مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۵۳۹٬۹۳۷ مورد.
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۱
1 - 20
حوزههای تخصصی:
در دنیای اقتصاد، مشتریان عامل بقای سازمان هستند پس لازم است تا سازمان ها توانمندی خود را جهت جلب و حفظ مشتریان به کار گیرند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر رضایت مشتری بر وفاداری مشتری در شرکت بیمه البرز است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمامی مشتریان بیمه البرز است که براساس جدول مورگان تعداد 384 نفر از آن ها به عنوان نمونه طی محدوده ی زمانی 1403-1402 تعیین شد. پژوهش حاضر تحلیلی- کاربردی است که جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه الکترونیکی استفاده شده است. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ مطلوب برآورد شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش معادلات ساختاری و نرم افزار SmartPLS و SPSS استفاده شده است. نتایج این بررسی حاکی از آن است که ارزش ادراک شده مشتری، درگیری مشتری و رضایت مشتری بر وفاداری مشتریان در شرکت بیمه البرز تأثیر مثبت و معنادار دارد که این اثرگذاری ها می توانند به جذب مشتری در شرکت بیمه البرز کمک شایانی نمایند.
بررسی تاثیر هوش راهبردی بر کیفیت حسابرسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مطالعات گسترده ای به بررسی شناسایی عوامل موثر بر کیفیت حسابرسی، هم در سطح حرفه ای و سازمانی و هم در سطح ویژگی های فردی پرداخته اند. با این حال، هوش راهبردی به عنوان یک مولفه اساسی در تصمیم گیری های افراد تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش هوش راهبردی و ابعاد آن (شامل آینده نگری، تدوین چشم انداز، تفکر سیستمی، مشارکت و انگیزه) در ارتقا و بهبود کیفیت حسابرسی انجام شد. برای جمع آوری اطلاعات از توزیع پرسشنامه در بین شرکا، مدیران و حسابداران رسمی استخدام در موسسه های حسابرسی استفاده شد. نتایج به دست آمده با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری نشان می دهد که هوش استراتژیک و ابعاد تدوین چشم انداز، تفکر سیستمی، مشارکت و انگیزه آن تاثیر مستقیم و معناداری بر کیفیت حسابرسی دارند. بنابراین، می توان بیان نمود هر چه هوش راهبردی و ابعاد چشم انداز، تفکر سیستمی، مشارکت و انگیزش آن در بین حسابرسان بیشتر باشد، کیفیت حسابرسی نیز بهبود خواهد یافت. به عبارتی دیگر، هر چه سطح کاربرد مفاهیم ابعاد هوش راهبردی بهتر باشد، منجر به ارتقای کیفیت حسابرسی خواهد شد.
برنامه ریزی سیستم های حمل ونقل یکپارچه با رویکرد الگوریتم جستجوی گرانشی توسعه یافته مبتنی برکنترلر فازی جهش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۲
151 - 180
حوزههای تخصصی:
الگوریتم جستجوی گرانشی یک الگوریتم فراابتکاری تازه ظهوری است در این الگوریتم به دو روش میتوان نیروی گرانشی میان پاسخ ها را محاسبه کرد. در روش اول یک پاسخ از فضای همسایگی محلی پاسخ جاری انتخاب شده و نیروی گرانشی بین این دو پاسخ محاسبه می شود. در روش دوم، نیروی گرانشی بین تمام پاسخ های همسایه در فضای همسایگی پاسخ جاری محاسبه می شود و به یک پاسخ همسایه محدود نمی شود. این الگوریتم در برخی از مسائل بهینه سازی دچار همگرایی زودرس شده و در بهینه محلی گیر می کند و پیشرفتی برای پیدا کردن جواب بهینه ندارد که این مشکل جزء معایب این الگوریتم محسوب میشود. در مقاله این مشکل را در مرحله اول با مقایسه دو روش نامبرده تحت آزمون قرار گرفت که نتیجه آن بدینگونه می باشد: روش اول برتری نسبی از نظر پارامتر سرعت رسیدن به جواب و جواب برتر دارد و سپس با تعریف یک تابع جهش ابتکاری، که از کنترلر فازی جهت کنترل کردن میزان جهش استفاده می کند، برطرف میکند. روش پیشنهاد شده بر روی توابع محک استاندارد که شامل توابع تک مدی و چند مدی است ارزیابی شده است و نتایج حاصل از ارزیابی این دو روش با الگوریتم جستجوی گرانشی استاندارد (GSA) و الگوریتم جمعیت ذرات گرانشی (GPS)، الگوریتم بهینه ساز جمعیت ذرات (PSO) و الگوریتم وراثتی حقیقی (RGA) مقایسه شده است.آزمایشات مشاهده شده، نشان دهنده این است که این روش ارائه شده نتایج بهتری نسبت به دیگر الگوریتم های مقایسه شده دارد.
بازتابش عرفانی و اساطیری واژۀ خورشید در شعر سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
125 - 144
حوزههای تخصصی:
ادبیات به جهت گستردگی، ظرفیّت پیوند با دانش های گوناگون را دارد. از این میان به دلیل خاستگاه مشترک ادبیات، عرفان و روانشناسی، رویکرد عارفانه– روانشناسانه در میان منتقدین ادبی اهمیّت خاصّی دارد؛ رویکردی که منتقد را به ژرفای ذهن و ضمیر صاحب اثر می رساند. این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از مطالعه کتابخانه ای، واژه «خورشید» را در شعر سهراب سپهری بررسی می کند. براساس نقد عارفانه روانشناسانه، این واژه گاه جلوه ای است از کهن الگوی ماندالا به عنوان رمزی به تعالی. از سوی دیگر، واژه خورشید در شعر سپهری به پیروی از سنّت های ادبی ایران زمین گاه نماد زیبایی قرارمی گیرد تا معنایی عرفانی را برساند و گاه نماد جنگجویی و قدرت می شود برای رساندن مفهومی اساطیری و ازلی. درهم تنیدگی این موارد در شعر سپهری، علاوه بر این که نشان دهنده نبوغ شاعر و آشنایی او با دنیای عرفان و اساطیر است، تجربه معنوی و عرفانی او را نیز به مخاطب و منتقد ادبی منتقل می کند تا جایی که ذهن مخاطب را با خود همراه-کرده، به سوی کمال و تعالی می برد.
توسعه بوروکراسی کارآمد با رویکرد ایرانی - اسلامی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
37 - 66
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از نوع کیفی، توسعه ای، تفسیری و استقرایی است که با رویکرد فراترکیب و روش تحلیل محتوای کیفی اجرا شده است. منابع اطلاعات استفاده شده در پژوهش را مقاله های منتشر شده در پایگاه های داده ای جهاد دانشگاهی و مستندات مرتبط تشکیل می دهد. بعد از گردآوری مقاله های منتشر شده از پایگاه اطلاعاتی بر اساس شاخص مدنظر پژوهشگران، مقاله های منتخب برای بررسی انتخاب شد.یافته: پس از بررسی و ترکیب نتایج مطالعات منتخب مرور شده و سه مرحله کدگذاری، ابعاد بوروکراسی کارامد عبارتند از؛ نقش پردازهای، سوق دهنده ها و بایستگی های اداری شناسایی شدند. در الگوی ایرانی – اسلامی پیشرفت؛ پیشران ها، تواناسازها، قابلیت ها سازها و الزامات پیشرفت در کنار بعد ارزش مداری شناسایی و دسته بندی شدند. در مجموع با ترکیب ابعاد بوروکرسی کارامد و الگوی ایرانی – اسلامی پیشرفت، چارجوب بورکراسی کارامد با رویکرد ایرانی – اسلامی پیشرفت شکل گرفت.نتیجه گیری: با تداوم، توسعه و فراگیر نمودن این رویکرد و مدل کارآمد در محیط داخلی و بین المللی با ترکیبی متوازن و سازگار با عنوان توسعه ایرانی – اسلامی، دارای قابلیت ایجاد الگویی کارآمد بوروکراسی برای همه کشورهای اسلامی به عنوان منطق، استراتژی و نوآوری نظام جمهوری اسلامی در مقابل سیاستهای اقتصادی ناعادلانه دنیا مبتنی بر توسعه اسلامی در راستای الگوسازی نظریه ى بوروکراسی اسلامی در دنیا مقدمه فراگیری اسلام در جهان فراهم می شود.
بررسی تأثیر عملکرد زیست محیطی، اجتماعی و راهبری بر عملکردهای مالی و غیرمالی شرکت: نقش تعدیل کنندگی ویژگی های ساختاری مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: از یک سو، در عصر جهانی شدن، بهبود عملکرد مالی و غیرمالی شرکت، همواره در کانون توجه ذی نفعان بوده است و از سویی دیگر، پس از رویدادهای گرمایش جهانی، سقوط بازار و بحران های اقتصادی، ذی نفعان آگاه شده اند که عملکرد زیست محیطی، اجتماعی و راهبری، به عنوان یکی از مؤلفه های غیرمالی اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا می تواند بر عملکرد مالی و غیرمالی شرکت تأثیر بگذارد. عملکرد مالی و غیرمالی شرکت ها با عناصر ساختاری مدیریت و ترکیب هیئت مدیره پیوند خورده است. مدیران به عنوان نمایندگان ذی نفعان، باید حافظ منافع آنان باشند؛ اما کلیه تصمیم های استراتژیک آن ها، از جمله تصمیم های مربوط به فعالیت های زیست محیطی، اجتماعی و راهبری، تحت تأثیر ویژگی هایشان قرار می گیرد. یکپارچگی عوامل ESG در ویژگی های مدیریت، استراتژی ها و شیوه های شرکت را تغییر می دهد. شرکت هایی که این عناصر را در اولویت قرار می دهند، احتمالاً شهرت خود را افزایش می دهند، سرمایه گذاری را جذب می کنند و به رشد پایدار دست می یابند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیل کنندگی ویژگی های ساختاری مدیریت بر تأثیر عملکرد زیست محیطی، اجتماعی، راهبری بر عملکرد مالی و غیرمالی شرکت است.
روش: چهار فرضیه پژوهش با استفاده از اطلاعات ۱۶۶ شرکت پذیرفته شده در شرکت بورس اوراق بهادار تهران، در دوره زمانی ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۱ (شامل ۱۶۶۰ مشاهده شرکت سال) و به کارگیری رگرسیون چندمتغیره آزمون و تجزیه وتحلیل شدند. عملکرد زیست محیطی، اجتماعی و راهبری با استفاده از الگوی ملکیان، فخاری و جفایی رهنی (۱۳۹۶)، عملکرد مالی به کمک کیو توبین و عملکرد غیرمالی با استفاده از سرمایه ساختاری اندازه گیری شد. در مجموعه ویژگی های ساختاری مدیریت، چهار ویژگی ثبات و استحکام مدیریت، استقلال هیئت مدیره، تنوع هیئت مدیره و توانایی مدیریت بررسی شد.
یافته ها: عملکرد زیست محیطی، اجتماعی و راهبری بر عملکرد مالی و عملکرد غیرمالی تأثیر مثبت و معناداری دارد. ثبات و استحکام مدیریت و توانایی مدیریت، تأثیر مثبت عملکرد زیست محیطی و اجتماعی و راهبری بر عملکرد مالی را تقویت می کنند؛ اما استقلال هیئت مدیره و تنوع اعضای هیئت مدیره بر این تأثیر نقش تعدیل کنندگی ندارند. ثبات و استحکام مدیریت، استقلال هیئت مدیره، تنوع اعضای هیئت مدیره و توانایی مدیریت، تأثیر مثبت عملکرد زیست محیطی و اجتماعی و راهبری بر عملکرد غیرمالی را تقویت می کنند.
