فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
گام دوم مدرنیزاسیون در ایران با تدوین مبانی و اصول انقلاب سفید آغاز گشت. تعلیم وتربیت زنان که پیش تر بخشی از برنامه نوسازی ایران تلقی می شد، در این دوره نیز، اهمیت یافت و مورد نقد و بازبینی قرار گرفت. گفتمان نوگرایی عصر رضاشاه که به مفهوم آزادی زن شکل داده و برنامه های تربیتی زنان را حول این منظومه تنظیم کرده بود؛ متأثر از فلسفه ی انقلاب سفید و تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این دوران بود. «آموزش ملی و میهنی» به عنوان اساسی ترین سیاست آموزشی این دوره در کنار مفهوم آزادی زن به طرح ها و برنامه های آموزشی زنان شکل داد؛ از این رو، تغییر رویکرد سیاست های آموزشی زنان در این دوران از محدوده ی خانه و خانوداه به جنبه های فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آنان بود. این پژوهش بدیع، با استفاده از مفهوم سنتی پیوستگاری در تاریخ و با روش توصیفی تحلیلی به بررسی رویکردها ، طرح ها و آهنگ تغییرات برنامه های آموزشی دختران در کتاب های درسی این دوره، جهت تشریح چگونگی هویت یابی زن مدرن و کارکردهای آن در فرایند مدرنیزاسیون ایران می پردازد.
مشروعیت تنبیه بدنی کودکان از منظر فقه اسلامی
حوزههای تخصصی:
دین مبین اسلام روش های تربیتی خاصی دارد که عمده ترین آنها تشویق و تنبیه و یا انذار و تبشیر می باشد. یکی از سؤالات مهمی که فراروی فقهای اسلامی قرار گرفته است، مشروعیت به کارگیری تنبیه به ویژه تربیت بدنی در فرآیند تربیت اسلامی است. علی رغم دیدگاه های متفاوتی که در این زمینه بین اندیشمندان وجود دارد به نظر می رسد، هرچند در تعلیم و تربیت اسلامی اساس تربیت بر محبت و ملایمت است و می توان تشویق را روش اصلی تربیتی دانست اما در صورتی که تشویق موثر واقع نشد می توان ازانواع تنبیه استفاده نمود. البته برخی تنبیه را تحت هیچ شرایطی صحیح نمی دانند، اما از نظر فقه اسلامی اگ ر به کار گیری تنبیه با هدف اصلاح و بازدارندگی و فاقد انگیزه انتقامی باشد، در صورت رعایت حدود بایسته های شرعی لازم، نه تنها صحیح است بلکه در برخی موارد ضروری می باشد. فقه اسلامی و فقهای نامدار شیعه، با وجود این که تنبیه را جایز می دانند، اما کودک آزاری را که هدفی جز انتقام جویی ندارد، جایز نمی دانند.
شیوه های کیفرگزینی واجرای مجازات تعزیری بربانوان درفقه امامیه
حوزههای تخصصی:
در شریعت برای هر جرمی مجازاتی تعیین شده که تعزیر یکی از انواع مجازات است و شیوه ی اجرای آن برای آقایان وبانوان متفاوت است. آنچه در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت، شیوه های کیفرگزینی و اجرای مجازات تعزیری بر بانوان در فقه امامیه بود. هدف این پژوهش، آگاهی دادن به جامعه ی زنان ، در کاهش وقوع جرم وخطا است؛ علاوه بر آن استعانت در جلوگیری از وقوع خطا در نحوه ی اجرای تعزیر هم یکی دیگر از اهداف این تحقیق بود. روش این تحقیق از جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای ؛ واز جهت نگارشی ، توصیفی تحلیلی است.این موضوع در این نوشتار با مراجعه به منابع فقهی تکمیل شده است.درفقه امامیه، در باب اجرای تعزیر برمجرمین اعم از زن و مرد ، شرایطی ذکرشده است که به طور گذرا به آن اشاره شد؛ اما نوآوری که در این پژوهش مورد توجه است، شرایط اجرای تعزیر بر بانوان بود که در هنگام اجرای تعزیر به صورت نشسته باشند و پوششی روی بدن داشته باشند تا اندام آنها قابل رؤیت نباشد.دیگر اینکه بیماری اعم از حیض و استحاضه نداشته باشند و بارداروشیرده هم نباشند.
