فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۴٬۰۴۵ مورد.
با تعرفه یا بی تعرفه
بررسی عوامل موثر بر سطح سرمایه گذاری در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، شناخت عوامل تاثیرگذار بر سطح سرمایه گذاری شرکتهاست. در پژوهش حاضر تاثیر هفت متغیر انتخابی جریان نقدی، نسبتq توبین، نرخ رشد درآمد، سود پرداختی، سود اعلام شده، تغییرات بدهی و تغییرات سرمایه بر سطح سرمایه گذاری شرکتها مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور 100 شرکت از بورس اوراق بهادار تهران برای سالهای 1387-1381 مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج رگرسیون نشان داد که جریان نقدی، نسبت q توبین، سود تقسیمی، سود اعلام شده و تغییرات بدهی بر سطح سرمایه گذاری تاثیر معنی داری دارد؛ اما نرخ رشد درآمدها و تغییرات سرمایه تاثیر معنی داری بر سطح سرمایه گذاری ندارد.
حریص باشید، ولی بترسی
حوزههای تخصصی:
شاید این بار، با یک یا دو گل بهار شود
حوزههای تخصصی:
فروغ آتی بازار سرمایه
بخش بندی بازار بانک های مشهد بر مبنای مزایای مورد انتظار مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بخش بندی بازار یا شناسایی گروه هایی از مشتریان بانک ها است که به یک طرح بازاریابی، پاسخ یکسان نشان می دهند. بدین منظور از تعداد 640 پرسشنامه به روش نمونه برداری ناحیه ای در قالب واحد خانوار پس از تعیین روایی (منطقی) و پایایی (محاسبه آلفای کرونباخ) آن استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی، تحلیل خوشه ای و آزمون کای دو پیرسون استفاده گردید. نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که 61 معیار انتخاب بانک در قالب 9 عامل قرار می گیرند که در مجموع بیش از 65 درصد از رفتار مشتریان را در زمینه انتخاب بانک توضیح می دهند. با توجه به عوامل شناسایی شده، از تحلیل خوشه ای دو مرحله ای استفاده شد. نتایج نشان داد، مشتریان بر حسب شباهت پاسخ هایشان نسبت به 9 عامل اصلی، به 3 خوشه (بخش) تقسیم شده اند، همچنین نتایج حاصل از آزمون کای دو پیرسون نشان داد که خوشه ها از نظر سطح تحصیلات، وضعیت تاهل، میزان درآمد خانواده، میزان درآمد شخصی و میزان استفاده از اینترنت با یکدیگر تفاوت دارند. نتیجه اینکه بهتر است بانک ها به جای آن که تلاش های بازاریابی خود را به طور پراکنده و در جهات مختلف جهت دهند، تلاش هایشان را دقیقا بر مشتریانی که برای تامین انتظارات و خواسته های آنها از بالاترین شانس برخوردارند، معطوف نمایند.
شـناسایی و ارزیابی مـوانع شـکل ضعیف کارآیی بـورس اوراق بـهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و ارزیابی موانع شکل ضعیف کارآیی بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. بر این اساس، راهکارهایی جهت افزایش کارآیی و رفع آن موانع ارائه شده است. روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی و روش جمعآوری دادهها، به صورت کتابخانهای- میدانی میباشد. در راستای اهداف تحقیق، نخست با به کارگیری دیدگاه های کارشناسان و با استفاده از تکنیک دلفی و تحلیل عاملی، موانع مؤثر بر کارآیی شکل ضعیف بورس شناسایی شد. بدین ترتیب، عواملی که مانع دستیابی بورس اوراق بهادار تهران در چهار دیدگاه BSC به اهداف استراتژیک خود میشود، را به عنوان موانع کارآیی شکل ضعیف بورس اوراق بهادار تهران بیان کردیم. سپس برای اولویتبندی و تعیین درجه اهمیت این موانع از تکنیکهای MADM، نظیر AHP و TOPSIS استفاده و نتایج این پژوهش نشان میدهد که به صورت کلی، محدودیتهای مربوط به دیدگاههای چهارگانه BSC، بر عدم کارآیی شکل ضعیف بازار سرمایه در بورس اوراق بهادار تهران، دارای تأثیر معناداری است. همچنین یافتههای این تحقیق بیانگر آن است که موانع مربوط به دیدگاه فرایندهای داخلی بورس دارای بیشترین تأثیر بر عدم کارآیی شکل ضعیف بورس اوراق بهادار تهران میباشد. همچنین در پایان، پیشنهاداتی به منظور بهبود و ارتقای عملکرد بورس اوراق بهادار ارائه شده است.
