فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۲۱ تا ۱٬۷۴۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه سبک های تفکر با رضایت زناشویی در معلمین زن و مرد شهر تبریز بود. پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری مورد بررسی شامل کلیه زنان و مردان معلم متاهل شاغل در آموزش و پرورش شهرستان تبریز در سال 1398 بود که 375 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای نسبی انتخاب و پرسشنامه میان آنها توزیع شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه سبکهای تفکر استرنبرگ-واگنر(1991) و رضایت زناشویی انریچ(1989) بود. داده های به دست آمده با استفاده از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که سبک تفکر در بسیاری از مولفه ها با رضایت زناشویی رابطه دارد. در گروه مردان بین رضایت زناشویی و مولفه های الیگارشی، جزیی نگر، درون نگر و مولفه محافظه کار از مولفه های سبک تفکر رابطه معناداری به صورت مثبت و مستقیم وجود داشت و در گروه زنان بین رضایت زناشویی و مولفه های الیگارشی و مولفه محافظه کار رابطه معناداری به صورت مثبت و مستقیم وجود داشت، همچنین در گروه زنان بین مولفه جزئی نگر با رضایت زناشویی رابطه منفی و معکوس وجود داشت. با توجه به رابطه معنادار بین سبک تفکر و رضایت زناشویی توجه به سبک تفکر زوجین در کار با خانواده امری حیاتی است. همچنین با توجه به تفاوت زنان و مردان در ارتباط بین سبک تفکر و رضایت زناشویی، توجه به عامل جنسیت نیز ضروری به نظر می رسد.
باستان شناسی و تاریخ: تصویر زنان در نگاره های مکتب تبریز و متون دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
267 - 287
حوزههای تخصصی:
متون تاریخی به جهت روایت گری های مردانه از فرمانروایان و بزرگان دوره های تاریخی، اغلب کمتر از مردمان عادی، به ویژه زنان، گفته اند. درواقع،زنان با اینکه نیمی از جامعه بشری و تربیت دهنده مردان و نسل آینده هستند و در ادوار تاریخی نیز تأثیر انکارناپذیری در روابط اجتماعی، حفظ و تداوم سنت ها، رسوم و حتی بازی های سیاسی داشته اند، در بیشتر مواقع به دلایل فرهنگی کمتر سخنی از حضور آنان در اجتماع به میان آمده یا زیر سایه مردان تعریف شده اند. بنابراین، برای روشن کردن موضوع و پاسخ به خلأها و پرسش های موجود روش های باستان شناختی و مطالعه مواد فرهنگی بسیار ارزشمند و کارگشاست، زیرا باستان شناسی همواره با استفاده از مواد فرهنگی به بازسازی جوامع، فرهنگ و نقش های انسان می پردازد. مقاله پیش رو نگاره های مکتب تبریز را به عنوان شواهد مادی دوره صفوی بررسی کرده است و تلاش می کند تصویری را که در متون دوره صفوی از زنان ارائه می شود با تصاویر باقی مانده از آنان در نگاره های مکتب تبریز مقایسه کند و تناقض ها و شباهت های بین آن دو را به بحث بگذارد. در اینجا مطالعه نگاره های شاهنامه شاه تهماسب ، خمسه نظامی و هفت اورنگ جامی نشان داد که زنان در دوره صفوی دست ِکم در دوران هم زمان با مکتب تبریز برخلاف متون تاریخیِ آن دوره نقش پر رنگ و فعال تری در جامعه داشته اند.
