فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۸۱ تا ۳٬۳۰۰ مورد از کل ۳۲٬۰۴۱ مورد.
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۳
56-93
حوزههای تخصصی:
ارتباط علّی میان ایالات متحده آمریکا و دانش روابط بین الملل موضوعی است که در تحول پژوهی با رویکرد برون رشته ای به یکی از مسائل فرعی، اما با اهمیت در دیسیپلین تبدیل شده است. باید توجه داشت که پرسش در مورد امکان تسلط و یا تاثیرگذاری عمیق یک کنشگر متعهد و پذیرنده ی نقش هژمون بر یک حوزه ی دانشی در سایر رشته های علوم اجتماعی مسبوق به سابقه است. در پژوهش حاضر به تبیین جایگاه و نقش نظام ارزشی-هنجاری آمریکا در مکانیسم تاثیرگذاری بر تئوری پردازی روابط بین الملل پرداخته ایم. چارچوب نظری پژوهش بر زمینه ی پروردگی تاکید داشته و به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی شاخص های برخاسته از لیبرالیسم از جمله فردگرایی و عملگرایی پرداخته و ارتباط معناداری میان این شاخص ها و پیش فرض های تئوری پردازی در روابط بین الملل تشخیص داده شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، طبیعی است که با عینک و زمینه ی پروردگی لیبرال و بر مبنای روش زندگی آمریکایی اگر به جهان بین الملل نگریسته شود، این جهان قطعا باید آنارشیک باشد. همچنین گرایش افراطی به واقعگرایی و زیرشاخه های آن در روابط بین الملل آمریکایی امری قابل درک خواهد بود
Iran and the Emerging New World Order: A Strategic Realignment towards SCO and BRICS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Review of Foreign Affairs, Volume ۱۳, Issue ۳۵- Serial Number ۱, Winter and Spring ۲۰۲۲
147 - 172
حوزههای تخصصی:
This article offers a thorough examination of Iran's strategic realignment towards the Shanghai Cooperation Organization (SCO) and the BRICS bloc within the evolving international political landscape. Utilizing a neoclassical realist framework, the research delves into the systemic pressures and intrinsic state-level factors that influence Iran's foreign policy decisions. The research method adopted encompasses both qualitative analysis and a review of primary and secondary sources to ensure a comprehensive understanding of the geopolitical recalibration. Key findings indicate that Iran's shift is driven by a combination of economic, diplomatic, and strategic imperatives. Economically, affiliations with the SCO and BRICS present Iran with enhanced trade opportunities, investment prospects, and alternative financing mechanisms in the backdrop of Western sanctions. Diplomatically, these affiliations bolster Iran's regional and global position, affording it platforms for dialogue and strategic cooperation. Strategically, the realignment has profound implications for both West Asian power dynamics and the broader global power structures, hinting at a transition towards a more multipolar world order. However, the research also uncovers multifaceted challenges that Iran confronts in this strategic pivot, ranging from managing diverse priorities within the SCO and BRICS to reconciling domestic objectives with global aspirations. In essence, the article sheds light on Iran's adaptive foreign policy strategy amidst a changing global order. By answering questions related to the motivations, benefits, and challenges of Iran's strategic realignment, this research provides valuable insights into the future trajectory of geopolitical dynamics in West Asia and beyond.
Evaluating the Relationship between Hezbollah Lebanon's Discourse with the Islamic Revolution of Iran: A Critical Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Islamic Revolution of Iran in 1979 by the leadership of Imam Khomeini, the resulting discourse and its influence on the internal political and social structure, affected the Islamic world, the Middle East, and the Lebanese Shias. The rise of Hezbollah in Lebanon was a manifestation of the Islamic Revolution discourse on the Shia community regarding meaning and identity. With a critical approach, the present study aimed to answer the question ‘How close and different has Hezbollah to the discourse of the Islamic Revolution from the discoursive view, structural and identity?’. The issue was analyzed using the theory of Laclau and Mouffe's discourse analysis and operationalized by explaining the positions of the movement, its leaders and the function of Hezbollah and comparing it with the political thought and works of Imam Khomeini as the Islamic Revolution ideologue. It shows that the Islamic Revolution has been very influential in shaping Hezbollah's Islamic and revolutionary identity. Meanwhile, the sign of Shia political Islam is the central sign of the Islamic Revolution discourse, and the (Islamic) resistance is the primary sign of the Hezbollah speech. The result indicated similarities in most floating characters, namely Shia political Islam, belief in Velayat-e Faqih, justice-seeking, nationalism, independence, issuance of Revolution and revolutionary identity, and resistance (struggle against Israel and anti-Zionism, and anti-arrogance). However, there are some identity distinctions regarding the emphasizing Hezbollah on the Shia, Arab and Lebanese identity and the broad definition of some signs and, consequently, the attribution of some meanings to them, which should be considered from the pathology of future relations between Iran and Hezbollah. This issue regarding common counter-discourses such as Salafi-Takfiri, Liberal Democracy and the Akhavani is essential.
تأثیر برند جریان های سیاسی ایران بر انتخاب رأی دهندگان (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه تهران در انتخابات ریاست جمهوری سال1396)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
125 - 150
حوزههای تخصصی:
یکی از راهکارهای مهم برای کاهش میزان آسیب پذیری مشارکت سیاسی در کشورها که در ادبیات بازاریابی سیاسی جهان بدان اشاره های فراوانی شده، برندسازی سیاسی است. مزایای برندسازی سیاسی هر دو سوی طیف انتخاب شوندگان انتخاب کنندگان را دربر می گیرد. در شرایطی که نه تنها میزان درگیری ذهنی مردم با سیاست پایین است بلکه شرایط جامعه به سوی ناامیدی و تشکیک نسبت به سیاستمداران پیش می رود، برندسازی سیاسی می تواند نقطه اتکای جدیدی برای تغییر این شرایط باشد. برند سیاسی می تواند پیچیدگی افسارگسیخته محیط های سیاسی را برای انتخاب کنندگان کاهش دهد به گونه ای که آن ها ریسک کمتری را برای انتخاب گزینه مورد نظر متحمل شوند. به تعبیر بهتر، زمانی که رأی دهندگان در معرض تبلیغات سیاسی چندین نامزد انتخاباتی قرار می گیرند، این برند سیاسی آنها است که می تواند به انتخاب رأی دهندگان کمک کند. پژوهش پیش رو تلاشی است برای بررسی تأثیر اجزای برند جریان های سیاسی بر انتخاب رأی دهندگان در انتخابات ریاست جمهوری سال 1396. در این پژوهش، پرسشنامه ای حاوی 31 سؤال در میان نمونه آماری 377 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران توزیع و برای تحلیل آماری داده های گردآوری شده، از روش multi-nominal logistic regression در نرم افزار SPSS26 استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سه جزء از چهار جزء برند جریان های سیاسی (شامل ایدئولوژی، نامزد انتخاباتی و سیاست های اعلامی جریان های سیاسی) در برهه زمانی مذکور بر انتخاب رأی دهندگان تأثیر مثبت داشته است.
تبیین افول آمریکا از منظر امام خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۶
11 - 43
حوزههای تخصصی:
پدیده افول آمریکا از چالش برانگیزترین مسائل عرصه بین الملل است که در دهه اخیر بیش از پیش مورد توجه اندیشمندان و سیاست مداران مختلف قرار گرفته است. با توجه به اهمیت این مسئله در روند تحولات فعلی و آینده جهان ارائه تحلیلی درست از این پدیده مسئله مهمی می باشد. بنابراین در این مقاله سعی می شود با بهره-گیری از روش تحلیل محتوای کیفی و با بررسی دیدگاه های مقام معظم رهبری مفهوم و ابعاد افول آمریکا از منظر ایشان مورد بررسی قرار گیرد. بر اساس بررسی های صورت گرفته و کدگذاری انجام شده، افول آمریکا امری واقعی و قطعی است که ریشه در اصل استکبارستیزی، سنت الهی و نیز مشاهده واقعیت های موجود دارد. در نهایت برای این پدیده می توان دو بعد اصلی نرم افزاری و سخت افزاری قائل شد، در بعد نرم افزاری مسائلی همچون افول گفتمان لیبرالیسم، افول قدرت نرم و افول اخلاقی- معنوی قابل بیان است و در بعد سخت افزاری نیز مسائلی همچون افول سیاسی، افول اقتصادی، افول نظامی و در نهایت افول انتظام اجتماعی را می-توان مشاهده نمود.
فرصت ها و چالش های سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی در بحران یمن (2022-2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیش از یک دهه از بحران یمن و تهاجم ائتلاف سعودی به این کشور می گذرد. موقعیت خاص و اهمیت آن در مناسبات بین المللی و منطقه ای از یک سو و راهبرد ضد صهیونیستی مجموعه حاکم بر صنعا (انصارالله و متحدان آن) از سوی دیگر باعث شده تا پیامدهای این بحران بر امنیت رژیم صهیونیستی به پرسشی جدی تبدیل شود. بر این اساس، مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که بحران یمن چه فرصت ها و چالش های امنیتی و سیاسی برای رژیم صهیونیستی به دنبال داشته است؟ روش پژوهش در این مقاله تحلیلی- توصیفی می باشد و برای گردآوری داده ها از شیوه کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بحران یمن در کنار خلق فرصت ها، چالش هایی نیز برای دولت یهود ایجاد کرده است. فرصت های بحران یمن برای رژیم صهیونیستی را می توان در سه مورد کلی پیشبرد استراتژی بالکانیزه کردن غرب آسیا و امکان تقسیم شدن یمن و بهره مندی رژیم صهیونیستی از این تحول؛ افزایش همگرایی رژیم صهیونیستی با جبهه سازش در طی بحران یمن و پیگیری روند عادی سازی روابط با کشورهای عربی و بهره مندی از مزیت های ژئوپلیتیکی یمن در دوران بی ثباتی این کشور بیان کرد. چالش های بحران یمن برای رژیم صهیونیستی نیز افزایش توانایی های نظامی انصارالله و امکان هدف قرار گرفتن سرزمین های اشغالی و نقش آفرینی انصارالله در محور مقاومت علیه رژیم صهیونیستی می باشد.
راهبرد آسیایی اتحادیه اروپا و نقش موازنه گر هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اتحادیه اروپا تلاش میکند کماکان نقش خود را به عنوان یک بازیگر مهم در سطح بین الملل در موضوعات مختلف حفظ کرده و گسترش دهد. در همین راستا، متاثر از راهبرد امنیت جهانی خود، همکاری با کشورهای تاثیرگذار را در دستورکار دارد. در این میان یکی از راهبردهای منطقه ای اروپا، حوزه آسیا است. اروپا در نظر دارد با بازیگران موافق راهبرد خود برای ایجاد موازنه و مقابله با تهدیدات در این منطقه همکاری کند و در این میان، هند نقش مهمی برای راهبرد آسیایی اروپا دارد. سوال پژوهش به این بحث می پردازد که هند از چه نقشی در راهبرد آسیایی اتحادیه اروپا برخوردار است؟ بنابر فرضیه تحقیق به نظر می رسد، اروپا در چارچوب شراکت استراتژیک، همکاری با هند به عنوان یک بازیگر موازنه گر در آسیا را برای مقابله با چالشها و تهدیدات پیش رو، مورد توجه قرار داده است. برای بررسی موضوع از چارچوب نظری موازنه قوا استفاده شده است. روش طرح پژوهش نیز، توصیفی- تحلیلی است. در یافته های پژوهش نیز مشخص شد که اروپا در موضوعات؛ امنیت دریایی، مقابله با تروریسم، مدیریت ظهور چین، امنیت افغانستان، تغییرات اقلیمی، مدرن سازی ارتش هند و مبارزه با بیماری های مسری با هند همکاری می کند که این راهبرد به کشور هند نیز برای ایفاء نقش موازنه گر، همسو با راهبرد آسیایی اروپا یاری می رساند.
دولت رانتیر کویت و نهادینه شدن جایگاه پارلمان در فرایندی تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال هشتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۹
189 - 211
حوزههای تخصصی:
اصل 87 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مصوب س ال 1358 نخست وزیر منتخب مجلس را مسئول تشکیل هیات وزیران و اخذ رأی اعتماد برای وزیران از مجلس قرار داده بود. با تصویب ماده 1 قانون الح اق موادی ب ه آیین نامه داخلی مجلس راجع به تق اضای رأی اعتم اد و نحوه برگزاری آن مصوب 9/5/1363 نخست وزیر موظف شد هم در آغاز هر دوره از مجلس و هم در شرایط مقرر در اصل 87 قانون اساسی پس از تشکیل و معرفی هیات وزیران از مجلس تقاضای رأی اعتماد کند. به علاوه، هیات وزیران بر اساس تمایل سیاسی اکثریت حاکم در پارلمان تشکیل می شد. این امر بیانگر تبعیت رأی اعتماد به وزیران از منطق پارلمانی نظام سیاسی بوده است. با بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال 1368 رئیس جمه ور منتخب مردم مسئول تشکیل هیات وزیران و اخذ رأی اعتماد از مجلس شد. با تصریح به عدم لزوم اخذ رأی اعتماد جدید برای وزیران با تغییر مجلس در اصل 133 قانون اساسی و حذف سمت نخست وزیری، رأی اعتماد به هیات وزیران از منطق نظام پارلمانی به منطق نظام ریاستی متمایل شده است. رویه عملی رای اعتماد به هیات وزیران پس از بازنگری قانون اساسی نیز موید تبعیت از منطق ریاستی است.
مهندسی تمدن اسلامی از نگاه حکیم تمدن (آیت الله خامنه ای)
حوزههای تخصصی:
افق حرکت انقلاب اسلامی، رسیدن به تمدن نوین اسلامی است و در سخنان رهبر معظم انقلاب به زیبایی ابعاد گوناگون این افق تاریخی و فرایند دستیابی به آن ترسیم شده است و با اندک مقایسه این بیانات با دیگر سخنان اندیشمندان در حوزه تمدن شناسی به حق می توان از ورای حجاب معاصرت، نام «حکیم تمدن» را بر رهبر معظم انقلابa نهاد. این نوشتار بر این هدف است که با روش تحلیل محتوا، تحلیلی جامع و عمیق از فرمایش های رهبر معظم انقلاب در حوزه مهندسی تمدن نوین اسلامی ارائه دهد. در نگاه آیت الله خامنه ای، مهندسی تمدن اسلامی در دو حوزه زیرساختی و سبک زندگی باید دنبال شود. زیرساخت نرم افزاری مهندسی این تمدن، اعم از نرم افزار های دینی (فقه تمدنی، کلام و فلسفه کاربردی و اخلاق اجتماعی)، نرم افزارهای علمی (علوم انسانی، علوم پایه و تجربی) و نرم افزار های عینی اداره (الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، مهندسی فرهنگی و پیوست فرهنگی) در هماهنگی باهم باید به صورت کارآمد و عینی بستر تحقق سبک زندگی در ساحت های فردی، خانوادگی و اجتماعی را فراهم آورند. مهم ترین چالش تمدن سازی در عصر انقلاب اسلامی، عبور هوشمندانه از تمدن مادی دنیای امروز (غرب) است. استفاده از وجوه مثبت تمدن غربی و انحلال آن در تمدن اسلامی، وجه جمع دو دسته از فرمایش های آیت الله خامنه ای در باب نحوه تعامل با مدرنیته و تمدن غربی است که این نگاه با نگاه غرب گرایی، غرب گریزی و غرب گزینی تفاوت دارد؛ هرچند تمدن مادی امروز، تمدنی روبه افول است و بشر تشنه امروز در پیچ تاریخی نیاز به نسخه ای جدید در زیست اجتماعی خود دارد و «تمدن نوین اسلامی» نسخه درمان بشر امروز است.
هویت و ژئوپلیتیک؛شرق گرایی و غرب گرایی در سیاست خارجی اوکراین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۴۳)
181 - 202
حوزههای تخصصی:
موقعیت ژئوپلیتیک و مؤلفه های هویتی در جهت گیری سیاست خارجی اوکراین در مقطع زمانی 1991 تا 2022 نقش مهمی داشته اند. موقعیت جغرافیایی این کشور که حائل بین روسیه و غرب (به رهبری آمریکا) است، چالش بزرگی برای سیاست گذاری خارجی ایجاد کرده است. قدرت های بزرگ جهانی جهت در اختیار گرفتن مزیت جغرافیایی و ژئوپلیتیک قدرت اوکراین، تلاش نموده اند که توازن قدرت را به نفع خود دگرگون نمایند. از سوی دیگر بعد از استقلال اوکراین از شوروی، فرایند هویت سازی و ملت سازی در این کشور شروع شد. نخبگان متمایل به غرب بعد از انقلاب رنگی در سال 2006، جداشدن شبه جزیره کریمه و حوادث سیاسی در میدان اروپا، تلاش نمودند هویت غربی را برجسته نمایند و روسیه را به عنوان «دگر» معرفی نمایند . طرفداران روسیه نیز با وجود اقلیت روسی و زبان روسی در این کشور، تلاش نمودند اشتراکات هویتی با روسیه را مدنظر قرار دهند. هدف این پژوهش بررسی مؤلفه های هویتی و موقعیت ژئوپلتیکی اوکراین و نقش آن ها در جهت گیری سیاست خارجی این کشور نسبت به کنش گران مهم بین المللی مثل ناتو، اتحادیه اروپا، آمریکا و روسیه است. با توجه با مطالب فوق پرسش ذیل مدنظر قرار می گیرد: موقیعت ژئوپلیتیک و مؤلفه های هویتی چه تاثیری بر سیاست خارجی اوکراین در مقطع زمانی 1991-2022ایفاء نموده اند؟ فرضیه این پژوهش که تلاش می شود با روش توصیفی و تبینی اثبات شود، عبارتست از: مؤلفه -های هویتی غرب گرایی و شرق گرایی نخبگان اجرایی و موقعیت ژئوپلیتیک اوکراین، زمینه لازم را برای قطبی شدن سیاست خارجی(غرب گرایی و شرق گرایی) و دخالت قدرت های بزرگ از جمله روسیه، امریکا، ناتو و اتحادیه اروپا را در مقطع زمانی 1991 تا 2022 فراهم نمود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سیاست گذاران و نخبگان اجرایی این کشور به دلیل ناتوانی در ایجاد و حفظ انسجام هویت ملی؛ وابستگی به قدرت های بزرگ؛ عدم توجه به الزامات ژئوپلیتیک قدرت؛ ثبات، استقلال و تمامیت ارضی این کشور را در مقطع زمانی 1991 تا 2022 با مشکل مواجه ساختند.
تاثیر همگرایی جمهوری آذربایجان و اسرائیل بر امنیت ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۴)
29 - 52
حوزههای تخصصی:
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، موجب حضور تدریجی رژیم اسرائیل در منطقه قفقاز، به ویژه جمهوری آذربایجان شده است. این کشور، با استقبال از برقراری روابط دیپلماتیک با رژیم اسرائیل، آن را به عنوان دروازه ورود به غرب و ایالات متحده آمریکا قلمداد می نماید. این رژیم نیز تلاش دارد با نفوذ بیشتر در جمهوری آذربایجان، نگرانی های امنیتی خود را به جدار مرزهای ایران منتقل نموده و با استفاده از ایجاد پایگاه هایی در مرزهای ایران، آسیب پذیری این کشور را افزایش داده و به همان نسبت دغدغه های امنیتی خود را در قبال ایران کاهش دهد. در واقع، ماهیت روابط رژیم اسرائیل با جمهوری آذربایجان باید فراتر از دشمنی ایدئولوژیک و سیاسی با ایران و در جهت درک توازن قوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. مقاله درصدد پاسخ به این سؤال است که هم گرایی جمهوری آذربایجان و رژیم اسرائیل چه تأثیری بر امنیت ملی ایران دارد؟ در همین راستا اطلاعات و داده ها با بهره گیری از مقالات، اسناد و منابع کتابخانه ای جمع آوری شده و با توصیف و تحلیل آنها با روش تحلیل تاریخی و استنباط منطقی این نتیجه حاصل شده است که هم گرایی جمهوری آذربایجان و رژیم اسرائیل سبب افزایش نفوذ و حضور تل آویو در محیط پیرامونی امنیتی ایران شده و تهدیدات مختلف سیاسی، نظامی، امنیتی و ... را در قالب ترویج فرهنگ غربی، تفکرات ضداسلامی، ضد شیعی و سکولار، جلوگیری از مشارکت ایران در تحولات کشورهای خاورمیانه و عدم مشروعیت نفوذ ایران در منطقه خلیج فارس علیه این کشور ایجاد کرده است.
دیدگاه ویژه: سیاست خارجی ایران نسبت به کشورهای عرب بر شالودۀ چه مفاهیمی باید استوار گردد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۴)
227-240
حوزههای تخصصی:
Analyzing and examining the concept, dimensions and indicators of transparency in the legislature with a comparative approach
حوزههای تخصصی:
The legislative body in the Islamic Republic of Iran is the Islamic Council, which carries the important task of legislating and supervising the implementation of law. Important policies of the government are determined by the Islamic Council and governments are obliged to implement them. In this regard, it should be kept in mind that the Islamic Council is an institution emanating from the people, in fact, it is the crystallization of the views and demands of the general society. Therefore, the application of maximum transparency-oriented policies is one of the necessities of every parliament. In this article with the title "Analysis and review of the concept, dimensions and indicators of transparency in the legislature with a comparative approach" and with the aim of identifying and analyzing the main elements of transparency in the legislature by using the experiences and approaches of some successful countries in This context was carried out with a descriptive and analytical method and by using library sources and texts. The results showed that the transparency of the legislative branch emphasizes the right of the people to access the information of this branch and tries to provide functional information of the parliament and representatives. to provide the ground for monitoring the behavior of the representatives and their performance by the people and also to ensure their participation in the legislative affairs.
واکاوی پدیده قومی گرایی؛ ریشه ها و پیامدها در مناطق آذری نشین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۴
229 - 258
حوزههای تخصصی:
قومی گرایی، گرایشات و احساسات قوم مدارانه و دشمنی با گروه ها و اقوام بیگانه می باشد که چندین نسل پایندگی و ماندگاری داشته و در چارچوب گسست های ملی مطالعه می شود. پدیده ای سیاسی اجتماعی که تمایلات خویشاوندی، علقه های هم خونی و پایین بودن هویت فرهنگ های دیگر را تقویت و جدایی طلبی را تشدید می کند. تحقیق حاضر با هدف مطالعه و تحلیل پدیده قومی گرایی با رویکرد کیفی و با استفاده از نظریه مبنایی و پاسخ یابی سؤال عوامل مؤثر بر شکل گیری قومی گرایی در آذربایجان انجام شد و مدل مفهومی را براساس تفاسیر کنشگران و کارشناسان موضوع که ازطریق نمونه گیری هدفمند و برمبنای اصل اشباع نظری انتخاب شده اند، ارائه می دهد. برحسب یافته ها شرایط علی، پیوند مجموعه عوامل و دخالت های سیاسی امنیتی و فرهنگی اجتماعیِ نیروهای خارجی و عوامل داخلی هم چون تبعیض و ضعف دیپلماسی به عنوان بسترساز عوامل خارجی می باشند. شرایط زمینه ای شامل احساس محرومیت نسبی، موقعیت جغرافیایی منطقه، ایران دوستی، شیعه گری و هویت طلبی آذری ها هستند. انسجام رسانه های خارجی در موج سازی، ضعف رسانه های ملی و محلی و تبدیل باشگاه های ورزشی به موج سواری قومی گراها، شرایط مداخله گر می باشند. راهبردها عبارت اند از: تنویر افکارعمومی، توسعه عدالت اجتماعی، آسیب شناسی اجتماعی، تقویت شعائر اسلامی، مقابله سیاسی امنیتی با نیروهای خارجی، هویت سازی ملی و تقویت رسانه های ملی و محلی و پیامدها شامل کاهش مقبولیت و اقتدار ملی، تهدید امنیت اجتماعی، تضعیف باورها، افزایش چالش های اجتماعی، واگرایی اقوام، شکاف در وحدت ملی و احتمال جنگ مسلحانه و دخالت خارجی می باشند.کلیدواژه ها: قومی گرایی، گسست های اجتماعی، نیروهای خارجی، عوامل داخلی.
عربستان سعودی و مخاطرات مرزی جمهوری اسلامی ایران با پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۷
45 - 67
حوزههای تخصصی:
شواهد نشان می دهد که در چند سال اخیر ناامنی در منطقه مرزی ایران و پاکستان، روندی روبه گسترش طی نموده است. نویسنده معتقد است جدای از شرایط خاص دو کشور، عربستان سعودی در این مهم نقش بسزایی ایفا نموده. لذا ضرورت دارد یک بررسی جامع در این زمینه صورت پذیرد تا ضمن شناخت همه جانبه تهدیدات مزبور مرزی، هزینه های مادی و معنوی به کار گرفته شده در جهت رفع این تهدیدات، به حداقل برسد. بنابراین، هدف پژوهش حاضرتحلیل نقش و سازوکار عربستان سعودی در ناامن سازی مرز جمهوری اسلامی ایران و پاکستان و همچنین شناسایی تهدیدات مزبور در این منطقه مرزی است. لذا این پرسش مطرح است که نقش عربستان در در ناامن سازی مرز جمهوری اسلامی ایران و پاکستان چگونه قابل تجزیه و تحلیل است؟ فرضیه اصلی این مقاله عبارت است از اینکه عربستان بواسطه نقش «مروج وهابیت» که برای خود قائل شده است، موجب تحریک مستقیم گروه های افراطی پاکستانی علیه امنیت مرزهای جمهوری اسلامی ایران می گردد. نویسنده با استفاده از روش تحلیلی به این یافته ها دست یافته است: عربستان با استفاده از گروه های تروریستی- تکفیری؛ به تقویت وهابیت و شیعه ستیزی، ترویج حرکت های تجزیه طلب و تقویت قاچاق مواد مخدر در مرز ایران و پاکستان می پردازد.
تبیین اثر بخشی انگیزشی «خودباوری» بر پیشرفت جامعه علمی کشور(با تأکید بر بیانیه گام دوم انقلاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۱
۱۶۴-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین و بررسی مفهوم «خودباوری» و اثر انگیزشی آن بر پیشرفت جامعه علمی کشور به عنوان مقدمه تحقق بیانیه گام دوم انقلاب انجام شده و با روش توصیفی تحلیلی، منویات مقام معظم رهبری در عرصه علم و پژوهش را بر پایه دانش روانشناسی و آموزه های وحیانی برمی رسد. یافته های پژوهش نشان می دهد خودباوری از سه مؤلفه اساسی «وجود استعداد و توانایی در درون انسان»، «باور به وجود آن توانمندی ها توسط خود انسان» و نیز «نیروی انگیزشی ناشی آن باور که انسان را به سمت عمل سوق می دهد» تشکیل شده است. «شناخت ویژگی ها و توانمندی های خود»، «هویت بخشی به جامعه علمی کشور» و «القای روحیه ما می توانیم» سه عامل زمینه ساز ایجاد خودباوری در عرصه «علم و پژوهش» اند.«از ثمرات خودباوری یادشده، «جسارت ورود به عرصه های بزرگ علمی» است... .
نوموس، محور مقاومت و نظم منطقه ای در غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۵
41 - 63
حوزههای تخصصی:
از آنجا که جهان اسلام عمق راهبردی انقلاب اسلامی است، حمایت و توجه عمیق و جدی به توسعه نهضت های اسلامی در مواجهه با طرح های سلطه طلبانه نظام سلطه، ضرورتی راهبردی به نظر می رسد. امروزه شبکه ای از کنشگران انقلابی در عرصه جهانی، متأثر از این آموزه ها و در چارچوب محور مقاومت علیه نظام سلطه فعالیت می کنند. علی رغم اینکه محور مقاومت به عنوان مفهومی پذیرفته شده در فضای سیاسی همواره محل بحث بوده است اما این محور به عنوان ترکیبی از اتحاد استراتژیک، جامعه امنیتی و شبکه ایده آل، با توجه به دیدگاه ضدهژمونیک دیرینه خود در برابر ایالات متحده و متحدان منطقه ای اش در غرب آسیا شناخته می شود.آنچه این شبکه ائتلاف پیچیده را در کنار هم نگه می دارد، یک دیدگاه هنجاری مشترک گسترده از نظم منطقه ای است که در گفتمان اعضای محور وجود دارد و توسط میراثی ایده آل هدایت می شود و از طریق عملکرد فضایی واقعی می شود. سؤال پژوهش این گونه مطرح می شود که چه عواملی باعث تقویت پیوند میان ایران و حزب الله و در مجموع محور مقاومت می شود؟ فرضیه مقاله بدین شکل مطرح می شود که پیوندهای تاریخی- فرهنگی به همراه استفاده هم زمان از قدرت هوشمند در غرب آسیا، نه تنها باعث تحکیم روابطه میان ایران و جبهه مقاومت و تثبیت نبرد جبهه های جنگ شده است؛ بلکه با بهره گیری از اصول نوموس (دین، مذهب- قانون- اصول) و مکان های کلیدی در جنوب لبنان هم مرز با رژیم صهیونیستی، ج.ا. ایران توانسته اند نفوذ راهبردی و بازدارندگی خود را در سطح منطقه ای عمق ببخشد. دراین مقاله مفاهیم فضایی مقاومت و یاد بودی که دو بازیگر جمهوری اسلامی ایران و حزب الله ایجاد کرده اند، مورد بحث قرار گرفته است. استدلال ما این است که نوموس (دین، مذهب- قانون- اصول) به عنوان یک ابزار مفهومی جایگزین برای درک مظاهر نظم در کنار رویکردهای جریان اصلی تر، کاربرد دارد.
نقش بحران سیاسی-معرفتی در شکل گیری مدین فاضله فارابی: آرمان شهر به مثابه نیاز تاریخی
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
62-90
حوزههای تخصصی:
فارابی با بهره از سه منبع الهام بخش اندیشه ایرانشهری، فلسفه سیاسی یونانی و اندیشه های اسلامی آرمانشهری تلفیقی ترسیم کند. این مقاله حول این ایده شکل گرفته است که فارابی با ترکیب این منابع متفاوت، مدینه فاضله را بر مبنای نیاز تاریخی طراحی نموده است. به تعبیر دقیق تر بحران سیاسی-فکری عصر فارابی، او را با واقعیتی مواجه کرده است که اساساً واقعیتی وارونه شده در سیاست جامعه اسلامی است. تخاصم مذاهب اسلامی و تلاش های کلامی برای برتری دادن به یک مذهب، فساد دربار و سوء استفاده از عنوان خلیفه، تفرقه و نبودن تعاون اجتماعی در رسیدن به خیر و... فارابی را وا می دارد تا به سوی ساختن آرمان شهری ایرانی-اسلامی-یونانی حرکت کند. بدین معنا وی می کوشد راه حلی برای منازعات عصر خود بیاید، هرچند که مدینه فاضله وی جای چندانی برای دگراندیشان باقی نمی گذارد. مقاله پیش رو با بهره از جامعه شناسی معرفت رابطه زمینه و اندیشه فارابی را بررسی می کند.
الگوی عقلانیت اسلامی انقلابی، راهکاری برای نیل به تمدن نوین اسلامی (مطالعه موردی جشنواره مردمی فیلم عمار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران با تحول در بنیادهای نظم سیاسی جامعه، نهادهای تازه ای را در ساخت و توزیع قدرت پس از انقلاب ایجاد کرد. گرچه نهادهای برآمده از انقلاب اسلامی نتوانست به طور کامل ماهیت و ساختار بروکراسی به جای مانده از نظام پهلوی را دگرگون سازد. وجه اشتراک نهادهای انقلاب اسلامی علی رغم تمایز کارکردی آن ها، بازتولید در زمان ها و عرصه های متفاوت بر اساس نیازها و تهدیدات پیشرو، بسط جغرافیایی و محیطی، تضاد آشکار با ساختارهای بوروکراتیک دولتی نشان می دهد که این نهادها برگرفته از نظام عقلانیت اسلامی مبتنی بر آموزه های انقلاب اسلامی است که در تعارض با عقلانیت سکولار می باشد. در این مقاله با بهره گیری از مولفه ها، کارکردها و سازوکارهای جشنواره مردمی فیلم عمار، به عنوان آلترناتیو و جایگزین در برابر نهاد مدرن سینما به ارائه ی الگوی عقلانیت اسلامی انقلابی می پردازیم و سعی در پاسخ به این سؤال داریم که نظام عقلانیت اسلامی انقلابی چه ویژگی هایی دارد و نقش آن در راستای تمدن سازی نوین اسلامی چیست؟ فرض ما در مقاله این است که نهادهای برآمده از انقلاب اسلامی تنها در صورتی کارآمد، پیشرو، اصیل و مبتنی بر جهت گیری انقلابی هستند که مبتنی بر شاخصه های نظام عقلانیت اسلامی و انقلابی باشند و در سازمان، کارکرد و اقدامات خود آن را در نظر بگیرند. براین اساس، نظام عقلانیت اسلامی انقلابی مهم ترین نرم افزار و سخت افزار دولت سازی در تمدن نوین اسلامی دانسته می شود.