یکی از سیاستهای اقتصادی کنترل الودگی،مالیاتهای محیط زیستی است،که اصطلاحا به آن مالیات پیگویی یا مالیات سبز گفته میشود.این نوع مالیات در بیشتر موارد بر پایه هزینه وضع می شود.این پایه مالیاتی که بر انواع الودگیهای محیط زیستی اعمال می شود نه تنها کارایی را خدشه دار نمی کند بلکه به دلیل ذکاهش هزینه آلودگی،فایده اجتماعی را افزایش می دهد.به عبارتی دارای فایده ای مضاعف است که نه تنها درامد مالیاتی دولت را افزایش می دهد بلکه باعث کاهش آثار منفی پیامدهای خارجی غیر اقتصادی و اختلالات مالیاتی می شود.در این پژوهش با استفاده از مدل سیستم تقاضای روتردام،نشان داده ایم که با اعمال مالیات سبز بر سوخت های مصرف خانگی به ویژه گاز طبیعی،می توان میزان تقاضای سوخت های آلاینده خانگی را کاهش داد و به تبع ان میزان انتشار گازهای الاینده ناشی از آن را (SMP,CH,NO,SO,CO,CO) کاهش داد.نتایج نشان میدهد که میزان آلایندگی زیست محیطی ناشی از مصرف گاز طبیعی نسبت به سوختهای خانگی دیگر بیشتر است.
در این مقاله، با استفاده از چهار مدل از نوع مدلهای GARCH ارزش در معرض خطر (VaR) برای 5 شاخص عمده بورس اوراق بهادار تهران که واریانس ناهمسانی شرطی در آنها مشاهده میشود، براورد میگردد. با توجه به اینکه پهن بوده دنباله توزیع احتمال دادهها (که یک ویژگی آشکارشده دادههای مالی بهشمار میرود) در مورد شاخصهای مورد بررسی تأیید میشود، مدلها فرض توزیعt نیز براورد میشوند. نتایج حاکی از آن است که این گروه مدلها رفتار میانگین و واریانس دادهها را به نحوه مطلوبی توضیح میدهند، و فرض توزیع t بهبودی در نتایج براوردها ایجاد نمیکند. در براورد ارزش در معرض خطر، نتایج بهدست آمده بیانگر اهمیت توجه به پهن بودن دنباله توزیع دادههاست؛ ضمن اینکه مدل ریسکسنجی حساسیت کمتری نسبت به نوع تابع توزیع احتمال دارد. در مجموع شاخصهای قیمت و بازده نقدی، صنعت و50 شرکت فعالتر، نسبت به شاخصهای دیگر ارزش در معرض خطر کمتری دارند.