فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۲٬۸۸۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف تبیین نقش آموزه های دینی بر پلیس دانش محور، تلاش کرده است به این سؤال که آیا بین آموزه های دینی با پلیس دانش محور رابطه معناداری وجود دارد، پاسخ دهد. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از نظر روش، توصیفی و همبستگی و با استفاده از شیوه کتابخانه ای و پیمایش است. جامعه آماری شامل مدیران پلیس در حوزه دانش است که تعداد 100 نفر به صورت تصادفی طبقه ای مشخص شدند. روایی پرسشنامه تحقیق با استفاده از نظر اساتید و خبرگان تأیید و برای محاسبه ضریب پایایی آن نیز از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن برای این پ ژوهش 81/. برآورد شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های آماری از آزمونهای تک نمونه ای و همبستگی پیرسون و برای داده های حاصل از مبانی نظری و یافته ها به شیوه حکمی اجتهادی، از روش تبیینی و تفسیری استفاده شده است. یافته ها: یافته ها بیانگر وجود رابطه علّی میان آموزه های دینی با متغیّرهای پلیس دانش محور معادل ۷۳/ ۰ بوده و در سطح اطمینان 95 درصد می توان گفت آموزه های دینی موجب ارتقای پلیس دانش محور می شود. نتیجه گیری: هر چه بهره برداری و به کارگیری آموزه های دینی در فرایند تولید و به کارگیری دانش پلیسی و رفتارهای کارکنان مورد توجه قرار گیرد و به عبارتی چارچوب تولید و چرخه دانش و الگوهای رفتاری را آموزه های دینی تشکیل دهند، به همان اندازه می توان توسعه دانش دین محور را در سازمان پلیس محقق ساخت.
گامی به سوی تأسیس دستگاهواره علوم انسانی اسلامی: چارچوبِ نظری و مدلِ عملیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، دستیابی به یک نظام نظری و مدل عملیاتی برای تأسیس دستگاهواره علوم انسانی اسلامی بود. ر وش: روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی است که با نگرشی استنتاجی به منابع دینی صورت گرفته است. یافته ها: ابتدا مبادی هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی، فلسفه علم، روش شناسی و روشهای پژوهش در دستگاهواره علوم انسانی اسلامی احصا شدند. بر این اساس، شش مسیر برای تولید علم شامل شکل دهی نظام مفاهیم پایه، تدوین گزاره های علمی، تبیین نقش فقها، فلاسفه و عرفا در تدوین علوم انسانی اسلامی و مسیر وحدت بخشی به یافته ها (نظریه پردازی) مفهوم سازی شدند. همچنین، مدلی برای تأسیس این دستگاهواره پیشنهاد و عملیاتی کردن آن بررسی شد. نتیجه گیری : از آنجا که مسیرهای مختلف کسب معرفت از روشگان و منطقهای متعددی استفاده می کنند، بنابر این، تدوین یک منطق عام فرانگر که منطقهای جزیی (خاص) را در درون دستگاهواره علوم انسانی اسلامی منسجم کند، به عنوان پژوهش آتی، پیشنهاد شد.