نتیجه گیری: فعالیت های زیست محیطی و اجتماعی و راهبری که با اهداف توسعه پایدار هماهنگ هستند، در شکل دهی مجدد تخصیص منابع شرکت نقش مهمی ایفا می کنند. در گفتمان معاصر روی شاخص های عملکرد پولی با تمرکز ویژه بر عملکرد مالی بسیار تأکید شده است؛ در حالی که تحقق هنجارهای زیست محیطی و اجتماعی، به منظور تضمین پایداری شرکت، مستلزم توجه به هر دو بُعد عملکرد شرکت، یعنی عملکردهای مالی و غیرمالی است. مدیریت به عنوان سکان دار هدایت و رهبری شرکت، می تواند از طریق تصمیم های مرتبط با فعالیت های زیست محیطی و اجتماعی و راهبری و تلاش برای بهبود عملکرد غیرمالی شرکت، با کاهش تعارض های بالقوه بین جامعه و شرکت و کاهش هزینه های مرتبط، به بهبود عملکرد مالی آن نیز کمک کند. در این پژوهش، برای نخستین بار تأثیر عملکرد زیست محیطی، اجتماعی و راهبری بر عملکرد مالی و غیرمالی، به طور هم زمان بررسی شده است و در عین حال، به صورت جامع، به ارزیابی نقش تعدیل کنندگی جنبه های گوناگون ویژگی های ساختاری مدیریت بر این تأثیر پرداخته شده است.
رهنمودی برای تحول در پژوهش های کمّی حسابداری ایران: گذر از الگوی محلی به الگوی علمی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
117 - 162
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهشگران ایرانی در رشته حسابداری با چالشی در انتخاب بین الگوی نگارش بین المللی و محلی مواجهند. اگرچه در ۱۵ سال گذشته، تعداد مجله های داخلی و فارغ التحصیلان این رشته، افزایش شایان توجهی یافته است، تعداد انتشار مقاله های اصیل و باکیفیت در مجله های معتبر بین المللی چندان چشمگیر نیست. تلاش ها برای بهبود شیوه های نگارش مقاله ها و انطباق با استانداردهای علمی جهانی، نتایج محدودی را به همراه داشته است و مقاله های محلی، همچنان با مشکلات محتوایی، ساختاری و شکلی روبه رو هستند. این پژوهش با استفاده از مطالعات پیشین و کتب روش شناسی موجود، رهنمودهایی را برای بهبود فرایند نگارش مقاله های کمّی حسابداری ارائه می دهد.روش: این پژوهش از روش تطبیقی بهره می برد که شامل الگوبرداری از مقاله های حسابداری چاپ شده در مجله های معتبر بین المللی و به کارگیری نکات ذکرشده در پژوهش ها و کتاب های روش شناسی معتبر داخلی و خارجی است تا مقاله ای با رویکرد کمّی در سطح استانداردهای علمی جهانی تدوین شود. ابتدا الگویی مناسب که نشان دهنده همه اجزای ضروری یک پژوهش کمّی حسابداری است، معرفی شده است؛ سپس با استفاده از شواهد نظری و تجربی مرتبط، نکته های لازم برای تدوین هر جزء مقاله کمّی حسابداری، در قالب «بایدها» و «نبایدها» ارائه می شود. همچنین، برای دلایل زیربنایی این نکته ها و ارائه نمونه های عینی، به منابع معتبر ارجاع داده شده است.یافته ها: پژوهش حاضر رهنمود های جامعی را برای بسط بخش های مختلف یک مقاله کمّی حسابداری ارائه کرده است. در چکیده، به بیان مسئله یا هدف پژوهش، روش های مورداستفاده، یافته های اصلی، تفسیر نتیجه ها و کاربردهای عملی پرداخته و از مطالب کلیشه ای اجتناب می شود. مقدمه به سه بخش تقسیم می شود: اول، بیان مسئله شامل اهمیت مسئله، مسئله، شکاف دانشی، ضرورت پژوهش و هدف؛ دوم، چگونگی حل مسئله از طریق مرور مبانی نظری، روش پژوهش و یافته های اصلی؛ سوم، دانش افزایی ها که به دستاوردهای علمی و عملی اشاره می کند. مرور پیشینه به صورت تحلیلی انجام شده و به ارائه شواهد تجربی برای توسعه فرضیه ها و همچنین، برجسته سازی شکاف های دانشی موجود می پردازد. در انتخاب مبانی نظری و تئوری پایه پژوهش، باید با توجه به محیط پژوهشی، تئوری ای انتخاب شود که بیشترین قدرت توضیح دهندگی و پیش بینی کنندگی را داشته باشد، نه اینکه فقط از مقاله های خارجی تقلید شود. فرضیه ها باید بر پایه استدلال قیاسی و به صورت جهت دار تنظیم شوند. در بخش نمونه، مهم ترین نکته، ارائه دقیق جدول غربالگری و اجتناب از استفاده نادرست از اصطلاح «نمونه گیری» در پژوهش های آرشیوی است. در تصریح مدل، سه رویکرد اصلی معرفی شده است که از میان آن ها «نمودار علّی» به عنوان بهترین روش پیشنهاد می شود. افزون براین، توجه به خطای اندازه گیری متغیرهای اصلی پژوهش نیز اهمیت دارد. متغیرهای کنترلی به دو دسته «خوب» (هم بسته) و «بد» (برخورددهنده، سازه همسان، با خطای اندازه گیری بالا) تقسیم می شوند. در بخش آماره های توصیفی، نحوه ارائه داده ها، تحلیل های پارامتری و ناپارامتری و هم بستگی ها برجسته شده است. آزمون نتایج فرضیه ها در سه مرحله انجام می شود: پیش آزمون ها که بر حذف آزمون های پایایی تأکید دارند، تفسیر نتایج و مقایسه با پژوهش های قبلی، و پس آزمون ها که راه حل های مرتبط با فروض کلاسیک رگرسیون را ارائه می کنند. همچنین، آزمون های حساسیت برای رد توضیحات جایگزین، مثلث سازی معیارهای تجربی، تصریح مدل ها و منابع داده پیشنهاد شده اند. مقایسه با یافته های پژوهش های قبلی نباید در قسمت نتیجه گیری آورده شود. در نهایت، رعایت اصول نگارش علمی، ارجاع دهی دقیق و تدوین متن، به صورت منسجم و روان مورد تأکید قرار گرفته است.نتیجه گیری: این پژوهش می تواند به عنوان منبعی مهم برای دانشجویان، استادان، نویسندگان، داوران و سردبیران مجله های داخلی، استفاده شود و از این رو، در جهت ارتقای سطح علمی و پژوهشی در این حوزه، گامی مؤثر خواهد بود. این رهنمود با شناسایی و ارائه «بایدها» و «نبایدهای» مؤثر در نگارش مقاله های کمّی حسابداری، زمینه های بهبود فرایند نگارش و افزایش انتشار مقاله های باکیفیت در سطح جهانی را فراهم می سازد. افزون براین، رهنمودهای ارائه شده، نه تنها کیفیت مقاله های داخلی را بهبود می بخشند، بلکه با رعایت آن ها، کیفیت پژوهش های حسابداری در سطح پایان نامه ها و پروپوزال ها و به طورکلی، در روش شناسی پژوهشی نیز ارتقا خواهد یافت.
اثر شخصیت پویا بر رفتارهای نوآورانه معلمان تربیت بدنی: نقش میانجی شکل گیری جو مدیریت خطاها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نوآوری و راهبردهای عملیاتی سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
99 - 111
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعه رفتارهای نوآورانه در معلمان می تواند فرآیند آموزش و یادگیری را بهینه نموده و محیطی را ایجاد کند که برای افزایش مشارکت دانش آموزان مفید باشد. علاوه بر این، مشخص شده است که توسعه رفتارهای نوآورانه معلمان را قادر می سازد تا خود را برای چالش های آموزشی آماده نمایند. بر این اساس، بررسی عوامل موثر بر رفتارهای نوآورانه معلمان از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف این پژوهش، مطالعه اثر شخصیت پویا بر رفتارهای نوآورانه معلمان تربیت بدنی با نقش میانجی شکل گیری جو مدیریت خطاها است.روش شناسی پژوهش: برای اجرای این پژوهش کاربردی از روش تحقیق پیمایشی استفاده شد. تمامی معلمان تربیت بدنی شهرستان ساوجبلاغ در سال 1402 تشکیل دهنده جامعه آماری این پژوهش بودند (137 معلم تربیت بدنی). در این پژوهش از روش نمونه گیری کل شمار استفاده شد و بر این اساس حجم نمونه 137 معلم تربیت بدنی در نظر گرفته شد که بعد از توزیع پرسش نامه های تدوین شده درنهایت 129 پرسش نامه در تحلیل نهایی استفاده گردید. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های شخصیت پویا، جو مدیریت خطاها و رفتارهای نوآورانه بود. نتایج آزمون آلفای کرون باخ در مطالعه مقدماتی نشان داد ضریب پایایی پرسش نامه های شخصیت پویا، شکل گیری جو مدیریت خطاها و رفتارهای نوآورانه به ترتیب 0/82، 0/77 و 0/86 می باشد. تحلیل داده های پژوهش به شکل توصیفی و استنباطی با استفاده از دو نرم افزار آماری اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس انجام گردید.یافته ها: نتایج پژوهش مشخص نمود شخصیت پویا اثر مثبت و معنی داری بر شکل گیری جو مدیریت خطاها دارد. بخش دیگری از نتایج نشان داد اثر شخصیت پویا بر رفتارهای نوآورانه معلمان تربیت بدنی مثبت و معنی دار است. درنهایت، نتایج آزمون سوبل مشخص نمود اثر شخصیت پویا بر رفتارهای نوآورانه معلمان تربیت بدنی با نقش میانجی شکل گیری جو مدیریت خطاها مثبت و معنی دار می باشد.اصالت/ارزش افزوده علمی: استفاده از معلمان تربیت بدنی که دارای شخصیت پویا هستند می تواند به شکل مستقیم و غیرمستقیم به واسطه شکل گیری جو مدیریت خطاها رفتارهای نوآورانه آن ها را که برای موفقیت شغلی این معلمان ضروری هستند توسعه دهد. بر این اساس، توجه به ویژگی های شخصیتی معلمان تربیت بدنی مانند شخصیت پویا به هنگام استخدام آن ها پیشنهاد می شود.
شناسایی روندها و بینش های سفر مشتری در بازاریابی دیجیتال با رویکرد کتاب سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
298 - 322
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که کسب وکارها به طور فزاینده ای برای تعامل با مشتریان به پلتفرم های آنلاین متکی هستند، درک تفاوت های ظریف سفر مشتری دیجیتال برای توسعه استراتژی های بازاریابی مؤثر مهم است. هدف این تحقیق بررسی روندهای ادبیات سفر دیجیتالی مشتری از سال 2009 تا 2024 از طریق رویکرد کتاب سنجی است. این مطالعه به دنبال ارائه بینشی در مورد تکامل تحقیقات این حوزه و پیامدهای روندهای نوظهور برای محققان است. مبانی نظری تحقیق بر تعامل بین تئوری های رفتار مصرف کننده و پیشرفت های فناوری اطلاعات و ارتباطات استوار است. در مجموع 1275 مقاله از پایگاه استنادی اسکوپوس با پیروی از پروتکل پریزما برای اطمینان از فرآیند انتخاب دقیق بازیابی شد. پس از اعمال معیارهای ورود و خروج، 462 مقاله مرتبط تالیف شده توسط 1429 فرد در 261 منبع برای تجزیه و تحلیل شناسایی شدند. این مطالعه از VOSViewer و R Studio برای انجام تحلیل جامع از روند انتشار، شبکه های استناد و الگوهای هم نویسندگی استفاده کرد. یافته ها چندین موضوع برجسته را نشان می دهند، از جمله تأثیر فناوری تلفن همراه بر تعامل مشتری، نقش شخصی سازی در افزایش تجربه کاربر، و اهمیت تعاملات رسانه های اجتماعی در شکل دهی ادراکات مصرف کننده. علاوه بر این، مطالعه نویسندگان و مؤسسات کلیدی را که به طور قابل توجهی در این زمینه مشارکت داشته-اند، شناسایی و الگوهای همکاری و انتشار دانش را برجسته می کند. تکامل موضوعات تحقیقاتی نشان دهنده پیشرفت های تکنولوژیکی گسترده تر است، که نشان دهنده تعامل پویا بین تحقیقات دانشگاهی و کاربردهای بازاریابی عملی است. یافته ها بر ضرورت تطبیق استراتژی های بازاریابان در راستای روندهای دیجیتالی نوظهور و رفتارهای مصرف کننده تاکید می کند.
عوامل درونی مؤثر بر ارتقاء پاسخگویی دانشگاه ها به نیازهای بازار کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۳
167 - 192
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی عوامل درونی مؤثر بر ارتقاء پاسخگویی دانشگاه ها به نیازهای بازار کار انجام شد. روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری، کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه تبریز به تعداد 750 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 255 نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود که بر اساس مرور متون، طراحی شد. روایی پرسشنامه بر اساس روایی صوری، نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی تأیید شد. ضریب پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ، 86/0 بدست آمد. داده ها با استفاده از آزمون های بوت استرپ، فریدمن، t مستقل، تحلیل واریانس یک راهه و توکی با استفاده از نرم افزارهای spss و pls مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که متغیرهای برنامه ریزی پاسخگو، برنامه درسی پاسخگو، آموزش های پاسخگو، پژوهش های پاسخگو، پایش و ارزیابی پاسخگو بر ارتقاء پاسخگویی دانشگاه ها تأثیر دارند. متغیر پژوهش های پاسخگو در رتبه اول و پایش و ارزیابی پاسخگو در رتبه آخر قرار گرفت. بین دیدگاه های اعضای هیئت علمی بر حسب جنسیت و سن (به جز متغیر برنامه ریزی پاسخگو بر حسب سن) تفاوت معناداری وجود نداشت. این پژوهش، عوامل درونی مؤثر بر ارتقاء پاسخگویی دانشگاه ها به نیازهای بازار کار را در 5 عامل و 20 زیرعامل نمایان ساخت.
شناسایی مؤلفه های استراتژی های بازاریابی نوآورانه در صنعت ورزش بر اساس تئوری داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
23 - 45
حوزههای تخصصی:
هدف: صنعت ورزش یکی از صنایعی است که بسیار رشد کرده و در جوامع مختلف، همواره توجه زیادی به آن شده است. در این صنعت، استفاده از استراتژی های بازاریابی نوآورانه، به منظور جذب مشتریان جدید، حفظ مشتریان قدیمی و افزایش فروش، امری ضروری به نظر می رسد. در این راستا، شناسایی مؤلفه های استراتژی های بازاریابی نوآورانه در صنعت ورزش، به عنوان یکی از موضوعات مهم در حوزه بازاریابی، در کانون توجه قرار گرفته است. در این مقاله با بهره گیری از تئوری داده بنیاد، مؤلفه های مهم و تأثیرگذار در استراتژی های بازاریابی نوآورانه در صنعت ورزش شناسایی و بررسی شده است. به دنبال ارائه نتایج به دست آمده، پیشنهادهایی برای توسعه استراتژی های بازاریابی نوآورانه در صنعت ورزش ارائه شده است.
روش: روش پژوهش حاضر، از نوع تئوری داده بنیاد است. برای گردآوری داده های مورد نیاز و شناسایی مؤلفه ها مربوطه، از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه های نیمه ساختاریافته و عمیق استفاده شد. چارچوب کلی مدل، بر اساس رویکرد تئوری داده بنیاد با رهیافت ساخت گرایانه چارمز (۲۰۱۴) بود. جامعه آماری پژوهش، مدیران ارشد ورزشی، تولیدکنندگان محصولات ورزشی و کارشناسان حوزه صنعت ورزش و اساتید رشته مدیریت ورزشی در نظر گرفته شد. نمونه گیری به صورت هدفمند و به شیوه نمونه گیری متوالی بود (۱۵ نفر). برای بررسی کیفیت و اعتباربخشی به نتایج کیفی، از معیارهای ارزشیابی لینکلن و گوبا (۱۹۸۵) شامل معیارهای اعتبارپذیری، انتقال پذیری، اعتمادپذیری و تأییدپذیری استفاده شد. کدگذاری مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا انجام شد. در تحقیق حاضر برای محاسبه پایایی بازآزمون، از بین مصاحبه های انجام شده، به صورت تصادفی ۳ مصاحبه انتخاب و هر یک از آن ها دو بار در فاصله زمانی 30 روزه (یک ماه) توسط پژوهشگر کدگذاری شد. میزان پایایی 89/0 به دست آمد که مورد تأیید و قابل قبول بود.
یافته ها: یافته ها نشان داد که عوامل مؤثر بر استراتژی های بازاریابی نوآورانه در صنعت ورزش عبارت اند از: ۱. فرصت گرایی و ارزشمندی که چهار شاخص ارزش آفرینی، توسعه بازار نوآورانه، کشف بازار نوآورانه و فرصت طلبی را شامل می شود؛ ۲. متغیرهای بازاریابی که چهار شاخص محصول/ ارتقای محصول، ترفیع نوآورانه، قیمت گذاری و توزیع نوآورانه محصول را شامل می شود؛ ۳. تمرکز بر مشتری که سه شاخص رضایت مشتری، مشتری مداری و کانال های نوآورانه را پوشش می دهد؛ ۴. بازاریابی یکپارچه که دو شاخص تمرکز بر بازار و نفوذ بازاریابی را دربرمی گیرد؛ ۵. جایگاه منحصربه فرد که دو شاخص کیفیت مداری و تغییر و اصلاح را شامل می شود؛ ۶. تصویر ذهنی مثبت که دو شاخص شبکه سازی و خوش نامی در بازار را پوشش می دهد؛ ۷. استراتژی و برنامه ریزی بازاریابی که از دو شاخص برنامه ریزی بازاریابی و راهبرد بازاریابی تشکیل شده است؛ ۸. تحقیقات بازار نوآورانه که دو شاخص منبع تحقیق نوآورانه و تحلیل بازار نوآورانه را دربرمی گیرد.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش دانش و بینش جدیدی را در خصوص توسعه استراتژی های بازاریابی نوآورانه در صنعت ورزش ارائه می دهد. به طور مشخص، دو عامل «فرصت گرایی و ارزش آفرینی» و «تمرکز بر مشتری»، به عنوان عوامل کلیدی و تأثیرگذار بر استراتژی های بازاریابی نوآورانه در صنعت ورزش شناسایی شدند که در ادبیات گذشته کمتر به آن ها توجه شده است. نتایج این مطالعه، به توسعه رویکردهای مؤثرتر در زمینه استراتژی های بازاریابی نوآورانه در صنعت ورزش کمک می کند.
ارایه چارچوبی برای شناسایی بازیگران نظام نوآوری در حوزه تحقیقات غیرصنعتی سازمان های دفاعی با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی مولفه های بازیگران نظام نوآوری در حوزه تحقیقات غیرصنعتی سازمان های دفاعی است.روش شناسی پژوهش: این پژوهش کیفی با بهره گیری از متدولوژی فراترکیب انجام شده است؛ بدین صورت که در ابتدا با جست و جوی کلیدواژه های تخصصی در پایگاه های معتبر علمی داخل و خارج از کشور طی سال های 2000 تا 2024، تعداد 914 منبع پژوهشی استخراج شد. پس از آن، طی سه مرحله غربال گری، تعداد 81 پژوهش برگزیده و بر اساس آن فراترکیب صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل شاغلین حوزه تحقیقات غیرصنعتی در یکی از سازمان های دفاعی جمهوری اسلامی ایران بودند که از میان آن ها 12 نفر به روش نمونه گیری هدفمند با اشباع نظری داده ها انتخاب شدند.یافته ها: برای بازیگران نظام نوآوری حوزه تحقیقات غیرصنعتی در سازمان های دفاعی، در مجموع چهار مقوله شامل ویژگی های بازیگران، سازمان ها، سطح سخت نهادی و سطح نرم نهادی شناسایی شد.اصالت/ارزش افزوده علمی: چارچوب ارایه شده به سازمان های دفاعی ایران کمک می کند با شناسایی و تقویت نقش بازیگران کلیدی، شبکه ای منسجم از همکاری ها ایجاد کرده، سیاست های موثر برای تسریع نوآوری تدوین کنند و ارتباط با نظام نوآوری ملی را بهبود بخشند. پیامدهای علمی آن شامل تقویت مشارکت دانشگاه ها، توسعه الگوهای بومی نوآوری، حمایت از سیاست گذاری مبتنی بر شواهد و افزایش توانایی در مدیریت تغییر است که در نهایت به ارتقای توان دفاعی و جایگاه نوآورانه کشور می انجامد.
زیباشناسی درختان و درختچه های مناسب فضای سبز شهرهای کوهستانی شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت توسعه سبز سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
71 - 86
حوزههای تخصصی:
در طراحی توسعه پایدار فضای سبز شهری، معرفی گونه های مناسب از لحاظ زیباشناختی و همچنین استفاده از گونه های بومی امری ضروری است. هدف این پژوهش نیز تعیین نظر ساکنان شهری در انتخاب گونه های درختی و درختچه ای مناسب برای فضای سبز شهری دیلمان از دیدگاه زیباشناسی بود. برای انتخاب گونه های گیاهی مناسب، فهرستی از همه گیاهان زینتی موجود در سازمان پارک ها و فضای سبز شهری دیلمان تهیه شد. سپس 107 گونه بومی که به صورت تاریخی در منطقه مورد مطالعه وجود داشتند و قابل استفاده در فضای سبز بودند انتخاب و توسط کارشناسان تأئید شدند. از بین گونه های شناسایی شده، تعداد 15 گونه برتر شامل نارون، افرا، توسکا، ممرز، زبان گنجشک، شمشاد هیرکانی، لرگ، داغداغان، بارانک، سرخدار، بلوط، راش، سرو هوریزنتالیس، کاج کریسمس و سرو کشمریانا برای استفاده در فضای سبز شهری بر اساس پاسخ شهروندان انتخاب گردیدند. جامعه آماری این پژوهش ساکنان شهر دیلمان بودند که 371 نفر با استفاده از روش کوکران برای تکمیل پرسشنامه ها انتخاب شدند. روایی سوالات پرسشنامه توسط کارشناسان این حوزه مورد تأئید قرار گرفت. همچنین میزان پایایی سوالات با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برابر با 782/0 بدست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که پاسخ دهندگان، استفاده از کاج کریسمس را برای حاشیه خیابان ها و پارک ها، سرو هوریزنتالیس را برای بلوارها، داغداغان را برای کنار جاده ها و سرو کشمریانا را برای مجاور مدارس ترجیح می دهند. پاسخ دهندگان به گونه های بومی نسبت به گونه های غیر بومی و گونه های با رنگ غیر سبز نسبت به گونه های با رنگ سبز علاقه بیشتری نشان دادند.
Co-Parenting Quality and Parenting Stress as Predictors of Child Behavioral Adjustment(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study aimed to investigate the predictive roles of co-parenting quality and parenting stress in relation to child behavioral adjustment among parents in Morocco. Methods: A correlational descriptive design was employed involving a sample of 396 parents selected based on Krejcie and Morgan’s sampling table. Participants completed three standardized instruments: the Child Behavior Checklist (CBCL) to assess child behavioral problems, the Parenting Stress Index–Short Form (PSI-SF) to measure perceived parenting stress, and the Co-parenting Relationship Scale (CRS) to evaluate co-parenting quality. Data were analyzed using SPSS version 27. Pearson correlation coefficients were computed to examine the bivariate associations between the dependent variable and each independent variable. Multiple linear regression was then conducted to evaluate the joint predictive power of parenting stress and co-parenting quality on child behavioral adjustment, with all assumptions for regression analysis thoroughly checked and confirmed. Findings: Results showed a significant positive correlation between parenting stress and child behavioral problems (r = .56, p < .01), and a significant negative correlation between co-parenting quality and child behavioral problems (r = –.42, p < .01). Multiple regression analysis revealed that parenting stress (β = .48, t = 8.60, p < .01) and co-parenting quality (β = –.31, t = –6.75, p < .01) were both significant predictors of child behavioral adjustment. The overall model was significant (F(2, 393) = 129.72, p < .01), explaining 40% of the variance in child behavioral outcomes (R² = .40, Adjusted R² = .39). Conclusion: The findings highlight the critical roles of both relational and psychological parenting factors in child development. Interventions aiming to reduce parenting stress and enhance co-parenting quality may be effective in improving behavioral outcomes in children, especially in non-Western cultural contexts like Morocco.
مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت اضطراب ناشی از فرزندکنکوری با آموزش پذیرش و تعهد بر انطباق پذیری والدگری، جهت گیری والدگری و نشخوارهای والدگری مادران دارای فرزند کنکوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت اضطراب ناشی از فرزندکنکوری با آموزش پذیرش و تعهد بر انطباق پذیری والدگری، جهت گیری والدگری و نشخوارهای والدگری مادران دارای فرزند کنکوری انجام شد. روش شناسی: روش تحقیق آزمایشی (طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل) همراه با مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت بود از کلیه مادران دارای فرزند کنکوری در سال 1402 بود. به منظور انتخاب نمونه از بین این مادران 60 مادر به شکل در دسترس انتخاب شدند سپس این مادران در سه گروه پژوهش (گروه بسته ی اموزشی مدیریت اضطراب، گروه آموزش پذیرش و تعهد و گروه کنترل) گمارش شدند (هر گروه بیست نفر). هر دو گروه آزمایشی در حالیکه گروه گواه در لیست انتظار یود گروه های آزمایشی مداخله های آموزشی را دریافت کردند. هر سه گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط ابزارهایی پژوهش ارزیابی شذند. این ابزارها عبارت بودند از انطباق پذیری (یوسفی و همکاران، 2011)، جهت گیری والدگری (صادقی و همکاران، 1400) و نشخوارهای فکری والدگری (یوسفی و همکاران، 1388). برای تجزیه تحلیل داده های از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه های تکراری) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش بر بهبود متغیرهای وابسته موثر بوده اند به جز روش مدیریت اضطراب که بر جهت گیری والدگری اثر معنادار نداشته است. بین اثربخشی دو روش بر انطباق پذیری والدگری و نشخوارهای فکری والدگری تفاوت معنادری نبود. نتیجه گیری: با توجه به این یافته های پیشنهاد می شود مشاوران مدرسه از این روش ها برای بهبود انطباق پذیری والدگری و نشخوارهای فکری والدگری بهره ببرند.
تمظهرات تقنية الصور الحسيّة في شعر إبراهيم مصطفى الحمد (مقاربة تحليلية في ديوان «وَألقَيتُ بي» نموذجاً)
حوزههای تخصصی:
إنَّ الصور الحسیّه هی آلیه من آلیات تشکیل الصوره الشعریه وتسهم فی تعمیق المعنی وتکثیف الدلاله، فلهذا یجمع بین المدرکات ویآلف بین وظائف الحواس بما یمنح تجاوباً جمالیّاً یعین علی إثراء الإمکانات الإیحائیه. إبراهیم مصطفى الشاعر والناقد العراقی المعاصر قد وظّف هذه الآلیه بکثره فی شعره خاصه فی دیوانه «وألقیت بی» الذی خصّه بأشعار ثوریّ تجاه قضایا الأمّه الإسلامیه والعربیه؛ وقد عبّر الشاعر فی هذا الدیوان عن حبّ الوطن وأبدیه الذود والدفاع عنه بأشکال تعبیریه رائعه ممّا دفعنا إلى دراسه الصور الحسیّه وأثرها على نفس المتلقّی ووقعها علیه وفق المنهج الوصفی والتحلیلی. ومن أهمّ ما توصّلت إلیه الدراسه فی نهایه المطاف أنَّ الشاعر بنى دیوانه على الصوره الحسیّه ووظّف فیه حواس الخمس: البصریه، الشمّیه، السمعیه، اللمسیه، والذوقیّه، واستخدم الصورتین البصریه والسمعیه أکثر من غیرها، فلعب هذان الحسّان دوراً محوریاً فی بنیه قصائده. کما کشفت الدراسه أنّ الصور الحسیّه فی قصائد الدیوان ساعد على تولید دلالات إیحائیه قویّه دفعت المتلقی إلى التأمّل وفتحت أمامه أبواب ممارسه ذهنیه وقراءه فاحصه لشعره.
آموزه های آیات و احادیث در قطعات انوری
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: سابقه بهره گیری سخنوران پارسی از قرآن و حدیث به نیمه قرن سوم هجری می رسد. دوره ای که شعر در خدمت تبلیغ دینی قرار می گیرد و بستری برای ترویج اخلاق و اندکی بعد جلوه گاه عرفان و تصوف می شود. در این دوره استفاده از قرآن و حدیث به عنوان خاستگاه این مفاهیم در شعر و ادب پارسی گسترش می یابد. انوری در سده ششم هجری می زیست و در آثارش علاوه بر علوم متداول زمان خود از آیات و احادیث و قصص و تمثیلات استفاده می کرد.در این پژوهش کوشیده ایم، شیوه ها و شگردهای انوری را در استفاده ازآموزه های قرآن و حدیث در قطعاتش نشان دهیم .روش ها:داده های این پژوهش با شیوه کتابخانه ای به دست آمده و با روش کیفی توصیف شده است.یافته ها: در این بررسی این نتیجه حاصل شد که انوری در بهره گیری از آیات و احادیث اولاً اعتدال دارد، ثانیاً از آیات واحادیث هم برای تقویت مفاهیم و هم برای مزین کردن سخن خود استفاده کرده است. نتیجه گیری: با وجود اشراف انوری بر علوم قرآن وحدیث بهره مندی او از آیات قرآن کریم در قطعاتش بیش از احادیث است. اقتباس بیشترین نمود وتضمین کمترین نمود را در قطعات وی دارد.همچنین انوری با استفاده از آموزه های قرآن وحدیث علاوه بر تشبیه و توصیف ممدوح، نابسامانی های جامعه را در قالب طنز به تصویر کشیده است. آفرینش مضامین نو وخیال انگیز از لابه لای آیات و احادیث نیز در خور تأمل است.
