فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۲۱ تا ۳٬۸۴۰ مورد از کل ۳۲٬۰۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال ترسیم الزامات روابط راهبردی جمهوری اسلامی ایران و گزینه های شراکت راهبردی آن با بلوک های مختلف قدرت در یک نظام بین الملل پساغربی است. در شرایط گذار نظام بین الملل، رویکرد کلان سیاست خارجی و گزینه های شراکت راهبردی ایران چه الزاماتی را باید مدنظر داشته باشد؟ به دلیل موقعیت منحصربه فرد ژئواستراتژیک در کانون معادلات محیط پیرامونی، ایران به طور اساسی از روند بازتوزیع قدرت و ثروت در نظام بین الملل متأثر شده است. قدرت های نوظهوری همچون ایران که زمانی به دلیل سلطه مادی و گفتمانی یک نظم غربی از معادلات نظام بین الملل به حاشیه رانده شده بودند، اکنون فرصتی بی سابقه به دست آورده اند تا با هم افزایی قدرت با بازیگران تجدیدنظرطلب نظم غالب را به چالش بکشند و خود را در محوریت دستورکارهای سیاست در حال تغییر بین المللی و منطقه ای قرار دهند. باوجوداین، شراکت راهبردی قدرت های نوظهور در وضعیت گذار نظام بین الملل اغلب محدود به همین وضعیت ناپایدار گذار است و با استقرار نظمی دیگر، بسترهایی که به اتحاد راهبردی آن ها شکل می دهد متحول می شود و بسترهای جدید ضرورتاً سازوکارهای همکاری و شراکت دوران گذار در حوزه های امنیتی -راهبردی را بازتولید نمی کند. در چارچوب چنین فهمی، «تنهایی استراتژیک» را نباید لازمه استقلال استراتژیک یا پیش شرط آن تلقی کنیم. در شرایط گذار نظام بین الملل که مشخصه اصلی آن بازتوزیع قدرت، ثروت و بازنویسی قواعد بین المللی است، تنهایی استراتژیک نه یک مزیت نسبی بلکه یک تهدید بالقوه علیه منافع راهبردی ایران است. «تنوع بخشی به رویکردهای ژئوپلیتیکی سیاست خارجی»، «چندجانبه گرایی» از طریق «متوازن سازی روابط با آسیا و اروپا»، «ائتلاف سازی بر مبنای مسائل نوظهور» و... از الزامات کلیدی نقش آفرینی فعال و مستقل جمهوری اسلامی ایران در نظام بین الملل پساغربی است.
بررسی عوامل اثرگذار در همگرایی و واگرایی افغانستان و پاکستان و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
منبع:
مطالعات فرهنگ دیپلماسی سال اول زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
51 - 38
حوزههای تخصصی:
تاریخ روابط افغانستان و پاکستان نشانگر آنست که عامل و مؤلفه همگرا و واگرا طی حدود 73 سال در روابط دوکشور بوده است. از این رو، ماهیت روابط دوکشور به دلیل وجود زمینه های همگرایی و واگرایی متأثر از این عوامل، روند ثابتی را طی کرده و روابط دو کشور همیشه بر آشوب و تنش بوده و باعث بی اعتمادی این دوکشور نسبت به هم می شود. اکنون قدرت گیری دوباره طالبان که پاکستان از حامیان اصلی آن است می تواند بحرانی را برای روابط فیمابین دوکشور در منطقه به طور طبیعی و تأثیر آن بر امنیت جمهوری اسلامی ایران به طور خاص ایجاد کند. با توجه به این چشم اندازه، در پژوهش حاضر مهمترین عوامل تأثیرگذار در همگرایی و واگرایی بین دو کشور افغانستان و پاکستان از یک سو و روابطشان بر امنیت جمهوری اسلامی ایران از سوی دیگر تحلیل می شود. در واقع هدف از این پژوهش علاوه بر تشریح روابط افغانستان و پاکستان، پاسخ به این پرسش است که روابط افغانستان با پاکستان به طور کلی و با توجه به اتفاقات بعدی و قدرت تصمیم گیری مجدد طالبان چه برامنیت ملی جمهوری اسلامی ایران دارد؟ بر این اساس، این فرضیه مطرح می شود که مهم ترین عوامل واگرایی، اختلافات مرزی، ساختار سیاسی و فقدان عمقِ استراتژیک پاکستان، و اصلی ترین عوامل همگرایی دو کشور عبارت از اشتراکات فرهنگی دینی، همکاری های و می باشد. و به دلیل قرار گرفتن این دو کشور در محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ؟ بر این اساس، این فرضیه مطرح می شود که مهم ترین عوامل واگرایی، اختلافات مرزی، ساختار سیاسی و فقدان عمقِ استراتژیک پاکستان، و اصلی ترین عوامل همگرایی دو کشور عبارت از اشتراکات فرهنگی دینی، همکاری های و می باشد. و به دلیل قرار گرفتن این کشور در محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ؟ بر این اساس، این فرضیه مطرح می شود که مهم ترین عوامل واگرایی، اختلافات مرزی، ساختار سیاسی و فقدان عمق استراتژیک پاکستان، و اصلی ترین عوامل همگرایی دو کشور عبارت از اشتراکات فرهنگی- دینی، همکاری های و می باشد. و به دلیل قرار گرفتن این کشور در محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
وضعیت سین کیانگ و روابط چین و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه خودمختار سین کیانگ از دوران سلسله هان، برای حاکمان چینی درحکم یک معمای پیچیده عمل کرده و مردم آن در حوزه های فرهنگی، مذهبی، قومی و... متفاوت بوده اند. افزون براین، ویژگی های جغرافیایی و وجود یک منطقه مرزی از عوامل دیگری است که کنترل چین بر این منطقه را به چالش کشیده است. با شروع سال 1949، چین با جدایی طلبی اویغورها و استقلال ترکستان شرقی، به عنوان یک معضل داخلی، روبه رو شد. از اوایل دهه 1990، چین، جنبه های بین المللی این معضل را به رسمیت شناخت و مجبور به مقابله با تجلی های خارجی آن شد. این سیاست جدید، روابط چین با ترکیه را که افزون بر پیوندهای تاریخی، زبانی، مذهبی و فرهنگی با اویغورهای مسلمان، به لحاظ ایدئولوژیکی هم از ملی گرایی اویغور الهام گرفته و جایگاه مناسبی برای پناهندگان اویغور است، تحت تأثیر قرار داد؛ بنابراین، نگارندگان قصد دارند به این پرسش پاسخ دهند که «وضعیت سین کیانگ چه تأثیری بر روابط چین و ترکیه داشته است؟» به نظر می رسد، کیفیت و کمیت روابط چین و ترکیه پیش از دهه 1990، با تأثیرپذیری از دگرگونی های سین کیانگ، در وضعیت نامطلوبی بوده و تحولات سین کیانگ پس از دهه 1990، تحت تأثیر روابط اقتصادی، نظامی، و سیاسی بین دو کشور، به زیان اویغورها مدیریت شده است.
سیاست دولت عراق در قبال انزوای عربی سوریه (2021-2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با آغاز بحران سوریه در اواخر سال 2010، موضوع انزوای دیپلماتیک از سوی کشورهای عربی نظیر عربستان و قطر در دستورکار قرار گرفت. برای این منظور، گام اولیه حذف جمهوری عربی سوریه از نهادهای عربی بود که سرآمد آن ها، "اتحادیه عرب" است. اما در مقابل این روند، دولت عراق همواره به عنوان یک مانع ظاهر شده است. در این مقاله برآنیم تا به این سوال پاسخ دهیم: «چرا پس از سال 2011، عراق بر اساس یک رویه ثابت دیپلماتیک، بدنبال بازگرداندن کرسی سوریه در اتحادیه عرب به دولت دمشق بوده است؟». در مسیر کاوش پاسخ مناسب با مطالعه منابع کتابخانه ای، پژوهش های عمدتا میدانی بومی-عربی و اندیشکده های معتبر بین المللی به اعتبار این فرضیه را سنجیدیم: «دولت عراق پس از بروز بحران در سوریه، به دلیل وابستگی متقابل پیچیده ای که با این کشور همسایه داشت و همچنین به امید کسب اعتبار دیپلماتیک در جهان عرب، در جهت حفظ کرسی دمشق نزد این سازمان تحرکات دیپلماتیک پایا داشته است». بر این اساس، پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی-تبیینی، ضمن ارائه شمای کلی از نگاه دولت عراق به مسئله عضویت سوریه در اتحادیه عرب، چرایی تشابه رفتاری حکومت های نوری المالکی، حیدر العبادی، عادل عبدالمهدی و مصطفی الکاظمی در قبال این پرونده را تبیین می نماید.
واکاوی عوامل ساختاری و نیروهای فرایندی اعتراضات مردمی خیابانی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۶
1 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر این است که منطق ساختاری –فرایندی شکل گیری اعتراضات جمعی دوره ای در طول چهار دهه حکومت جمهوری اسلامی ایران را توضیح دهد. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که در چارچوب میدان مواجهه اعتراضات مردمی گسترده در دوران جمهوری اسلامی از چه دلایل ساختاری - مواجهه ای نشات گرفته است و همچنین این سوال که فرایند شکل گیری آن از زمان تأسیس جمهوری اسلامی تا کنون چه تحولاتی را در اهداف و نیروهای سیاسی و میدان مواجهه نیروهای چندگانه خود تجربه کرده است. روش پژوهش بکار رفته نیز روایت تاریخی معطوف به ساخت تیپ ایده آل وبری است. یعنی با کاربست و مواجهه چهارچوب تئوریک و داده های تجربی در قالب یک میدان، پیکربندی تاریخی بازسازی می شود تا نیروها و گرایش های این پیکر در هر دوره بیرون کشیده شود. روش گردآوری اطلاعات نیز مطالعه اسناد و کتب، مشاهده آرشیو صدا و سیما، مصاحبه با صاحب نظران جامعه شناسی سیاسی. یافته های پژوهش حاکی از آن است اعتراضات دوره ای از لحاظ ساختاری ریشه در کیفیت رابطه و مواجهه عناصر چندگانه (ساخت دوگانه قدرت، منطق هضم اقتصادی و منطق فراخوانی مردمی-اعتارضی) در یک بزنگاه تاریخی است .این اعتراضات نوعی فرایند ادامه دار و تکرار شونده با منطق مواجهه های -تصادفی و درعین حال عمق یابنده ای را نشان می دهد.
بررسی بسترهای شکل گیری بحران در سوریه از منظر نظریه محرومیت نسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۶
51 - 68
حوزههای تخصصی:
منطقه خاورمیانه با موقعیت ژئوپلیتیکی ویژه همواره برای قدرت های بزرگ حائز اهمیت بوده است، همچنین کشورهای این منطقه نیز مهد بحران های مهم منطقه ای و زمینه های تنازع آن را به طور مداوم فراهم نموده اند. کشور سوریه به عنوان یک بازیگر خاورمیانه ای و موقعیت استراتژیکی ویژه که در اتصال سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا نقطه ی حساس محسوب می شود با دارا بودن موقعیت داخلی خاص اعم از تنوع قومی، نژادی و مذهبی این کشور را مستعد بروز بحران های قومی، مذهبی و نژادی قرار داده و کوچک ترین بی ثباتی سیاسی در این کشور به یک بحران عظیم ختم خواهد شد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که بسترهای شکل گیری بحران در سوریه چگونه بوده است؟ در پاسخ به این پرسش این فرضیه بررسی شده است که توزیع متفاوت قدرت سیاسی و منابع اقتصادی در بخش های اقلیت و اکثریت جامعه سوریه باعث بروز تعارض گردیده است که بر اساس چارچوب نظری محرومیت نسبی بررسی می شود.
The political and Administrative Justice in Civil Society
حوزههای تخصصی:
Every civil society needs the development of justice for its survival and in the modern era, one of the most important manifestations of that is administrative justice. The conception of administrative justice in any legal system is a function of political action. That is, it is more a product of the political agreement of the nation of land than a metaphysics conception. This concept primarily focuses on the fair distribution of resources and then on fair administrative decisions. Administrative justice is the basis for the structuring of the administrative system into an advanced legal system that applies to the equitable distribution of wealth through administrative law and legal principles derived from the customary concept and are sometimes defined in procedural and substantive principles in administrative court proceedings. Therefore, we are faced with a concrete concept that understands the system of administrative law and public law as defined by legal principles. Administrative justice is made by political affairs and is paid through legal institutions. These concepts are shaped by common social values and, after legal incorporation, their customary concept becomes legal. The concept of administrative justice in the judgments of the Administrative Justice has been expressed in two principles of impartiality and proportionality. The first principal deals with the concept of administrative justice procedures and the principle of proportionality of its substantive concept. Therefore, the most important application of the concept of administrative justice is to determine the legal principles that are relevant to it in administrative proceedings and in the jurisdiction of the administrative justice court.
طراحی الگوی ارتقاء مشارکت نیروهای چهارگانه آجا در خط مشی های دفاعی آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال هفتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۶
69 - 108
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی ارتقاء مشارکت نیروهای چهارگانه آجا در خط مشی های دفاعی آینده انجام شده است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی است و داده ها به صورت آمیخته(کیفی – کمی) با رویکرد اکتشافی متوالی با روش داده بنیاد و میدانی جمع آوری شد. در بخش کیفی بر اساس روش داده بنیاد، داده های موردنیاز با انجام ۱۶ مصاحبه نیمه ساختاریافته (شامل ۶ خبره دانشگاهی و ۱۰ فرمانده) که با استفاده از شیوه ی نمونه گیری گلوله برفی و با شاخص اشباع نظری جمع آوری و تحلیل شد؛ و در بخش کمی، گردآوری داده ها به صورت میدانی بود که تعداد ۳۸۴ تن از فرماندهان، مدیران و کارشناسان ارتش جمهوری اسلامی ایران ابتدا به صورت تصادفی طبقه ای و سپس با فرمول کوکران به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. در ادامه داده ها به کمک نرم افزار SPSS و معادلات ساختاری Smart PLS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که الگوی ارتقاء مشارکت نیروهای چهارگانه آجا در خط مشی های دفاعی آینده دارای ۱۰۶ کد باز، ۱۴ کد محوری و ۶ کد انتخابی است که بر اساس نتایج حاصل از برآورد معادلات ساختاری، یعنی بار عاملی و آماره تی، شرایط علی بر مقوله محوری و این مقوله بر راهبردها و راهبردها بر پیامدها و شرایط مداخله گر و زمینه ای بر راهبردها تأثیر معناداری داشتند.
ضمانت اجرای کیفری در صیانت از امر به معروف و نهی از منکر در قوانین جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکومت اسلامی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
139-162
حوزههای تخصصی:
امر به معروف و نهی از منکر یکی از ارزش های اساسی و بنیادی جامعه است که از مهم ترین مظاهر جمهوریت و اسلامیت نظام بوده و نیازمند صیانت، ارتقا و شیوع روزافزون در جامعه است و ضامنی جهت سالم ماندن جامعه و تثبیت ارزش ها و زوال ناهنجاری ها در سایه مشارکت فعال و عمومی است. این ارزش اساسی با لحاظ ضوابط به کارگیری ضمانت های اجرایی بایستی صیانت شود که یکی از این ضمانت ها مداخله کیفری حکومت در صیانت از آن است. مراد از صیانت، مشخصاً تقویت عواملی است که به افراد جامعه انگیزش یا الزام جهت اجرای این فریضه می بخشد و زدودن موانع ساختاری و انسانی(مواجهه منفی ناشی از فعل یا ترک فعل) از پیش روی اجرای این فریضه است. بر این اساس، در رابطه تعاملی سه گانه بین آمر به معروف و ناهی از منکر، مخاطب و اشخاص ثالث ذی ربط بر حسب حق و تکلیف شان می توان فعل و ترک فعل تعریف نمود و ضمانت اجرایی کیفری نیز معین نمود. روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی بوده و با مراجعه به منابع کتاب خانه ای انجام یافته است.
شناسایی و تبیین نیروهای پیشران مؤثر بر شکل گیری هندسه قدرت جدید منطقه غرب آسیا در گذار از نظم پساوستفالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۶
118 - 146
حوزههای تخصصی:
منطقه غرب آسیا در دهه دوم قرن بیست و یکم با تحولات و پویایی های جدیدی مواجه بوده است. ظهور بیداری اسلامی در این منطقه، نویدبخش شکل گیری نظم نوینی است که با نظم موجود تفاوت های چشم گیری دارد و بازیگران جدیدی در شکل گیری آن به ایفای نقش پرداخته اند. پژوهش حاضر به منظور شناسایی و تبیین نیروهای پیشران مؤثر بر شکل گیری هندسه قدرت جدید منطقه غرب آسیا در گذار از نظم پساوستفالی به انجام رسیده است. روش پژوهش در این مقاله روش آمیخته با رویکرد اکتشافی است و جامعه آماری آن به صورت هدفمند شامل (27) نفر از خبرگان و صاحب نظران حوزه امنیت ملی و روابط بین الملل در دانشگاه های نیروهای مسلح است. جمع آوری اطلاعات با استفاده از روش کتابخانه ای و برگزاری پنل های خبرگی و با استفاده از تکنیک ذهن انگیزی صورت پذیرفت. حاصل جلسات ذهن انگیزی، استخراج (23) نیروی پیشران بود که به منظور صحت سنجی نیروهای پیشران از آزمون های اختصاصی نرم افزار SPSS شامل t تک نمونه ای، ضریب توافقی کندال و آلفای کرونباخ استفاده شد. در ادامه و با استفاده از نرم افزار آینده پژوهی میک مک و با به کارگیری تحلیل اثر ماتریس متقابل مؤثرترین نیروهای پیشران در حوزه موضوع پژوهش شناسایی و احصاء گردید که شامل احیاء جاده ابریشم در دو حوزه خشکی و دریا، تشکیل مثلت عربی، غربی و عبری در منطقه غرب آسیا و نقش آفرینی محور مقاومت در مقابله با گروهک های تروریستی تکفیری بود.
جایگاه منطقه فراملی در برنامه های پنج ساله توسعه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
197 - 218
حوزههای تخصصی:
در دوران معاصر منطقه گرایی به عنوان همسو یا بدیل جهانی شدن، یکی از رویکردهای انتخابی دولت هاست. ایران که بنا بر اقتضائات جغرافیایی و تاریخی، یک کشور بین المللی و قدرتی منطقه ای است، از آغازین سال دهه پایانی قرن بیستم، با پایان اشغال افغانستان از سوی شوروی و استقلال جمهوری های آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی می توانست جایگاه منطقه ای خود را ارتقا دهد؛ اما به رغم موقعیت ممتاز جغرافیایی، قرابت های فرهنگی و تمدنیِ ایران با این کشورها و تدوین شش برنامه پنج ساله توسعه، جمهوری اسلامی ایران در طی سه دهه گذشته نتوانست به عنوان کشور قطب منطقه ای عمل کند و از ظرفیت های منطقه ای خود در ارتباط با آن کشورها بهره مند شود. در تحقیق حاضر پرسش اصلی این است که «جایگاه منطقه فراملی در برنامه های پنج ساله توسعه ایران چیست؟» و با استفاده از دو روش تجزیه و تحلیل تکرر و تحلیل محتوا، مواد و بندهای برنامه های شش گانه توسعه بررسی شد. یافته های مقاله نشان می دهد که در برنامه های توسعه منظور از منطقه مشخص نیست؛ میزان توجه به منطقه در برنامه ها به صورت پرنوسانی متغیر است؛ و مؤلفه اصلیِ منطقه، قلمرو شمول و کشورهای تشکیل دهنده آن، از یک برنامه به برنامه دیگر تفاوت دارد. به عنوان نتیجه کاربردی، پیشنهاد شده است که «حوزه تمدن ایرانی» به عنوان منطقه جغرافیایی فرهنگی محاط ایران، منطقه هدفِ ایران و مصداق معین منطقه فراملی در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های کلان کشور تعریف شود.
واکاوی ضرورت مصادرۀ اموال دشمن در جنگ (در صدر اسلام و جنگ های جهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
329 - 357
حوزههای تخصصی:
برداشت های چندگانه و متفاوت از ضرورت مصادره اموال دشمن و ابهام در ماهیت، آثار و شرایط این اصل در جنگ، منجر به نقض حقوق مالکیت بشری شده است. یکی از روش های خوب برای رفع ابهامات، مطالعه تطبیقی در خصوص مصادره اموال در جنگ در صدر اسلام و جنگ های جهانی است. بنابراین، پرسش هایی که مطرح می شود این است که در جنگ مصادره چه اموالی ضروری است و چه اموالی متعلق به دشمن است؟ فرض بر این است که مصادره اموالی ضروری است که مستقیماً برای اهداف نظامی استفاده می شود و ممکن است باعث تغییر اهداف نظامی یا کند شدن دسترسی دشمن به اهداف نظامی شود و مصادره اموالی که کاربرد نظامی داشته و متعلق به دشمن باشد، ممکن است. پس، در این نوشتار با روش تحلیلی-تطبیقی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، درصدد تجزیه وتحلیل اموال دشمن (اموال نظامی و غیرنظامی) و تأثیر مصادره این اموال در دستیابی به اهداف نظامی هستیم. در هر دو دوره صدر اسلام و جنگ جهانی مصادره اموال دشمن پذیرفته شد، اما تفاوت در تناسب، ضرورت و تفکیک بین اموال نظامی و غیرنظامی است. در اسلام اموال مصادره شده متناسب با اوضاع واحوال و شرایط هر جنگ است، اما در جنگ جهانی بین اموال مصادره شده هیچ ضرورت، تناسب و تفکیکی وجود نداشت.
تعامل تقابلی ساختار-کارگزار و توسعه ایران: رهیافت واقع گرایی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
202 - 175
حوزههای تخصصی:
چالش های توسعه ایران در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی با دو متغیر بنیادین ارتباط دارد. نخست، ایران تلاش دارد تا فراتر از توزیع قدرت در ساختار نظام بین الملل برای خود جایگاه اقتصادی، سیاسی و راهبردی برتری در منطقه به دست آورد، و چنین رویکردی می تواند موازنه قدرت در اقتصاد و سیاست جهانی را با چالش روبه رو کند. دوم، ایران رویکرد سیاسی خود را در تقابل با ساختار، و نظام سلطه قرار داده است و الگوی حاکم بر آن را ناعادلانه می داند. تجربه تاریخی نشان داده است که نظام سرمایه داری جهانی نیز با نیروهای انتقادی و چالشگر برخورد مقابله جویانه داشته و دارد. بنابراین، محور اصلی تأخیر در توسعه یافتگی ایران در سال های پس از انقلاب 1357 را باید در جهت گیری تقابل جویانه نظام بین الملل به ویژه امریکا در برابر ایران دانست. هدف اصلی این پژوهش پاسخ به پرسش های پژوهشی زیر است: 1. ماهیت تعامل جمهوری اسلامی ایران با نظام بین الملل چه بوده است؟ 2. دلایل تقابل گرایی در برخورد ایران با نظام بین الملل چیست؟ 3. تا چه اندازه این نوع مواجهه ایران با نظام بین الملل بر توسعه کشور در دوره پساانقلاب اسلامی تأثیر گذاشته است؟ در فرضیه پژوهش، استدلال می شود که چگونگی مواجهه نظام بین الملل با ایران و واکنش کنشگران مهم به رفتار سیاست خارجی کشور بر توسعه ایران تأثیر منفی گذاشته است. با بهره گیری از نظریه واقع گرایی انتقادی روی باسکار، پیامدهای چگونگی مواجهه ایران با ساخت نظام بین الملل، براساس نحوه تعامل تقابلی کارگزار داخلی با اجزای نظام بین الملل (ساختار، نهادها و هنجارهای آن) برای توسعه ایران تبیین می شود. با تحلیل داده های موجود در گزارش های رسمی ارائه شده در زمینه عملکرد اقتصادی از سوی نهادهای دولتی ایرانی و بین المللی، و نیز بررسی ارزیابی های کارشناسان مسائل اقتصاد سیاسی بین المللی چگونگی رابطه بین توسعه ایران و موانع یا عوامل محدودکننده در سطوح ملی و نظام بین الملل تبیین می شود. نتایج نشان دهنده این است که ناهمسویی و تضاد ایدئولوژیک نظام بین الملل به کند شدن روند توسعه کشور منجر شده است.
تداوم و تغییر در سیاست گذاری روابط خارجی عراق از 1920 تا 2020(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۴۱)
89 - 106
حوزههای تخصصی:
پس از تشکیل عراق جدید طی یک قرن اخیر، این کشور سه نوع متفاوت از نظام سیاسی را تجربه کرده و در سطح داخلی و خارجی دچار دگرگونی های مهمی شده است. در بعد سیاست گذاری خارجی، سؤال این است که با هر تغییر در نظام سیاسی عراق اولویت های سیاست خارجی این کشور چگونه ترسیم شد؟ عراق در سال 1920، پس از فروپاشی عثمانی تحت سرپرستی پادشاهی متحد بریتانیا قرار گرفت. در سال 1921 نظام مشروطه سلطنتی عراق با قیمومیت انگلستان شکل گرفته و در سال 1932 از قیمومیت انگلستان خارج شد. در این زمان حفظ ثبات و کسب استقلال، از مهم ترین مؤلفه های سیاست خارجی عراق بود. پس ازاین با سه کودتای نظامی در دهه 50 و 60 میلادی، سیاست گذاری این کشور بر مبنای ایجاد حکومت سوسیالیستی و وحدت عربی شکل گرفت. پیگیری این هدف به دلیل سرکوب داخلی و تهاجم خارجی علیه همسایگان با شکست روبه رو شد. در دوره بعد، با سرنگونی حکومت بعثی طی حمله آمریکا به عراق در سال 2003، مجدداً نظام سیاسی این کشور تغییر کرده و مجموعه جدیدی از اولویت ها طرح شد که به دور از قرائت های هویتی و ایدئولوژیک صرفاً بر مبنای اصالت بخشیدن بر مفاهیم دموکراسی و منافع ملی تنظیم یافت.
تبیین روابطِ دولت و جامعه: از چهارچوب های یک سویه تا پیوندهای متقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
265 - 294
حوزههای تخصصی:
تبیین ِنسبت میان دولت و جامعه از مهم ترین چالش های نظری در علوم سیاسی است. در یک کشمکشِ نظری و در نتیجۀ انتقادهای فراوان به تبیین های تک بُعدی که به جامعه یا دولت می پردازند، این پرسش کلیدی مطرح شده است که نظریه های تک متغیره و یک سویه تا چه میزان، قدرت تبیین و پاسخگویی به چرایی و چگونگی روابط موجود میان دولت و جامعه را دارند و کاستی های آنها چیست؟ این مقاله در وهله نخست درصددِ نقد سنت تحلیلی موجود در ادبیات روابط دولت و جامعه و سپس تبیین مؤلفه های نهادگرایی تاریخی به عنوان یکی از رویکردهای مطرح در علوم سیاسی است. رویکرد نهادی با روش توصیفی-استقرایی- به دلیل پویایی و تمرکز بر بافتار تاریخی سبب غنای بیشتر تحلیل های سیاسی درباره روابط دولت و جامعه شده است. مطابق این نگرش، دولت و جامعه در فرایند تاریخی خود، به گونه ای متقابل بر هم اثر گذاشته، از هم اثر می پذیرند. این دیدگاه، قدرت دولت و حتی تجلی و نمود این قدرت را در پیوند با قدرت جامعه و آرایش های نهادی موجود در یک جامعه و تحول آنها را محصول پیوند ساختارهای قدرت در یک فرآیند تاریخی می داند. مؤلفه های اصلی این نظریه عبارتند از: بزنگاه های مهم، وابستگی به مسیر، زمان بندی و توالی، رخدادها، طراحی و تحول نهادی. همچنین یافته های این مقاله نشان می دهد که شکل گیری یک پیکربندی سیاسی اجتماعی متعادل، مبتنی بر شبکۀ پیچیده ای از روابط متقابل و ترتیبات نهادی پویا بین دو نهاد دولت و جامعه در یک فرایند زمانی گسترده است که حاصل آن نه سلطه دولت بر نهادهای دیگر، بلکه ارتباط نهادی آن با جامعه است؛ زیرا نهادگرایی تاریخی به واسطه نگاه تاریخی خود علاوه بر برداشتی پویا از تکوین و تغییر نهادی، می-تواند زمینه ساز نوعی پیوند میان نظریه های زمینه گرا و نهادگرا تلقی شود.
شناسایی و اولویت بندی چالش های حکمرانی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹۵)
89 - 126
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از روش مطالعات اسنادی و تحلیل اهمیت- عملکرد، ابتدا موانع موجود در حکمرانی جمهوری اسلامی ایران احصا شده و در گام بعد، پس از انجام نوزده مصاحبه با مسئولان، فعالان و متخصصان حوزه حکمرانی و سیاست گذاری و تکمیل پرسشنامه های خاص تحلیل اهمیت- عملکرد، میزان اهمیت و عملکرد این موانع در حکمرانی جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. موانع «تحریم و شرطی شدن اقتصاد»، «فساد اداری»، «کم رنگ بودن شفافیت»، «ضعف دولت الکترونیک»، «اقتصاد متکی به نفت»، «مسئله خصوصی سازی و رقابت پذیری»، «کاهش جمعیت و بسته شدن پنجره جمعیتی» و «نظام بودجه ریزی معیوب» به ترتیب بیش از سایر موارد مورد توجه تصمیم گیران بوده اند. همچنین بر اساس تحلیل و ارزیابی شکاف میان اهمیت و عملکرد موانع، لازم است موانع «عوام گرایی سیاسی»، «تورم قوانین»، «کاهش سرمایه اجتماعی» و «ضعف در نظام برنامه ریزی» به ترتیب در اولویت مسئولان اجرایی کشور قرار گیرد.
تبیین رابطه اثرگذاری عدالت اجتماعی ادراک شده بر میزان پایبندی جوانان شهرهای تبریز و بوکان به هویت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۸۹)
125 - 144
حوزههای تخصصی:
هویت ملی یکی از مؤلفه های بنیادی شکل گیری و بقا و انسجام جامعه ملی است. هدف اصلی تحقیق، تعیین رابطه بین پایبندی جوانان شهرهای تبریز و بوکان به هویت ملی با عدالت اجتماعی ادراک شده است. روش تحقیق پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه استاندارد فینی و پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری جوانان شهر تبریز و بوکان است که در شهرهای تبریز و بوکان ساکن بودند. جامعه آماری در شهر تبریز شامل کل جمعیت زن و مرد در بازه سنی 18 تا 29 سال بر اساس سرشماری عمومی سال 95 به تعداد 657668 نفر بود. حجم نمونه در جامعه آماری شهر تبریز با استفاده از فرمول کوکران معادل 384 نفر به دست آمد. جامعه آماری در شهر بوکان شامل کل جمعیت زن و مرد در بازه سنی 18 تا 29 سال بر اساس سرشماری عمومی سال 95 به تعداد 68377 نفر و حجم نمونه 381 نفر بود. حجم نمونه در دو گروه جامعه آماری با استفاده از فرمول کوکران 771 نفر تعیین شده بود. بر اساس یافته های به دست آمده، بین عدالت اجتماعی ادراک شده و پایبندی به هویت ملی در بین جوانان شهرهای تبریز و بوکان رابطه مثبت معنی داری وجود داشت. میزان پایبندی به هویت ملی و میزان عدالت اجتماعی ادراک شده در بین جوانان شهر بوکان به طور معنی داری بیشتر از جوانان شهر تبریز بود.
مدلسازی ساختاری تفسیری راهبردهای کارآفرینی سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۱ زمستان۱۴۰۱ شماره ۱۰۵
563 - 584
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی سیاسی نیروی محرکه ایجاد تحولات نهادی بوده که امکان تغییر فرآیندهای منسوخ را ایجاد می کند. کارآفرینان سیاسی با هدف ایجاد تغییر در روند سیاستگذاری نقش اساسی را برعهده داشته و می توانند با ارائه راهبردهای سیاسی ابعاد مختلف اقتصادی و اجتماعی را دگرگون سازند. اجماع افراد کلیدی و بانفوذ سیاسی در موضوع کارآفرینی در کشور می تواند روند توسعه برنامه ها را تسریع و چالش های فرآیندی را برطرف سازد. از این رو شناسایی راهبردهای توسعه کارآفرینی سیاسی و تقویت حضور این افراد آنها منجر به خلق ارزش و رشد اقتصادی و اجتماعی می شود. براین اساس هدف از انجام پژوهش حاضر، مدل سازی ساختاری تفسیری راهبردهای کارآفرینی سیاسی است. شناسایی راهبردهای کارآفرینی سیاسی از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته با روش تحلیل محتوای کیفی بر پایه تکنیک اشباع نظری و روش نمونه گیری هدفمند با 24 نفر از اساتید کارآفرینی، خط مشی گذاری و مدیریت انجام گرفت. روایی و پایایی مصاحبه ها به ترتیب با روش روایی محتوایی نسبی و شاخص کاپای کوهن تایید شد. کدگذاری مصاحبه ها بااستفاده از نرم افزار 2020MAXQDA منجر به شناسایی 11 راهبرد شد. به منظور سطح بندی راهبردهای شناسایی شده از نظرات 94 نفر از کارآفرینان و مدیران ارشد سازمان های دولتی با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و به کمک پرسشنامه استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامه به ترتیب با بهره گیری از روایی محتوا و روش آزمون پس آزمون تایید شد. راهبردهای شناسایی شده با روش ساختاری تفسیری منجر به تشکیل پنج سطح شد که شبکه سازی سیاسی اثرگذارترین و جریان سازی اثرپذیرترین عوامل بودند.
ترویج نوآوری به واسطه استانداردسازی: مطالعه موردی قانون سوخت کم سولفور سازمان بین المللی دریانوردی
منبع:
سازمان های بین المللی سال پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
311-343
حوزههای تخصصی:
از ابتدای دهه 1990 میلادی «تأثیر قوانین و استانداردها جهت تحریک نوآوری در سازمان ها»، محل بحث مقالات و تحقیقات مختلفی بوده است. این پژوهش جهت شناسایی انواع استانداردها و سازوکار تأثیر آن ها بر نوآوری به واسطه سیاست های عمومی، ابتدا با مطالعات کتابخانه ای تعاریف نوآوری و سیاست نوآوری را جمع آوری و در ادامه ارتباط انواع استاندارد با نوآوری و تأثیر قوانین دولتی با انواع استانداردهای اشاری را بررسی کرده است. سپس در مطالعه موردی «استاندارد الزام آور استفاده از سوخت کم سولفور از ابتدای سال 2020 در صنعت کشتی رانی» ساختار سازمان بین المللی دریانوردی و مراحل تبدیل یک پیشنهاد به استاندارد در این سازمان را تشریح نموده است. در بخش پایانی با به کارگیری روش کیفی و مصاحبه با خبرگان، راهکارهای متنوعی که کشورها و شرکت های بزرگ در صنایع مختلف برای تطابق با این استاندارد ارائه نموده اند، از نظر واکنش نوآورانه به موضوع استاندارد تحلیل و ارزیابی شده است؛ راهکارهایی شامل بهره برداری از گازوئیل دریایی و سوخت های کم گوگرد، بهره برداری از آمیزه های سوختی کم گوگرد، نصب واحدهای آلاینده زدای گازهای احتراقی در کشتی ها، استفاده از گاز طبیعی یا استفاده از سایر سوخت های دریایی مانند متانول، سوخت های زیستی در دست واحدهای تحقیق و توسعه در صنایع مختلف پالایشگاهی، شیمیایی، نانو و پلیمر که انواع نوآوری در فناوری های محصول و فرایند و در سطوح مختلف را ایجاب می کنند. این مطالعه موردی نشان داده است که یک استانداردسازی جهانی در ترغیب انواع روش های نوآوری مؤثر است و می تواند مسیر توسعه آینده کشورها و شرکت ها را شکل دهد.
تأثیر دکترین مقاومت بر مقاومت انصار الله یمن در برابر ائتلاف سعودی
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
91-116
حوزههای تخصصی:
بدون تردید شکل گیری جنبش انصار الله در یمن و رشد و توسعه سریع و تأثیرگذار آن را باید ازجمله پیامدهای انقلاب اسلامی ایران در سطح منطقه غرب آسیا ارزیابی نمود. جنبشی که با الهام از اندیشه ها و آرمان های انقلاب اسلامی و بهره گیری از خط مشی و دکترین مقاومت توانست در مدت کوتاهی به یکی از مؤثرترین حرکت های سیاسی در سطح منطقه تبدیل گردد. در چنین شرایطی عربستان سعودی با تشکیل ائتلافی از کشورهای عربی، تهاجم هوایی خود را علیه انصار الله یمن با ادعای حمایت از رئیس جمهور مستعفی این کشور، آغاز کرد که همچنان این روند ادامه دارد. سؤال پژوهش این است که چگونه دکترین مقاومت بر مقاومت انصار الله یمن در روند جنگ ائتلاف سعودی با این کشور تأثیرگذار بوده است؟ فرضیه این پژوهش این است که با توجه به تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر جنبش انصار الله یمن، به نظر می رسد دکترین مقاومت بیش از هر چیز از منظر ایدئولوژیکی و فکری و از طریق الگوبرداری درروند جنگ ائتلاف سعودی با این کشور تأثیر داشته است.