فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۳۵۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی میزان سلامت اجتماعی و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن در میان زنان سرپرست خانوار در شهرستان قروه می پردازد. رویکردی نظری تحقیق مبتنی بر رویکردهای سلامت اجتماعی کییز، پایگاه اجتماعی اقتصادی وبر، باورهای دینی گلاک و استارک و مهارت های ارتباطی می باشد. جامعه آماری شامل تمام زنان سرپرست خانوار( 92 نفر) زیر پوشش سازمان بهزیستی شهر قروه می باشد. همچنین 92 نفر از زنان غیر سرپرست خانوار ساکن همان شهر به صورت تصادفی جهت مقایسه به روش پیمایشی مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان داد که از لحاظ میزان سلامت اجتماعی و ابعاد آن (که شامل پنج بُعد است) در میان زنان سرپرست خانوار و زنان غیرسرپرست، تفاوت معنادار آماری وجود دارد. به علاوه از لحاظ متغیرهای پایگاه اجتماعی اقتصادی، باورهای دینی (بُعد اعتقادی) و مهارت های ارتباطی بین زنان سرپرست خانوار و زنان غیر سرپرست تفاوت معناداری وجود ندارد.
نقش اعتبارات خرد در توان مندسازی زنان: مطالعه موردی روستای پشت رود بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرآیند چند بعدی دست رسی افراد به منابع قدرت، برای افزایش سرمایه های فردی و گروهی، به منظور حرکت به سوی انتخاب های هدف مند، توان مندسازی نامیده می شود. در میان راه های گوناگونیکه برای توان مندسازی زنان در ابعاد و سطوح مختلف وجود دارد، اعتبارات خرد با نفوذ در ابعاد مختلف زندگی زنان و کمک به بهبود زندگی تعداد زیادی از آن ها، در دو دهه اخیر، جای گاهی ویژه را به خود اختصاص داده و به دلیل آن که عموما در قالب گروه های داوطلب و بدون نیاز به ضامن یا وثیقه به زنان واگذار می شود، مورد استقبال قرار گرفته است. کاهش فقر، افزایش سرمایه های اجتماعی، افزایش پس انداز، کارآفرینی، احساس امیدواری نسبت به زندگی، و کنترل زنان بر تصمیم گیری های اقتصادی، از جمله تاثیراتی است که اعتبارات خرد در توان مندسازی زنان داشته است.در این پژوهش، که هدف آن بررسی نقش مثبت و منفی شبکه واگذاری اعتبارات خرد روستای پشت رود بم در ابعاد مختلف توان مند سازی زنان است، چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، روانی، و فرهنگی توان مندسازی زنان، با روش پیمایش و از طریق مصاحبه مستقیم بر روی 108 زن عضو صندوق خرده وام دهی زنان روستای پشت رود بم (در شمال شهر بم، استان کرمان)، مورد مطالعه و اجرا قرار گرفته است. یافته های پژوهش بیان گر آن است که حضور فعال در شبکه های واگذاری اعتبارات خرد، بر افزایش توان مندی های اجتماعی، اقتصادی، و روانی تاثیر داشته، اما نتوانسته است بر روی توان مندی فرهنگی زنان تاثیری معنادار بگذارد.
انگیزه های زنان کارآفرین در راه اندازی کسب وکار و تأثیر آن در رشد کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی تأثیر انواع انگیزه های راه اندازی کسب و کار بر رشد کسب و کارهای زنان بود. لذا با استفاده از روش توصیفی پیمایشی در جامعه آماری زنان کارآفرین، داده های حاصل از 62 پرسشنامه تحلیل شد. ابتدا انگیزه های راه اندازی کسب و کار در پنج گروه انگیزه اصلی دسته بندی شدند و با توجه به مبانی نظری پژوهش و ماهیت انگیزه ها در هر دسته، به صورت کارآفرینان آرمان طلب، توفیق طلب، اجباری، اجتماعی و انعطاف طلب نام گذاری شدند. سپس برای شناسایی تأثیر پنج گروه انگیزه های راه اندازی کسب و کار بر چهار شاخص رشد از آزمون مربع کای استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، هر پنج گروه زنان کارآفرین در فروش رشد داشتند، همه گروه ها به جز کارآفرینان اجباری رشد در سهم بازار را تجربه کرده بودند، در حالی که فقط کارآفرینان توفیق طلب در تعداد کارمندان رشد داشتند و فقط کارآفرینان گروه های توفیق طلب و اجتماعی از رشد در تنوع محصولات/خدمات بهره مند بودند. نتایج این پژوهش مبنی بر تفاوت بسیار در انگیزه های شروع کسب و کار در میان گروه های مختلف زنان کارآفرین و تأثیر این انگیزه ها در رشد کسب و کارهای زنان، لزوم سیاست گذاری توسعه کارآفرینی زنان متناسب با انگیزه ها و نحوه رشد کسب و کار را نشان می دهد.
