فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۵۶۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
خشونت شوهران علیه زنان، به ویژه از لحاظ عاطفی نه تنها از لحاظ فردی و خانوادگی، بلکه از نظر اجتماعی نیز دارای اهمیت است. بدرفتاری و شکنجه های بدنی و حتی توهین و تحقیر کلامی، بر رشد و تکامل روانی و اجتماعی زنان اثرات بسیار نامطلوبی می گذارد. پژوهش حاضر که با هدف بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با خشونت عاطفی در خانواده با تأکید بر سرمایه اجتماعی در شهر یاسوج است، از نظر نوع هدف یک بررسی کاربردی، از نظر وسعت پهنانگر، از نظر دامنه خرد و از نظر زمانی یک بررسی مقطعی است. روش این پژوهش، روش میدانی با استفاده از تکنیک پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است. جامعه آماری و حجم نمونه در این تحقیق 379 نفر بر آورد شده است. پژوهش حاضر به دنبال بررسی ارتباط بین اعتماد اجتماعی همسر، انسجام اجتماعی خانواده، مشارکت اجتماعی خانواده، میزان کل سرمایه اجتماعی خانواده، دموکراتیک بودن و نبودن روابط در سطح خانواده، دینداری، تحصیلات، اختلاف سن همسران، پایگاه اقتصادی خانواده و تعداد فرزندان به عنوان متغیرهای مستقل و خشونت عاطفی به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که از بین ابعاد اجتماعی متغیرهای: میزان اعتماد اجتماعی همسر؛ میزان؛ انسجام اجتماعی خانواده ، میزان؛ مشارکت اجتماعی خانواده، میزان کل سرمایه اجتماعی خانواده، دموکراتیک بودن و نبودن روابط در سطح خانواده، دینداری در سطح خانواده، اختلاف سن همسران و بین پایگاه اقتصادی خانواده با خشونت عاطفی ارتباط وجود دارد، اما بین متغیرهای تحصیلات مرد و تعداد فرزندان با خشونت عاطفی ارتباط معناداری مشاهده نشد.
اعتیاد اینترنتی و عوامل مؤثر بر آن در بین دانش آموزان دختر دبیرستان های شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، بررسی میزان اعتیاد اینترنتی در میان دختران دبیرستانی شهر کرمان است. از مجموع دانش آموزان دختر دبیرستانی این شهر (11307)، 205 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شده اند. این تحقیق به روش پیمایشی انجام گرفته و جهت آزمون فرضیات، از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است. بر اساس نتایج، 7/67 درصد افراد از اعتیاد اینترنتی قابل توجه و 4/4 درصد از اعتیاد اینترنتی کم دارند. همچنین میان اعتیاد اینترنتی و متغیرهای افسردگی، احساس هیجان خواهی، بحران هویت، دلبستگی به خانواده، مشارکت در خانواده، کنترل والدین، انزوای اجتماعی و عدم پایبندی به ارزش های اخلاقی رابطه معناداری وجود دارد. میان اعتیاد اینترنتی با متغیرهای درون گرایی، پایگاه اجتماعی اقتصادی، سن و وضعیت تحصیلی رابطه ای مشاهده نشد. نتایج حاصل از رگرسیون چندمتغیره نشان داد: متغیرهای عدم پایبندی به ارزش های اخلاقی، افسردگی، پایگاه اجتماعی و اقتصادی، انزوای اجتماعی و دلبستگی به خانواده می توانند 31 درصد اعتیاد به اینترنت را پیش بینی کنند. کنترل بیش از حد والدین بیشترین تأثیر و متغیر بحران هویت کمترین تأثیر را دارد.
