ترتیب بر اساس: جدیدترینمرتبط‌ترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۰۱ تا ۲٬۴۲۰ مورد از کل ۵۳۷٬۷۵۳ مورد.
۲۴۰۱.

تفسیر قانون از منظر دکترین «انکار عدالت»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفسیر قانون روش تفسیر انکار عدالت دکترین حقوق حکم عادلانه هرمنوتیک حقوقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۶۴
مقدمه: پدیده های اجتماعی همواره در حال تغییر و تحول هستند و شرایط تازه ای را به وجود می آورند که از قبل قابل پیش بینی نبوده است. در بعضی موارد نیز، اوضاع واحوال دارای جزئیاتی چنان گسترده است که اصولاً نمی توان برای همه آن موارد، قانون ویژه ای وضع کرد و درعین حال، ممکن است شمول قانون معین بر مصادیق مختلف، موجب خروج احکام صادره از دایره عدالت و تحقق «انکار عدالت» شود. اینکه دادرس، مانند رباتی که به او داده هایی منتقل کرده و سپس در قبال سؤال مطروحه، منتظر استنتاج و پاسخ آن باشند و از او بخواهند که فقط بر اساس قانون به صدور رأی بپردازد، اساس کار قضا را زیر سؤال می برد. از طرفی، آنکه برای دادخواهی به دستگاه قضا متوسل شده و برای احقاق حق خویش بدان پناه برده است یا شخصی که بی خبر، دستاویز زیاده خواهی برنامه ریزی شده دیگران قرار گرفته، توقع دارد که این نهاد به یاری او شتافته و در تشخیص حق از باطل بکوشد و توانا باشد. او قاضی را شخصی برتر می داند که ذکاوت لازمه جهت تمییز راست از دروغ را دارد و می خواهد که به تظلم خواهی اش رسیدگی شده تا حق به حق دار برسد و از ظلم و بی عدالتی جلوگیری شود. برای افراد جامعه پذیرش اینکه توانایی قاضی در تشخیص حق از باطل محدود است و فقط بر اساس و معیار  قانون بتواند اقدام به صدور رأی کند، سخت و دشوار است و می خواهد اجرای عدالت را با تمام وجود حس کند. روش ها: این مقاله که اطلاعات اولیه خود را به روش کتابخانه ای گردآوری کرده و سپس به تجزیه وتحلیل موضوع به صورت کاربردی پرداخته، به بیان این راهکار از طریق شیوه های نوین و خاص تفسیر قانون به منظور پرهیز و دفع انکار عدالت پرداخته است. یافته ها: «انکار عدالت» به حالتی گفته می شود که عدالت به طرزی جدی و آشکار نادیده گرفته شده باشد که مراتبی بالاتر از بی عدالتی صرف است. «انکار عدالت» نوعی «بی عدالتی شدید» است که اساس و مبنای دادرسی و دادخواهی را زیر سؤال می برد تا جایی که به نظر می رسد «استنکاف از احقاق حق» صورت گرفته است و هر بیننده و شنونده ای آن را مذموم می داند و موجب سرخوردگی از دادخواهی و جدا افتادن دادرسی از فلسفه وجودی خود می شود که مسلماً موجب نارضایتی های گسترده خواهد شد. حتی سنجیده ترین قوانین که پس از سال ها تجربه و تحقیق از تصویب گذشته اند، نتوانسته اند برای همه موارد ممکن و متصور، از پیش پاسخی درخور تدارک ببینند. حال اگر دادرس در موقعیتی قرار بگیرد که اعمال قانون در آن مورد، به جای آنکه موجب احقاق حق واقع شود، بروز شرایط «انکار عدالت» را به همراه داشته باشد، در این صورت قاضی چگونه می تواند از به وجود آمدن «انکار عدالت» جلوگیری کند؛ به گونه ای که ضمن حفظ بنیان قانون و بدون قصد زیر پانهادن و تمرد از مقررات قانونی، از بی عدالتی آشکار بگریزد؟ این مقاله ضمن بیان علل لزوم تفسیر قانون از منظر دکترین «انکار عدالت»، سعی داشته که روش هایی جهت تفسیر قانون ارائه کند تا در حد ممکن ضمن حفظ اساس و بنیان قانون و عدم سرپیچی از آن، بتوان از بروز «انکار عدالت» جلوگیری کرد. عمده این روش ها عبارت اند از: 1. رجوع به آخرین اراده قانون گذار؛ 2. ساختارشکنی و 3. تفسیر منطبق با روح قانون. اگر بخواهیم جایگاه این گونه از تفاسیر را در هرمنوتیک حقوقی که شامل انواع تفسیر متن محور و مؤلف محور و مفسرمحور است بیابیم، باید گفت که روش اول زیرمجموعه تفسیر متن محور، روش دوم زیرمجموعه تفسیر مؤلف محور و روش سوم نیز زیرمجموعه روش مفسر محور قرار خواهد گرفت. نکته ای که در این میان حائز اهمیتی ویژه است این است که لازم است روش های تفسیری ذکرشده به ترتیب مورد استفاده قرار گیرند و در هر پرونده، قدم به قدم، پیش رفته و چنانچه امکان استفاده از روش اول و رفع انکار عدالت وجود داشته باشد، نوبت به روش دوم نمی رسد و به همین ترتیب از روش های دوم و سوم استفاده می شود. نتیجه گیری: در حقوق داخلی، اگرچه بتوان در خصوص قواعد ماهوی، دکترین «انکار عدالت» را با تمسک به تفسیر قانون به شیوه هایی همچون رجوع به آخرین اراده قانون گذار، ساختارشکنی و تفسیر منطبق با روح قانون، اعمال کرد؛ لیکن در خصوص قواعد شکلی که عموماً امری هستند، نیازمند قانون گذاری و پیش بینی قانون جهت امکان اعمال نظر قاضی به منظور اجتناب از «انکار عدالت» است و نمی توان صرفاً با تفسیر قانون، از «انکار عدالت» به وجود آمده ناشی از قوانین شکلی رهایی یافت. امری که توجه بدان بسیار بیشتر از سایر حوزه ها ضروری است، زیرا درواقع قوانین شکلی، جولانگاه وسیعی جهت بروز «انکار عدالت» هستند. امروزه هم زمان با جنبش دسترسی به عدالت در جوامع بین المللی، لازم است که ایران نیز به عنوان کشوری مستقل، پیشرفته و غنی در دستیابی و در نظرگرفتن عدالت، در این زمینه و با اتکا به روش های مذکور، دارای احکامی عادلانه و پیشرو و الگویی برای سایر کشورها باشد؛ بنابراین به رسمیت شناختن امکان های تفسیری برای قضات نه یک «انتخاب» بلکه «ضرورت» است؛ ضرورتی که عملاً بر هر نظام حقوقی تحمیل می شود.
۲۴۰۲.