بررسی احساس امنیت اجتماعی زنان شاغل در سازمان ها و ادارات دولتی شهر تبریز و عوامل مرتبط با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی احساس امنیت اجتماعی و تعیین برخی عوامل مؤثر بر آن در بین زنان شاغل سازمان ها و مؤسسات دولتی نگاشته شده است. برای شاخص سازی و فرضیه سازی، از نظریه های حوزه مطالعات امنیت اعضای مکتب کپنهاگ و نطریه های جامعه شناختی دورکیم و گیدنز استفاده شده است. پژوهش حاضر از نوع پیمایشی است و داده های لازم با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده است. همچنین حجم نمونه 240 نفری از زنان شاغل در سازمان ها و ادارات دولتی شهر تبریز از طریق روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شدند. احساس امنیت اجتماعی به طور کلی در بین زنان شاغل در حد متوسط قرار دارد. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره نشان داد که متغیرهای حمایت اجتماعی، آزار جنسی و درآمد با احساس امنیت اجتماعی رابطه دارند. این سه متغیر در مجموع 42 درصد از تأثیرات متغیر وابسته را تبیین می کند.
موانع دستیابی زنان به پست های مدیریت (1)
منبع:
پژوهش زنان ۱۳۸۱ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
بررسی مقایسه ای فرهنگ کار زنان ومردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بررسی مقایسهای فرهنگ کار زنان و مردان کارکنان واحدهای منطقه ی یک دانشگاه آزاد اسلامی می باشدکه با توجه بهافزایش تعداد کارکنان زن در ایران، هدف اساسی پژوهش این است که رابطه ی بین جنسیت و فرهنگ کار را بررسی نماید. این پژوهش به روش پیمایشی انجام شده و جامعه ی آماری آن کلیه ی کارمندان دانشگاههای آزاد منطقه ی یک کشور هستند که در سال 89-88 مشغول بکار بوده اند. در مجموع، 481 نفر از 26 دانشگاه به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ای محقق ساخته است که جهت تعیین اعتبار آن از اعتبار سازه به روش تحلیل عاملی و جهت تعیین پایایی آن از شیوه ی هماهنگی درونی به روش آلفا کرونباخ استفاده شده است. نتایج توصیفی پژوهش بیانگر آن هستند که فرهنگ کار کارکنان در سطح متوسطی است، اما یافته های تحلیلی پژوهش نشان می دهند که بین جنسیت و فرهنگ کار (مجموع ابعاد) تفاوت معنا داری وجود ندارد، اما بررسی رابطه ی جنسیت با هر یک از ابعاد فرهنگ کار نشان می دهد که زنان در مقایسه با مردان از همکاری گروهی بیش تری برخوردارند، اما تعهد کاری آنان کم تر از مردان است.
رفتار شهروندی سازمانی، خشنودی شغلی و تعهد به مدرسه: آیا تفاوت معناداری میان معلمان زن و مرد وجود دارد؟
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تفاوت های جنسیتی در خشنودی شغلی، تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی در نمونه ای مرکب از 200 معلم مرد، 200 معلم زن و 80 مدیر مرد در مدارس ابتدایی پسرانه شهر تهران انجام شد. داده ها به وسیله پرسشنامه گردآوری و با روش های تحلیل واریانس عاملی، همبستگی پیرسون،Z فیشر، الگویابی معادلات ساختاری و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که میانگین معلمان زن در متغیرها به طور معناداری بیشتر از معلمان مرد است، اما همبستگی بین آن ها در معلمان مرد به طور معناداری بیشتر است. هم چنین الگوی اصلاح شده ای مرکب از خشنودی شغلی درونی، تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی در معلمان مرد برازش بهتری با داده ها داشته است. گرچه ضرایب استاندارد آثار مستقیم و غیر مستقیم در الگوی معلمان مرد بیشتر بود، اما تفاوت معناداری با معلمان زن نداشت. الگوی معلمان مرد واریانس بیشتری از رفتار شهروندی سازمانی را تبیین کرد. نتایج با تاکید بر علل تفاوت های جنسیتی بحث شده است.
تبیین نقش ویژگی های فردی موثر بر اشتغال دانش آموختگان دختر آموزش عالی (مطالعه موردی: دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین - اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به منظور تبیین نقش ویژگی های فردی موثر بر اشتغال دانش آموختگان دخترِ دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین انجام می گیرد. این تحقیق از نوع کاربردی است و با استفاده از روش علی - ارتباطی صورت می پذیرد. با توجه به هدف تحقیق، متغیرهای مستقل آن ویژگی های فردی دانش آموختگان است که در این جا در دو گروه ویژگی های روان شناختی و جامعه شناختی مطرح می شوند و متغیر وابسته نیز اشتغال دانش آموختگان است. در این مطالعه از پرسش نامه به عنوان ابزار گردآوری داده ها استفاده شد. پایایی پرسش نامه از طریق ضریب کرونباخ (آلفا %83) محاسبه گردید. جامعه آماری؛ کلیه دانش آموختگان دختر دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین سال های 84 تا 87 می باشند که از بین آنها 140 نفر به عنوان نمونه آماری از طریق نمونه گیری طبقاتیِ متناسب انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات در این تحقیق با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس (SPSS) انجام می گیرد. بر اساس نتایج به دست آمده، 58.6 درصد از افراد مورد مطالعه شاغل هستند که بیش از نیمی از آن ها در بخش دولتی و بقیه در بخش خصوصی یا به صورت خوداشتغالی مشغول به کار هستند. مطابق یافته های این مطالعه، محدود بودن فرصت های اشتغال برای زنان در بخش کشاورزی، حمایت نکردن دولت از دانش آموختگان رشته های کشاورزی، و ارتباط نداشتن دانشکده های کشاورزی با بخش کشاورزی، از موانع مهم اشتغال دانش آموختگان دختر در بخش کشاورزی تلقی می شود. ضمن این که بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون، ویژگی اعتمادبه نفس به عنوان موثرترین متغیر در اشتغال دانش آموختگان دختر ارزیابی می شود به طوری که با افزایش اعتمادبه نفس در دانش آموختگان دختر، اشتغال آنان نیز به طور مثبت و معنادار تحت تاثیر قرار می گیرد.
تحلیل اثرات دورکاری زنان شاغل و متأهل بر تعادل کار- زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش شناسایی اثرات طرح دورکاری بر ایحاد تعادل میان کار و خانوادة زنان شاغل بود.روش این بررسی کیفی و از دو شیوه نظام مند تحقیقات انجام شده و مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته استفاده شد. شیوه گردآوری داده ها، مصاحبه عمیق (با 20 نفر از زنان شاغل و متأهل در ادارات دولتی شهر تهران که تجربه دورکاری را داشته اند) به صورت نیمه ساخت یافته بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. یافته های پژوهش بیان کننده آن است که دورکاری موجب کاهش تعارض کار و خانواده و بهبود توازن میان زندگی کاری و خانوادگی زنان شاغل می شود. دستاوردهای پژوهش حاکی از آن است که زنان شاغل به پذیرش دورکاری تمایل دارند، اما مدیران، حامی دورکاری نیستند. شرکت کنندگان ضمن اشاره به اثرات مثبت دورکاری بر تحکیم خانواده و پررنگ شدن نقش مادری و همسری، تأثیر طرح فوق را بر ایجاد تعادل کار و خانواده در زنان شاغل مثبت ارزیابی کرده اند. از نگاه آن ها ساعات کاری مناسب، شناور و منعطف، باعث افزایش بهره وری فعالیت های شغلی و در نتیجه بهره مندی سازمان از نیروی کاری باثبات تر و با انگیزه تر و افزایش توجه به خانواده خواهد شد و اجرای آن بهایی است که برای سلامت خانواده و جامعه پرداخت می شود.
عدالت جنسیتی و اشتغال زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی نابرابری جنسیتی در سازمان های بوروکراتیک (مورد مطالعه: کارکنان سازمان های دولتی شهرستان اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر تلاشی در جهت مطالعه نابرابری جنسیّتی در سازمان های دولتی ایران با تمرکز بر ساختار بوروکراتیک سازمان است. این پژوهش به شیوه پیمایش و از طریق پرسشنامه انجام گرفته است. نمونه آن شامل 400 کارمند می باشد که به شیوه نمونه گیری خوشه ای طبقه بندی شده از 30 سازمان دولتی در شهرستان اهواز انتخاب گردیده است. نتایج این پژوهش نشان داد؛ زنان در سازمان ها درصد اندکی از نیروی کار را تشکیل داده و در برابر اکثریت مردان در اقلیت می باشند. تفاوت میان پست های سازمانی برحسب جنس نشانه تفکیک جنسی مشاغل در این سازمان ها است. همچنین زنان در مقایسه با مردان در موقعیت های نابرابری از لحاظ حقوق و فرصت های ارتقاء شغلی، آموزش و ثبات شغلی، شبکه روابط شخصی و تمرکز قدرت در ساختار سازمان قرار دارند. بعلاوه، آنان بیش تر از مردان در سازمان های بوروکراتیک احساس بی قدرتی را تجربه می کنند.
مطالعه نوع مشاغل مدیریتی و نیازهای شغلی مدیران زن در سازمان های دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، که به منظور شناسایی نوع مشاغل و الگوهای انگیزشی مدیران زن در سازمان های دولتی ایران اجرا شده است، نشان می دهد که به رغم افزایش تعداد زنان شاغل در پست های مدیریتی سال های اخیر، آنان هنوز دارای سهمی اندک از کل مشاغل مدیریتی اند؛ هم چنین گردآوری داده های لازم به وسیله پرسش نامه ای که 256 نفر از مدیران زن شاغل در وزارت خانه ها و سازمان های دولتی آن را تکمیل کرده اند، بیان گر آن است که:
- بیش تر مدیران زن، متاهل و دارای تحصیلات دانشگاهی در رشته های علوم انسانی اند و از سن حدود 40 سال و سابقه خدمت 5 تا 10 سال نیز برخوردار اند.
- مشاغلی که نیازمند وقت، حوصله، رفتار گرم، و ابراز هم دردی اند، مناسب مدیران زن است.
- فرصت شایسته برای پیشرفت، مهم ترین نیاز کاری مدیران مورد مطالعه است.
بر اساس این یافته ها، پیشنهادهایی به مدیران زن و تصمیم گیرندگان در سازمان ها ارایه شده است.
مؤلفههای توانمندی زنان و تبیین عوامل مؤثر بر آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جو مسموم سازمانی و تمایل به ترک شغل: تبیین نقش میانجی گر استرس شغلی و فرسودگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جو سازمانی سالم می تواند باعث بهبود تعاملات و عملکرد سازمانی شده و برعکس جو ناسالم و مسموم ممکن است محیطی پر از سوءظن و استرس بوجود آورده و اثرات منفی را بر عملکرد افراد و سازمان داشته باشد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر جو مسموم سازمانی بر تمایل به ترک شغل صورت گرفت. هم چنین، نقش میانجی گر دو متغیر استرس و فرسودگی شغلی نیز در رابطه بین جو مسموم و تمایل به ترک شغل مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش از جهت هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع پیمایشی است.جامعه آماری پژوهش شامل 150 نفر از پرستاران زن بیمارستان علی ابن ابی طالب شهرستان رفسنجان و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود. رویایی و پایایی پرسش نامه با استفاده از روایی صوری، روایی سازه و هم چنین، محاسبه آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت و تایید شد. روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند که جو مسموم سازمانی به گونه مستقیم در ایجاد تمایل به ترک شغل و فرسودگی شغلی تأثیری ندارد، ولی در ایجاد استرس شغلی تأثیری مثبت و معنادار دارد. هم چنین، بر اساس نتایج پژوهش مشخص شد استرس شغلی در ایجاد فرسودگی شغلی تأثیری مثبت و معنادار داشته، ولی در تمایل به ترک شغل تأثیری ندارد. نتایج پژوهش نشان دادند جو مسموم سازمانی به صورت غیرمستقیم و با در نظر گرفتن نقش میانجی گر استرس و فرسودگی شغلی باعث تمایل به ترک شغل می شود.
مطالعه نیازها، انگیزه ها و مشاغل مناسب زنان در بخش های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش؛ تعیین نیازها، انگیزه ها و شناخت مشاغل مناسب زنان است. روش پژوهش، ارزش یابی است. بدین منظور از دو جامعه آماری 762 نفر به صورت تصادفی از میان زنان شاغل در بخش های دولتی و 200 نفر از میان صاحب نظران در دست رس استفاده می شود. ابزارهای پژوهش، دو پرسش نامه محقق ساخته است. یافته ها نشان می دهد که از دید زنان شاغل این پژوهش، برای ایجاد شرایط مطلوب و بالا بردن انگیزه مشارکت زنان باید به نیازهای زیستی، روانی و اجتماعی آن ها توجه جدی شود. از دید صاحب نظران این پژوهش، برای اشتغال زنان هفت رسته شغلی کاملا مناسب، یازده رسته شغلی نسبتا مناسب و شش رسته شغلی نامناسب هستند. 95.92 درصد از صاحب نظران به دلایلی مانند استفاده از نیروی عظیم زنان در توسعه کشور، با اشتغال زنان موافق و 4.08 درصد آن ها -آن هم فقط مردان- به دلایلی نظیر محروم شدن فرزندان از حمایت عاطفی مادر، مخالف اشتغال زنان هستند.
نتیجه گیری: توجه به نیازها و خواسته های منطقی زنان و تخصیص مشاغل مناسب با طبیعت و روحیات زنان باعث افزایش انگیزه و ارتقای کمی و کیفی اشتغال آن ها می شود
تأثیر اشتغال مادران بر عملکرد رفتاری و آموزشی فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زنان ۱۳۸۲ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر بالابردن خودکارآمدی زنان سرپرست خانوار شهرداری شهر تهران در سال90-89(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این روزها، موضوع فشار روانی ناشی از کار و زندگی در میان عامه مردم، متخصصان ﺁموزشی، متخصصان بهداشت روانی و سایر کسانی که مسئولیت بهزیستی مردم را بر عهده دارند، بسیار مهم بوده و در رأس امور قرار دارد. یکی از جنبه های مهم سلامتی، سلامت روانی افراد است. می توان گفت باورهای خودکارآمدی اساس و پایه سلامت روانی است و احساس شایستگی، کفایت و قابلیت کنارآمدن با زندگی را تقویت می کند. تصورات و ادراک فرد از توانایی های خود را خودکارآمدی گویند و این باورهای افراد نسبت به توانایی هایشان، بر تلاش و پشتکار آنها اثر می گذارد (مهدی قراچه داغی، 1373: 34).
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر آموزش های مهارت های زندگی بر بالا بردن خودکارآمدی عمومی زنان سرپرستِ خانوارِ شهرداری شهر تهران در سال 90-89 صورت گرفته است. گروه نمونه در این پژوهش، شامل 220 نفر از زنان سرپرست خانوار تحت پوشش شهرداری شهر تهران است. روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل (Pretest–Posttest Randomized Group Design) است و بر مدل تحلیل اکتشافی، کوواریانس مبتنی است و ابزار مورد استفاده این طرح پژوهش «پرسش نامه خودکارآمدی عمومی شوارتزر» بوده است (دلاور، 1383: 83).
یافته ها نشان می دهد که بین آموزش مهارت های زندگی بر بالا بردن خودکارآمدی زنان سرپرست خانوار شهرداری شهر تهران رابطه معنی داری وجود دارد و می توان گفت با آموزش مهارت های زندگی می توان خودکارآمدی زنان سرپرست خانوار شهرداری شهر تهران را بالا برد.