واکاوی کیفیِ پیامد های اشتغال زنان متأهل و بسترهای تعدیل کننده آن (مورد مطالعه معلمان آموزش و پرورش شهر دلوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین مسائل زنانِ شاغلِ متأهل که کمتر با روش کیفی مورد واکاوی قرار گرفته پیامدهای ایفای همزمان دو نقش خانه داری و شغلی و تأثیر زمینه های مرتبط با آن بوده است. مقاله حاضر با روش نظریه زمینه ای آثار اشتغال زنان متأهل مادر، بسترهای مرتبط با آن و استراتژی های کنشی/ واکنشی آنها را در بین معلمان اداره آموزش و پرورش شهر دلوار تحلیل کرده است. روش نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند با حداکثر تنوع بوده و ابزار دستیابی به داده ها، مصاحبه عمیق و نیمه ساخت یافته فردی و گروه مرکز بوده است. بر اساس تحلیل مصاحبه ها، اشتغال همزمان دستاوردها و آسیب هایی برای این زنان به همراه داشته و تجربهآنان بسته به کیفیت بسترهای اجتماعی محلی – جهانی و توانایی های فردی شان متفاوت بوده است. مقوله هسته توصیف گر وضعیت این زنان "" وضعیت متناقض اما مدیریت پذیر زنان شاغل متأهل و بسترهای تعدیل کننده آن"" انتخاب شد. بدین معنی که اشتغال این زنان چهره ای دو سویه داشته و دستاوردها/ هزینه هایی برای آنها داشته؛ پیامدهای اشتغال بسته به کیفیت بسترهای خانوادگی، سازمانی و جهانی متفاوت بوده است؛ و همه این زنان بسته به تواناییها و امکانات مادی، شناختی و عاطفی شان توانسته اند به شیوه های متفاوتی وضعیت خاص خود را مدیریت نمایند.
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر خودکارآمدی زنان دارای اختلال شخصیت وابسته شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال شخصیت الگوی پایداری از رفتار و تجربه درونی است که با انتظارات فرهنگی به میزان قابل ملاحظه ای مغایرت دارد، فراگیر و انعطاف ناپذیر است، در دوران نوجوانی یا بزرگسالی آغاز می شود، در طی زمان پایدار است و به پریشانی و اختلال منجر می شود یکی از انوع اختلالات شخصیت، اختلال شخصیت وابسته است. این به واقع سازگارانه و طبیعی ست که آدمیان نیازمند برقراری ارتباط با دیگران و یاری گرفتن از آن ها باشند، اما در افراد دارای اختلال شخصیت وابسته این نیازهای وابستگی بیش از اندازه بوده و می توانند کاملاً مشکل ساز باشند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر خودکارآمدی زنان دارای شخصیت وابسته است. بدین منظور از میان زنان مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره شهر تهران تعداد 30 نفر که بر اساس آزمون میلون (MCMI) دارای شخصیت وابسته بودند به صورت در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروههای آزمایش و گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش در معرض 10 جلسه رفتار درمانی دیالکتیکی و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. پیش از انجام مداخلات و بلافاصله پس از انجام مداخلات هر دو گروه به وسیله آزمون خودکارآمدی عمومی شرر مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد در بین گروه های آزمایش و کنترل، با ثابت نگه داشتن اثر پیش آزمون، تفاوت معنادار وجود دارد (P
اندازه گیری بین نسلی تله فقر در میان نسل سنی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روی هم رفته، مسئله فقر و فقر زنان به گونه خاص از جمله مسایل اجتماعی است که در سال های اخیر تلاش شده است راهبردهایی جهت کاهش آن اتخاذ گردد. نتایج بررسی های آماری نشان می دهد فقر و نابرابری در بین زنان بیش از مردان است. به همین منظور این پژوهش در پی آن است تا در یک مطالعه موردی در نسل سنی زنان تله فقر را مورد مطالعه قرار دهد. جهت بررسی این پدیده، نوعی الگوی داده سازی شبه پانل طراحی شده است. در الگوی طراحی شده، با ترکیب داده های مقطعی بودجه خانوار، رفتار متولدین 1310 تا 1350 در طی 21 سال مورد ردیابی قرار می گیرد. نمونه مورد بررسی در این داده ها، تنها شامل زنانی است که سرپرست خانوار هستند. بر همین اساس، مجموع حجم نمونه در این پژوهش شامل 18682 مشاهده در نسل سنی 1310 تا 1350 است. جهت پردازش داده های نمونه از نرم افزار STATA و روش سنجی حداقل مربعات معمولی (OLS) استفاده شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که در طی سال های یاد شده سرپرست هایی که دارای میانگین سطح درآمدی هستند، درون تله فقر قرار نمی گیرند.
مقایسه تنظیم شناختی هیجان، منبع کنترل و معناجویی در زنان وابسته به مواد و زنان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه تنظیم شناختی هیجان، منبع کنترل و معناجویی در زنان وابسته به مواد و عادی بوده است. روش پژوهش از نوع پژوهش های علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی زنان معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد زیرنظر بهزیستی شهر تبریز در زمستان 1394 تشکیل می دادند که از سه مرکز درمان و بازتوانی ترک اعتیاد امید، نور و خانه سبز، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، یک مرکز انتخاب و 50 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند؛ و جهت مقایسه از بین زنان عادی مراجعه کننده به مراکز خانه سلامت 50 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان گروه مقایسه انتخاب شدند. گرد آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه ها ی تنظیم شناختی هیجان گرنفسکی و همکاران، منبع کنترل راتر و معنا در زندگی استیگر و همکاران، انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری مانوا استفاده شد. نتایج تحلیل نشان می دهند که زنان وابسته به مواد بیش تر از راهبردهای هیجانی منفی (ملامت خویش، نشخوار ذهنی، فاجعه آمیزی و ملامت دیگران) استفاده می کنند (001/0). هم چنین، نتایج نشان می دهند که میانگین نمره های کنترل درونی به گونه ای معنادار در زنان عادی از زنان وابسته به مواد بیش تر است؛ زنان وابسته به مواد بیش تر از کنترل بیرونی استفاده می کنند (001/0) و معنا در زندگی زنان عادی بیش تر از زنان وابسته به مواد است (001/0)؛ بنابراین، می توان گفت آموزش های لازم برای بکارگیری راهبردهای مثبت تنظیم هیجان، تغییر منبع کنترل از بیرونی به درونی و یافتن معنا در زندگی جهت پیشگیری از بروز جرایم در بین زنان ضروری بنظر می رسد.
بررسی رابطه رضایت از زندگی و فرسودگی شغلی با توجه به نقش تعدیل گر رهبری تحول آفرین و اعتیاد به کار ( مورد مطالعه: زنان فرهنگی شاغل در آموزش و پرورش منطقه 3 شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر رضایت از زندگی بر بروز فرسودگی شغلی صورت گرفت. هم چنین، نقش رهبری تحول آفرین و اعتیاد به کار به عنوان متغیرهای تعدیل گر بر رابطه بین رضایت از زندگی و فرسودگی شغلی نیز بررسی شد. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان شاغل فرهنگی در آموزش و پرورش منطقه 3 شهر شیراز و روش نمونه گیری در این پژوهش، نمونه گیری در دسترس و تعداد اعضای نمونه آماری 122 نفر هست. بمنظور گرد آوری داده ها، از ابزار پرسش نامه استفاده شد که شامل چهار پرسش نامه رضایت از زندگی، فرسودگی شغلی، رهبری تحول آفرین و اعتیاد به کار بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادله های ساختاری استفاده شد که تجزیه و تحلیل ها به وسیله نرم افزار SMARTPLS انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که رضایت از زندگی بر فرسودگی شغلی دارای تأثیر منفی است. هم چنین، مشخص شد که متغیر رهبری تحول آفرین بر رابطه رضایت از زندگی و فرسودگی شغلی تأثیر منفی و معنادار دارد و متغیر اعتیاد به کار بر رابطه رضایت از زندگی و فرسودگی شغلی دارای تأثیر مثبت و معنادار است.
بررسی میزان احساس امنیت زنان و عوامل مؤثر در آن (مطالعه ی موردی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اداره ی کل بهزیستی شهرستان رامهرمز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش نیاز هرگونه توسعه ی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی احساس امنیت است. آگاهی از احساس امنیت ساکنان یک جامعه نقش مؤثری در شناخت چالش ها و ارائه ی راهبردهای توسعه ای در آن جامعه دارد. یکی از مهم ترین مواردی که توسعه یافتگی را تحت تأثیر قرار می دهد، امکان دسترسی زنان مانند مردان به احساس امنیت است. این امر برای زنان سرپرست خانوار در جامعه محسوس تر است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه ی عوامل اقتصادی- اجتماعی با احساس امنیت (در هشت بعد امنیت جانی، مالی، فرهنگی، حقوقی، نوامیس، اخلاقی، احساسی و عاطفی) در میان زنان سرپرست خانوار تحت پوشش اداره ی کل بهزیستی شهرستان رامهرمز به انجام رسید. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی زنان تحت پوشش اداره ی کل بهزیستی شهرستان رامهرمز بودند که با فرمول کوکران 224 زن سرپرست خانوار به عنوان حجم نمونه و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. یافته های پژوهش بین میزان تحصیلات، نگرش به پوشش، میزان درآمد، حمایت اجتماعی، علت سرپرستی و احساس امنیت رابطه نشان می دهد. سه متغیر میزان تحصیلات، درآمد و حمایت اجتماعی 14% واریانس متغیر وابسته احساس امنیت زنان را تبیین نمودند. با پذیرش نقش این سه متغیر در توانمندی زنان سرپرست خانوار، به دست می آید که توانمندسازى زنان، سبب بالا رفتن اعتماد به نفس، کسب یک هویت مستقل، بهبود وضعیت اجتماعى آنها و در نهایت احساس امنیت بیشتر در ایشان می شود که کل جامعه از آن منتفع خواهد شد.
بررسی احساس امنیت اجتماعی زنان در شهر سنندج و عوامل اجتماعی موثر برآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت یکی از مولفه های اساسی رفاه اجتماعی می باشد، و زنان به عنوان سرمایه های انسانی هر جامعه ای، نقشی موثر در پیشبرد تعالی و اهداف جامعه دارند؛ این مهم جز با احساس امنیت آن ها در عرصه های اجتماعی امکان پذیر نخواهد شد، لذا این پژوهش برآن است عوامل اجتماعی موثر بر احساس امنیت اجتماعی در میان زنان شهر سنندج را تبیین نماید. روش پژوهش، پیمایشی بوده، جامعه آماری زنان 18 تا 65 سال شهر سنندج هستند، از بین آن ها تعداد 250 نفر نمونه انتخاب شد. یافته های توصیفی بیانگر احساس امنیت اجتماعی متوسط در بین زنان شهر سنندج است که برابر با 67/31 بود. یافته های تحلیلی حاکی از روابط معنادار بین امنیت محل سکونت و حمایت اجتماعی با احساس امنیت اجتماعی زنان بوده و متغیرهای پایبندی مذهبی، پوشش مناسب، پایگاه اقتصادی - اجتماعی و رسانه های ارتباط فرهنگی، رابطه ای با احساس امنیت اجتماعی نشان ندادند. تحلیل رگرسیونی چند متغیره نشان داد به طور کلی متغیرهای پیش بین حدود 30 درصد واریانس متغیر وابسته را تبیین می نمایند. نتیجه این که مولفه های امنیت محل سکونت و حمایت اجتماعی با احساس امنیت اجتماعی زنان شهر سنندج رابطه دارند، هم چنین، وضعیت نامناسب اقتصادی، مزاحمت های خیابانی و همسر آزاری از مهم ترین دغدغه های بسیاری از زنان این شهر را تشکیل می دهد.
بررسی عوامل موثر بر گرایش به کجروی فرهنگی دانشجویان دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی عوامل موثر بر گرایش به کجروی فرهنگی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیا منور در شهرستان در هشهر صورت پذیرفته است. متغیرهای مطرح در این پژوهش که شامل پایگاه اجتماعی- اقتصادی، دینداری، میزان کجرو بودن دوستان، و غیره است، با استفاده از دلالت های نظریه های کجروی فرهنگی مطرح شدند. چارچوب نظری این پژوهش بنا به تناسب موضوع، کجروی فرهنگی را مورد استفاده قرار داده و فرضیات پژوهش استخراج شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه ی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور شهرستان در هشهر را که حدود 1600 نفر بودند تشکیل می دهد. این پژوهش به شیوه پیمایشی بر روی 300 نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه پیام نور شهرستان دره شهر در سال 1391 که به صورت تصادفی انتخاب شدند، صورت گرفت. ابزار سنجش، پرسشنامه بوده است و روایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت. داده های آماری با استفاده از نر مافزار آماری برای علوم اجتماعی و روش همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش، حاکی از آن (SPSS) است که بین متغیر جنسیت با گرایش به کجروی فرهنگی، رابطه ای وجود ندارد، اما بین، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، میزان دینداری، میزان کجرو بودن دوستان، واکنش والدین و متغیر دلال تهای
مقاومتی با گرایش به کجروی فرهنگی، رابط ه وجود دارد. همچنین، معادله پی شبینی میزان گرایش 0 درصد از واریانس متغیر وابسته را پی شبینی نماید. / به کجروی م یتواند 347
خانواده وآسیب شناسی فهم روایات مربوط به آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسلام، آئین الهی و مقدسی است که برای خانواده اهمیت فراوان قائل است و آن را سنگ بنای مهم حیات اجتماعی می داند از این جهت، روایات فراوانی برای رشد و تعالی خانواده وارد شده است. آسیب شناسی فهم روایات نقش مهمی در تشخیص روایات صحیح از احادیث جعلی، تبیین روایات اسلامی و به تبع آن، استحکام بنیان خانواده بر پایه قوانین اسلام دارد. از سوی دیگر غفلت از این امر و عدم درک روشمند روایات، ممکن است سبب پذیرش روایات جعلی و یا تفسیر به رأی روایات صحیح می شود. مهمترین آسیبهای برخی از روایات مربوط به خانواده عبارتند از: مخالفت با قران کریم؛ غفلت از سیره عملی معصومین (علیهم السلام)؛ راهیابی برخی روایات جعلی در حوزه خانواده؛ ناآگاهی از جدیدترین یافته های قطعی علوم پزشکی و روانشناسی؛ افراط و تفریط در پذیرش روایات؛ بررسی حدیث فارغ از سبب صدور آن؛ اعتماد بر خرافات در پذیرش روایات؛ غفلت از هویت انسانی زن
پدیدارشناسی تجربی واکنش به مرگ؛ مطالعه زنان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تضاد مرگ با زندگی، انکار مرگ و ضرورت تداوم زندگی، انسان ها را ناگزیر از پذیرش مرگ ساخته است. این وضعیت سبب شده انسان ها همواره در مرز پذیرش و انکار مرگ حرکت کنند. به علاوه آنچه مرگ را پذیرفتنی یا قابل انکار می سازد، معانی ساخته شده اجتماعی مرگ است که از طریق فرایند های متعدد یادگیری به جامعه منتقل می شود. نتایج تحلیل پدیدارشناختی تجربی واکنش به مرگ بین 8 مشارکت کننده زن در مشهد که با حداکثر نوسان از لحاظ دین داری برگزیده شده اند نشان داده اولاً واحد های معنایی واکنش به مرگ را می توان در ذیل سه موضوع اصلی شامل «آمادگی برای مرگ»، «دانستن زمان مرگ» و «اراده مرگ» قرارداد که هر سه بر معنای کلی تر مفهوم «پذیرش یا انکار مرگ» دلالت دارند. ثانیاً فهم های مذهبی تأثیر عمیقی بر تجربه های واکنش به مرگ دارند. افراد مذهبی میل به پذیرش و افراد غیرمذهبی میل به انکار مرگ دارند؛ فکر مداوم درباره مرگ، میل به دانستن بیشتر درباره مرگ و تمهید برای مرگ از جمله دلالت های پذیرش مرگ بین مشارکت کنندگان مذهبی و جایگزینی فکر مرگ، عدم تمایل به دانستن درباره مرگ و تمهید ننمودن برای مرگ بین مشارکت کنندگان غیرمذهبی دلالت روشنی بر به حاشیه راندن و انکار مرگ دارد.
تجزیه و تحلیل شکاف جنسیتی در کاربری اینترنت دانشجویان (مطالعه موردی: دانشجویان دختر و پسر دانشگاه یزد)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر اینترنت به عنوان ابزار ارتباطی نوین، زندگی بشر را متحول کرده است و در کشورهای مختلف، با توجه به خصوصیاتی همچون سطح توسعه یافتگی، فرهنگ و ... استفاده های متفاوتی از آن می شود. با توجه به اهمیت چگونگی استفاده از اینترنت، در این مقاله سعی شده است علاوه بر بررسی مفروضات شکاف جنسیتی موجود در کاربری اینترنت، میزان استفاده دانشجویان دختر و پسر از اینترنت در شش زمینه علمی، اطلاع رسانی، برقراری ارتباطات، امور روزمره و اداری، سرگرمی و هنری بررسی شود. بدین منظور، با طراحی پرسشنامه، اطلاعات لازم از دانشجویان (دانشجویان دختر و پسر دانشگاه یزد) جمع آوری و سپس تحلیل شد. نتایج حاکی از آن است که دانشجویان دختر دانشگاه یزد، به طور متوسط بین 2 تا 5 ساعت در ماه از اینترنت استفاده می کنند؛ در حالی که این عدد برای پسران بیش از 15 ساعت در ماه است. بیشترین استفاده دختران از اینترنت در زمینه های اطلاع رسانی، برقراری ارتباطات، سرگرمی و تفریحات و هنری و بیشترین استفاده پسران، در زمینه های علمی ـ آموزشی، اطلاع رسانی، برقراری ارتباطات و هنری است. در انتهای مقاله، کاربری اینترنت به تفکیک جنسیت با استفاده از تکنیک TOPSIS رتبه بندی شد؛ که نتایج حاکی از آن است که هر دو گروه دختران و پسران، به موارد اطلاع رسانی و هنری بیش از سایر مؤلفه ها توجه می کنند. در پایان جهت بهبود وضعیت کاربری اینترنت در جامعه دانشجویان پیشنهادهایی ارائه شده است.
رابطه بین سلامت عمومی و رضایت زناشویی با فرسودگی شغلی زنان شاغل در استانداری و فرمانداری های تابعه در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین سلامت عمومی و رضایت زناشویی با فرسودگی شغلی زنان شاغل در استانداری و فرمانداری های تابعه انجام شد. پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بودکه بر روی تعداد 112 نفر از زنان متاهل شاغل در استانداری فارس و فرمانداری های تابعه که به روش تصادفی از نوع خوشه ای یک مرحله ای انتخاب شدند انجام گرفت. ابزار پژوهش در این پژوهش سه پرسشنامه فرسودگی شغلی ماسلاچ (MBI)، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (ENRICH) بود. تجزیه و تحلیل آماری پژوهش با روش تحلیل رگرسیون گام به گام، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یک طرفه انجام گرفت و نتایج نشان داد بین سلامت عمومی و رضایت زناشویی با فرسودگی شغلی رابطه معنا داری وجود دارد، سلامت عمومی قادر است فرسودگی شغلی را پیش بینی کند، رضایت زناشویی رابطه معناداری با فرسودگی شغلی دارد؛ همچنین، بین میزان فرسودگی شغلی کارمندان بر حسب سابقه کار تفاوت معناداری وجود دارد. ولی بین دو متغیر سلامت عمومی و رضایت زناشویی کارمندان بر حسب سابقه کار تفاوت معناداری دیده نشد
رابطه بین تعارضات زناشویی والدین با رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف تبیین رابطه بین تعارض زناشویی والدین با رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی دانش آموزان اجرا شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر سال سوم دوره اول متوسطه و والدین آنها در شهر مرودشت بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از فهرست مدارس دارای رشته علوم انسانی، تعداد 7 مدرسه، و از هر مدرسه یک کلاس بطور تصادفی تعیین و دانش آموزان و والدین آنها بعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تعارض زناشویی والدین (2008 Sanayi, Barati & Boostsni,) و رشد قضاوت اخلاقی (1998 Dorganasinha Mir Varma,) و رضایت از زندگی (Dienner, 1989) بودند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری ضریب همبستگی و رگرسیون گام به گام نشان داد که بین تعارض زناشویی والدین و رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی دانش آموزان و نیز بین مولفه های تعارض زناشویی (افزایش واکنش هیجانی، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود، کاهش رابطه فردی با خویشاوندان همسر و دوستان، جدا کردن امور مالی از یکدیگر و کاهش ارتباط موثر با رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی دانش آموزان رابطه معکوس و معنادارری وجود دارد.) هم چنین ابعاد تعارضات زناشویی قادر به پیش بینی میزان رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی دانش آموزان است و از این ابعاد، متغییر واکنش های هیجانی نسبت به دیگر ابعاد پیش بینی کننده قوی تری برای رشد قضاوت اخلاقی و رضایت از زندگی می باشد.
