فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۳۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف عمده این پژوهش ،بررسی رابطه بین شایستگیها و منزلت استادان زن در دانشگاه آزاد اسلامی با کیفیت تدریس آنان بود. جامعه آماری پژوهش اعضای هیئت علمی زن واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه یک بودند که از بین آنها با روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای طبقه ای تعداد 136 نفر به عنوان اعضای نمونه انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزارهای اندازه گیری پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته کیفیت تدریس با 27 عبارت در مقیاس لیکرت و آلفای کرونباخ 861/0 ، پرسشنامه محقق ساخته ارزیابی منزلت استادان در دانشگاه با 6 عبارت و آلفای کرونباخ 824/0، و پرسشنامه محقق ساخته سنجش شایستگیهای استادان با 13 عبارت و ضریب آلفای کرونباخ 866/0 بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از محاسبه ضریب رگرسیون و همچنین برای مشخص کردن سهم عوامل شایستگیها و منزلت استادان بر کیفیت تدریس از رگرسیون چندگانه بهره گرفته شد. نتایج نشان دادند که منزلت استادان با ضریب 104/0 و شایستگیهای استادان با ضریب 262/0 بصورت مستقیم مثبت و معناداری با کیفیت تدریس رابطه دارند و از قدرت پیش بنی مناسبی برای کیفیت تدریس استادان برخوردار می باشند.
بررسی مقایسه ای عوامل مؤثر بر ساختار قدرت در بین خانواده های زنان شاغل و غیر شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش عوامل مؤثر بر ساختار قدرت در بین خانواده های زنان شاغل و غیر شاغل در شهرستان بوکان مطالعه شد و متغیر های مستقل پژوهش از چارچوب نظری پژوهش(نظریه منابع، مبادله، تئوری تضاد) استنتاج و در قالب هشت فرضیه طرح شد. جهت بررسی، دو گروه نمونه هر کدام به حجم 70 نفر از بین جامعه آماری پژوهش انتخاب شدند. در انتخاب گروه نمونه اول از میان زنان شاغل متأهل، با توجه به کوچک بودن جامعه و معیارهای در نظر گرفته شده، از روش تمام شماری استفاده شد؛ ولی در انتخاب گروه نمونه دوم از میان زنان غیر شاغل متأهل، با توجه به وسیع بودن جامعه، از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد و اطلاعات با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته ساختار قدرت در خانواده جمع آوری شد و به وسیله نرم افزارSPSS تحلیل شد و متناسب با سطح سنجش متغیرها از آمارهای توصیفی(توزیع فراوانی، درصد و درصد تراکمی و...) و استنباطی(آزمونt ، تحلیل رگرسیون و...) استفاده شد. نتایج درباره فرضیات پژوهش نشان داد که ساختار قدرت در بین خانواده های زنان شاغل و غیر شاغل متأهل متفاوت است و در خانواده های زنان شاغل متغیر های مستقل تحصیلات زن، درآمد زن و مالکیت شخصی زوجین از لحاظ آماری بر ساختار قدرت در خانواده تأثیر دارند؛ در حالی که در خانواده های زنان غیر شاغل دو متغیر تحصیلات شوهر و مدت زمان ازدواج بیش ترین نقش را در تبیین ساختار قدرت دارند.
توسعهیافتگی و شاخصهای فقر انسانی و جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیلی بر موانع مشارکت اقتصادی زنان در ایران (نمونه موردی: کلان شهر تبریز)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخص های مهم برای سنجش توسعه هر کشور صنعت زنان و نوع مشارکت آنان است. زنان به عنوان بخشی از سرمایه های انسانی هر جامعه، با مشارکت خود می توانند نقش تعیین کننده ای در توسعه کشور داشته باشند. با وجود این، موانع مختلفی برای مشارکت اقتصادی زنان وجود دارد که با شناخت دقیق آن ها می توان به برطرف کردن این موانع پرداخت. بنابراین این تحقیق در پی دستیابی به موانع مشارکت اقتصادی زنان در کلان شهر تبریز می باشد. روش تحقیق توصیفی، تحلیلی و پیمایشی و جامعه آماری جمعیت زنان فعال اقتصادی بر اساس سرشماری سال 1390 (437184 نفر) بوده که حجم نمونه بر اساس مدل کوکران 384 نفر بدست آمده است. نتایج این تحقیق حاکی از آن است مهم ترین موانع برای مشارکت اقتصادی زنان شاخص های فرهنگی جامعه است که امتیاز محاسبه شده با استفاده از آزمون RMS، برای این شاخص 0.721 می باشد. همچنین شاخص های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نیز در رتبه های بعدی قرار دارند که میزان تأثیر آن ها به ترتیب 0.645، 0.632 و 0.567 می باشد. در بین متغیرهای مورد مطالعه نیز مهم ترین موانع مشارکت اقتصادی زنان تبعیض و تفاوت در فرآیند اجتماعی شدن زن و مرد در جامعه، طرز تلقی و نگرش جامعه به وظایف زنان، صاحب سرمایه نبودن زنان و عدم وجود نهادهای سیاسی مشارکتی بوده که میانگین محاسبه شده با استفاده از آزمون t تک نمونه ای برای هرکدام به ترتیب 4.12، 4.21، 4.09 و 3.83 می باشد.
زنان در جنگ
تواناییهای زنان در بخش کشاورزی-روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زنان ۱۳۸۲ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
کاربرد مدل کانو به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر بهبود بهره وری مدیران زن آموزش و پرورش (مورد: آموزش و پرورش منطقه یک شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مفهوم توسعه پایدار کاربردی جهانی پیدا کرده و بسیاری از بخش ها و ارکان هر جامعه را درگیر خود ساخته است. از بین عوامل و شاخصه های فراوانی که بر دست یابی به توسعه پایدار مؤثر هستند، نظام آموزشی به انحای گوناگون در سطح قابل توجهی تأثیرگذار است. کارآمدی این نظام نیز تابع عوامل و مؤلفه های گوناگونی است. مدیران و مدیریت آنها یکی از این مؤلفه هاست که نقشی مهم در کارآمدی نظام های آموزشی دارد. بنابراین، با توجه به تعداد قابل توجه مدیران زن در نظام آموزشی کشور، این مقاله در صدد است تا در گام نخست عواملی را که به افزایش سطوح بهره وری مدیران زن کمک می کند، شناسایی کرده و در اقدامی مبتکرانه و با توجه به اینکه مدل کانو خصلت دسته بندی مؤلفه ها و ویژگی ها را از حیث ابعاد کیفیتی داراست و تاکنون از آن فقط برای سنجش رضایت مشتری استفاده می شده، اکنون به منظور طبقه بندی عوامل مؤثر بر بهره وری مدیران زن آموزش و پرورش به کار گرفته شود. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد از 23 مؤلفه شناسایی شده به عنوان مؤلفه های مؤثر بر بهره وری مدیران زن، 1 مؤلفه الزامی، 16 مؤلفه یک بعدی و 3 مؤلفه جذاب هستند. در پایان، رتبه بندی این مؤلفه ها نیز ارائه شده است
تأثیر جنسیت مدیران ارشد شرکت بر محافظه کاری شرطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مطرح در حوزه تصمیم گیری های مدیریتی و حاکمیتی شرکتی این است که میزان مشارکت زنان نسبت به مردان تحت الشعاع تعصبات مردانه قرار گرفته است. نابرابری های جنسیتی به ویژه در حوزه مدیریتی سبب شده تا آن گونه که شایسته است از نیروی بالقوه زنان استفاده نشود. زنان و مردان دارای سبک مدیریت و رهبری متفاوتی هستند، از جمله این تفاوت ها حساسیت اخلاقی متفاوت مانند تفاوت در محافظه کاری در گزارشگری مالی است. این پژوهش به بررسی رابطه میان جنسیت مدیران ارشد شرکت (در سطح هیئت مدیره و مدیریت عامل) و محافظه کاری شرطی پرداخته شده است. اطلاعات مورد نیاز از صورت های مالی136 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1385 تا 1392 جمع آوری شده است. برای آزمون فرضیه پژوهش، رگرسیون چند متغیره با استفاده از داده های ترکیبی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در شرکت های دارای عضو هیئت مدیره یا مدیرعامل زن در قیاس با شرکت های دارای مدیران ارشد مرد، حسابداری محافظه کارانه شرطی بالاتر است؛ به عبارت دیگر، زنان اخبار بد را در سود گزارش شده سریع تر شناسایی می نمایند.
مطالعه کیفی موانع و چالش های مادری زنان شاغل در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان شاغل در فرایند مادری با مسائل و چالش های عدیده ای مواجهند. آن ها با مادرشدن، در معرض نقش های چندگانه و فشارهای ناشی از آن ها قرار می گیرند. در این راستا، هدف از این مقاله فهم ادراک و تجربیات زنان شاغل تحصیل کردة دانشگاهی از فرایند مادری و چالش های مرتبط با آن است. روش پژوهش، کیفی و مشارکت کنندگان 30 زن 20 تا 40 سالة متأهل و شاغل با تحصیلات دانشگاهی در شهر تهران هستند که در زمان مصاحبه یک فرزند داشتند و مادری را تجربه کرده اند. داده ها با استفاده از فن مصاحبة عمیق گردآوری، و به شیوة تحلیل محتوای متعارف تحلیل شده است. نتایج پژوهش در چهار مقوله شامل پارادوکس سختی و لذت بخشی مادری، هویت یابی نقشی چندگانه، فشار نقشی مادری و شاغلی و موانع شغلی مادری و فرزندآوری استخراج و بحث شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد زنان شاغل تحصیل کرده به دلیل داشتن مسئولیت های چندگانه اعم از مادری، همسری، شاغلی و در برخی موارد حتی دانشجویی و فراهم نبودن حمایت های اجتماعی و خانوادگی لازم، همچنین تجربة مادری به مراتب سخت تر و مسائل و چالش های بیشتری در این زمینه، در مقایسه با سایر زنان با مشکلات بیشتری مواجهند. به طورکلی، با وجود همة مشکلات پیش روی زنان شاغل مادری برای آنان اهمیت و ارزش بالایی دارد، اما این نیاز و ارزش با توجه به شرایط شغلی و اجرانشدن سیاست ها و برنامه های حمایتی از مادران شاغل عمدتاً در یک فرزند خلاصه می شود.
نظریه تواناسازی زنان در نهاد آموزش عالی ایران
حوزههای تخصصی:
درجهان امروز نهاد آموزش عالی با تغییراتی بنیادین نسبت به گذشته مواجه است که تغییر جمعیت دانشجویی دختران از جمله عمده ترین آن هاست. به دنبال این سیر جهانی، نرخ ورود دانشجویان دختر به دانشگاههای ایران نیز افزایش یافته، به طوریکه نرخ ورود دختران به دانشگاه از 31% در ابتدای انقلاب به 64 درصد در سال تحصیلی 92-91 رسیده است. اما سیاست های اتخاذ شده در کشورهای مختلف برای این پدیده متفاوت است که برخی آن را فرصتی برای تواناشدن دختران و برخی دیگر در شکل مشکلی اجتماعی با آن برخورد می کنند. اتخاذ کدام سیاست در نهاد آموزش عالی ایران منطقی و واقعی است؟ مهم، دیدن و شنیدن واقعیت در بافت آموزش عالی ایران است که دختران برای تجربه ی آن تلاش می کنند. نظریه پردازی داده بنیاد می تواند ابزاری برای پاسخ به این نیاز باشد. در این نگاه دیگر اهمیت یک نظریه به جهان شمولی آن نخواهد بود زیرا تاریخ بشر نشان داده است که انسان ها رویه های ثابتی را در بافت های گوناگون پیش نمی گیرند، بلکه اهمیت یک نظریه به منطبق بودن آن با بافت پژوهش و نیازی که از آن مرتفع خواهدکرد، می باشد. لذا نظریه پردازی داده بنیاد می تواند ابزاری برای تولید نظریات بومی و پرداختن به مسائل خاص جامعه ایرانی باشد که نمونه ی آن در تدوین نظریه ""تواناسازی زنان در آموزش عالی ایران"" در مقاله ی حاضر آورده شده است.
اشتغال زنان روستایی در دو شهرستان برخوار – میمه و فلاورجان استان اصفهان و ارزیابی تاثیر آن بر خوداتکایی اقتصادی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر، که حاصل یک پژوهش میدانی است، با هدف کلی بررسی اشتغال زنان روستایی در دو شهرستان «برخوار – میمه» و «فلاورجان» استان اصفهان و تاثیر این اشتغال بر میزان خوداتکایی آنها انجام شده است. برای انتخاب نمونه ها، از شیوه نمونه گیری خوشه ای و مرحله ای استفاده شده و اطلاعات مورد نیاز نیز از 375 زن، در 20 روستای طبقه بندی شده بر حسب جمعیت، به دست آمده است.
نتایج پژوهش نشان می دهد که دلیل اصلی اشتغال و تمایل 94 درصد از زنان روستایی، نیاز مبرم اقتصادی است. 45 درصد از زنان شاغل، درآمد حاصل از دسترنج خویش را شخصا دریافت نمی کنند و 63 درصد آنان نیز حق خرج کردن درآمد خود را ندارند.
بر پایه این پژوهش، زنان روستایی شاغل در گروه های شغلی مختلف، از نظر خوداتکایی، وضعیتی مشابه ندارند. خوداتکایی آنها با سطح تحصیلات خود و همسرانشان ارتباط مستقیم، و با سال های تاهل و سن آنها رابطه معکوس دارد. شغل همسران زنان روستایی نیز در خوداتکایی آنان به طوری معنادار موثر است.
توانمندی زنان سرپرست خانوار و عوامل اجتماعی فرهنگی مرتبط با آن: مطالعه زنان زیر پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آن جا که زنان سرپرست خانوار به دلایلی چون طلاق، فوت، اعتیاد و ازکارافتادگی همسر، جزء اقشار آسیب پذیر جامعه بشمار می روند، این پژوهش به بررسی توانمندی زنان سرپرست خانوار در شهر تبریز و عوامل اجتماعی فرهنگی موثر بر آن پرداخته است.این پژوهش از نوع پیمایشی است؛ داده ها با ابزار پرسش نامه و با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از میان 246 نفر از زنان سرپرست خانوار زیر پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) شهر تبریز گردآوری شده است. توانمندی در این پژوهش در چهار بعد: توانمندی روانی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی سنجیده شده است. اعتبار ابزار از نوع محتوایی بود و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محرز گردید. نتایج نشان دادند متغیرهای تحصیلات، وسایل ارتباط جمعی، حمایت اجتماعی، سلامت عمومی و تغذیه دارای رابطه مثبت و معنادار با مقدار توانمندی زنان سرپرست خانوار بود؛ در حالی که متغیرهای سنت گرایی و وضعیت زناشویی رابطه ای معنادار با مقدار توانمندی زنان سرپرست خانوار نداشت. نتایج رگرسیون چندگانه نشانگر تاثیر معنادار پنج متغیر وسایل ارتباط جمعی، سلامت، حمایت اجتماعی، وضعیت تغذیه و سطح تحصیلات در مقدار توانمندی است که در این میان، سلامت بیش ترین نقش را در تبیین متغیر توانمندی ایفا می کند.
بررسی عوامل پیش برنده و بازدارنده توسعه کارآفرینی زنان روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی عوامل پیش برنده و بازدارنده توسعه کارآفرینی زنان روستایی بخش میانکوه شهرستان اردل، انجام گرفته است. روش پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی بوده که جهت گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان روستایی بخش میانکوه (8381N=) تشکیل می دهند که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری طبقه ای 254 نفر به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شده اند. ابزار گرد آوری داده های میدانی پرسشنامه ای بود که روایی صوری آن با استفاده از نظرات اساتید دانشگاهی و کارشناسان مربوطه و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. با استفاده از تحلیل عاملی، شش عامل به عنوان عوامل پیش برنده و بازدارنده توسعه کارآفرینی زنان روستایی بخش میانکوه استخراج و نام گذاری شد. نتایج نشان داد که این عوامل به ترتیب 824/71 درصد و 784/67 درصد از واریانس عوامل پیش برنده و بازدارنده توسعه کارآفرین در بین زنان روستایی مورد مطالعه را تبیین می کنند. هم چنین، نتایج پژوهش نشان داد که سهم عوامل پیش برنده مؤثرتر از عوامل بازدارنده بوده و در نتیجه با ایجاد زمینه لازم می توان با تقویت عوامل پیش برنده و فائق آمدن بر عوامل بازدارنده، به توسعه کارآفرینی در بین زنان روستایی در بخش میانکوه کمک کرد.
بررسی اثربخشی عضویت زنان در شرکت های تعاونی روستایی بر افزایش اشتغال و کاهش فقر در خانواده اعضاء بر اساس مدل لاجیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر عضویت زنان در شرکت های تعاونی روستایی بر افزایش اشتغال و کاهش فقر در خانواده آن ها در مناطق روستایی بود. مطالعه حاضر یک مطالعه پیمایشی توصیفی است که به روش مقطعی در میان 60 نفر از زنان عضو در سه شهرستان مرودشت، جهرم و داراب در جنوب استان فارس و 60 نفر از زنان غیر عضو به روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از مدل رگرسیونی لاجیت انجام شد. بر اساس نتایج آزمون نیکویی برازش و آزمون تحلیل پراکندگی افتراق، مدل مورد استفاده معتبر بوده و عامل عضویت بخش عمده ای از تأثیرات ممکن را توجیه می کند. نتایج مدل لاجیت نیز نشان داد که احتمال افزایش اشتغال و کاهش فقر در اعضای خانواده زنی که عضو شرکت تعاونی روستایی، سرپرست خانوار، دارای مشارکت و باسواد باشد در بدبینانه ترین حالت به ترتیب برابر است با : 5/68% و 83/43%. بین پاسخ های دو گروه عضو و غیر عضو تفاوت معناداری وجود داشت(0.001P<). با توجه به اهمیت عضویت زنان در شرکت های تعاونی روستایی در اشتغالزایی و کاهش فقر در خانواده ها که از مهم ترین مؤلّفه های رفاه اجتماعی به شمار می روند، به نظر می رسد باید به طور ویژه به توسعه این واحدها و حمایت از آن ها توجه شود.
عوامل موثر بر انگیزش دختران روستایی کرمانشاه برای مشارکت در فعالیت های کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشاورزی یکی از ارکان اساسی اقتصادی ایران است. توسعه ی کشاورزی، بدون توان مندسازی و مدیریت منابع انسانی در این بخش امکان پذیر نیست. یکی از مشکلات بخش کشاورزی در سال های اخیر، مواجهه با پدیده ی پیرگرایی و بالا رفتن متوسط سن کشاورزان است. بنابراین یک چالش اساسی برنامه ریزان کشاورزی، یافتن راه کارهایی برای جذب، آموزش و ورود نیروهای جوان به این بخش است. از آن جا که زنان سال های متمادی نقش های مهمی در بخش کشاورزی ایفا نموده و می نمایند، نمی توان جای گاه آن ها را نادیده انگاشت. یک بخش کشاورزی پویا، باید بتواند از ظرفیت های نیروی انسانی جوان دختر و پسر به طور هم زمان استفاده کند. با توجه به کم علاقه گی جوانان برای پذیرش شغل کشاورزی، این تحقیق با عنوان بررسی عوامل مؤثر بر انگیزش دختران روستایی کرمانشاه برای مشارکت در فعالیت های کشاورزی انجام شده است. بدین منظور، با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ئی تصادفی، 187 نفر دختر روستایی از 6 بخش و 11 روستای شهرستان انتخاب و با آن ها مصاحبه شد. این بررسی نشان داد که انگیزش دختران روستایی برای مشارکت در فعالیت های کشاورزی در حد متوسط است. بر اساس تحلیل رگرسیون، 21 درصد از تغییرات متغیر وابسته، یعنی انگیزش، توسط 5 متغیر تبیین می شود که مهم ترین آن ها میزان مشارکت در امور کشاورزی است. سطح تحصیلات مادران بر انگیزش دختران تأثیر منفی دارد. کلید واژه: دختران روستایی؛ انگیزش؛ کشاورزی؛ مشارکت؛ جوانان.