بررسی و تبیین الگوهای بازآفرینی در بافت های ناکارآمد شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوهای توسعه بازآفرینی شهری بافت ناکارآمد پایداری شهری شهر همدان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۶۱
مقدمه شهر همدان، با مساحتی حدود 834 هکتار بافت فرسوده، نمونه ای از این مشکل است. با توجه به تراکم زیاد بناهای فرسوده و شکل گیری مشاغل ناسازگار در این نواحی، کیفیت زندگی ساکنان این مناطق کاهش یافته و مشکلات اجتماعی و اقتصادی افزایش یافته است. با توجه به اینکه شهر همدان در سال های اخیر گسترش قابل توجهی داشته و از نظر کالبدی و اجتماعی با چالش هایی روبه رو است، توجه به رویکرد بازآفرینی شهری در این شهر به ویژه با هدف دستیابی به توسعه پایدار اهمیت زیادی دارد. این پژوهش با هدف شناسایی و ارزیابی شاخص های کلیدی توسعه پایدار در فرایند بازآفرینی شهری، به ویژه در شهرهای میانه مانند همدان، انجام می شود. در این راستا، پاسخ به این سؤال ها که «مهم ترین شاخص های بازآفرینی پایدار در شهر همدان کدام اند؟» و «آیا سیاست ها و فرایندهای بازآفرینی در این شهر در راستای توسعه پایدار بوده است؟» می تواند به توسعه راهبردهای مؤثر برای بهبود وضعیت شهری کمک کند. این تحقیق تلاش دارد با تحلیل شاخص های مختلف توسعه پایدار و ارزیابی میزان تأثیر آن ها در فرایند بازآفرینی، به مدیران شهری و سیاست گذاران کمک کند تا برنامه های بازآفرینی را به گونه ای طراحی کنند که هم راستا با اهداف توسعه پایدار و بهبود کیفیت زندگی ساکنان باشد. این تحقیق به بررسی شاخص های توسعه پایدار شهری در شهر همدان و ارزیابی میزان تأثیر آن ها در تحقق اهداف بازآفرینی شهری می پردازد. سؤال اصلی تحقیق این است که «مهم ترین شاخص های بازآفرینی پایدار در شهر میانی همدان کدام اند؟» مواد و روش ها این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش شناسی، توصیفی تحلیلی است. به دلیل نوع داده ها و عدم امکان کنترل رفتار متغیرهای تأثیرگذار، این تحقیق در دسته پژوهش های غیرتجربی قرار گرفته و از روش آمیخته استفاده می شود. جامعه آماری این پژوهش شامل دو گروه است: گروه اول، مدیران، مسئولان و کارشناسان باتجربه در مسائل شهری همدان و گروه دوم، شهروندان ساکن همدان. حجم جامعه آماری بر اساس سرشماری سال 1401 برابر با 302,467 نفر است. با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه برای این تحقیق 384 نفر محاسبه شده است. نمونه گیری از طریق روش های هدفمند برای گروه اول (مدیران و کارشناسان) و به طور تصادفی برای گروه دوم (شهروندان) انجام شده است. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه ای محقق ساخته استفاده شده است که به طور ویژه برای ارزیابی ابعاد مختلف بافت های ناکارآمد شهری در همدان طراحی شده است. در ارزیابی روایی پرسشنامه، از روایی صوری استفاده شده و نظرات استاد راهنما و اساتید شهرسازی، برنامه ریزی شهری و معماری مد نظر قرار گرفته است. برای ارزیابی پایایی ابزار اندازه گیری، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شود. در تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS و روش های آماری مختلف استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل روابط بین متغیرها، از تحلیل رگرسیون برای بررسی تأثیرات و تحلیل همبستگی برای ارزیابی رابطه بین متغیرهای وابسته و مستقل استفاده شده است. این روش ها به منظور تجزیه و تحلیل تأثیرات مختلف عوامل اقتصادی، اجتماعی و کالبدی بر فرایند بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری و ارزیابی پیامدهای آن ها در راستای توسعه پایدار به کار گرفته شده است.  یافته ها براساس نتایج تحقیق در خصوص بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری در همدان، واضح است که این بافت ها با مشکلات متعددی از جمله فرسودگی ساختاری، نبود زیرساخت های مناسب، نابرابری های اجتماعی و اقتصادی، و مسائل زیست محیطی مواجه هستند که بر کیفیت زندگی ساکنان تأثیر منفی گذاشته است. این بافت ها به دلیل پراکندگی فعالیت ها و ناتوانی در جذب سرمایه های جدید، باعث کاهش جذابیت شهر و افزایش مشکلات در اداره امور شهری شده اند. در این راستا، طرح های بازآفرینی شهری به عنوان یک راهکار جامع برای رفع این چالش ها در همدان مطرح می شود. بازآفرینی شهری به معنای ایجاد تحولی همه جانبه در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی است که هدف آن، بهبود کیفیت زندگی در این مناطق است. در تحلیل شهرسازی بازآفرینی در همدان، نخستین مسئله ای که باید به آن پرداخته شود، وضعیت ناپایدار و ناکارآمد زیرساخت های این بافت ها است. نبود امکانات اولیه مانند سیستم های فاضلاب و آب رسانی، شبکه های حمل ونقل ناکافی و بی توجهی به زیباسازی فضاهای عمومی، از دلایل اصلی ناکارآمدی این بافت ها به شمار می رود. از این رو، بازآفرینی این بافت ها در همدان باید بهبود زیرساخت های شهری را در اولویت قرار دهد تا به این ترتیب، شهروندان از خدمات شهری به صورت مؤثر و مطلوب بهره مند شوند. در بخش اجتماعی، بافت های ناکارآمد همدان به ویژه در مناطق مرکزی شهر از نظر نابرابری های اجتماعی و اقتصادی مشکلاتی دارند که در بازآفرینی آن ها باید به مشارکت ساکنان در فرایند تصمیم گیری و اجرای پروژه های شهری توجه ویژه ای شود. این اقدام نه تنها موجب تقویت همبستگی اجتماعی در میان ساکنان می شود، بلکه به ایجاد محله هایی با کیفیت زندگی بالاتر خواهد منجر شد. در این راستا، ضروری است که برنامه های بازآفرینی در همدان با در نظر گرفتن نیازهای اجتماعی و فرهنگی محلی به اجرا درآید تا هویت محله ها حفظ شود. در بعد اقتصادی، تأکید بر جذب سرمایه گذاری های جدید، به ویژه در زمینه ایجاد اشتغال و ایجاد فضاهای تجاری و خدماتی، می تواند به بهبود وضعیت اقتصادی بافت های ناکارآمد همدان منجر شود. استفاده از ظرفیت های موجود در بافت های قدیمی و تبدیل آن ها به فضاهای تجاری و خدماتی جدید، به جذب سرمایه های بخش خصوصی و ایجاد شغل در این مناطق کمک می کند. علاوه بر این، توجه به فعالیت های اقتصادی محلی و حمایت از کسب وکارهای کوچک در این مناطق می تواند از مهاجرت ساکنان و کاهش میزان بیکاری جلوگیری کند.  نتیجه گیری در نهایت، بازآفرینی شهری در همدان باید با توجه به ویژگی های خاص این شهر و با بهره گیری از تجربیات مشابه در دیگر کلان شهرها طراحی شود. یکی از چالش های اصلی در این شهر، تقویت روابط میان نهادهای دولتی و بخش خصوصی است. همکاری مؤثر میان این دو نهاد می تواند به کاهش تضاد منافع کمک کند و پروژه های بازآفرینی را به نتایج مطلوب تری برساند. به طور کلی، بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری در همدان به یک رویکرد یکپارچه و پایدار نیاز دارد که هم زمان به مسائل کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی توجه داشته باشد. این رویکرد نه تنها می تواند مشکلات موجود را برطرف کند، بلکه زمینه را برای توسعه پایدار و بهبود کیفیت زندگی در این مناطق فراهم می آورد.
۲۴۰۳.

