آیین سوگواری و تدفین همواره در طول حیات بشر، منعکس کننده ی اندیشه های آیینی، فرهنگی، تاریخی و اساطیری اقوام است. وسعت امپراتوری هخامنشیان، تنوع فرهنگی گسترده ای را در سرزمین های تابعه داشته؛ که اشتراکاتی در بین آنها مشاهده می گردد. آسیای صغیر یکی از ایالت های مهم هخامنشیان بوده که در برخی از مناطق آن، تومولوس هایی با مضامین و نقوش سوگواری مشاهده شده است. صحنه های نقاشی های این محوطه، یادآور رفتارهای آیینی- فرهنگی در سوگ برخی شخصیت های پهلوانی و اساطیری ایرانی در شاهنامه است. از سوی دیگر امروزه در مراسم سوگواری ایلات لر و بختیاری غرب ایران، مراسمی به نام کُتَل برگزار می شود که به نحوی با مراسم شاهنامه و نقوش تاتارلی قابل مقایسه است. این پژوهش با روش تاریخی- توصیفی انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد که این جریان فرهنگی از زمان های دور تا به امروز در یک منطقه وسیع جغرافیایی تداوم یافته و ضمن حفظ ساختار و کلیات، تغییراتی نیز در آن حاصل شده است.
خراسان از قدیم الایام تاکنون ، بستر فعالیت های بشری و یکی از مراکز پر اهمیت جمعیتی ایران و مستعد تغییرات اجتماعی بسیار بوده است. تغییرات جمعیتی از دگرگونی های محسوس در تاریخ این منطقه محسوب می شود. این منطقه به دلیل موقعیت ویژة جغرافیایی (منطقه ای مرزی) و امکانات اقتصادی بیشتر نسبت به همسایگان خارجی، نقش مهمی در روند مهاجرت برون مرزی ایران و مهاجرت اقوام کشورهای همسایه به ایران داشته است. در دورة پهلوی اول، شمار زیادی از ساکنان مرزنشین خراسان به افغانستان مهاجرت کردند. در این مقاله به چرایی این امر پرداخته شده است. نتیجه تحقیق بیانگر آن است که مهاجرت اجباری ساکنان مرزی ایران به افغانستان و اسکان گروهی از قوم خاوری به دلیل شرایط اجتماعی منطقه (اشتراکات قومی و فرهنگی با مرزنشینان افغانستان و دوری گزیدن از اصلاحات اجتماعی دولت ایران)، شرایط جغرافیایی و طبیعی منطقه ( کمبود باران، قحطی) و مشکلات اقتصادی زمینه ساز آن شد که مهاجرت در رمزهای خراسان افزایش یابد. این تحقیق با مطالعة مدارک تاریخی ازجمله اسناد دیپلماسی دورة پهلوی اول و به روش کتابخانه ای و آرشیوی صورت گرفته است.