فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۲۲۱ تا ۶٬۲۴۰ مورد از کل ۳۲٬۰۳۵ مورد.
بررسی شایسته سالاری در نظام سیاست گذاری جمهوری اسلامی ایران در تئوری و عمل (با تأکید بر قوّه مقننه و مجریه)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در حکومت اسلامی، تصدی همه پست ها و مناصب؛ به ویژه آن هایی که به سیاست گذاری ها و تصمیم گیری های کلانِ نظام اسلامی مربوط می شود، بایستی بر اساس اصل شایسته سالاری صورت پذیرد و ترتیبی اتخاذ شود که شایسته ترین ها در این مناصب قرار گیرند. از منظر اسلامی، شایستگی را می توان مرکّب از دو مؤلفه اصلی تقوا و تخصص دانست. بر این اساس، رعایت و حاکمیت اصل شایسته سالاری در حکومت اسلامی ایجاب می کند برای ورود افراد به جایگاه های مهم سیاست گذاری و تصمیم گیری، نظامی طراحی شود که از میان افراد واجد صلاحیت، حتی المقدور با تقواترین و متخصص ترین (شایسته ترین) آن ها در آن منصب قرار گیرد. این مقاله با مراجعه به اسناد و با روش توصیفی تحلیلی، تلاش کرده است این مسأله را در جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار دهد. این بررسی که در دو بعد نظری و عملی صورت گرفته است، اجمالاً نشان می دهد که با سازوکارها و نظام موجود در این زمینه، نه به لحاظ نظری و نه در اجرا و عمل، هیچ تضمین و اطمینانی وجود ندارد که اصل شایسته سالاری مورد نظر اسلام، جامه عمل پوشیده و محقق گردد.
کالبد شکافی زوال و انحطاط سیاسی از دیدگاه ابن خلدون و ماکیاولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه زوال و انحطاط نظام های سیاسی از قدیمی ترین اندیشه های بشری و نیز متفکران علم و فلسفه سیاست بوده است و هریک ازاندیشمندان از زاویه ای خاص به این مسأله نگریسته اند. ابن خلدون و ماکیاولی که در یک زمان و با فاصله کمی از یکدیگر، درمرزهای مجاور هم می زیسته اند، به اندیشه در باب انحطاط و فروپاشی سیستم های سیاسی و حکومتی پرداخته اند. هر دو اندیشمند، واقع گرا و فیلسوف با روشی تحلیلی و تعلیلی و با استفاده از تجربه عملی در سیاست و غور در تاریخ به مسائل و وقایع سیاسی و اجتماعی عصر خود اندیشیده اند. آنان با پذیرفتن اندیشه دوری بودن تاریخ درصدد توجیه و تفسیر علل وقایع و جریان های تاریخی برآمده اند. ابن خلدون در این دور گرایی به جبر تاریخی کشانده شده و شرایط را تحمیلی می داند و راهی برای خروج از بحران را میسر نمی داند؛ بر عکس، ماکیاول علیرغم اعتقاد به تکرار تاریخ، برای برون رفت از بحران راه حل نشان می دهد و سعی در ارایه طریقی برای جلوگیری از انقلاب و حاکمیت بخت است. به عبارتی، گذشته را چراغی فرا راه آینده می داند. از نظر ابن خلدون عامل اساسی ایجاد حکومت و قدرت، عصبیت است که با ایجاد رابطه بین الاذهانی بین قبیله ها نیرو و توان سیاسی را افزایش می دهد و از نظر ماکیاولی نقش محوری را ویرتو (توانایی و فضیلت) بر عهده دارد که با برخورد با فورتونا (بخت) و غلبه بر آن دولت و قدرت را بوجود می آورد. نکته مهم در اندیشه هر دو متفکر توجه بیش از حد آن ها بر مذهب به عنوان ابزار سیاست و عامل موثر بر سیاست است. اندیشه درباب علل انحطاط و زوال در جهان اسلام با ابن خلدون شروع شد و با او نیز پایان یافت، ولی در غرب راه ماکیاول ادامه پیدا کرد و این روش تفکر هنوز ادامه دارد. هدف این مقاله بررسی و فهم دلایل انحطاط و فروپاشی نظام های سیاسی از طریق مطالعه آرا و افکار ابن خلدون و ماکیاولی به روش ترکیبی؛ یعنی مقایسه ای و تعلیلی- تحلیلی خواهد بود.
خانواده بدون فرزند!
حوزههای تخصصی:
مطالعات ایران: شرعی سازی قدرت سیاسی
حوزههای تخصصی:
پس از حاکمیت جریان خلافت و به ویژه پس از تبدیل آن به سلطنت ، شاهد محرومیت مکتب تشیع از حکومت بودیم که در نتیجه آن ، الگوی «حکومت اغتصابی» به مثابه گفتمان مسلط برای تحلیل شرایط و ارایه راهکار ، مطرح شد . اگر چه تسلط این گفتمان به اقتضای شرایط سیاسی مدت مدیدی به طول انجامید ، اما ظهور سلسله صفویه ، زمینه مناسبی را فراهم آورد تا گفتمانی تازه در حوزه اندیشه سیاسی تشیع ظهور کند که نگارنده از آن به «شرعی سازی قدرت سیاسی» یاد کرده است .
دولت ملی ، حاکمیت و ملت گرایی
حوزههای تخصصی:
زمینه های ساختاری و کارگزاری نهضت ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سؤال اصلی مقاله آن است که زمینه های ساختاری و کارگزاری نهضت ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی ایران چیست. برای پاسخ به این سؤال از نظریه ساختاریابی آنتونی گیدنز استفاده شده است. به نظر گیدنز ساختار و کارگزار دو روی یک سکه اند و باید از سطح تحلیل تلفیقی ساختار کارگزار برای تبیین پدیده های اجتماعی استفاده کرد. روش این پژوهش تحلیل اسنادی و تاریخی و از ابزار فیش برداری از اسناد برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. فرضیه تحقیق آن است که حضور همزمان علل ساختاری و کارگزاری باعث رخدادن نهضت ملی نفت و انقلاب اسلامی شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد در بعد ساختاری، در زمینه اقتصادی مهم ترین عوامل در نهضت ملی نفت مسئله نفت، در زمینه اجتماعی ائتلاف روحانیون، روشنفکران و بازاریان، در زمینه سیاست داخلی شیوه حکومتی دیکتاتوری و در سیاست خارجی حمایت قدرت های بزرگ از شاه، و در زمینه فرهنگی ایدئولوژی غالب ایدئولوژی ناسیونالیستی بوده است. اما در بعد ساختاری مهم ترین عوامل در انقلاب اسلامی در زمینه اقتصادی توسعه وابسته و ناموزون و دولت رانتی، در زمینه اجتماعی ائتلاف همه طبقاتی، در زمینه سیاست داخلی شیوه حکومتی دیکتاتوری مطلقه و در سیاست خارجی وابستگی به قدرت ها، و در زمینه فرهنگی ایدئولوژی غالب و بسیج گر ایدئولوژی تشیع بوده است. اما در بعد کارگزاری، در نهضت ملی، ائتلاف دکتر مصدق به عنوان نماینده جریان ملی و آیت الله کاشانی به عنوان نماینده جریان مذهبی مؤثر شد. در انقلاب اسلامی، باز هم ائتلاف میان نیروهای مذهبی، روشنفکری و بازاری صورت گرفت ولی رهبری منحصر به فرد انقلاب با امام خمینی (;) و جریان مذهبی به عنوان کارگزار اصلی آن بود.
درآمدی بر ثبات سیاسی
تحریم هی بین المللی و امنیت ملی جمهوری اسلامی یران
حوزههای تخصصی:
با ارجاع پرونده هسته ی یران به شوری امنیت سازمان ملل، جمهوری اسلامی یران با گزینه اعمال مجازات هی بین المللی روبرو است. ین مجازات ها ممکن است به صورت تحریم هی اقتصادی، قطع روابط و مناسبات دیپلماتیک و اقدام نظامی به شکل محدود و موردی یا گسترده و فراگیر بروز یابند. در صورت بروز هر کدام از ین شقوق، امنیت ملی جمهوری اسلامی یران می تواند تحت تأثیر آنها قرار گیرد. جمهوری اسلامی یران نیز در موضوع پرونده هسته ی منافع، اهداف و گزینه هی گوناگونی دارد و با پی گیری آنها ممکن است با مسیل، هزینه ها و دستاوردهی متفاوتی روبرو شود. ویژگی هی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی یران و سیاست و خط مشی هی آن در پی گیری موضوع هسته ی از یک سو و منافع، سیاست ها و اراده کشورهی مؤثر در موضوع پرونده هسته ی یران از سوی دیگر، می توانند در روند تحولات مؤثر باشند. منطق و نظریه هی مختلف مجازات هی بین المللی، توانمندی ها و منافع هر کدام از کشورهی مؤثر در تحمیل مجازات ها و تحمل پیامدهی آن، محورهی اساسی ین مقاله را تشکیل می دهند.
بوروکراسی دولتی و خروج برخی نیروهای متخصص از ایران: درآمدی مقایسه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمینه ی نقش دولت در توسعه دیدگاه های مطرح شده به طور کلی به دو دسته قابل تقسیم اند. کسانی که برای دولت قائل به نقش حداقلی هستند و تاکید بر جامعه و نقش آن دارند و کسانی که برای دولت نقش حداکثری قائل هستند و دولت را کارگزار اصلیِ توسعه می دانند. «پیتر اونز» در دسته دوم قرار می گیرد و مفهوم دولت ناکارآمد را در مقابل دولت کارآمد معرفی می کند. از زمان شکل گیری دولتِ مدرن در ایران و توسعه ی بوروکراسی شاهدِ ناکارآمدی آن بوده ایم؛ تداوم این مسئله به ناکارمدی دولت، خروج نیروهای متخصص از کشور و تعمیق توسعه نیافتگی کشور انجامیده است. پژوهشِ حاضر تلاش دارد تا رابطه ی بوروکراسی ناکارآمد و خروج نیروهای متخصص از ایران در دولت نهم و دهم در قالب این فرضیه که ناکارآمدی بوروکراتیک در ایران از عوامل تاثیرگذار بر خروج نیروهای متخصص است؛ مورد بررسی قرار دهد. در این راستا تاکید بر بوروکراسی کارآمد و انطباق آن با بوروکراسی وبری سبب می شود تا در کنار نظریه ی اونز، نظریه ی بوروکراسی وبر نیز به کار گرفته شود. در نهایت بررسی عناصر کلیدی بوروکراسی مبتنی بر اقتدار عقلانی- قانونی در ترکیب با ویژگی های دولت های کارآمد و ناکارآمد و نظریه ی جاذبه و دافعه می تواند معیار مناسبی باشد، تا نشان دهد چگونه دولت می تواند با کاستن از نقش های خود و جذب نیروهای متخصص و توانمند، خود را از جرگه ی دولت ناکارآمد خارج و به دولت کارآمد نزدیک و به این شیوه زمینه را برای کاهش روندِ خروج نیروهای متخصص از کشور و در نهایت تحقق توسعه فراهم آورد.