بررسی رابطه میان سرمایه اجتماعی و احساس امنیت زنان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت یکی از ضروریات زندگی انسان در جامعه می باشد. زنان نیز به علت موقعیت ویژه اجتماعی و فیزیولوژیکی به شدت زندگی اجتماعیشان وابسته به احساس امنیت ایشان است. تحقیقی که پیش رو است در تلاش است تا تحلیلی از رابطه سرمایه اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی را در زنان را ارائه دهد. در این راستا تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری تلفیقی خوشه ای و طبقه بندی شده بر اساس سن و جنس در شهر تهران و براساس مناطق 22گانه شهرداری، تدوین یافته است. نمونه تحقیق در حدود 2000 نفر بوده است که 903 نفر را زنان تشکیل داده اند و در این مقاله اطلاعات مربوط به زنان مورد بررسی قرار گرفته است و تحلیل اطلاعات توسط نرم افزارهای آماری spss 19، amoss 17 ، همراه بوده است. در این تحقیق سطوح اعتماد و مشارکت در دو سطح درون و برون گروهی مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اعتماد نهادی بیش ترین تاثیر مستقیم (286/0) را براحساس امنیت زنان دارد و پس از آن متغیرهای مشارکت سیاسی و اعتماد عمومی به ترتیب تاثیراتی در حدود (174/0) و (145/0) را بر احساس امنیت دارند. در این تحقیق سطوح مشارکت در ابعاد (مدنی،خیریه ای، مذهبی) نیز مورد بررسی قرار گرفته است که تاثیر مستقیم هیچ کدام بر احساس امنیت زنان معنادار نمی باشد.
تصور ذهنی و تجربه عینی زنان از امنیت (مورد مطالعه: زنان شاغل در بخش غیررسمی در شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله زن و شهر، از حوزه های جدید مطالعات شهری است. سرزندگی فضای عمومی و ارتقای کیفیت محیط، در گرو حضور افراد و تعامل های اجتماعی فارغ از سن، جنسیت، نژاد، قومیت، گروه بندی اجتماعی و توانایی های فردی است. در شهرسازی انسان گرا، بر نیازهای گروه های خاص مانند زنان، کودکان، سالمندان، جانبازان و معلولان، و دسترسی آسان و استفاده آنان از فضاها تأکید می شود. یکی از پیش شرط های مناسب سازی فضای شهری، فراهم کردن امن ترین فضا برای حضور و فعالیت زنان، بدون تفاوت های جنسیتی غیرضروری است. تصویر ذهنی زنان از فضاهای شهری، حول دو مفهوم کلیدی احساس امنیت و ترس از فضا شکل می گیرد و این امر بر گرایش زنان به فعالیت تأثیرگذار است. تجربه ترس بر حضور زنان در حوزه عمومی اثر می گذارد. درواقع، در یک فضای جنسیتی شده، احساس امنیت و امنیت زنان کاهش می یابد و رابطه ای معکوس میان فضا و امنیت به وجود می آید. در این پژوهش، با استفاده از چارچوب نظری منتخب با تأکید بر مکتب کپنهاک، به ویژه دیدگاه بوزان و به روش پیمایشی، حجم نمونه ای شامل 205 زن شاغل مطالعه شدند. مطابق نتایج، بعد ذهنی بالاتر از بعد عینی است، اما بیش از 50 درصد از جامعه مورد مطالعه، تجاربی از ناامنی عینی را اعلام داشته اند. با توجه به یافته های تحقیق، مهم ترین عامل تأثیرگذار بر احساس امنیت را جنسیت تشکیل می دهد. به عبارت دیگر، صرف زن بودن، بیش از سن، تحصیلات و نوع فعالیت و پایگاه برای زنان ناامنی ایجاد می کند. شاید به همین دلیل است که براساس یافته های این مطالعه، نگرش زنان به فعالیت در پاساژ، پس از ورود منفی تر شده است. مهم ترین مشوقان زنان برای ورود به پاساژ، نه خانواده ها بلکه خود آنان و دوستانشان بوده اند. با توجه به این تغییرات و روند افزایش حضور و کار زنان در فضاهای شهری مانند فروشگاه ها، مراکز تجاری... لازم است نظام بیمه و حقوق صنفی این دسته از زنان که میانگین حقوق دریافتی آنان (در مطالعه حاضر) حدود 300 هزار تومان در ماه برای حدود ده ساعت کار در روز است، بررسی شود. الزام سازندگان ساختمان به درنظرگرفتن اتاق کودک و شیردهی و استراحت در همه پاساژها، تعبیه سرویس های بهداشتی مخصوص بانوان، صدور کارت مباشرت، پوشش حداقل دستمزد و... برخی از مواردی است که باید به آن توجه کافی صورت گیرد.
دختران شیعه و تهاجم فرهنگی
حوزههای تخصصی: