ترتیب بر اساس: جدیدترینمرتبط‌ترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۶۱ تا ۳٬۹۸۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۳۹ مورد.
۳۹۶۱.

واکاوی زمینه گرایی و ارائه الگوی استراتژی در معماری مسکن مهر استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استراتژی های زمینه گرایی مسکن اجتماعی مسکن مهر معماری استان ایلام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۶
زمینه گرایی در معماری، رویکردی است که به دنبال سازگاری ساختمان ها با بناهای همجوار و ایجاد زمینه سازگاری با ساختمان های آینده است؛ بنابراین توجه به آن می تواند سطح کیفیت و رضایت محیط زندگی ساکنان را ارتقا بخشد. مسئله ای که در اینجا مطرح است این است که به چه میزان قوانین معماری زمینه گرا در ساختمان های مسکن اجتماعی، به ویژه در پروژه های مسکن مهر، رعایت شده اند؟ همچنین میزان موفقیت طرح های مسکن مهر از منظر معماری در ایجاد حس رضایتمندی میان ساکنین، باید مورد ارزیابی قرارگیرد. پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی استراتژی های زمینه گرایی در معماری مسکن اجتماعی (مسکن مهر) در استان ایلام به روش ترکیبی (کیفی و کمی) انجام شده است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش، کتابخانه ای و میدانی با استفاده از ابزار مصاحبه و پرسش نامه است. در بخش کیفی، با کارشناسان معماری و طراحی شهری به روش «گلوله برفی» مصاحبه انجام شد که با 12 نفر به اشباع نظری رسید. همچنین از روش تحلیل تم برای تجزیه وتحلیل داده های کیفی استفاده شد. در بخش کمی، پرسش نامه ای به کمک مفاهیم استخراج شده در بخش کیفی، طراحی و سپس با تأیید روایی و پایایی آن بین 384 نفر از ساکنان مجتمع های مسکونی مسکن مهر استان ایلام به روش نمونه گیری طبقه ای توزیع شد. تجزیه وتحلیل داده های کیفی حاکی از استخراج 76 کدگزینشی، 25 تم فرعی و 4 تم اصلی بود. یافته های کمی نشان داد که عوامل کالبدی، تاریخی، اجتماعی– فرهنگی و طبیعی به عنوان استراتژی های معماری زمینه گرا در مسکن مهر استان ایلام تعیین شدند. از بین استراتژی های تدوین شده، استراتژی طبیعی با میانگین رتبه (87/2) دارای بیشترین میزان اهمیت و استراتژی تاریخی با میانگین رتبه (12/2) دارای کمترین اهمیت بودند.
۳۹۶۲.

رویکرد ترکیبی به سیستم اطلاعات مکانی برای اولویت بندی توسعه خطوط اتوبوس سریع السیر با استفاده از مدل آنتروپی شانون و کوپراس با تأکید بر مفاهیم عدالت فضایی تا افق 1410 (نمونه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدالت فضایی حمل و نقل عمومی آنتروپی شانون کوپراس منحنی لورنز ضریب جینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۴
سابقه و هدف: رشد سریع جمعیت شهری در چند دهه اخیر و نارسایی مدیریت شهری در پاسخگویی به نیاز شهروندان یکپارچگی شهری را دستخوش تغییر کرده است؛ برای رفع چالش ها و مشکلات ناشی از ازهم گسیختگی شهر، مفهوم «عدالت فضایی» با هدف کاهش نابرابری های فضایی، وارد مباحث برنامه ریزی شهری شد. درواقع، بین نابرابری فضایی، توزیع ناعادلانه خدمات و مشکلات زیست محیطی و کالبدی در سطح شهر، همواره رابطه ای چرخشی وجود دارد و همین به اهمیت یافتن موضوعی همچون توزیع خدمات در سطح شهر، به ویژه در کشورهای درحال توسعه، منجر شده است. در ایران نیز، به تبع تحولات جهانی و با توجه به سیاست های کلان کشور و شعار عدالت، به منزله اصل محوری هرگونه توسعه، بحث عدالت فضایی در حوزه مطالعات شهری مورد توجه قرارگرفته است. با توجه به اینکه حمل و نقل عمومی و رفت وآمد آسان در شهر از جنبه های اصلی حیات شهری است، برخورداری از سیستم حمل ونقل کامل، منظم و گسترده از نیازهای اولیه شهر محسوب می شود. به عبارت دیگر، توسعه و ایجاد حمل و نقل عمومی منطبق بر معیارهای عدالت فضایی می تواند، علاوه بر بهبود و اصلاح سیستم حمل و نقل عمومی، نقش بسزایی در دسترسی مناسب شهروندان به مراکز خدماتی شهر داشته باشد؛ چراکه ضمن نیاز نداشتن به توسعه مراکز خدماتی در کل شهر، امکان دسترسی آسان و سریع شهروندان را به این مراکز فراهم می کند. در این راستا، توزیع و پراکنش خدمات حمل ونقل عمومی ازجمله موضوعاتی است که در حوزه عدالت فضایی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. به دیگرسخن، به دلیل مشکلات متعدد، ازجمله نبودِ زمین مناسب و کافی در سطح شهر، کمبود اعتبارات مالی در ایجاد مراکز جدید خدماتی و برگشت نداشتن هزینه های تأسیس، نبودِ زیرساخت های تأسیساتی و مسائلی از این دست، احداث مراکز خدماتی در تمامی سطح شهر منطقی نیست. از سوی دیگر وجود شبکه حمل ونقل ناکارآمد و دسترسی نداشتن مناسب شهروندان به خدمات، علاوه بر از بین بردن عدالت فضایی، به نارسایی مدیریت خدمات شهری منجر می شود. در این راستا، توسعه زیرساخت های مناسب در حوزه حمل ونقل عمومی یکی از راهکارهای اساسی است. مواد و روش ها: شهر اصفهان در جایگاه سومین کلان شهر ایران، با افزایش تمرکز جمعیت و توسعه فیزیکی در سال های اخیر، با مشکلات متعددی مانند افزایش سفرهای درون شهری، کاهش کیفیت زندگی، افزایش آلودگی های زیست محیطی و بر هم خوردن عدالت فضایی مواجه شده است. ارزیابی وضعیت حمل ونقل عمومی، به منزله عنصر ساختاردهنده شکل و ماهیت کالبدی، اجتماعی و فضایی شهر از مواردی است که می تواند در حل این مسائل مؤثر باشد. ازدیگرسو نتایج مطالعات جامع حمل ونقل شهر اصفهان حاکی از آن است که به منظور دسترسی متوازن شهروندان به خطوط حمل ونقل عمومی، ایجاد 21 خط اتوبوس سریع السیر پیشنهاد شده است. بنابراین هدف این مطالعه اولویت بندی توسعه خطوط اتوبوس سریع السیر، با ترکیب مدل آنتروپی شانون و کوپراس، با تأکید بر مفاهیم عدالت فضایی تا افق 1410 است. وجه تمایز تحقیق حاضر تلفیق سیستم اطلاعات جغرافیایی با شاخص های عدالت مکانی، به منظور اولویت بندی خطوط اتوبوس سریع السیر با هدف اجراست. نتایج و بحث: ازاین رو، در گام نخست، وضعیت خطوط اتوبوس سریع السیر در شاخص های نفوذپذیری، مجاورت و دسترسی پذیری محاسبه شد و ضریب جینی و منحنی لورنز وضعیت فعلی به دست آمد. در گام دوم، با محاسبه ضریب جینی هریک از خطوط پیشنهادی، به صورت جداگانه، و مقایسه با مقدار فعلی، میزان اثرگذاری خطوط پیشنهادی ارزیابی شد. سپس اهمیت معیارهای مورد نظر، به روش آنتروپی شانون، وزن دهی شد که به ترتیب، سه معیار مجاورت، نفوذپذیری و دسترسی اولویت 1 تا 3 به منظور وزن دهی شاخص ها مشخص گردید. در پایان، با استفاده از روش کوپراس، 21 خط اتوبوس پیشنهادی با هدف توسعه تا افق 1410، اولویت بندی شدند. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد، اگرچه خط پایانه آیت الله غفاری به انتهای شیخ صدوق با طول 9/14 کیلومتر، درزمره خطوط با طول متوسط است، با در نظر گرفتن سایر معیارها باید اجرای آن را در اولویت قرار داد. کلیدواژه: عدالت فضایی، حمل و نقل عمومی، آنتروپی شانون، کوپراس، منحنی لورنز.
۳۹۶۳.

نقش نهادها در تأثیر بدهی دولت بر رشد اقتصادی: تجربه منتخبی از کشورهای مسلمان و اعضای اکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نهادها بدهی دولت رشد اقتصادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۷
هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش نهاد ها در تأثیر بدهی دولت بر رشد اقتصادی (تجربه منتخبی از کشورهای مسلمان و اعضای اکو) است. این مقاله از حیث هدف کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها و اطلاعات توصیفی از نوع علی می باشد. روش ﺷﻨﺎﺳی از ﻧﻮع ﭘﺲ رویﺪادی اﺳﺖ. در این مقاله تلاش می شود؛ تا با تبیین تئوریک و طراحی یک مدل و با استفاده از روش های رهیافت رگرسیون پنل به بررسی رابطه میان کیفیت نهادی و اثر بدهی دولت بر رشد اقتصادی در 17 کشور مسلمان، ازجمله اعضای سازمآن همکاری اقتصادی (ECO) ارزیابی می شود. قلمرو زمانی تحقیق در بازه زمانی 2000 الی 2022 می باشد؛ جامعه آماری کشورهای در حال توسعه می باشد حجم نمونه بر اساس دسترسی اطلاعات از پایگاه بانک جهانی WDI گردآوری شده است. کشورهای مورد مطالعه عبارتند از: افغانستان؛ کویت؛ امارات متحده عربی؛ مالزی؛ آذربایجان؛ پاکستان؛ الجزایر؛ عربستان سعودی؛ مصر؛ تاجیکستان؛ اندونزی؛ ترکمنستان؛ ایران؛ ترکیه؛ قزاقستان؛ ازبکستان؛ قرقیزستان می باشد. نتایج بدست آمده در این پژوهشگر بیانگر این است که در این گروه از کشورها در صورت حضور نهادهای مناسب، افزایش نسبت بدهی دولت اثر مثبتی بر رشد اقتصادی دارد. به علاوه متغیر تعداد مراکز گزارش دهنده فساد تنها با حضور نهادها مثبت است و بدون آن ها، همان طور که خواهیم دید اثر، منفی خواهد بود.
۳۹۶۴.

مخرج مشترکِ نظریّات تفکیک قوا (از تفکیک قوا در حقوق اساسی معاصر تا استقلال قوا در حقوق اساسی ایران)

کلیدواژه‌ها: تفکیک قوا سیّالیّت رژیم های سیاسی شرایط عادی شرایط اضطراری قوای سه گانه استقلال قوا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۱
اصل تفکیک قوا به مثابه مهم ترین دستورالعمل حقوقی، با هدف جلوگیری از تمرکز قدرت در دستان یک شخص یا نهاد و تضمین حقوق و آزادی های مردم شکل گرفت. این اصل در بستر "سیّالیّت رژیم های سیاسی" تکامل یافت و در نهایت در معرض برداشت ها و تفاسیر گوناگون واقع گشت. به طوری که، در برخی برداشت ها تمرکز قدرت مبنای تفکیک قوا بوده و هم زمان در همان مقطع تعادل قوا نیز در نظر گرفته شده است. چنان که در زمانی برابری قوا و در زمانی دیگر سلسله مراتب قوا به چشم می خورد. این اختلاف در برداشت ها تا حدّی است که برخی نویسندگانِ عصر حاضر نظیر لارنس کلاوس، در نوشته های خود جسورانه آراءِ صاحب نظرِ کلاسیک این مفهوم، همانا منتسکیو را نیز در بوته ی نقد، نظر و چالش جدّی قرارداده اند. در این مقاله می کوشیم تا با معرفی و ارائه ویژگی "تحوّل پذیری رژیم های سیاسی" و همچنین استخراج وجوه و شاخصه های مختلف و عدیده ی این مفهوم در رژیم های سیاسی معاصر به تنها مخرج مشترک میان آن ها دست یابیم. وجوه و شاخص های پیش گفته مشتمل اند بر: "نوع نگاه به قدرت و انسان"، "منشأ قوا"، "مجادله تعداد قوا"، "ساماندهی حقوقی دولت"، "اصل جلوگیری از تمرکز قدرت و وضعیّت اضطراری"، "اصل منع جمع مشاغل دولتی"، "برابری افقی قوا"، "استقلال قوا " و "سامانه نظارت و تعادل". نوشتار پیش رو با این پرسش آغاز می شود که با توجّه به برداشت های مختلف از تفکیک قوا در طول دوره های مختلف، چه وجه مشترکی می توان میان تمامیِ آن ها یافت؟ فرضیه ارائه شده نیز حاکی از آن است که برمبنای ویژگی سیّالیّت رژیم های سیاسی تنها یک مخرج مشترک و اصل الزامی میان تمامی برداشت ها از تفکیک قوا وجود دارد -یا می توان آن را یافت و یا می توان آن را ارائه نمود- و آن نیز این مهمّ است که در شرایط عادی، اِعمال قوای سه گانه ازسوی یک شخص و یا یک نهاد صورت نگیرد و پس از اتمامِ شرایط اضطراری موجود، تمرکز قوایِ ایجاد شده به حالت نخستین و انعطاف پذیر خود بازگردد. این مقاله با رویکرد توصیفی-تحلیلی و به روش گردآوری کتابخانه ای نگاشته شده است.
۳۹۶۵.

زمین گاه نگاری پیدایش اشکال ژئومورفولوژی در قلمروهای کوهستانی به روش سازندی - ساختاری (مطالعه موردی: غار کرفتو، استان کردستان)

کلیدواژه‌ها: سازند قم غارکرفتو کارست گاهنگاری گسل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۵
با توجه به ویژگی های منحصربه فرد غار کرفتو، به نظر می رسد می توان از آن به عنوان مطالعه موردی مناسبی در راستای شناخت فرایند کارست زایی و تأثیرپذیری آن از شرایط زمین شناختی بهره گرفت. این پژوهش دو هدف را می تواند محقق نماید، در وهله اول فرایند زمین شناسی مؤثر در تشکیل غار کرفتو و گستردگی آن را مشخص کرده و در وهله دوم گاه نگاری و تعیین محدوده زمانی شکل گیری آن را در ارتباط با دوره ها و اعصار زمین شناسی دیرینه در تاریخ زمین امکان پذیر نماید. شواهد زمین شناسی شامل حضور گسل های اصلی و فرعی در محدوده غار کرفتو، آثار عملکرد گسلی در دیواره پرتگاهی بیرونی و در فضاهای درونی غار و نحوه توسعه یافتگی طبیعی آن نشان دهنده آن است که غار مذکور از نوع ساختاری و مرتبط با عملکرد شبکه گسلی موجود در محل است. قطع شدگی واحدهای بالایی سازند قم توسط شبکه گسلی مذکور و ادامه نیافتگی آن در واحدهای پلیوکواترنری گاه نگاری و تعیین سن آن را «بروش نسبی» یا «روش سازندی - ساختاری» امکان پذیر کرده است. ازآنجایی که شبکه گسل های مذکور واحد آهکی پایانی از سازند قم را قطع نموده اند و در واحدهای پلیوسن - کواترنری ادامه ندارند به نظر می رسد سن عملکرد آن ها مربوط به تأثیر گام کوه زایی استرین در ابتدای عصر میوسن میانی و اشکوب لانگین است و در نتیجه فرایند اصلی تشکیل غار پس از وقوع آن ها شروع شده باشد، لذا سن حداکثری تشکیل غار را می توان به این مقطع زمانی مربوط دانست و از طرف دیگر، سن حداقلی آن را به پلیوسن آغازی نسبت داد. 
۳۹۶۶.

