فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
متفکران ایرانی همیشه در شرایط بحرانی سعی می کردند نظم آرمانی جامعه را به لحاظ اندیشه گانی حفظ کنند. یکی از شرایط دهشناک جامعه ایرانی حمله مغول ها و بهم خوردن ارکان نظری و سیاسی ایران بود. کشتار، غارت، تجاوز، نابودی میراث در هجوم قبایل بیابان گرد شکل می گرفت. نخبگانی چون سعدی، حافظ، عبید، جوینی و خواجه نصیر سعی کردند به شیوه های مختلف هر چند ساختار سیاسی و اقتصادی از هم پاشیده بود به شکل فکری و فرهنگی کشور را نجات دهند. زبان فارسی و استفاده از روایت های فلسفه سیاسی یکی از شیوه های حفظ دست آوردهای اندیشه ایرانی بود. عبیدزاکانی نقاد و طناز در رساله ای با عنوان اخلاق الاشراف سعی کرد نشان دهد راه حکمت سیاسی فارابی، ابوعلی سینا و فردوسی به چه کج راهه ای سوق پیدا کرده است. در حالی که سنت حکمت ایرانی به دنبال خلق مدینه فاضله و نشاندن حکیم شاه جهت سامان دهی به اوضاع ایرانیان بود به ناگاه همه خویشکاری های طبقاتی و اخلاقی به هم ریخت. نخبگان و اشراف نابود شدند و عبید زاکانی در رساله خود با زبان طنز در روایت حکمت سیاسی سعی کرد وارونگی اخلاق اشراف در قالب تبدل مدینه فاضله به مذهب منسوخ و مدینه جاهله به مذهب مختار نشان دهد. این پژوهش بر اساس رویکرد تفسیری لئواشتراوس به وارونگی فلسفه سیاسی در رساله اخلاق الاشراف عبیدزاکانی می پردازد.
بررسی سیاست خارجی آمریکا در عراق بعد از سقوط صدام (با تاکید بر گسترش تروریسم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عمده ترین راهبرد ایالات متحده برای پیشبرد اهداف خود در اوایل هزاره سوم میلادی حمله پیش دستانه و جنگ پیش گیرانه بود، در واقع حادثه 11 سپتامبر به آن دسته افکار، برنامه ها، گروه ها، و گرایش های سیاسی تندروانه و رادیکال در عرصه سیاست خارجی و دفاعی آمریکا تعلق دارد که در طول دوران ریاست جمهوری بوش پدر و کلینتون در انزوا قرار داشته و در دوره بوش پسر مجال و امکان بروز و ظهور یافته و آن را از حاشیه به متن سیاست خارجی ایالات متحده انتقال داد. روند تحولات عراق بعد از حمله امریکا، ساختار سیاسی عراق را مورد دگرگونی بزرگی قرار داده بود. عراق بعد از صدام دوران جدیدی را تجربه نمود که یکی مولفه های این دوران گسترش ناامنی و تروریسم در این کشور بوده است. در راستای انجام این پژوهش که به شیوه توصیفی- تحلیلی به رشته تحریر در آمده است این سؤال مطرح شده است که: حضور امریکا در عراق بعد از صدام چه پیامدهای امنیتی داشته است؟ برای پاسخ دهی به سؤال مطرح شده این فرضیه ارائه گردیده است که: حضور امریکا در عراق سبب بحران و ایجاد ناامنی و همچنین گسترش تروریسم در این کشور گردید.
آینده پژوهی تهدیدات کلان اجتماعی- فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در افق 5 ساله (1408-1403)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اعتقادی سیاسی سال دوم تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
32 - 51
حوزههای تخصصی:
یکی از گونه های تهدیدات نظام های سیاسی که می تواند در میان مدت و بلندمدت امنیت ملی کشورها را با چالش های جدی مواجهه نماید تهدیدات اجتماعی- فرهنگی است. این نوع از تهدیدات با توجه به نوع و مؤلفه های سنجش آن ها، در شمار تهدیداتی هستند که بی توجهی به آن ها در میان مدت می تواند تأثیرات مخربی در بلندمدت بر امنیت اجتماعی و حتی امنیت ملی کشورها برجای بگذارد. این پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسش هاست که تهدیدات کلان اجتماعی-فرهنگی پیش روی جمهوری اسلامی ایران در افق پنج ساله کدام است؟ بر اساس معیارهای سنجش وقوع تهدیدات، احتمال وقوع آن ها در افق پیش رو چگونه است؟ چه اقداماتی در مواجهه با این تهدیدات لازم است در دستور کار قرار گیرد؟ رویکرد پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از دو روش پیمایش محیطی متون (کتب، مقالات، گزارش ها و...) و پرسشنامه خبرگانی استفاده شده است. جامعه آماری آن 10 تن خبرگان علمی و دانشگاهی است که با تهیه پرسشنامه خبرگانی نظرات آن ها اخذشده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که علاوه بر تهدیدات رایج و متعارف متنوع فرهنگی و اجتماعی، 9 تهدید کلان و اولویت دار، کاهش سرمایه اجتماعی، فساد اقتصادی و اجتماعی، تضعیف هویت ملی، چالش های قومی و مذهبی، شکاف های اجتماعی و اقتصادی، کاهش سطح توسعه انسانی، تغییر سبک زندگی، افزایش آسیب های اجتماعی و جنگ شناختی-ادراکی، مهم ترین تهدیدات جمهوری اسلامی ایران در افق پنج ساله به شمار می روند. در صورت تداوم وضعیت موجود تهدیدات، تشدید آن ها و عدم اصلاح سیاست ها و راهبردها، در هنگام وقوع ناآرامی های اجتماعی و وقوع بحران های شناختی اجتماعی، مدیریت بحران ها به مسئله ای دشوار تبدیل خواهد شد.
طرحواره: عنصر بنیادین کشف ذهن از خوانش متن تا خوانش انقلاب های اجتماعی
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۸
105 - 117
حوزههای تخصصی:
تولید متن همواره با قصدیتی همراه است. فهم قصدیت متن مستلزم تدارکاتی است که خوانشگر پیش از ورود به متن باید آن را فراهم سازد. کشف ذهن از اجزای لازم جهت فهم معنای متن به شمار می آید. در این راستا "انکشاف ذهن " امکانی برای فهم تضمنات سیاسی یک متن است. شیوه های فهم متن الگویی برای فهم پدیده های سیاسی نیز به شمار می رود. چنین امکانی با تلقی پدیده های سیاسی به مثابه متن فراهم می شود. به عنوان نمونه پدیده هایی چون انقلاب های اجتماعی اگر معادل متن انگاشته شوند ضرورتا با روش ها و ابزارهای انکشاف معنا ارتباط می یابند. این مقاله با هدف معرفی ابزاری جهت کشف ذهن به تبیین مفهوم "طرحواره"می پردازد. طرحواره به عنوان ابزار، ضرورتا جایگاه برجسته ای در فرایند کشف ذهن خواهد داشت. این مفهوم در پاسخ به شیوه و نحوه ی کشف ذهن مطرح می گردد. به عبارتی در راستای تکاپوی ذهن شناسانه، استفاده از طرحواره برای ارتقای سطح کیفی چنین تلاشهایی ضروری است. طرحواره را می توان تدبیری تلقی کرد که ذهن را در موقعیتی قرار می دهد تا عناصر سازنده اش متبلور گردند. اما بحث طرحواره به طرح سوالاتی در خصوص شیوه های کاربرد آن می انجامد.
رابطه ی اجرای عدالت با کاهش فساد برای تحقق تمدن نوین اسلامی با تأکید بر سیره ی امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبارزه با فساد و تأمین عدالت، همواره یکی از دغدغه های اصلی تمامی جوامع بشری از گذشته تاکنون بوده است. چراکه برای دستیابی به تمدن نوین اسلامی لازم است که فساد در جامعه از بین برود؛ فلذا این سؤال مطرح می شود که اجرای عدالت در حکومت امام علی (ع) چگونه باعث کاهش فساد می شد؟ نوشتار حاضر به روش توصیفی – تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای به سؤالات مذکور پاسخ داده و دستاوردهایی را به دنبال داشته است اینکه در سیره ی علوی مفهوم عدالت دارای جایگاه ویژه ای است به گونه ای که ایشان بر اجرای عدالت در تمامی ابعاد حکومت اسلامی تأکید کرده و آن را عامل بازدارنده از فساد قلمداد کرده اند و در صحنه ی زندگی اجتماعی حکومت زمان خود، آن را به بهترین نحو پیاده نموده اند. آنچه بعد از بررسی آرای مخالفان و موافقان و سیره ی امیرالمؤمنین به دست می آید، آن است که بین اجرای عدالت و کاهش فساد رابطه ای مستقیم وجود دارد. این نگاشته، مبتنی بر سیره امام علی (ع) چهار دلیل برای این نکته که اجرای عدالت باعث کاهش فساد می شود تبیین نموده است.
بررسی توسعه سد سازی ترکیه (گاپ و داپ) بر اساس منطق پیامدنگری آن بر کشورهای پیرامونی (با رویکردی حقوقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجرای پروژه های عظیم سد سازی ترکیه بر روی رودخانه های بین المللی دجله، فرات و ارس تبعات و پیامدهای مختلفی برای کشورهای پیرامونی به وجود آورده است. این اقدام، واکنش هایی از سوی دولت های پایین دست به همراه داشته است که ارتباط مستقیم با حقوق این دولت ها و تعهدات دولت بالادست از منظر حقوق بین الملل دارد. هر چند که ترکیه در واکنش به این انتقادات و توجیه سدسازی آن را مسأله ای داخلی در چارچوب حاکمیت ملی عنوان کرده است اما به لحاظ پیامدنگری این سیاست ترکیه برای کشورهای پیرامونی، نمی توان آن را محدود به حاکمیت ملی دانست. از این رو، هدف این مقاله، بررسی ابعاد حقوقی سد سازی ترکیه (گاپ و داپ) بر اساس منطق پیامدنگری آن بر کشورهای پیرامونی(ایران، سوریه و عراق، ارمنستان، جمهوری آذربایجان) می باشد. سؤال اصلی پژوهش این گونه مطرح می شود که سدسازی های عظیم ترکیه در قالب پروژه های گاپ و داپ از منظر حقوقی با کدام موارد حقوق داخلی و حقوق بین الملل قابل تفسیر می باشد؟ بر اساس روش کیفی با رویکرد حقوقی، فرضیه اصلی این است که سد سازی های متعدد ترکیه بر روی رودخانه های بین المللی دجله، فرات و ارس در قالب پروژه های گاپ و داپ از منظر حقوق داخلی نقض ماده نخست حقوق اقلیت ها و ماده 27 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و از منظر حقوق بین الملل نقض ماده 5 حقوق آبراهه های بین المللی مبنی بر استفاده منصفانه و در تعارض با قاعده عدم خسارت، اصل پیشگیری و احتیاط در حقوق بین الملل محیط زیست می باشد.
طراحی الگوی بخشش در محیط کار با استفاده از رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۰۲
53 - 95
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی بخشش در محیط کار با استفاده از رویکرد ترکیبی است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای است و در دو مرحله انجام گرفت. بخش کیفی با بکارگیری نظریه داده بنیاد و جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه-ساختاریافته با 16 نفر از خبرگان سازمانی ادارات دولتی شهر جهرم انجام پذیرفت. در بخش کمّی، جامعه آماری مشتمل برکلیه کارکنان ادارات دولتی شهر جهرم بود که پرسشنامه پژوهشگر ساخته پس از تأیید روایی و پایایی، بین اعضای نمونه توزیع و گردآوری شد. حجم نمونه طبق فرمول کوکران 354 نفر محاسبه و روش نمونه گیری تصادفی-سهمیه ای استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS3 استفاده شد. در بخش کیفی با عنایت به مدل پیشفرض استراوس و کوربین، الگوی بخشش در محیط کار طراحی شد. نتایج بخش کیفی حاکی از آن است که باورها، ویژگی های شخصیتی، ویژگی های شناختی، مصلحت سازمانی و بروز خطا و درک آن، از شرایط علی ایجاد کننده بخشش در محیط کار هستند. فرهنگ حاکم بر جامعه، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی و عواقب و شرایط خطا، از جمله عوامل زمینه ای، و شرایط مداخله گر شامل عوامل مرتبط با فرد خطاکار، عوامل مرتبط با محیط کار و عوامل خارجی می باشند. نهایتاً مقوله بخشش در محیط کار پیامدهایی مثبت و منفی در سطح فردی، بین فردی، محیط کار و خارج از محیط کار به دنبال دارد. نتایج بخش کمّی نشان داد تمامی فرضیات پژوهش مبتنی بر روابط بین ابعاد و مؤلفه های الگوی بخشش در محیط کار مورد تأیید قرار گرفت.
واکاوی هیستریک شدن سوژه ایرانی در دهه اخیر بر اساس نظریه لاکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتراضات اجتماعی متعدد دهه اخیر در کشور ما بیانگر وجود مشکلاتی حل نشده در جامعه است. مشکلاتی که می توان آنرا از علل هیستریک شدن سوژه ایرانی دانست. پرسش این است که چرا طی دهه اخیر، سوژه ایرانی هیستریک شده و اعتراضش را به شکل عملی نشان می دهد. این مقاله بر اساس نظریات لاکان و با روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی این پرسش می پردازد. وی با انتساب عاملیت، به ناخودآگاه بجای اگو سوژه را دارای ابعادی فراتر از فرد انسانی می داند. البته نظریات لاکان صرفا تکنیک های روانکاوی نیست، بلکه او با طرح مفهوم فانتزی و واقعیت آنامورفیک، نظریاتش را در حوزه اجتماع تا سطح مباحث هستی شناسی ارتقا می دهد. لاکان به دلیل نفی مفهوم ماهیت باورانه از سوژه بشری، بر رابطه آمال فردی و اهداف اجتماعی پرتو تازه ای می افکند. نتیجه این بررسی این است که به دلیل نارسایی های مشهود اقتصادی و اجتماعی دهه اخیر، فانتزی ایدئولوژیک بعد از انقلاب کارکرد خود را از دست داده و دیگر سوژه ایرانی را اقناع نمی سازد. از این رو سوژه ایرانی به جای رفتار وفق گفتمان ارباب، آنرا به چالش کشیده و خود در صدد ساختن فانتزی جدید می باشد.
اولویت بندی مؤلفه های ساختاری فساد اداری در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
87 - 108
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به این سؤال پاسخ داده می شود که اولویت بندی مؤلفه های ساختاری فساد اداری در ایران معاصر چیست؟ بر اساس یافته های این پژوهش، علل فساد اداری به ترتیب عبارتند از: ساخت قدرت سیاسی، دولت رانتیر، دولتی بودن و غیررقابتی بودن اقتصاد، عدم حاکمیت قانون، فرهنگ سیاسی تابعیت، ضعف نهادهای مدنی، عدم شفافیت، نبود رسانه های آزاد، بی ثباتی سیاسی و مدیریتی، ضعف نهاد قضایی و سازمان های نظارتی، ناکارآمدی و ساختار سازمان، عدم پاسخگویی، وسعت بیش از اندازه دولت، وضعیت اخلاقی طبقه حاکم، ویژگی های ارزشی جامعه، وضعیت احزاب و رقابت های سیاسی. کاستن از وابستگی به نفت، حاکمیت قانون در جامعه، شفاف سازی، تدوین و تنقیح قوانین و مقررات و نظارت بر اجرای صحیح آن ها، رفع انحصار و افزایش رقابت، کاهش تصدی گری و اندازه دولت، تقویت بخش خصوصی، توانمندسازی دستگاه های نظارتی، ثبات سیاسی، تقویت مردم سالاری و نهادهای مدنی، تقویت و حمایت از رسانه های آزاد و مستقل، اصلاح ساختار نظام اداری، تحقق دولت الکترونیک، ارتقای شفافیت و دسترسی به اطلاعات، زمینه سازی برای نظارت مردمی، افزایش پاسخگویی، ترویج فرهنگ و سبک زندگی دینی و تقویت کنترل های درونی و آموزش و ارتقای آگاهی ها، پیشنهاداتی است که برای مقابله با این مسئله طرح شده است.
تاثیر بازاریابی رابطه مند بر پیروزی احزاب در عرصه رقابت های انتخاباتی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۸ (پیاپی ۷۸)
67 - 104
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با رویکرد بین رشته ای در حوزه های بازاریابی، سیاست و ارتباطات انجام پذیرفته است. در بازاریابی سیاسی حفظ مشتری از ضروریات بوده و حزبی پیروز خواهد بود که کمترین ریزش مشتری و بیشترین سهم بازار را کسب کند. بکارگیری بازاریابی رابطه ای می تواند منجر به کاهش ریزش مشتری، کاهش هزینه های تبلیغاتی و افزایش اثربخشی شود. در این تحقیق، بازاریابی رابطه ای به شاخص هایی تقسیم و با استفاده از پرسشنامه تاثیر شاخص ها بر موفقیت احزاب (کاندیداها) مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جزء تحقیقات توصیفی- پیمایشی می باشد که به صورت میدانی انجام شده است. در روش تجزیه و تحلیل اطلاعات از ض ریب پیرس ون و ض ریب همب ستگی استفاده شده است. یافته های تحقیق مشخص می سازد که بنیان های بازاریابی رابطه مند با رضایتمندی رای دهندگان همبستگی مستقیم و رابطه معناداری دارد و نتایج رگرسیون نشان می دهد این بنیان ها توانایی پیش بینی رضایت مندی را دارند. همچنین بین رضایتمندی و وفاداری، بین وفاداری و رای دهی مجدد و توصیه به دیگران و در نهایت بین موفقیت و رای دهی مجدد و توصیه به دیگران رابطه معنادار وجود دارد.
مردم نگاری فرهنگ سیاسی عالمان دینی و دلالت های آن برای توسعه در کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۸ (پیاپی ۷۸)
105 - 142
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی و با روش مردم نگاری به بررسی نظام معنایی و تجربه و درک عالمان دینی از ابژه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی یعنی فرهنگ سیاسی عالمان دینی و دلالت های آن برای توسعه در کردستان معطوف است. بر اساس روش نمونه گیری کیفی هدفمند و با حداکثر تنوع چهل نفر از عالمان دینی شهر سنندج در این مطالعه شرکت کردند. با توجه بنیان های پارادایمیک روش شناسی کیفی، تفسیر مشارکت کنندگان، ماهیت تفریدی داشته و یافته های حاصله قابلیت تعمیم پذیری ندارد. بر مبنای داده های حاصل از مصاحبه، بیش از نیمی از مشارکت کنندگان نسبت به پذیرش تکثر گشوده نبودند و از عدالت تناسبی حمایت می کردند و مشارکت آنان در زندگی سیاسی و اجتماعی کم دامنه و گستره اعتماد اجتماعی آنان محدود بود. بر این اساس، مختصات فرهنگ سیاسی مشارکت کنندگان بیش تر با «فرهنگ سیاسی محدود» قرابت دارد. ارزیابی تفسیری فرهنگ سیاسی بیانگر این است که فرهنگ سیاسی محدود، همگرایی زیادی با توسعه در ابعاد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ندارد. برای مشارکتی شدن فرهنگ سیاسی، بسط ساخت فرصت های سیاسی و بازتصدیق نهادی عالمان دینی اهل سنت ضروری به نظر می رسد.
رسانه ای شدن جامعه ایران؛ بررسی موردی: فتنه زن، زندگی، آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۹
۱۶۸-۱۳۷
حوزههای تخصصی:
این تحقیق در صدد ارزیابی نقش رسانه در شکل دهی به واقعیت های اجتماعی در ایران از طریق مطالعه موردی فتنه زن، زندگی، آزادی است. پرسش این است که آیا باتوجه به تحولات حوزه رسانه، واقعیت اجتماعی، دستِ کم در موضوع مورد مطالعه، ماهیت رسانه ای یافته و به شیوه ا ی رسانه ای در حال شکل گیری است؟ در این تحقیق از روش اسنادی استفاده گردید و مطابق با نتایج به دست آمده، رسانه در ایران در یکی دو دهه اخیر اولاً به حدی از گسترش و عمومیت رسیده تا در تحولات، نقش جدی تری را عهده دار شود و ثانیاً به دلیل توانمندی های جدید، رسانه در خلقِ واقعیت های اجتماعی اثرگذاری قابل اعتنایی یافته و در فتنه زن، زندگی، آزادی نیز شواهد زیادی از این خلقِ واقعیت رسانه ای قابل مشاهده و نشانگر حرکت جامعه به سمت رسانه ای شدن است؛ هرچند در رابطه تعاملی که از سوی کاربران بین واقعیت عینی و واقعیت رسانه ای در حال خلق برقرار گردید، رسانه در ایجاد واقعیت مد نظر موفقیت کامل نداشت.
چالش اجرای قانون اساسی؛ واکاوی تناسب اصل ۱۱۳ با رئیس جمهور یا رهبری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۸
117 - 146
حوزههای تخصصی:
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان چارچوب بنیادین حاکمیت، بر مبنای اصول دینی و سیاسی طراحی شده و مردم سالاری دینی را محور نظام حکمرانی قرار داده است. یکی از مسائل مهم و مناقشه برانگیز در ساختار حقوقی جمهوری اسلامی، مسئولیت اجرای قانون اساسی است که بر اساس اصل ۱۱۳، بر عهده رئیس جمهور نهاده شده است. با این حال وجود برخی محدودیت های حقوقی و ساختاری، همراه با نقش مقام رهبری در هدایت کلان نظام، این پرسش اساسی را مطرح می کند که مسئولیت اجرای قانون اساسی، از نظر کارآمدی و تناسب ساختاری، بیشتر با جایگاه رئیس جمهور همخوانی دارد یا با مقام رهبری؟ فرضیه پژوهش این است که پس از اصلاحات قانون اساسی سال ۱۳۶۸، مقام رهبری به دلیل اختیارات گسترده در سیاست گذاری کلان، نظارت بر قوای سه گانه و برخورداری از ولایت مطلقه فقیه، ظرفیت بیشتری برای اجرای مؤثر قانون اساسی دارد. این در حالی است که اختیارات رئیس جمهور بیشتر به حوزه اجرایی محدود است و در بسیاری از موارد، توانایی اعمال نظارت کلان و اجرای فرابخشی قانون اساسی را ندارد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن بررسی ساختار حقوقی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران، جایگاه دو نهاد ریاست جمهوری و رهبری را در اجرای قانون اساسی ارزیابی می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در چارچوب فعلی قانون اساسی، کارآمدترین الگوی نظارت و اجرای قانون اساسی، مستلزم واگذاری این مسئولیت به نهادی مستقل ذیل نهاد ولایت و رهبری است؛ بر این اساس پیشنهاد اصلی پژوهش، بهره گیری از سازمان برنامه ریزی و نظارت راهبردی ذیل نهاد ولایت است که پیش تر به عنوان یک نهاد پیشنهادی مطرح شده بود. این سازمان، افزون بر وظایف کلان برنامه ریزی و راهبری نظام حکمرانی، می تواند یکی از مأموریت های اساسی خود را نظارت بر حسن اجرای قانون اساسی و تضمین تحقق اصول آن قرار دهد. در این چارچوب، این سازمان با ایجاد هماهنگی میان قوای سه گانه، تنظیم سیاست های کلان اجرایی و اعمال نظارت راهبردی، می تواند به افزایش کارآمدی، کاهش چالش های اجرایی و تضمین تحقق حاکمیت قانون در جمهوری اسلامی ایران کمک کند.
راهبرد دریایی ایران در جنوب غرب آسیا و شمال اقیانوس هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۱
349-373
حوزههای تخصصی:
جنوب غرب آسیا و شمال اقیانوس هند از مناطق مهم و استراتژیک جهان هستند که به لحاظ ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک اهمیت بالایی دارند. آنچه که قابل توجه است جمهوری اسلامی ایران به لحاظ دریایی از موقعیت مناسبی در این مناطق برخوردار است. لذا، این موقعیت موجب شده ایران نسبت به مناطق جنوب غرب آسیا و شمال اقیانوس هند بی تفاوت نباشد و تحولات مناطق مذکور را رصد کند. سوالی که در این پژوهش مطرح می شود این است که راهبرد دریایی ایران در جنوب غرب آسیا و شمال اقیانوس هند چیست؟ در پاسخ به این سوال نویسنده با تاکید بر روش تحقیق کیفی و روش توصیفی- تحلیلی بیان می دارد که باتوجه به سیاست های کلی توسعه دریامحور راهبرد دریایی ایران سلطه گرایانه نیست، بلکه راهبرد صلح گرایانه و همکاری جویانه می باشد. برای اجرایی سازی این راهبرد، ایران از دو فرصت حمل و نقل و انرژی برخوردار است که از این طریق اعتبار دریایی گسترش پیدا کرده و زمینه ساز قدرت دریایی برای کشور خواهد شد. با وجود این، از اصلی ترین اهداف رقبای ایران، در انزوا قرار دادن کشور است. آنان بدنبال این هستند تا جمهوری اسلامی از دو فرصت مذکور استفاده نکند تا کشور در تنگنای اقتصادی و عدم مقبولیت جهانی قرار بگیرد و در نهایت این امر موجب کاهش حضور ایران در دریا می شود. همچنین، عرصه را برای سایر نیروهای منطقه ای و فرامنطقه ای فراهم می کند. بنابراین، راهکار حضور قدرتمند ایران در دو بخش حمل و نقل و انرژی از طریق فعال کردن بندر چابهار و توجه به نیازهای انرژی منطقه و فرامنطقه ای است.
چشم انداز حضور راهبردی چین در جنوب غرب آسیا و تاثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱ (پیاپی ۸۱)
239 - 282
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش روش تحقیق آمیخته (کمی - کیفی)، راهبرد تحقیق اکتشافی، افق زمانی آن میان مدت (ده ساله) و جمع آوری داده ها نیز آمیخته (اسنادی - میدانی) است. ابتدا با مطالعه اسنادی و همچنین مصاحبه، 67 پیشران حضور راهبردی چین در 8 مولفه PESTEL+DS (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناورانه، زیست محیطی، حقوقی، دفاعی و امنیتی) به علاوه 7 روند جهانی – منطقه ای شناسایی شد. سپس با پرسشنامه (35 نفر)، اثرگذاری، اهمیت و عدم قطعیت هر یک از پیشران ها مشخص شد (طبق ضریب لاوشه؛ روایی 55 پیشران - روند تایید شده و 19 پیشران - روند روایی مورد نظر را کسب نکردند). در مجموع 22 پیشران - روند اهمیت و عدم قطعیت بالاتر از ارزش آستانه را کسب کردند. با استفاده از آزمون فریدمن، 7 پیشران نهایی انتخاب و حالت های کیفی آنها استخراج شد. در نهایت 4 سناریو با ناسازگاری صفر با پرسشنامه ماتریس، تاثیر متقاطع و نرم افزار سناریو ویزارد ترسیم و تدوین شده و تاثیرات آنها بر امنیت ملی ج.ا.ا مورد ارزیابی قرار گرفت.
تأثیر همه پرسی سال 2022 بازنگری قانون اساسی بر ساختار سیاسی جمهوری قزاقستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در 5 ژوئن 2022 به درخواست رئیس جمهور، قاسم جومارت توکایف همه پرسی در مورد اصلاحات قانون اساسی در قزاقستان برگزار شد. در این اصلاحات تلاش شده است از اختیارهای رئیس جمهور کاسته و به اختیارها و نقش پارلمان، نهادهای نمایندگی محلی و مردم افزوده شود. پیرو این اصلاحات، دادگاه قانون اساسی دوباره تشکیل شد، مجازات اعدام لغو شد، شکل حکومت در قزاقستان از مدل فراریاستی به ریاستی با پارلمان قوی تغییر یافت. مقررات مربوط به نقش و امتیازهای ویژه رئیس جمهور اول حذف شد. در این نوشتار با بررسی مهم ترین و تعیین کننده ترین موارد اصلاحی از 56 مورد اصلاحات انجام شده در 33 اصل قانون اساسی از راه همه پرسی، به این پرسش پاسخ می دهیم که چگونه اصلاحات انجام شده بر ساختار سیاسی جمهوری قزاقستان تأثیر گذاشته است یا خواهد گذاشت؟ با استفاده از استدلال استقرایی، تحلیل محتوایی، گرد آوری، تجزیه وتحلیل داده ها، مطالعه یافته های کتابخانه ای، بیانیه ها، گزارش ها و همچنین بررسی قانون اساسی و مقررات اصلاح شده در قزاقستان، به دنبال پاسخ به پرسش مقاله هستیم. بنابر مطالعه انجام شده، به نظر می رسد با اصلاح قانون اساسی قزاقستان، شاهد تأثیر کوتاه مدت برخی اصلاحات بر ساختار سیاسی این کشور باشیم. با این همه، فهم میزان موفقیت و اثرگذاری بخشی از این اصلاحات، که هدف های بالاتری مانند دستیابی به مردم سالاری و کاهش تمرکز قدرت را دنبال می کنند، در بلندمدت نمایان می شود.
جایگاه توسعه روستایی در برنامه های توسعه جمهوری اسلامی ایران (با تأکید بر برنامه های پنجم و ششم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
188 - 161
حوزههای تخصصی:
نقش اجتناب ناپذیر روستاها و اهمیت فزآینده آن ها در فرآیند توسعه و اقتصاد ملی کشورها به طور گسترده در عرصه جهانی مورد بحث قرار گرفته است. روستاها کوچک ترین فضای سرزمینی در تقسیمات کشوری هستند که پتانسیل بالایی برای پیشبرد توسعه ملی ایفا می کنند؛ به عبارت دیگر، روستا به عنوان یک موجودیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، واحد اساسی توسعه ملی است. در ایران نیز روستاها همواره نقش و جایگاه مهمی در اقتصاد کشور و برنامه ریزی های کلان داشته است. هدف اصلی این مطالعه، جایگاه توسعه روستایی در برنامه های توسعه بعد از انقلاب اسلامی با تأکید بر برنامه های پنجم و ششم است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری داده ها کتابخانه ای، اینترنتی و اسنادی است. تحلیل محتوا در این پژوهش از نوع مضمونی و درواقع واحد تحلیل، مضمون های موجود در متن مواد قانونی، اهداف کلان و خط مشی ها در تحلیل برنامه های پنجم و ششم توسعه است. نتایج مطالعه نشان می دهد که در هر دو برنامه به طور مشترک بر توسعه عمران روستایی، مدیریت اراضی روستایی، توسعه کشاورزی و توسعه اشتغال و سلامت روستاییان تأکید شده است. علاوه براین، برنامه پنجم توسعه بر اهدافی نظیر توسعه آموزش فنی و حرفه ای روستاییان، توسعه تعاونی های روستایی و توسعه حمل ونقل روستایی تأکید نموده است. در برنامه ششم نیز اهداف توسعه سلامت روستاییان، توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات و توسعه اقتصادی و بخشی روستاها به صورت متمایز از برنامه پنجم در نظر گرفته شده است. با این حال، به نظر می رسد توجه به راهبردهای عمرانی و زیرساختی، محرومیت زدایی و پاسخ به نیازهای اساسی بیشتر بر این برنامه ها سایه افکنده است و مسئله توسعه روستایی با نگاهی انسان محور می تواند زمینه را برای ارتقای بهتر آن فراهم نماید.
تغییر الگوی مصرف انرژی از سوختهای فسیلی به انرژیهای تجدید پذیر و تاثیر آن بر نظم بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۴)
237 - 261
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ انسان همواره تلاش نموده است که با دراختیار گرفتن انرژی های موجود در طبیعت از آنها برای رفاه و پیشبرد اهداف خود استفاده نماید . لذا به سرعت نحوه استفاده از نیروهایی همچون آتش ، باد ، آب و ... را آموخت و بعدها با اختراع موتور بخار و کشف سوختهایی همچون نفت ، ذغال سنگ ، ... تحول بزرگی در جایگاه چرخه انرژی و رشد صنعتی شدن انسان پیدا شد . رشد جمعیت و ایجاد سازمانهای منطقه ای و جهانی و از طرفی اثر بخشی جوامع انسانی و دولتها بر نظام های بین الملل موجب شد کشورهای قدرتمند خواهان استفاده ابزاری از انرژی برای اعمال نفوذ بر نظام بین الملل و حفظ قدرت و امنیت خود باشند . اما کاهش تدریجی ذخایرسوختهای فسیلی ، و بوجود آمدن مشکلات زیست محیطی موجب شد به انرژیهای تجدید پذیر توجه ویژه ای شود وسرمایه گذاری در خصوص پژوهش و تولید برای بهره مندی از آنها افزایش یابد . هدف ما ازاین پژوهش این است که با بررسی جایگاه کشورهایی همچون چین ، آلمان وآمریکا در زمینه انرژیهای تجدید پذیر و بهره مندی از نظریه بسط یافته سیکل قدرت چارلزدوران بتوانیم میزان سرمایه گذاری و سیاست گذرای این کشورها را در خصوص انرژی های تجدید پذیر نشان داده وضرورت تغییر الگوی مصرف انرژی رابیان کنیم . با عنایت مطالب مطرح شده این سوال پش می آید که تغییر الگوی مصرف انرژی از سوخت های فسیلی به انرژی های تجدید پذیر چه تاثیری بر نظام بین الملل آینده می گذارد ؟
نظریه تربیت وجودی با تأکید بر تأثیر مکاتب تربیت توحیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمدن فعلیت یافته و عینیت بخش، ارزش های بالقوه یک مکتب است. جوشش یک تمدن از نحوه انسان سازی و جامعه پردازی آن منشعب می شود؛ مسئله اصلی آن است که آیا گفتمان توحیدی شکل گرفته در پسا انقلاب اسلامی، می تواند ظرفیت های بینشی، منشی و کنشی یک انسان در مقیاس امت- تمدن را فعال کند؟ انسانی که در مقیاس امت- تمدن تربیت می شود، قدرت تحول آفرینی در همان سان را دارد و قدرت آن را دارد که به تغییر در فرهنگ پیرامونی و مرجعیت اجتماعی و تمدنی دست یابد. برخورداری از نگاه تربیتی به سطحی از اهمیت است که به تربیت و اصلاح یک فرد انسانی، یک جامعه اصلاح می شود؛ این مقاله به دنبال آن است که نظریه تربیت وجودی را در قالب گزاره های سازواری ارائه نماید و نسبت آن را در فرایند تمدن سازی واکاوی کند. در این منظر تربیت وجودی دارای ویژگی های زیر است؛ اولاً، در آن توجه به وجه «یلی الربی» و وجودی عالم و آدم می شود، ازاین رو «عالم» را «خلقت» و «آدم» را «خلیفه» الهی می یابد. ثانیاً، بر اساس آن انتقالات مفهومی و دلالی صرفاً زمینه ساز بوده و اکتفا و توقف بر آن بی معنا است و در آن بر وجه درک حضوری و قلبی انسان تأکید می شود، ازاین رو به پردازش های ذهنی اکتفا نشده و حصول نتیجه مؤثر از وحدت، وصول و بلوغ به واقعیت و کمالات وجودی است. ثالثاً، هدف از تربیت وجودی، تشبه، مشاکلت و تناسب وجودی با مبدأ وجود و آگاهی است، ازاین رو خداوند و کمالات او را مقوم وجودی خویشتن وجدان می کند و در آن تمکن می یابد. رابعاً، فرایند تربیت وجودی، فرایندی تهذیبی، مشارکتی و پرورش موقعیت محور است که در آن با انجام ارتیاض و ممارست های جسمی و روحی در مناسک عبادی و مراقبت های اخلاقی و همچنین مبتنی بر طریق معرفت و توجه به نفس، منجر به اشتداد ظهور نور طینت و مفطورات هستگانی انسان از غواشی و تعینات خَلقی و خُلقی می شود.
تحلیل گفتمان هویتی در سیاست گذاری خارجی؛ مقایسه ایران و ترکیه در بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
517-540
حوزههای تخصصی:
با روی کار آمدن حکومت الجولانی در سوریه شاهدیم که نگاه به امر هویت اهمیت فراوانی یافته است. در کنار این امر، حضور ایران و ترکیه به عنوان دو بازیگر هویت مند جدال گرا در این منطقه سبب شده تا نقش هویت در شکل گیری منازعات سیاسی میان رودان مهم باشد. با توجه به موارد مذکور، در پژوهش حاضر می توان این پرسش اصلی را مطرح کرد که مؤلفه های هویتی چگونه در رقابت ایران و ترکیه در بحران سوریه نقش آفرینی کرده اند. در این پژوهش تلاش شده تأثیر هویت های ایدئولوژیک و قومی- مذهبی بر سیاست خارجی ایران و ترکیه در قبال سوریه و بررسی چگونگی بازتاب این رقابت در ساختار امنیتی و ژئوپلیتیک منطقه میان رودان تحلیل شود. نگارندگان با استفاده از روش پژوهش کیفی در پی به آزمون گذاردن این فرضیه است که تضاد در هویت های جمهوری اسلامی ایران و ترکیه یکی از عوامل مؤثر در تعمیق رقابت و افزایش بی ثباتی در سوریه و منطقه بوده است. نتیجه آنکه مؤلفه های هویتی نقش اساسی و گیرا در جهت دهی به رفتار و سیاست خارجی ایران و ترکیه در بحران سوریه ایفا کرده است. برخلاف تحلیل هایی که تنها بر منافع ژئوپلیتیکی یا اقتصادی تأکید دارند، این مطالعه نشان می دهد که هویت های ایدئولوژیک، مذهبی و تاریخی، چارچوب ادراکی تصمیم گیران دو کشور را شکل داده و در انتخاب راهبردها و ائتلاف ها بسیار اثرگذار بوده است. ترکیه با تکیه بر هویت سنی و تمایلات نئوعثمانی، به حمایت از گروه های سنی مخالف دولت اسد پرداخته، در حالی که ایران با رویکردی شیعی و گفتمان مقاومت، از دولت اسد و نیروهای همسو حمایت کرده است.