مطالعه تجربه اجتماعی ازخودبیگانگی در زنان و ارائه راهبردهای برای رهایی از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
485 - 507
حوزههای تخصصی:
ازخودبیگانگی محصول دنیای مدرن است که بر اثر تغییر در شیوه تقسیم کار، فرایند تولید و سلب مالکیت در جهان شروع به گسترش کرد که نتیجه آن چند پارگی روابط فرد با خود و جهان پیرامون و از بین رفتن اصالت انسانی است و در این بین زنان متأثر از سیاست های نابرابری و تبعیض جنسیتی، محرومیت های ناشی از سلب مالکیت و نگاه ابزاری و شیءوارگی در رسانه به شدت تحت تأثیر این مسئله قرار گرفتند. بنابراین، هدف از این تحقیق کشف و تفسیر تجربه زنان در باب ازخودبیگانگی و ارائه راهبردهای برایی رهایی از آن با استفاده از روش نظریه مبنایی است. برای گردآوری داده ها از شیوه نمونه گیری هدفمند استفاده شده است که 20 نفر از زنان شهر مشهد انتخاب شده و مورد مصاحبه عمیق قرار گرفته اند و داده های به دست آمده نیز طی سه مرحله کدگذاری تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد: مقوله هایی از قبیل: تبعیت از سلطه، شخصیت نمایشی و سایر مقولات علی که در متن تفسیر شده اند موجب ایجاد و تشدید ازخودبیگانگی در زنان شده و وجود این شرایط توأم با تضعیف قدرت اراده و اختیار در آنان فرصت تجربه کردن، شناخت از خود و استعدادها را در آنان کاهش داده است. بنابراین، برای رهایی از این جهان محصور شده زنان راهبردهای متعددی را ارائه کرده اند که مهم ترین آن ارتقای سطح آگاهی و شناخت از خود و جهان پیرامونشان است تا بتوانند به نوسازی اصالت خود مداومت ورزند و جهان اجتماعی خود را توأم با آزادی و آگاهی خلق کنند.
مقایسه تجربه فرسودگی والدینی و نگرش به نقش های جنسیتی در مادران شاغل و غیرشاغل ساکن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه نگرش به نقش های جنسیتی و فرسودگی مادران شاغل و غیرشاغل از وظایف و مسئولیت های فرزندپروری انجام شد. روش پژوهش توصیفی و طرح پژوهش از نوع پس رویدادی است. نمونه پژوهش 195 مادر (76 شاغل و 119 غیرشاغل) بودند که به شیوه دردسترس و داوطلبانه از پنج نقطه شمال، جنوب، غرب، شرق و مرکز شهر تهران در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای سنجش شامل مقیاس سنجش فرسودگی والدینی (شامل: خستگی از نقش والدینی، تقابل با خود والدینی گذشته، احساس بیزاری از نقش والدینی و فاصله عاطفی گرفتن از نقش والدینی) و مقیاس نگرش به نقش های جنسیتی (شامل: نقش سنتی، نقش ویژه جنس و نقش های دوگانه جنسیتی) بود. نتایج حاصل از آزمون tگروه های مستقل نشان داد هر دو گروه مادران شاغل و غیرشاغل در نگرش به نقش ویژه هر جنس و ویژگی های دوگانه جنسیتی با یکدیگر تفاوت معناداری داشتند (02/0p=)، اما در فرسودگی والدینی و ابعاد آن با یکدیگر تفاوت آماری معناداری نشان ندادند. نتایج همچنین نشان داد زنان شاغل اگرچه نگرش های برابری خواهانه ای در ایفای نقش های جنسیتی زنانه-مردانه داشته و در عین حال، فشار نقشِ بیش تری را نسبت به مادران غیرشاغل تجربه می کنند، نسبت به مادران غیرشاغل که به نگرش های ویژه جنس اعتقاد بیش تری داشتند، فرسودگی والدینی پایین تری را گزارش کردند. توجه به اضافه بار نقش در مادران شاغل و نحوه گذران فراغت مادران غیرشاغل با فرزندان با توجه به نگرش های جنسیتی آن ها در خور مطالعه است.
