فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۶۱ تا ۲٬۴۸۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله تجزیه و تحلیل روند انقلاب در کشور بحرین است. در این زمینه با ارائه یک نمای کلی، به وضعیت فعلی در داخل بحرین پس از انقلاب 14 فوریه 2011 و جمع آوری برخی شواهد دلایل ناکامی این انقلاب پرداخته می شود و این پرسش را مطرح می کند که چرا بیداری اسلامی در بحرین هنوز به برکناری نظام حاکم نینجامیده است؟ در پاسخ، ضمن بررسی ابعاد بیداری اسلامی و نگاهی تطبیقی به تحولات اخیر، بر این نکته تأکید می شود که مجموعه اقدامات و حمایت های منطقه ای به حکومت آل خلیفه از جانب کشورهای عربستان و از طرف دیگر اهمیت ژئوپلتیک بحرین برای ایالات متحده، انقلاب مردم بحرین کم رنگ و مظلوم جلوه داده شده است. از همین رو به نظر می رسد اهمیت کشور کوچک بحرین از جمله استراتژیک بودن جایگاه این کشور به دلیل همسایگی با مناطق نفت خیز شرق عربستان و قرار گرفتن در مسیر انتقال نفت از خلیج فارس، بر دامنه ناکامی انقلاب در این کشور افزوده است. انقلاب بحرین هم اکنون در یک وضعیت گذار به سر می برد که با تعریف یک دوره بی ثباتی و پیش بینی محدود قابل فهم بوده؛ چراکه مسیر و جهت گیری روند این انقلاب عمیق اجتماعی هنوز نامشخص است.
فرهنگ و هویت زنان در جهان مسلمانان
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر گزارشى است از فعالیت شبکه «زنان تحت قوانین مسلمانان» که در راستاى جنبش فمینیسم اسلامى سعى مىکند با تفسیر و تأویلهاى جدید از قوانین و فرهنگ اسلامى، زمینههاى نفوذ و پذیرش فمینیسم را در بین زنان مسلمان و جوامع اسلامى فراهم سازد.
مطالعه تطبیقی نظریه ولایت فقیه و اندیشه سیاسی فارابی عزیز جوان پور هروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بحث انگیز ترین نظریه هایی که در طول تاریخ از سوی اندیشمندان اسلامی عرضه شده، نظریه ولایت فقیه است. این تئوری، در آثار عالمان شیعه طرح شده است ولی میان فیلسوفان و متکلمان مسلمان نیز، نظریه هایی نضج یافته که به احتمال زیاد ریشه در اندیشه های شیعی داشته است.
این مقاله درصدد است با بررسی تطبیقی میان آرای فقهای شیعه درباره مقوله حکومت و اداره جامعه مسلمین در دوره غیبت و فلسفه سیاسی فارابی، نشان دهد که نظریه آن حکیم با تئوری ولایت فقیه تفاوت چندانی ندارد و این نظریه، نه فقط مبانی قابل قبول نقلی دارد، بلکه از پایه هایی عقلانی و فلسفی نیز برخوردار است.
بررسی و تبیین جایگاه دولت در عرصه فرهنگی جامعه از نگاه اسلام و لیبرالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر چه فرهنگ خود جهت دهنده به بسیاری از جنبه ها و حوزه های جامعه و زندگی افراد می باشد، اما در یک گستره وسیع تر، این دولت است که می تواند نقش مهمی در تعیین جایگاه فرهنگ داشته باشد. به عبارت بهتر، فرهنگ می تواند تحت نظارت و تعین پذیری و جهت گیری از سوی دولت و حاکمان قرار گیرد. این مقاله، جایگاه دولت در رابطه با فرهنگ را در دو دیدگاه متفاوت یعنی دولت اسلامی و دولت لیبرالی مورد واکاوی قرار داده و به این پرسش پاسخ می دهیم که: \""از دیدگاه اسلامی و لیبرالیستی دولت از چه جایگاهی در عرصه فرهنگ برخوردار است؟\"". فرضیه مورد نظر این است که \""با توجه به تعریف حداقلی از دولت در قرائت لیبرالیستی، دولت نقشی صرفاً مدیریتی و بعضاً نظاره گر را در عرصه فرهنگ برعهده دارد، اما با توجه به تعریف حداکثری از دولت در دیدگاه اسلامی، دولت علاوه بر نقش مدیریتی، نقش فرهنگ سازی، هدایت و کنترل جوانب مختلف فرهنگی جامعه را نیز بر عهده دارد\"". و با توجه به تعدد مؤلفه های فرهنگی که دولت می تواند به دخالت و نقش آفرینی در آن بپردازد، نوشته حاضر برای جلوگیری از طولانی شدن و همچنین حفظ انسجام آن به چهار حوزه و مؤلفه تعلیم و تربیت، دین، هنر و رسانه ها در دو دولت اسلامی و لیبرالی خواهد پرداخت
بازشناسی جهانی شدن کنونه و پیامدهای آن
منبع:
راهبرد یاس ۱۳۸۵ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
مبانی استراتژیک اصلاح سیاستهای توسعه اقتصادی و اولویت های دولت در ایران
حوزههای تخصصی:
دستیابی به عدالت اجتماعی به عنوان بزرگترین هدف و شعار کابینه جدید در جمهوری اسلامی ایران که متأثر از آرمان های انقلاب شکوهمند اسلامی است، در تعامل سازنده با اقتصاد جهانی و همسو با سند چشم انداز بیست ساله کشور منوط به انجام اصلاحات و تغییرات بنیادین در بسیاری از سیاست ها و راهکارهای اجرایی اقتصادی از جمله در نقش و کارکرد دولت به منظور تسریع، گسترش و نهادینه نمودن توسعه پایدار اقتصادی است. مقاله حاضر به حوزه های تجاری، تولیدی و سرمایه گذاری در بخش تولید و خدمات از یک سو و اصلاح سیاستها، نقش و جایگاه دولت در حوزه اقتصادی از سوی دیگر، به عنوان مبانی استراتژیک اصلاح سیاست های توسعه اقتصادی پرداخته و به برخی چالش ها در حوزه اجتماعی و تبعات سیاست های توسعه اقتصادی اشاره نموده است. رویکرد توضیحی ـ تحلیلی این نوشتار مبتنی اقتصاد سیاسی بین الملل و معطوف به تعامل متقابل اقتصاد و سیاست در حوزه های داخلی و جهانی می باشد.
انسان ؛ موضوع توسعه
تأثیر جهانیشدن فرهنگ بر جایگاه دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن فرهنگ به عنوان یکی از ابعاد موضوع جهانی شدن، بیش از سایر ابعاد تأثیر کلیدی در تبیین و تحلیل جایگاه دیپلماسی عمومی یا فرهنگی در سیاست خارجی ایران دارد. جهانی شدن فرهنگی بستر و زمینه گسترش ارتباطات، فن آوری های نوین و تغییر بافت دولت از تنها بازیگر سیاست خارجی به بازیگر عمده را فراهم می کند. به عبارت دیگر با گسترش دیپلماسی عمومی، به عنوان ابزار قدرت نرم، زمینه های تقویت و هبستگی میان کشور های همسایه و اسلامی در اولویت اهداف سیاست خارجی ج.ا.ایران خواهد بود.
این مقاله به دنبال این است که با توجه به اهمیت فرهنگ در سیاست خارجی، آثار جهانی شدن فرهنگ در سیاست خارجی ایران را از منظر دیپلماسی عمومی مورد بررسی قرار دهد.
بحران دوگانگی در قدرت
جنبشهاى اجتماعى و سیاسى، مولود عقبماندگى ساخت سیاسى در برابر رفتار سیاسى تودهاى مردم است. وقتى که حاکمیت دوگانه، یعنى حاکمیت همزمان نهادهاى سنتى و دموکراتیک، توأم با تقسیم کار نباشد، این وضع پایدار نمىماند؛ بلکه یا با انقلاب و کودتا به یک حاکمیت یگانه تبدیل مىشود و یا با انجام اصلاحات، به حاکمیت دوگانه کارکردى که همراه با تقسیم کار است متحول مىگردد.
بررسی یک اقتصاد رانتی با تاکید بر سیکل های تجاری سیاسی : یک تحلیل تئوریک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه نظریه بی ثباتی های سیاسی ناشی ازیک اقتصاد رانتی و دولت رانتیر بار دیگر مورد توجه محافل دانشگاهی و نظریه پردازان علوم اقتصادی و سیاسی قرار گرفته است. از آنجائیکه بی ثباتی های یاد شده می تواند از طریق تاثیر منفی بر عواملی همچون سرمایه گذاری بخش خصوصی و یا بهره وری نیروی کار اقتصاد را تحت تاثیر قرار دهد ، این سئوال می تواند طرح گردد که آیا بی ثباتی های یاد شده می توانند بخشی از نوسانات کلی و یا سیکل های تجاری در اقتصاد را نیز توضیح دهد. نویسندگان معتقدند که تاثیر یاد شده می تواند در قالب ادبیات سیکل های تجاری سیاسی نیز مورد بررسی قرار گیرد. براین اساس آنها تلاش دارند که نشان دهند که اصولاً اقتصاد های رانتی و دولت های رانتیر حامل بی ثباتی های سیاسی هستند و این بی ثباتی سیاسی می تواند بخشی از عوامل ایجاد نوسانات اقتصادی را توضیح دهد. در حقیقت آنها به دنبال طرح نوع جدیدی از سیکلهای تجاری سیاسی هستند که مختص اقتصاد های رانتی است. به نظر می رسد که این چارچوب تئوریک می تواند مقدمه ایی برای طراحی مدلهای کمی در حوزه مطالعات سیکلهای تجاری تلقی گردد.
مبانی مهندسی و مدیریت فرهنگی سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد یاس ۱۳۸۸ شماره ۲۰
حوزههای تخصصی:
انتخابات آزاد و منصفانه
روابط سیاسی ایران و عراق در عصر حاکمیت عبدالکریم قاسم (1963-1958)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل موقعیت ژئوپولتیکی عراق ، این کشور رفتار خصمانه ای با کشورهای همسایه از جمله ایران در پیش می گیرد . با کودتای عبدالکریم قاسم ،عنصر ایدئولوژی نیز به عنوان یک عامل اثرگذار وارد روابط دو کشور شد و بر تنش در این روابط افزوداین مقاله در صدد است که به این پرسش پاسخ دهد که با تغییر ساختار داخلی عراق ، روابط دو کشور دچار چه تحولاتی شد؟
فمینیسم به مثابه فلسفه
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، برگرفته از فرهنگ فلسفى کمبریج است که با اختصار تمام به مهمترین اندیشههاى رایج فلسفه در حوزه فمینیسم اشاره دارد. فلسفههاى فمینیستى در دهههاى اخیر بسیار گسترش یافته و سایه خود را بر اکثر فلسفههاى مضاف انداخته است. این مقاله بیشتر به دو حوزه معرفتشناسى و فلسفه سیاسى فمینیستى پرداخته است.
چالش کارکردی اطلاعات استراتژیک در قرن 21
حوزههای تخصصی:
عصر اطلاعات دربرگیرنده تغییرات و ایجاد شکاف های اساسی در تعبیر اطلاعات استراتژیک می باشد. هرچند نقش اطلاعات استراتژیک را می توان با مقوله ای به نام تصمیم مشخص کرد و رویکرد آینده محوری در تصمیمات استراتژیک شرط حیات استراتژی ها می باشد؛ اما کارکرد آن دو وجه مستقیم را دربرمی گیرد: اول شناخت و برآورد همه خبرهای اطلاعاتی که به وضع کنونی مربوط می شود و دوم دریافت، تحلیل، نتیجه گیری و تولید اطلاعات که می تواند به هر نحوی از غافلگیری استراتژیک در آینده جلوگیری کند. این تصویرسازی در عصر اطلاعات ما را وامی دارد تا ضمن شناسایی ویژگی های عصر اطلاعات و تبیین کارکردهای اطلاعات استراتژیک، به بیان چالش های فراروی آن در عصر اطلاعات بپردازیم. این چالش ها به ترتیب عبارتند از چالش در نوع اطلاعات، چالش در تولیدکننده اطلاعات، چالش در فضای تحلیل اطلاعات، چالش در ابزار تحلیل، چالش در نوع مشتری و چالش در نوع تهدیدات. نتیجه آنکه در عصر جدید حوزه غافلگیری به ویژه در زمینه تهدیدات بدون تهدیدگر، به مراتب برجسته تر، حساس تر و کاراتر شده است.