بازنمایی دولت در سینمای ایران (تحلیل گفتمان فیلم های سینمایی سال های 1370-1399)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسبت میان دولت، جامعه و رسانه یکی از مهم ترین موضوعات مطالعات اجتماعی و سیاسی به شمار می آید. با گسترش روزافزون ارتباطات و فناوری های رسانه ای، نقش رسانه در عرصه سیاسی برجسته تر گشته است؛ به طوری که می توان گفت بسیاری از تصمیمات سیاسی در سطح ملی و جهانی، متأثر از رسانه ها گرفته می شود. رسانه ها با بازنمایی آنچه در واقعیت رخ می دهد به افکار عمومی شکل می دهند و بر رفتار جامعه تأثیر می گذارند. یکی از رسانه های بسیار تأثیرگذار که با هر دو عرصه جامعه و سیاست پیوند دارد، سینما است. پژوهش حاضر در پی آن است تا در چارچوب نظریه تحلیل گفتمان، و با توجه به نظریات رسانه ای بازنمایی و جامعه شناسی سینما، نحوه بازنمایی «دولت» به عنوان اصلی ترین رکن نظام سیاسی را در رسانه مهم سینما نشان دهد. متأثر از سیاست گذاری های سینمایی دولتی و بازتاب دیدگاه فیلم سازان به عنوان بخشی از بدنه جامعه در فیلم ها، تصورات رایج درباره دولت و نسبت میان دولت و جامعه به خوبی روشن می شود. بر این مبنا، 34 فیلم سینمایی در طی سال های 1370 تا 1399 ه.ش که با مضمون سیاسی-اجتماعی تولید شده اند و موضوع اصلی آنها دولت است، مورد تحلیل قرارگرفته است. با استفاده از روش تحلیل گفتمان پدام، گفتمان های مستتر در فیلم های سینمایی در رابطه با دولت استخراج شده اند. نتایج حاصل از تحلیل گفتمان فیلم های مورد مطالعه نشان می دهد دولت در دهه های 1370، 1380 و 1390 ه.ش در فیلم های سینمایی سیاسی ایران، در قالب سه گفتمان اصلی «دولت شبه دموکراسی»، «دولت لیبرال دموکراسی» و «دولت دموکراسی ایدئولوژیک» بازنمایی شده است. همچنین گفتمان دولت شبه دموکراسی با بیشترین فراوانی، گفتمان غالب بازنمایی شده در طی سال های پس از جنگ تحمیلی می باشد.
تطبیق بینامتنی نگارۀ «رویارویی حضرت موسی(ع) و ساحران فرعون» در فالنامۀ تهماسبی و آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۴ شماره ۷۴
5 - 19
حوزههای تخصصی:
داستان حضرت موسی(ع) و فرعون و سرگذشت بنی اسرائیل ازجمله روایت هایی است که در تمامی ادیان ازجمله اسلام، موردتوجه قرارگرفته و در آن به بخش های مختلفی از زندگی حضرت موسی(ع) و معجزات او اشاره شده است. در فالنامه تهماسبی نیز نگاره ای با همین مضمون تحت عنوان «رویارویی حضرت موسی(ع) با ساحران فرعون» ترسیم شده است. هدف اصلی این پژوهش، انطباق نگاره «رویارویی حضرت موسی(ع) و ساحران فرعون» با آیات قرآن برای درک کامل تری از روابط بین دو متن تصویری و نوشتاری است. سؤال هایی که در این زمینه مطرح می شوند عبارت اند از: 1. نگاره «رویارویی حضرت موسی (ع) و ساحران فرعون» در فالنامه تهماسبی تا چه میزان با آیات قرآن مطابقت دارد؟ 2. نگارگر در مصورسازی این تصویر از چه منابعی جز قرآن بهره گرفته است؟ روش تحقیق به صورت توصیفی–تحلیلی و با رویکرد بینامتنیت انجام شده است. بینامتنیت و پیوندهای بینامتنی شامل کاربرد آگاهانه تمام یا بخشی از یک متن در متن دیگر است. یکی از منابع این نگاره، قرآن کریم است . همچنین، جمع آوری اطلاعات از طریق منابع کتابخانه ای و نسخ خطی انجام شده است. بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت گرچه منبع اصلی نگارگر برای تصویرسازی این نگاره متن قرآن بوده، اما وی از پیش متن های تصویری دیگری نظیر کتب مختلف علوم غریبه قصص الانبیا و غیره نیز بهره گرفته است.
تحلیل نقش رنگ در ادراک منظر گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره ۶ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۲۲
6 - 19
حوزههای تخصصی:
منظر در گردشگری به عنوان عنصر کلیدی ایجاد تجربه ای غنی و به یادماندنی، نه تنها ویژگی های طبیعی (کوه ها، دریاها، جنگل ها) بلکه میراث فرهنگی، معماری و محیط های انسان ساخت را شامل می شود. این مفهوم تأثیر مستقیمی بر ادراک گردشگران و رضایت از سفر دارد. در این میان، رنگ به عنوان جنبه ای بنیادین در تعریف منظر، قادر به برانگیختن احساسات، نمایش هویت فرهنگی و تأثیرگذاری بر رفتار گردشگران است (مانند تأثیر رنگ های گرم بر افزایش انرژی یا رنگ های سرد بر القای آرامش). بااین وجود، نقش رنگ در منظر گردشگری علی رغم اهمیت آن، کمتر بررسی علمی شده است. این پژوهش با هدف تحلیل نقش رنگ در طراحی و ادراک منظر گردشگری و با تمرکز بر سه پرسش محوری انجام شده است: چگونه می توان از رنگ به عنوان ابزار استراتژیک برای تقویت تجربه گردشگران بهره برد؟ چه عواملی در طراحی منظر رنگی مقاصد گردشگری باید مدنظر قرار گیرند؟ چه تفاوت هایی میان تأثیر رنگ بر مناظر طبیعی و مناظر فرهنگی وجود دارد؟ در نهایت ارائه راهکارهایی برای بهبود هویت بصری مقاصد گردشگری است. این مقاله با روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و مرور سیستماتیک پریسما منابع (۲۰۰۰-2025) از پایگاه های داده استنادی اسکوپوس (Scopus)، وب آف ساینس(Web of Science) و مقالات علمی-پژوهشی داخلی پرداخته است. معیار شمول، انطباق با اهداف و پرسش های پژوهش بوده و به صورت هدفمند، با تمرکز بر ادبیات مرتبط با طراحی منظر، روانشناسی رنگ و گردشگری انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد معیارهای کلیدی در طراحی منظر رنگی گردشگری عبارتند از: تنوع رنگ ها و تعادل در استفاده از آن ها، تأثیر رنگ بر ادراک فضا و ایجاد نقاط کانونی، به کارگیری رنگ های گرم و روشن برای جذابیت بصری، توجه به تغییرات فصلی و جلوگیری از یکنواختی. این معیارها پیوند میان طراحی بصری و تجربه گردشگران را تقویت می کند و راهکارهایی عملی برای ارتقای هویت بصری مقاصد ارائه می دهند.