توسعه مفهومی حق بر سلامت زنان و تحلیل آن در سیاست گذاری های کلان و خرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
529 - 555
حوزههای تخصصی:
در جوامع توسعه یافته، حق بر سلامت مفهوم وسیعی یافته و حق دسترسی به آن در ابعاد مختلف بازتعریف می شود. تبیین حق بر سلامت زنان تحت تأثیر جنسیت و تجربه تغییرات متعدد در طول دوره های زندگی آنان، واجد اهمیت خاص است و نیازمند ایجاد ساختار جدید مبتنی بر آگاهی و معرفت دقیق بر نیازها و عوامل مؤثر بر آن است. در اندیشه حقوق عمومی، تأمین سلامت همگانی و حفظ بهداشت شهروندان از تکالیف اساسی دولت هاست که مداخله دولت شامل طیف وسیعی از اقدامات در راستای ارتقای سطح سلامت از طریق تدوین قوانین و نظارت بر آن ها و با هدف اجرای فرایندها و سیاست های کلان اثربخش در این حوزه می شود. این پژوهش، که با هدف شناسایی ابعاد مختلف حق بر سلامت زنان و تکالیف دولت ها نگاشته شده است، از نظر نوع کیفی و به لحاظ روش به صورت توصیف و تحلیل اسناد مربوطه انجام شده است. حق بر سلامت زنان را در ابعاد متعدد جسمی، معنوی، روانی، اجتماعی، شغلی، زیست محیطی و فکری شناسایی و شاخص سازی کرده است. یافته های تحقیق و بررسی اسناد بالا دستی و سیاست گذاری های کلان حاکی از آن است که نه تنها قوانین موجود فاقد اثر بخشی لازم در عمل و اجرا هستند، بلکه از جنبه ماهوی صرفاً به برخی از ابعاد حق بر سلامت زنان توجه شده است. بنابراین تدوین برنامه جامع تقنینی سلامت زنان در همه حوزه ها مبتنی بر سیاست های کلان تحول محور به منزله یکی از شاخص های توسعه یافتگی ضرورت دارد.
تحلیل روایت جنسیتی از جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
81 - 104
حوزههای تخصصی:
تحلیل روایت جنسیتی از جدایی در پی بررسی مسئله جدایی از منظری سه گانه شامل روایت داوطلبان ورود به خانواده، ساختار جنسیت و نهاد خانواده است. برآیند این سه منظر، جایگاه و نقش مؤثر ساختار جنسیت در هویت تجویزی خود و نهاد خانواده در قاعده های جنسیتی و کارکردهای خاص آن را نشان می دهد. جهت نیل به این هدف از رویکرد تحلیل روایت و از مشارکت 30 زن و مرد دارای تجربه حداقل یک بار ازدواج و جدایی استفاده شد. نتایج بیانگر تأثیر جنسیت و تحولات متأخر آن در ذهنیت کنشگران و همچنین تقابل ناشی از این تحولات با نهاد قاعده مند خانواده است. کنشگران اجتماعی، به ویژه زنان، در تعبیر جدید خود از جنسیت و تجویزات آن با نهاد خانواده روبه رو می شوند و زمانی که قادر به ایجاد تطابق میان خواست خود و نهاد خانواده نباشند از آن خارج می شوند. بر این اساس، رویارویی جنسیت تحول یافته و نهاد خانواده عامل مؤثر بر جدایی در سطح میانه و نیازمند بررسی های دقیق تر تشخیص داده شد.
شناسایی عوامل مؤثر بر احساس امنیت زنان در نواحی روستایی (مطالعه موردی: دهستان خرقان غربی شهرستان آوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
381 - 406
حوزههای تخصصی:
دستیابی به توسعه پایدار روستایی بدون مشارکت هدفمند گروه های مختلف مردم، از جمله زنان، امکان پذیر نیست. ولی در حاشیه قرار گرفتن زنان در جامعه و استفاده نکردن آن ها از امکانات و فرصت ها نسبت به مردان، سبب تشدید احساس ناامنی آن ها در جامعه می شود. فراهم کردن زمینه های احساس امنیت زنان روستایی در جهت بهبود کیفیت فعالیت اجتماعی آنان امری ضروری است و تحقق آن در گرو شناخت وضعیت احساس امنیت زنان و عوامل مؤثر بر آن است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) است. جامعه آماری تحقیق خانوارهای دهستان خرقان غربی واقع در شهرستان آوج اند که با استفاده از فرمول کوکران 182 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) در قالب نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج یافته های تحقیق نشان می دهد که اکثر مؤلفه های احساس امنیت در منطقه مطالعه شده وضعیتی پایین تر از حد مطلوب عدد 3 دارند و به عبارتی زنان ساکن در منطقه احساس امنیت مطلوبی ندارند. همچنین، مهم ترین عوامل تأثیرگذار در احساس امنیت زنان در منطقه مطالعه شده عبارت است از عوامل اجتماعی با ضریب 99 / 0، عوامل فرهنگی با ضریب82 / 0 و عوامل اقتصادی با ضریب 81 / 0.
ارتباط سرمایه های روان شناختی و فرهنگی با خشونت خانگی در زنان متأهل (مورد مطالعه: فرهنگیان بهبهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
189 - 213
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط سرمایه روان شناختی و سرمایه فرهنگی با خشونت خانگی علیه زنان در زنان متأهل بود. این پژوهش یک مطالعه مقطعی از نوع همبستگی و نمونه آماری آن 156 زن متأهل بود که از بین جامعه ی کارمندان زن متأهل و شاغل در آموزش و پرورش شهرستان بهبهان با روش نمونه گیری تصادفی ساده گزینش شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه سرمایه روان شناختی (PCQ)، سرمایه فرهنگی (CCQ) و پرسشنامه خشونت خانگی بودند و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روشهای آماری همبستگی پیرسون و کاننی انجام شد. نتایج نشان داد که مولفه های سرمایه روانشناختی و سرمایه فرهنگی پیش بین های منفی خشونت خانگی عله زنان بودند. نتایج تحلیل همبستگی کاننی نشان داد که چهار متغیر بنیادی برای درک روابط بین مجموعه متغیرهای ملاک و پیش بین مورد نیاز است و هر چهار بعد از خرده مقیاس هایی از مجموعه پیش بین و ملاک تشکیل شده اند. ضرایب بنیادی برای چهار بعد اول به ترتیب 87/0، 64/0، 58/0 و 31/0 به دست آمد. کمبود سرمایه های روان شناختی و فرهنگی با دریافت خشونت خانگی بیشتر در زنان همبسته است، از این رو برنامه های آموزشی برای ارتقای این مهارت ها در زنان متاهل پیشنهاد می شود.
تفاوت نسلی نگرش به ارزشهای ازدواج و عوامل موثر بر آن در زنان ساکن شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۸۷
131 - 149
حوزههای تخصصی:
ازدواج در جامعه ما بنیان خانواده را تشکیل می دهد، اما همیشه ازدواج در بین نسل های مختلف معانی متفاوتی داشته و نگرش به آن در حال تغییر بوده است، هدف تحقیق شناخت تفاوت نسلی بین دختران و مادران در نگرش به ارزش های ازدواج و عوامل موثر بر آن در شهر یاسوج می باشد. روش تحقیق پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که بر روی 400 نفر (200نفر دختر و 200 نفر مادران آن ها) از زنان بالای 20 سال شهر یاسوج انجام گرفته است. شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای است. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی یو من ویتنی و ضریب همبستگی اسپیرمن انجام شد. یافته ها نشان داد تفاوت معناداری بین و گروه مادر و دختر در متغیر ارزش های ازدواج وجود دارد. از میان عوامل مستقل اشاره شده، ارتباط معناداری بین سن، تحصیلات، فردگرایی، دینداری، میزان استفاده از وسایل ارتباطی، نحوه گذران اوقات فراغت، نگرش جنسیتی و اعتماد اجتماعی با ارزش ازدواج وجود داشت. در مجموع یافته های مقاله حاکی از از آن است که بعضی از ارزش های ازدواج تغییر کرده است اما همچنان ازدواج در شهر یاسوج ارزشمند است.
تحلیل مفهوم دیگری زنانه در سینمای اصغر فرهادی از منظر آرای امانوئل لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله فرض های بنیادین در بازنمایی نقش زن در سینمای فرهادی را در چهارچوب غیریتِ امر زنانه در آرای امانوئل لویناس واکاوی می کند. آرای لویناس از این حیث مهم است که همواره از سوی برخی از متفکرین متهم شده که دیدگاهی سنتی درباره زنان داشته است. با بازخوانی آثار فرهادی می توان نگاه مشابهی را جستجو کرد. با این که اغلب سینمای فرهادی با ایده هایی درباره بازنمایی متفاوت از زن ایرانی در ارتباط دانسته شده اما این پژوهش تحلیلی است در باب نحوه مواجهه سوژه مذکر آثارش با این غیریت و این که چگونه زن در این آثار به عنوان قربانی و در عین حال منشأ و سرآغازِ ایجادِ مشکلات مورد شناسایی قرار گرفته است. شباهت میان نگاه فرهادی به زن و آن چه لویناس از غیریت زنانه تعبیر می کند به پرسش بزرگ تری می انجامد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که چگونه تاکید بسیار گفتمان امروز در سینمای ایران بر وجهه قربانی بودن زنان، خود نوعی مداخله در ساخت تصویری از زنان است که سوژه مذکر مداخله گر ایجاد کرده و چگونه رویکرد لویناسی می تواند راهی برای برون رفت از این مداخله و نمایش شیوه ای از ارتباط میان سوژه و دیگری باشد که منجر به دستیازیِ سوژه به دیگری نشود.