ارائه الگو مفهومی رتبه بندی مبلمان شهری در پیاده راه های شهر تبریز از نظر فرهنگی-اجتماعی (مطالعه موردی پیاده راه های ارک، مقصودیه، تربیت و ولیعصر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیاده راه مبلمان شهری کیفیت فضای شهری شهر تبریز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۵۱
این پژوهش با هدف ارائه الگو مفهومی برای رتبه بندی مبلمان شهری در پیاده راه های ارک، مقصودیه، تربیت و ولیعصر در شهر تبریز انجام شده است. مبلمان شهری به عنوان یکی از اجزای اصلی فضاهای شهری، نقش کلیدی در ارتقای کیفیت زندگی، تعاملات اجتماعی و جذب گردشگران ایفا می کند. روش تحقیق این مطالعه، ترکیبی از رویکردهای کمی و کیفی بوده است. در بخش کمی، داده ها از طریق پرسشنامه ای میان ۲۰ متخصص شهری جمع آوری و با استفاده از تکنیک های آنتروپی شانون و TOPSIS تحلیل شد. در بخش کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با متخصصان انجام و داده ها با روش تحلیل محتوای کیفی بررسی شدند. یافته ها نشان داد که پیاده راه ولیعصر با شاخص شباهت ۰.۸۲۲ به دلیل هماهنگی با محیط، کیفیت طراحی و رفاه کاربران، در رتبه اول قرار گرفت. پیاده راه تربیت با شاخص شباهت ۰.۷۵۱ به دلیل طراحی مناسب و دسترسی به خدمات، رتبه دوم را کسب کرد. پیاده راه های ارک و مقصودیه به ترتیب با شاخص های ۰.۶۲۷ و ۰.۵۴۸ در رتبه های سوم و چهارم جای گرفتند و کاستی هایی در مبلمان شهری و عدم هماهنگی با محیط داشتند. الگوی مفهومی ارائه شده شامل طراحی و هویت بخشی، استفاده از فناوری های هوشمند، ایجاد فضاهای اجتماعی و تضمین ایمنی کاربران است. این پژوهش نشان می دهد که کیفیت مبلمان شهری تأثیر مستقیمی بر عملکرد پیاده راه ها دارد و مدل پیشنهادی می تواند به عنوان الگویی جامع برای ارتقای کیفیت و جذابیت پیاده راه های شهری در تبریز و سایر شهرها مورد استفاده قرار گیرد.
۲۴۰۴.

شناسایی پیشران های مؤثر بر بازآفرینی مسکن مبنا در بافت های فرسوده (مورد مطالعه: شهر دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازآفرینی شهری بازآفرینی مسکن مبنا بافت فرسوده شهری تحلیل اثرات متقاطع شهر دامغان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۵۴
هدف: هدف از انجام این پژوهش، شناسایی و تبیین پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی شهری مسکن مبنا در بافت فرسوده شهر دامغان است. این پژوهش با تأکید بر ضرورت مداخله در بافت های ناکارآمد و فرسوده این شهر، سعی دارد تا با تمرکز بر کیفیت مسکن و مؤلفه های مرتبط با آن، محرک های اساسی را جهت تحقق موفقیت آمیز فرآیند بازآفرینی مسکن مبنا شناسایی و تحلیل کند. از آنجا که مسکن، نقشی محوری در بازتولید فضاهای شهری دارد، بررسی دقیق عوامل اثرگذار بر آن، می تواند به سیاست گذاری های مؤثر در زمینه بازآفرینی منجر شود. روش و داده: از نظر روش شناسی، این مطالعه مبتنی بر رویکردی آمیخته و اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش را ۱۵ نفر از کارشناسان، متخصصان و مدیران حوزه های مرتبط با بازآفرینی شهری تشکیل می دهند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. گردآوری داده ها از طریق پرسش نامه های ساختاریافته و نیمه ساخت یافته انجام شده و سپس با استفاده از روش تحلیل اثرات متقاطع در بستر نرم افزار MicMac، به تجزیه و تحلیل روابط علّی و میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری متغیرها پرداخته شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که تحقق موفقیت آمیز بازآفرینی مسکن مبنا در بافت فرسوده شهر دامغان، مشروط به توجه هم زمان به سه عامل کلیدی «قیمت زمین و مسکن»، «توزیع عادلانه منابع و خدمات» و «حمل ونقل انسان محور» است. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که بازآفرینی موفق مسکن مبنا در شهر دامغان مستلزم نگرشی جامع، فراگیر و سیستمی است. این فرایند تنها در صورتی به نتایج مطلوب خواهد رسید که برنامه ریزی ها فراتر از مداخلات کالبدی صرف، به ابعاد اجتماعی، اقتصادی و نهادی نیز توجه نمایند. همچنین، همکاری بین سازمانی، مشارکت مردمی و تقویت ظرفیت های نهادی در سطح محلی، از پیش نیازهای اساسی در اجرای موفق بازآفرینی به شمار می روند. نوآوری، کاربرد نتایج: نوآوری پژوهش حاضر در اتخاذ رویکردی جامع و نظام مند برای تحلیل پیشران های مؤثر بر بازآفرینی مسکن مبنا است. این رویکرد، برخلاف مطالعات گذشته، با ادغام ابعاد اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی، کالبدی – فضایی و زیست محیطی در قالب یک چارچوب منسجم، درک دقیق تری از پویایی های بازآفرینی مسکن مبنا ارائه می دهد.
۲۴۰۵.

امنیت اقتصادی در پرتو نظرهای شورای نگهبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امنیت اقتصادی تفسیر شورای نگهبان نظرات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۵۶
تفسیر موسع قانون اساسی در حمایت از حقوق مردم و همچنین ضرورت تصویب قوانین جامع می تواند به عنوان اصلی ترین مسئله ای باشد که در صورت اعمال، در حوزه حقوق اقتصاد عمومی بدون شک نتیجه ای در بر نخواهد داشت مگر بهبود شاخص های امنیت اقتصادی کشور. شورای نگهبان به عنوان مفسر و صیانتگر قانون اساسی و حقوق و آزادی های اقتصادی می تواند اساسی سازی حق امنیت اقتصادی را در صلاحیت های قانونی اقتصاد بخش عمومی تضمین نماید و این عملکرد حاصل نمی شود مگر با تبیین امنیت اقتصادی در تمامی ارکان حاکمیتی. شناخت شاخص های امنیت اقتصادی می تواند به عنوان عنصری راه گشا باعث ارتقاء امنیت اقتصادی گردد. هدف از مقاله حاضر که به صورت یک پژوهش کاربردی و توصیفی- تحلیلی می باشد، دستیابی به این نتیجه است که: تاثیر نظرات شورای نگهبان بر امنیت اقتصادی چیست و با ارائه چه الگویی می توان تفسیر شورای نگهبان از قانون اساسی را در جهت حمایت از شاخص های امنیت اقتصادی کارآمدتر نمود. در این رابطه فرض بر این است که عملکرد شورای نگهبان بر شاخص های امنیت اقتصادی دارای تأثیر مستقیم می باشد. در انتها این نتیجه حاصل گردید که: ایجاد یک شیوه تخصصی- تفسیری بر اساس الگوی عالی اجتهاد پویا و ارزش های عالی اقتصادی قانون اساسی می تواند به عنوان الگویی در نظر گرفته شود که در آن امنیت اقتصادی به عنوان رکن اصلی اقتصادی در جامعه مورد حمایت قرار گیرد و باعث بهبود عملکرد شورای نگهبان در راستای بهبود شاخص های امنیت اقتصادی گردد.
۲۴۰۶.