بازیگران فراملی در کردستان عراق و تاثیرآن بر محیط امنیتی جمهوری اسلامی ایران
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۱ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
125 - 145
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر مسئله کردها یکی از مسائل مهم سیاسی در منطقه غرب آسیا به شمار می رود که ابعاد منطقه ای وفرا منطقه ای گسترده ای پیدا کرده است و تحولات آن تاثیر زیادی بر مناطق کردنشین ترکیه، عراق، سوریه و جمهوری اسلامی ایران دارد. نکته ای که حائز اهمیت می باشد ، این است که دخالت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای نقش مهمی در تحولات این منطقه داشته است. این تحولات بویژه پس از حمله آمریکا به عراق در سال 2003 فرصت ها و تهدیداتی را برای جمهوری اسلامی ایران فراهم کرده است که ظهور دولت کردی در عراق و تشکیل اقلیم کردی در عراق نوین از نشانه های بارز این تحولات می باشد. ظهور دولت کردی به خاطر تاثیرات جدی بر نظم و نظام قدرت منطقه ای از اهمیت زیادی برخوردار است. بر این اساس این تحقیق درصدد واکاوی استراتژی قدرت های خارجی با تاکید بر نقش آمریکا و رژیم صهیونیستی در قبال تحولات مناطق کردنشین عراق و پیامدهای امنیتی آن بر جمهوری اسلامی ایران می باشد .درپاسخ به این سوال این فرضیه را مطرح شد که هدف قدرت ها تامین منافع استراتژیک ورقابت و ایجاد موازنه با قدرت های منطقه ای و هدف از دخالت در مسئله کردها پیشبرد و تامین منافع اقتصادی، سیاسی و استراتژیک خود در منطقه بوده است.
مناشی و بنیادهای فلسفی فرهنگ از منظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرداختن به نظریه فرهنگ در میان فیلسوفان مسلمان پیشینه چندانی ندارد و فرهنگ در مفهوم امروزین آن، اساساً پدیده ای مدرن به حساب می آید. از سویی، با در نظر گرفتن این واقعیت که تا کنون نظریه محض فرهنگ، متناسب با اقتضائات بومی جامعه ایرانی- که مورد اجماع نیز باشد- تدوین نشده است. لذا در این مقاله با بهره گیری از دیدگاههای اندیشمندان نوصدرایی، به تبیین چیستی منشأ فرهنگ و بنیادهای فلسفی آن از دیدگاه حکمت متعالیه پرداخته شد. روش : این مطالعه با روش کیفی مطالعه اسنادی و تکنیک مطالعه کتابخانه ای انجام گرفته است. یافته ها : این کوشش نظری به نوعی درآمدی تأسیسی بر «فلسفه فرهنگ» با رویکردی بومی است. لذا در این مقاله صرفاً به الزامات و فصول محوری و زمینه ساز این مطالعه؛ یعنی بازخوانی بسترهای مفهوم امروزین فرهنگ، تبیین نسبت ساحات معنایی آن با اصول حکمی- فلسفی مبنا در فهم فرهنگ و پاسخ به چیستی منشأ مفهوم فرهنگ از دیدگاههای مختلف دست یافته ایم. نتیجه گیری : از نتایج این مطالعه می توان به ارائه تعریفی بومی از فرهنگ، تبیین اصول فلسفی چون اصل واقعیت، اصالت وجود، فهم تشکیکی از وجود، اتحاد معانی مجرد و... در شکل دهی به هویت مفهومی فرهنگ، چیستی منشأ فرهنگ و احصای ساحات معنایی آن از منظر حکمت متعالیه اشاره کرد.
بررسی تعمیق فلسفی مبانی معرفت دینی در هندسه فکر به منظور فرهنگ سازی نهادی معرفت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معرفت دینی از عوامل بنیانی در هندسه فکر است که با توجه به نقش آن در تطورات فکری، می توان مدعی چترگستری تأملات بشری به واسطه آن شد. در طول تاریخ همواره بشر از عدم رویکرد بنیادین به زندگی و مثلث خدا، انسان و طبیعت، به نوعی در غفلت به سر برده و همین عامل برای در جهل بسیط نگه داشتن بشر کفایت داشته است. هر چند با به کارگیری منابع مطلوب سخت افزاری و نرم افزاری، به نظر می رسد جامعه به سمت عقلانیت دینی می رود؛ اما الغای ماهوی انسان مدرن به ابتنای تئوری عقلانیت خودبنیاد، اذهان را از مبدء و شناخت منحرف و با ترویج پلورالیسم معرفتی و شخصی کردن دین، گستره ابری از جهل ایجاد کرده است. روش: در پژوهش حاضر؛ از روش ترکیبی استفاده شده است. بررسی ساختار کلی موضوع با نگاه کیفی و در پاسخ به پرسش آیا در جریان نهادینه سازی مبانی معرفت دینی در جامعه، در سالیان گذشته موفق بوده ایم؟ و آیا توانسته ایم عقلانیت محوری را در جامعه حاکم کنیم؟! از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: در این مقاله سعی شده با بررسی نقش تعمیق معرفت دینی در مرحله اول و اثرگذاری فزاینده تعمیق فلسفی معرفت دینی در مرحله دوم، بر هندسه فکر و سلامت جسم در انسان و بالتبع جامعه، به بیان رابطه معناداری میان آنها اشاره شود، که با بازمهندسی طرحهای معرفتی به بخشی از هدف بزرگ تبیین الگوی زندگی دینی پاسخ می دهد. به نظر می رسد موضوع معرفت دینی، حلقه مفقوده انسانی است که به همه چیز می پردازد مگر به شناخت دین خود، که همان شناخت خود و ندای فطرت درونی اش است.
