فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۰۱ تا ۳٬۵۲۰ مورد از کل ۳۲٬۰۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، مفهوم «قدرت» و سازوکارهای آن از منظر دو اندیشمند معاصر، «ادوارد سعید» و «میشل فوکو» مورد بررسی قرار گرفته است. هر دو متفکر در حوزه قدرت و سازوکارهای آن دارای نظریات و آرای مهمی هستند که بررسی دقیق این نظریات می تواند درک جدیدی از این مفهوم به وجود آورد. نگاه متفاوت فوکو و برداشت وی از سازوکارهای قدرت، حاوی نکات و مسائل بسیار مهمی است و همچنین نگرش سعید نسبت به قدرت نیز دارای ظرافت های نظری قابل توجهی است. محقق در این پژوهش با رویکردی توصیفی – تطبیقی و استفاده از تکنیک اسنادی، آثار مکتوب و غیرمکتوب دو اندیشمند را مورد مطالعه قرار داده و سپس به مقایسه آرا و نظریات آن دو مبادرت ورزیده است. پس از ارزیابی تطبیقی آرای متفکرین، نتایج تحقیق نشان می دهد که آن دو در مورد تعریف قدرت و مکانیسم های اعمال آن تا حدود زیادی هم نظر هستند، اما در رابطه با مسئله «عاملیت» و «مقاومت در برابر قدرت»، دارای نظریات متفاوتی نسبت به هم بوده و در این دو مورد شاهد اختلاف نظر میان آن ها هستیم.
استفاده از پهپادها از منظر حقوق جنگ دریایی و اصول بنیادین حقوق بشردوستانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه فن آوری های دریایی، جنگ های دریایی مدرن را ترکیبی نموده است. امروزه، جنگ دریایی به معنی استفاده از تاکتیک ها و اجرای عملیات نظامی بر روی، زیر، و یا برفراز دریا می باشد. نمونه ای از ابزارهای تاکتیکی، استفاده از پهپادها در عملیات-های دریایی می باشد. بدون تردید به کارگیری آنها در مخاصمه دریایی، مسائل مختلفی را در ارتباط با حقوق جنگ دریایی مطرح می-کند. عدم جود معاهده ای خاص در خصوص به کارگیری آنها در عرصه دریا منجر به ایجاد خلاء حقوقی و ابهام شده است. لذا در این مختصر در پی پاسخ به این سوال هستیم، آیا می توان پهپادها را در چارچوب قواعد حاکم بر حقوق جنگ دریایی و اصول بنیادین حقوق بشردوستانه به کار گرفت؟ از این رو هدف از این مقاله تحلیل قابلیت اعمال قواعد موجود بر پهپادها در جنگ دریایی می باشد. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی، و شیوه جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای اسنادی می باشد. یافته های تحقیق حاکی از آن است حقوق بین الملل معاهده ای و عرفی، به ویژه قواعد حقوق بشردوستانه نسبت به وضعیت حقوقی پهپادها بی تفاوت نمی باشند، و علیرغم اینکه دستورالعمل جنگ هوایی و موشکی و به خصوص دستورالعمل سان رمو اسنادی الزام آور نمی باشند، حقوق جنگ دریایی را با لحاظ نمودن قواعد حقوق بشردوستانه، اصلاح و بازنگری کرده، و قابلیت اعمال بر پهپادها را دارند.
امنیتی کردن پدیده مهاجرت توسط احزاب راست گرا و تاثیر آن بر انتخابات پارلمان اتحادیه اروپا ( ۲۰۱۹ ۲۰۰۹ )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۴۲)
131 - 152
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر در بسیاری از کشورهای اروپایی، احزاب جناح راست توانسته اند از موضوع مهاجرت به عنوان یک «ساختار فرصت» در احیا و تقویت خود استفاده کرده و با استفاده از فرایند «امنیتی کردن» و خارج کردن این موضوع از حوزه «مسائل عمومی» به «مسائل امنیتی» در انتخابات پارلمان اروپا به موفقیت های بزرگی دست یابند. با توجه به این مسئله، سؤال اصلی این پژوهش آن است که مهم ترین عامل موفقیت فرایند امنیتی کردن موضوع مهاجرت توسط این احزاب و به تبع آن پیروزی در انتخابات پارلمان اروپا در بازه ی زمانی ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۹ چه بوده است؟ فرضیه اصلی این پژوهش آن است که گفتمان «ضدمهاجرت» و عناصر معنایی شکل دهنده به آن، نقش مهمی در موفق بودن این احزاب در فرایند امنیتی کردن موضوع مهاجرت داشته است. یافته های پژوهش نشان می دهد این احزاب، با استفاده از استراتژی هایی چون: «برجسته سازی موضوع مهاجرت به عنوان یکی از شکایات اعتراضی، امنیتی سازی آن و تبلیغات سیاسی در جهت عادی سازی گفتمان ضدمهاجرتی»، به موفقیت انتخاباتی در سه دوره مورد بررسی رسیده اند. این پژوهش به لحاظ روش، مبتنی بر بررسی موردی به عنوان یکی از روش های تحقیق کیفی است. در این پژوهش فرایند امنیتی شدن در مکتب کپنهاگ به عنوان چهارچوب نظری درنظر گرفته شده است. روش گردآوری اطلاعات نیز به شیوه کتابخانه ای و مطالعه اسنادی و استفاده از منابع مجازی است.
بکارگیری قدرت نرم علیه حاکمیت دولتها از طریق جریان آزاد اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۰
185-203
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی بکارگیری قدرت نرم و ابزارهای آن مانند رسانه ها از طریق آزادی اطلاعات علیه حاکمیت دولت ها می پردازد. در این فرایند شاهد بکارگیری ابزارهای نوین رسانه ای و ایجاد جنگ نرم توسط برخی از کشورهای قدرتمند علیه حاکمیت دولت های دیگر می باشیم. در عصر حاضر که تکنولوژی و فناوری اطلاعات از جایگاه و قدرت ویژه ای برخوردار شده است انتظار نمی رود جوامع بین المللی از ورود اطلاعات از خارج از مرزهای جغرافیایی به داخل کشورشان مصون بمانند. در این راستا کشورهای دارای قدرت رسانه ای و تکنولوژی های به روز در عرصه ی فناوری اطلاعات به منظور تحقق اهداف خود اقدام به طرح ریزی جنگ نرم در درون جوامع هدف نموده اند. از این رو در مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر با هدف تبیین ابعاد مختلف قدرت نرم و ابزارهای رسانه ای، اعمال جنگ نرم علیه حاکمیت دولت ها به روش "کتابخانه ایی" و "اسنادی" بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد مرزهای فرهنگی، عقیدتی و اخلاقی یک کشور به اندازه ی مرزهای جغرافیایی و تمامیت ارضی آن ها دارای احترام می باشد و کسب رضایت کشورها برای ورود به مرزهای غیرجفرافیایی آن ها نیز امری بی بدیل بوده و انتقال اطلاعات به داخل یک کشور بدون اخذ اجازه و رضایت آن کشور وصف نقض حاکمیت و تمامیت ارضی را پیدا می کند.
بازخوانی تطبیقی مواجهۀ روشنفکران ایرانی با مدرنیته غربی (ناظر بر آراء سید جمال الدین اسدآبادی و میرزا ملکم خان ناظم الدوله)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
264 - 291
حوزههای تخصصی:
پس از تجربه تلخ شکست ایران در جنگ های روس و آشنایی قشر تحصیل کرده با پیشرفت های تمدنی غرب، به تدریج طبقه ای از روشنفکران ایرانی پدیدار شد که برای رفع عقب ماندگی و ترقی خواهی کشور تا ایجاد مشروطه و سقوط قاجار کوشید. در معرفی بارزترین شخصیت های نسل اوّل این جریان، می توان به سیدجمال الدین اسدآبادی و میرزا ملکم خان ناظم الدوله به عنوان دو منورالفکر دینی-غربی اشاره داشت. در پژوهش پیشِ رو با روشی تطبیقی به بررسی آرای این دو متفکر سیاسی پرداخته ایم تا به این پرسش پاسخ دهیم که شباهت ها و تفاوت های رویکردی این دو شخصیت در مواجهه با مدرنیته غربی چیست؛ با این هدف که درک بهتری از مبنای اختلافات امروز جریان روشنفکری در برابر دنیای تجدد پیدا کنیم. این پژوهش مبتنی بر آثار مکتوب و کتابخانه ای در چهارچوب نظریه بحران اسپریگنز است. در بیان دستاوردهای پژوهش می توان گفت: هر دو خواهان اصلاحات سیاسی-مذهبی اند و مشکل را در عقب ماندگی از فهم جهان معاصر می کاوند. سیدجمال با نگاهی گزینشی، منتقدانه و فراملیتی تلاش دارد تا آرمان وحدت و شکوفایی اسلامی را ازطریق بیدارگری امت مسلمان دنبال کند؛ اما میرزاملکم درپیِ تقلید محض از اروپای عصر نوزایی است تا ملت استبدادزده ایرانی را بر سکوی ترقی بنشاند.
اندیشه سیاسی در متون ساسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰۰
101 - 122
حوزههای تخصصی:
دوره ی ساسانی را می توان نقطه ی عطفی در تاریخ ایران دانست که برای نخستین بار یک نظام مقتدر سیاسی بر پایه ی وحدت دین و حکومت شکل گرفته و به نوعی، دو عنصر ملیّت و مذهب، سامان سیاسی و نظام دانایی خاصی را تعیّن می بخشد. هدف پژوهش پیش رو، شناخت و فهم ویژگی های سرشت نمای اندیشه ی سیاسی زردشتی- ساسانی است. تأکید این پژوهش بر متون و رساله های دارای بن مایه ی سیاسی و شهریاری است که در دوره ی ساسانی تألیف شده یا در قرون اولیه ی اسلامی، تحت تأثیر سنّت زردشتی- ساسانی تدوین شده است. شاخصه های پایه ی اندیشه ی سیاسی در متون این دوره، با به کارگیری روش توصیفی – تحلیلی و رویکرد متن محور، ذیل سه محورِ پیوند دیانت و سیاست، سلسله مراتب اجتماعی و نظام کیهانی و فرّه کیانی و تخمه ی شاهی، مورد بررسی قرار گرفته است. متون اصلی مورد مطالعه عبارت اند از: کارنامه ی اردشیر بابکان، عهد اردشیر، نامه ی تنسر و کارنامه ی انوشیروان. نتایج نشان داد که اندیشه ی سیاسی زردشتی-ساسانی، برآمده از سامان معرفتی ای است که انسان و جامعه ی انسانی را در پیوند ناگسستنی با کیهان و نظم کیهانی می داند و از همین روی، نظم سیاسی را موظّف به تحقّق بخشیدن به دیانت و احکام آن، به عنوان تجلّی والای نظم و قوانین کیهانی می کند. در جامعه ی انسانی، به پیروی از نظام کیهانی، وجود سلسله مراتب و خویش کاری ناگزیر است. سمبل این جامعه پادشاه است؛ او چه از جنبه ی نژادگی و نَسَبی و چه از جنبه ی کرداری و منشی، باید نماینده و پاسدار باورها و ارزش های دیانت مزدَیَسنا باشد.
تأثیر گفتمان انقلاب اسلامی بر فرایند انقلابهای عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۱)
295 - 319
حوزههای تخصصی:
گفتمان اسلام گرایی انقلاب اسلامی ایران از زمان پیدایش تاکنون به مثابه یکی از منابع مهم تحولات در سطح منطقه و جهان اسلام نقش ایفا نموده است. در واقع، بزرگ ترین تاثیر گذاری گفتمان انقلاب اسلامی در سطح منطقفه و جهان اسلام، تاثیر گذاری بر جنبش های سیاسی اسلام گرا بوده است. از نمود های این تاثیرگذاری شکل گیری جبهه مقاومت، استقلال و استکبار ستیزی بوده که در طی چندین دهه اخیر نمود پیدا کرده است. از طرف دیگر، به نظر می رسد با توجه به نقش آفرینی گروه های اسلام گرا در فرایند ناآرامی های عربی از 2011 تاکنون، گفتمان اسلام گرایی انقلاب اسلامی ایران همچنان نقش پر رنگی در تحولات منطقه ای ایفا می نماید. در این راستا، با توجه به اهمیت موضوع ، این پژوهش بدنبال پاسخگویی به این سوال محوری است، که گفتمان انقلاب اسلامی ایران چه تاثیری بر فرایند بهار عربی داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد، گفتمان انقلاب اسلامی در چهارچوب مفاهیمی همچون، استقلال و آزادی، مبارزه با ظلم و فساد و عدالت طلبی به شکل اساسی بر جنبش های اسلام گرا در فرایند بهار عربی تاثیر گذار بوده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای روش کیفی و ابزار گردآوری داده ها منابع کتاب خانه ای و اینترنتی است
تبیین مبانی فلسفه سیاسی اطلاق واژه «مطلقه» در «نظریه ولایت فقیه» امام خمینی(ره)
منبع:
سیاست کاربردی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
189-209
حوزههای تخصصی:
شناخت منظومه فکری امام خمینی(ره)مستلزم تحصیل معرفت درباره ابعاد مختلف اندیشه اوست که پهنه ای وسیع از امکانِ مطالعه را پیش روی پژوهشگران قرار می دهد. از جمله این امکان ها، مطالعه و فهم «ولایت فقیه» به مدد بنیان های فلسفی است تا نتایج حاصله در راستای اثبات کارآمدی این اصل مترقی با زبانی عقلانی عرضه گردد. پاسخ به چیستی مبانی فلسفه سیاسی اطلاق واژه «مطلقه» در «ولایت فقیه» از منظر امام راحل هدف اصلی نوشتار حاضر است و در پی تأیید این فرضیه و مدعاست که اتصاف «ولایت فقیه» به مفهوم «مطلقه» طرحی پیشینی است که تبیین آن بر مبنای اندیشه فلسفی امام خمینی(ره) نیز امکان پذیر است. لذا این اطلاق صرفاً راهبردی سیاسی برای عبور از بحران ها و متأثر از شرایط متحول تاریخی عینی نبوده و نسبت به متن وقایع متقدم می باشد. این پژوهش رویکردی توصیفی دارد و راقم سطور با بررسی موردی نظرات و آرای امام خمینی(ره) و همچنین تتبعات موجود، به دنبال پاسخ به مسئله مذکور است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تبیین چنین اطلاقی با فهم نقش و جایگاه فقیه در فلسفه سیاسی امام خمینی(ره) به ویژه در چهار حوزه «لزوم اجرای قانون»، «اهمیت مصلحت»، «وجوب عدالت» و «نیاز به تربیت» میسور است.
Archaeology of the Schools Proximity in the Second Phase Statement emphasising the Institutional Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The proximity of Islamic schools with the emergence of Islamic extremist currents has become a significant concern for Muslim thinkers. It has doubled the need for approximation and intra-religious dialogue. From a historical and institutional view, Iran and Egypt are the institutional pioneers of approximation among Islamic countries. Since the early 1942s, they have developed their activities in various formats based on the views approximation of the two sects’ religious scholars. The two countries' intellectual, political, and cultural atmosphere and a sense of leadership for the Islamic world in Egypt and Iran have been the largest producers of thought in the Islamic field. It was a significant factor in theory-making and pragmatism in this field. The main question is ‘How can the prominent meanings in the institutional network of schools proximity in the Islamic world and contemporary Iran be explained from an institutional and policy-making perspective?’. The results indicated that after the developments leading to secularism in Egypt, Iran became the only pillar of approximation among Islamic countries. After the Islamic Revolution of 1979, by emphasising the issue of Palestine, Hajj and the formation of a single nation, to guide domestic and transnational audiences by highlighting religious affinities in the geography of Islam and Muslims guide to religious coexistence. The second phase statement of the revolution is the most innovative manifestation of the institutional approximation strategy that Ayatollah Khamenei, emphasising trans-ethnic, trans-religious and transnational themes, has presented his institutionalist reading as a "Comprehensive Approximation" using previous historical experiences.
شناسایی پیشران های موثر در آینده روابط امنیتی ایران و جمهوری آذربایجان با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با رویکرد آینده پژوهی، به شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر بر وضعیت آینده روابط امنیتی جمهوری اسلامی ایران با جمهوری آذربایجان می-پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی و از نظر ماهیت، براساس روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است. بنابراین، با توجه به ماهیت تحقیق، این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که پیشران ها یا عوامل کلیدی موثر بر وضعیت آینده روابط امنیتی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان کدام اند و به چه میزان و چگونه بر یکدیگر تاثیر می گذارند؟ برای پاسخ به پرسش پژوهش، از روش تحلیل ساختاری میک مک و دلفی بهره گرفته شده است. در این راستا، پس از برگزاری جلسات اولیه بحث با پانزده نفر از نخبگان و متخصصان اجرایی و دانشگاهی(جامعه آماری پژوهش)، که تخصص و تجربه کافی پیرامون مسائل امنیتی و روابط بین الملل داشتند، از ایشان خواسته شد تا در چارچوب ماتریس اثرات متقاطع به پیشران ها، بر مبنای میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری امتیاز دهند. بیست پیشران اولیه در قالب چهار بعد کلی شناسایی شد. سپس، پیشران های اولیه در چارچوب ماتریس اثر متقاطع در نرم افزار آینده نگار میک مک تعریف شد. خروجی صفحه پراکندگی پیشران ها بیان گر ناپایداری سیستم است. در نهایت، باتوجه به امتیاز بالای تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم، شش پیشران کلیدی و اهرمی دارای بیشترین تأثیر بر وضعیت آینده روابط امنیتی ایران و جمهوری آذربایجان شناخته شد.
آسیایی شدن: خوانشی جدید از نگاه به شرق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
37 - 68
حوزههای تخصصی:
طی سالیان اخیر راهبرد نگاه به شرق تبدیل به یکی از اصلی ترین مباحث مربوط به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران شده است. علی رغم تأکیدات مکرر بر این راهبرد، یکی از مشکلات اصلی عدم تبیین دقیق از آن و ارائه تعاریف متفاوت از واژه "شرق" است. از طرف دیگر، در دهه های اخیر، و مخصوصاً پس از آغاز هزاره جدید، شاهد خیزش آسیا و افزایش نقش کشورهای این قاره در عرصه روابط بین الملل بوده ایم و به تبع آن موج گسترش روابط با کشورهای آسیایی هم افزایش یافته است که از سوی عده ای آسیایی شدن یا "چرخش به آسیا" نامیده شده است. اکنون این پرسش مطرح می گردد که آیا می توان خوانش جدیدی از سیاست نگاه به شرق جمهوری اسلامی ایران براساس ایده آسیایی شدن ارائه داد؟ به علاوه با توجه به تحولات نظام بین الملل و جایگاه جمهوری اسلامی ایران، راهبرد نگاه به شرق چه جایگاهی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت؟ بررسی های پژوهش حاضر ذیل روش توصیفی-تحلیلی و براساس منابع کتابخانه ای خوانش جدیدی از نگاه به شرق را مطرح نمود که ذیل سیاست "چرخش به آسیا" و اصلاحاً "آسیایی شدن" قرار می گیرد. نهایتاً با بررسی تاریخچه نگاه به شرق در جمهوری اسلامی ایران پیش بینی شد که راهبرد نگاه به شرق جمهوری اسلامی و مشخصاً آسیایی شدن حداقل در چند سال آینده محتمل ترین گزینه ای است که دستگاه سیاست خارجی به پیگیری آن خواهد پرداخت.
راهبرد جمهوری اسلامی ایران در دستیابی به قدرت برتر منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۴)
75 - 110
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران با ترسیم چشم انداز بیست ساله (1404-1384ه .ش.)، هدف خود را کسب جایگاه اول منطقه در حوزه های مختلف قرار داده است. تبدیل شدن ایران به قدرت برتر منطقه ای با چالش های متعدد اقتصادی، سیاسی و امنیتی رو به رو است به نحوی که شناخت راهبرد مناسب جهت دست یابی به این هدف ضروری بوده و فقدان چنین راهبردی باعث هدر رفت منابع سیاسی و اقتصادی ایران خواهد گردید. در این پژوهش با به کارگیری نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای و بررسی ویژگی های منطقه پیرامونی، مناسبات قدرت میان ایران و دیگر قدرت منطقه ای مدعی، تلاش شده است با استفاده از روش های کمی و کیفی و ابزارهای جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و هم چنین پرسش نامه که روایی آن با نظر خبرگان و پایایی آن با آلفای کرونباخ 0.9 تأیید گردید، و به کارگیری تکنیک SWOT به منظور تحلیل یافته های پژوهش، به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که در رویکرد مجموعه امنیتی منطقه ای، بهترین راهبرد جمهوری اسلامی ایران در دست یابی به قدرت برتر منطقه ای کدام است. اولویت راهبردهای18گانه احصایی در این پژوهش نشان می دهد که دست یابی به این سطح از قدرت، ارتباط نزدیکی با حوزه اقتصادی دارد، به گونه ای که سه راهبرد نخست با نمره جذابیت بیشتر از 9 در این حوزه قرار می گیرند. بر این اساس راهبرد «دست یابی به قدرت برتر منطقه ای از طریق تقویت قفل شدگی اقتصادی به وسیله افزایش حجم مبادلات تجاری و فعال کردن نهادها و سازمان های اقتصادی منطقه ای » با نمره جذابیت 6/9 به عنوان راهبرد پیشنهادی پژوهش جهت دست یابی ایران به قدرت برتر منطقه ای پیشنهاد گردید.
آینده پژوهی حضور نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۴۳)
67 - 93
حوزههای تخصصی:
خلیج فارس یکی از مناطق ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک جهان است که از جایگاهی ویژه در استراتژی ها و اسناد امنیت ملی ایالات متحده آمریکا برخوردار است. بررسی سناریوهای آینده حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس می تواند چشم انداز روشنی را جهت تبیین سیاست خارجی اصولی بر پایه تامین حداکثری منافع ملی، پیشِ روی سیاستمداران جمهوری اسلامی ایران و نخبگان نظامی این کشور قرار دهد. پرسش پژوهش حاضر این است که سناریوهای محتمل از آینده حضور نظامی آمریکا در خلیج فارس کدامند؟ با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی جهت آزمون فرضیه و روش کتابخانه ای، فیش برداری برای گردآوری داده ها، با رویکردی آینده پژوهانه این نتیجه حاصل گردید که آمریکا دیگر تمایلی به حضور مستقیم نظامی و بی واسطه در تحولات منطقه خلیج فارس نخواهد داشت، لذا در راستای کاهش حضور نظامی فیزیکی در این منطقه، سناریوی هوشمند سازی حضور نظامی در منطقه خلیج فارس، ائتلاف منطقه ای و موازنه از راه دور، سناریویی موجه و باورپذیر در خصوص آینده حضور نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس می باشد که امکان تحقق و وقوع آن وجود دارد. هم چنین به موازات وقوع سناریوی قبلی، گسترش و تمرکز نیروهای نظامی آمریکا به منطقه شرق آسیا، در جهت مهار قدرت چین نیز سناریویی ممکن بوده که از لحاظ عقلانی، احتمال تحقق آن وجود خواهد داشت.
Methodology of Foreign Policy of the Islamic Republic of Iran (Politics of enmity with the oppressor and support for the oppressed)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Background and Aim: An analytical look at the foreign policy of the Islamic Republic of Iran shows that its strategies and policies in the world system and the surrounding environment are methodical. In order to portray this issue, this study tries to methodize the policy of "enmity with the oppressor and support for the oppressed". Necessity and Question: The importance of this issue is that most of the mentioned strategy has not been studied in the form of theoretical and transtheoretical studies due to the label of being unscientific (Western attitude). Therefore, the concern is how the methods of recognizing the policy of "hostility to the oppressor and support for the oppressed" in the foreign policy of the Islamic Republic of Iran can be analyzed? Hypothesis and Method: The authors use the inductive method and analytical approach to introduce the innovative hypothesis that the four sources of religion, history, jurisprudence and futurism of Mahdavi, the policy of hostility to the oppressor and support for the oppressed. Findings: The structure of religion, through the methods of " Tawalla and Tabarra", Principle of "No way" and "jihad", the border between the oppressed and the oppressor in foreign policy. Due to its spiritual and material results, the source of history puts the methods of "believing in the culture of Ashura", "the spirit of self-sacrifice", "denying hegemony" and "maintaining independence" on supporting the oppressed and hostility to the oppressor on the foreign policy agenda.
نقش آینده نگاری راهبردی صداوسیما در مدیریت تغییرات اجتماعی و ارتقاء امنیت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰۲
1 - 37
حوزههای تخصصی:
رسانه ها در دنیای امروز جایگاه ویژه و منحصر به فردی در مدیریت افکار عمومی دارند به طوری که نظام های سیاسی تلاش می کنند از رسانه ها برای هدایت و مهندسی ارزش ها و نگرش های جامع استفاده کنند. در واقع رسانه ها یکی از مهمترین ابزارهای مدیریت تغییر و تحولات اجتماعی به شمار می آیند و به واسطه این کارکرد مهم، تاثیر مستقیمی در انسجام ملی و در نهایت امنیت ملی کشورها می گذارد.هدف ازانجام این پژوهش این است که نقش صداوسیما راباکاربست آینده نگاری راهبردی در مدیریت تغییرات اجتماعی و ارتقاء امنیت ملی کشور تبیین کند بر این اساس، فرضیه اصلی پژوهش این است که صداوسیما از طریق مدیریت تغییرات اجتماعی مبتنی بر پیش بینی و پیش تدبیری و با بهره گیری از آموزه های اسلامی-ایرانی موجب ارتقاء و افزایش سطح امنیت ملی خواهد شد. برای پاسخگویی به این مساله از روش های کیفی-کمی و پرسشنامه بسته استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون های آماری این پژوهش(همبستگی و رگرسیون خطی) نشان می دهد که مدیریت تغییرات اجتماعی بر افزایش امنیت ملی کشور توسط صداوسیما تأثیر مثبت دارد و از سوی دیگر آینده نگاری راهبردی نیزبر مدیریت تغییرات اجتماعی تأثیر دارد. در نهایت نیز آینده نگاری راهبردی صداوسیما در مدیریت تغییرات اجتماعی با آموزه های اسلامی- ایرانی موجب ارتقاء و افزایش سطح امنیت ملی کشورخواهد شد
دیپلماسی سلامت چین در آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چین ازجمله کشورهای فعال در حوزه دیپلماسی سلامت است. این دیپلماسی در دوران پساکرونا با جدیت بیشتری دنبال شده است. پرسش پژوهش حاضر این است که «دیپلماسی سلامت چین دارای چه اهداف، انگیزه ها، و کارکردهایی است؟ فرضیه پژوهش، انگیزه چین را سیاسی اقتصادی، هدف آن را کسب قدرت نرم و کارکرد آن را اقتصادی سیاسی بیان می کند. در راستای بررسی فرضیه یادشده از روش کیفی با رویکرد تحلیلی تبیینی استفاده شده است. داده های پژوهش نیز به شیوه کتابخانه ای و از منابع الکترونیک گرد آوری شده است. برپایه یافته های پژوهش، دیپلماسی سلامت چین، برخلاف دوران جنگ سرد، دیگر متأثر از مسائل ایدئولوژیک نیست و این کشور بیشتر انگیزه های اقتصادی سیاسی را دنبال می کند. پکن در طول سه دهه اخیر، به ویژه پس از گسترش بیماری کرونا در جهان کوشیده است از دیپلماسی سلامت برای ارتقای قدرت نرم خود در جهان بهره ببرد. غفلت امریکا و اروپا از قاره افریقا و نیازهای پزشکی کشورهای آن، موجب شده است تا چین، دیپلماسی سلامت خود را در بسیاری از کشورهای افریقایی گسترش دهد. نیاز این کشورها به تجهیزات مراقبتی و پیشگیرانه در جریان شیوع کرونا و نیز تهیه واکسن در سال 2021 فرصت های بی بدیلی را برای پکن فراهم کردند.
Rouhani Foreign Policy and International Crisis Management (JCPOA and U.S Domestic Factors )
حوزههای تخصصی:
Syrian Crisis: An Analysis of Political and Security Strategies of Involved Actors
حوزههای تخصصی:
آینده پژوهی از دیدگاه فلسفه: جستاری در دیدگاه های پیشْ نگرانۀ صدرالمتألّهین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه، دانشی است که مبادی تصوری و مبانی تصدیقی دیگر علوم را پی ریزی می کند و علوم، مبانی خود را بر اساس فلسفه تنظیم و استوار می کنند.آینده پژوهی نیز بعنوان دانشی نو پدید نیازمند بررسی های معرفتیِ فلسفی می باشد. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که با توجه به اندیشه های فلسفی ملاصدرا، آینده بر اساس کدام اصول استوار خواهد شد و چه آینده ای و چگونه آینده ای رقم خواهد خورد؟. هدف این مطالعه شناخت آینده از منظر نگاه صدرایی به مسأله آینده است روش تحقیق در این پژوهش کتابخانه ای است که گردآوری اطلاعات با رجوع به آثار دست اول و معتبر به دست می آید. در این پژوهش، روش تحلیل اسناد، با روش استدلال منطقی از طریق بیان مقدمات، و تحصیلِ نتیجه بر اساس غور در اندیشه ملاصدرا، انجام میگیرد. بر اساس آراء صدرا، آینده-نه مفهوم زمانی آن، بلکه مصادیق پدیداری آن دارای وجود جسمانی بوده و در نهایت روحانیّت پیدا کرده و باقی خواهند بود. از طرفی وی بعنوان یک فیلسوف، با قبول اصل علیّت؛ قائل به این است که باید بین علت و معلول سنخیّت و ربط برقرار باشد؛ و زمانْ جوهر مادیِ متغیّر الذات و متجددالهویت است یا مقدارِ تجدد و بی قراریِ آن و بُعد چهارم مادّه است. بنابراین آیندهْ معلولِ علل است که شناخت آینده مستلزم شتاخت علّت تامّه هر پدیده ای می باشد.
هویت متحول سیاست خارجی چین و راهبرد نظم سازی نهادی در دورۀ پسامائو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار سیاست خارجی چین پس از به قدرت رسیدن نخبگان دوره پسامائو، به لحاظ جهت گیری های منطقه ای و جهانی تغییرات چشمگیری داشته است. ایدئولوژی مائو کنار گذاشته شد و توسعه اقتصادی و تعامل با نظام سرمایه داری برای دریافت سهم از کیک اقتصاد جهانی، در دستورکار رهبران حزب کمونیست قرار گرفت. دراین بین، سازمان ها و نهاد های چندجانبه، به عنوان ابزاری برای نفوذ در ساختار قدرت در سطح منطقه ای و جهانی به کار رفته اند. یکی از دلایل انتقال پارادایم سیاست خارجی چین از مائوئیسم به توسعه گرایی بازارمحور، تغییر در هویت سیاست خارجی و ادراک راهبردی نخبگان چینی بوده است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که «چه عاملی سبب تغییر موضع چین از سیاست خارجی مقابله جویانه ایدئولوژیک به سیاست خارجی مشارکت جویانه توسعه گرا شد؟» و «جایگاه سازمان ها و نهادهای چندجانبه گرا در این فرایند چگونه متحول شد؟» فرضیه پژوهش حاضر این است که «تحول در ادراک راهبردی نخبگان سیاست خارجی پسامائو سبب شده است که سازمان ها و نهادهای چندجانبه در قالب ایفای نقش دولت توسعه گرای مشارکت جو، در کانون سیاست خارجی چین برای ارتقای موقعیت اقتصادی قرار گیرند و سیاست خارجی چین در ابتدا به سوی مشارکت نهادی و در مراحل بعد، به سوی موازنه سازی نهادی پیش برود.