احراز اختلاف در روی دیوان بین المللی دادگستری در کشاکش شکل گرایی حقوقی و واقع گرایی حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شکل گرایی حقوقی دیوان بین المللی دادگستری ماوروماتیس واقع گرایی حقوق بین الملل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۶۹
دیوان بین المللی دادگستری، مهم ترین نهاد بین المللی در زمینه رسیدگی به اختلافات میان دولت هاست و هدف اصلی آن، حل و فصل اختلافات دولت ها در قضایای ترافعی، و پاسخ دادن به سؤالات نهادهای دارای صلاحیت در قالب نظر مشورتی است؛ ضمن اینکه توسعه حقوق بین الملل جزو تبعات اشتغال قضایی دیوان است و آرای دیوان نیز گاهی به حمایت از آن می پردازد. دیوان در فرایند رسیدگی به دعاوی غالباً از دو رویه شکل گرایی(فرمالیسم) حقوقی و واقع گرایی بهره می برد، ولی اتخاذ هر یک از این رویه ها، تبعاتی را بر فرآیند رسیدگی و به تبع آن، عرصه حقوق بین الملل همراه دارد. پژوهش حاضر در صدد است تا پیامد گرایش دیوان به هریک از این رویه ها بالاخص شکل گرایی حقوقی را بررسی کرده و به آثار و نتایج آن بپردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که امتناع از احراز صلاحیت به طور فزاینده ای مشروعیت و اثربخشی دیوان را به عنوان برترین نهاد قضایی جهان به سبب سلب فرصت های موجود در زمینه توسعه حقوق بین الملل و نیز تأثیرپذیری از واقعیات سیاسی تضعیف می کند، چرا که شکل گرایی حقوقی باعث ناپویایی، عدم انعطاف و سیاسی کاری دیوان می شود؛ لذا ضروری است دیوان برای غلبه بر ملاحظات سیاسی، با استناد به اصل ماوروماتیس و اتخاذ رویکرد واقع گرایی، در گسترش حقوق بین الملل مؤثر باشد.
۲۴۰۷.

مدیریت سود در سال های پس از عرضه اولیه سهام و تأثیر آن بر عملکرد بلندمدت سهام شرکت های پذیرفه شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت سود عرضه اولیه سهام اقلام تعهدی جاری اقلام تعهدی بلندمدت عملکرد بلندمدت سهام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۳۱
هدف اصلی این پژوهش، بررسی الگوهای مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری جاری و بلندمدت در سال پس از عرضه اولیه سهام و سنجش اثر این الگوها بر عملکرد بلندمدت سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. مدیریت سود به عنوان یکی از ابزارهای رفتاری مدیران، می تواند در دوره های حساس مانند پس از عرضه اولیه سهام، اثرات عمیقی بر شفافیت گزارشگری مالی، تصمیم گیری سرمایه گذاران و کارایی بازار داشته باشد. در این پژوهش، با بهره گیری از نظریه های نمایندگی، علامت دهی، زمان بندی بازار و شفافیت اطلاعات، چهار فرضیه کلیدی طراحی شد تا تغییرات در سطح مدیریت سود و اثرات آن بر عملکرد سهام بررسی شود. جامعه آماری این پژوهش شامل شرکت هایی است که در بازه زمانی 1389 تا 1398 برای نخستین بار در بورس اوراق بهادار تهران عرضه اولیه شده اند. با اعمال محدودیت های ساختاری و اطلاعاتی، تعداد 35 شرکت به عنوان نمونه نهایی انتخاب شد. در این پژوهش، اقلام تعهدی اختیاری جاری و بلندمدت به تفکیک اندازه گیری شده اند و بازده غیرعادی سهام طی دوره 36 ماهه پس از عرضه اولیه به عنوان معیار عملکرد بلندمدت سهام در نظر گرفته شده است. برای آزمون فرضیه ها، از آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون (برای مقایسه سطح اقلام تعهدی بین دو دوره) و مدل های رگرسیونی چندگانه (با و بدون کنترل اثرات سال و صنعت و خوشه بندی خطاها در سطح شرکت) استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه های اول و دوم نشان داد که تفاوت معناداری در سطح مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری جاری و بلندمدت بین سال عرضه اولیه و سال پس از آن وجود ندارد. این یافته ها با پیش بینی های نظری برخی از مطالعات پیشین همخوانی ندارد و نشان دهنده تأثیر شرایط خاص محیط اقتصادی و نهادی ایران است؛ جایی که فشارهای مالی، نظارتی و اطلاعاتی تنها به سال عرضه محدود نبوده و در دوره پس از آن نیز تداوم دارد. در مقابل، نتایج آزمون فرضیه های سوم و چهارم نشان داد که مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری جاری در سال پس از عرضه اولیه، تأثیر منفی و معناداری بر عملکرد بلندمدت سهام دارد. این یافته با نظریه نمایندگی و علامت دهی همخوان است، زیرا استفاده کوتاه مدت و فرصت طلبانه از اقلام تعهدی جاری می تواند منجر به ارسال اطلاعات گمراه کننده به بازار شود و در بلندمدت، اعتماد سرمایه گذاران را کاهش دهد. به ویژه در بازار سرمایه ایران، که سرمایه گذاران اتکای بیشتری به اطلاعات حسابداری دارند، واکنش منفی به چنین رفتارهایی شدیدتر است. از سوی دیگر، برخلاف انتظار، مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری بلندمدت تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد بلندمدت سهام دارد. این یافته می تواند به دلیل برداشت مثبت بازار از هموارسازی سود در فضای عدم اطمینان اقتصادی ایران باشد. همچنین ضعف ساختارهای نظارتی ممکن است منجر به تأخیر در شناسایی رفتارهای مدیریتی شده و در نتیجه، اثرات مثبت کوتاه مدت آن در بازار مشهود شود. در مجموع، نتایج پژوهش نشان می دهد که تحلیل رفتار مدیریت سود در ایران نیازمند درک عمیق تری از شرایط نهادی و ساختاری بومی است. همچنین، یافته ها می توانند برای سیاست گذاران، ناظران بازار سرمایه و سرمایه گذاران نهادی در تدوین سیاست های نظارتی مؤثر و تصمیم گیری های آگاهانه مفید واقع شوند.
۲۴۰۸.