انتخاب نامساعد و مخاطرات اخلاقی در بازار بیمه درمان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، برآورد یک مدل تقاضای مصرف خدمات درمانی (دارو و خدمات پاراکلینیکی) در ایران، با وجود ناهمگنی غیرقابل مشاهده در وضعیت سلامتی افراد و آزمون وجود کژگزینی و کژمنشی در این صنعت، با استفاده از آمار نمونهگیری بودجه خانوار ایران در سال 1385 است. مدل اصلی از روش GMM، برآورد و با استفاده از روشهای آمار ناپارامتری، وجود این دو پدیده آزمون می شود. مدل مورد استفاده دارای کمترین فرض درباره چگونگی سیاست بازپرداخت بیمه ای، توزیع وضعیت سلامت پنهان افراد و همچنین انتخاب نوع بیمه است. نتایج، وجود کژگزینی را در میان بیمه شدگان خویش فرما و صاحبان حرف و مشاغل آزاد و مخاطرات اخلاقی را در میان تمام انواع بیمه درمان در ایران (کارمندان دولت، کارگران و کارفرمایان، خویش فرمایان و صاحبان حرف و مشاغل آزاد)، تایید میکند.
عوامل موثر بر جذب منابع سپرده ای خصوصی در شبکه بانک های تجاری و تخصصی دولتی کشور
منبع:
اقتصاد مالی سال ۳ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۹
50-69
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی عوامل موثر بر جذب منابع سپرده ای بخش خصوصی در بانکهای تجاری و تخصصی منتخب(دولتی) پرداخته شده است.الگوی برآورد بر اساس نظریه تقاضای پول میلتون فریدمن و ادبیات مرتبط به پس انداز افراد بر اساس دو گروه از متغیرها بنا شده است.گروه اول متغیرهای اقتصاد کلان شامل،درآمد ملی،نرخ سود،نرخ ارز وشاخص بهای املاک و مستغلات و گروه دوم متغیرهای مختص صنعت بانکداری تعداد شامل شعب،حجم تسهیلات و تعداد پرسنل بانکها است.دو مدل با استفاده از داده های سالانه شش بانک تجاری و چهار بانک تخصصی دولتی به صورت مدل داده های تابلویی متوازن برای سالهای 1378-86 برآورده شده است.نتایج تخمین نشان می دهد درآمد ملی،نرخ سود واقعی و حجم تسهیلات اثر مثبت و نرخ ارز و شاخص بهای املاک و مستغلات اثر منفی بر روی میزان جذب سپرده های بخش خصوصی در شبکه بانک های تجاری و تخصصی دولتی دارا است.تعداد شعب و تعداد پرسنل نیز آثار معناداری روی میزان جذب منابع مالی پس انداز بخش خصوصی ندارد.
نقش بهره وری کل عوامل تولید در رشد اقتصادی ایران جهت دستیابی به اهداف چشمانداز 1404 (مقایسه باکشورهای منتخب)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۳ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۹
110-125
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش باز بودن اقتصاد،سرمایه انسانی،اسناد چشم انداز،تورم و رابطه مبادله را روی بهره وری کل عوامل در شکل داده های تابلویی برای کشورهای منطقه آسیای جنوب غربی در دوره 25 ساله 2005-1980 بررسی نموده ایم.9 کشور منطقه آسیای جنوب غربی همراه با ایران که شامل عربستان ،ترکیه،کویت،امارات،عمان،پاکستان،مصر و رژیم اشغالگر قدس و بحرین بررسی شده اند.برای نتیجه گیری و مقایسه بهتر بین این کشورها،کشورهای مورد بررسی به دو گروه کشورهای عضو اوپک و غیر اوپک تقسیم گردیده است با توجه به نتایج برآوردها ،متغیرهای سرمایه انسانی و بازبودن اقتصاد تاثیر بالقوه ای در بهره وری کل عوامل دارد.از بین این دو عامل سرمایه انسانی ضریب کشش بالاتری دارد (1.67) در حالی که باز بودن اقتصاد دارای ضریب کشش 1.33 می باشد. در گروه کشورهای عضو اوپک نقش متغیر باز بودن اقتصاد(دارای ضریب کشش 2.83)از سرمایه انسانی (ضریب کشش 0.93) پر رنگ تر است.در گروه کشورهای غیر اوپک سرمایه انسانی تاثیر مثبت و کشش پذیری بالایی دارد(ضریب کشش 3.2) و مهمترین عامل اثر گذار بر رشد اقتصادی این کشورهاست.این موضوع نشان دهنده این است که در گروه کشورهای غیر اوپک که ایران نیز در آن گروه عضو است،باز بودن اقتصاد نقش موثری در بهره وری کل عوامل دارد.در نتیجه این کشورها برای رسیدن به اهداف چشم انداز باید در مرحله نخست به سوی ایجاد ساختارهای رقابتی و اقتصاد باز و در مرحله بعد به سمت بهبود بهره وری حرکت نمایند.