فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۰۱ تا ۱٬۶۲۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
47-59
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل ارتباطات عاطفی زنان در آثار سیمین دانشور بر اساس نظریه مثلث عشق استرنبرگ می باشد. جامعه پژوهش آثار سیمین دانشور بر اساس نظریه مثلث عشق استرنبرگ در مورد زنان می باشد. نمونه تحلیل ارتباطات عاطفی زنان در آثار این نویسنده می باشد. طرح پژوهش توصیفی- تحلیلی است. در بخش توصیفی اطلاعات از طریق اسنادی و کتابخانه ای به دست آمد و در بخش تحلیلی برای دست یابی به هدف پژوهش، آثار دانشور به طور کامل مورد مطالعه قرار گرفت و مضامین ارتباطات عاطفی، کنش ها و مکالمات شخصیت های داستانی، مانند شخصیت های واقعی مدنظر قرار گرفت و جملات، مفاهیم، نشانه ها و عملکردهایی که دلالت بر عشق دارند با توجه به نظریه مثلث عشق استرنبرگ استخراج شد و سپس به تحلیل محتوای این مطالب پرداخته شد. نتایج و تحلیل ارتباطات عاطفی زنان در آثار سیمین دانشور براساس نظریه مثلث عشق استرنبرگ، نشان داد که وجود مولفه های «صمیمیت» ، «شور و شوق» و «تعهد» ، در آثار دانشور باعث بروز عشق هایی از نوع دوست داشتن، عشق متعالی و رمانتیک می شود. دانشور در آثار داستانی خود به مولفه «صمیمت» و گسترش روابط عاطفی توجه ویژه دارد. شخصیت های اصلی داستان های او زنان هستند؛ از این جهت آثارش تجلی گاه عواطف مادرانه و عاشقانه است.
از زیست گلخانه ای تا بازگشت به عادتواره؛ (تجربه ی زیسته ی تحصیل دانش آموختگان دختر مدارس اسلامی غیرانتفاعی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۸۷
33 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش مطالعه تجربه زیسته تحصیل دختران در مدارس اسلامی غیرانتفاعی دخترانه است. چارچوب مفهومی پژوهش بر اساس مفصل بندی مفاهیمی مانند عادتواره بوردیو، مصرف نمایشی وبلن و همچنین، به هم ریختگی معنایی شوتس و بازاندیشی گیدنز است. این پژوهش به روش تحقیق کیفی و با رویکردی پدیدارشناسانه انجام شده و ابزار تحلیل یافته ها تحلیل مضمونی است. بر پایه روایتهای افراد مورد گفتگو، چهار مضمون اصلی در تجربه آنها عبارت است از: تداوم زیست مرفهانه ذیل برند مدرسه اسلامی در اشاره به مدرسه اسلامی به مثابه بستری برای شکل گیری الگوهای مصرفیِ زیست طبقه مرفه، بازتولید احساس اقلیت بودگی و شکل گیری خرده گفتمان مقاومت در واکنش به نگرش منفی به قشر مذهبی، دینداری آسایش طلبانه و فضایی از آنِ خود در ارتباط با فراهم ساختن ساختارِ انحصاری و فضایی امن برای دینداری و در نهایت، از زیست گلخانه ای تا مواجهه با دیگری و تجربه بازاندیشانه. این مطالعه نشان می دهد هرچند دانش آموختگان این مدارس در رویارویی با تکثر و تنوع بیرون از این مدارس پس از فارغ التحصیلی، ذیل بهم ریختگیِ معنایی تجربه شده در شرایط بازاندیشی قرار می گیرند، اما در نهایت، عادتواره های مرفهانه چارچوب کنشی و تفسیری ایشان را تعریف می کند.