آزمون مدل قیمت گذاری دارایی چهار عاملی مبتنی بر سرمایه انسانی: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل سه عاملی فاما و فرنچ مدل چهار عاملی سرمایه انسانی رشد درآمد نیروی کار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۶
هدف این پژوهش بررسی تأثیر سرمایه انسانی بر توان توضیح دهندگی مدل سه عاملی فاما و فرنچ (1993) در بورس اوراق بهادار تهران است. با توجه به این که سرمایه انسانی به عنوان یکی از دارایی های کلیدی شرکت ها شناخته می شود و می تواند تأثیر قابل توجهی بر عملکرد مالی و ریسک های مرتبط با آن داشته باشد، این پژوهش به دنبال پر کردن شکاف های موجود در مدل های قیمت گذاری دارایی است که به این عامل توجهی نمی کنند. روش پژوهش شامل تحلیل داده های مربوط به شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1393 تا 1402 با استفاده از مدل های رگرسیونی و روش های آماری مناسب است. برای اندازه گیری سرمایه انسانی، از رشد حقوق و دستمزد نیروی کار به عنوان معیاری برای تحلیل این عامل استفاده شده است. همچنین، مدل سه عاملی فاما و فرنچ به مدل چهارعاملی با افزودن عامل سرمایه انسانی گسترش یافته است تا تأثیر آن بر تغییرات بازده سهام بررسی شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که افزودن عامل سرمایه انسانی به مدل سه عاملی فاما و فرنچ، به طور معناداری توانایی مدل را در توضیح تغییرات بازده سهام افزایش می دهد. به ویژه، ضریب تعیین تعدیل شده برای مدل چهارعاملی بالاتر از مدل سه عاملی است و این نشان دهنده بهبود قدرت توضیح دهندگی مدل در پیش بینی بازده سهام می باشد. همچنین، نتایج نشان می دهد که شرکت های کوچک با نسبت های بالای ارزش دفتری به ارزش بازار و رشد بالای حقوق و دستمزد، بازده بیشتری دارند. نتیجه گیری این پژوهش تأکید می کند که نادیده گرفتن سرمایه انسانی در مدل های قیمت گذاری می تواند منجر به ارزیابی نادرست ریسک و بازده باشد. به همین دلیل، به سرمایه گذاران و پژوهشگران توصیه می شود که به اهمیت سرمایه انسانی در تحلیل های مالی توجه بیشتری داشته باشند و این عامل را در مدل های خود لحاظ کنند. همچنین پیشنهاد می شود که در مطالعات آینده، عواملی مانند تحصیلات، مهارت ها و تجربیات شغلی نیز مورد بررسی قرار گیرد تا درک بهتری از تأثیر سرمایه انسانی بر عملکرد مالی شرکت ها فراهم شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر سرمایه انسانی بر توان توضیح دهندگی مدل سه عاملی فاما و فرنچ (1993) در بورس اوراق بهادار تهران است. با توجه به این که سرمایه انسانی به عنوان یکی از دارایی های کلیدی شرکت ها شناخته می شود و می تواند تأثیر قابل توجهی بر عملکرد مالی و ریسک های مرتبط با آن داشته باشد، این پژوهش به دنبال پر کردن شکاف های موجود در مدل های قیمت گذاری دارایی است که به این عامل توجهی نمی کنند. روش پژوهش شامل تحلیل داده های مربوط به شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1393 تا 1402 با استفاده از مدل های رگرسیونی و روش های آماری مناسب است. برای اندازه گیری سرمایه انسانی، از رشد حقوق و دستمزد نیروی کار به عنوان معیاری برای تحلیل این عامل استفاده شده است. همچنین، مدل سه عاملی فاما و فرنچ به مدل چهارعاملی با افزودن عامل سرمایه انسانی گسترش یافته است تا تأثیر آن بر تغییرات بازده سهام بررسی شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که افزودن عامل سرمایه انسانی به مدل سه عاملی فاما و فرنچ، به طور معناداری توانایی مدل را در توضیح تغییرات بازده سهام افزایش می دهد. به ویژه، ضریب تعیین تعدیل شده برای مدل چهارعاملی بالاتر از مدل سه عاملی است و این نشان دهنده بهبود قدرت توضیح دهندگی مدل در پیش بینی بازده سهام می باشد. همچنین، نتایج نشان می دهد که شرکت های کوچک با نسبت های بالای ارزش دفتری به ارزش بازار و رشد بالای حقوق و دستمزد، بازده بیشتری دارند. نتیجه گیری این پژوهش تأکید می کند که نادیده گرفتن سرمایه انسانی در مدل های قیمت گذاری می تواند منجر به ارزیابی نادرست ریسک و بازده باشد. به همین دلیل، به سرمایه گذاران و پژوهشگران توصیه می شود که به اهمیت سرمایه انسانی در تحلیل های مالی توجه بیشتری داشته باشند و این عامل را در مدل های خود لحاظ کنند. همچنین پیشنهاد می شود که در مطالعات آینده، عواملی مانند تحصیلات، مهارت ها و تجربیات شغلی نیز مورد بررسی قرار گیرد تا درک بهتری از تأثیر سرمایه انسانی بر عملکرد مالی شرکت ها فراهم شود.
۲۴۰۹.

طراحی مدل راهبردهای چابکی بقای کسب و کار با رویکرد قابلیت بازاریابی دوسویه و مدیریت آشفتگی محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بقای کسب و کار مدیریت آشفتگی محیطی قابلیت بازاریابی دوسویه انعطاف پذیری عملیاتی آینده نگاری استراتژیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۲۵
هدف: در پژوهش حاضر به طراحی الگوی راهبردهای چابک بر بقای کسب و کارها با رویکرد قابلیت بازاریابی دوسویه و مدیریت آشفتگی محیطی پرداخته شده است. همچنین، به شناسایی و تائید مواردی که مربوط به استراتژی چابکی و مدیریت آشفتگی محیطی و قابلیت بازاریابی دوسویه می باشد ، پرداخته شده است و ارتباط بین متغیرهای پژوهش نیز تبیین شده است. روش: در پژوهش حاضر برای شناسایی شاخص ها از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. همچنین جهت تاثیرگذاری و تاثیر پذیری متغیرها از نرم افزار میک مک استفاده گردید. جامعه آماری مدیران ارشد و اجرایی شرکت های عضو اتاق بازرگانی شیراز بودند. روش نمونه گیری این پژوهش، از روش نمونه-گیری گلوله برفی استفاده شد و به کمک این روش 13نفر انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزار مصاحبه برای جمع آوری نظر افراد استفاده شد. یافته ها: بر اساس یافته ها، عوامل مربوط به راهبردهای چابک بر بقای کسب و کارها شناسایی و دسته بندی شدند. ابعاد مربوط به مدیریت آشفتگی محیطی و قابلیت بازاریابی دوسویه نیز شناسایی و تایید شد. از طریق نرم افزار میک مک تاثیرپذیری و تاثیرگذاری متغیرها نیز مشخص گردید. نتیجه گیری: باتوجه به اطلاعات بدست آمده می توان از انعطاف پذیری عملیاتی، آینده نگاری استراتژیک، سرعت نوآوری و هوشمندی رقابتی بعنوان استراتژی های چابک نام برد که همراه با قابلیت بازاریابی دوسویه بعنوان متغیرهای کلیدی و راهکار حیاتی برای بقای کسب وکارها در دوران آشفتگی و تغییرپذیری محیطی نام برد.
۲۴۱۰.