عوامل مؤثر در توسعه مدیریت جهادی در ناجای آینده
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۱ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
25 - 53
حوزههای تخصصی:
مدیریت جهادی، یک سبک مدیریتی برگرفته از مدیریت اسلامی است که همه اصول، مبانی و مؤلفه های آن با مبانی، اصول و مدیریت اسلامی منطبق است و وجه ممیزه آن با مدیریت اسلامی، برجسته بودن روحیه مبارزه گری، ایثار و ازخودگذشتگی و در نهایت ذوب اراده انسان در اراده الهی است. نوع تحقیق کاربردی و شیوه آن توصیفی پیمایشی با استفاده از تکنیک دلفی است. هدف از این پژوهش «شناسایی عوامل مؤثر در توسعه مدیریت جهادی در ناجای آینده» است. حجم نمونه آماری این پژوهش را 25 نفر از خبرگان و صاحب نظران مدیریت جهادی در ناجا و ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران تشکیل داده اند. محققان در پاسخ به این سؤال که «عوامل مؤثر در توسعه مدیریت جهادی در ناجای آینده چیست؟» فرم مصاحبه ای را در ارتباط با متغیرهای تحقیق تهیه و توزیع کردند. تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده بیانگر آن است که عوامل مؤثر در ارتقای مدیریت جهادی در ناجای آینده دارای دو بعد فردی و سازمانی است که مؤلفه ها و شاخصه های احصای این دو پژوهش آورده شده است.
پیشنهاد روشی در پاسخگویی به تعارض نظریه تکامل داروین با اعتقادات اسلامی به استادان دروس معارف اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارائه و پیشنهاد روش پاسخگویی به پرسش برخی دانشجویان کلاسهای درس معارف اسلامی در باره تعارض نظریه تکامل داروین با اعتقادات اسلامی به استادان محترم این دروس. روش: روش این تحقیق توصیفی- اسنادی با مطالعه کتابخانه ای و استفاده از نرم افزارهای لازم و مراجعه به تفاسیر قرآن و همچنین دیدگاه زیست شناسان در مورد نظریه تکامل است. یافته ها: برخی زیست شناسان مدعی شده اند که علم تجربی، درستیِ نظریه تکامل داروین را اثبات کرده است. برخی از آنها نیز با این نظریه مخالفت کرده اند. دانشمندان مسلمان برای پاسخ به تعارض این نظریه با اسلام، دیدگاههای متفاوتی مطرح کرده اند. نتیجه گیری: اثبات درستی نظریه تکامل، ناممکن است؛ چون استنتاج آن از داده ها، استنتاج غیر قیاسی است. همچنین مخالفت برخی زیست شناسان با این نظریه و ناسازگاری کلّیت آن با تعالیم اسلامی، نادرست بودن آن را روشن می سازد.
شناسایی موانع ایجاد همخوانی بین موضوعات پایان نامه های دوره کارشناسی ارشد رشته علوم تربیتی با نیازهای جامعه از نظر اعضای هیئت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۹ بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۳
83 - 103
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع ایجاد همخوانی بین موضوعات پایان نامه های دوره کارشناسی ارشد رشته علوم تربیتی با نیازهای جامعه از نظر اعضای هیئت علمی انجام شده است. روش این مطالعه کمی از نوع توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، مشتمل بر 50 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه های اصفهان، آزاد اسلامی خوراسگان و پیام نور اصفهان است که در سال تحصیلی 93- 1392 مشغول به تدریس بودند. در این پژوهش به دلیل محدودیت تعداد اعضای هیئت علمی از روش نمونه گیری سرشماری کامل استفاده شد. برای گردآوری اطلاعات و داده های لازم از پرسشنامه محقق ساخته، با 24 سؤال بسته پاسخ استفاده شد. اعتبار پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 91/0 برآورد شد که نشان از اعتبار بالای ابزار اندازه گیری دارد. روایی آن را نیز کارشناسان و متخصصان علوم تربیتی تائید کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و درصد) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که از نظر اعضای هیئت علمی، موانع اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، سازمانی در ایجاد همخوانی بین موضوعات پایان نامه های دوره کارشناسی ارشد با نیازهای جامعه مؤثر است.
سازوکارهای تأمین منابع مالی بخش آموزش (آموزش و پرورش و آموزش عالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۹ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۴
121 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و مقایسه وضعیت موجود و وضعیت مطلوب سازوکارهای تأمین منابع مالی آموزش و پرورش و آموزش عالی است. روش پژوهش، توصیفی پیمایشی و مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 52 نفر از کارشناسان بودجه شاغل در سازمان برنامه وبودجه کشور، وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته ای بود که روایی و پایایی آن (8/0< α) مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی تک متغیره، تی مقایسات زوجی و آزمون فریدمن) استفاده شد. بررسی و مقایسه سازوکارهای تأمین منابع مالی در آموزش و پرورش نشان داد که سازوکار تأمین بودجه مورد نیاز آموزش از بودجه عمومی دولت در هر دو وضعیت موجود و مطلوب دارای بیشترین اهمیت بوده است. در خصوص آموزش عالی نیز یافته ها بیانگر آن بود که در وضعیت موجود، سازوکار تأمین بودجه مورد نیاز آموزش از بودجه عمومی دولت و در وضعیت مطلوب سازوکار عقد قراردادهای همکاری با صنایع و مؤسسات تولیدی و خدماتی دارای بیشترین اهمیت بوده است.
ارزیابی عملکرد آموزشی دانشگاه اردکان بر اساس الگوی سیپ (CIPP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۹ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳۶
7 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی عملکرد آموزشی دانشگاه اردکان در سال تحصیلی 95-1394 از نظر دانشجویان و اعضای هیئت علمی با استفاده از الگوی سیپ (CIPP) بود. پژوهش حاضر، مطالعه ای مقطعی-توصیفی از نوع پیمایشی بود. نمونه پژوهش شامل 41 نفر از اعضای هیئت علمی و 340 نفر از دانشجویان دانشگاه اردکان بود که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده بودند. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بر اساس الگوی سیپ، جمع آوری و با استفاده از آزمون های تی مستقل و تک نمونه، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که هم اعضای هیئت علمی و هم دانشجویان در هر چهار بعد زمینه، محتوا، فرایند و برون داد، عملکرد آموزشی دانشگاه را در سطح مطلوبی گزارش کرده اند (05/0>p). فقط در بعد تجهیزات، از نظر دانشجویان امکانات دانشگاه در حد متوسط قرار داشت (05/0p>). به جز بعد کیفیت دانشجویان و تجهیزات، عملکرد آموزشی دانشگاه از نظر اعضای هیئت علمی بهتر از دانشجویان ارزیابی شده بود (05/0>p). با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که علی رغم نوپا بودن، دانشگاه اردکان در مدت زمان کوتاهی توانسته است به معیارهای مطلوب آموزشی دست پیدا کند.