تجربه ی زیسته ی زنان از سبک زندگی خانه داری (مطالعه ی موردی شهر دیلم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۸۷
89 - 108
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مطالعه ی تجربه ی زیسته ی زنان از سبک زندگی خانه داری در شهر دیلم صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش را 18 نفر از زنان 22 تا 60 ساله ساکن شهر دیلم تشکیل می دهد. محققین در این پژوهش کیفی از رویکرد پدیدارشناسی و تکنیک مصاحبه ی عمیق برای جمع آوری اطلاعات بهره جسته اند. طبق یافته های پژوهش بندر دیلم جامعه ای در حال گذار از وضعیت سنتی به وضعیت مدرن بوده و شاخص های مدرنیته همانند مشارکت و پیشرفت در بین زنان جوان بیشتر دیده می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که زنان با توجه به تجربه های فردی و اجتماعی خود، خانه داری را درک و تفسیر می نمایند. علاوه بر این نحوه ی مسئولیت پذیری و الگوبرداری مذهبی زنان در پذیرش نقش خانه داری و درونی کردن هنجارهای خانه داری نقشی اساسی دارد. میزان رضایت و یا عدم رضایت زنان از خانه داری تحت تأثیر رضایت از زندگی زناشویی و تصور آنان نسبت به جایگاه مادری است. ضمناً شاخص قدرت در خانواده در تمکین زنان از مردان در امور خانه نقش مهمی ایفا می کند. درنهایت زنان شیوه های گوناگونی همانند ادامه ی تحصیل، شرکت در مراسم های مذهبی، حضور در باشگاه های ورزشی و مهمانی های خانوادگی را برای رضایت و ارتقاء سبک زندگی شان به کار می برند.
اثربخشی درمانهای شناختی رفتاری گروهی و درمان مثبت نگر بر سرسختی روانشناختی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیابت نوع دو از بیماریهای مزمن و شایع است که باعث به خطر افتادن سلامت روانی افراد می شود. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمانهای شناختی رفتاری گروهی و درمان مثبت نگر بر افزایش سرسختی روانشناختی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد. این مطالعه به روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل انجام شد. جامعه مورد مطالعه افراد مبتلا به دیابت نوع دو شهر تهران در سال 95 96 بودند. نمونه آماری پژوهش 45 نفر (سه گروه 15 نفره) از افراد مبتلا به دیابت نوع دو بود که برای انتخاب آنها از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. دو گروه مداخله به ترتیب در جلسات مداخله ای درمانهای شناختی رفتاری گروهی و درمان مثبت نگر قرار گرفتند و در این مدت گروه کنترل، مداخله ای را دریافت نکردند. داده ها با پرسشنامه های استاندارد گردآوری، و با کمک نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل گردید. نتایج آزمون مانکووا نشان داد که درمان شناختی رفتاری و درمان مثبت نگر بر بهبود کیفیت زندگی و افزایش سرسختی روانشناختی بیماران مؤثر است (01/0>P). هم چنین نتایج آزمون t نشان داد در برخی از مؤلفه ها تأثیر درمانهای شناختی رفتاری گروهی از درمان مثبت نگر مطلوبتر است و تأثیر بیشتری بر بهبود کیفیت زندگی و سرسختی روانشناختی در زنان مبتلا به دیابت نوع دو دارد. به نظر می رسد درمانهای شناختی رفتاری گروهی و درمان مثبت نگر به عنوان درمان انتخابی در بهبود سطح کیفیت زندگی و افزایش سرسختی روانشناختی بیماران از اثربخشی مطلوبی برخوردار باشد؛ لذا استفاده از این مداخلات روانشناختی در محیط های درمانی پیشنهاد می شود.
واکاوی نقض حقوق بشر و تحریم های ثانویه آمریکا علیه ایران
حوزههای تخصصی:
ایران در دهه های اخیر با چندین تحریم منطقه ای و بین المللی در تجارت خارجی، خدمات مالی و بانکی روبرو بوده است، اما تحریم های ثانویه آمریکا علیه شرکت ها و به طور خاص در بخش مالی - تجاری، به صورت محسوسی بر رفتار آن ها تأثیرگذار است و آن ها را اجبار به انطباق با سیاست های خود می نماید تا حاشیه امنی از ضررهای مالی ناشی از اقدامات تنبیهی ایجاد کند. تحریم های آمریکا بر اساس رویکرد تجارت محور است که تأثیر آن از رویکرد دولت محور بیشتر و مؤثرتر می باشد. تحریم ها همواره مانند اهرم های فشار به نحو مستقیم یا غیرمستقیم بر کشورهای هدف اعمال می شوند که در بردارنده نتایج متعدد و مختلفی هستند. اجبار، عملکرد اصلی تحریم ها است. با توجه به این که تأثیر تحریم های ثانویه موجب نقض حقوق بشر می گردد، پرسش اصلی در این پژوهش این است که ﺁیا تحریم های ثانویه و جریمه های اعمال شده توسط قانون گذاران ایالات متحده (اغلب از سوی وزارت خزانه داری ﺁمریکا) که موجب تغییر رفتار و کسب و کار می شود تا با خواسته های ایالات متحده هماهنگ باشد، تأثیری بر حقوق بشر مردم ایران دارد؟
عوامل موثر در تربیت کودک از نظر اسلام
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از چالش های زندگی در جوامع بشری، چگونگی تربیت صحیح فرزند و رشد متعادل شخصیت اوست. دوران کودکی، دوران سرنوشت ساز زندگی هر فرد محسوب می شود. در این دوره است که کودک تمام آنچه را که در بزرگسالی لازم دارد، به واسطه تربیت فرا می گیرد. اگر والدین از اصول و روش های تربیتی مناسب در تربیت کودک بهره برند، کودک شخصیت خود ساخته پیدا کرده و فرایند رشد عقلانی و عاطفی و اجتماعی متعادلی را طی می نماید و دچار افسردگی، عقده های روحی، خل أ شخصیتی و ... نمی گردد. تربیت امری بسیار ظریف و حساس است که به داشته های زیادی از جمله علم و دانش، تجربه، درایت و صبر و ... نیاز دارد . در این مقاله به روش توصیفی و کتابخانه ای به گرد آوری مطالب مهم در خصوص اهمیت تربیت کودک، تربیت از نگاه آیات و روایات، اصول و روش های تربیت کودک و عوامل موثر تربیت کودک پرداخته شده است. اگر تربیت کودک در ابعاد مختلف جسمی، روحی و روانی ، مادی و معنوی از منظر اسلام مورد بررسی قرار گیرد، به ایجاد نسلی مومن و متعادل و خود ساخته منجر خواهد شد و جامعه اسلامی از منافع آن منتفع خواهد گشت.
واکاوی حقوقی حمایت از حریم خصوصی کودک در فضای مجازی با نگاهی به قوانین ایران و معاهدات بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به حقوق کودکان به عنوان یکی از بنیادی ترین حقوق بشر، در تامین سعادت جامعه و هدایت سیاست گذاری کلان کشورها، تحکیم و حفظ نهاد خانواده نقش موثری ایفا می کند. حمایت قانون از حقوق کودکان در فضای مجازی نیز تابع این قاعده است. حمایت از کودکان در فضای مجازی مستلزم اقدامات تقنینی در جرم انگاری رفتارهای بزهکارانه با استفاده از فناوری های اطلاعات و ارتباطات و یا جبران خسارات جسمی و روحی وارده به کودک و لطمات روحی به وی به واسطه هتک حیثیت عرفی کودک از این طریق است. این نوشتار ضمن بررسی قوانین و مقررات موجود کشور بویژه قانون حمایت از اطفال و نوجوانان که اخیرا در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده و با نگاهی به کنوانسیون ها، معاهدات و قطعنامه و پروتکل های بین المللی درخصوص حمایت قانونی از حریم خصوصی کودک در فضای مجازی، به نحوه مقابله قانونی با نقض این حقوق و درج شرایط و مفاد لازم جهت حمایت از اطفال در فضای مجازی در نظام تقنینی ایران می پردازد.
تحلیل جامعه شناختی نگرش والدین نسبت به ترجیح جنسی ترجیح مند براساس نظریهGT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات فرهنگی کشورهای جهان سوم در حوزه مسائل جامعه و جمعیت شناختی، موضوع نگرش جنسی ترجیح مند است. منظور از نگرشهای جنسی ترجیحی، قائل بودن به برتری ذاتی، حقوقی یا نهادی یک جنس نسبت به جنس دیگر است. در حال حاضر با تغییرات اجتماعی و اقتصادی جامعه و بویژه شهرهای بزرگ، شاهد کمرنگ شدن و حتی بیرنگ شدن این سنتها هستیم. این مطالعه با روش تحقیق کیفی و راهبرد گراند تئوری (GT) انجام شده است. داده های این تحقیق از طریق مصاحبه های عمیق جمع آوری شده است. جامعه مطالعاتی این پژوهش 21 نفر از زنان و مردان شهرستان محمود آباد استان مازندران است. حجم نمونه پس از این تعداد مصاحبه به اشباع نظری رسیده است. نتایج شناسه گذاری چند گانه به شکل گیری الگوی نظری تحقیق با محوریت نگرش جنسی ترجیح مند منجر شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در میان خانواده های مورد بررسی، نگرش آنها به برتری جنسی فرزندان خود بیشتر به سمت جنس پسر است تا دختر؛ هرچند این نگرش در حال کمرنگ شدن است. براساس یافته های تحقیق، مهمترین دلایل و ریشه های این نگرش در میان خانواده های مورد بررسی در عوامل مختلفی چون عوامل تاریخی و فرهنگی، عوامل اجتماعی، عوامل روانشناختی و عوامل اقتصادی حقوقی است. هم چنین یافته های این تحقیق نشان می دهد که اصلی ترین و محوریترین مقوله در پژوهش، اقتصادی است.
تدوین الگوی راهبردهای انطباقی مادران در رویارویی با مسائل نوپدید نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز نوجوانان با مسائل و چالشهای زیادی روبه رو هستند از جمله رویارویی با سبکهای گوناگون فکری و رفتاری، فاصله گرفتن از ارزشهای دینی و بومی، دسترسی سهل و آسان به انواع و اقسام اطلاعات، روابط بی حد و مرز با جنس مخالف در سنین پایین و غیره. در این راستا راهبردهای انطباقی مادران شیوه هایی است که مادران آن را در رویارویی با این چالشها به کار می گیرند. این مطالعه با هدف تعیین و تدوین الگوی راهبردهای انطباقی مادران در رویارویی با مسائل نوپدید نوجوانان در شهر تهران انجام شده است. پژوهش با روش کیفی زمینه ای صورت گرفت. داده های کیفی با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته از نمونه ها استخراج شد. نمونه گیری به صورت هدفمند و تا اشباع نظری ادامه یافت و به ده مورد رسید و پس از آن تحلیل داده ها با روش نظریه زمینه ای و چگونگی شناسه گذاری اشتراوس و کوربین انجام شد. در این شناسه گذاری مقوله مرکزی، تحت عنوان کلی راهبردهای واقعیت مدار مبتنی بر رابطه همگرا انتخاب شد که در سه دسته کلی راهبردهای آماده ساز والدینی، راهبردهای همگراساز و راهبردهای ایمن ساز ارائه شده است. هم چنین راهبردهای آماده ساز به عنوان عوامل زمینه ای و راهبردهای همگراساز به عنوان عوامل علی مشخص شد. طبق تجربیات زیسته مادران، آن دسته از روشها و راهبردهایی که اساس آن را کاوش، تحلیل و پذیرش واقعیات فردی و اجتماعی روز تشکیل می دهد و مادران با شیوه های مختلف برآنند تا تماس خود و فرزندانشان را با این واقعیات بر قرار سازند تا آنان بتوانند فرصتها و آسیبهای واقعی را تشخیص دهند به شرطی که در رابطه ای همگرا، قوی و صمیمی صورت گیرد، راهبردهای انطباقی و کارآمد به شمار می رود و می تواند باعث کاهش آسیبهای مسائل نوپدید شود.
واکاوی اعتیاد مردان متاهل در یک مطالعه ی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۸۷
63 - 88
حوزههای تخصصی:
مصرف مواد مخدر به عنوان معضلی اجتماعی بسیاری از کشورها را درگیر نموده و علیرغم عوارض مصرفش، هر روز بر شمار قربانیان آن افزوده می شود.اعتیاد به انواع مواد مخدر معلول عوامل متعدد روانشناختی، جامعه شناختی، اقتصادی و فرهنگی است.به گونه ای که واکاوی و شناخت این پدیده نیازمند مطالعات چندرویکردی است و در این مجال با رویکرد جامعه شناختی موضوع اعتیاد مطالعه شده است. اعتیاد مردان متأهل به عنوان همسر و پدر خانواده ،کارکردهای خانواده را به عنوان گروه نخستین و تأثیر گذار در جامعه پذیری فرزندان مختل می کند؛ آنچنان که گاهی خانواده های بدسرپرست به عنوان الگوی ناکارآمد، آینده ی فرزندان را به خطر می اندازند.در این نوشتار با توجه به اهمیت موضوع اعتیاد و نهاد خانواده و نقش بی بدیل زوج در کانون خانواده، تلاش گردید در یک مطالعه کیفی و بر پایه نظریه مبنایی و بااستفاده از مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین، ، اعتیاد مردان متاهل به عنوان همسر و پدر خانواده مورد واکاوی قرار گیرد. روش نمونه گیری هدفمند بوده .پرسش از عوامل اعتیاد و علل گرایش به مصرف مواد مخدر، پیامدها و تبعات اعتیاد و راهبردهای مواجهه آنها با اعتیاد به عنوان سؤالات محوری تحقیق بودند .تحلیل داد ه ها و مدل پارادایمی ساخته شده حاکی از آن است که مهم ترین شرایط علی اعتیاد، خانواده ناسالم، حلقه دوستان و زیست مکان مصرف بوده است و فراموشی خانواده، پدرانگی گمشده، داغ ننگ(استیگمای) خانواده، ناامن سازی خانواده و ازهم گسیختگی خانواده به عنوان مقولات پیامدی اعتیاد مردان متأهل بدست آمده است.
تقاطع جنسیت و خانواده : فهم مردانه از ادزواج و جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
113 - 156
حوزههای تخصصی:
بررسی وضعیت پرشتاب و فزاینده ازهم گسست زندگی های خانوادگی در میان زنان و مردان، بر حسب جنسیت متفاوت شان، با تعابیر مختلفی همراه است.این فهم در مردان بیانگر تجربه نوعی از دست دادن است. این تجربه نتیجه تقاطع ساختار جنسیت و نهاد خانواده و تاثیر آن بر موقعیت متحول شده مردان است. بخشی از این تحول مربوط به مردان و بخشی دیگر مربوط به تحولات هویتی و نقشی زنان است که بر جایگاه دیرپای مردان در خانواده موثر واقع شده است. این مطالعه با هدف کشف فرایند شکل گیری فهم مردانه از جدایی با مشارکت 23 نفر از مردان تهرانی با سابقه حداقل یکبار ازدواج و جدایی و با استفاده از روش داده بنیاد(رویکرد سیستماتیک) صورت گرفته است. مردان با تجربه جدایی مشارکت کنندگان مطلعی برای این مطالعه هستند که واجد سه تجربه هستند: تصورات پیش از ازدواج، تجربه زیسته از زندگی خانوادگی و تجربه جدایی. بررسی این معنای این تجربیات که ریشه در تعارض میان تصورات و تجربه زیسته از ازدواج است، بیانگر فرایندی از شکل گیری معنای ازدواج و زندگی خانوادگی و جدایی است که بر "گسست رشته های انحصار" از جانب مردان تاکید دارد. گره خوردن هویت مردانه به عرصه های حضور تک جنسی/ جنسیتی( عرصه عمومی و خصوصی) و سست شدن این انحصار در پی ورود زنان و دوجنسیتی شدن آنها، مولد تعارض شناختی وشکل گیری بحران هویتی در مردان و زمینه ساز جدایی آنان شده است.
اثربخشی کنترل شناختی زبان مبتنی بر آموزه های اسلامی بر کنترل عواطف زنان با تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود تعارض زناشویی به کاهش میزان بهداشت روانی و به کم شدن میزان رضایت از زندگی زوجین می انجامد و این تعارضات ناشی از به کارگیری متفاوت نحوه کلمات و گفتگوهای میان زنان و مردان است. لذا این مطالعه با هدف اثربخشی آموزش کنترل شناختی زبان بر کنترل عاطفه زنان با تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره انجام شد. این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل تمام زنان با تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مرکز مداخله در بحرانهای خانوادگی، فردی و اجتماعی بهزیستی شهر بیرجند در سه ماهه سوم سال 1394، است. با روش نمونه گیری در دسترس 32 نفر انتخاب شدند و کاملا تصادفی در دو گروه 16 نفر قرار گرفتند. ابزار پژوهش کنترل عواطف توسط ویلیامز و چمبلس (1997) بود. اعضای گروه های آزمایش در نه جلسه 60 دقیقه ای آموزشهای کنترل شناختی زبان را مبتنی بر آموزه های اسلامی دریافت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس در سطح معنی داری 05/0 تجزیه و تحلیل شد. یافته های تحلیل کواریانس چندمتغیره حاکی از اثربخشی آموزش کنترل شناختی زبان مبتنی بر آموزه های اسلامی بر کاهش میزان خشم، اضطراب و افسردگی و افزایش عاطفه مثبت است. براساس نتایج این مطالعه، آموزش کنترل شناختی زبان در جهت فعال سازی گفتار سودمند و بازداری از گناهان زبان مبتنی بر آموزه های اسلامی می تواند بر کنترل عواطف مؤثر باشد.
وجوب حجاب حکمی فردی با آثار اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
157 - 177
حوزههای تخصصی:
در حکم به وجوب حجاب، فقیهان به آیات و روایات وارده استناد جسته اند که مورد مناقشه واقع شده است. جنبه ای که کمتر مورد مداقه علمی قرار گرفته، این است که آیا مسأله پوشش مطلوب شرع و حکم وجوب آن، رفتاری شخصی و وابسته به اراده فرد است یا مسئله ای اجتماعی و مربوط به نظم عمومی است؛ الزامی یا اختیاری بودن حجاب مهم ترین اثر مترتب بر این اختلاف است. برای اثبات فردی بودن حجاب علاوه بر اینکه به جنبه عبادی بودن آن استدلال شده است به نبود مجازات برای بی حجابی در صدر اسلام، صیانت از آزادی زنان و برخی از آیات نیز استناد شده است. کسانی که حجاب را امری اجتماعی می دانند، به دلالت برخی آیات قرآن و روایات، حکومتی بودن، غرض عقلائی داشتن حکم حجاب استناد کرده اند. براساس یافته های این تحقیق که با هدف تبیین رفع چالش های موجود در مسئله حجاب و با روش تحلیل آرای موافق و مخالف صورت گرفته است، حجاب و حکم فقهی آن حقیقتی فردی است که آثار غیرقابل انکار اجتماعی دارد.از این رو، در فرض آسیب های اجتماعی مترتب بر آن، حاکمیت می تواند به عنوان یک حکم ثانوی برطبق قاعده «الضروره تتقدر بقدرها» و نیز «الضرورات تبیح المحظورات»، آحاد جامعه را به رعایت پوشش مطلوب شرعی ملزم کند.
بررسی وضعیت مشارکت سیاسی- اجتماعی زنان در کشور افغانستان
حوزههای تخصصی:
مشارکت سیاسی اجتماعی زنان در کشور افغانستان همواره با فراز و نشیب های زیادی روبرو بوده است. به جهت بررسی این موضوع، تحقیق حاضر به بررسی مشارکت زنان در افغانستان در سه دوره ی پیش ازطالبان، زمان طالبان و بعد از طالبان پرداخته است. تشکیل د ولت جدید در سال 2001 بعد از ورود نیروهای ناتو باعث ایجاد تحول در مساله مشارکت سیاسی اجتماعی زنان شد. زنان دریافتند که نقش مهمی در تصمیم گیری های سیاسی اجتماعی کشور میتوانند داشته باشند. در افغانستان با توجه به ظهور حکومت جمهوری و چالش های جدید حک ومت ، توجه به مسائل زنان از جایگاه خاصی برخوردار است. هدف از این تحقیق، بررسی وضعیت مشارکت سیاسی اجتماعی زنان در افغانستان و نگاهی به برخی قوانین حمایتی دولت جدید از آنان است. نوشتار حاضر با بررسی مقالات داخلی و خارجی پیرامون این موضوع و با روش فردی، اسنادی، توصیفی و کاربردی به بررسی وضعیت مشارکت سیاسی اجتماعی زنان در افغانستان می پردازد.
بررسی اقدامات قوه قضاییه در ارتقاء حقوق شهروندی زندانیان ( مطالعه موردی اقدامات آیت الله رئیسی، ریاست قوه قضاییه در بازه زمانی 99-97)
حوزههای تخصصی:
حقوق زندانیان یکی از محورهای حقوقی در قانون اساسی ایران و دستگاه قضایی و تابع مقررات داخلی در کشور است. زندانیان به عنوان یکی از شهروندان جامعه اسلامی، هر چند در حال سپری کردن مجازات حبس هستند، اما اعمال و اجرای اقداماتی که ضامن حقوق آن ها می باشد، حائز اهمیت است. از این رو، رعایت قواعد حقوقی زندانیان در ایران، مستلزم التزام به قانون اساسی ایران و قوانین بین المللی است. قوه قضاییه، مسئول و نهادی است که در ایران به امور مرتبط با زندانیان رسیدگی و نظارت دارد و به همین دلیل، رعایت استانداردهای رفتاری در مواجهه با حقوق زندانیان از سوی این نهاد در عرصه ملی و فراملی، حائز اهمیت است. قوه قضاییه در دوران آیت الله رئیسی، تحولات مهمی در خصوص رعایت حقوق شهروندی داشته است. به عنوان نمونه، ابلاغ بخش نامه برای پیش گیری از ویروس کرونا در زندان ها، خودداری از معرفی محکومان به زندان تا پایان فروردین سال 99، ابلاغ بخش نامه اعطای مرخصی به زندانیان به دنبال شیوع کرونا در راستای حفظ سلامت آنان در طول فرایند تحمل حبس، توجه به وضعیت محکومان زندان ها به لحاظ جنسیت و رده سنی (زنان، جوانان، نوجوانان و سالخوردگان)، از جمله اقدامات انجام شده ای است که نشانگر تحول آفرینی در سیستم قضایی کشور، منطبق با هدف گذاری در قوانین کشور و قوانین و اسناد بین المللی است. این نوشتار تلاش دارد با مروری بر اسناد طراحی شده بین المللی در خصوص مجازات حبس، به بررسی اقدامات قوه قضاییه در استانداردسازی و تحولات در مواجهه با مجازات حبس منطبق با قوانین بین المللی بپردازد.
حقوق شهروندی؛ از مطالبه عمومی تا نهادسازی (بررسی امکان تشکیل وزارت خانه حقوق شهروندی)
حوزههای تخصصی:
مفهوم حقوق شهروندی را باید با توجه به موضوعات کلی تری چون «مطالعه حق های اجتماعی» و «حقوق بشر» تحلیل کرد و این مقوله به نحو احسن تنها با پشتوانه دولتی محقق می شود. بنابراین با توجه به حساسیت و حمایت نهادهای ترویج حقوق بشر در دهه های اخیر، افزایش ارتباطات افرادی در جامعه جهانی که خواهان تحقق حقوق شهروندی در محیط اجتماعی خود هستند و با عنایت به اهمیت منشور حقوق شهروندی که هم اکنون به عنوان موضوعی مهم در ایران تلقی می گردد، در این نوشتار پیشنهاد ایجاد نهادی برای گسترش فرهنگ حقوق شهروندی و حمایت حقوقی از آن در یک وزارت خانه مجزا تحت عنوان «وزارت خانه حقوق شهروندی» و با عنایت به اصل 133 قانون اساسی مورد بررسی قرار می گیرد. این اعتقاد وجود دارد که برای نهادینه شدن بهتر فرهنگ حقوق شهروندی، نهادی پرثمرتر از وزارت خانه برای تبلیغ و اجرای فرهنگ حقوق شهروندی به نظر نمی رسد، چرا که توسعه و ترویج این مقوله نیازمند راه کارها و روش های منظم و قانونمند اجرایی است که خود به سازوکارهای اداری و برنامه ریزی اساسی نیاز دارد. بنابراین در این مقاله به این سؤال پاسخ داده شده که تا چه میزان امکان تشکیل وزارت خانه حقوق شهروندی وجود دارد؟
زنانگی، ایدئولوژی و مقاومت در برابر فرودستی تحلیل گفتمان فرودستی زنان در سینمای ایران با تکیه بر نظریه خودمداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
185 - 217
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تحلیل گفتمان انتقادی فرودستی زنان از خلال تحلیل چهار فیلم سینمایی عروس آتش ، کاغذ بی خط ، خانه پدری و ناهید است. چارچوب نظری استفاده شده نظریه خودمداری قاضی مرادی است که با روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف انجام شده است. تحلیل گفتمان انتقادی با پیوند میان ساختارهای گفتمانی و بافت های اجتماعی می تواند به درک ما برای فهم مسائلی که وجود دارد کمک کند. از جمله نظم های گفتمانی مسلط، گفتمان پدرسالاری است که روابط بین دو جنس را از موضع قدرت واسازی می کند؛ همچنین، گفتمانِ سنت و تجدد که باعث می شود سوژه ها به بازتعریف هویت خویش دست بزنند. این روش شامل سه مرحله توصیف، تفسیر و تبیین است. برای این منظور، در مرحله توصیف، به ویژگی های صوری متن (تحلیل دیالوگ ها و سکانس ها) توجه شده است. در مرحله دوم، که مرحله تفسیر است، به بیناگفتمانیت (پرکتیس گفتمانی) پرداخته شده است؛ و در مرحله آخر تأثیر متقابل ساختارهای کلان اجتماعی بر متن با تکیه بر نظریه خودمداری بررسی شده است. نتایج حاکی از آن است که چگونه از گذار دو فضای گفتمانی سنت و تجدد، نظم گفتمان جنسیتی و روابط قدرت نهفته در این سلسله مراتب، باعث فرودستی زنان و سپس مقاومت آن ها در برابر فرادستی مردان شده است. زنانگی های مدرن و سنتی نه تنها در تقابل با هم قرار می گیرند، بلکه از سویی دیگر، دال زنانه در مقابل سوژه های مرد سنتی و مدرن نیز بازنمایی می شود.
ظرفیت سنجی لایحه قضایی «تأمین امنیت بانوان در برابر خشونت» در تحکیم حق سلامت کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پاسداشت «حق بر سلامت» و تدارک بایسته های حقوقی به منظور استیفای آن برای کودکان، از دغدغه های نظام های حقوقی است. علاوه بر سیاستگذاری تقنینی مستقیم، راهبردهای قانونگذارانه ی فرعی از طریق وضع قوانین و مقرراتی که ابعاد جانبی تبلور حق سلامت کودکان را متأثر می کنند، مهم است. نظر به وابستگی همه جانبه ی سلامت کودکان به سلامت و امنیت مادران، لایحه اخیر «صیانت، کرامت و تأمین امنیت بانوان در برابر خشونت» دارای نقاط قوت و ضعفی است، که تحلیل آنها از منظر اثرسنجی تصویب و اجرای لایحه (قانون)، بر کاهش بزه دیدگیِ تبعیِ کودکان از بزه دیدگی مادرانشان موضوع این مقاله است. پژوهش حاضر پس از بازشناسی نقش ارتقاء سلامت کودکان در کاهش نرخ بزه دیدگی آنها، نحوه اثرگذاری اصلاحات نظام دادرسی و جرم انگاری و پیشگیری در حمایت از زنان - موضوع لایحه مذکور – بر کاهش بسترهای آسیب پذیری فرعیِ کودکان از بزه دیدگی مادران را می کاود و پیشنهادهایی جهت اصلاح لایحه مذکور ارائه می دهد. گفتمان ایدئولوژیک لایحه مزبور، و کم توانیِ لایحه در ارائه نظم نوینی از تلفیقِ سه جنبه ی هنجارهای حقوق بشری، آموزه های اسلامی و ملاحظات خانواده ایرانی، چشم انداز موفقی از تقویت حمایت از زنان در برابر خشونت – وبالتبع، کودکانِ متأثر از بزه دیدگیِ مادرانشان از خشونت- به دست نمی دهد.
تبیین جامعه شناختی عوامل طرد اجتماعی زندانیان زن و اثر آن بر چرخه بازگشت به زندان (مورد مطالعه زندان های استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی عوامل طرد اجتماعی زندانیان زن و اثر آن بر چرخه بازگشت به زندان در استان لرستان انجام گرفته است. روش تحقیق به صورت تلفیقی (کیفی-کمی) است. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی زنان زندانی بودند که 81 نفر بودند. در بخش کمی نیز 265 نفر از زنان زندانی مورد مطالعه قرار گرفتند. روش نمونه گیری در بخش کیفی به صورت هدفمند و در بخش کمی به صورت دردسترس بود. یافته های آزمون های آماری نشان می دهد که رابطه معناداری بین طرد اجتماعی و بازگشت به زندان وجود دارد. فقط فرضیه "تفاوت معنادار بین نوع جرم و چرخه بازگشت به زندان مورد تایید قرار نگرفت" و بقیه فرضیات (سطح تحصیلات و بازگشت به زندان402/0؛ اشتغال و بازگشت به زندان 134/0؛ تاهل و بازگشت به زندان 202/0؛ درآمد و بازگشت به زندان31.-؛ سن و بازگشت به زندان 30.-؛ بین مدیریت خانواده و بازگشت به زندان 33.-؛ نقش های جنسیتی و بازگشت به زندان 37.-؛ هویت تکامل نیافته و بازگشت به زندان30.-؛ مشارکت غیررسمی و بازگشت به زندان 39.-؛ هویت جنسی و بازگشت به زندان 34.-؛ حریم شخصی و بازگشت به زندان 30.-؛ هویت اثرگذار و بازگشت به زندان 36.-) تایید شد.
"کنش های معنادار" و" پیامدهای نهان کسب حقوق" زنان قاجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی نتیجه انباشت تجربیات تاریخی یک قوم، یک ملت یا یک جامعه در لباس عرف، سنت و آئین است و این امر می تواند در قالب واکاوی علمی در اسناد، تجربیات، آداب و سنن اجتماعی مقاطع مختلف تاریخی مورد بررسی قرار گیرد . البته اهتمام جدی محققان در روشن ساختن ممیزه های ابعاد مختلف اسناد در دو قرن اخیر، صورت گرفته اما کمتر به روند تغییرات اسناد مکتوب در یک بازه زمانی طولانی پرداخته شده است . جایگاه حقوقی زناندر دوره قاجار از موضوعاتیاست که متناوب به آن پرداخته شده ولیهنوز بخش قابل ملاحظه ای از آن در سایه ابهام قرار دارد در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با پردازش اطلاعات تاریخی و ادله موجود در عقدنامه های دوره قاجار که دارای شرط ضمن عقد است به عنوان اسناد حقوقی تصویر متفاوتی از نحوه درخواست مطالبات زنان در استفاده از روش های شرعی به کار گرفته و نوع خواست ها و نیازها که به واقعیات تاریخی نزدیک تر است، طرح گردد، تا از کنش ای هدفمندو بسترهای ساختی زنان این دوره در ایجاد کارکردهایآشکار در زندگی فردی و اجتماعی آنان رمز گشایی گردد.