تحلیل اثرات تورم خوراک و یوتیلیتی بر توسعه صنعت پتروشیمی ایران با استفاده از رویکرد پویایی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صنعت پتروشیمی ایران پویایی شناسی سیستم تولید و توسعه تورم خوراک و یوتیلیتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۳۲
هدف: صنعت پتروشیمی ایران به عنوان یکی از اصلی ترین صنایع ارزآور کشور، نقش کلیدی در ایجاد اشتغال، کاهش اثرات تحریم و جلوگیری از خام فروشی ایفا می کند. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل موثر در توسعه صنعت پتروشیمی، با در نظر گرفتن ساختارهای بودجه ریزی و مدل سازی جامع پویای سیستمی این صنعت شامل صادرات نفت خام و گاز طبیعی، صندوق توسعه ملی، صندوق نفت و گاز، تولید و فروش صنعت پتروشیمی، به منظور شناسایی تاثیر تورم بر خوراک و یوتیلیتی تدوین شده است. روش شناسی پژوهش: این تحقیق با رویکرد پویایی شناسی سیستم ها به مدل سازی شکل گیری بودجه در توسعه ظرفیت صنعت پتروشیمی با استفاده از مدل های علی و شبیه سازی مدل های جریان-انباشت در نرم افزار ونسیم صورت پذیرفته است. این مدل سازی با در نظر گرفتن ساختارهای تخصیص بودجه به طرح ها و مجتمع های پتروشیمی که قابلیت تولید محصولات را دارند و با جمع آوری و پالایش بیش از 450 هزار داده مربوط به تولید و فروش کل صنعت پتروشیمی کشور در بازه زمانی 1390 تا 1402 انجام شده است. یافته ها : نتایج مدل سازی با دقت بسیار خوبی به نتایج تجربی نزدیک بوده و نشان می دهد که تولیدات نهایی پتروشیمی ایران از 28.7 میلیون تن در سال 1390 به 52 میلیون تن در سال 1402 افزایش یافته است. همچنین ظرفیت اسمی مجتمع ها از 54.1 میلیون تن به 90.2 میلیون تن رسیده است. با فرض افزایش سالانه %1 تا %10 قیمت خوراک و یوتیلیتی (تورم)، هزینه های صنعت پتروشیمی 2.9 میلیارد دلار افزایش یافته است؛ اما به دلیل افزایش %76 ظرفیت تولید، درآمد خالص صنعت در حدود 26 میلیارد دلار باقی مانده است. اصالت/ارزش افزوده علمی: این پژوهش با استفاده از مدل سازی پویای سیستمی، ساختاری جامع و قابل اتکا برای تحلیل و برنامه ریزی جهت توسعه ظرفیت تولید صنعت پتروشیمی ارایه می دهد. همچنین، در این مدل سازی نقش تخصیص بهینه بودجه و تاثیر افزایش هزینه ها بر تولید و درآمد این صنعت به صورت کمی تبیین شده و تاثیر هر یک از عوامل موثر بر تولید محصولات پتروشیمی، ازجمله اثرات تورم بر خوراک و یوتیلیتی و افزایش درصد تورم، موردبررسی قرار گرفته است.
۲۴۱۱.

تحلیل توسعه مدیریت منابع انسانی مبتنی بر هوش مصنوعی با رویکرد اهمیت-عملکرد در سازمان امور مالیاتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه مدیریت منابع انسانی هوش مصنوعی رویکرد اهمیت-عملکرد سازمان امور مالیاتی کشور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۳۱
این مطالعه با هدف تحلیل توسعه مدیریت منابع انسانی مبتنی بر هوش مصنوعی انجام گرفت. پژوهش حاضر از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی-توسعه ای واز منظرروش گردآوری داده ها، پیمایشی-مقطعی است. جامعه مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل 20 نفرازاساتید مدیریت منابع انسانی و مدیران سازمان امور مالیاتی است که باروش نمونه گیری هدفمندانتخاب شدند. حجم نمونه بخش کمی نیز با روش اندازه اثر و توان آزمون برای تحلیل شکاف،280 نفر برآورد گردید و نمونه گیری با روش خوشه ای-تصادفی انجام شد. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیم ساختاریافته وپرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها در بخش کیفی با روش تحلیل مضمون و نرم افزارMaxqda انجام شد و دربخش کمی ازروش تحلیل اهمیت-عملکرد با نرم افزارSPSS استفاده شد. براساس یافته های پژوهش، به3مضمون فراگیر،10مضمون سازمان دهنده و 60 مضمون پایه پیدا شد. نتایج نشان داد، در زمینه نیروی انسانی متخصص، مقدار اهمیت و عملکرد بسیار به هم نزدیک است و شکاف معناداری وجود ندارد.درزمینه عوامل مدیریتی و فنی هوش مصنوعی، توسعه منابع انسانی، نظام سنتی منابع انسانی، مقاومت منابع انسانی، فرصت های توسعه مدیریت منابع انسانی، مسائل اقتصادی، قانونی وامنیتی، شکاف عملکردی قابل توجه است و با شرایط مطلوب فاصله معناداری دارد. همچنین حیطه بی تفاوتی وحیطه اتلاف وجود ندارد.عوامل فنی هوش مصنوعی،توسعه منابع انسانی ونیروی انسانی متخصص درناحیه قابل قبول قراردارند.از سوی دیگر عوامل مدیریتی هوش مصنوعی، نظام سنتی منابع انسانی، مقاومت منابع انسانی، فرصت های توسعه، مسائل اقتصادی، مسائل قانونی و مسائل امنیتی در وضعیت مناسبی نیستند.
۲۴۱۲.

تبیین چگونگی پذیرش فناوری بلاکچین در بانکداری الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پذیرش فناوری بلاکچین بانکداری الکترونیک مدل UTAUT

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۲۴
در این مطالعه به بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری بلاکچین در بانکداری الکترونیک پرداخته شد. برای این منظور از توسعه مدل یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری با استفاده از دو عامل واسطه ای اعتماد اولیه و ریسک درک شده استفاده شد. بنابراین، قابلیت توسعه مدل یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری، از طریق دو عامل واسطه ای اعتماد اولیه و ریسک درک شده، مبنای طرح فرضیات تحقیق بوده که از طریق آزمون معناداری اثر اجزای مدل بر روی پذیرش فناوری بلاکچین در بانکداری الکترونیک و با نقش میانجی این عوامل مورد آزمون قرار گرفته است. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه استفاده شده و جامعه آماری تحقیق را مدیران ارشد و میانی بانک سامان در شهر تهران تشکیل دادند. تعداد 72 نفر از آن ها به شیوه غیراحتمالی در دسترس، نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی انجام گرفت و نتایج نشان داد عوامل موثر بر پذیرش فناوری بلاکچین در بانکداری الکترونیک را می توان شامل پیشایندهای انتظارات عملکرد و شرایط تسهیل کننده و عامل واسطه ای اعتماد اولیه دانست. هر دوی این پیشایندها از طریق اعتماد اولیه نیز اثرات قابل توجهی بر پذیرش این فناوری در بانکداری الکترونیک داشته اند، اما نقش ریسک درک شده به عنوان یک عامل واسطه ای در این مدل قابل توجه نبود. نتایج نشان داد که از میان پیشایندهای مدل توسعه یافته یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری، تنها انتظارات عملکرد به طور مستقیم بر پذیرش این فناوری تأثیرگذار است و شرایط تسهیل کننده به خودی خود، تاثیر قابل توجهی بر پذیرش این فناوری ندارد.
۲۴۱۳.

تأثیر نوسان جریان های نقد عملیاتی صنعت بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام: نقش تعدیلی عدم قطعیت سیاست اقتصادی و محافظه کاری شرطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوسان جریان های نقد عملیاتی ریسک سقوط قیمت سهام محافظهکاری شرطی حسابداری عدم قطعیت سیاست اقتصادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۲۵
ریسک سقوط قیمت سهام که به عنوان یک رخداد نامطلوب تعریف می شود، پدیده ای همه گیر در سطح بازار است. بدین معنی که کاهش قیمت سهام تنها به یک سهام خاص منحصر نمی شود، بلکه تمام سهام موجود در بازار را شامل می شود. سقوط قیمت سهام منجر به متضرر شدن سهامداران و سرمایه گذاران و همچنین افت بازار سرمایه می گردد، ازاین رو توجه به عوامل مؤثر بر این پدیده از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر نوسان جریان های نقد عملیاتی صنعت بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام با در نظر گرفتن عدم قطعیت سیاست اقتصادی و محافظه کاری شرطی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این راستا تعداد 136 شرکت در دوره زمانی 1391 تا 1401 به روش غربالگری انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از روش تحلیل رگرسیون و داده های تابلویی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد نوسان جریان های نقد عملیاتی صنعت بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام تأثیر مثبت و معناداری دارد. علاوه بر این، عدم قطعیت سیاست اقتصادی تأثیر مثبت نوسانات جریان نقد عملیاتی صنعت را بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام را تشدید می کند و محافظه کاری شرطی حسابداری تأثیر مثبت نوسان جریان های نقد عملیاتی صنعت بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام را تضعیف می کند.
۲۴۱۴.

نقش عوامل اخلاق فردی و سازمانی در تبیین رفتار اخلاقی حسابداران رسمی

کلیدواژه‌ها: رفتار اخلاقی ایدئولوژی اخلاقی حرفه گرایی جو اخلاقی حسابداران رسمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۵
هدف این تحقیق بررسی نقش عوامل اخلاق فردی و سازمانی در تبیین رفتار اخلاقی حسابداران رسمی می باشد تا از این طریق الگوی جدیدی از رفتار تصمیم گیری اخلاقی در حسابداری فراهم گردد. جامعه آماری این تحقیق را حسابداران مستقل رسمی شاغل در مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران تشکیل می دهند. روش شناسی این تحقیق توصیفی، پیمایشی و از نظر هدف کاربردی؛ و ابزار گردآوری داده ها مبتنی بر پرسشنامه استاندارد انجام گرفت. تجزیه و تحلیل یافته ها مبتنی بر آزمون های همبستگی، و مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از آن است که از بین عوامل ایدئولوژی اخلاقی، نسبی گرایی بر رفتار اخلاقی حسابداران رسمی رابطه معنادار دارد؛ همچنین سازه های شکل دهنده حرفه ای گرایی (بجز تعهد رسمی و استقلال) بر رفتار اخلاقی حسابداران رابطه معنادار دارند. ادراک از جو اخلاقی مؤسسات حسابرسی نیز بر رفتار اخلاقی حسابداران معنادار است. عوامل شناسایی شده مؤثر بر رفتار اخلاقی حسابداران رسمی شاغل قابلیت کاربرد برای سیاست گذاری در تدوین مقررات و همچنین سیستم ها و شیوه های آموزشی دارند و همچنین می توانند برای تقویت جو اخلاقی مؤسسات حسابرسی به عنوان یک وجه ملزم برای رفتار اخلاقی حسابداران مورد استفاده قرار گیرند.
۲۴۱۵.

بررسی تأثیر فداکاری شغلی و حمایت سازمانی ادراک شده بر عملکرد با توجه به نقش میانجی گری شادی

کلیدواژه‌ها: فداکاری شغلی حمایت سازمانی ادراک شده شادی عملکرد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۳۰
در عصر حاضر نیروی انسانی توانمند سرمایه ای مهم، اصلی و مزیت رقابتی برای هر مجموعه و سازمانی به حساب می آید از این رو پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر سه عامل فداکاری شغلی ، حمایت سازمانی ادارک شده و شادی بر عملکرد در جامعه آماری پرسنل یکی از سازمان های شهرداری مشهد مقدس طراحی شده است. برای این مطالعه که از دسته تحقیقات کاربردی، توصیفی-پیمایشی می باشد و حداقل حجم نمونه 108 نفر بر اساس فرمول تعیین حجم نمونه کوکران مشخص شده است. آمار توصیفی مانند فراوانی ها و درصدها با استفاده از رایانه و نرم افزار بسته آماری برای علوم اجتماعی و آمار استنباطی با استفاده از نرم افزار ایموس و روش تحلیل عاملی تاییدی و مدل سازی ساختاری مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند و ضمن بررسی پایایی و کسب اطمینان از برازش مدل تحقیق، تاثیر هر سه متغیر فداکاری شغلی، حمایت سازمانی ادارک شده و شادی بر عملکرد مورد تایید قرار گرفت. همچنین ضمن وجود رابطه معنی دار بین فداکاری شغلی و حمایت سازمانی ادراک شده نقش میانجی گری شادی بین این دو متغیر با عملکرد مورد تایید قرار گرفته است.
۲۴۱۶.

گونه شناسی الگوی فکری مدیران در خصوص پیشایندهای اصطکاک سازمانی، کاربست روش شناسی کیو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصطکاک سازمانی رفتار سازمانی منفی الگوی فکری روش کیو شرکت گاز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۶
اصطکاک سازمانی یک رفتار سازمانی منفی است که با تأثیر بر منابع انسانی می تواند مانع رشد سازمان شود. پژوهش حاضر با هدف گونه شناسی الگوی فکری مدیران در خصوص پیشایندهای اصطکاک سازمانی در شرکت گاز استان کرمانشاه انجام شد. چارچوب فلسفی پژوهش پارادایم تفسیری- اثبات گرایی، جهت گیری آن کاربردی- توسعه ای و شیوه انجام پژوهش آمیخته است که با جمع آوری دیدگاه مشارکت کنندگان در مصاحبه، رویکردی کیفی (اکتشافی) و از طرفی به کارگیری تحلیل عاملی کیو برای استخراج دیدگاه ها، رویکردی کمی است. جامعه آماری پژوهش مدیران شرکت گاز که براساس روش نمونه گیری هدفمند، 19 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. در این پژوهش جهت تعیین روایی، از روایی محتوایی (تناسب بین محتوای عبارات همجوار) و روایی صوری (گزاره ها ابعاد مختلف موضوع را پوشش می دهند تا الگوی ذهنی را مشخص سازد) و برای تعیین پایایی از روش آزمون – آزمون مجدد با مشارکت 5 نفر از مشارکت کنندگان استفاده شد. جهت تدوین فضای گفتمان و تشکیل مجموعه کیو تا حد امکان منابع مرتبط بررسی و 38 عامل تأثیرگذار بر شکل گیری اصطکاک سازمانی شناسایی گردید. پس از حذف موارد مشابه و تکراری، رفع تداخل مفهومی و همپوشانی عوامل، فضای گفتمان و گزاره های کیو با 25 عامل نهایی و در مرحله بعد توسط مشارکت کنندگان اولویت بندی گردید. درنهایت، براساس یافته ها و نتایج تحلیل عامل کیو، مشخص گردید، 5 الگوی فکری مختلف نسبت به پیشایندهای اصطکاک سازمانی در بین مدیران شرکت گاز وجود دارد که با توجه به یافته های پژوهش الگوی غالب الگوی اول است که تعامل سیستم و فرایندها در سطح سازمان را عامل اصطکاک انرژی در جامعه هدف می داند و سایر الگوهای فکری در اولویت بعدی قرار گرفت.
۲۴۱۷.

تأثیر مدیریت دانش بر عملکرد استارت آپ با تأکید بر انعطاف پذیری استراتژیک و نوآوری دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عملکرد استارت آپ مدیریت دانش انعطاف پذیری استراتژیک نوآوری دیجیتال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۳۵
در دنیای پیچیده و رقابتی امروز، شرکت های استارت آپی برای شناسایی فرصت ها و ایجاد نوآوری نیازمند مدیریت دانش قوی و به روز هستند. در این راستا، مدیریت دانش می تواند به استارت آپ ها کمک کند تا با بهره گیری از اطلاعات دقیق و استفاده به موقع از آن، نوآوری های مؤثری ایجاد کنند و در بازار رقابتی بتوانند جایگاه خود را حفظ کنند. ازاین رو، هدف این پژوهش بررسی تأثیر مدیریت دانش بر عملکرد استارت آپ های ایرانی با تمرکز بر نقش میانجی نوآوری دیجیتال و تعدیل گری انعطاف پذیری استراتژیک است که در مطالعات قبلی مورد بررسی قرار نگرفته است. این پژوهش به صورت کمی و از نوع مطالعات کاربردی است. جامعه آماری شامل 1321 شرکت استارت آپی در سطح کشور است. داده ها از طریق پرسشنامه استاندارد و از طریق نظرات مدیران شرکت های استارت آپی جمع آوری شده است. تحلیل داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری و به صورت حداقل مربعات جزئی مورد ارزیابی قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد که مدیریت دانش تأثیر مثبت و مستقیم بر عملکرد استارت آپ ها دارد. همچنین، نوآوری دیجیتال به عنوان میانجی تأثیر مدیریت دانش را تقویت می کند و انعطاف پذیری استراتژیک نیز این رابطه را به طور مثبت تعدیل می کند. این پژوهش با ارائه یک مدل جدید برای بهبود عملکرد استارت آپ ها، نشان داد که نوآوری دیجیتال و انعطاف پذیری استراتژیک عوامل کلیدی در تقویت اثر مدیریت دانش بر عملکرد این شرکت ها هستند.
۲۴۱۸.

جلوۀ زنان در هیأت مدیره و عملکرد پایداری شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عملکرد پایداری کوانتایل مدیران زن و هیأت مدیره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۰
مفهوم پایداری برای بقای بلندمدت از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین در مورد ادامه دادن، حرکت کردن و به خطر نینداختن آینده زندگی روی زمین یا خود آینده است. توسعه پایدار متکی بر نوآوری و راه حل های اجتماعی نوآورانه است. بدون آنها، پایداری ادامه نخواهد داشت. زنان در هیأت مدیره می توانند تأثیر مثبتی بر پایداری عملکرد داشته و با بهبود شفافیت و تعهد اخلاقی در هیأت مدیره، اعتماد سرمایه گذاران را افزایش دهند. جنسیت در تداومِ عملکردِ پایدار نقش دارد. کنترل بر منابع طبیعی، دسترسی به قدرت، از جمله قدرت مصرف کننده، و تقسیم ناعادلانه کار، از جمله مراقبت های غیررسمی، همگی بر مشارکت بین نسلی در تداومِ عملکردِ پایدار تأثیر دارند. پایداری را می توان مجموعه ای از ارزش های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی دانست مبنی بر اینکه توسعه پایدار تماماً شامل برآوردن نیازهای کنونی بدون به خطر انداختن توانایی برآوردن نیازهای نسل های آینده است، ساخته شده اند. بدین منظور پژوهش حاضر با بررسی 110 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (به دلیل متفاوت بودن ساختار مالی بانک ها، شرکت های سرمایه گذاری، هلدینگ ها و بیمه ها از جامعه آماری حذف گردید) برای دوره زمانیِ 1391-1401 به دنبال یافتن رابطه ی حضور مدیران زن در هیأت مدیره با عملکرد پایداری شرکت در کوانتایل های مختلف بوده که جهت این امر در سه محدوده ی مورد بررسی، رابطه ی موجود، مثبت بوده است.
۲۴۱۹.

Cultural Marketing through Food: a Case of Traditional Dish Names and Culinary Heritage in Guilan Province, Northern Iran(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Cultural Marketing Culinary tourism Food sociology Traditional Dish Names Guilan province

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۴۰
Cultural marketing is considered one of the most effective strategies for introducing and strengthening local identities in the context of globalization. Among various cultural elements, food holds a distinctive position as both a part of tangible culture and an element of intangible heritage. It can convey the values, narratives, and lifestyles of a region in an accessible and experiential way. This study examines the role of traditional culinary practices and local dish names in the cultural marketing of Guilan Province, Northern Iran. A mixed-method approach (qualitative and quantitative) was used. In the qualitative phase, data were collected through semi-structured interviews with 24 participants, including local chefs, cultural heritage experts, and organizers of culinary tourism tours. Thematic Content Analysis was applied to interpret the interviews. In the quantitative phase, a researcher-designed questionnaire was administered to 306 incoming tourists who had experienced local food in the province. Their responses were analyzed statistically. The findings indicate that Guilan's traditional foods reflect the region’s climate, history, language, rituals, and indigenous beliefs. Through the diversity of ingredients, unique cooking methods, and culturally rooted names, these foods have strong cultural appeal. Statistical analysis also revealed significant and positive relationships between tourists’ demographic, psychological, and motivational characteristics and their willingness to consume local foods and engage in culinary tourism Additionally, factors such as the diversity of dish names and preparation styles, the hospitality culture, health-related aspects of local food, and promotional activities were found to significantly influence demand and enhance the culinary tourism experience. Overall, the study emphasizes that the deliberate integration of food culture into tourism policies—especially by leveraging its symbolic and narrative dimensions—can strengthen destination branding and contribute to the sustainable economic and cultural development of local communities.
۲۴۲۰.

تحلیل اثر نامتقارن متغیرهای کلان اقتصادی بر قیمت مواد غذایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اثرات نامتقارن تورم مواد غذایی متغیرهای کلان اقتصادی مدل NARDL ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۵۳
قیمت مواد غذایی شاخص مهمی از رفاه جامعه است و سیاستگذران همواره در تلاش اند تا تورم مواد غذایی را کاهش دهند. در این راستا و با هدف کنترل قیمت مواد غذایی، سیاست های متفاوتی در ایران نیز به اجرا درآمده که میزان اثرگذاری این سیاست ها مورد بحث بوده است. هدف این مقاله، بررسی اثر نامتقارن متغیرهای کلان اقتصادی (حجم پول، تولید ناخالص داخلی سرانه، نرخ ارز و درجه باز بودن تجاری) بر تورم مواد غذایی ایران با استفاده از رویکرد غیر خطی خودتوضیح با وقفه های گسترده (NARDL) در دوره 2022-1991 می باشد. نتایج حاصل از تخمین مدل NARDL نشان داد که اثر رشد عرضه پول و تولید ناخالص داخلی سرانه بر تورم مواد غذایی تنها در بلندمدت نامتقارن بوده و واکنش تورم مواد غذایی نسبت به افزایش و کاهش رشد آنها مثبت و معنادار است و اثر افزایش آنها بر تورم مواد غذایی بیشتر از اثر کاهش آنهاست. همچنین، اثر رشد نرخ ارز بر تورم مواد غذایی در کوتاه مدت و بلندمدت نامتقارن بوده و واکنش تورم مواد غذایی نسبت به افزایش نرخ ارز مثبت و معنادار است، در حالی که اثر کاهش آن اثر معناداری بر تورم مواد غذایی ندارد. اثر متغیر درجه باز بودن تجاری بر تورم مواد غذایی نیز در کوتاه مدت و بلندمدت متقارن بوده و افزایش و کاهش آن به میزان یکسان سبب کاهش تورم مواد غذایی می شود. بنابراین، طراحی سیاست های مؤثر در مدیریت عرضه پول، ذخیره غلات غذایی در طول فصل برداشت، اتخاد سیاست های ارزی مناسب، عدم افزایش نرخ ارز برای جبران کسری بودجه و نیز کاهش تعرفه ها و محدودیت های تجاری در جهت افزایش درجه باز بودن تجاری توصیه می شود.

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان