:
وابستگی به مواد به عنوان یک عامل به وجود آورنده اختلال در سلامت فردی و اجتماعی، خسارت های بی شماری را در ابعاد مختلف اعم از فردی، خانوادگی، بهداشتی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به جوامع تحمیل می کند. در برابر مصرف موادمخدر و روان گردان ها لازم است اقدامات متقابلی برای مبارزه با این امر انجام شود. جامعه به عنوان سیستم پویا، زنده، با نشاط و در حال حرکت، دارای ظرفیت ها و پتانسیل های بی شماری است که می توان از آن در جهت پیشگیری از وابستگی به مواد استفاده کرد. بنابراین، اجتماعی شدن مبارزه با مواد مخدر امری ضروری است. هدف از مقاله حاضر، مروری بر رویکرد اجتماعی برای مبارزه با مصرف مواد مخدر با تاکید بر نقش مشارکت اجتماعی بود. بنابراین، ابتدا به رویکرد اجتماعی شدن مقابله با مواد مخدر و سپس به نقش مشارکت اجتماعی و مروری بر پیشینه پژوهش و در انتها به بحث و نتیجه گیری و پیشنهادها پرداخته شد. پیشگیری یکی از مهم ترین ارکان مقابله با مصرف مواد مخدر و وابستگی به آن است. به عبارت دیگر، توجه به رویکرد پیشگیری همواره بهتر از درمان است. پیشگیری را می توان در کانون های مختلف جامعه انجام داد. ترویج رویکرد پیشگیری در سطح جامعه و مشارکت بیشتر از سوی اقشار مختلف جامعه نقش موثری برای مقابله با مواد مخدر دارد. رویکرد اجتماعی در پیشگیری از وابستگی به مواد، در واقع «توسعه محلی» و بر اساس «مشارکت» است. شواهد نظری و پژوهشی در خصوص نقش مشارکت اجتماعی در پیشگیری از وابستگی به مواد بسیار اندک است و لزوم دانش افزایی و پژوهش در این خصوص بسیار ضروری است. شواهد پژوهشی موجود نیز حاکی از اهمیت مشارکت اجتماعی در پیشگیری از انواع آسیب های اجتماعی به خصوص وابستگی به مواد است. در مجموع می توان گفت که «مشارکت اجتماعی» نقش بسیار مهمی در «اجتماعی شدن مقابله با مصرف مواد » دارد و می توان با استفاده از رویکرد اجتماعی مقابله با مصرف مواد با تاکید بر مشارکت اجتماعی از وابستگی به مواد و آسیب های آن جلوگیری کرد.
ارائه مدلی جهت تبیین نقش مهارت های ارتباطی و مهارت های حل مساله در پیشگیری از آسیب های روانی و اجتماعی با میانجیگری تعارضات خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی جهت تبیین نقش مهارت های ارتباطی و مهارت های حل مسئله در پیشگیری از آسیب های روانی و اجتماعی با میانجیگری تعارضات خانوادگی انجام شد. روش انجام پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق، کلیه افراد متأهل شهر بندرعباس بودند که در قالب خانواده در مرکز این شهر در سال 1395 ساکن بودند که با توجه به جدول مورگان تعداد 400 خانواده به عنوان حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای سهمیه ای انتخاب شدند. برای آزمون فرضیه ها از تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تجدیدنظر شده تعارضات زناشویی ثنایی و همکاران، پرسشنامه مقیاس مهارت های ارتباطی زوجین، پرسشنامه مهارت های حل مسئله کسیدی و لانگ، پرسشنامه چندوجهی شخصیتی مینه سوتا، پرسشنامه سنجش نگرش نسبت به آسیب های اجتماعی بود. یافته های پژوهش نشان داد که مهارت های ارتباطی و سبک حل مسئله سازنده در کاهش آسیب های روانی و تعارضات خانواده نقش دارد. همچنین مهارت های ارتباطی و سبک حل مسئله سازنده با کاهش تعارضات خانواده بر منفی شدن نگرش افراد به آسیب های اجتماعی نقش دارد؛ و درنهایت هر چه تعارضات خانواده بیشتر باشد، میزان آسیب های روانی بیشتر و نگرش نسبت به آسیب های اجتماعی نیز مثبت تر است.
مطالعه علل گرایش جوانان روستایی به سوءمصرف مواد مخدر (مطالعه روستاهای شهرستان دلفان، استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، بعد از فقر و مهاجرت روستایی، اعتیاد روستایی یکی از عوامل مهم تضعیف و ناکارآمدی نیروی انسانی و اختلال در جامعه روستایی به شمار می آید. پژوهش حاضر، با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای کیفی، به مطالعه علل گرایش به سوءمصرف مواد مخدر درمیان جوانان ساکن در روستاهای شهرستان دلفان می پردازد. روستاهای شهرستان دلفان ازنظر میزان معتادان به مواد مخدر در استان مقام اول تا سوم را دارد. نمونه ها به صورت هدفمند و به روش گلوله برفی انتخاب شدند و تا حد اشباع نظری با ۲۰ معتاد مواد مخدر و مسئول کمپ ترک اعتیاد و فروشنده مواد مخدر و ریش سفیدها مصاحبه انجام شد. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه عمیق گردآوری شد و تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل محتوای عرفی صورت گرفت. یافته ها حاکی از آن است که حمایت های اجتماعی از مصرف مواد مخدر ناشی از خرده فرهنگ محلی و عوامل ساختاری و مصرف تفننی ریش سفیدان، زمینه ساز مصرف مواد مخدر بوده است و عوامل اجتماعی ازقبیل نزاع های سابق در روستا، وضعیت شغل و وضعیت گذران اوقات فراغت بر تداوم سوءمصرف مواد مخدر تأثیر داشته است. برطبق یافته های پژوهش، حضور دهیار کاردان و آگاه با دراختیارداشتن زیرساخت های اجرایی و قانونی برای آگاه سازی روستاییان و جذب مشارکت آنها، از مهم ترین عوامل برای عدم گسترش سوءمصرف مواد مخدر است.