مادری بسط یافته در تجربه زیسته همسران جانبازان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با به رسمیت شناختن تنوعات تجربه مادری نزد زنان به عنوان کنشگران کلیدی خانواده به بررسی تجربه زیسته همسران جانبازان از دید علوم اجتماعی می پردازد. پرسش اصلی این است که اساسا تجربه همسران جانبازان از عهده داری نقش مادری چیست؛ کنشگران در خلال زندگی روزمره چه تجاربی را پشت سر گذاشته اند و احراز همزمان نقش مادری و پرستاری چه پیامدهایی در زندگی خانوادگی به دنبال داشته است؟ تحقیق به روش کیفی و مبتنی بر روایت پژوهی اجرا، و در جریان پژوهش با ۳۰ نفر از همسران جانبازان ساکن شهر تهران مصاحبه شد. میانگین سنی مصاحبه شوندگان ۵۰ سال، میانگین سالهای زندگی مشترک با جانباز ۲۷ سال و میانگین تعداد فرزندان ۲/۲ نفر بوده است. نتایج شناسه گذاری مصاحبه ها نشان می دهد فشار نقشی و تعارض نقش مادری پرستاری در زندگی خانوادگی همسران جانبازان پیامدهای بسیاری داشته است. البته برحسب نوع جانبازی شوهر، منابع مالی خانواده و شرایط فرزندان تجربه زنان متفاوت بود؛ اما پیامدهای جانبازی پدر خانواده بر فرزندان و تلاش زنان برای وساطت میان شوهر و فرزندان یکی از چالشهای اصلی همسران جانبازان است. تعلیق نقش مادری، شکاف نسلی بین پدر و فرزندان، عدم رضایتمندی اقتصادی، داغ ننگ اجتماعی، بخشی از تجربه زیسته همسران جانبازان است که به طور فزاینده ای فشار و تنش های شدیدی را بر آنها تحمیل می کند. در مجموع تنهایی، نگرانی و فشار نقشی، مادری بسط یافته را به مضمون اصلی تجربه زیسته همسران جانبازان در ایفای نقش مادری تبدیل می سازد.
واکاوی پدیدارشناسانه تجارب زیسته زنان قربانی تعرض جنسی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی با هدف بررسی پدیدارشناسانه تجارب زیسته زنان قربانی تعرض جنسی است. افراد جامعه پژوهش حاضر را بانوانی تشکیل می دهند که مورد آزار و اذیت و تجاوز به عنف قرار گرفته بودند و پژوهشگر در روند درمان آنها هیچ گونه مداخله ای نداشته است. از میان این جامعه مشارکت کنندگان به صورت نمونه گیری گلوله برفی تا حد اشباع (12 نفر مشارکت کننده) انتخاب گردیدند. با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته اطلاعات مرتبط با افراد نمونه جمع آوری شد و با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی و به روش کلایزی یافته ها تحلیل شد. پس از تحلیل محتوای مصاحبه ها و کدگذاری آنها، یافته ها شامل 8 مقوله اصلی(خلق پایین،استرس پس از سانحه، خشونت، خلاء اعتماد بخود، مکانیزم های جبرانی ناکارآمد، دریافت واکنشهای آزار دهنده از جانب دیگران، پیامدهای منفی و بازدارنده در زندگی روزمره، جبران سازنده) و 37 مقوله فرعی بودند . یافته های پژوهش نشان داد زنانی که مورد تعرض جنسی قرار گرفته اند همچنان با گذشت سالها از وقوع حادثه، نتوانسته اند با اختلالهای پس از اضطراب آن کنار آمده و یا آن را فراموش کنند و این امر در آنها بصورت طرحواره درآمده است. همچنین بیشترین علامت دیده شده در آنها افسردگی و پرخاشگری بوده و عوامل اجتماعی و فرهنگی در عدم درمان ایشان موثر تشخیص داده شد.
الگوی پارادایمی حضور بانوان تماشاگر در استادیوم های فوتبال در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فوتبال تبدیل به یک پدیده اجتماعی شده که هواداران بسیار زیادی را به خود جذب کرده است. هدف از این پژوهش ارائه الگوی پارادایمی حضور بانوان تماشاگر در استادیوم های فوتبال در ایران است که با روش تحقیق کیفی و با استفاده از رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. از طریق نمونه گیری گلوله برفی و با انجام 14 مصاحبه نیمه ساختار یافته با اساتید دانشگاه ها و متخصصان رشته فوتبال، اشباع نظری حاصل شد. روایی و اعتبار داده ها از دو روش بازبینی توسط محققین و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش تعیین شد. نتایج تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی حاکی از 12 مفهوم اصلی است که این یافته ها در چارچوب الگوی نهایی شامل: عوامل فردی و حقوقی به عنوان عامل علّی، عوامل زیرساختی و برنامه ریزی به عنوان شرایط زمینه ای، عوامل سیاسی به عنوان مداخله گر و حضور کنترل شده به عنوان راهکار مناسب برای عادی سازی حضور بانوان در استادیوم های فوتبال می باشد. با توجه به الگوی ارائه-شده، افزایش امنیت رفتاری و امنیت اخلاقی در استادیوم ها، توسعه بازاریابی صنعت فوتبال، رشد فرهنگی تماشاگران و افزایش کیفیت برگزاری مسابقات فوتبال در ایران را به عنوان پیامد های مثبت حضور بانوان در استادیوم های فوتبال می توان ذکر کرد.
بررسی مدیریت بدن در بین زنان و تأثیر آن بر نگرش آن ها نسبت به باروری (مورد مطالعه: زنان در سنین باروری شهر جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
47 - 66
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مدیریت بدن در بین زنان و تأثیر آن بر نگرش آن ها نسبت به باروری انجام شده و برای نیل به این هدف از روش پیمایش استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق حاضر را زنان متأهل 49-15ساله ی ساکن در شهرستان جهرم تشکیل داده اند، که 400 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای مورد بررسی قرار گرفته اند. داده های این پژوهش در نیمه دوم سال 1397 و با ابراز جمع آوری شده است. برای تعیین اعتبار پرسشنامه از روش اعتبار صوری، و برای تعیین پایایی آن، از آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج پژوهش در دو بخش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSS 24 ارائه شده است که بر این اساس نتایج حاکی از آن است که متغیر مستقل این تحقیق یعنی مدیریت بدن (مدیریت ظاهر بدن و تناسب اندام) بر نگرش زنان نسبت به باروری موثر است. در واقع متغیر مستقل (مدیریت بدن کل)، 166/0 درصد از متغیر وابسته را تبیین کرده است. در بین ابعاد نیز بعد مدیریت ظاهر بدن تاثیر بیشتری داشته و میزان تبیین آن برابر با 154/0 می باشد. یافته های تحقیق با نتایج مشابه مقایسه گردیده و در نهایت پیشنهادهایی ارائه شده است.
مطالعه نشانه شناسانه زیورآلات تومار زنان ایل تکه قوم ترکمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
369 - 392
حوزههای تخصصی:
پوشش و زیورآلات سهمی بسزا در شکل گیری هویت جمعی اقوام دارند و چگونگی آراستگی بدن به نوعی بیانگر ساختار زندگی و فرهنگ یک قوم محسوب می شود. زینت همواره بخشی مهم از سنت زندگی افراد، به خصوص زنان، را شکل می دهد. در این زمینه، اقوام ترکمن، که از خرده فرهنگ های تمدن اسلامی به حساب می آیند و در بخشی از آسیای مرکزی و ایران زندگی می کنند، به طوایف مختلف تقسیم می شوند که یکی از آن طوایف ایل تکه است. زیورآلات طوایف ترکمن ویژگی های هویتیِ خاصی دارند که ضمن حفظ هویت جمعی قوم ترکمن، هویت ایل خود را نیز متمایز می کند. زنان قوم تکه، زیوری به نام تومار دارند که به عنوان قاب محافظ کاغذ دعا زینت زنان ایل است. این مقاله در نظر دارد به مطالعه نشانه های هویتی، باوری و آیینی «زیورِتومار» بپردازد. اینکه چه لایه های نشانه شناسانه ای در طراحی این زیور (تومار زنان ایل تکه) به کار رفته است؟ و تومار غیر از کاربردهای اولیه (قاب دعا و پوشش تزئینی)، چه دلالت های معنایی دیگری در گفتمان معناشناختی قوم ترکمن دارد؟ از پرسش های اساسی این نوشتار است. در مقاله حاضر، نشانه های بصری در هفت نمونه تومار به طور کیفی مورد خوانش نشانه شناسانه قرار گرفته است و داده ها از میان اسناد مکتوب، شفاهی و میدانی گردآوری شده اند. شیوه بررسی توصیفی تحلیلی با رویکرد نشانه شناسی لایه ای است. در تجزیه نشانه شناسانه زیور تومار به شش لایه ادارکی، این نتیجه حاصل آمد که توصیف، تحلیل و تفسیر نشانه ها کاربرد مشخص اولیه آن را معنادار می کند و دلالت های معنایی نشانه ها به مفاهیم عمیق در باورهای قومی، مذهبی شمنی و اسلامی اشاره دارد.
حقوق شهروندی و تقابل دو محور گفتمانی اسلام و غرب در بحران کرونا
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم نظام های حقوقی و فلسفی در جهان بینی اسلام و غرب، نحوه بهره مندی انسان ها از حقوق شهروندی خویش است که تفاوت های بنیادینی میان آموزه های این دو گفتمان وجود دارد. این تفاوت به دیدگاه و اصول هر مکتب و تعریف آن از موضوع حقوق شهروندی باز می گردد که بر طبق آن، قوانین و مقررات موضوعه نیز به تبع تعریف و منشاء حقوق افراد، متفاوت می شود. احترام به حقوق شهروندی در وضعیت بحران، از مهم ترین وظایف هر حاکمیتی تلقی می شود که در شاخص هایی نظیر مسئولیت پذیری و پاسخ گویی مسئولان، ارائه خدمات عادلانه به تمامی شهروندان و ایجاد بستر مشارکت آگاهانه مردمی، تبلور می یابد. بروز و شیوع ویروس کرونا، از جمله بحران هایی است که از نظر گستردگی و دامنه تأثیرات، در نوع خود بی مانند بوده و در حال حاضر تمام کشورهای جهان را درگیر کرده است، اما نحوه مقابله هر حکومتی با این ویروس، بر اساس نوع جهان بینی و مبانی فکری مشخص آن نظام سیاسی بوده که به اقتضای خصوصیات جامعه خود، پاسخ متفاوتی به این بحران داده اند. بحران کرونا معیار و محک خوبی بود تا تفاوت میان نوع نگاه به انسان ها و حقوق شهروندی در گفتمان اسلامی و گفتمان لیبرال غربی آشکار شود؛ لذا این نوشتار سعی دارد نحوه مواجهه با کرونا را در تمدن غرب به محوریت آمریکا و تمدن اسلامی به محوریت ایران، مورد ارزیابی قرار دهد.
حقوق اقلیت های قومی - مذهبی در اسناد بین المللی حقوق بشر
حوزههای تخصصی:
اعلامیه ها و اسناد بین المللی حقوق بشر همواره بر ضرورت حقوق یکسان افراد تأکید داشته اند و اصل برابری مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر، گواهی بر اهمیت رفع تبعیض از جامعه انسانی وتأکید بر این موضوع است که اقلیت های قومی، مذهبی و زبانی باید باتوجه به اصولی نظیر عزت، آزادی، برابری و حق مشارکت در تعیین سرنوشت، به حقوق انسانی خود دست یابند و هرگونه تبعیض نسبت به آن ها مردود است. مجموعه اسناد حقوق بشری بعد از جنگ جهانی دوم به موضوع اقلیت ها توجه داشته و تمام حقوق شهروندان عادی را برای اقلیت ها نیز مشروع می دانند.باتوجه به اهمیت حقوق اقلیت ها در نظام های سیاسی چندفرهنگی، این مقاله درپی پاسخ به این سؤال است که اقلیت های قومی و مذهبی براساس اسناد بین المللی حقوق بشر دارای چه حقوقی هستند؟ در پژوهش حاضر، نگارنده با استفاده از روش توصیفی و استناد به اسناد حقوق بشری، بیان می دارد که اقلیت های قومی و مذهبی، با دارا بودن حقوق چندوجهی، می توانند موجودیت، هویت، ارتباط، مشارکت، فرهنگ و ارزش های خود را حفظ کنند و دولت ها حق تعرض به آن ها را ندارند و همان گونه که اصل مشارکت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برای همگان مورد تأکید است، اقلیت ها نیز می توانند در عرصه های مختلف اجتماع به کنش گری بپردازند و حق تعیین سرنوشت به آن ها اجازه فعالیت سیاسی و حتی تأسیس حزب و انجمن را هم می دهد.
کاربرد قاعده سلطنت بر نفس در سقط جنین
حوزههای تخصصی:
قاعده سلطنت بر نفس یکی از قواعد مهم فقهی است و در ابواب مختلف فقه کاربرد دارد؛ یعنی هر انسانی تسلط بر نفس خود را دارد. هدف اساسی از پژوهش حاضر تطبیق قاعده سلطنت بر برخی مسائل فقهی زنان است و سؤال اصلی این است که کاربرد قاعده سلطنت بر نفس در سقط جنین چیست. نوشتار حاضر به روش توصیفی-تحلیلی، با ابزار کتابخانه ای و با استفاده از منابع فقهی معتبر گردآوری شده است.
نقش زن در استحکام خانواده با الگوگیری از فرهنگ غنی اسلامی
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۵
87 - 96
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش زن در استحکام بنیان خانواده با الگوگیری از فرهنگ غنی اسلامی است. جامعه مورد بررسی آیات قرآن و جوامع روایی می باشد. نمونه پژوهش آیات الهی و روایات مربوط به نقش زنان در امر استحکام خانواده و موضوعات مرتبط با آن است. طرح پژوهش توصیفی تحلیلی است. اطلاعات از طریق اسنادی و کتابخانه ای حاصل شده است. تحلیل با استفاده از داده های به دست آمده از آیات قرآن و روایات مربوطه از کتب جوامع روایی صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد در فرهنگ غنی اسلامی راهبردهای بسیار زیاد، بسیار دقیق و بسیار موثر برای ایفای نقش زنان در استحکام خانواده ارائه شده است. برخی از مهم ترین این راه کارها شامل توجه زن به سنخیت همسر در تشکیل خانواده، پرهیز از بیان مطالب اختلاف افکن، دوری از انجام رفتارهای تنش زا، تاکید بر اظهار محبت زوجین نسبت به یک دیگر، تاکید بر انجام اعمال محبت زا بین زوجین، ترغیب زن به اطاعت همسر، رسیدگی شایسته به امور منزل، ترغیب زن به رعایت حال همسر، تشویق به رفتارهای زناشویی، تغافل زن از خطاهای همسر، و عفو و گذشت زن نسبت به همسر می شود. با به کارگیری موارد فوق و هنرنمایی زن حصول استحکام خانواده امری قطعی است.
بازکاوی مشروعیت شرط عدم رجوع از طلاق رجعی در فقه امامیه و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مسائلی که امروزه در فقه امامیه و حقوق ایران محل بحث بوده و زمینه تشتت آرای قضات را فراهم آورده موضوع رجوع در طلاق است که به عنوان حقی برای مرد در طلاق های رجعی در نظر گرفته شده است . در همین راستا در صورتی که زوجه ضمن عقد لازمی بر مرد شرط نماید که مرد بعد از طلاق رجعی، حق رجوع نداشته باشد و نتواند حق خود را اعمال نماید، آیا می توان شرط مزبور را صحیح دانست یا باید حکم به عدم صحت شرط مزبور نمود. در همین راستا برخی به استناد حکم بودن رجوع و عدم امکان شرط خلاف حکم، شرط مزبور را باطل دانسته اند اما در مقابل برخی آن را حق مرد دانسته و بر همین اساس به علت ماهیت حق، آن را قابل اسقاط می دانند که برای اثبات مدعای خود، به ادله ای استنادنموده اند. لذا این دسته از فقها و حقوقدانان، شرط را صحیح دانسته اند. با فحص از ادله می توان دریافت که حکم بودن رجوع در طلاق از منطوق روایات کشف شده و نیز اسقاط رجوع،هم چنین توجه به مصالح خانواده، به علاوه آن که شرط مزبور، اسقاط ما لم یجب بوده و نمی توان آن را صحیح دانست.