از اسطوره دموکراسی تا واقعیت استکبار: واکاوی تمدن سلطه گر آمریکا در نظم جهانی با تکیه بر آموزه های قرآنی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استکبار جهانی دموکراسی تمدن آمریکا نفوذ فرهنگی سلطه گری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۲۰
این مقاله به بررسی ابعاد پنهان و متناقض دموکراسی در نظم جهانی معاصر می پردازد و نشان می دهد که چگونه قدرت های بزرگ، به ویژه ایالات متحده آمریکا، با تکیه بر ساختارهای بین المللی، مفاهیم دموکراسی، آزادی و برابری را به ابزاری برای اعمال سلطه و گسترش نفوذ خود تبدیل کرده اند. با تحلیل عملکرد نهادهایی نظیر سازمان ملل و نمونه هایی همچون ماجرای عدم تمدید دبیرکلی پطروس غالی، مشخص می شود که در پس شعارهای دموکراتیک، الگوی پدرسالاری و تصمیم گیری یک جانبه استوار است. در ادامه، مقاله با تمرکز بر سیاست های فرهنگی و اقتصادی غرب، استراتژی های «آلوده سازی» و «مهار فرهنگی» را واکاوی می کند؛ روندی که از طریق رسانه ها، شرکت های چندملیتی و ساختارهای جهانی سازی، به ازخودبیگانگی فرهنگی و استحاله هویتی کشورهای مستقل منجر شده است. با بررسی تمدن معاصر آمریکا از منظر تاریخی و مفهومی، نشان داده می شود که خصلت استکباری و روحیه استثناگرایانه، هسته اصلی کنش بین المللی این تمدن را شکل داده است. این پژوهش، با استناد به آیات قرآن کریم و منابع اسلامی، لزوم بازیابی استقلال فکری، بازتعریف مفاهیم مردم سالاری، و عبور از دموکراسی صوری غربی را مطرح کرده و بر شکل گیری یک الگوی مردم سالاری اصیل بر پایه ارزش های اسلامی تأکید می ورزد.
۳۹۶۷.

شناسایی و ارزیابی ویژگی های کالبدی/ عملکردی مسکن قابل استطاعت پایدار (قیاس تطبیقی 7 نمونه مطالعاتی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویژگی های کالبدی و عملکردی مسکن پایدار مسکن قابل استطاعت پایداری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۴
علی رغم پذیرش ضرورت تحقق مسکن قابل استطاعت پایدار در دو دهه گذشته و توسعه برخی مدل های مفهومی، چارچوب کالبدی و الگوهای معماری این نوع از مسکن همچنان مبهم است. لذا این پژوهش، با هدف تعریف الگوی مسکن قابل استطاعت پایدار و شناسایی راهکارهای طراحی آن صورت گرفت. روش تحقیق پژوهش ترکیبی بوده و با بهره گیری از روش های توصیفی، مورد پژوهی و قیاس تطبیقی، در دو گام صورت گرفته است. در گام اول با تحلیل محتوا، مؤلفه های کالبدی پرتکرار در پژوهش های پیشین شناسایی شده و بر اساس ارتباط و تأثیر متقابل در دو دسته قرار گرفتند. در گام دوم نمونه های مطالعاتی موفق بر اساس مؤلفه های مستخرج در گام اول تحلیل شد و با قیاس آن ها با یکدیگر، راهکارهای طراحی به عنوان نتایج به دست آمدند. یافته های پژوهش نشان داد 9 مؤلفه پرتکرار و قابل تعمیم مرتبط با طراحی مسکن قابل استطاعت پایدار مستخرج از ادبیات موضوع وجود دارد که در نمونه های موفق جهانی نیز، با راهکارهایی متنوع و تفاوت هایی در هر نمونه، تحقق یافتند. مؤلفه ها شامل امکان تعامل ساکنان در سطح محله، ایمنی و امنیت، فضای سبز عمومی، اختلاط کاربری، کیفیت ادراک شده/ واقعی، مساحت بهینه واحدها، اختلاط واحدها با تنوع مساحت، طراحی انعطاف پذیر، طراحی کارآمد محیط زیستی (محوریت انرژی/ آب) می باشند. نتایج نشان می دهد در این نوع از مسکن با هدف طراحی اقتصادی، تلاش برای طراحی پایدار به منظور کاهش هزینه زندگی، حذف پارکینگ اختصاصی، اختصاص فضای باز نیمه عمومی و فضای سبز در تمام نمونه ها برای جبران ابعاد کوچک واحدها و افزایش پایداری اجتماعی، تبعیت کامل فرم از عملکرد و گاهی انتخاب ساده ترین فرم ممکن به دلیل سرعت و سهولت ساخت و کاهش هزینه تمام شده ساختمان، از راهکارهای پرتکرار است.
۳۹۶۸.

ارزیابی تأثیر همه گیری کووید-19 بر تفاوت رفتاری شهروندان در دوره پسا کرونا (مطالعه موردی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضای شهری الگوهای رفتاری کووید 19 شهر قزوین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۳
مقدمه: فضای شهری باز تولیدی از فرآیندهای اجتماعی و اقتصادی است، بنابراین شیوع کووید-19 بر رفتار شهروندان تاثیر می گذارد.  هدف: هدف مقاله حاضر، بررسی تأثیر همه گیری بیماری کووید-19 بر رفتار شهروندان در گروه های سنی و جنسیتی مختلف است که در فضاهای شهری پس از اتمام این بیماری حضور می یابند و نظریه مشهور یان گل در دسته بندی فعالیت ها ملاک ارزیابی می باشد. روش شناسی: از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع توصیفی-تحلیلی است.  برای این منظور پس از بررسی اسناد و منابع مختلف، با تنظیم یک پرسشنامه، میزان اثرگذاری همه گیری در جامعه هدف مورد ارزیابی قرار می گیرد. پرسشنامه در قالب طیف لیکرت می باشد و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS25 و با استفاده از آزمون T.Student انجام شده است. روش نمونه گیری به روش تصادفی ساده بود. در این پژوهش، روایی سوالات پرسشنامه به روش نسبت روایی محتوایی و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت.  قلمرو جغرافیایی: شهر قزوین بنا به شرایط تاریخی و جغرافیایی دارای انواع مختلفی از فضاهای شهری و عمومی است. ابتدا انواع فضاهای شهری و عمومی موجود در این شهر، در هفت دسته طبقه بندی و سپس در نظرسنجی از شهروندان مورد ارزیابی قرار گرفته اند.  یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، پس از پایان این همه گیری الگوهای رفتاری شهروندان بسته به رده سنی و جنسیتی که دارند، دارای تفاوت هایی خواهد بود. سالمندان کمترین تمایل را برای حضور در فضاهای شهری در دوره پسا کرونا دارند، ازسوی دیگر تمایل شهروندان همچون گذشته به فضاهای شهری در بافت تاریخی شهر نمی باشد. البته بانوان تمایل بیشتری نسبت به مردان برای استفاده از انواع فضاهای شهری دارند.  نتیجه گیری: با وجود الزام شهروندان به انجام بخش زیادی از فعالیت ها از طریق فضای مجازی در زمان قرنطینه، اما با پایان یافتن محدودیت ها، بررسی ها نشان داد فضای مجازی تنها می تواند بستر مناسبی برای انجام فعالیت های ضروری باشد و در مورد سایر فعالیت های انتخابی یا اجتماعی، تمایل غالب جامعه، حتی نسل نوجوان و جوان بر حضور فیزیکی در فضاهای شهری است.
۳۹۶۹.

تحلیلی بر پراکنش خدمات شهری با تأکید بر رویکرد عدالت فضایی (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدمات شهری تکنیک ANN توسعه پایدار عدالت فضایی مشهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۱
مقدمه عدالت فضایی به عنوان یکی از اصول بنیادین برنامه ریزی شهری، بر توزیع عادلانه منابع، خدمات و فرصت ها در میان تمامی اقشار جامعه تأکید دارد و نقشی کلیدی در کاهش نابرابری های اجتماعی، بهبود کیفیت زندگی و دستیابی به توسعه پایدار ایفا می کند. در شهرهای بزرگ، به ویژه کلان شهرهایی مانند مشهد که با رشد سریع جمعیت، گسترش حاشیه نشینی و فشارهای ناشی از حضور زائران مواجه اند، تحقق عدالت فضایی با چالش های فراوانی روبه روست. شهر مشهد، به عنوان دومین کلان شهر ایران و مرکز مهم زیارتی و گردشگری، با جمعیتی حدود سه میلیون نفر و مساحتی حدود 351 کیلومتر مربع، از نظر توزیع خدمات شهری با نابرابری های قابل توجهی مواجه است. این نابرابری ها نه تنها بر کیفیت زندگی ساکنان تأثیر می گذارد، بلکه در شرایط بحرانی مانند بلایای طبیعی یا همه گیری ها، مشکلات جدی تری ایجاد می کند. پژوهش های پیشین نشان داده اند که توزیع ناعادلانه خدمات شهری اغلب با عواملی همچون ارزش اقتصادی زمین، سیاست های برنامه ریزی شهری و ضعف زیرساخت ها مرتبط است. با این حال، بررسی دقیق پراکنش خدمات شهری در مشهد و انطباق آن با اصول عدالت فضایی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با هدف تحلیل الگوی توزیع خدمات شهری در 17 منطقه شهر مشهد، شناسایی مناطق برخوردار و محروم، و ارائه راهکارهایی برای بهبود دسترسی عادلانه به خدمات انجام شده است. پرسش های اصلی پژوهش عبارت اند از: خدمات شهری در مناطق مشهد چگونه توزیع شده اند؟ آیا این توزیع با اصول عدالت فضایی هم خوانی دارد؟ و کدام مناطق از نظر دسترسی به خدمات در وضعیت مطلوب یا نامطلوب قرار دارند؟ مواد و روش ها روش پژوهش حاضر تحلیلی کاربردی است و داده ها به صورت کتابخانه ای از طرح جامع شهری مشهد و نقشه های کاربری اراضی مربوط به سال 1398 گردآوری شده اند. برای تحلیل پراکنش خدمات شهری در 17 منطقه این کلان شهر، از 11 لایه اطلاعاتی شامل کاربری های تجاری، آموزش عالی، آموزشی، پارک و فضای سبز، تأسیسات و تجهیزات شهری، تفریحی فراغتی، درمانی، فرهنگی هنری، مذهبی، ورزشی، و ایستگاه های اتوبوس و مترو استفاده شده است. تحلیل داده ها با بهره گیری از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) و مدل هایی نظیر پراکنش نزدیک ترین همسایه (ANN)، ضریب جینی، و تکنیک هم پوشانی وزنی فازی انجام شده است. در گام نخست، الگوی توزیع کاربری ها با روش ANN بررسی شد تا مشخص شود که آیا خدمات به صورت خوشه ای، پراکنده یا تصادفی توزیع شده اند. سپس، لایه های اطلاعاتی بر اساس شعاع عملکرد هر کاربری (مطابق طرح جامع) با استفاده از فواصل اقلیدسی استانداردسازی و با تکنیک فازی تلفیق شدند. در نهایت، وضعیت برخورداری مناطق با عملگر گاما (Gamma) در GIS تحلیل و نقشه نهایی تهیه شد. برای بررسی نابرابری در توزیع خدمات، شاخص جینی و نمودار لورنز به کار گرفته شد و همبستگی میان تراکم جمعیتی و سطح برخورداری با ضریب پیرسون ارزیابی شد. این روش ها امکان تحلیل دقیق الگوهای فضایی و شناسایی شکاف های موجود را فراهم آوردند. یافته ها یافته ها نشان می دهد توزیع خدمات شهری در شهر مشهد به صورت خوشه ای و عمدتاً در مناطق مرکزی و غربی (مانند مناطق 1، 9 و 11) متمرکز است، در حالی که مناطق شرقی و حاشیه ای (به ویژه مناطق 4، 5، 15 و 17) با کمبود شدید خدمات مواجه اند. بر اساس مدل ANN، نسبت به دست آمده کمتر از 1 بود که تأییدکننده الگوی خوشه ای توزیع خدمات است. نقشه های فازی و تحلیل لکه های داغ (Hotspot) نشان داد مناطق شمال غرب و شمال شرق شهر کانون های جمعیتی اند، اما خدمات اساسی مانند درمانی و آموزشی در این نواحی محدود است. شاخص جینی برای خدمات مختلف بین 0/38 (ایستگاه های مترو) تا 0/62 (آموزش عالی) متغیر بود؛ به طوری که خدمات آموزشی و مترو توزیع متعادل تری دارند، اما آموزش عالی، درمانی و ایستگاه های BRT از نابرابری بالایی برخوردارند. نمودار لورنز نیز این نابرابری را تأیید کرد و نشان داد خدمات تفریحی، ورزشی و تجاری نیز در مناطق خاصی متمرکز شده اند. تحلیل همبستگی پیرسون ضریب 0/0003 و P-value=0.999 حاکی از نبود رابطه معنادار میان تراکم جمعیتی و سطح برخورداری است؛ به این معنا که مناطق پرجمعیت لزوماً از خدمات بیشتری بهره مند نیستند. مناطق برخوردار (1، 9، 11) با تراکم جمعیتی پایین و ارزش اقتصادی بالا، از خدمات گسترده ای برخوردارند، در حالی که مناطق کم برخوردار (4، 5، 15، 17) با تراکم جمعیتی بالا، از کمبود امکانات رنج می برند. این نابرابری ها به عواملی همچون تمرکز خدمات در مناطق مرفه، ضعف سیاست های مکان یابی، کمبود حمل ونقل عمومی و بافت فرسوده مناطق محروم نسبت داده شد. نتیجه گیری این پژوهش نشان داد توزیع خدمات شهری در مشهد با اصول عدالت فضایی هم خوانی ندارد و نابرابری های فضایی موجود، رفاه اجتماعی و پایداری شهری را تهدید می کند. تمرکز خدمات در مناطق مرکزی و غربی، در کنار محرومیت مناطق حاشیه ای و شرقی، شکاف اجتماعی اقتصادی را تشدید کرده است. نبود رابطه مستقیم میان تراکم جمعیتی و سطح برخورداری بیانگر آن است که عوامل دیگری مانند ارزش زمین، زیرساخت ها و سیاست های شهری در این نابرابری نقش دارند. برای تحقق عدالت فضایی، پیشنهاد می شود که مدیریت شهری با افزایش سرمایه گذاری در مناطق کم برخوردار، گسترش شبکه حمل ونقل عمومی (BRT و مترو)، توسعه مراکز درمانی، تفریحی و آموزشی در مناطق محروم، و تشویق مشارکت بخش خصوصی از طریق مشوق هایی مانند معافیت های مالیاتی، اقدام کند. تجربه شهرهایی مانند مدئین کلمبیا نشان می دهد پروژه های یکپارچه می توانند عدالت فضایی را بهبود بخشند. در نهایت، تدوین سیاست های چندمعیاره و بازنگری الگوهای مکان یابی خدمات، همراه با مشارکت شهروندان و هوشمندسازی خدمات، می تواند نابرابری ها را کاهش دهد و زمینه ساز توسعه پایدار در مشهد شود.
۳۹۷۰.

راهبردهای مدیریت گردشگری ساحلی استان مازندران و تأثیر آن در توسعه امنیت اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مدیریت مدیریت گردشگری ساحلی امنیت اقتصادی راهبردها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۴
زمینه و هدف: مدیریت گردشگری ساحلی در کنار متغیرهای اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی مستلزم وجود امنیتی است که توسط کارکنان انتظامی امکان پذیر خواهد بود. این پژوهش با هدف راهبردهای مدیریت گردشگری ساحلی و تأثیر آن در توسعه امنیت اقتصادی انجام شده است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش انجام آن پیمایشی و اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش از دو بخش کارشناسان و مسؤولان گردشگری و فرماندهان و مدیران انتظامی استان مازندران تشکیل شده است. بنابراین، نمونه گیری در بخش اول(38 نفر) از نوع تمام شمار و در بخش دوم از نوع نمونه گیری قضاوتی است که تعداد 52 نفر به عنوان خبرگان در نظر گرفته شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد، راهبردهای گردشگری مدیریت ساحلی از دیدگاه کارشناسان و مدیران حوزه گردشگری، راهبرد محافظه کارانه و در بخش راهبردهای مناسب انتظامی، راهبرد های تنوع می باشد. نتیجه گیری و پیشنهاد: با توجه به یافته های تحقیق می توان گفت، اقدامات عملی مانند به کیفر رساندن مجرمین و مخلّان جرایم اجتماعی با بازنگری قانون آئین دادرسی کیفری در خصوص راهبردهای مناسب انتظامی و مؤلفه های بهره مندی از توان اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی منطقه در راستای ایجاد مدیریت یکپارچه گردشگری ساحلی و افزایش توجه دولت به برنامه ریزی و سرمایه گذاری در بخش گردشکری ساحلی می توان به عنوان راهبرد مؤثر دست یافت. بر اساس این پیشنهاد می شود؛ سیاست گذاران در بخش های کلان جامعه، هم زمان با اقدامات نرم (توجه به بخش سرمایه گذاری در فعالیت های فرهنگی و اجتماعی) به اقدامات سخت (برخورد با عوامل مزاحم نظم و امنیت جامعه) توجه داشته باشند.
۳۹۷۱.

آسیب شناسی و ارزیابی توزیع زیرساخت های اولیه و ثانویه گردشگری در شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسیب شناسی توزیع فضایی زیرساخت های اولیه زیرساخت های ثانویه ارومیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۲۱
زمینه و هدف: امروزه توسعه گردشگری به عنوان فعالیتی سودآور در اولویت برنامه ریزی بسیاری از کشورها قرار گرفته است. در این میان توسعه گردشگری نیاز به توسعه زیرساخت ها دارد. زیرساخت ها به عنوان موتور محرکه صنعت گردشگری باعث جذب سرمایه گذار و ایجاد انگیزه برای سرمایه گذاری در این بخش می شوند. مطالعه حاضر با تمرکز بر «ارزیابی توزیع فضایی زیرساخت های اولیه و ثانویه گردشگری در شهر ارومیه و ارائه راهبردهای بهبود»، به تحلیل و دسته بندی این زیرساخت ها می پردازد. روش شناسی: پژوهش حاضر از یک رویکرد ترکیبی بهره می گیرد که شامل روش های قیاسی و کمی است. اطلاعات مورد نیاز از طریق پیمایش میدانی با ابزار سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، تکنیک Index Overlay و پرسش نامه های توزیع شده در میان متخصصان شهری، شامل اساتید دانشگاهی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی و همچنین متخصصان حوزه عمل شامل کارکنان سازمان های مربوطه (میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، آژانس های هوایی و ...) و متخصصان نظام مهندسی انجام شده و مدلی مفهومی ارائه گردید. یافته ها: در این پژوهش، 11 نوع زیرساخت گردشگری شناسایی شد که به دو دسته زیرساخت های اولیه (دسترسی به ایستگاه های حمل ونقل برون شهری، دسترسی به ایستگاه های حمل و نقل درون شهری، فاصله از مراکز اقامتی، فاصله از مراکز درمانی، فاصله از پمپ بنزین و گاز) و زیرساخت های ثانویه (فاصله از مراکز پذیرایی، فاصله از مراکز مذهبی، فاصله از مراکز خرید، فاصله از مراکز و دفاتر خدمات مسافرتی، فاصله از مراکز کاربری اداری-انتظامی، فاصله از فضاهای عمومی، سبز و باز شهری) تقسیم می شوند. نتیجه گیری و پیشنهادات: با توجه به بررسی های انجام شده می توان به وضعیت کاملاً نامطلوب زیرساخت های اولیه در شهر ارومیه اشاره کرد که حاکی از بی توجهی و فرسودگی این زیرساخت ها در بستر زمان است. از سویی دیگر توزیع نامتوازن زیرساخت های گردشگری، فقدان اتصال فضایی، تمرکزگرایی شدید در توزیع کاربری های مرتبط ازجمله مشکلات شهر ارومیه در حوزه گردشگری است که نیازمند توجه ویژه و بازنگری در سیاست های کلان و خرد در موضوع گردشگری است. راهکارهای عملی شامل طراحی مسیرهای پیاده روی گردشگری، ایجاد اقامت گاه های اقتصادی و استفاده از فضای مجازی برای تبلیغات است. این پیشنهادات نه تنها برای بهبود زیرساخت های ارومیه، بلکه به عنوان الگویی برای شهرهای مشابه با پتانسیل گردشگری قابل استفاده اند. کاربرد نتایج در ارائه راه حل های عملی برای توسعه پایدار گردشگری و امکان تعمیم مدل به سایر شهرها خلاصه می شود. نوآوری و اصالت: این پژوهش با ارائه تمایز روش مند بین زیرساخت های اولیه و ثانویه، درک عمیق تری از نقش هر دسته در توسعه گردشگری فراهم کرده است. مدل مفهومی توسعه یافته، چارچوبی نوین برای تحلیل فضایی ارائه می دهد که در مطالعات داخلی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این مدل امکان شناسایی نابرابری های فضایی و تدوین راهبردهای هدفمند را فراهم می کند. در سطح عملی، پیشنهادات این پژوهش (مانند مسیرهای پیاده روی و تبلیغات دیجیتال) می توانند مستقیماً در ارومیه اجرا شوند و تجربه گردشگران را بهبود بخشند. در سطح نظری، مدل مفهومی ارائه شده به عنوان الگویی برای شهرهای دیگر با ویژگی های مشابه قابل استفاده است. این مدل می تواند به برنامه ریزان شهری و سیاست گذاران کمک کند تا زیرساخت های گردشگری را به صورت کارآمدتر ارزیابی و توسعه دهند. ارزش افزوده این مطالعه در ارائه رویکردی نوین برای تحلیل فضایی و ارائه الگویی قابل تکرار برای تحقیقات آینده است.
۳۹۷۲.

مدل سازی معادلات ساختاری عوامل مؤثر بر شکل گیری و پایداری اقامتگاه های بوم گردی شهرستان آبادان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری پایداری اقامتگاه بوم گردی شهرستان آبادان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۷
یکی از خدمات گردشگری در سالیان اخیر ایجاد اقامتگاه های بوم گردی با استفاده از ظرفیت های سنتی موجود در مناطق مختلف کشور هستند. اقامتگاه های بوم گردی کسب وکارهای کوچک مقیاس هستند که طراحی و معماری بومی، مدیریت مشارکتی و خانوادگی و ارائه خدمات و محصولات بومی از اصول آن می باشد.بوم گردی یکی از شاخه های گردشگری مبتنی بر جاذبه های طبیعی است. اقامتگاه های بوم گردی بخشی فرصت آفرین در کسب وکار گردشگری جهان است که به سرعت در حال رشد هستند. این پژوهش قصد دارد عوامل مؤثر بر شکل گیری و پایداری اقامتگاه های بوم گردی را تجزیه وتحلیل نماید. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر نوع و ماهیت، توصیفی– تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را مالکان و شاغلین اقامتگاه های بوم گردی شهرستان آبادان تشکیل می دهند. در این تحقیق ازآنجاکه فهرست کامل افراد جامعه در دسترس نیست، از فرمول کوکران در حالت حجم نامحدود با سطح خطای 5 درصد استفاده شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر در نظر گرفته شد. ابزار اصلی گردآوری داده ها و سنجش متغیرهای پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته است. میزان پایایی پرسشنامه با بهره گیری از آزمون کرونباخ و پایایی ترکیبی در سطح بالایی تأیید و داده ها با بهره گیری از نرم افزار SPSS و Smart-PLS در قالب روش معادلات ساختاری تحلیل شده است. یافته های پژوهش حاکی از برازش مناسب مدل و معناداری روابط بین متغیرهای موردنظر می باشد. همچنین، مقدار ضریب تعیین مسیر مدل ساختاری برابر با 850/0 به دست آمد که نشان دهنده تأثیر متغیر شکل گیری اقامتگاه ها بر توسعه و پایداری بوم گردی است. درنهایت، مدل پژوهش ازنظر پیش بینی و تبیین روابط میان متغیرها از برازش مطلوبی برخوردار بود.
۳۹۷۳.

مقایسه کارایی مدل های یکپارچه و روش های یادگیری ماشین در شبیه سازی دبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبیه سازی دبی یادگیری ماشین مدل یکپارچه حوضه آبریز کبکیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۲۳
در هیدرولوژی، فرآیند بارش - رواناب یکی از پیچیده ترین پدیده های غیرخطی است. پیش بینی رواناب در حوضه های فاقد آمار یکی از چالش ها در مدیریت منابع آب است. در این مطالعه کارایی مدل های یکپارچه هیدرولوژیک و روش های یادگیری ماشین در شبیه سازی دبی روزانه و ماهانه در حوضه آبخیز کبکیان که یکی از مهم ترین سرشاخه های رودخانه کارون است، بررسی شد. مدل های هیدرولوژیک یکپارچه AWBM، Sacramento، SIMHYD، SMAR و TANK و الگوریتم های مختلف روش درخت تصمیم، شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون بردار پشتیبان برای شبیه سازی دبی روزانه و ماهانه حوضه استفاده شد. سری های ماهانه و روزانه بارش، تبخیر و تعرق پتانسیل و دبی در دوره آماری 1401-1350 برای این منظور استفاده شدند. برای ارزیابی کارایی مدل ها نیز از ضرایب کارایی R2 ، NS و RMSE به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که مدل های SMAR و AWBM بهترین کارایی را در شبیه سازی دبی روزانه در حوضه آبخیز کبکیان در مقایسه با سایر مدل های هیدرولوژیک استفاده شده داشته اند و مقادیر ضریب نش ساتکلیف این دو مدل در مرحله صحت سنجی به ترتیب 79/0 و 78/0 بوده که نشان از کارایی بسیار خوب این مدل ها در شبیه سازی دبی روزانه دارد. در سری های ماهانه نیز مدل های SMAR و AWBM با ضریب نش ساتکلیف به ترتیب 71/0 و 72/0 و ضریب تبیین 79/0 و 79/0 کارایی خوب داشته اند. در روش های یادگیری ماشین در مقیاس روزانه، روش درخت تصمیم با الگوریتم جنگل تصادفی با ضریب تبیین 61/0 بهترین کارایی را در شبیه سازی دبی داشته است. در شبیه سازی دبی ماهانه، الگوریتم جنگل تصادفی با ضریب تبیین 93/0 کارایی خیلی خوبی داشته است.
۳۹۷۴.

شناسایی مؤلفه های سرزندگی در پیاده راه های فضاهای شهری (مورد پژوهی: پیاده راه فردوسی شهر سنندج)

کلیدواژه‌ها: سرزندگی فضای شهری پیاده راه فردوسی شهر سنندج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۸
زمینه و هدف: فضاهای عمومی مهم ترین بخش از ساختار شهرها هستند و نقش مهمی در سلامت و کیفیت زندگی شهروندان دارند. در این میان، پیاده راه های شهری از مهم ترین عرصه های عمومی یک شهر شناخته می شوند و تأثیر بسزایی در بهبود شاخص های سرزندگی شهری، میان شهروندان در یک فضا و حتی در کل شهر دارند. سرزندگی و پویایی عنصری مهم در ارزیابی کیفی فضاهای عمومی است. سرزندگی خود بازتاب فعالیت هایی است که در فضا صورت می پذیرد و پیاده مدار ساختن شهرها طریقی است بر تسهیل و ترغیب فعالیت هایی که می توانند به ارتقاء سرزندگی در شهرها کمک کنند. در این راستا هدف پژوهش حاصر پاسخگویی به سؤالات زیر اساس کار هست. 1- عوامل مؤثر در سرزندگی پیاده راه فردوسی کدام است؟ 2- ترتیب اولویت شهروندان از عوامل سرزندگی این پیاده راه چگونه است؟ 3- وضعیت سرزندگی این پیاده راه فردوسی از نظر شهروندان چگونه است؟ روش بررسی: پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر سرزندگی پیاده راه فردوسی در شهر سنندج انجام شد. این پژوهش توصیفی – تحلیلی است. متغیرهای سرزندگی پیاده راه شناسایی و از بررسی متون، مطالعات مرتبط در قالب پرسشنامه به صورت مقیاس لیکرت (پنج گزینه ای) طراحی و توسط 100 نفر از کاربران پیاده راه فردوسی شهر سنندج تکمیل گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار Spss تحلیل گردید. جامعه آماری این پژوهش شامل ساکنین شهر سنندج بوده که در بازه زمانی شهریورماه لغایت مهرماه سال 1403 در پیادهراه فردوسی رفت و آمد داشتهاند. بهعلت متمرکز نبودن جامعه آماری مذکور در یک مکان مشخص از نمونه گیری در دسترس استفاده و حجم نمونه تعداد 100 نفر از عابرین مذکور بوده که انتخاب شد. یافتهها: مؤلفه های مؤثر فضای سرزندگی پیاده راه ها در قالب 12 مؤلفه معرفی شدند که بارهای عاملی و ضریب آلفای کرونباخ عوامل سرزندگی پیاده راه فردوسی بیشترین بار عاملی برابر با 81/0 مربوط به مولفه برگزاری مراسمات اجتماعی طی سال و کمترین بار عاملی برابر با 59/0 مربوط به مولفه فعالیت های شبانگاهی می باشد. بحث و نتیجهگیری: 12 مؤلفه در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند که باید به طور قابل توجهی در طراحی بهینه پیاده راه ها در اولویت قرار گیرند تا منجر به افزایش سرزندگی شوند. در بررسی های انجام شده، عوامل مؤثر در سرزندگی پیاده راه فردوسی به ترتیب عامل «دسترسی- مکانی» با ضریب همبستگی 94/0 ، «عملکردی- محیطی» با ضریب همبستگی 92/ 0، «اجتماعی- فرهنگی» با ضریب همبستگی 88/ 0 بیشترین تأثیر را در سرزندگی پیاده راه دارند. در بررسی میزان رضایت شهروندان از عوامل سرزندگی پیاده راه بیشترین میزان رضایت از عامل «دسترسی- مکانی» با میانگین 85/3 بوده و کمترین میزان رضایت از عامل «اجتماعی- فرهنگی» با میانگین 61/3 می باشد. میانگین رضایت از سرزندگی پیاده راه فردوسی برابر با 70/3 میباشد که در حد متوسط می باشد.
۳۹۷۵.

ارزیابی پتانسیل سیل خیزی در زیرحوضه های آبخیز کوزه توپراقی با استفاده از مدل توسعه یافته سیلاب ناگهانی

کلیدواژه‌ها: MFFPI پوشش گیاهی کاربری اراضی زیرحوضه های کوزه توپراقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۳
زمینه و هدف: در سال های اخیر، با افزایش فراوانی و شدت سیلاب های ناگهانی، پهنه بندی خطر وقوع این پدیده به امری ضروری تبدیل شده است. مدل توسعه یافته سیلاب ناگهانی (MFFPI) یکی از روش های نوین و مؤثر برای ارزیابی و پهنه بندی خطر سیلاب ناگهانی در حوضه های آبخیز است. هدف از این پژوهش ارزیابی پتانسیل سیل خیزی در زیرحوضه های آبخیز کوزه توپراقی با استفاده از مدل توسعه یافته سیلاب ناگهانی می باشد. روش شناسی: در همین راستا ابتدا لایه های اطلاعاتی شامل شیب، تجمع جریان، کاربری اراضی، نفوذپذیری سنگ، انحنا دامنه و بافت خاک در محیط GIS و با استفاده از نقشه های پایه استخراج و در گام بعد با استفاده از ابزار Raster Calculator همه این پارامترها وزن دهی و نقشه های وزنی تولید شدند. سپس با همپوشانی این لایه ها، نقشه پتانسیل سیلاب ناگهانی برای حوضه آبخیز کوزه توپراقی در پنج دسته خطر خیلی کم (55 کیلومترمربع)، کم (10/126 کیلومترمربع)، متوسط (15/266 کیلومترمربع)، زیاد (50/219 کیلومترمربع)، و خیلی زیاد (03/138 کیلومترمربع) تقسیم بندی و استخراج گردید. نتایج و یافته ها: نتایج نشان می دهد که بخش های شمالی و مرکزی حوضه عمدتاً در محدوده خطر کم تا متوسط قرار دارند، در حالی که نواحی جنوبی و غربی بیش ترین میزان خطر سیلاب را تجربه می کنند. الگوی توزیع این پهنه ها می تواند متأثر از پارامترهای ژئومورفولوژیکی نظیر شیب، ارتفاع، و تراکم زهکشی، همچنین ویژگی های هیدرولوژیکی و کاربری اراضی باشد. به ویژه، مناطق با شیب های تند، نفوذپذیری کم و کاربری های حساس به رواناب، مستعد وقوع سیلاب های ناگهانی هستند. از سوی دیگر، مناطق با شیب کم که عمدتاً در نواحی میانی قرار دارند، به دلیل انباشت رواناب ورودی از نواحی بالادست، می توانند به نقاط بحرانی در توسعه سیلاب تبدیل شوند. همچنین نتایج نشان داد که زیرحوضه های 2 و 3 با مساحت 02/0 و 15/0 کیلومترمربع و در مقابل زیرحوضه های 14 و 17 با مساحت 27/29 و 98/14 کیلومترمربع به ترتیب در پهنه های خطر وقوع سیلاب خیلی کم و خیلی زیاد قرار دارند. نتیجه گیری: در نتیجه، مدیریت سیلاب در این حوضه نیازمند اتخاذ راهکارهای متناسب با شرایط توپوگرافی است. در نواحی شیب دار، اجرای عملیات آبخیزداری مانند احداث بندهای رسوب گیر و توسعه پوشش گیاهی می تواند به کاهش سرعت رواناب و افزایش نفوذپذیری کمک کند. همچنین، در مناطق کم شیب، ایجاد مخازن کنترل سیلاب و زهکشی مناسب می تواند نقش مؤثری در کاهش خطرات سیلاب ایفا کند.
۳۹۷۶.

بررسی تغییرات پوشش برف حوضه های آبریز غربی دریاچه ارومیه از طریق بهینه سازی و همجوشی تصاویر سنتینل-۲ و لندست (۸ و ۹)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییرات پوشش برف حوضه های آبریز غربی دریاچه ارومیه تصاویر ماهوارهای لندست و سنتینل روش های پردازش تلفیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۲۴
هدف اصلی تحقیق فعلی، تشخیص تغییرات سطح پوشش برف در حوضه های غربی دریاچه ارومیه، واقع در رشته کوه سیلوانه، با استفاده از پردازش تصاویر ماهواره ای چند سنجنده ای و چند طیفی برای شناسایی دقیق مناطق پوشش برف می باشد. تصاویر ماهواره ای سنتینل-۲ و لندست (۸ و ۹) قابل دسترس عملیات پیش پردازش از قبیل تصحیحات جوی و رادیومتریک با استفاده از نرم افزار ENVI نسخه 1/10 انجام شد. پروژه ها برای ماه های مه سال های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۳ ایجاد گردید. ابتدا، با استفاده از شاخص های تفاضلی نرمال شده برف، نقشه های پوشش برف مستقل برای تصاویر لندست و سنتینل برای کل حوضه های آبریز نازلو چای، روضه چای، شهرچای و باراندوزچای تولید گردید. در مرحله بعد، با بکارگیری یک روش بهینه سازی شده بر اساس توابع شیء گرا وابسته به رنگ بر روی باندهای اصلی سنجنده سنتینل-۲، تصاویر لندست با تصاویر سنتینل تلفیق شدند. این تلفیق به تولید محصولات متنوع، به ویژه تصاویر بهینه رنگی با وضوح بالا و نقشه های طبقه بندی صحنه مطالعه منجر شد. در نهایت، نقشه های سطح پوشش برف با دقت بالا برای دوره های زمانی مختلف برای هر یک از حوضه های گفته شده از تصاویر تلفیق شده استخراج گردید. بررسی نقشه های پوشش برف نشان داد که حوضه آبریز شهرچای علیرغم مساحت کمتر نسبت به حوضه های نازلوچای و باراندوزچای، دارای ضریب تجمع برف بالاتری بوده و در نتیجه امکان ذخیره پوشش برف بیشتری را دارا است. همچنین، مقایسه نقشه تراکم پوشش برف (سال های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۳) با مدل ارتفاعی آلوس پالسار با وضوح ۵/۱۲ متر نشان می دهد که مساحت قابل توجهی از پوشش برف در ارتفاعات بالاتر از ۲۳۰۰ متر در محدوده مطالعه توزیع شده است. بنابراین، شناسایی دقیق پوشش برف، حتی در مقیاس روزانه و هفتگی، اطلاعات ضروری و دقیقی را برای مدیریت پیشگیرانه منابع آب به دنبال ذوب برف با اهداف متعدد در حوضه های آبریز اطراف دریاچه ارومیه فراهم می آورد.
۳۹۷۷.

ارزیابی تصحیح اخلاق ناصری به کوشش مینوی و حیدری براساس کهن ترین نسخه شناخته شده از کتاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق ناصری تصحیح مینوی و حیدری خواجه نصیرالدین طوسی ارزیابی نسخه های خطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۸
اخلاق ناصری از مهم ترین کتاب های اخلاقی فارسی است. خواجه نصیرالدین طوسی این کتاب را به سال 633 ق. نوشت، اما در دهه های بعد اندکی در مطالبش بازنگری کرد. اخلاق ناصری در زمان حیات مؤلف شهرت یافت. در طی زمان، نسخه های متعددی از آن کتابت شد و بر آثار اخلاقی پس از خود تأثیر مهمی نهاد. همچنین بعداً به ویژه در هندوستان بارها به طبع رسید. معتبرترین تصحیح آن را مجتبی مینوی و علیرضا حیدری ترتیب دادند. آنان در این تصحیح از پنج دست نویس متعلّق به قرن هفتم هجری قمری استفاده کردند. در حال حاضر، نسخه های خطی دیگری از این اثر شناخته شده که مهم ترین آنها مورّخ 656 ق. (محفوظ در کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه شیراز) و قدیمی تر از همه نسخه های استفاده شده مصحّحان است. در این پژوهش برای نخستین بار، این دست نویس به صورت تفصیلی معرفی و بررسی شده است. از ویژگی های مهم آن می توان به برخی ضبط های کهنه تر به نسبت چاپ مینوی و حیدری، رسم الخط کهن و نیز حرکت گذاری تعدادی از کلمات اشاره کرد. در این مقاله، در اثر مقابله دقیق و کامل متن اخلاق ناصری به تصحیح مینوی و حیدری با این نسخه، نکات درخور توجهی استخراج شده است. ضمن اینکه با تکیه بر دیگر منابع، در متن تصحیح شده، توضیحات و واژه نامه های کتاب چاپی، اصلاحاتی ضرورت دارد؛ البته نسخه مورّخ 656 ق. همواره بهترین ضبط ها را ندارد و در آن افتادگی ها و اشتباهات متعددی دیده می شود. این نکته هم حاصل مقابله با متن تصحیح شده مینوی و حیدری است. درنهایت، می توان چنین نتیجه گرفت که تصحیح اخلاق ناصری به کوشش مینوی و حیدری همچنان اعتبار و ارزش والایی دارد. با این حال، براساس دست نویس های قدیم که در آن زمان ناشناخته بوده و نیز منابع گسترده تر و پژوهش های بیشتر، برخی اصلاحات در مندرجات آن لازم است.
۳۹۷۸.

فضا زمانیت در رمان پساآخرالزمانی قلعه مالویل اثر روبر مرل با تأکید بر نقد جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بازنمایی ادبی برتراند وستفال پساآخرالزمان فضا-زمانیت قلعه مالویل لایه های زمانی نقد جغرافیایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۳۲
اهمیت فضای جغرافیایی در رمان های پساآخرالزمان و به ویژه رمان علمی -تخیلی و پساآخرالزمانی قلعه مالویل اثر روبر مرل بسیار مشهود است. داستان در پی یک انفجار عظیم ناشناخته، چهره آخرالزمانی فضای جغرافیایی مالویل و پیرامون آن را بازنمایی می کند. در تلاقی واقعیت و تخیل، فضای بازنمایی شده بعد از «روز واقعه» به نقطه آغاز پیش از تمدن بشری باز می گردد. در پژوهش حاضر، برای درک بهتر فضاهای بازنمایی شده متأثر از تخیل نویسنده، به پیوستار فضا-زمانیت پرداخته می شود. این پیوستار از اصول نقد جغرافیایی برتراند وستفال می باشد و طبق آن، زمان و فضا مستقل از یکدیگر نیستند بلکه زمان بُعدی از فضا می باشد. در مطالعه حاضر، برای ارائه تصویر جامع تری از فضای جغرافیایی بازنمایی شده، به مطالعه درزمانی (دیاکرونیک) لایه های متفاوت زمانی در طول زمان پرداخته می شود. انبوه خاطرات، ابزار مهم مرززدایی تخیلی، در بازنمایی فضای جغرافیایی داستان در بستر زمان هستند. بین فضا و لایه های زمان، ارتباطی پویا وجود دارد. تلاش بی وقفه، دانش و تجربه دنیای قبل از «روز واقعه» برای بازسازی فضا و گذار از ویران شهر پساآخرالزمان به آرمان شهر نشانگر اندیشه مسئولیت پذیری ساکنان مالویل است.
۳۹۷۹.

Heteropoesia: Basil Bunting’s Translation of Obayd Zākānī’s Mush-o Gorbeh(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Basil Bunting Literary Translation Obayd Zākānī Mush-o Gorbeh Pious Cat translator as double agent

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۲
This article studies the role of ‘selving’ and creative interpretation in literary translation. Specifically, it analyzes one of Basil Bunting’s successful translations of Obayd Zākānī’s Mush-o Gorbeh, a picturesque and catchy poem in rhyme and rhythm, laden with animal characters, which was considered to be both a masterpiece of children’s literature and a very important political satire. Bunting, a translator of Persian classical poems into English, had both political and poetic missions as a spy and an up-and-coming poet. This study turns to the theories of translation by Steiner, Benjamin, and Bassnett, among others, to show the challenges of translating Persian poetry. Through an in-depth analysis of this translated work in dialogue with Bunting’s other works, this manuscript shows how the two missions sometimes overlapped. Ultimately, however, it is argued that literary translation functions as an aesthetic ‘other’ place where the translator can act as a cultural double agent, working to the advantage of both cultures.
۳۹۸۰.

Modernist Echoes: The Role of Tradition, Language, and Myth in Eliot, Shamlou, and Sepehri(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: comparative literature Defamiliarization influence Literary Heritage Modern Poetics Poetic Expression

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۲
This article attempts to explore the influence of T. S. Eliot’s modernist poetics on the works of Iranian poets, Ahmad Shamlou and Sohrab Sepehri. It examines how these Iranian poets engaged with the concepts of “tradition,” “language,” and “myth” in their writings, drawing upon Eliot’s critical perspectives. The article begins with an overview of T. S. Eliot’s significance as an Anglo-American figure of twentieth century literature, and how his modernist themes and techniques resonated with Iranian poets navigating their own cultural transformations. It then reviews relevant secondary sources that provide critical frameworks for understanding the relationships between Eliot, Shamlou, Sepehri, and the broader modernist poetic tradition. The core discussion analyzes how Shamlou and Sepehri, inspired by Eliot’s innovative spirit, may have sought to redefine their engagement with Persian classical poetry. They utilized new approaches to language and expression to challenge established forms, especially through using defamiliarization and mythical method, while still drawing upon their rich literary heritage. By tracing these intertextual and cross-cultural connections, the article aims to contribute to a deeper understanding of the transnational circulation of modernist poetic ideals, especially Eliot’s preoccupations, and how they were reinterpreted and reinvigorated within the Iranian literary context. In fact, this comparative analysis sheds light on the complexities of cultural exchange and the evolution of modern poetry across geographic boundaries.

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان