فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
اعتباریابی، رواسازی و تعیین ساختار عاملی مقیاس راهبردهای مقابلهای نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"
پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی، رواسازی و تعیین ساختار عاملی مقیاس راهبردهای مقابلهای (فرایدنبرگ و لویس، 1993 الف) در نوجوانان ایرانی در نمونهای به حجم 799 نفر از دانشآموزان دبیرستانی (345 پسر و 454 دختر) که با روش نمونهگیری چند مرحلهای انتخاب شدند، اجرا شد. ابزار پژوهش را دو پرسشنامه مقیاس راهبردهای مقابلهای نوجوانان (ACS) و فرم فارسی پرسشنامه سبکهای دفاعی (اندروز، سینگ و بوند، 1993؛ بشارت، 1383) تشکیل داد. تحلیل سؤالهای مقیاس بر پایه محـاسبه درجه دشواری، قدرت تشخیص (ضریب دو رشتـهای نقطهای) و ضریب آلفای کرونباخ نشان داد 12 سؤال که با کل مقیاس همبستگی ضعیف و منفی داشتند، با مفهوم انزوای مأیوسانه تشکیل یک زیر مقیاس مستقل با ضریب آلفای 63/0 را میدهد. این ضریب، برای کل مقیاس برابر با 88/0 و ضریب بازآزمایی با فاصله (دو هفته) برابر با 71/0 بود. نتایج تحلیل مؤلفههای اصلی (PC) با استفاده از چرخش پروماکس نشان داد که پرسشنامه (با حذف 5 سؤال بدون بار عاملی) از 9 عامل کمکطلبی، پیوندجویی، نگرانیپذیری، تلاش و پیشاپیشنگری، مثبتنگری، انکار، پرخاشگری فعلپذیر، مذهبگرایی و فعالیت بدنی تشکیل شده است. شاخصهای برازش تحلیل عاملی تأییدی بر پایه نرمافزارLISREL ، وجود عوامل نهگانه را تأیید کرد. نتایج مقایسه مدل تحلیل عاملی مرتبه دوم و مدل تکعاملی برای بررسی ساختار عاملی مشخص کرد که مدل نخست با دو عامل مرتبه یکم یعنی سبکهای سازش یافته (با پنج عامل) و سازش نایافته (با چهار عامل) برازش بیشتری نسبت به مدل تک عاملی دارد. همبستگی مثبت و معنادار بین عوامل نهگانه با پرسشنامه سبکهای دفاعی، روایی همگرای مقیاس راهبردهای مقابلهای را تأیید کرد.
"
مقایسه نظام ارزشی دو نسل؛ فرزندان و والدین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: در طول تاریخ همواره نوعی تعامل بین تغییرات نگرشی خانواده، جامعه و خردهنظامهای مربوط به آن وجود داشته است. نگرش نسلهای مختلف به مقولههای مهم مربوط به خانواده، ملاکی برای بررسی تغییرات و تفاوت نسلی در نظر گرفته میشود. بر این اساس، مطالعه حاضر با هدف مقایسه نظام ارزشی دو نسل انجام گرفت.
روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پسرویدادی است. نمونه مطالعه 200 نفر شامل 50 پدر، 50 مادر، 50 دختر و 50 پسر پایه سوم متوسطه بودند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه نظام ارزشی بود. دادههای بهدستآمده با استفاده از آزمون T مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج بهدستآمده از مقایسه ترجیح نظام ارزشی والدین و فرزندان بیانگر تفاوت معنیدار (05/0>p) بین والدین و فرزندان از نظر ارزش فردی بود. نتایج بهدستآمده از مقایسه شدت جهتگیری ارزشی والدین و فرزندان بیانگر تفاوت معنیدار (05/0>p) بین والدین و فرزندان از نظر ارزش خانوادگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، هنری و دینی بود.
نتیجهگیری: عدم وجود تفاوت معنیدار از نظر اغلب مقولههای نظام ارزشی بین والدین و فرزندان بیانگر همسانی نظام ارزشی بین دو نسل است. همچنین، بالاتربودن شدت جهتگیری ارزشی والدین نسبت به فرزندان بیانگر ریشهدارتربودن نظام ارزشها در آنها و پایبندتربودن والدین به ارزشها است."
مقایسه اثربخشی فنون شناختی – رفتاری، دارو درمانی و ترکیب آنها (دارو درمانی و شناختی رفتاری) در درمان اختلال وسواس فکری و عملی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهشهایی تجربی و مبتنی بر نظریه های شناختی ـ رفتاری و زیست شیمیایی درمان اختلالهای روانی و به منظور ارزیابی کار آمدی نسبی تکنیک های شناختی ـ رفتاری، دارو درمانی و ترکیب آنها در درمان اختلال وسواس فکری وعملی انجام شده است. بدین منظور ما از بین مراجعین زن و مرد (متأهل و مجرد، 15 تا 45 ساله) مراجعه کننده به کلینیکهای روانشناسی، 4 گروه 8 نفری به صورت تصادفی جایگزینی انتخاب نمودیم. نتایج پژوهش بیانگر این است که از لحاظ سن، تحصیلات و مدت ابتلاء و جنسیت تفاوت معنی داری میان گروهها وجود ندارد، اما از نظر وضعیت تأهل تفاوت معناداری میان گروهها به چشم می خورد. نتایج پژوهش در مورد فرضیه اول و دوم بیانگر این است که هر کدام از روشهای درمانی به تنهایی موجب کاهش علایم وسواسی سطح افسردگی، اضطراب، تغییر باورها، افکار ناهشیارانه یا ناسالم و نیز بهبود نسبی سازگاری اجتماعی بیماران شده است. همچنین، نتایج مربوط به فرضیه سوم حاکی از این است که ترکیب دارو درمانی و تکنیک شناختی ـ رفتاری نسبت به هر یک از درمانها به تنهایی، و گروه کنترل فهرست انتظار اثر بخشی بیشتری داشته است. نتایج مربوط به فرضیه چهارم بیانگر این است درمان شناختی ـ رفتاری نیز به جز شاخص بهبود افسردگی در سایر شاخصها نسبت به دارو درمانی برتری دارد. اثر بخشی بیشتری داشته است. نتایج مربوط به فرضیه چهارم بیانگر این است درمان شناختی ـ رفتاری نیز به جز شاخص بهبود افسردگی در سایر شاخصها نسبت به دارو درمانی برتری دارد.
بررسی اعتبار و پایایی مقیاس چهار عاملی عدالت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی ویژگی های روانسنجی (پایایی و روایی سازه) مقیاس عدالت سازمانی 20 ماده ای کالکوئیت (2001) بود. در این پژوهش 355 نفر از کارکنان ستادی دیپلم به بالای سازمان آب و برق خوزستان به روش تصادفی طبقه ای گزینش شدند. نتایج همسانی درونی کل مقیاس و عامل های چهارگانه استخراج شده همگی در حد قابل قبول بودند. همبستگی بین هر یک از ماده های مقیاس با نمره کل از 23/0 تا 72/0 متغیر و همگی معنی دار بودند. ساختار عاملی اکتشافی با روش چرخش مایل در مقیاس عدالت سازمانی، همانند پرسشنامه اصلی، چهار عامل را به دست داد که روی هم %72/64 واریانس مقیاس تبیین کردند. افزون بر این، کلیه ماده ها به استثنای یک ماده به طور معنی داری روی عامل مربوط به خود بار گذاشتند. تحلیل عامل تاییدی روی 19 ماده باقیمانده نشان داد مدل چهار عاملی با دو اصلاح نسبت به مدل های یک، دو و سه عاملی با داده ها برازش بهتر دارد. ضریب روایی ملاکی همزمان از طریق همبستگی بین هریک از عامل ها با متغیر ملاکی که به لحاظ نظری به آن مربوط بود، معنی دار بودند. به طور اخص، عدالت توزیعی با ابزاری بودن، عدالت رویه ای با تعهد گروهی، عدالت بین فردی با رفتار یاری رسانی و عدالت اطلاعاتی با عزت نفس جمعی همبسته بودند. در مجموع، یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که مقیاس عدالت سازمانی چهار عاملی را می توان برای بررسی و تشخیص نقطه نظرات کارکنان سازمان های دولتی و خصوصی در برقراری و ایجاد عدالت در ابعاد مختلف مورد استفاده قرار داد.
پیش بینی اختلالات رفتاری درونی سازی و برونی سازی در نوجوانان بر اساس ابعاد سرشت و منش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اختلالات درونی سازی و برونی سازی بر اساس الگوهای سرشت و منش مطرح شده توسط کلونینگر اجرا شد. کلونینگر با تأکید بر پارامترهای زیست شناسی یک چارچوب نظری محکم در باب شخصیت پدید آورده است که هم شخصیت بهنجار و هم شخصیت نابهنجار را در بر می گیرد. این مدل شامل چهار بعد نوجویی، آسیب پرهیزی، وابستگی پاداش و پشتکار برای سرشت و سه بعد خودراهبردی، خودفراروی و همکاری برای منش است. بدین منظور 500 دانش آموز دختر و پسر دبیرستانی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای از دبیرستان های شهر محلات انتخاب و در این پژوهش شرکت کردند. دانش آموزان به پرسشنامه مشکلات رفتاری آخنباخ(YSR) و پرسشنامه سرشت و منش کلونینگر(TCI)پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS و به روش معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد سرشت و منش در مجموع، 42 % مشکلات درونی سازی و 36% مشکلات برونی سازی را تبیین می کند. آسیب پرهیزی به صورت مثبت و پشتکار، خودراهبردی و همکاری به صورت منفی پیش بین مشکلات درونی سازی هستند. از سوی دیگر نوجویی به صورت مثبت و آسیب پرهیزی، پاداش وابستگی، خودراهبردی و همکاری به صورت منفی پیش بین مشکلات برونی سازی هستند. این یافته ها می توانند در سبب شناسی مشکلات رفتاری و نیز راهبردهای پیشگیرانه به کار روند.
امید در نگرش دانش آموزان تک والد: فرزندان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی امید در نگرش دانش آموزان تک والد(فرزند طلاق) اجرا گردید. روش این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل 16دانش آموز دختر تک والد مقطع ابتدایی در یکی از مدارس ابتدایی شهر چهاردانگه بودند که به روش انتخاب هدفمند برگزیده شدند. ابزار گردآ.وری اطلاعات در این پژوهش مصاحبه کیفی و از نوع مصاحبه با پرسش های باز و استاندارد شده بود و داده ها مطابق با رویکرد نظریه زمینه ای استراس و گلاسر تحلیل و طبقه بندی کردید. نتیجه: درباره امید و مدرسه، کودکان تک والد به دلیل داشتن مشکلات خانوادگی که به دنبال طلاق والدین پیش آمده دارای مشکلات تحصیلی بوده و آنها دچار افت تحصیلی شده و بسیاری از آنها انگیزه ی پیشرفت و ادامه تحصیل را ازدست داده اند. درباره امید و خانواده کودکان تک والد اغلب در تعریف خانواده دچار سردرگمی شده و تعریف خانواده مطابق با آنچه در واقعیت تجربه می کنند، متفاوت است. آنها در رابطه با والدی که در کنار آنها حضور ندارد، احساس دلتنگی می کنند و برای بودن در کنار والد غایب خود اشتیاق نشان می دهد. ا آنها آرزوی برگشت دوباره ی خانواده در کنار هم را در ذهن خود می پرورانند.برخی نیز از اینکه خانواده دوباره در کنار هم باشند و مثل گذشته در کنار هم زندگی کنند، احساس ناامیدی می کنند.آنها به موجب شرایطی که با آن مواجه هستند به دیگر دوستان خود حسادت کرده و زندگی خود را با آنها مقایسه می کنند.
اثر بخشی گروه درمانی به روش تحلیل رفتار متقابل بر پیشگیری از عود افراد سم زدایی شده
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پدیده اعتیاد در افراد سم زدایی شده، یکی از معضلات مهم درمانی برای سوء مصرف مواد است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر گروه درمانی به روش تحلیل رفتار متقابل بر پیشگیری از بازگشت افراد سم زدایی شده می باشد.
روش: این پژوهش به صورت آزمایشی با گروه کنترل نابرابر انجام گرفت. با استفاده از نمونه گیری در دسترس و از افراد سم زدایی شده مراجعه کننده به مرکز دولتی درمانی نگهدارنده با متادون شهرستان بجنورد، 24 نفر به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 12 نفر) تقسیم شدند. هردو گروه در پیش آزمون، مقیاس پیش بینی از بازگشت رایت و همکاران را کامل کردند و پس از انجام گروه درمانی با گروه آزمایش، پس آزمون و پس از 5 ماه، آزمون پیگیری از هر دو گروه گرفته شد. در هنگام تکمیل آزمون پیگیری، مرفین چک نیز انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل و تحلیل کواریانس استفاده شد.
یافته ها: نتایج آزمون t نشان داد که از لحاظ میزان وسوسه و احتمال مصرف مواد بین دو گروه تفاوت معنی داری در مرحله پیش آزمون وجود نداشت. تحلیل کواریانس نیز نشان داد که از لحاظ وسوسه مصرف بین دو گروه تفاوت معنی داری در پس آزمون و مرحله پیگیری وجود دارد، اما این تفاوت برای احتمال مصرف مواد معنی دار نبود.
نتیجه گیری: طبق نتایج این پژوهش، گروه درمانی به روش تحلیل رفتار متقابل ممکن است از لحاظ وسوسه مصرف مواد در افراد سم زدایی شده مؤثر باشد و می تواند مورد توجه متخصصان قرار گیرد.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی رابطه ی شدت فازهای مانیا و مختلط اختلال دو قطبی با شدت علایم وسواسی-جبری در هم ابتلایی این دو اختلال(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شواهد زیادی مبنی بر هم ابتلایی اختلال وسواسی-جبری در بیماران با اختلال دوقطبی موجود می باشد. لذا این طرح با هدف تعیین رابطه ی شدت فازهای مانیا ومختلط اختلال دوقطبی باشدت علایم وسواسی-جبری در هم ابتلایی این دو اختلال انجام شد.
روش کار: در این مطالعه ی توصیفی در سال 1390، 30 بیمار بیمارستان های امام حسین (ع) و طالقانی تهران که با تشخیص اختلال دوقطبی نوع یک (در فاز مانیا و مختلط) بستری شده بودند، با کمک مصاحبه ی بالینی ساختاریافته جهت بررسی اختلالات محور یک در DSM-IV (SCID-I) از نظراختلال وسواسی-جبری بررسی و در صورت تایید تشخیص وارد مطالعه شدند. پرسش نامه ی مانیای یونگ، مقیاس افسردگی هامیلتون، مقیاس یل-براون و چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی در مورد تمام بیماران تکمیل شد. شدت فازهای مانیا ومختلط و نیز شدت علایم وسواسی-جبری در هفته ی اول بستری، زمان ترخیص از بیمارستان و یک ماه بعد از ترخیص، ارزیابی شدند. اطلاعات پس از جمع آوری با استفاده از آزمون های آماری مانند آمار توصیفی، اندازه گیری مکرر، آزمون تی، ویلکاکسون و همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS نسخه ی 19 مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین شدت علایم وسواسی-جبری و نمره افسردگی هامیلتون در زمان بستری و ترخیص، تنها در فاز مختلط ارتباط معنی داری بود (به ترتیب 005/0= Pو 029/0=P).
نتیجه گیری: ارتباط معنی دار شدت علایم وسواسی-جبری با جزء افسردگی فاز مختلط اختلال دوقطبی، می تواند مبنی بر ارتباط بیشتر شدت وسواس با اپیزودها یا علایم افسردگی اختلال دوقطبی باشد که این یافته می تواند در بیماران دچار این هم ابتلایی پیشنهادکننده ی راهکارهای درمانی مناسب تر باشد.
اثربخشی آموزش غنی سازی روابط بر ارتقای خوش بینی و شادمانی زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
اثربخشی مشاوره ی گروهی با الگوی «شناختی - رفتاری شادمانی فوردایس» بر کاهش فرسودگی شغلی مددکاران اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"بسیاری از مشاغل دارای موقعیت های استرس زا هستند . هنگامی که استرس ناشی از شغل شدید باشد و برای مقابله با آن اقدامی صورت نگیرد ، فرسودگی شغلی به وجود می آید. یکی از عوامل موثر در کاهش فرسودگی شغلی ، شادمانی است . شادمانی به عنوان سپری در مقابل استرس عمل می کند و افراد شاد فعال تر و کارآمدتر از دیگران عمل می کنند. ایجاد شامادنی از طریق الگوی شناختی - رفتاری شادمانی فورادیس جهت کاهش نگرانی ها و فرسودگی شغلی امکان پذیر است . در پژوهش حاضر ، سودمندی این رویکرد تحت عنوان اثر بخشی مشاوره گروهی با الگویی شناختی – رفتاری شادمانی فوردایس بر کاهش فرسودگی شغلی مددکاران اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت.
ابزار پژوهش پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش بود. برای گردآوری اطلاعات پژوهش ، 24 نفر که در آزمون فرسودگی شغلی پایین ترین نمره را به دست آورده بودند به صورت تصادفی در دو گروه گمارده شدند . سپس برگزیدگان تصادفی گروه آزمایش در 8 جلسه مشاوره ای شرکت نمودند. پس از انجام جلسات، دو پیگیری با فاصله یک هفته و یک ماه سودمندی برنامه مشاوره ای گروهی شناختی - رفتاری شادمانی فوردایس را در کاهش فرسودگی شغلی نشان داد."
ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه ی انعطاف پذیری شناختی دنیس، وندروال و جیلون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی روایی و پایایی مقیاس انعطاف پذیری شناختی (Dennis, Vander Wal & Jillon, 2010) در بین کارکنان وظیفه در پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در سال 1394 بود. چهارصد و نود شرکت کننده به روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. نمره ی 245 نفر از شرکت کنندگان با تحلیل عاملی اکتشافی و نمره ی 245 نفر دیگر با تحلیل عاملی تأییدی بررسی شد. شرکت کنندگان دو پرسشنامه ی انعطاف پذیری شناختی و افسردگی بک را تکمیل کردند. یافته ها نشان داد که گویه های پرسشنامه ی انعطاف پذیری شناختی (19 گویه) تحت دو عامل قرار گرفتند. این دو عامل تحت عنوان پردازش حل مسئله (با 13 گویه) و ادراک کنترل پذیری نامگذاری (با 6 گویه) شدند. همسانی درونی نمره ی کل این پرسشنامه و دو عامل پردازش حل مسئله، و ادراک کنترل پذیری به ترتیب معادل 893/0 و 779/0 و 81/0 به دست آمد. نمره ی کل آزمون پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی و دو عامل آن، پردازش حل مسئله و ادراک کنترل پذیری، رابطه ی معناداری با نمره کلی آزمون افسردگی بک داشت که به ترتیب معادل 665/-0 ، 577/0- ، 597/0- بود. همچنین، شاخص های AGFI , CFI , RMSEAو مجذور کای نرم شده برازش داده های گردآوری شده را با مدل را نشان دادند.
تأثیر آموزش شناختی- رفتاری رابطه مادر و کودک بر کاهش علایم وسواسی جبری کودکان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش های چند دهه اخیر بر روی اثرات روابط مبتنی بر دلبستگی و نحوه تربیت مراقبان کودک و اثرات آن نشان داده اند که سبک تربیت والدین و کیفیت رابطه ای والد و کودک در شکل گیری اضطراب کودک نقش معنی داری دارد، هدف از اجرای این پژوهش، بررسی میزان اثربخشی آموزش شناختی- رفتاری رابطه مادر و کودک بر کاهش علایم وسواس جبری در کودکان است.
مواد و روش ها: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی 30 نفر از مادران کودکان 12-6 سال که کودکان آن ها بر اساس معیارهای DSM_IV_TR (Diagnostic and statistical manual of mental disorders) تشخیص اختلال وسواس جبری داشتند، با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آموزش شناختی- رفتاری رابطه مادر و کودک و شاهد قرار گرفتند. مادران گروه مداخله، بدون حضور کودکان در 12 جلسه 2 ساعته آموزش شناختی رفتاری شرکت کردند. به منظور جمع آوری داده ها مقیاس سنجش وسواس Yale-Brown به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری اجرا شد و داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و بهره گیری از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: گروه مداخله و شاهد در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری را نشان داد که بیانگر کاهش افکار و اعمال وسواسی جبری در حیطه های زمان، تداخل، ناراحتی، مقاومت و کنترل در گروه مداخله بود.
نتیجه گیری: آموزش شناختی- رفتاری رابطه مادر و کودک در تمام حیطه ها بر کاهش وسواس کودکان مؤثر بوده است.
نقش عوامل شناختی، شخصیتی، سابقه خانوادگی و فشار روانی در پیش بینی اختلال وسواسی - اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش عوامل شناختی (شامل باورهای ناکارآمد، تفسیر مزاحمت های ذهنی، تمایل به فرونشانی افکار، توانایی ادراک شده کنترل فکر و راهکارهای کنترل فکر)، صفات شخصیتی، سابقه خانوادگی و فشار روانی در پیش بینی ابتلا به اختلال وسواسی - اجباری بود. 103 آزمودنی مبتلا به اختلال وسواسی - اجباری و 103 آزمودنی غیربالینی در این پژوهش شرکت داشتند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: برنامه مصاحبه برای اختلالات اضطرابی در DSM-IV- نسخه تمام عمر، پرسشنامه باورهای وسواسی، سیاهه تفسیر مزاحمت های ذهنی، سیاهه فرونشانی خرس سفید، پرسشنامه کنترل فکر، پرسشنامه توانایی کنترل فکر، سیاهه پنج عاملی شخصیتی نئو، مقیاس رویدادهای زندگی و پرسشنامه اطلاعات شخصی. نتایج تحلیل ممیز همزمان نشان داد که به کمک متغیرهای فوق می توان ابتلا به اختلال وسواسی - اجباری را پیش بینی نمود. تابع حاصل 58% واریانس تفاوت ها گروه ها را تبیین می کند. این تابع 87.9% از افراد دو گروه را به درستی به گروه های خود منتسب می کند. تحلیل ممیز گام به گام نیز نشان داد که به ترتیب متغیرهای تمایل به فرونشانی افکار، سابقه خانوادگی، برونگرایی، استفاده از راهکار تنبیه برای کنترل فکر، وظیفه شناسی، باورهای ناکارآمد در حیطه کمال گرایی / قطعیت و صفت شخصیتی توافق بیش از سایر متغیرها در تمایز دو گروه سهیم هستند.
رابطه بین سبک های دلبستگی و نگرانی های مربوط به وزن در دختران نوجوان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین سبکهای دلبستگی و نگرانیهای مربوط به وزن در دختران نوجوان انجام شد.
روش: این مطالعه توصیفی- همبستگی روی نمونه 322نفری از دانشآموزان ریاضی، علوم تجربی و علوم انسانی مقاطع اول، دوم و سوم دبیرستانهای شیراز که با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند، انجام گرفت. پس از بررسی مقدماتی و تعیین قابلیت اعتماد و اعتبار ابزارها، اجرای اصلی بهترتیب با استفاده از پرسشنامههای ویژگیهای فردی آزمودنی، دلبستگی بزرگسالان هازان و شیور؛ نسخه جدید (1993)، پرسشنامه نگرانیهای مربوط به وزن کیلن، پرسشنامه افسردگی بک و نیز اندازهگیری قد و وزن برای بهدست آوردن شاخص توده بدنی صورت گرفت. برای تحلیل دادههای پژوهش از تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد.
یافتهها: دختران داری سبک دلبستگی ناایمن (اجتنابی و اضطرابی/دوسوگرا) در مقایسه با دختران داری سبک دلبستگی ایمن، نگرانی مربوط به وزن بیشتری داشتند. بین میانگین نمرات نگرانی مربوط به وزن افراد داری سبک دلبستگی اضطرابی/دوسوگرا و اجتنابی تفاوت معنیدار وجود نداشت. تعامل سبک دلبستگی و شاخص توده بدنی بر میزان نگرانی مربوط به وزن اثر معنیداری نداشت.
نتیجهگیری: شناخت سبکهای دلبستگی میتواند بهعنوان متغیر مهمی برای پیشبینی نگرانی مربوط به وزن و از سویی آسیبپذیری نسبت به اختلالات تغذیه نقش مهمی ایفا کند."
یادگیری خود راهبر در کلاسهای چند پایه
حوزههای تخصصی:
مقایسه رفتارهای جنسی، رفتارهای جنسی پرخطر و رفتارهای آسیب به خود در سوءمصرف کنندگان مواد مخدر با مواد محرک
حوزههای تخصصی:
طرح مساله:در پژوهش حاضر رفتارهای جنسی، رفتارهای جنسی پرخطر و رفتارهای آسیب به خود در گروه های مختلف سوء مصرف کنندگان مواد مخدر (کراک، تریاک، هرویین) و مواد محرک (شیشه، کوکایین) شناسایی و مقایسه می شود
روش: پژوهش حاضر از نوع پس رویدادی علی – مقایسه ای است. نمونه پژوهش شامل 265 نفر از سوء مصرف کنندگان مواد مخدر و مواد محرک 8 کمپ بزرگ تهران بوده که به روش نمونه گیری در دسترس برگزیده شدند و سیاهه سنجش رفتار جنسی را تکمیل کردند. داده های پژوهش با روش تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد بین گروه های مختلف سوء مصرف کنندگان مواد مخدر و مواد محرک از نظر رفتار جنسی، رفتار جنسی پرخطر و رفتار آسیب به خود تفاوت معنی داری وجود دارد(01/0 P < ).
نتایج: نتایج بدست آمده نشان می دهد که میزان رفتار جنسی در سوء مصرف کنندگان کوکایین دربیشترین سطح و در سوء مصرف کنندگان کراک درکمترین سطح است. همچنین میزان رفتار جنسی پر خطر در سوء مصرف کنندگان کوکایین و شیشه بالاتر از سوء مصرف کنندگان تریاک ، هرویین و کراک بوده و میزان رفتار آسیب به خود در سوء مصرف کنند کراک بیشتر از سوء مصرف کنندگان شیشه و تریاک بوده است.
بررسی رابطه باورهای مذهبی و هوش هیجانی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی روابط ساده و چندگانه باورهای مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان دبیرستانی میپردازد. نمونه شامل 110 دانش آموز پسر دبیرستانی شهرستان کرج است که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده اند. آزمودنی ها «پرسشنامه عمل به باورهای مذهبی» و «آزمون هوش هیجانی (برادبِری و گریوز)» را تکمیل نمودند.
یافته ها ی پژوهش حاضر نشان داد که بین باورهای مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان رابطه مثبت معنادار وجود دارد (01/0> p )؛ همچنین بر اساس نتایج، مولفه های باور مذهبی میتوانند 3/23% از تغییرات هوش هیجانی دانش آموزان را پیش بینی نمایند (025/0> p ). نتیجه آنکه آموزش مسائل دینی و اخلاقی، دانش آموزان را در شناخت و مدیریت هیجان های خود و داشتن زندگی بهتر یاری خواهد کرد.
حافظه بینایی کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی - کم توجهی در مقایسه با افراد طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : مطالع ات انجام شده در مورد اختلال بیش فعالی - کم توجهی حاکی از وجود اختلال در عملکرد اجرایی از جمله حافظه کاری است . از طرف دیگر در این بیماران شواهدی دال براختلال در حافظه بینایی نیز به دست آمده است . هدف این مطالعه بررسی حافظه بینایی با
استفاده از آزمون های نوروپسیکولوژی حساس به عملکرد لوب تمپورال در کودکان مبتلا به
اختلال بیش فعالی - کم توجهی بود .
روش: در این مطالعه مقطعی - تحلیلی 41 کودک 6 تا 11ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی - کم توجهی با بهره هوشی طبیعی که قبلاً تحت درمان دارویی نبودند، با 30 کودک سالم که از نظر سن، جنس و بهره هوشی با آنها همسان شده بودند، به یادگیری جفت ، (DMS) وسیله آزمون های نوروپسیکولوژی تأخیر در جور کردن با نمونه عملکرد PAL مقایسه شدند . یافته ها : در آزمون (PRM) و حافظه شناسایی الگو (PAL) ارتباط افراد مبتلا به اختلال بیش فعالی - کم توجهی ضعیف تر از گروه کنترل بود . تعداد کل خطاها و تعداد کل تلاش ها به شکل معنی داری بیشتر و تعداد مراحل تکمیل شده به شکل معنی داری کمتر درصد پاسخ های صحیح، گروه بیمار به طور معنی داری کمتر از گروه DMS بود . در آ زمون کنترل بود و این اختلاف در مورد درصد پاسخ های صحیح کل تأخیرها و نمایش همزمان نیز نشان داد که درصد پاسخ های صحیح و میانگین زمان PRM معنی دار بود . نتایج آزمون پاسخدهی صحیح در گروه بیمار ضعی ف تر از گروه کنترل بود، اما این تفاوت به لحاظ آماری معنی دار نبود .
نتیجه گیر ی : کارکرد بیماران مبتلا به اختلال بیش فعالی - کم توجهی بدون دریافت قبلی دارو در آزمون های حساس به عملکرد تمپورال به ویژه در زمینه حافظه بینایی نسبت به گروه کنترل دارای درجاتی از اختلال می باشد.
هنجاریابی مقیاس اضطراب آشکار کودکان (RCMAS) برای دانش آموزان مقاطع مختلف تحصیلی در شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" هدف از مطالعه حاضر هنجاریابی مقیاس تجدیدنظر شده اضطراب آشکار کودکان (RCMAS) بر روی دانش آموزان شیرازی به تفکیک جنس و سال تحصیلی است. همچنین مقایسه میزان اضطراب بین دو جنس و بین دانش آموزان در سال های مختلف تحصیلی می باشد. برای این منظور 1471 نفر از دانش آموزان مقاطع مختلف تحصیلی در شیراز شرکت نمودند. در پژوهش حاضر جداول هنجاری میزان اضطراب برای دانش آموزان به تفکیک جنس و پایه تحصیلی ارایه شده است. نتیاج مطالعه حاضر نشان داد که دانش آموزان دختر نسبت به دانش آموزان پسر اضطراب بیشتری را تجربه می کنند. در ارتباط با تفاوت میزان اضطراب در پایه های تحصیلی مختلف پژوهش حاضر نشان داد که میزان اضطراب دانش آموزان کلاس پنجم ابتدایی از میزان اضطراب دانش آموزان کلاس های دوم و سوم راهنمایی کمتر میباشد.
"