راهبردهایی برای پیشگیری وضعی از آسیب های فضای مجازی
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۱ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
101 - 144
حوزههای تخصصی:
فضای مجازی به دلیل ویژگی های خاص مانند گمنامی و سهولت ارتباط، محملی برای انواع آسیب ها و جرایم است و با گذشت زمان بر حجم آسیب ها و جرایم این فضا افزوده می شود. فضای مجازی امکان آسیب رسانی به دیگران و آسیب دیدن را توامان دارد؛ بنابراین پرداختن به مقوله پیشگیری از آسیب های مختلف این فضا که گستره تأثیر آن همه قشرهای جامعه را دربرمی گیرد، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. بررسی تحقیقات انجام شده در حوزه پیشگیری از آسیب های فضای مجازی نشان می دهد که در این حوزه تحقیق زیادی انجام نشده است. زمینه و هدف: هدف این تحقیق ارائه راهبردهایی برای پیشگیری وضعی از آسیب های فضای مجازی است. در این تحقیق با مطالعات گسترده کتابخانه ای و تجارب محقق در حوزه فناوری اطلاعات، تدابیری در قالب راهبردهای پیشگیری وضعی برای جلوگیری از آسیب های فضای مجازی ارائه می شود. تحقیق حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت از نوع پیمایشی است. در این تحقیق از شیوه کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است روش: برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. یافته ها: در زمینه راهبردهای پیشگیری وضعی از آسیب های فضای مجازی، ابعاد حذف توجیه کننده ها ، کاهش منافع حاصل از جرم، افزایش تلاش و زحمت تراشی برای ارتکاب جرم و افزایش خطرهای مد نظر برای ارتکاب جرم به ترتیب بالاترین تا پایین ترین میانگین رتبه ای تأثیر در پیشگیری از آسیب های فضای مجازی را دارند. مهم ترین نتیجه این تحقیق، استخراج تدابیری در قالب راهبردهای پیشگیری وضعی برای جلوگیری از آسیب های فضای مجازی است که استفاده از آنها می تواند تأثیر زیادی در پیشگیری از آسیب های فضای مجازی داشته باشد.
ارائه راهبردهای تحول در حوزه آزاداندیشی مبتنی بر تحلیل بیانات مقام معظم رهبری و آسیب شناسی وضعیت موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمدن سازی، تحقق جنبش نرم افزاری، رشد و تعالی جامعه و ... همگی از آثار و پیامدهای آزاداندیشی است. رسیدن به نقطه مطلوب آزاداندیشی در کشور، نیاز به برنامه ای جامع و بلندمدت دارد. از این نظر، طراحی سند راهبردی در این حوزه می تواند به عنوان نقطه شروع شناخته شود. پژوهش حاضر با تکیه بر تحلیل بیانات مقام معظم رهبری در حوزه آزاداندیشی و نیز آسیب شناسی وضع موجود آزاداندیشی در کشور، اقدام به طراحی راهبردهایی برای تحول در این عرصه کرد. روش : روش پژوهش از نوع آمیخته و فاز نخست آن تحلیل کیفی بیانات مقام معظم رهبری با استفاده از تحلیل مضمون و فاز دوم به صورت پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است. یافته ها : در فاز نخست تبیینی از چیستی، چرایی و چگونگی آزاداندیشی از منظر مقام معظم رهبری ارائه و در فاز دوم آسیبهای آزاداندیشی از منظر فعالان حوزه آزاداندیشی مشخص شد. نتیجه گیری : با توجه به آسیب شناسی صورت گرفته و اصول کلی احصا شده از منظر مقام معظم رهبری، سند راهبردی تحول در آزاداندیشی در قالب پنج هدف کلان، پنج سیاست کلی، چهار راهبرد کلان و 18 اقدام ملی پیشنهاد شده است. این سند می تواند به عنوان نقشه راهی برای راهبری آزاداندیشی شناخته شود.