پشتوانه اخلاقی زندگی خانوادگی بر مبنای مکاتب هنجاری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مطالعات اسلامی زنان و خانواده سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
107 - 132
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های مؤثر حفظ و حمایت خانواده در برابر مدرنیسم، تأکید بر وجه اخلاقی زندگی خانوادگی است. برجسته کردن وجه اخلاقی خانواده می تواند از دگرگونی نگرش ها، کم رنگ شدن ارزش ها، جابجاشدن نقش ها، تغییر روابط و تحویل کارکردها جلوگیری کند. علاوه بر این می تواند شبهاتی را که حول ازدواج و زندگی خانوادگی پراکنده شده، در فضایی آرام پاسخ دهد. این تأکید با نگاه های متفاوت به ابعاد مختلف زندگی خانوادگی دست یافتنی است؛ نگاه دینی و فلسفی با مبانی مختلف هنجاری به بعد نهادی و جنبه روشی خانواده، این امکان را به ما می دهد که به طرق گوناگون و با ادله متنوع و متکثر، بر اخلاقی بودن زندگی خانوادگی استدلال کنیم. مقاله حاضر درصدد انجام این مهم فراهم آمده و با روش توصیفی، بر مبنای وظیفه گرایانه و منفعت گرایانه، از پشتوانه اخلاقی خانواده به مثابه یک نهاد اجتماعی و زندگی خانوادگی به مثابه روشی برای زندگی در برابر مجردزیستی، سخن به میان آورده و شبهاتی را که درباره اخلاقی بودن ازدواج و زندگی خانوادگی شکل گرفته، پاسخ داده است.
نقش زنان تأثیرگذار ایرانی از بابت خیانت، خونسردی و اهداف برندها در رسانه های اجتماعی
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۱
15-29
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش زنان تأثیرگذار ایرانی از بابت خیانت، خونسردی و اهداف برندها در رسانه های اجتماعی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان تأثیرگذار ایرانی رسانه های اجتماعی است. نمونه پژوهش زنان تأثیرگذار فعال در رسانه اجتماعی اینستاگرام بود. طرح پژوهش توصیفی-تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای استفاده شد. پس از مطالعه و بررسی یافته ها، نتایج حاکی از آن بود که زنان تأثیرگذار در رسانه های اجتماعی، تأثیری مثبت بر مخاطبان صفحات شان مخصوصاً دختران جوان می گذارند. آن ها به عنوان افرادی مطلوب و متخصص شناخته می شوند. هم چنین خونسردی و خیانت زنان تأثیرگذار بر روابط فرااجتماعی، نگرش و اعتماد به برند تاثیر دارد. خیانت زنان تأثیرگذار باعث ایجاد نگرش منفی نسبت به برند می گردد. بدین ترتیب آنان لازم می دانند تا در شبکه های اجتماعی گوناگون حضور داشته باشند. فرهنگ و ادبیات کاربران هر شبکه را بشناسند و با توجه به آن محتوا تولید کنند و رابطه ای دوستانه با مخاطب بسازند. همین طور تأثیرگذاران زن خونسرد با جذابیت ظاهری که دارند توان اثرگذاری بیشتری بر ادراکات مصرف کنندگان داشته و می توانند نگرش مثبتی را در دنبال کنندگان نسبت به برند ایجاد کنند. زنان تاثیر گذار سعی می کنند تا با بهبود سطح اطلاعات خود بتوانند تکنیک ها و فنون معتبر و مرتبط را برای تبلیغات برند خود به کار گیرند. و نهایتا در دنبال کنندگان ازخود ذهنیتی ایجاد می کنند تا آنان را با خصوصیاتی چون با اصالت، پرانرژی، جذاب، خارق العاده، موقعیت بالا و محبوب بشناسند.
تأثیر ازدواجهای سیاسی بر تحولات تاریخ اردلان در سده سیزدهم قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
315 - 331
حوزههای تخصصی:
طی سده ها و هزاره های متمادی، اصحاب قدرت از ازدواج سیاسی به عنوان راهکاری برای دستیابی به اهداف موردنظر خود استفاده کرده اند. مهم ترین کارکردهای ازدواج سیاسی، پایان دادن به جنگ ها و منازعات، انعقاد پیمان اتحاد میان دو نیروی سیاسی، تثبیت جانشینی در میان خاندان ها، بهره بردن از توانایی نظامی طرفین درجهت حفظ منافع و مواردی از این قبیل بوده است. خاندانِ اردلان، در نواحی غربی ایران، به کرّات از این راهکار درجهت پیشبرد اهداف خود استفاده نمود، که نقطه اوج آن به سده سیزدهم قمری بازمی گردد. در این سده حاکمان اردلان، با خاندان قدرتمندِ قاجار و خاندان محلیِ «وزیری» پیمان ازدواج منعقد کردند. مقاله پیش رو برآن است که به تأثیرات ازدواج های سیاسی بر تحولات تاریخ اردلان در گستره زمانی مذکور بپردازد. سؤال مقاله پیش رو عبارت است از اینکه ازدواج های سیاسی درنهایت چه تأثیری بر تحولات تاریخ سیاسی اردلان ها داشته است؟ به نظر می رسد راهکار ازدواج سیاسی برای خاندان اردلان به صورت دوپهلو عمل نموده است؛ به گونه ای که در کوتاه مدت، منافع موردنظر این خاندان را در سطوح گوناگون تأمین نمود، اما در درازمدت به یکی از مهم ترین عوامل اضمحلال و سقوط نهایی این حکومت در کردستان تبدیل شد.
تجارب زیسته جوانان از چالش های فرآیند تشکیل خانواده در دوران پیش و پس از کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مطالعه تجارب زیسته جوانان از چالش های فرآیند تشکیل خانواده در دوران پیش و پس از کرونا اجرا شد. رویکرد پژوهش، کیفی و با استفاده از روش پدیدارشناختی تفسیری انجام شد. مشارکت کنندگان پژوهش، عبارتند از جوانان ازدواج کرده پیش و پس از دوران کرونا. روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی بود. پس از مصاحبه با 20 تن (10 تن از افراد ازدواج کرده قبل از کرونا و 10 تن بعد از کرونا) پاسخ های افراد به اشباع رسید. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد. برای سنجش روایی و پایایی داده های کیفی، از درگیری پیوسته، مشاهده مداوم، ذهنیت پیش رونده و کمیته ی راهنما برای ارزی ابی و اج رای برنام ه ی مص احبه استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون، بر اساس مدل براون و کلارک (2006) صورت گرفت. در مراحل تحلیل، 5 مضمون اصلی و 12 مضمون فرعی به دست آمد. یافته های موجود در قالب 5 مضمون اصلی در قالب ابعاد فردی و نگرشی، ابعاد اقتصادی، ابعاد فرهنگی و ابعاد اجتماعی و ارتباطی و ابعاد ساختاری کدگذاری شد. مضامین فرعی پیش از کرونا، به ترتیب شامل «نگرانی از انتخاب همسر مناسب»، «فردگرایی»، «احساس عدم امنیت اقتصادی»، «مناسگ گرایی»، «فقدان آموزش مهارت های زندگی» و «فقدان برنامه ریزی های شغلی و رفاه اقتصادی» بود. در دوران کرونا چالش های جوانان در قالب مضامین فرعی «نگرانی از معیشت و گذران زندگی»، «آینده مبهم و غیر قابل پیش بینی»، «فقدان امنیت اقتصادی»، «مناسک زدایی»، «فقدان آموزش مهارت مواجهه با بحران» و «فقدان کنترل مشکلات اقتصادی» تفسیر شد. مقایسه چالش ها در این دوره نشان می دهد که از منظر پاسخگویان عدم امنیت اقتصادی، جهان بینی و آینده مبهم و تعدیل در آداب و رسوم در دوران کرونا بر چالش های گذشته جوانان افزوده شده است.
پیش بینی دلزدگی زناشویی، بر اساس طرح واره های ناسازگار اولیه و سرمایه روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی نقش پیش بینی کننده سرمایه روان شناختی و طرح واره های ناسازگار اولیه در دلزدگی زناشویی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی چندگانه بود. جامعه ی آماری، شامل زنان و مردان متأهل شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد ۲۱۵ تن به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از فرم کوتاه پرسشنامه ی طرح واره یانگ (۱۹۹۴)، پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز (۱۹۹۶) و پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز (۲۰۰۷) به دست آمد. برای تحلیل داده ها، علاوه بر آماره های توصیفی از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد علاوه بر همبستگی معنادار میان حوزه های طرح واره های اولیه و مؤلفه های سرمایه های روان شناختی، طرح واره های حوزه بریدگی و طرد و طرح واره های حوزه محدودیت مختل، به همراه مؤلفه امیدواری پیش بینی کننده معنادار دلزدگی زناشویی بودند. یافته های پژوهش بیانگر این است که طرح واره های حوزه بریدگی و طرد و حوزه محدودیت مختل به همراه مؤلفه امیدواری، نقش معناداری در تبیین دلزدگی زناشویی دارند. بنابراین مشاوران و روان شناسان می توانند در جلسات ارزیابی و درمان زوجین با دلزدگی زناشویی از نتایج به دست آمده در پژوهش حاضر بهره مند گردند.
کارآزمایی بالینی در زوجین آشفته: مقایسه اثربخشی درمان دلبستگی _ روایتی و فراتشخیصی یکپارچه بر حس انسجام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درمان دلبستگی _ روایتی و فراتشخیصی یکپارچه، از جمله درمان های یکپارچه نگر هستند که به مؤلفه های روان شناختی، هیجانی و ارتباطی به منظور هدف قرار دادن عوامل مؤثر بر آشفتگی در روابط زوجین توجه دارند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان دلبستگی _ روایتی و فراتشخیصی یکپارچه بر حس انسجام زوجین انجام شد. جامعه آماری، شامل زوج های مراجعه کننده به مرکز مشاوره آموزش و پرورش شهر خرم آباد بود که با روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس، 6 زوج (12 تن) که با توجه به نمره پرسشنامه آشفتگی زناشویی اشنایدر (1997)، جزو زوج های آشفته در روابط قرار می گرفتند - انتخاب شدند و در هر گروه 3 زوج قرار گرفت. طرح پژوهش، طرح آزمایشی تک آزمودنی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان بود. پروتکل درمانی دلبستگی _ روایتی و فراتشخیصی در دو تا چهار مرحله خط پایه و به ترتیب 14 و 12 جلسه مداخله ی 60 و 90 دقیقه ای و پیگیری دوماهه اجرا گردید. آزمودنی ها به پرسشنامه حس انسجام آنتونووسکی (1987) پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. در گروه دلبستگی _ روایتی، طراز بهبودی برای حس انسجام در مرحله پس از درمان و پیگیری، به ترتیب 36/44 و20/48 درصد بود و در گروه فراتشخیصی یکپارچه در مرحله پس از درمان و پیگیری، 87/54 و 62/61 درصد بود. نتایج حاکی از این است که رویکرد فراتشخیصی یکپارچه و رویکرد دلبستگی _ روایتی، بر افزایش حس انسجام زوج های آشفته اثربخش بودند و رویکرد فراتشخیصی یکپارچه با تفاوت معناداری اثربخش تر از رویکرد دلبستگی _ روایتی بر حس انسجام زوج های آشفته است و این نتایج در بررسی های پیگیری نیز ادامه داشت.
بررسی عوامل مؤثر بر حضور زنان در قرارگاه های رفتاری با تأکید بر ادراک محیط (نمونه موردی: محله گلدشت معالی آباد شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
151 - 170
حوزههای تخصصی:
قرارگاه های رفتاری، به عنوان عرصه های حضورپذیر زندگی شهری، می تواند نقش مهمی در تجربه حیات مدنی گروه های خاص استفاده کننده ازجمله زنان ایفا کند. این پژوهش در پی بررسی عوامل و مولفه های مؤثر بر حضور زنان با تأکید بر «ادراک محیط» در قرارگاه های رفتاری است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش تحقیق آن توصیفی – تحلیلی است. پس از تدوین چارچوب نظری به کمک مرور پژوهش های پیشین، به روش «پیمایش کمّی» و به کمک پرسشنامه و با استفاده از طیف لیکرت به آزمون شاخص های حاصل پرداخته شده است. نمونه موردی، محله گلدشت معالی آباد است و به منظور پیمایش وضعیت حضور زنان در قرارگاه های رفتاری این محله و عوامل مؤثر بر آن، 376 پرسشنامه در میان زنان حاضر در فضاهای محله، توزیع و جمع آوری شده است. داده ها در محیط نرم افزار SPSS و به کمک آزمون های فریدمن، همبستگی و رگرسیون تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد که مطلوبیت قرارگاه رفتاری و ادراک مطلوب محیط شهری بر حضور زنان در فضای شهری تأثیری معنادار داشته و میان مطلوبیت قرارگاه رفتاری و ادراک محیط همبستگی معناداری با شدت قوی وجود دارد.
افسردگی دوران بارداری و بیخوابی در زنان باردار: نقش پیش بینی کننده نشخوار شبانه و ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
171 - 184
حوزههای تخصصی:
دوران بارداری و ایام پس از زایمان، از حساس ترین دوران زندگی زنان محسوب می شود. این دوران به همان اندازه که از نظر جسمانی مورد توجه قرار می گیرد، از نظر روانی و اجتماعی نیز حایز اهمیت است اختلالات خواب و افسردگی از شکایات شایع دوران بارداری است. این اختلالات که در نتیجه تغییرات فیزیولوژیکی و هورمونی در حاملگی رخ می دهند از علل متفاوتی برخوردارند و می تواند زمینه ساز بسیاری از اختلالات حین بارداری باشد. هدف از انجام این پژوهش تبیین نقش نشخوار شبانه و ذهن آگاهی در پیش بینی افسردگی و بی خوابی است. جامعه شامل زنان مراجعه کننده به کلینیک های زنان و زایمان شهر تهران بود که 136نفر از آنان به صورت در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های شدت بیخوابی، افسردگی ادینبورگ، برانگیختگی پیش از خواب و مقیاس تجدید نظر شده شناختی-عاطفی ذهن آگاهی استفاده شد. داده ها به روش رگرسیون، توسط نرم افزار SPSS 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بین بیخوابی و برانگیختگی قبل از خواب با افسردگی در زنان باردار رابطه مثبت وجود داشت. همچنین نشخوار شبانه رابطه مثبتی با هر دو متغیر افسردگی دوران بارداری و بیخوابی و ذهن آگاهی رابطه منفی با افسردگی دوران بارداری و بیخوابی دارد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که با کاهش فرایندهای فکری نشخوارگونه میزان افسردگی کاهش می یابد، و مداخله های ذهن آگاهانه در خصوص بیخوابی و افسردگی، باعث بهبود و تنظیم استرس و حالات روانی در دوران پیش از زایمان می شود.
بررسی رابطه طرح واره جنسیتی و سازگاری اجتماعی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه بین طرحواره جنسیتی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر وپسر دبیرستان های شهرستان جویم بود. روش : روش تحقیق توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر و پسر پایه اول دوره دبیرستان دخترانه و پسرانه دبیرستان های جویم است که 283 نفرهستند و 105 به عنوان حجم نمونه با فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار پژوهش پرسشنامه طرحواره جنسیتی بم (1976) و سازگاری اجتماعی کالیفرنیا تورپ و همکاران (1936) است که روایی و پایایی مطلوبی داشت. یافته ها: نتیجه تحلیل واریانس در ارتباط با سازگاری اجتماعی و نقش های جنسیتی نشان می دهدکه (48 /10 = f) معنادار می باشد،همچنین نتایج تحلیل واریانس دو طرفه نشان داد که میزان سازگاری اجتماعی دو جنس در نقش های جنسیتی (18/583=f) معنادار می باشد. نتیجه آزمون t مستقل برای بررسی میزان سازگاری اجتماعی در دانش آموزان دختر و پسر نشان داد که t بدست آمده برابر (35/3) معنی دار است. نتیجه آزمون خی دو برای بررسی رابطه سازگاری اجتماعی با نقش های جنسیتی در دانش آموزان دختر نشان داد که خی دو بدست آمده برابر با 7 معنی دار نمی باشد. نتیجه آزمون خی دو برای بررسی رابطه سازگاری اجتماعی با نقش های جنسیتی دانش آموزان پسر نشان داد خی دو بدست آمده برابر با 81/1 معنی دار نمی باشد. با توجه به آنچه که نتایج نشان داد، بین طرحواره جنسیتی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر و پسر رابطه وجود دارد.بنابراین اصلاح یا استحکام طرحواره های جنسیتی جهت دستیابی به سازگاری اجتماعی دانش آموزان اهمیت دارد.
روایت پژوهی زندگی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۴)
84 - 106
حوزههای تخصصی:
در جامعه امروز آمار "زنان سرپرست خانوار" به دلایل گوناگونی رو به افزایش است. این گروه از زنان، از گروه های حاشیه ای جامعه اند که با ناملایمات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی فراوانی رو به رو هستند. در این پژوهش تلاش کرده ایم تا با به مرکز توجه آوردن تجربیات زیسته آنان، نگاهی عمیق به هستی و داستان زندگی آنان داشته باشیم و روایتی زنانه از مفهوم سرپرست خانوار ارائه دهیم. این پژوهش در قالب روش شناسی کیفی و به مدد روش روایت پژوهی انجام شده است. شیوه نمونه گیری هدفمند بوده، و از یک اطلاع رسان آگاه برای دسترسی به نمونه های پژوهش کمک گرفته ایم. با پانزده نفر از زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) مشهد مصاحبه های روایی انجام داده ایم. تجارب این زنان در ذیل کلان روایت های: کودک همسری و مادر شدن زود هنگام، سطح پایین سرمایه های اقتصادی و اجتماعی، سطح پایین سرمایه فرهنگی، کار موقت و بی آتیه و ناامن، ازدواج ناموفق و جدایی از همسر، ناامنی ها و ناملایمات و فشارهای اجتماعی، فرسودگی، رنج تنهایی، و نگرانی و تشویش بی پایان، روایت شده است. بنا بر نتایج به دست آمده از این پژوهش، اشتغال پایدار مهم ترین بحث در زندگی زنان سرپرست خانوار است. دوره های مهارت آموزی جهت برطرف نمودن فقر قابلیتی، تأمین اشتغال ثابت همراه با بیمه، جایگزین کردن سیاست های اجتماعی منفعل با سیاست های فعال در جهت سازگار کردن شرایط اشتغال زنان سرپرست خانوار با مسئولیت های خانوادگی، گام هایی عملی در رفع مشکلات زندگی آنان خواهد بود.
رابطه سلامت خانواده اصلی و ذهن آگاهی با رفتارهای فداکارانه، ادراک انصاف و تعهدزناشویی در دانشجویان زن متأهل شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
17 - 28
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نهاد خانواده محل رشد و شکل گیری شخصیت انسان است و در طول زندگی انسان تأثیر ماندگاری دارد، از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سلامت خانواده اصلی و ذهن آگاهی با رفتارهای فداکارانه، ادراک انصاف و تعهدزناشویی در دانشجویان زن متأهل شهر اهواز بود. روش شناسی: جامعه آماری این تحقیق، کلیه دانشجویان زن متأهل شهر اهواز در سال تحصیلی 98-1397 بود و نمونه شامل 320 نفر از دانشجویان زن متأهل بودند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه های استاندارد بود که روایی و پایایی آن ها تایید شد. پایایی پرسشنامه ها بر اساس آلفای کرونباخ برای سلامت خانواده اصلی93/0، ذهن آگاهی 89/0، رفتارهای فداکارانه 94/0، ادراک انصاف 70/0، تعهد زناشویی 85/0 به دست آمد. روش تحقیق از نوع هبستگی کانونی است و نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS محاسبه شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین سلامت خانواده اصلی با رفتارهای فداکارانه و تعهد زناشویی رابطه معنی دار وجود دارد و با ادراک انصاف رابطه معنی دار مشاهده نشد. بین ذهن آگاهی با رفتارهای فداکارانه و تعهد زناشویی رابطه معنی دار وجود دارد و با ادراک انصاف رابطه معنی دار مشاهده نشد. همچنین مشخص شد در مجموعه اول سلامت خانواده اصلی قویاً با متغیر کانونی اول مرتبط است (991/0). بنابراین به نظر می رسد که متغیر کانونی اول بیشتر نشان دهنده سلامت خانواده اصلی است. در مجموعه دوم رفتارهای فداکارانه بالاترین همبستگی را با متغیر کانونی اول دارا است (663/0). نتیجه گیری: بر اساس یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت فردی که سلامت خانواده اصلی بیشتری دارد، رفتارهای فداکارانه بیشتری نیز خواهد داشت.
آزمون مدل رابطه حمایت استادان از خودمختاری و کنترل روان شناختی والدینی با تفکر انتقادی با میانجی گری استرس تحصیلی در بین دانشجویان دختر
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
1 - 15
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، آزمون مدل رابطه حمایت استادان از خودمختاری و کنترل روان شناختی والدینی با تفکر انتقادی از طریق استرس تحصیلی دانشجویان دختر بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر رشته های روان شناسی، علوم تربیتی و مشاوره دانشگاه پیام نور استان خوزستان بودند. نمونه پژوهش 480 نفر بود که به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. طرح پژوهش همبستگی است. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های حمایت استادان از خودمختاری بلمونت، اسکینر، ولبورن و کونل (1988)، کنترل روان شناختی والدینی باربر (1996)، استرس تحصیلی سواری (1399) و تفکر انتقادی وانگ و همکاران (2019) استفاده گردید. پس از اصلاح مدل پیشنهادی، یافته های مربوط به روابط مستقیم نشان داد بین حمایت استادان از خودمختاری و استرس تحصیلی رابطه منفی، بین کنترل روان شناختی والدینی و استرس تحصیلی رابطه مثبت، بین کنترل روان شناختی والدینی و تفکر انتقادی رابطه منفی و بین حمایت استادان از خودمختاری و تفکر انتقادی رابطه مثبت معنی داری به دست آمد اما رابطه استرس تحصیلی با تفکر انتقادی معنادار نشد. نتایج مربوط به فرضیه های غیرمستقیم نشان داد رابطه حمایت استادان از خودمختاری دانشجویان با تفکر انتقادی از طریق استرس تحصیلی و رابطه کنترل روان شناختی والدینی با تفکر انتقادی از طریق استرس تحصیلی معنی دار شد.
سلسله مراتب نیازهای زنان در قصه های کهن ایرانی مبتنی بر هرم آبراهام مزلو
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۳
1 - 12
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی سلسله مراتب نیازهای زنان در قصه های کهن ایرانی مبتنی بر هرم آبراهام مزلو بود. جامعه پژوهش شامل کلیه قصه های کهن ایرانی است. نمونه پژوهش قصه های کلیله ودمنه، مرزبان نامه، بختیارنامه، سندبادنامه و سمک عیار، بر اساس سلسله مراتب نیازهای هرم مزلو در زنان بود. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده شد و قصه های کهن ایرانی و مضامین مرتبط با نیازهای زنان که مبتنی بر هرم آبراهام مزلو بود بررسی شدند. سپس اطلاعات جمع آوری شده مورد تطبیق و تحلیل روان شناختی قرار گرفت و درنهایت الگویی مشخص از نیازهای زنان ترسیم شد. نتایج نشان داد که: وجود شخصیت های مختلف از جمله شخصیت زنان و کنش های رفتاری مختلف، زمینه تحلیل روان شناختی این متون را فراهم آورده است. بر این اساس، نیازهای روان شناختی زنان در قصه های کهن از جمله قصه های کلیله و دمنه، مرزبان نامه، بختیارنامه، سندبادنامه و سمک عیار، مطابق با انگیزش و میزان احساس رضایت درونی آن ها از زندگی، بر اساس هرم نیازهای اولیه (نیاز زیستی، نیاز ایمنی، نیاز عشق و وابستگی، نیاز احترام به خود و دیگران و نیاز خود شکوفایی) آبراهام مزلو طبقه بندی شده است. نیازهای زیستی که در قاعده هرم مزلو قرار دارد، در برخی از قصه های کلیله ودمنه، مرزبان نامه و سندبادنامه منعکس شده است. نیاز زنان به «عشق، وابستگی و ایمنی» در طبقات بعدی هرم مورد توجه بوده است؛ هم چنین در قصه های کلیله ودمنه، سمک عیار و مرزبان نامه، نمودهایی از خودشکوفایی مشاهده شد؛ به عبارتی نیازهای زنان در قصه های کهن، قابلیت طبقه بندی بر مبنای هرم نیاز آبراهام مزلو را دارد. طبق نظر مزلو تأمین نیازهای هر طبقه زمینه ظهور نیازهای طبقات بالاتر را فراهم می آورد. بر این اساس جهت خودشکوفایی و خلاقیت در زنان می بایست نخست نیازهای زیستی و ایمنی برآورده شود.
تحلیل آنیما و تأثیر آن بر تفرّد و کامیابی امیرهوشنگ ابتهاج در غزل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
143 - 167
حوزههای تخصصی:
معشوق در ادبیّات غنایی به ویژه غزل، تجلّی گاه آنیماست؛ تصویر زمینی آن، نمودی از عنصرِ دگرجنس انسانِ دوجنسی است و نمود آسمانی آن بر ایزدان و ایزدبانوان مطابقت می یابد. تصویری اشباع شده از موجودی غریب؛ فرازمانی، ازلی و ابدی، خداگونه، با زیبایی بی حد، مهربان و پرستار و مجموعه همه خوبی ها، که به گونه ای ناهشیار بر آمیزه ای از معیارهای زیبایی شناختی تمام دوران ها و تمام اقوام بشری تطبیق دارد. آنیما از اساسی ترین کهن الگوهای ناخودآگاهِ جمعی یونگ است که در تکوین شخصیّت مرد، کارکردی اساسی دارد؛ نیمه زنانه در مردان، که به خاطر ملاحظات نظام مردسالاری، عموماً با سرکوب، مانعِ ابراز وجود او می شویم، غافل که هرچیزی را که سرکوب می کنیم، خاموش نمی شود، بلکه با انرژی بیشتری در زمان و شکلی نامناسب از ناخودآگاه فوران می کند. برای پیشگیری از طغیان آنیما، مرد لازم است یاد بگیرد که چگونه در ارتباط با نیمه زنانه بکوشد و او را در زیستِ خودآگاهی شرکت دهد، تا از موهبت های آن برای شکوفایی و تعالی خود بهره مند شود. پژوهش پیشِ رو به شیوه توصیفی تحلیلی و آماری، مطالعه و مطابقت کهن الگوی «آنیما» بر غزل هایی از هوشنگ ابتهاج است که هم خوانی و قابلیّت تفسیر آنیمایی داشتند؛ میزان کامیابی «سایه» با کوشش او در شناسایی عنصر زنانه روان، رابطه ای مستقیم دارد، امّا به نظر می رسد شاعر در ارتباط پایدار با عنصر زنانه کامیاب نبوده و در بخش قابل توجهی از غزل های او غلبه با آنیمای منفی باشد، ولی در برخی از غزل هایش ناهمواری های تفرّد را کم وبیش پیموده است.
بررسی مشارکت سیاسی زنان بالای 18 سال شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
41 - 46
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مشارکت سیاسی زنان در شهر اهواز به خاطر دارا بودن تنوع قومی و موقعیت ژئو پلیتیکی استان خوزستان مسئله ای مهم به شمار می آید، از این جهت بررسی مشارکت سیاسی زنان واقع در سن رأی دهی (بالای 18 سال) شهر اهواز ضروری بنظر میرسد. مواد و روش: برای رسیدن به اهداف این پژوهش از چهار دسته نظریه تلفیقی مربوط به مشارکت سیاسی (1-کمبود مشارکت سیاسی زنان 2-جنبش زنان در غرب و مشارکت سیاسی 3-جنبش زنان در کشورهای اسلامی و ایران 4-نظریه نهادمندی ساموئل هانتینگتون) بهره گرفته شد. نمونه آماری تحقیق حاضر برابر با 200 زن بالای 18 سال ساکن در شهر اهواز بوده و با استفاده از فرمول کوکران بدست آمده است. و در این پژوهش از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده است. داده های پژوهشی این تحقیق به صورت پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری و از نرم افزار SPSS برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. یافته ها: متغیرهای مستقل این تحقیق عبارت از سرمایه اجتماعی، اعتماد سیاسی، پایگاه اجتماعی-اقتصادی، هویت قومی، میزان استفاده از رسانه های گروهی می باشند.یافته های پژوهش نشان می دهد که متغیرهای مستقل مورد استفاده در این پژوهش با متغیر وابسته تحقیق دارای رابطه مثبت و معنی دار می باشند. بحث و نتیجه گیری: هرچه زنان شهر اهواز دارای سرمایه اجتماعی، اعتماد سیاسی و پایگاه اجتماعی-اقتصادی بالاتری باشند و همچنین دارای هویت قومی قوی باشند و به میزان بیشتری از رسانه های گروهی استفاده کنند، مشارکت سیاسی بیشتری در جامعه خواهند داشت.
تحولات ترجیحات فرزندآوری و علل آن در ایران بین سال های 1394- 1383(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جوامع با باروری پایین که رفتار باروری به صورت آگاهانه توسط افراد کنترل می شود، تمایلات و ترجیحات فرزندآوری در بررسی تحولات باروری مهم بوده و تعداد ایده آل فرزندان به عنوان یکی از شاخص های بررسی روند تحولات آینده باروری حائز اهمیت است. هدف مطالعه حاضر شناخت ایده آل های فرزندآوری در ایران و تبیین نوسانات و تفاوتهای آن در کشور است. این پژوهش از تحلیل ثانویه داده های پیمایش ملی تحولات فرهنگی ایرانیان در سال 1383 و پیمایش ملی ارزش ها و نگرشها در ایران که در سال 1394 جمع آوری شده، استفاده کرده است. جامعه آماری افراد بالای 15 سال ساکن در نقاط شهری و روستایی استان های کشور می باشد. یافته ها محدود به متغیرهای موجود در داده ها بوده و در حد امکان برای سنجش ایده آل های فرزندآوری مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج نشان دهنده آن است که در هر دو مقطع مورد مطالعه 1383 و 1394 تمایل به ایده آل دو فرزندی غالب بوده و به ترتیب برابر با 3/62 و 1/48 درصد است، اما طی این سال ها تمایل به ایده آل سه فرزندی و بیشتر نیز افزایش یافته و از 8/30 درصد به 2/43 درصد رسیده است. نتایج تحلیل چند متغیره پیمایش ها در سال های 1383 و 1394 نشان می دهد که با کنترل سایر متغیرها تحصیلات و مذهب بالاترین اثر و تفاوت را در تعداد ایده آل فرزندان طی این سال ها داشته اند.
بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و صمیمیت به عنوان پیش بینی کننده های میل به طلاق در زنان ساکن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : با توجه به اهمیتی که ویژگی های شخصیتی و صمیمیت می تواند در پیش بینی طلاق داشته باشد؛ هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و صمیمیت به عنوان پیش بینی کننده های میل به طلاق در زنان متقاضی طلاق شهر تهران در سال 1397 بوده است. روش بررسی : جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه زنان متقاضی طلاق و عادی شهر تهران در سال های 1397 می باشد. نمونه مورد نظر شامل 350 نفر بود که به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه شخصیت (NEO) فرم بلند، پرسشنامه صمیمیت باگاروزی استفاده شده بود. یافته ها : تحلیل آماری نتایج نشان داد که ویژگی های شخصیتی و صمیمیت در سطح 01/0 توان پیش بینی طلاق را در زنان دارند. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان داد ویژگی های شخصیتی و سبک های صمیمیت به صورت مثبت طلاق را پیش بینی می کند. همچنین با افزایش نمره فرد در ویژگی های شخصیتی و صمیمیت طلاق کاهش می یابد.