فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۴٬۶۸۱ مورد.
تخمین تابع تقاضای تماشای لیگ برتر فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبحث تقاضا برای مسابقات ورزشی توجهات زیادی را در رشته اقتصاد ورزش به خود جلب کرده است. مسابقات ورزشی یکی از مهمترین محصولات تولیدی در صنعت ورزش می باشد. شناخت عوامل موثر بر تقاضای مسابقات ورزشی می توانند به مدیران تیمها در کسب درآمد بیشتر کمک کند. هدف اصلی این مقاله بررسی عوامل موثر بر تقاضای لیگ برتر فوتبال ایران می باشد از این رو تابع تقاضای لیگ برتر فوتبال در فصل 85-84 تبیین شده و سپس بوسیله مناسبترین روشهای اقتصادسنجی تخمین زده شده است. نتایج نشان می دهد که مجموعه ای از متغیرهای فوتبالی و اقتصادی در تعیین تقاضای مسابقات موثرند. فوتبال کالایی پست است و تقاضا برای آن در شهرهای کم جمعیت بیشتر می باشد. تعداد تماشاگران در اواخر فصل کاهش می یابد زیرا عدم اطمینان از نتیجه در تعیین تقاضا در ایران موثر نیست.
تخمین تابع تقاضای مکالمات تلفن بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، تابع تقاضای مکالمات تلفن بین الملل از ایران به 47 کشور جهان که بیش از 90 درصد از مکالمات تلفن بین الملل کشور را شامل می شود، با استفاده از روش ترکیب داده های سری زمانی - مقطعی و در سه حالت با عرض از مبدا کل، اثرات ثابت و اثرات تصادفی تخمین زده شده و سپس، با استفاده از آزمون هازمن، مشخص شد که جملات ثابت در مقاطع مختلف دارای اثرات تصادفی اند. طبق نتایج به دست آمده، کشش تقاضای مکالمات تلفن بین الملل نسبت به قیمت مکالمه، حجم تجارت و ترافیک وارده به ترتیب، 0.37 ،-0.93 و0.33 درصد می باشد که کم کشش بودن تقاضای مکالمات تلفن بین الملل نسبت به متغیرهای مذکور را، نشان می دهد. هم چنین، کشش تقاضای مکالمات تلفن بین الملل نسبت به درامد و تعداد کاربران اینترنت، به ترتیب، 2.52و 2.11درصد محاسبه شده است که بر با کشش بودن تقاضا نسبت به متغیرهای فوق دلالت دارد. گفتنی است، داده های سری زمانی مورد استفاده در این تحقیق، شامل سال های 1379 تا 1381 می باشند.
بررسی رابطه بین تعهد و عملکرد کارکنان در وزارت امور اقتصادی و دارایی
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی رابطه بین تعهد سازمانی و عملکرد کارکنان وزارت امور اقتصادی و دارایی می باشد. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و جمع آوری اطلاعات توصیفی- پیمایشی و از حیث اجرا میدانی می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه کارکنان وزارت امور اقتصادی و دارایی تعداد 1100 نفر بودند که از این تعداد طبق جدول کرجسی و مورگان نمونه ای به تعداد 270 نفر به صورت تصادفی انتخاب گردید. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شده که پس از تأیید روایی و پایایی آن (ضریب آلفای کرونباخ 86 درصد) بین نمونه توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از دو روش آمار توصیفی (فراوانی، درصد) و آمار استنباطی (آزمون کای دو کارل پیرسون، آزمون همبستگی تاوکندال، آزمون فریدمن) استفاده شده است. نتایج تحقیق، فرضیه های فرعی شامل وجود ارتباط معنادار بین تعهد عاطفی، تعهد مستمر، تعهد هنجاری و عملکرد کارکنان را با اطمینان 95 درصد تأیید نمود. در ضمن، نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان می دهد که بین تعهد سازمانی و عملکرد کارکنان رابطه معناداری وجود دارد، همچنین نتایج حاصل از آزمون فریدمن نشان داد که به ترتیب تعهد عاطفی، مستمر و هنجاری بر عملکرد کارکنان دارای اولویت هستند و در نهایت بر اساس آزمون رتبه بندی مؤلفه های عملکرد کارکنان از طریق آزمون فریدمن مشخص شد مؤلفه وضوح با رتبه میانگین 49/5 از بیشترین اولویت برخوردار بوده؛ مؤلفه انگیزه با رتبه میانگین 36/4 در رتبه دوم و مؤلفه های محیط با رتبه میانگین 07/4، ارزیابی با رتبه میانگین 95/3، توانایی با رتبه میانگین 49/3، اعتبار با رتبه میانگین 36/3 و کمک با رتبه میانگین 28/3 به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند
بررسی اقتصادی و اصلاحات مالیاتی اندونزی
حوزههای تخصصی:
آموزش و بهسازی کارکنان
منبع:
تعاون ۱۳۷۲ شماره ۲۷
تدوین الگوی قابلیت های حرفه ای آموزشگران مراکز و موسسات آموزش عالی کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزشگران، از مهمترین مولفه های نظام آموزش عالی کشاورزی شمرده می شوند. نگاهی به تنگناها و مسائل عمده نظام آموزش کشاورزی کشور نشان می دهد که بی توجهی به تخصصی بودن حرفه "آموزشگری" در تدوین شرایط احراز شغل "آموزشگری کشاورزی" و نیز بی توجهی به طراحی اجرا و ارزشیابی محتوای دوره های آموزش ضمن خدمت آموزشگران کشاورزی برای ارتقای مستمر قابلیت های حرفه ای آنان از جمله دشواریهای نظام آموزش کشاورزی است. تحلیل این تنگناها نشان می دهد که بیشتر آنها از نبود الگوی مناسب و جامع قابلیت های حرفه ای آموزشگران کشاورزی سرچشمه می گیرد. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف کلی طراحی الگوی قابلیتهای حرفه ای آموزشگران مراکز و موسسات آموزش عالی کشاورزی و هدفهای مشخص: 1) شناخت مقاطع آموختن قابلیت های حرفه ای و 2) شناخت موقعیت حیطه های سه گانه قابلیت های حرفه ای (دانشی، بینشی و مهارتی) انجام گرفت. بنیان نظری تحقیق، الگوی فیپس (phipps, 1972) و کاشمن(Cushman, 1982) بوده است که شامل چهار بعد "آموزش و تدریس"، "برنامه ریزی تحصیلی"، "علمی – پژوهشی" و "مدیریتی سازمانی و تشکیلاتی" است. با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و یا به کا رگری روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 64 نفر از خبرگان آموزش کشاورزی کشور انتخاب شدند و دیدگاه های آنها با استفاده از ابزار پرسشنامه که اعتبار آن به وسیله هشت نفر از متخصصان آموزشی و پایایی آن نیز با تعیین ضریب آلفای کرانباخ مورد تایید قرار گرفت، جمع آوری شد. متغیرهای مستقل تحقیق شامل ویژگیهای فردی و حرفه ای خبرگان بود. بخشی از یافته های عمده تحقیق عبارت است از: 1) از مجموع 105 قابلیت، با توجه به شاخص های توافق سنجی و سطح اهمیت مولفه ها، 87 قابلیت در چهار بعد آموزش و تدریس (46 قابلیت)، برنامه ریزی تحصیلی (7 قابلیت)، علمی - پژوهشی (17 قابلیت) و مدیریتی، سازمانی و تشکیلاتی (17 قابلیت) برای آموزشگران مورد توافق قرار گرفت. 2) اولویت ابعاد قابلیت های حرفه ای به ترتیب عبارت است از: آموزش و تدریس، برنامه ریزی تحصیلی، علمی- پژوهشی و مدیریتی، سازمانی و تشکیلاتی، 3) موقعیت ابعاد قابلیت های حرفه ای از نظر میزان اهمیت در وظایف شغلی آموزشگران در یک سطح ارزیابی شد و 4) مناسب ترین مقاطع آموختن قابلیت های حرفه ای آموزشگران، دوره های تحصیلات دانشگاهی و آموزشهای بدو خدمت است.
شناسایی مهارتهای مورد نیاز برای گسترش اشتغال در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به منظور بررسی ضرورت ارتقاء مهارتهای شغلی در حوزه ICT و همچنین شناسایی مهارتهای جدید به لحاظ تغییر ساختار بازار کار پس از انقلاب دیجیتال، وضعیت تحولات علمی، فناوری، تحولات بازار کار و شاخصهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در ایران و سایر کشورها مورد بررسی قرار گرفت.نتیجه نشان می دهد که نه تنها می توان از سرمایه گذاریهای انجام شده در زیر بخش ICT به صورت کاراتر استفاده نمود، بلکه بستر مناسب برای توسعه لایه های زیرین ICT در اقتصاد و ایجاد فرصتهای شغلی جدید برای جوانان و فارغ التحصیلان دانشگاهی و افزایش بهره وری نیروی کار را نیز فراهم نمود.
نقش و جایگاه اقتصاد دانش محور در تقاضای نیروی کار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش و فن آوری در افزایش تقاضای نیروی کار و کاهش نرخ بیکاری نقش مهمی را ایفا می کند. در اقتصاد دانش محور، گسترش دانش و مهارتها به نوآوری منجر می شود که این خود، سبب افزایش بهره وری، افزایش درآمدها و کاهش تورم و بیکاری خواهد شد. ارایه محصولات تکنولوژی، بازارها را توسعه داده و بر تقاضای نیروی کار می افزاید. از طرف دیگر، نیروی کاری که از سطح دانش و آموزش بیشتری برخوردار باشد، قادر است در چرخه تولید پویایی و تحول تکنولوژیک ایجاد کرده، سبب افزایش ظرفیت تولید صادرات دانش بر و توان رقابت در بازارهای بین المللی شود. فرصتهای شغلی متنوع و جدید، نتیجه توسعه تکنولوژی است. تکنولوژی از تعدد مشاغل دشوارتر می کاهد و بر میزان مشاغل تخصصی تر می افزاید. مشاغل جدیدی که تکنولوژی ایجاد می کند، یا از تکنولوژی استفاده می کند و یا آن را توسعه می دهد. مقاله حاضر در پی آن است که تاثیر دانش و فن آوری را بر تقاضای نیروی کار ایران در طی دوره 1350-1380 بررسی می کند. نتایج تخمین مدل نظری که به روش حداقل مربعات معمولی (OLS) تخمین زده شده، حاکی از قدرت توضیح دهندگی و تاثیر مثبت و معنی دار شاخصهای دانش و فن آوری بر تقاضای نیروی کار ایران است.
بررسی وضعیت توزیع درآمد با استفاده از محاسبه ضریب جینی و شاخص رفاه سن طی سالهای 1368-1386
حوزههای تخصصی:
گزارشگری مالی متهورانه و رابطه آن با گزارشگری مالیاتی متهورانه
حوزههای تخصصی:
عدم هماهنگی بین اصول پذیرفته شده حسابداری و قوانین مالیاتی، این فرصت را برای شرکت ها فراهم می نماید که به طور هم زمان سود دفتری شان را به سمت بالا و سود مشمول مالیاتشان را به سمت پایین مدیریت کنند. رسوایی هایی اخیر حسابداری و فعالیت های پنهان سازی مالیاتی نشان می دهد که برخی شرکت ها تمایل دارند در گزارشگری متهورانه ای وارد شوند که هردوی سود دفتری و سود مشمول مالیاتشان را در یک دوره مالی تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین در این تحقیق بررسی می شود که آیا شرکت هایی که دارای گزارشگری مالی متهورانه هستند، دارای گزارشگری مالیاتی متهورانه نیز می باشند یا خیر؟ جامعه آماری مورد مطالعه 67 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی (1388-1383) می باشند. در این تحقیق برای اندازه گیری گزارشگری مالی متهورانه از باقیمانده های مدل تعدیل شده جونز استفاده است و برای اندازه گیری گزارشگری مالی متهورانه تفاوت های مالیات دفتری محاسبه شده است. برای آزمون فرضیه از ضریب همبستگی اسپیرمن و پیرسون و نرم افزار اقتصادسنجی Eviews7 استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که همبستگی مثبت و معنا داری بین گزارشگری مالی متهورانه و گزارشگری مالیاتی متهورانه وجود دارد.