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاهی، مورد مطالعه: مؤسسات آموزش عالی زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۸ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۱
11 - 29
حوزههای تخصصی:
امروزه تجاری سازی نتایج تحقیقات در راستای توسعه اجتماعی- اقتصادی و موفقیت برنامه های آتی جوامع به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل شده است. تجاری سازی، بخش مهمی از فرایند نوآوری است و هیچ فنّاوری و محصولی بدون آن با موفقیت وارد بازار نمی شود. توجه به فراهم کردن بسترهای لازم برای عرضه دانش و فنّاوری در جامعه منجر به رشد اقتصادی و فنّاورانه و فراهم آوردن منافع اقتصادی زیادی برای سازمان های مجری تجاری سازی خواهد شد. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر تجاری سازی نتایج تحقیقات دانشگاهی در مؤسسات آموزش عالی زاهدان و همچنین ارائه راهکارهای مؤثر بر آن است. بر اساس نتایج به دست آمده، در مجموع چهارده عامل شناسایی شد که پس از رتبه بندی عوامل چهارده گانه، عامل حمایتی و پشتیبانی در بالاترین رتبه از نظر اهمیت و عامل آموزشی- پژوهشی، در پایین ترین درجه از نظر اهمیت رتبه بندی شدند.
مبانی اعتبار مصلحت در استنباط حکم شرعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناخت مبانی اعتبار مصلحت به عنوان راهکاری در استنباط حکم شرعی. روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی بوده که با نگرش تحلیلی- تطبیقی به بررسی متون کلامی و فقهی پرداخته است. یافته ها: اعتبار مصلحت در دو حوزه، قبل از نص و بعد از نص قابل بحث است. در حوزه قبل از نص (تبعیت احکام شرع از مصالح و مفاسد واقعی)، عقل از جایگاه ویژه ای در تشخیص مصالح عمومی برخوردار می شود؛ گر چه در اینکه عقل در چه حیطه ای مفاسد و مصالح را می شناسد، اختلاف نظر وجود دارد. در حوزه بعد از نص(مقاصد شریعت) که در بین علمای اهل تسنن بیشتر طرفدار دارد، هر گونه مصلحتی که مطابق اهداف کلان شریعت قرار گیرد، حجت است. البته در اینکه کدام اهداف شارع مقدس از اهداف کلان شریعت است، در نظرات اهل تسنن بسیار اختلاف نظر وجود دارد. نتیجه گیری: مبتنی بودن احکام شرعی بر مصلحت، عمومیت دارد؛ ولی لازم نیست این مصلحت در متعلق احکام باشد، بلکه می تواند به تشریع الهی بازگردد؛ به این معنا که نفس تشریع این حکم مصلحت داشته باشد، گر چه در متعلق حکم مصلحتی وجود نداشته باشد. از طرفی، چنانچه مصلحتی طبق مقاصد عالی شریعت به دست آید، این مصلحت حجت خواهد بود.
علایق اخلاقی دانشجویان بر پایه روش تدریس نیازمحور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این تحقیق، بررسی نیازهای دانشجویان از مجموعه دروس «اخلاق اسلامی» در دانشگاهها بوده است. روش: گردآوری اطلاعات به شیوه توصیفی و از طریق پرسشنامه صورت گرفته است. سپس داده ها به شکل موضوعی و با توجه به اصول مهم تربیتی و سطوح مورد نیاز بینشی، گرایشی و کنشی طبقه بندی و به صورت ساختاری و تفسیری تحلیل شده اند. جامعه آماری تحقیق را دانشجویان دختر و پسر سالهای 90 تا 94 تشکیل می دادند. یافته ها و نتایج: ارزشگذاری برای مسائل اخلاقی، تبیین تأثیرات رفتار اخلاقی و بیان مقایسه ای عواقب خوبان و بدان، اخلاقی کردن علایق و سلایق جوانان، معرفی الگوهای موفق، شناخت اصول زندگی سالم، ایجاد انگیزه زندگی، امید به آینده روشن، احیای ارزشهای انسانی نظیر حس نوع دوستی، گذشت و ایثار، از مهم ترین نیازهای اخلاقی دانشجویان است که باید در تدریس این درس لحاظ بشود
نظام نوآوری در علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه محوری پژوهش در رویکرد نظام های نوآوری مطالعه تفصیلی و میان رشته ای بر روی نهادهایی است که تعاملات آنها با یکدیگر، عملکرد نوآورانه در سطح بخشی، منطقه ای یا ملی را معین می کند. رویکرد مفهومی نظام های نوآوری در سال های میانی دهه 1980 میلادی از درون حوزه مطالعات نوآوری و سیاست گذاری علم و فناوری سر بر آورد و با سرعتی حیرت انگیز در یک مقیاس جهانی در محافل سیاست گذاری و حلقه های دانشگاهی جای خود را گشود و موقعیت خود را تثبیت نمود. در این رویکرد کمتر به علوم و فناوری های نرم پرداخته شده است و به بیان دیگر، مفهوم نوآوری در این رویکرد به طور تلویحی به ابداعات تجاری شده در قلمرو علوم طبیعی و مهندسی اشاره دارد و علوم انسانی و نوآوری در این علوم را بیرون تصویر می گذارد. در مقاله حاضر تلاش می شود تا ظرفیت های رویکرد نظام های نوآوری را برای تحلیل موضوع نوآوری در علوم انسانی جستجو کنیم و ببینیم که این رویکرد چه کمکی در دست یابی به درکی بهتر از چالش های نوآوری در قلمرو علوم انسانی می تواند به ما بکند
راهبردهای پرورش تفکر انتقادی دانشجویان، با تأکید بر نقش اعضای هیأت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۸ بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۹
133 - 152
حوزههای تخصصی:
یکی از وظایف مهم اساتید دانشگاه، علاوه بر انتقال دانش و مهارت به افراد تازه کار، تربیت دانشجویان به عنوان افرادی فکور، تحلیل گر و دارای تفکر انتقادی است. مسأله این پژوهش، فقدان اطلاعات لازم و مهارت کافی در میان اغلب اساتید دانشگاه در زمینه تفکر انتقادی است که به عدم ایفای نقش مؤثر در زمینه پرورش تفکر انتقادی دانشجویان منجر می گردد. هدف این پژوهش، فراهم نمودن چارچوب مناسب و راهبردهای لازم برای بهبود وضعیت برنامه های آموزشی موجود دانشگاه ها در جهت گسترش توانایی تفکر انتقادی دانشجویان می باشد. این پژوهش، از نوع تحقیقات کاربردی است. شیوه گردآوری اطلاعات، از نوع اسنادی بوده و روش انجام پژوهش، روش توصیفی-تحلیلی می باشد. طبق یافته های پژوهش، چهار گام اساسی برای پرورش تفکر انتقادی دانشجویان پیشنهاد شد و راهبردهایی برای هر یک از این گام ها به تفصیل مطرح گردید.
ارزیابی دانش، توانش، نگرش و خلاّقیت کارآفرینی دانشجویان (مورد مطالعه: دانشگاه های اصفهان و زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۸ بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۹
59 - 83
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، شناسایی میزان برخورداری دانشجویان از دانش، توانش، نگرش و خلاّقیت کارآفرینی است و بعد از شناسایی، پیشنهادهایی به منظور بهبود کارآفرینی در نظام آموزش عالی ارائه شد. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی، و از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی، و جامعه آماری مورد مطالعه، دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه های اصفهان و زنجان هستند که از این میان 335 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی نسبتی انتخاب شده اند. برای گردآوری اطلاعات و داده های لازم از پرسشنامه محقق ساخته، و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه، t برای دو گروه مستقل، تحلیل واریانس یکراهه، آزمون تعقیبی شفه) استفاده شد. یافته ها نشان داد که وضعیت کارآفرینی در هر چهار مؤلفه مورد بررسی، در سطح پایین، نامطلوب و در وضعیت مشابهی قرار دارند که حکایت از ضرورت تلاش و فعالیت بیشتر اعضای هیأت علمی و مسؤولان ذی ربط در تمام حوزه های بررسی شده دارد.
بررسی میزان آمادگی دانشجویان دانشگاه سمنان برای شرکت در نظام یادگیری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۸ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۱
113 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان آمادگی دانشجویان سمنان برای شرکت در نظام یادگیری الکترونیکی است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی و به روش پیمایشی است. جامعه آماری شامل 16500 نفر از دانشجویان سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در سال تحصیلی 94-93 و نمونه پژوهش 380 نفر از ایشان است. ابزار پژوهش پرسشنامه ای محقق ساخته است که روایی آن با استفاده از روش قضاوتی تأمین شده و پایایی آن برابر 92/0 است. یافته های پژوهش نشان داد که دانشجویان دانشگاه سمنان از آمادگی نسبی و بیشتر از «حداقل آمادگی مورد انتظار» برای شرکت در یادگیری الکترونیکی برخوردار هستند؛ هر چند که در برخی عوامل از جمله «انگیزش» آمادگی آنها از حداقل آمادگی مورد انتظار کمتر بوده و نیازمند تقویت است. علاوه بر این، یافته های پژوهش نشان داد که دانشجویان دانشکده «مهندسی برق و کامپیوتر» نسبت به دیگر دانشکده ها از آمادگی بیشتری برای یادگیری الکترونیکی برخوردار هستند.
اسلامی سازی علوم، ضرورتی چالش برانگیز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: رهیابی به ظرفیت ها و قابلیت های فرهنگ و علوم اسلامی در روزگار معاصر و نیز بهره گیری شایسته از آنها برای تمدن سازی و سازگاری هرچه کامل تر با حرکتهای نوین جهانی. روش: توصیف وتحلیل مسئله بر اساس واقعیت علوم انسانی و اسلامی و نیز بررسی و تطبیق نظرات موافق و مخالف اسلامی سازی علوم. یافته ها: فرایند اسلامی کردن علوم با وجود تفاوتهای جزیی آن با بومی سازی علم، نیازمند شناخت دقیق ضرورتها و چالشهای مسیر و اجتناب از انحصارنگری در رفع و حل آنهاست.رهیافت حاصل از آن فرایند، با وجود عدم مقبولیت نزد برخی صاحب نظران، از حیث مبانی نظری و روشهای عملیاتی، بر وجود نوعی وحدت غایت شناسانه ومناسبات معنادار میان دانش های اسلامی، دلالت داردکه در صورت بازنگری در نگرشها و ذهنیت های مسبوق به آن در ناحیه اندیشمندان مسلمان، شاید بتوان میزان سازگاری و ناسازگاری آن دانشها را با دستاوردهای علمی تمدن غرب سنجید وگستره جدیدی از معرفت شناسی را بر روی طالبان حقیقت گشود. نتیجه گیری: فرایند اسلامی کردن علوم به فرض قرارگرفتن در مسیر درست آن؛ یعنی عدم تفکیک بین صورتهای یک علم و پرهیز از انحصارطلبی در ناحیه دانشمندان آن علم، نتایج مهمی چون: تعامل سازنده علم و دین، شکل گیری مطالعات بینرشته ای، عرضه الگوهای معرفتی کارامد و ارزش آفرین با تکیه بر جهان بینی الهی، همپایی و هماهنگی با رشد و توسعه یافتگی سایر علوم، رواج نظامهای هماهنگ در حوزه های کاربردی جامعه اسلامی،کاهش خلأهای معرفتی و در نتیجه، زایش بایسته های پژوهشی نوین را به دنبال خواهد داشت.